جستجو در مقالات منتشر شده


48 نتیجه برای مدل

سعید میرزایی، حسین صافی زاده، نادیا ارومیه ای،
دوره 13، شماره 3 - ( 9-1396 )
چکیده


مقدمه و اهداف: امروزه عدالت یکی از اولویت‌های اساسی سیاست‌گذاران بوده و توزیع عادلانه سلامت یکی از نگرانی‌های آن‌ها به شمار می‌آید. چهارچوب بین‌المللی حقوق بشر حرکت به سوی عدالت در سلامت از طریق توجه به تعیین‌کننده‌های اجتماعی سلامت را مورد تأکید خاص قرار داده است. در این پژوهش به منظور شناخت بیش‌تر مدل‌های موجود در دنیا در زمینه‌ی عوامل اجتماعی مؤثرمؤثر بر سلامت 7 چهارچوب پرکاربرد تعیین‌کننده‌های سلامت برای شناسایی و بررسی دقیق معرفی شده‌اند.
روش کار: این پژوهش از مطالعه‌های تطبیقی بوده و محیط پژوهش شامل تمامی مدل‌های عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت در دنیا بوده که، 7 مدل با معیار عدالت‌محوری، تصمیم‌گیری مبتنی بر شواهد، رویکرد راهبردی و جامع، اهمیت خانواده در سلامت از طریق جست‌وجوی هدفمند، انتخاب شدند و به صورت دقیق مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته‌ها: در این مطالعه، 7 مدل شناسایی شده و از لحاظ سطح مدل، نوع، اساس و حیطه تمرکز مورد بررسی قرار گرفتند.
نتیجه‏گیری: مدل‌های بسیار متنوعی برای نشان دادن عوامل اجتماعی و در واقع تعیین‌کننده‌های سلامت در سراسر دنیا وجود دارد که هر کدام از این مدل‌ها دارای مزایا و معایبی هستند. این پژوهش می‌تواند به سیاست‌گذاران و پژوهشگران در انتخاب مدل برای تحلیل عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت با توجه به گفتمان حاکم، کمک نماید.
مائده رئیسی زاده، محمد ثقهالاسلامی، مهران حسین زاده، امل ساکی مالحی،
دوره 13، شماره 4 - ( 12-1396 )
چکیده

مقدمه و اهداف: سرطان پستان نخستین دلیل مرگ‌ومیر ناشی از سرطان در بین زنان است. بقای بیماران در کشورهای در حال توسعه کم‌تر از کشورهای پیشرفته است. متاستاز به عنوان یک پیشامد میانی بر بقای بیماران سرطان پستان تأثیر دارد. این مطالعه با هدف بررسی بقای بیماران پس از جراحی با در نظر گرفتن متاستاز به‌عنوان پیشامد میانی با استفاده از مدل بیماری- مرگ اجرا شد.
روش کار: در این مطالعه داده‌های مربوط به 165 خانم مبتلا به سرطان پستان که طی سال‌های 93-1385 تحت عمل جراحی قرار گرفته بودند، استفاده شده است. داده‌ها شامل اطلاعات بالینی و وضعیت میانی و نهایی بیماران است. مدل بیماری- مرگ برای تعیین عوامل پیش‌آگهی بر مراحل مختلف بیماری و زمان بقا به کار گرفته شده است.
یافته‌ها: خطر بروز متاستاز در بیمارانی که اندازه تومور بزرگ‌تر از 5 سانتی‌متر داشته‌اند، 8/3 برابر بیمارانی است که اندازه تومور کم‌تر از 2 سانتی‌متر داشته‌اند (009/0P=). بیمارانی که بیش‌تر از 7 گره لنفی آن‌ها درگیر بود، 1/3 برابر کسانی که کم‌تر از دو گره لنفی داشتند دچار متاستاز شده‌اند (003/0P=). هم‌چنین عامل گیرنده اپیدرمی رشد انسانی (HER2) در بروز متاستاز اثر آماری معنی‌داری نشان داد (04/0P=).
نتیجه‌گیری: با استفاده از مدل بیماری- مرگ مشخص شدکه عواملی چون تعداد گره‌های لنفی درگیر و اندازه‌ی تومور در رخداد متاستاز معنی‌دار شدند. بنابراین لزوم تشخیص زودهنگام بیماری برای جلوگیری از رخداد متاستاز و مرگ احساس می‌شود.
سمیه قربانی قلی آباد، مجید صادقی فر، رقیه قربانی قلی آباد، امید حمیدی،
دوره 14، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده


مقدمه و اهداف: زایمان یکی از مهم‌ترین خدمات ارائه‌شده در نظام‌های بهداشتی و درمانی است و منابع انسانی با ارزش‌ترین عامل تولید و ارائه خدمت به شمار می‌رود که افزایش بهره‌وری و کارایی آن از اهمیت زیادی برخوردار است. لذا مطالعه حاضر باهدف پیش‌بینی تعداد زایمان و به‌منظور برنامه‌ریزی برای به‌کارگیری تمامی امکانات برای ارائه خدمت بهتر در جهت تأمین رضایت بیماران انجام شد.
روش کار: داده‌های مورداستفاده در این مطالعه تعداد موارد ماهیانه زایمان انجام‌شده در بیمارستان حکیم جرجانی شهرستان گرگان طی سال‌های 1389 تا 1394 بود. با توجه به بیش‌پراکنش موجود در داده‌ها و عدم تبعیت آن‌ها از توزیع پوآسن، از مدل پوآسن مارکف پنهان به‌منظور پیش‌بینی فراوانی ماهیانه زایمان استفاده شد. برآورد پارامترهای مدل با روش درستنمایی ماکزیمم و الگوریتم EM انجام گرفت. از نرم‌افزار R ویراست 3.2.3 برای تحلیل داده‌ها استفاده شد.
یافته‌ها: استفاده از معیار آکائیک نشان داد که فراوانی تعداد زایمان در ماه‌های مختلف در این بیمارستان از یک مدل پوآسن مارکف پنهان با 3 وضعیت پنهان تبعیت می‌کند و پارامتر میانگین توزیع پوآسن در هر یک از مؤلفه‌ها به ترتیب 74/193، 05/236 و 61/272 زایمان بود.
نتیجه‌گیری: نتایج این تحقیق نشان داده سیاست‌های تشویقی دولت بر افزایش باروری، نتیجه کوتاه‌مدت و محدودی داشته و بر روی نتایج پیش‌بینی دوساله این مطالعه اثر ناچیزی دارد.
ملیحه صفری، مجید صادقی فر، قدرت اله روشنایی، علی ظهیری،
دوره 14، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده


مقدمه و اهداف: سل یک بیماری باکتریایی مزمن و به‏عنوان یک عامل مهم ابتلا و مرگ‌ومیر مطرح بوده و در اثر مجموعه‌ای از مایکوباکتریوم‌های سلی ایجاد می‌شود. آگاهی از بروز و تعداد موارد جدید این بیماری اطلاعات ارزشمندی را برای بازنگری برنامه‎ها و شاخص‎های توسعه فراهم می‎کند. مدل‎های سری زمانی و رگرسیون از مدل‎های متداول برای پیش‌بینی بوده، اما مستلزم پیش‌فرض‌هایی هستند. هدف این مطالعه پیش‎بینی موارد جدید بیماری با استفاده از مدل مارکوف پنهان است.
روش کار: داده‎های این مطالعه تعداد موارد جدید سل در استان همدان به‌صورت ماهانه طی سال‎های 94-1384 که توسط مرکز بهداشت استان همدان شناسایی شد؛ بود. در این مطالعه پیش‏بینی موارد جدید سل برای 24 ماه آینده با استفاده از مدل مارکوف پنهان و با نرم‏افزار R بسته مارکوف پنهان انجام شد.
یافته‌ها: بر اساس معیار برازش مدل، یک مدل مارکوف با دو حالت بهترین برازش را به داده‌ها داشت یعنی داده‎های این مطالعه آمیخته‎ای از دو توزیع پواسن با پارامتر میانگین تعداد رخداد 96/5 و 2/10 هستند. هم‌چنین یافته‌های پیش‎بینی بر اساس مدل مارکوف پنهان، تعداد موارد جدید سل طی 24 ماه آینده را بین 9-8 مورد جدید پیش‎بینی کرد.
نتیجه‌‌گیری: مدل‎های مارکوف پنهان مناسب‏ترین مدل پیش‎بینی با استفاده از زنجیر مارکوف است که علاوه بر شناسایی مدل‎ مناسب، قادر است ماتریس احتمال انتقال بین حالات مختلف بیماری را تعیین کند تا این احتمالات به پزشکان در پیش‌بینی مراحل آتی بیماری‌ و انجام اقدامات پیش‌گیرانه پیش از ورود به مراحل پیشرفته یاری نماید.
عظیمه مغزی نجف آبادی، اکبر حسن‌زاده، سید محمود تقوی شهری، یعقوب حاجیزاده، بهزاد مهکی،
دوره 14، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده


مقدمه و اهداف: آلودگی هوا سالانه منجر به مرگ زودرس قریب به هفت میلیون نفر در سراسر دنیا می‌شود. از جمله آلاینده‌های اصلی هوا اکسیدهای نیتروژن است. با وجود مطالعه‌های خارجی گسترده در زمینه ارزیابی مواجهه ساکنان شهرها با آلاینده‌های هوا، اما مطالعه‌های ایرانی محدود به استفاده از تحلیل‌های ابتدایی هستند. بنابراین در این پژوهش الگوی پراکندگی این آلاینده‌ها در شهر تهران به‌صورت روزانه در سال 2014 میلادی با استفاده از مدل‌سازی فضایی-زمانی بررسی شده است.
روش کار: مقادیر غلظت اکسیدهای نیتروژن از 21 ایستگاه سنجش آلاینده در تهران اخذ شد که برای هر آلاینده در هر ایستگاه مجموعه داده شامل 8760 رکورد بود. متغیرهای پیشگوی وضع تعطیلات و ارتفاع زمین در مدل‌سازی فضایی-زمانی استفاده شد. نرم‌افزار D-STEM برای تحلیل داده‌ها و رسم نقشه‌ها به‌کار گرفته شد.
یافته‌ها: میزان مونواکسید نیتروژن در روزهای تعطیل و نیز با افزایش ارتفاع به‌طور معنی‌داری (به ترتیب با ضرایب 070/-0 و 169/0-) کاهش یافته است. هم‌چنین میزان دی‌اکسید نیتروژن نیز در روزهای تعطیل به‌طور معنی‌داری کاهش یافته (با ضریب 630/0-)، اما با افزایش ارتفاع به‌طور معنی‌داری افزایش (با ضریب 155/0) داشته است (P<0.001).
نتیجه‌گیری: در این مطالعه برای نخستین بار در ایران ارزیابی مواجهه ساکنان شهر تهران با آلاینده‌های NO و NO2 به‌صورت فضایی-زمانی انجام شده است. خروجی این مطالعه که نقشه‌های برآورد غلظت آلاینده‌های اکسیدهای ‌نیتروژن به‌صورت روزانه است می‌تواند در مطالعه‌های اپیدمیولوژی برای بررسی دقیق‌تر اثرات آلاینده‌های هوا بر سلامت شهروندان تهرانی استفاده شود.
فرزانه فیض منش، علی اصغر صفائی،
دوره 14، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده


مقدمه و اهداف: آمبولی ریه یک رویداد بالقوه کشنده و در عین حال شایع است که در سال‌های اخیر باعث افزایش تدریجی تعداد بستری‌های ناشی از آن در بیمارستان‌ها شده است. به همین دلیل، یکی از چالش برانگیزترین بیماری‌ها نزد پزشکان به حساب می‌آید. هدف اصلی از این پژوهش، گزارش یک پروژه تحقیقاتی به منظور مقایسه الگوریتم‌های مختلف داده‌کاوی برای انتخاب دقیق‌ترین مدل برای پیش‌بینی وقوع آمبولی ریه در بیماران بستری است که به فراهم کردن دانش مورد نیاز کادر درمانی در تصمیم‌گیری بهتر کمک می‌کند.

روش کار: در این پژوهش تلاش شد تا با استفاده از روش‌های مختلف یادگیری ماشین، یک مدل پیش‌بینی طراحی شود که بهترین عملکرد در پیش‌بینی احتمال وقوع آمبولی ریه در بیماران بستری در معرض خطر را داشته باشد. از میان الگوریتم‌های داده‌کاوی، از شبکه‌های بیزی و الگوریتم‌های درخت تصمیم J48، رگرسیون لجستیک و نیز بهینه‌سازی حداقل متوالی استفاده شد. داده‌های مورد استفاده تحقیق، عوامل خطرزا و سوابق گذشته مربوط به بیماران بستری بخش ریه بیمارستان شریعتی تهران بود.

یافته‌ها: بررسی‌ها صورت گرفته نشان می‌دهد که صحت و ویژگی در تمام مدل‌‌های پیش‌بینی از عملکرد مطلوبی برخوردار بوده است، و مدل بیزی در پیش‌بینی وقوع آمبولی ریه، بیشترین میزان حساسیت را داشت.

نتیجه‌گیری: یافته‌ها نشان می‌دهند اگر چه تفاوت کمی در عملکرد مد‌ل‌های پیش‌بینی وجود دارد، اما در این گونه داده‌ها برای پیش‌بینی وقوع آمبولی ریه در بیماران بستری، مدل شبکه بیزی ابزار مناسب‌تری است، که می‌تواند به‌عنوان روش حمایتی در کنار تصمیم‌های پزشکی قرار گیرد تا صحت پیش‌بینی بیماری‌ها را ارتقاء بخشد.
سپیده دهقانی، علیرضا ابدی، مهشید نامداری، زهرا قربانی،
دوره 14، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده


مقدمه و اهداف: بیماری پریودنتال از شایع‌ترین بیماری‌های دهان و دندان است که در مراحل پیشرفته باعث از دست رفتن اتصال بالینی (CAL>3mm) می‌شود. در این مطالعه با استفاده از مدل کلاسیک و مدل‌هایی که ساختار سلسله مراتبی داده‌ها را در نظر می‌گیرند، برآورد ضرایب عوامل مؤثر بر ازدست رفتن اتصال بالینی محاسبه و مورد مقایسه قرار گرفت.
روش کار: این مطالعه مقطعی روی 375 نفر زنان باردار و 192 نفر مادران دارای کودک سه‌ساله تحت پوشش 16 مرکز بهداشتی و درمانی علوم پزشکی شهید بهشتی انجام گردید. برای 6 دندان از هر فرد شاخص از دست رفتن اتصال بالینی بر اساس فرم استاندارد WHO توسط دندان‌پزشک ثبت شد. تحلیل داده‌ها با برازش مدل‌های رگرسیون لجستیک معمولی و رگرسیون لجستیک سه سطحی به‌وسیله نرم‌افزار 14 STATA انجام شد.
یافته‌ها: از کل 3402 دندان بررسی‌شده 6.3% دارای CAL>3mm بود. بر اساس نتایج به‌دست‌آمده نسبت شانس بروز ازدست رفتن اتصال بالینی در سه‌ماهه سوم بارداری نسبت به غیر باردارها 2.4 برابر و در افرادی که نخ دندان استفاده می‌کنند، نسبت به افرادی که نخ دندان استفاده نمی‌کنند 2.86 برابر، همچنین در دندان‌های خلفی 1.65 برابر دندان‌های قدامی است (005/0>P).
نتیجه‌گیری: بر اساس معیار AIC مدل رگرسیون لجستیک چند سطحی برازش بهتری نسبت به رگرسیون لجستیک معمولی دارد و می‌تواند ضرایب عوامل مؤثر بر CAL را دقیق‌تر برآورد نماید، در صورت استفاده از مدل رگرسیون لجستیک معمولی در داده‌های دارای ساختار سلسله مراتبی، خطای استاندارد پارامترها دچار کم‌برآوردی می‌شود.
سمانه ابراهیمی کبریا، سید سعید هاشمی نظری، یدالله محرابی، بشیر نازپرور، احمد شجاعی، سید داود میرترابی،
دوره 15، شماره 1 - ( 3-1398 )
چکیده


مقدمه و اهداف: خودکشی در استان لرستان به علت ساختار فرهنگی- اجتماعی و اقتصادی خاص آن یکی از معضلات روانی- اجتماعی است. هدف از این پژوهش، بررسی نقش الگوی اثر گروه‌های سنی، دوره‌های زمانی و هم‌گروه‌های تولد بر بروز خودکشی در استان لرستان طی سال‌های 94-1385 است.
روش کار: این پژوهش برای غلبه بر مشکل شناسایی‌پذیری در مدل سن، زمان، هم‌گروه تولد از رویکرد کارستنسن و ویژگی هم‌وارسازهای درجه سوم طبیعی استفاده شده است. اثر هم‌گروه به‌صورت نسبت میزان خطر هر هم‌گروه نسبت به هم‌گروه سال 1363در مردان و 1366در زنان محاسبه شد. اثر زمان محدود به داشتن شیب و جمع ضرایب اثر صفر در هر دو جنس شد. بهترین مدل سن، زمان و هم‌گروه تولد برای هر دو جنس با پارامتر"AC-P"، تعداد 7 گره و مدل اسپلاین درجه سوم طبیعی برای مردان و مدل اسپلاین بتا برای زنان انتخاب شد. تمام تحلیل‌ها در پکیج Epi، نرم‌افزارR انجام شده است.
یافته‌ها: اثر سن به‌دست آمده بیش‌ترین میزان بروز خودکشی را در سالمندان نشان می‌دهد. دو اثر قوی هم‌گروه تولد که یکی افزایشی و در سال 1359 و دیگر کاهشی و در سال 1370 بود، دیده شد. مهم‌ترین اثر زمان دیده شده در مردان و در سال 1390 بود.
نتیجه‌گیری: اثر هم‌گروه تولد سال 1370 و 1359به ترتیب می‌تواند پیامد حاصل از آسیب‌های جنگ تحمیلی باشد. سه پدیده اقتصادی تحول قیمت نفت، افزایش نرخ طلاق و افزایش نرخ بیکاری می‌توانند در پدیدار شدن اثر زمان در سال 1390 موثر باشند.
آرزو باقری، مهسا سعادتی،
دوره 15، شماره 1 - ( 3-1398 )
چکیده


مقدمه و اهداف: یکی از اساسی‌ترین تعیین‌کننده‌های سطوح باروری که نقشی مؤثر در تغییرات نرخ‌های باروری و هم‌چنین بهداشت و مرگ‌ومیر مادر و نوزاد دارد، فواصل موالید است. با توجه به اهمیت این موضوع، هدف این پژوهش ، تحلیل فاصله ازدواج تا فرزندآوری و فاصله فرزندآوری اول و دوم با استفاده از مدل شکنندگی مشترک بقا و مقایسه‌ی عوامل مؤثر بر این فواصل بود.
روش کار: با استفاده از روش نمونه‌گیری طبقه‌بندی شده با تخصیص متناسب 610 زن متأهل 15-49 ساله از مناطق مختلف شهر تهران در زمستان 1395 و بهار 1396 انتخاب شدند و از پرسشنامه ساختاریافته به منظور جمع‌آوری اطلاعات آن‌ها و از مدل شکنندگی مشترک بقا برای بررسی تأثیر متغیرهای مورد نظر بر فواصل موالید اول و دوم زنان استفاده شد.
یافته‌ها: میانه طول فرزندآوری اول و دوم به ترتیب برابر 38 و 55 ماه بود. متغیرهای دوره تقویمی بر فاصله اولین فرزندآوری
(016/0= P-value) و وضع فعالیت (045/0= P-value) و منطقه سکونت (025/0= P-value) بر فاصله موالید اول و دوم تأثیر معنی‌‌دار آماری داشتند. مخاطره‌ی نسبی نخستین فرزندآوری زنان در دوره تقویمی اخیر نسبت به زنان در نخستین دوره برابر 484/0 و مخاطره‌های  نسبی دومین فرزندآوری زنان شاغل نسبت به غیرشاغلان و ساکن در منطقه  توسعه‌یافته نسبت به ساکنان منطقه‌های توسعه‌نیافته به ترتیب برابر 812/0 و 724/0 بودند.
نتیجه‌گیری: به تأخیر انداختن فرزندآوری در میان زنان جوان‌تر و فاصله‌ی طولانی‌تر میان فرزندآوری اول و دوم زنان شاغل می‌تواند ناشی از شرایط اقتصادی و اجتماعی باشد که با فراهم آوردن بستر مناسب می‌توان مانع از این تأخیرها شد.
فرشته عثمانی، ابراهیم حاجی زاده، علی اکبر راسخی، محمد اسماعیل اکبری،
دوره 15، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده


مقدمه و اهداف: ‌در بسیاری ازموقعیت‌های پزشکی، افراد می‌توانند پیشامدهای بازگشتی را با یک پیشامد پایانی تجربه کنند. درصورتی که پیشامد پایانی به عنوان سانسور در نظرگرفته شود، ممکن است از پذیره استقلال در آنالیز داده‌های بقا تخطی شود. در این مطالعه، با استفاده از یک مدل شکنندگی سعی شده تا به طور توأم، پیشامدهای بازگشتی عود به‌همراه رخداد نهایی مرگ بیماران مبتلا به سرطان پستان مدل‌بندی شود.
روش کار: دراین مطالعه همگروهی گذشته‌نگر، تعداد 443 بیمار مبتلا به سرطان پستان ثبت شده در مرکز تحقیقات سرطان بیمارستان شهدای تجریش، مورد بررسی قرارگرفتند. در این مطالعه، ازمدل لیو برای مدل‌بندی توأم پیشامدهای بازگشتی و مرگ استفاده شد، که در آن از یک شکنندگی مشترک با توزیع گاما استفاده شد. اجرای مدل و تحلیل داده‌ها در بسته Frailtypack نرم‌افزار R نسخه 3.4.1 انجام شد.
یافته‌ها: تعداد 443 زن مبتلا به سرطان پستان مورد بررسی قرار گرفتند. تحلیل یک‌متغیره و چندمتغیره برای این بیماران انجام شد. از این تعداد، برای 338 بیمار (3/76 درصد)پیشامد عود رخ داده بود و 105بیمار (7/23%) سانسور شده بودند. یافته‌ها به‌دست آمده از مدل ‌شکنندگی توأم نشان داد که خطر نسبی عود در بیماران دارای سابقه فامیلی درجه ‌یک در مقایسه با سایر افراد 36 درصد بیش‌تر بوده است (05/0>P) هم‌چنین خطر نسبی عود در بیماران با مرحله 3 بیماری 19% بیش‌تر نسبت به سایر مراحل و همین‌طور خطر نسبی عود در بیمارانی که شیمی درمانی انجام داده‌اند، 5/2 برابر بیش‌تر از بیماران بدون سابقه شیمی‌درمانی به‌دست آمد.
نتیجه‌گیری: در این مطالعه،مدل ارایه شده علاوه بر قابلیت مدل‌بندی هم‌زمان پیشامدها، می‌تواند به پیشگیری از شیوع بالاتر ابتلا به رخداد نهایی (مرگ) و در نتیجه کاهش عوارض نامطلوب ناشی از بیماری‎‌های برگشت‌پذیر کمک‌کننده باشد.
علی احمدآبادی، حسین آقاجانی، مجید خادم رضاییان، مینو زنگنه، سید حسن طاووسی، علی هادیانفر،
دوره 15، شماره 3 - ( 8-1398 )
چکیده


مقدمه و اهداف: سوختگی‌ها حوادث ناگوار و با مرگ‌ومیر فراوان هستند. مطالعه حاضر باهدف تحلیل الگوی مکانی سوختگی‌ها و شناسایی عوامل اجتماعی و اقتصادی مرتبط با بروز سوختگی‌ها در شهر مشهد انجام شد.
روش کار: این مطالعه به‌صورت یک مطالعه مقطعی  بـر روی سوختگی‌های منجر به بستری در بخش سوختگی بیمارستان امام رضا که تنها بخش تخصصی سوختگی در شمال شرق کشور است انجام‌گرفته اسـت. مدل‌های آمیخته خطی تعمیم‌یافته فضایی (مدل پوآسن و دوجمله‌ای منفی) به‌منظور مدل‌سازی رابطه بین نرخ بروز سوختگی و عوامل  اقتصادی اجتماعی مورداستفاده قرار گرفت.
یافته‌ها: درمجموع 1044 بیمار سوختگی منجر به بستری شامل 9/69% مرد و 1/30% زن موردبررسی قرار گرفتند. بیشترین فراوانی سوختگی‌ها در رده سنی 20-29 سال (2/24%) و شایع‌ترین علت سوختگی شعله بود (0/41%). آزمون خودهمبستگی فضایی خوشه‌های معناداری از بروز سوختگی ها را در شهر مشهد نشان داد به‌طوری‌که مناطق مرکزی شهر و در بافت فرسوده در معرض خطر بالای بروز سوختگی هستند. نتایج برازش مدل نشان داد عواملی مثل میزان فرسودگی بافت مسکونی (IRR =1.007; 95%CI 1.005-1.008)، درصد بی‌سوادی (IRR =0.98; 95%CI 0.95-0.99)، درصد زنان شاغل (IRR =0.96; 95%CI 0.92-0.99)، درصد بیکاری (IRR =0.92; 95%CI 0.85-0.99)، درصد خانوار بدون همسر (IRR =1.08; 95%CI 1.02-1.17) و درصد حاشیه‌نشینی (IRR =1.006; 95%CI 1.005-1.008) با نرخ بروز سوختگی در محلات شهر مشهد ارتباط معناداری دارد.
نتیجه‌گیری: براساس نتایج، عوامل اجتماعی و اقتصادی با خطر افزایش بروز سوختگی‌ها در شهر مشهد مرتبط است. نتایج این مطالعه می‌تواند در طراحی راهکارهای پیشگیری از سوختگی به‌ویژه در گروه‌ها و مناطق پرخطر به کار گرفته شود.
ملیحه صفری، محمد عباسی، فاطمه گوهری انصاف، زینب برنگی، قدرت اله روشنایی،
دوره 15، شماره 4 - ( 10-1398 )
چکیده


مقدمه و اهداف: در تحلیل بقا استفاده از مدل کاکس برای تعیین عوامل مؤثر، نیازمند برقراری پیش‌فرض‌هایی است که عدم برقراری آن‌ها منجر به نتایج اریب می‌شود. هدف این مقاله تعیین عوامل مؤثر بر بقای بیماران مبتلا به سرطان معده دارای متاستاز با استفاده از روش ناپارامتری جنگل تصادفی بقا (RSF) و مقایسه آن با مدل کاکس است.
روش کار: در این مطالعه کوهورت گذشته‌نگر 201 بیمار مبتلا به سرطان معده دارای متاستاز مراجعه‌کننده به کلینیک امام خمینی استان همدان موردبررسی قرار گرفت. بقای بیماران از زمان تشخیص تا مرگ یا پایان مطالعه محاسبه شد. ویژگی‌های جمعیت شناختی (شامل سن و جنس) و متغیرهای مربوط به بیماری (شامل مرحله بیماری، گرید تومور، نوع درمان و ...) از پرونده بیماران استخراج شد. عوامل مؤثر با استفاده از مدل کاکس و جنگل تصادفی بقا تعیین و مقایسه شد. تحلیل داده‌ها با نرم‌افزار R3.4.3 و بسته‌های survival و RandomForestSRC انجام شد.
یافته‌ها: میانگین (انحراف معیار) سن تشخیص بیماران (9/12) 5/61 سال بود. بر اساس مدل کاکس تنها متغیر شیمی‏درمانی (P=0.033) بر بقا مؤثر بود. نتایج برازش مدل RSF نشان داد که متغیرهای مؤثر بر بقا به ترتیب نوع جراحی، محل متاستاز، شیمی‏درمانی، سن، گرید تومور، جراحی، تعداد لنفوم‌های درگیر، جنس و رادیوتراپی بود. همچنین مدلRSF  باقاعده تقسیم لگ-رتبه بر اساس شاخص‌های مناسبت مدل نسبت به مدل کاکس عملکرد بهتری داشت.
نتیجه‌گیری: درصورتی‌که تعداد متغیرها زیاد و بین متغیرها رابطه وجود داشته باشد روش RSF متغیرهای مهم و تأثیرگذار بر بقا را بدون نیاز به پیش‌فرض‌های محدودکننده با دقت بالا نسبت به مدل کاکس شناسایی می‌کند.
مائده امینی، انوشیروان کاظم نژاد، فرید زایری، اعظم امیریان، نورالسادات کریمان،
دوره 16، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده

مقدمه و اهداف: دیابت بارداری یک عارضه طبی در بارداری بوده که تشخیص دیرهنگام آن می‏تواند اثرات نامطلوبی روی مادر و جنین بگذارد. هدف از انجام این پژوهش، برآورد پارامترهای دقت یک نشانگر زیستی برای پیش‏بینی زودهنگام دیابت بارداری در غیاب یک تست استاندارد مرجع کامل بود.
روش کار: این مطالعه روی 523 خانم باردار که در سال‌های 96 و 97 به بیمارستان‏های مهدیه و طالقانی تهران مراجعه کرده بودند، انجام شد. مقادیر اندازه‏گیری شده بتا گنادوتروپین جفتی انسانی به عنوان پیشگوی دیابت بارداری برای همه زنان شرکت‏کننده در هفته 17-14 بارداری در چک لیست مربوط ثبت شد. برای برآورد حساسیت، ویژگی و مساحت زیر منحنی راک، از مدل متغیر پنهان بیزی استفاده شد. برآورد بیزی پارامترها در بسته نرم‏افزاری R2OpenBUGS در نرم‏افزار R نسخه 3.5.3 محاسبه شد.
یافته‌ها:میانه سن بارداری زنان شرکت کننده در این مطالعه، 33 سال بود. در غیاب تست مرجع کامل، نتایج مدل به‏کار رفته برای مقدارهای حساسیت، ویژگی و مساحت زیر منحنی راک مربوط به بتا گنادوتروپین جفتی انسانی به ترتیب برابر با 78 درصد (فاصله باورمند 95 درصد:  0/83-0/66)، 83 درصد (فاصله باورمند 95 درصد: 0/89-0/74) و 72/0 (فاصله باورمند 95 درصد:  0/88-0/64) بود.
نتیجه‌گیری: بر اساس یافته‌های به‏دست آمده در این مطالعه، بتا گنادوتروپین جفتی انسانی در غیاب تست مرجع کامل می‏تواند برای پیش‏بینی زودهنگام دیابت در خانم‏های باردار مناسب باشد.
 
فرزانه امینی، علیرضا ابدی، مهشید نامداری، زهرا قربانی، سمیه عظیمی،
دوره 16، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده

مقدمه و اهداف: سرطان با درمان پیچیده ، طولانی و گران مشکلات زیادی را برای جامعه ایجاد می‌کند و پژوهش روی عوامل و علائم آن از نیازهای جامعه است. هم‌چنین آگاهی از سرطان دهان نقش مهمی در تشخیص زودهنگام آن دارد. هدف از این مطالعه تعیین سطح آگاهی از سرطان دهان و ارزیابی عوامل مرتبط با آن بود.
روش کار: در این پژوهش 671 نفر از والدین کودکان در مقطع ابتدایی به‌طور تصادفی از مدارس ابتدایی در 4 منطقه از تهران انتخاب شدند. از آن‌ها خواسته‌شده سؤالات دموگرافیک و آگاهی از عوامل و علائم سرطان دهان را پاسخ دهند. تحلیل داده‎ها با استفاده  از مدل‌های رگرسیون پوآسون و مدل چند سطحی با نرم‌افزارهای SPSS نسخه 21 و STATA نسخه 1/11 انجام گرفت و برای ارزیابی مدل‌ها از شاخص نیکویی برازش (Akaike Information Criterion) AIC استفاده شد.
یافته‌ها: میانگین نمره آگاهی 7/6 و انحراف معیار آن 9/1 بود. از میان متغیرهای موردمطالعه؛ جنس زن، سن بالاتر، داشتن نمره SES و شاخص رفاه بالاتر، تأثیر مثبتی بر سطح آگاهی سرطان دهان داشته است (05/0P<).
نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که ویژگی‌های دموگرافیک، اجتماعی و اقتصادی در والدین در مورد سرطان دهان مؤثر بوده و از نظر آماری نیز می‌توان نتیجه گرفت که مدل رگرسیون چند سطحی برای تحلیل این داده‌ها مناسب‌تر است.
 
علی هادیان فر، صدیقه رستاقی، آزاده ساکی،
دوره 16، شماره 5 - ( 12-1399 )
چکیده

مقدمه و اهداف: اپیدمی کووید-19 در اواخر سال 2019 در ووهان چین ظهور پیدا کرد و در مارس 2020 به یک همه‌گیر جهانی تبدیل شد. یکی از شاخص‌های مهم نظام سلامت کشورها میزان مرگ‌ومیر بیمارستانی است که با یک وقفه زمانی یک تا دوهفته‌ای پس از بستری شدن رخ می‌دهد. هدف مطالعه حاضر بررسی روند خطر نسبی مرگ‌ومیر کووید-19 با در نظر گرفتن این وقفه زمانی بر اساس تعداد بستری‌های روزانه است.
روش کار: داده‌های موردمطالعه شامل موارد بستری و مرگ‌ومیر روزانه کووید-19 ایران برای دوره 250 روزه از 26 اردیبهشت تا 22 بهمن سال 1399 است که از پایگاه داده آنلاین گیت هاب به‌دست‌آمده است. برای ارزیابی ارتباط و اثر تأخیری بین بستری روزانه در بیمارستان و خطر نسبی مرگ مدل سری زمانی لگ خطی با وقفه توزیعی به‌کاربرده شد.
یافته‌ها: در طول بازه زمانی موردمطالعه میانگین تعداد بستری و فوت روزانه به ترتیب 5/731±2/1342 و 6/118±6/190 بوده است. نتایج مدل لگ خطی با وقفه توزیعی نشان داد که با افزایش میزان بستری روزانه میزان خطر نسبی مرگ‌ومیر در همان روز و روزهای بعد به‌طور معنی‌داری افزایش می‌یابد به‌طوری‌که با عبور میزان بستری‌ها از 2000 نفر در روز خطر نسبی تجمعی مرگ بیش از 1 می‌شود.
نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که عبور میزان بستری‌ها از 2000 نفر در روز، یک سطح هشدار برای سیستم درمانی کشور محسوب می‌شود. پیشگیری و رعایت پروتکل‌های بهداشتی در مرحله اول و تشخیص زودرس بیماری در مرحله دوم در کنار افزایش امکانات بیمارستان‌ها و آمادگی کادر درمان می‌تواند خطر نسبی مرگ را در پیک‌های احتمالی آینده کاهش دهد.

آرزو باقری، مهسا سعادتی، نسیبه زنجری، اشکان شباک،
دوره 18، شماره 1 - ( 3-1401 )
چکیده

مقدمه و اهداف: با توجه به روند رو به رشد سالمندی در ایران، مطالعه عوامل مؤثر بر سلامت آنان ضروری می‌باشد. هدف اصلی مطالعه حاضر، بررسی تعیین‌کننده‌های جمعیتی، اجتماعی و اقتصادی سلامت خودارزیابی شده سالمندان در شهر تهران با استفاده از مدل معادله ساختاری است.
روش کار: در مطالعه حاضر از داده‌های یک مطالعه مقطعی که در آن 598 سالمند60 ساله و بیشتر از مناطق 22 گانه شهر تهران در سال 1394 با استفاده از روش نمونه‌گیری چندمرحله‌ای طبقه‌بندی‌شده انتخاب و پرسشنامه محقق‌ساخته برای آنان تکمیل شد، استفاده گردید. پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از دو شاخص‌ سازگاری درونی و زمانی تأیید گردید. به منظور بررسی تعیین‌کننده‌های شاخص خودارزیابی سلامت سالمندان از معادله ساختاری تعمیم‌یافته (GSEM) و دو برآوردگر ULSMV و WLSMV در نرم‌افزار (MPLUS  3.7) استفاده شد.
یافته‌ها: براساس شاخص‌های نیکویی برازش، برآوردگر ULSMV برای بررسی عوامل مؤثر بر خودارزیابی سلامت سالمندان انتخاب شد (0/02=RMSEA، 0/951 = CFI و 0/962=TLI). نتایج نشان داد که رتبه خودارزیابی سلامت سالمندان متأهل نسبت به مجرد (0/022=P-value) و شاغلین نسبت به غیرشاغلین (0/048=P-value) بیشتر بود. با افزایش شاخص‌های معنویت (0/016=P-value)، سلامت فیزیکی و روانی (0/001=P-value) و رفتار سلامت محور (0/016=P-value)، مقدار نمره استاندارد خودارزیابی سلامت سالمندان افزایش یافت. سلامت فیزیکی و روانی نقش میانجی کامل را در روابط میان متغیرهای جنسیت (0/014=P-value)، وضعیت تأهل (0/040=P-value)، سطح تحصیلی (0/039=P-value)، پایگاه اجتماعی-اقتصادی خوداظهاری (خوب 0/013=P-value و متوسط 0/017=P-value) و تعداد بیماری (0/001=P-value) با خودارزیابی سلامت سالمندان داشت.
نتیجه‌گیری: براساس یافته ‏های این مطالعه، در سیاست‌گذاری‌های حوزه سالمندی توجه ویژه به متغیرهای ساختاری مانند جنسیت، وضعیت تأهل، سطح تحصیلات و پایگاه‏ های اجتماعی اقتصادی علاوه بر سلامت فیزیکی و روانی ضروری می‌نماید.

فرشته عیدی، حسین فلاح زاده، رحمن پناهی، جمشید جمالی،
دوره 18، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده

مقدمه و اهداف: امروزه یکی از چالش‌های بزرگ در سراسر جهان اضافه‌وزن و چاقی است. اضافه‌وزن و چاقی می‌تواند اثرات منفی بر کیفیت زندگی افراد بگذارد. لذا مطالعه حاضر باهدف تعیین روایی ساختاری نسخه فارسی پرسشنامه IWQOL-lite انجام شد.
روش کار: مطالعه توصیفی-تحلیلی حاضر در بین 310 نفر از افراد ساکن در شهر یزد انجام گرفت. تحلیل داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار m-plus6.2 و مدل تحلیل عاملی تأییدی چند سطحی انجام شد.
یافته‌ها: مدل تحلیل عاملی تأییدی چند سطحی برازش مناسبی به داده‌ها نداشت. مدل تحلیل عاملی تأییدی تک سطحی به داده به‌صورت مناسب برازش داده‌شده است (CLI:0.98, TLI:0.98, RMSEA:0.038).
نتیجه‌گیری: نتایج مطالعه حاضر بیانگر عدم تأثیرگذاری مناطق شهر یزد بر کیفیت زندگی افراد بود. مدل تحلیل عاملی تأییدی تک سطحی روایی ساختاری پرسشنامه IWQOL-lite را تأیید کرد. لذا این پرسشنامه می‌تواند در جامعه ایرانی مورداستفاده قرار بگیرد.

محمد ساسانی پور، سعیده شهبازین،
دوره 19، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده

مقدمه و اهداف: هدف این تحقیق بررسی مؤلفه‌های مدل سالمندی موفق روو و کان یعنی نبود بیماری و معلولیت، عملکرد بالای شناختی و فیریکی و مشارکت در زندگی در شهر تهران در سال 1401 است که بر روی دو گروه از سالمندان زن و مرد شهر تهران انجام شده است.
روش کار: این مطالعه مبتنی بر پیمایش از یک نمونه 637 نفری از سالمندان 60 سال و بالاتر شهر تهران است که از طریق نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای از مناطق 22 گانه شهر تهران، متناسب با حجم جمعیت سالمندان در هر منطقه انتخاب شد. برای آزمون اینکه آیا مدل رو و کان، توسط داده ها تأیید می شود یا خیر  از مدل معادلات ساختاری (SEM) تاییدی استفاده شد.
یافته‌ها: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که مدل رو و کان از برازش آماری خوبی برخوردار است (0/01> p). بارهای عاملی در مدل کل جمعیت و نیز در میان هر دو جنس مورد مقایسه، از نظر آماری معنی دار و در عین حال متفاوت است. از بین سه بعد سالمندی موفق (نبود بیماری و معلولیت، کارکرد فیزیکی و شناختی و مشارکت در زندگی)، نبود بیماری و معلولیت بیشترین ارتباط را با سالمندی موفق در کل و هر دو جنس دارد. اما در دو بعد دیگر بر حسب جنس، اهمیت و قوت بعد مشارکت در زندگی و کارکرد فیزیکی و شناختی متفاوت است.
نتیجه‌گیری: برنامه هایی برای حمایت از سلامت جسمی سالمندان به ویژه در زمینه بیماری های مزمن ناشی از سبک زندگی باید تدوین شود و افزایش مشارکت فعال باید در اولویت باشد که به اعمال مداخلاتی در دوره جوانی و میان سالی نیاز دارد.

علیرضا دیدارلو، بهروز فتحی، رعنا حسینی، حبیب الله پیرنژاد، سیما قربان زاده، کژال یاسمنی،
دوره 19، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده

مقدمه و اهداف: واکسیناسیون از برجسته‌ترین دستاوردهای بهداشت عمومی در جهان و بهترین استراتژی برای کنترل بیماری کووید-19 می باشد. پذیرش و تمایل به دریافت واکسن از عوامل اصلی موفقیت یا شکست برنامه واکسیناسیون محسوب می‌گردد. با توجه به توانایی مدل‌ها و تئوری‌های آموزش بهداشت در پیش‌بینی قصد رفتار، پژوهش حاضر با هدف بررسی تعیین‌کننده‌های قصد واکسیناسیون کووید-19 در بین جمعیت عمومی شهر ارومیه با استفاده از مدل اعتقاد بهداشتی انجام گرفت.
روش ­کار: مطالعه توصیفی- تحلیلی حاضر به روش مقطعی در بین 575 فرد بالای 18 سال ساکن شهر ارومیه انجام گرفت. نمونه‌ها به روش گلوله‌برفی و نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند. داده‌ها با استفاده از پرسشنامه محقق‌ساخته الکترونیکی روا و پایا مشتمل بر چهار بخش شامل ویژگی‌های دموگرافیک، آگاهی، سازه‌های مدل اعتقاد بهداشتی و قصد دریافت واکسن کووید-19 جمع‌آوری شد و با روش‌های آمار توصیفی و استنباطی در نرم افزار SPSS نسخه16 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
 یافته‌ها: مدل اعتقاد بهداشتی توانست 67% از واریانس قصد واکسیناسیون کووید-19 را تبیین کند و در بین مولفه‌های مدل، خودکارآمدی درک‌شده افراد (0/001 = P، 0/505β =)، قوی‌ترین پیش‌بینی‌کننده قصد انجام واکسیناسیون کووید-19 بود. بقیه مولفه‌ها از جمله حساسیت درک‌شده (0/001 = P، 0/158= β) و موانع درک‌شده (0/001 = P، 0/109= -β) از دیگر عوامل موثر بر قصد افراد برای انجام واکسیناسیون بودند.
نتیجه‌گیری: با توجه به پیش‌بینی قوی قصد واکسیناسیون کووید-19 بر اساس مدل اعتقاد بهداشتی، می‌توان از این مدل در برنامه‌ها و مداخلات آموزشی و رفتاری با تاکید بر سازه‌های تاثیرگذار به­ویژه خودکارآمدی جهت افزایش انجام واکسیناسیون توسط شهروندان استفاده کرد

رامین فرخی، سمانه حسین زاده، عباس حبیب اللهی، اکبر بیگلریان،
دوره 20، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده

مقدمه و اهداف: شناسایی زنان بارداری که در معرض زایمان زودرس هستند و همچنین تعیین عوامل خطر موثر برآن، امری ضروری است که در سلامت نوزادان تاثیرگذار است. این مطالعه با هدف به‌کارگیری نوعی از مدل یادگیری ماشینی تفسیرپذیر برای پیش‌بینی زایمان زودرس انجام شد.
روش‌کار: این مطالعه به‌صورت مقطعی انجام شد و از داده‌های 149350 مورد تولد شهر تهران در سال 1399 از مجموعه داده‌ شبکه‌ مادران و نوزادان ایران (IMaN) استفاده گردید. در این مطالعه، عوامل مختلف وابسته به مادر و جنین مانند متغیرهای جمعیت‌شناختی مادر نوزاد، وضعیت سلامت و سوابق بیماری مادر، شرایط بارداری، زایمان و خطرات آن استفاده شد. پس از پیش‌پردازش و آماده‌سازی داده‌ها، از مدل‌های یادگیری ماشینی شبکه عصبی چندلایه، جنگل تصادفی و XGBoost برای پیش‌بینی وقوع زایمان زودرس استفاده گردید. مدل‌ها بر اساس معیارهای دقت، حساسیت، ویژگی و سطح زیر منحنی راک ارزیابی شدند. برای تحلیل داده‌ها از زبان برنامه‌نویسی پایتون نسخه0-10-3 استفاده شد.
یافته‌ها: 8/67 درصد از رخداد زایمان‌ها، زودرس بودند. بالاترین دقت پیش‌بینی (0/90) مربوط به الگوریتم XGBoost بود. در تفسیر خروجی مدل برای یک خانم باردار با مقادیر مشخص برای متغیرها، مهم­ترین متغیر، با امتیاز اهمیت 46 درصد، متغیر چندقلویی و پس از آن عوامل خطر زایمان، با امتیاز اهمیت 41 درصد بود و متغیرهای دیگر نظیر بیماری اعصاب و روان، پره اکلامپسی و بیماری قلبی عروقی در رده‌های بعدی اهمیت برای این فرد خاص بودند.
نتیجه‌گیری: استفاده از روش یادگیری ماشینی تفسیر‌پذیر توانست وقوع زایمان زودرس را پیش‌بینی نماید. این روش می‌تواند توصیه‌های پیشگیرانه مختص هر زن باردار را، مبتنی ‌بر عوامل خطر و با هدف جلوگیری از زایمان زودرس ارائه کند.


صفحه 2 از 3     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله اپیدمیولوژی ایران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb