646 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي
سحرناز نجات،
دوره 4، شماره 2 - ( 6-1387 )
چکیده
کیفیت زندگی امروزه یکی از پیامدهای مهم سلامتی به شمار میآید که جهت مواردی همچون ارزیابی مداخلات بهداشتی ، اندازهگیری آن در بسیاری از پژوهشهای سلامتی ضروری است. از آنجا که تعاریف متعددی برای کیفیت زندگی مطرح است و همچنین ابزارهای زیادی برای اندازهگیری آن طراحی شده است، در این مقاله سعی گردیده است به تناقضهای موجود در تعریف و اندازهگیری کیفیت زندگی پرداخته شود.
محمدرضا محبی، مسعود یونسیان، کاظم ندافی، رامین نبیزاده،
دوره 4، شماره 2 - ( 6-1387 )
چکیده
مقدمه و اهداف: مشکلات متنوع از قبیل پراکندگی روستاها، فرسوده بودن تاسیسات آبرسانی و پایین بودن سطح بهداشت عمومی، تامین، توزیع و پایش کیفیت آب شرب روستاها را با مشکل روبرو ساخته است. در این پژوهش نظرات افراد با تجربه در بخش کنترل کیفیت آب شرب روستایی با هدف بررسی مشکلات موجود در توزیع آب سالم به روستاها و راهکارهای فائق آمدن بر آنها بررسی و جمعبندی شد.
روشکار: پژوهش از نوع مطالعات کیفی و به روش دلفی انجام شد که در آن از نظرات 11 نفر از مدیران و کارشناسان باتجربه استفاده شد. مطالعه در سه دور انجام شد. در دور سوم به دلیل اشباع نظرهای رسیده و توافق شرکتکنندگان، مشکلات مطرح شده با استفاده از روش گروه اسمی اولویتبندی شدند.
نتایج: پس از خلاصهسازی و ادغام نظرات مشابه، مشکلات مطرح شده(27 مورد) در 5 بخش؛ مشکلات مربوط به منبع تامین آب، مالی-پرسنلی، تاسیسات، فرهنگی و برون سازمانی دستهبندی شدند و سپس شرکتکنندگان 14 مورد از آنها را بهعنوان اصلیترین مشکلات انتخاب کردند.
نتیجهگیری: میزان همکاری در این مطالعه 100 درصد بود و مهمترین مشکلات از دید شرکت کنندگان، مربوط به فقدان اعتبار کافی برای تامین هزینههای نگهداری و راهبری تاسیسات، فرسودگی شبکهها و تاسیسات و انتخاب نادرست منابع تامین آب بود. با سامانبخشی، آموزش، بازآموزی و نظارت مستمر بر عملکرد کارکنان بهرهبرداری بهویژه سطوح صف، رفع بهموقع شکستگیهای خطوط انتقال و توزیع آب به جای تاسیسات پراکنده توزیع آب در روستاها میتوان بر این مشکلات فائق آمد.
حمیدرضا مشرقی مقدم، طوبی کاظمی، فهیمه بشارتی مقدم،
دوره 4، شماره 2 - ( 6-1387 )
چکیده
مقدمه و اهداف: بیماریهای قلبی و عروقی شایعترین علت مرگ و میر در جوامع بشری محسوب میشوند. قبل از شروع مرحله حاد بیماری، گاه علائم هشداردهنده (پرودرومال) وجود دارد. باتوجه به تفاوتهای فرهنگی و اجتماعی ایرانیان، لزوم بررسی علائم پرودرومال در بیماران ایرانی احساس میشد. این مطالعه جهت بررسی این علائم در بیماران دچار انفارکتوس حاد میوکارد در بیرجند انجام پذیرفت.
روشکار: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی، 165 بیمار با تشخیص اولین حمله انفارکتوس حاد میوکارد که در بخش قلب و CCU بیمارستان ولیعصر (عج) بیرجند طی سالهای1386-1385 بستری شده بودند، مورد بررسی قرار گرفتند. جهت جمعآوری دادهها پرسشنامهای محقق ساخته شامل اطلاعات دموگرافیک بیماران، وضعیت فاکتورهای خطر و علائم بالینی مرحله حاد و نیز علائم از 2 هفته قبل تهیه شد. پس از جمع آوری، دادهها کدبندی شده، در بانک اطلاعاتی نرم افزار 5/11 SPSS وارد گردید و با استفاده از آزمونهای آماری T-Test و آنالیز واریانس در سطح معنیداری 05/0 p<مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج: از 165 بیمار مورد مطالعه 5/71% مرد بودند و 8/61% از بیماران انفارکتوس حاد قدامی داشتند. 61 نفر (37%) علائم پرودرومال قلبی و 43 نفر (1/26%) علائم پرودرومال سیستمیک را گزارش کردند. شایعترین علائم پرودرومال قلبی دو روز قبل ازMI ، درد تمام قفسه سینه (2/24%) وشایعترین علامت سیستمیک، بیاشتهایی (7/12%) بود. همچنین شایعترین علائم پرودرومال قلبی و سیستمیک دو هفته قبل از MI درد مرکز و بالای قفسه سینه (8/4%) و عرق سرد (6/3%) بود. زنان نسبت به مردان علائم پرودرومال قلبی (04/0(p= و سیستمیک (001/0 (p<بیشتری را گزارش کردند که این اختلاف ازنظر آماری معنیدار بود.
نتیجهگیری: توجه دقیق به علائم پرودرومال، بخصوص در بیماران دارای ریسک فاکتورهای قلبی امکان شناسایی زودرس بیماران مشکوک به انفارکتوس حاد قلبی را فراهم میکند که با شروع درمانهای زودرس و مناسب میتوان ریسک ایجاد عوارض در این بیماران را کاهش داده و پیش آگهی آنها را بهبود بخشید.
سید علی آذین، علی شهیدزاده ماهانی، مهدی عبادی، سپیده امیدواری، علی منتظری،
دوره 4، شماره 2 - ( 6-1387 )
چکیده
مقدمه و اهداف: از میان انواع اقدام به خودکشی، Self poisoning یا مسمومیت توسط خود فرد در کنار مسمومیتهای تصادفی، یکی از قدیمیترین و رایجترین شیوههای آسیب بهخود (Self harm) و ارجاع به بخشهای مسمومین است. میزان و روند مسمومیت بهویژه مسمومیت عمدی به قصد خودکشی در طول زمان و در کشورهای مختلف با مواد و داروهای در دسترس کاملاً مرتبط بوده است. جهت ارزیابی اپیدمیولوژی اقدام به خودکشی از طریق مسمومیت عمدی و ارزیابی سهم آن در مراجعین به بخشهای مسمومین بیمارستانهای مرجع در کشور در سال 1383 مطالعهای طراحی و اجرا شد.
روشکار: بررسی حاضر یک مطالعه مقطعی (Cross sectional) است که بر روی بیماران پذیرفته شده (سرپایی یا بستری) در اورژانس بیمارستانهای واجد بخش ویژه مسمومین (723 نفر) در 6 شهر و با مصاحبه، مطابق پرسشنامه مدون از سوی گروه تحقیق انجام پذیرفته است.
نتایج: نتایج مطالعه نشان داد که از مجموع 723 نمونه گرفتهشده در بیمارستانهای مرجع شهرهای تهران، شیراز، تبریز، کرمانشاه، مشهد و اصفهان، 76% (550 نفر) عامدانه و به قصد خودکشی اقدام به مسموم نمودن خود کرده بودند. در یک نگاه کلی 445 نفر از این تعداد (9/80%) از دارو، 59 نفر (7/10%) از انواع سموم شیمیایی، 28 نفر (1/5%) از مواد روانگردان و بلاخره 18 نفر (2/3%) از سایر مواد شیمیایی برای اقدام به خودکشی استفاده نموده بودند. بیش از 31% از افراد اقدامکننده به خودکشی از بنزودیازپینها استفاده کرده بودند. در حالی که در موارد مسمومیت تصادفی، سوء مصرف مواد روان گردان (به شکلOverdose) شایعترین عامل مسمومیت بوده است (2/44% موارد).
نتیجهگیری: با توجه به شیوع استفاده از داورها و مواد روانگردان در اقدام به خودکشی و همچنین نسبت قابل توجه موارد اقدام به خودکشی در مراجعین به بخشهای مسمومین بیمارستانها، توجه به تدابیر پیشگیری در هر سه سطح مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
علی احمدی، جعفر حسن زاده، عبدالرضا رجایی فرد،
دوره 4، شماره 2 - ( 6-1387 )
چکیده
مقدمه و اهداف: پرفشاری خون یکی از مهمترین و شایعترین عوامل خطر بیماریهای قلبی عروقی است. هدف از این پژوهش تعیین عوامل موثر بر پرفشاری خون و مدلسازی آنهاست.
روشکار: این بررسی یک مطالعه مورد– شاهد مبتنی بر جمعیت است. حجم نمونه آن 830 نفر مشتمل بر: 415 نفر بیمار مبتلا به پرفشاری خون بعنوان گروه موارد و 415 نفر بدون سابقه پرفشاری خون و بیماریهای قلبی، عروقی و مغزی، بعنوان گروه شاهد بوده که به روش تصادفی منظم انتخاب شدند. دادهها به وسیله نرم افزار 9 Stata
و استفاده از آزمون مجذور کای، رگرسیون لجستیک شرطی وسطح معنی داری آماری کمتر از 05/0تجزیه و تحلیل شدند.
نتایج: سابقه پرفشاری خون در بستگان درجه یک بیماران، سن 60 سال و یا بالاتر، عدم تحرک و نمایه توده بدنی 30 و یالاتر به ترتیب با نسبت شانس و حدود اطمینان95%: (47/3 -58/1) 32/2، (67/2 –24/1) 01/2، (7/2-2/1) 8/1 و (07/2 –32/1) 66/1 به عنوان عوامل خطر فشارخون بالا با معنی داری آماری (05/0 >P) و مصرف ماهی، مصرف روغن مایع و باسوادی به ترتیب با نسبت شانس و حدود اطمینان95%: (69/0-35/0)516/0، (72/0-36/0) 514/0 و(45/0-17/0) 28/0 به عنوان عوامل محافظت کننده فشارخون بالا با معنیداری آماری (01/0 >P) بدست آمدند.
نتیجهگیری: با تعیین مقادیر نسبت شانس برای عوامل موثر بر پرفشاری خون، زمینه برای برنامهریزی مداخلهای و کنترل فشار خون افراد فراهم میگردد.
علی ناصر معدلی، میچی کازو سکینه، سادانوبو کاگامی موری،
دوره 4، شماره 2 - ( 6-1387 )
چکیده
مقدمه و اهداف: یک حس همگرایی قوی با کاهش خطر مرگ ناشی از تمامی علل و علل قلبیـ عروقی مرتبط گردیده است ولی مکانیسم بیولوژیک این ارتباط، ناشناخته باقی مانده است. این مطالعه ارتباط بین حس همگرایی، بعنوان یک صفت شخصیتی که دید به زندگی در مقابل شرایط استرس زا را اندازهگیری میکند، و تغییرات سالانه فشار خون با افزایش سن را در مردان و زنان بررسی میکند.
روشکار: در سال میلادی، 2001 بررسی پرسشنامهای و اندازهگیری فشارخون به همراه معاینات سالانه بالینی بر روی 1760 کارمند ژاپنی (963 مرد و 797 زن) در سنین 20 تا 60 سالگی که فاقد پرفشاری خون بودند، انجام گردید. فشارخون در این گروه بطور سالانه و برای 4 سال متوالی تا سال 2005 اندازهگیری گردید. پس از امتیازدهی به روش لیکرت، حس همگرایی درابتدای مطالعه بر اساس چهارک امتیازات تقسیمبندی گردید. دادهها با استفاده از روش معادلات برآوردی تعمیم یافته (GEE) تجزیه و تحلیل شدند.
نتایج: فشار خون سیستولیک و دیاستولیک در مردانی که در چهارک سوم حس همگرایی ( 58 <~53≤) طبقهبندی گردیدند نسبت به مردانی که در پایینترین چهارک حس همگرایی (46 ≥) قرار داشتند به ترتیب به طور متوسط 00/5 و 52/3 میلیمتر جیوه کمتر (P<0/05) ،با افزایش سن افزایش یافت.
نتیجهگیری: نتایج مطرح کننده این موضوع هستند که حس همگرایی دارای اثرات ارتقاء سلامت بر روی تغییرات سالانه فشار خون در مردان است که از یک الگوی خطی پیروی نمیکند. مردان با سطح حس همگرایی متوسط بالا ممکن است در معرض خطر کمتری از دچار شدن به پرفشاری خون باشند.
احمد خسروی، حسین ابراهیمی،
دوره 4، شماره 2 - ( 6-1387 )
چکیده
مقدمه و اهداف: ثبت حوادث و آسیبها، اطلاعات مناسبی را جهت پایش و بررسی سیستم مراقبتی در دسترس ما قرار میدهد. این اطلاعات بر مبنای معیار نمره دهی شدت آسیب و تروما (TRISS) جمعآوری میشود. معیار اندازهگیری شدت صدمات (ISS)یک معیار آناتومیک است که در آن ضایعات موجود در قسمتهای مختلف بدن بر اساس تقسیم بندی AIS نمرهدهی شده و از آن به همراه معیار تعدیل شده تروما (RTS) برای بررسی احتمال بقاء بیماران ترومایی استفاده میشود. معیار RTS بر اساس سه شاخص معیار اغمای گلاسکو GCS، فشار خون سیستولیک و تعداد تنفس بیماران، احتمال بقاء آنان را در بدو ورود برآورد میکند. در این مطالعه هدف بررسی سرانجام بیماران ترومایی با استفاده از معیار کمی TRISS و مقایسه آن با بقاء مشاهده شده در بیماران و ارزیابی کیفیت خدمات درمانی و مقایسه آن با دادههای MTOS آمریکا است.
روشکار: در این مطالعه تعداد 220 بیمار ترومایی بستری در بیمارستان امام حسین(ع) شاهرود طی سال 1383 و 6 ماه اول سال 1384 مورد بررسی قرار گرفته است. فشار خون سیستولیک، GCS و تعداد تنفس بیمار در بدو ورود به بیمارستان، شدت صدمات بر اساس شرح عمل، سیتیاسکن مغز و اندامها، سونوگرافی بیمار توسط متخصص مربوطه از پرونده بیماران اخذ و با استفاده از نرم افزار TRISS احتمال بقاء برای بیماران محاسبه شده است. برای مقایسه احتمال بقاء از آماره W و Z استفاده شده است.
نتایج: از 220 بیمار ترومایی تحت مطالعه، 174 نفر مرد(1/79%) و 46 نفر زن(9/20%) بودهاند که میانگین سنی آنها به ترتیب 2/30 و 2/40 سال بود. 1/9% از بیماران با ترومای نافذ، مراجعه کرده بودند و 4/66% از کل بیماران در بخش ICU بستری شده بودند. حوادث رانندگی(80%) از شایعترین علل تروما است. در این مطالعه 47 مورد مرگ بدنبال تروما اتفاق افتاده است که از این موارد بر اساس معیارهای TRISS فقط 35 مورد مرگ قابل انتظار بوده است و تعداد مرگهای قابل پیشبینی برابر با 38 مورد است و احتمال بقاء در کل بیماران 7/82% (احتمال مرگ 3/17%) برآورد شد. آماره W برابر 4- و آماره Z برابر 11/0 محاسبه شده است.
نتیجهگیری: نتایج نشان میدهند که نسبت به مطالعه MTOS 4 مورد مرگ به ازای هر 100 بیمار ترومایی در این مرکز بیشتر اتفاق میافتد. ولی نتایج با مطالعه مذکور تفاوت معناداری را نشان نمیدهند. با توجه به لزوم ارزیابی مناسب خدمات درمانی، ارزیابی کمی خدمات میتواند معیار مناسبی برای مقایسه و ارزیابی خدمات قبل، درون و بین بیمارستانی باشد.
زهرا سپهرمنش، افشین احمدوند، پروین یاوری، رضوان ساعی،
دوره 4، شماره 2 - ( 6-1387 )
چکیده
مقدمه واهداف: نوجوانی از مهمترین مراحل رشد و تکامل انسان است که ویژگیهای رشدی آن میتواند زمینه ساز بروز انواع اختلالات رفتاری، بزهکاری، سوء مصرف مواد و بیماریهای روانی باشد. با توجه به افزایش تعداد نوجوانان و جوانان در ساختار جمعیتی ایران، شناخت سریع و برنامهریزی مناسب برای کنترل این اختلالات حائز اهمیت است. بر این اساس در پژوهش حاضر، وضعیت سلامت روانی نوجوانان شهر کاشان در سال 1383 مورد برسی قرار گرفته است .
روشکار: در این پژوهش مقطعی، 400 نفر از دانش آموزان دبیرستانی شهر کاشان، به روش نمونهگیری طبقهای- تصادفی وارد مطالعه شدند. در این مطالعه ابزار سنجش شامل دو بخش بود. بخش اول شامل مشخصات جمعیت شناختی دانش آموز و بخش دوم پرسشنامه SCL-90-R بود. پرسشنامه مشخصات دموگرافیک شامل سن، جنس، سن پدر ومادر، سن بلوغ جنسی، معدل تحصیلی، سابقه مصرف مواد و اختلال روانی بود. دادههای پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS وآمار توصیفی و آمار آستنباطی (آزمون کروسکال والیس و T-test) مورد تجزیه وتحلیل آماری قرار گرفتند.
نتایج: بر اساس نتایج بدست آمده، 10 درصد از نوجوانان دبیرستانی، مشکوک به اختلال روانی شناخته شدند. شایعترین علائم روانی بر اساس ابعاد 9 گانه آزمون بترتیب: افکار پارانوئید، حساسیت بین فردی، افسردگی، اضطراب و پرخاشگری بود. میانگین ابعاد روانی در نوجوانان با سابقه تنبیه بدنی، وجود سابقه ترک تحصیل، سابقه اعتیاد و اختلال روانی در خانواده افزایش داشت که از لحاظ آماری این افزایش معنادار بود(05/0P<). در نوجوانان پسر با سابقه مصرف مواد، میانگین ابعاد روانی افسردگی و پرخاشگری بالاتر از سایر ابعاد بود. GSI کلی(کلیت ابعاد روانی) در پسران مصرف کننده مواد 9/1 و در نوجوانان دیگر 87/0 بدست آمد که این تفاوت معنیدار بود. (05/0p<). در این مطالعه تفاوت معنیداری بین جنسیت و سلامت روان(میانگین کلی ابعاد روانی) مشاهده نشد؛ ولی در بعد افسردگی، حساسیت بین فردی و اضطراب بین نوجوانان دختر و پسر اختلاف معنیدار مشاهده شد.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج پژوهش و میزان بالای موارد مشکوک به اختلال روانی در نوجوانان، توجه بیشتر مسولین جهت حل مشکلات بهداشت روانی دانش آموزان و فعالسازی مرکز مشاوره مدارس ضروری بنظر میرسد و انجام برنامهریزیهای جامع به منظور ارائه خدمات مشاوره روانپزشکی و اجرای برنامههای منظم و مستمر آموزش بهداشت روانی و گنجاندن مطالب درسی در زمینه بهداشت روانی میتواند در جهت ارتقاء سلامت روانی دانش آموزان مفید باشد.
سمراد محرابی، علیرضا دلاوری، قباد مرادی، ابراهیم قادری،
دوره 4، شماره 3 - ( 12-1387 )
چکیده
مقدمه و اهداف: شیوع آسم در مناطق مختلف دنیا متفاوت بوده است. این مطالعه به بررسی شیوع آسم برونشیال در جامعه 64-15 سال استان کردستان در سال 1386 میپردازد.
روشکار: این مطالعه از نوع توصیفی تحلیلی و مقطعی بود. در این مطالعه که همزمان با طرح بررسی عوامل خطر بیماریهای غیرواگیر انجام شد، اطلاعات با استفاده از پرسشنامه مرکز مدیریت بیماریهای آمریکا و با مصاحبه جمعآوری گردید. سپس با استفاده از نرم افزار SPSS13 و آزمون آماری کای دو و تست T تجزیه و تحلیل انجام شد.
نتایج: در این مطالعه 1000 نفر شرکت داشتند. این مطالعه شامل 500 نفر (50%) مرد و 500 نفر (50%) زن بود. شیوع سابقه ابتلا به آسم 3/2% بود. در این مطالعه رابطه معنیداری بین ابتلا به آسم و محل سکونت، مصرف سیگار و شاخص توده بدنی مشاهده نشد. بیماری آسم در 6 نفر (8/1%) از مردان و 17 نفر (5%) از زنان مشاهده گردید ( 02/0= P). بین سن و آسم نیز رابطه معنیداری مشاهده شد(001/0>P).
نتیجهگیری: در این مطالعه شیوع آسم مشابه مطالعات داخل کشور و نسبت به مطالعات کشورهای دیگر کمتر بود که لازم است مطالعات تکمیلی در این خصوص انجام شود. بنظر میرسد، با بررسی بیشتر، از این پرسشنامه بتوان برای تخمین شیوع آسم در یک منطقه استفاده کرد.
جلال پورالعجل، رضا مجدزاده،
دوره 4، شماره 3 - ( 12-1387 )
چکیده
مقدمه و اهداف: هپاتیت عفونت مزمن هپاتیت B یکی از عمدهترین مشکلات بهداشتی در جهان است. ایران از نظر آندمیسیته عفونت مزمن هپاتیت B جزء کشورهای مزواندمیک (2% تا 7%) محسوب میشود. هدف این مطالعه بررسی میزان شیوع عفونت مزمن هپاتیت B در ایران است.
روشکار: بانکهای اطلاعاتی Medline، Embase، Science Citation Index Expanded، Ovid، Google Scholar، IranMedex، SID، MagIran و SJIBTO تا اردیبهشت سال 1387 جستجو شدند.کلیه مطالعات مقطعی مرتبط با شیوع عفونت مزمن هپاتیت B در ایران، بدون اعمال هر گونه محدودیت پذیرفته شدند. مثبت بودن سرم از نظر HBsAg بعنوان پیامد اصلی در نظر گرفته شد. میزان شیوع عفونت مزمن هپاتیت B به عنوان شاخص قابل اندازهگیری با حدود اطمینان 95% محاسبه گردید.
نتایج: در این بررسی 34 مطالعه پذیرفته شدند. شیوع کلی عفونت مزمن هپاتیت B در ایران حدوداً 7/1%؛ در اهداء کنندگان خون 8/0% (9/0% - 6/0% CI: 95%) و در معتادان تزریقی 2/3% (1/4% - 3/2% CI: 95%) بود. شیوع عفونت در بیماران بتاتالاسمی از صفر تا 5/1% متغیر بود. شیوع عفونت در افراد مسن و میانسال بیش از نوجوانان و کودکان و در جنس مذکر 25% بیش از جنس مؤنث بود.
نتیجهگیری: از زمان واکسیناسیون سراسری هپاتیت B در سال 1372، شیوع عفونت مزمن هپاتیت B در کودکان و نوجوانان، که بخش عمدهای از جمعیت عمومی را تشکیل میدهند، کاهش یافته و به نظر میرسد که کاهش شیوع عفونت در این گروه سنی باعث کاهش میزان شیوع کلی عفونت در جامعه شده باشد. به این ترتیب میتوان کشور ایران جزء مناطق هیپواندمیک تلقی نمود.
تیمور آقاملایی، صدیقه سادات طوافیان، لاله حسنی،
دوره 4، شماره 3 - ( 12-1387 )
چکیده
مقدمه و اهداف: این مطالعه با هدف تعیین خودکارآمدی، منافع و موانع درک شده نسبت به ورزش در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان انجام شد.
روشکار: در این مطالعه مقطعی تعداد 350 نفر از دانشجویان شاغل به تحصیل در دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان در سال تحصیلی 1387- 1386 از طریق نمونهگیری طبقهای تصادفی انتخاب شدند و دادههای مربوط به 249 نفر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.دادههای مربوط به خودکارآمدی، منافع و موانع درک شده از طریق ابزارهای استاندارد خودکارآمدی و منافع و موانع درک شده نسبت به ورزش، جمعآوری و با استفاده از برنامه SPSS تجزیه و تحلیل شد.
نتایج: در مجموع دادههای بدست آمده از 249 نفر با میانگین سنی 7/2 ± 7/21، شامل 135 نفر دختر و 114 نفر پسر، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت که از این میان 66 نفر(5/26%) شامل 36 دختر و 30 پسر دارای فعالیت فیزیکی منظم بودند. میانگین نمرات خود کارآمدی1/7 ± 23، منافع درک شده 5/12 ± 96 و موانع درک شده 1/6 ± 9/31 بدست آمد. بین نمرات موانع درک شده و خودکارآمدی با فعالیت فیزیکی منظم ارتباط معنیدار آماری وجود داشت (05/0>P ).
نتیجهگیری: درک موانعی نظیر وقتگیر و هزینهبر بودن و خستگی ناشی از ورزش، مانع از انجام فعالیت فیزیکی و عواملی چون درک خودکارآمد بودن و حمایت اطرافیان، باعث تقویت آن در دانشجویان میشود.
علی میرزا زاده، بهزاد حجاریزاده، بیتا مسگرپور، آسیه گلعذار، کوروش هلاکویی نائینی،
دوره 4، شماره 3 - ( 12-1387 )
چکیده
مقدمه و اهداف: اخیرا افزایش تعداد موارد لیشمانیوز پوستی در کرمان دیده شده است. این مطالعه با هدف تعیین روند ابتلا به بیماری، شناسایی کانونهای پرخطر بیماری در شهر کرمان و بررسی خصوصیات زیست- محیطی این مناطق پرخطر اجرا شده است.
روشکار:در بخش کمی مطالعه، موارد سالهای 84-1381 روی نقشه دیجیتالی شهری با مقیاس 2000/1 مکانیابی شدند. تعمیم نتایج به نقشه، در سطح محلههای شهری و جمعیت پایه هر محله براساس جمعیت برآورد شده مرکز آمار انتخاب گردید. در بخش کیفی، براساس میزان بروز محاسبه شده، کانونهای پرخطر این بیماری شناسایی شد و سپس با مراجعه و مشاهده دقیق محلههای پرخطر با استفاده از چک لیست عوامل احتمالی محیطی مرتبط، ویژگیهای زیست محیطی این مناطق ثبت گردید.
یافتهها: کلا 771 مورد مبتلا مشاهده شد. کانونهای اصلی در نیمه شرقی شهر بوده و تعداد (9/15%)123 مورد تنها متعلق به شرقیترین محله بودند. پرخطرترین محله های شهر با 9/54، 8/52 و 2/51 در 10000 نفر، سرآسیاب فرسنگی، خیابان امام و سرباز بودند. بعضی کانونهای فرعی مانند محلههای شهاب، ابوذر و شاهزاده محمد (محلههای مرکزی و جنوبی شهر) در حال کمرنگ شدن بوده و
کانونهای جدیدی از بیماری در محلههای شمالی و شمال شرقی در حال شکلگیری هستند(01/0P<).
نتیجهگیری: کانونهای اصلی لیشمانیوز در قسمت شرقی و مرکزی شهر شامل محلههای سرآسیاب، امام و سرباز همچنان فعال بوده و کانونهای جدیدی در مناطق دیگر در حال شکلگیری است. عوامل خطر زیست محیطی مربوط به وجود زمینهای بایر، معابر خاکی و بافت قدیمی شهری است.
مسعود نقاب، جعفر حسن زاده،
دوره 4، شماره 3 - ( 12-1387 )
چکیده
مقدمه و اهداف: هدف مطالعه، ارزیابی اثرات مواجهه شغلی با مواد خام مورد استفاده در تولید سرامیک بر سیستم تنفسی کارگران بود.
روشکار: کارگران در معرض گرد و غبار یک واحد تولید سرامیک و شاغلین فاقد مواجهه که از نظر متغییر های اجتماعی و اقتصادی و دموگرافیک شرایط یکسانی داشتند مورد مصاحبه قرار گرفته و برای آنان فرم پرسشنامه استاندارد تنفسی تکمیل گردید و از آنان رادیوگرافی و تست عملکرد ریه بعمل آمد. علاوه بر آن، تراکم گرد و غبار، ترکیب شیمیائی و مقدار سیلیس آن نیز اندازه گیری شد.
نتایج: غلظت گرد و غبار که حاوی 69% سیلیس بود از حد مجاز بالاتر بود. علائمی نظیر سرفه منظم، خس خس سینه، دفع خلط و بلغم و کوتاه شدن تنفس در گروه مواجهه یافته شیوع بیشتری داشت. کلیشههای رادیوگرافی افراد مواجهه یافته شیوع برخی علائم و اختلالات را نشان داد. برخی پارامترهای عملکرد ریه نیز در این گروه بشکل معنیداری کاهش یافته بود.
نتیجهگیری: یافته ها نشان میدهد که مواجهه شغلی با مواد خام مورد استفاده در تولید سرامیک، احتمالاً بدلیل وجود سیلیس، میتواند منجر به شیوع علائم اختلالات تنفسی، تغییرات غیرطبیعی رادیوگرافیک ریه و اختلالات عملکرد آن گردد.
طوبی کاظمی، غلامرضا شریفزاده، فاطمه حسینایی،
دوره 4، شماره 3 - ( 12-1387 )
چکیده
مقدمه و اهداف: شناخت اپیدمیولوژی انفارکتوس قلبی در هر منطقه میتواند راهگشا برای برنامهریزیهای منطقهای جهت پیشگیری از این بیماری باشد. بر همین اساس ما بر آن شدیم تا تغییرات 5 ساله انفارکتوس قلبی در بیرجند را بررسی نماییم.
روشکار: این مطالعه به صورت یک مطالعه توصیفی ـ تحلیلی بر روی کلیه بیمارانی که طی سالهای 1385ـ1381 با تشخیص انفارکتوس حاد قلبی در بیمارستان ولی عصر (عج) بیرجند بستری شده بودند، انجام شد. دادهها براساس پرسشنامهای که حاوی اطلاعات دموگرافیک بیماران، نوع داروی مصرفی، ریسک فاکتورهای قلبی و وضعیت هنگام ترخیص بود و با بررسی پرونده بیماران توسط پزشک عمومی دوره دیده جمعآوری شد و در نرم افزار SPSS وارد شده و آنالیز گردید.
نتایج: تعداد کل بیماران دچار MI طی 5 سال، 1233 نفر بودکه 880 نفر(4/71%) ازآنها مرد بودند. میانگین سنی بیماران8/12± 2/62 سال برآورد شد و طی این 5 سال از 2/13± 7/61 به 4/12± 5/ 63 سال افزایش پیدا کرده که از نظر آماری معنادار نبود ( 37/0P=).
شایعترین ریسک فاکتورها در بیماران به ترتیب هیپرتانسیون (%8/34)، سابقه مصرف سیگار (%1/32) و دیس لیپیدمی (24%) بود. در مطالعه ما، روند ریسک فاکتورهای تغییرپذیر، در این 5 سال تفاوت آماری نداشته؛ ولی درصد مبتلایان دارای ریسک فاکتورهای هیپرتانسیون (از 9/30% در سال1381 به 38% در سال 1385 و 62/0P=) و دیابت (از 1/15 % در سال1381 به 21% در سال 1385 و 23/0P=) افزایش داشته است. روند افزایشی در مصرف داروهای قلبی ـ عروقی طی این 5 سال مشاهده شد، اما افزایش مصرف داروهای استاتین و استرپتوکیناز از نظرآماری معنادار بود. مورتالیتی داخل بیمارستانی بیماران 3/11% بوده است که کاهش
ورتالیتی طی 5 سال تفاوت معنیداری نداشته است (48/0P=).
نتیجهگیری: با توجه به افزایش شیوع انفارکتوس قلبی و نیز افزایش ریسک فاکتورهای قلبی لازم است.برنامههای مداخلهای در جهت افزایش آگاهی مردم نسبت به ریسک فاکتورها و بالطبع کاهش انفارکتوس قلبی صورت گیرد.
وحید ترابی، مهدی محبعلی، غلامحسین ادریسیان، حسین کشاورز، مسعود مهاجری، هما حجاران، بهناز آخوندی، علی اکبر صنعتی، ذبیح الله زارعی، افشین دلشاد،
دوره 4، شماره 3 - ( 12-1387 )
چکیده
مقدمه و اهداف: این مطالعه به منظور ارزیابی شیوع سرمی و تعیین اندمیسیته لیشمانیوز احشائی در شهرستان بجنورد در سال 1386 و به منظور ارائه برنامه کنترل این بیماری در آن شهرستان انجام گردیده است.
روشکار: این مطالعه به شکل توصیفی و به روش مقطعی در 8 روستای شهرستان بجنورد انجام گردید. روش نمونه برداری به شکل خوشهای چند مرحلهای و گروههای هدف شامل کودکان 12 سال و به پایین و10% از افراد بزرگسال ساکن مناطق روستایی شهرستان بجنورد بوده است. در این بررسی از پلاسمای خون افراد تحت مطالعه جهت اندازهگیری آنتی بادیهای ضد لیشمانیایی به روش سرولوژی آگلوتیناسیون مستقیم (DAT) استفاده گردید. برای تعیین نوع لیشمانیا در مناطق تحت بررسی؛ تعداد 4 قلاده سگ مشکوک به لیشمانیوز احشائی کالبد گشایی شدند. جهت تعیین گونه انگل،از روشهای ملکولی PCR TS1 استفاده گردید.
نتایج: در مجموع پلاسمای خون 1608 نفر از افراد تحت مطالعه به روش DAT مورد آزمایش سرولوژی قرار گرفتند که 38 نفر(36/2%) از آنها دارای عیار 1:800 و به بالا و فقط 9 نفر(56/0%) دارای عیار 1:3200 بودند. از لحاظ شیوع سرمی، اختلاف آماری معنیداری بین دو جنس مونث و مذکر و جمعیتهای بالای 12 سال با جمعیتهای 12 سال و به پائین مشاهده نگردید(05/0P>). گونههای لیشمانیای جدا شده مربوط به 2 قلاده از 4 قلاده سگ علامتدار ؛ L.infantum تعیین گردیدند و همچنین سکانسهای قطعه ژنی ITS1 مربوط به هر 2 ایزوله فوق الذکر با شمارههای EU810776 و EU810777 در بانک ژنی به ثبت رسیدند.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان میدهند، لیشمانیوز احشائی با اندمیسیته پائین در شهرستان بجنورد در حال گردش است.
سید محمد تقی آیت اللهی، جعفر حسن زاده، عباسعلی رمضانی،
دوره 4، شماره 3 - ( 12-1387 )
چکیده
مقدمه و اهداف: حوادث ترافیکی، یک مشکل بزرگ سلامت عمومی است که پیشگیری مداوم و موثر از آن نیازمند تلاشهای هماهنگ و همه جانبه است . این مطالعه به منظور محاسبه بار سوانح وحوادث ترافیکی در استان خراسان جنوبی در سال 1384 طراحی و اجرا گردید.
روشکار: مطالعه حاضر یک مطالعه بار بیماری (Burden of disease study)است. جامعه مورد مطالعه ، جمعیت تحت پوشش استان خراسان جنوبی در سال 84 بود. در این مطالعه، برای حفظ قابلیت مقایسه، از روششناسی به کار رفته در مطالعه اصلی بار جهانی بیماریها در سال 2003 برای محاسبه سالهای از دست رفته ناشی از مرگ زودرس، سالهای عمر با ناتوانی و سالهای عمر با ناتوانی تعدیل شده استفاده شد.
نتایج: طی سال 1384 در سطح استان خراسان جنوبی تعداد 7456 سال ناشی از سوانح و حوادث ترافیکی از دست رفته است که تعداد سالهای از دست رفته ناشی از مرگ زودرس و همراه با ناتوانی (DALYs) 28/13 در هزار بود و بیشترین میزان تعداد سالهای از دست رفته ناشی از مرگ زودرس و همراه با ناتوانی (DALYs در هزار) به ترتیب در گروههای سنی 44-30 سال (86/20 در هزار) و 29- 15 سال (96/16در هزار) قرار داشت.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج این بررسی پیشنهاد میگردد برنامههای مداخلاتی مناسب به منظور پیشگیری از بروز سوانح و حوادث ترافیکی، به حداقل رساندن صدمات و عوارض ناشی از آنها و ارزیابی نتیجه نهایی این برنامهها در سطوح مختلف و بویژه در گروههای سنی زیر 44 سال و مردان صورت گیرد.
محمد رفیعی، اکرم سیفی،
دوره 4، شماره 3 - ( 12-1387 )
چکیده
مقدمه و اهداف: خودکشی یکی از علل اساسی در اغلب کشورها است. اگرچه عوامل مختلفی در بروز خودکشی نقش دارند، اما اطلاعات موجود در این زمینه محدود است. هدف از انجام این مطالعه بررسی اپیدمیولوژیک اقدام به خودکشی و عوامل مرتبط با آن در افراد اقدام کننده مراجعه کننده به بیمارستانهای تابعه دانشگاه علوم پزشکی استان مرکزی بوده است.
روشکار: این مطالعه یک بررسی مشاهدهای و مقطعی است که برروی تمام موارد اقدام کننده به خودکشی از ابتدای سال 1384 تا انتهای سال 1386 انجام شده است. مشخصات فردی، زمان خودکشی، دفعات خودکشی، نتیجه خودکشی، نحوه اقدام به خودکشی، علل و انگیزه اقدام به خودکشی، سابقه قبلی خودکشی، وجود بیماریهای مزمن جسمی و روانی بر اساس یک پرسشنامه و مصاحبه از بیمار یا همراهان وی ثبت شد.
نتایج: تعداد 4226 نفر در جامعه مورد بررسی در 3 سال فوق اقدام به خودکشی نمودهاند. میانگین سن افراد اقدام کننده به خودکشی،72/9 95/24 سال و برای افرادی که خودکشی موفق داشتهاند 72/13 79/29 سال بوده است. 60% از اقدام کنندگان به خودکشی مؤنث وانگیزه خودکشی در 89% از موارد، اختلاف خانوادگی ذکر شده است. نحوه اقدام 5/82% از آنها با مسمومیت داروئی بوده است. خودکشی موفق در این مدت 2/3% خودکشی کنندگان بوده است.
نتیجهگیری: با توجه به سن پائین تر اقدام کننده ها به خودکشی و نرخ آن، این امر مهم باید مورد توجه سیاستگزاران امور بهداشتی در ناحیه استان مرکزی قرار گیرد
علی عزیزی، فرهاد امیریان، مرضیه امیریان،
دوره 4، شماره 3 - ( 12-1387 )
چکیده
مقدمه و اهداف: با توجه به افزایش روز افزون موارد HIV در جوانان و اهمیت آموزش در پیشگیری از آن، در این مطالعه اثر سه روش آموزش (توسط پزشک، همسالان و پمفلت) پیشگیری از ایدز در دانش آموزان دختر دبیرستانی ناحیه 3 آموزش و پرورش شهر کرمانشاه مورد مقایسه قرار گرفت.
روشکار: تعداد 1500 دانش آموز دختر دبیرستانی پایه سوم به صورت طبقهای تصادفی از 21 دبیرستان منطقه 3 آموزش و پرورش وارد مطالعه شدند.. از مجموع 1500 نفر مورد مطالعه، 498 نفر توسط پزشک عمومی، 502 نفر توسط گروه همسالان و 500 نفر با استفاده از پمفلت ایدز آموزش دیدند.20 روز پس از اتمام آموزش؛ پس آزمون(پست تست) با استفاده از همان پرسشنامه بعمل آمد. دادههای جمعآوری شده با 5/11 spss و با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی تجزیه و تحلیل شد.
نتایج: دانشآموزان مورد مطالعه 1500 نفر با میانگین سنی 7/.± 78/16سال بودند. میانگین نمرات پیشآزمون و پسآزمون در هر سه گروه مورد مداخله تفاوت معنیدار داشت (0001/P=). میانگین تغییر نمرات قبل و بعد در گروه آموزش توسط پزشک (6/3 ± 7/10) بیشتر از میانگین تغییر نمرات قبل و بعد از آموزش توسط همسالان (4/3 ± 8/8) و مورد اخیر نیز بیشتر از پمفلت (9/3 ± 3/7) بود و آزمون بون فرونی این تفاوتها را از نظر
آماری معنیدار نشان داد (0001/0 P=).
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای این مطالعه، آموزش پیشگیری از ایدز توسط پزشکان در افزایش آگاهی دانش آموزان موثرتر است.
داود خلیلی، فرزاد حدائق، مریم توحیدی، اصغر قاسمی، فرهاد شیخ الاسلامی، فریدون عزیزی،
دوره 4، شماره 3 - ( 12-1387 )
چکیده
مقدمه و اهداف: نسبت تریگلیسرید به کلسترول لیپوپروتئین با چگالی بالا (TG/HDL-C) به عنوان شاخصی برای سندرم متابولیک شناخته شده است. با توجه به شیوع بالای سندرم متابولیک و HDL-C پایین در جمعیت ایرانی، این مطالعه به منظور تعیین نقش این شاخص در پیش بینی بروز بیماریهای کرونری قلب (CHD) بطور مستقل از سایر عوامل خطر انجام گرفت.
روشکار: طی بهمن ماه سال 1378 تا مرداد 1380، تعداد 1824 مرد 40 سال و بالاتر، بدون هیچگونه سابقهای از بیماریهای قلبی ـ عروقی، وارد مطالعه شدند تا به منظور تعیین رخدادهای جدید CHD بصورت آیندهنگر مورد بررسی قرار گیرند. اندازهگیریهای پایه شامل سطح سرمی کلسترول تام (TC)، HDL-C، TG و عوامل خطر CHD شامل سن، فشار خون سیستولی و دیاستولی، نمایه توده بدنی، دیابت، مصرف دخانیات و سابقه خانوادگی بیماریهای قلبی عروقی هستند.
نتـایــج: تا اسفند 1385 با میانه پیگیری 5/6 سال، تعداد 163 رخداد جدید CHD رخ داد. براساس الگوی خطرات متناسب کاکس(Cox)، پس از تعدیل براساس کلسترول تام و سایر عوامل خطر، مردان در بالاترین چارک TG/HDL-C نسبت به پایینترین چارک، نسبت خطر (Hazard ratio) معنیداری برابر 85/1 (17/3-07/1، فاصله اطمینان95%) داشتند. نسبت خطر توام برای TC و TG/HDL-C (بالاترین چارک TC و TG/HDL-C نسبت به پایینترین چارک آنها) پس از تعدیل برای سایر عوامل خطر برابر 13/6 (86/15-37/2، فاصله اطمینان95%) بود.
نتیجـهگیـری: ارزیابی همزمان نسبت TG/HDL-C و TC میتواند به عنوان شاخصی در پیشبینی خطر بروز CHD در مردان ایرانی در نظر گرفته شود.
فاطمه رخشانی، محمدتقی حیدری، سمیه براتی بنی،
دوره 4، شماره 3 - ( 12-1387 )
چکیده
مقدمه و اهداف: آسیبهای ناشی از وسایل نوک تیز، یک خطر مهم شغلی برای کارکنان بهداشتی و درمانی محسوب میشود. لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان شیوع و علل آسیبهای ناشی از نیش سوزن اقدامات پس از آن در پرسنل مراکز درمانی دانشگاه علوم پزشکی زاهدان صورت گرفت.
روشکار: در این مطالعه مقطعی، 231 نفر از کارکنان درمانی شاغل در بیمارستانهای آموزسی شهر زاهدان در سال1386 به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای بررسی شدند. دادهها از طریق پرسشنامه جمعآوری و با استفاده از نرم افزارSPSS 13 تجزیه و تحلیل گردیدند.
نتایج: 1/77% از افراد مورد بررسی زن، 4/56% از آنان کارشناس و 7/50% پرستار بودند. میانگین سنی 1/8±34 سال بود. شیوع نیش سوزن در بین کارکنان مراکز درمانی در طول دوره کاری 9/64% بود و از این گروه 2/57% بیش از دو بار آسیب دیده بودند. سرسوزن با 4/55%، بیشترین میزان آسیب را تشکیل میداد، و بیشترین موقعیتی که افراد دچار آسیب شده بودند هنگام خونگیری و تزریق با فراوانی 6/54% بود. آنالیز رگرسیون چند متغیره نشان داد که آسیب ناشی از وسایل نوک تیز در افراد با سواد دانشگاهی در مقایسه با دیپلم و پایینتر 60% کمتر بود و به ازای هر سال افزایش سابقه کار، خطر آسیب 5% افزایش مییافت.
نتیجهگیری: یافتههای این مطالعه ضرورت اقدامات آموزشی و پیشگیریکننده در مراکز درمانی به ویژه گروههای با خطر بالا را نشان میدهد.