646 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي
فاطمه حاجی ولی زاده، مهناز سنجری، نوشین فهیم فر، کاظم خلجی، محمد جواد منصورزاده، الهه حصاری، باقر لاریجانی، حدیث قجری، محبوبه درمان، افشین استوار،
دوره 19، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده
مقدمه و اهداف: در ایران بسیاری از بیماران در معرض خطر پوکی استخوان، به خدمات تشخیصی پوکی استخوان دسترسی ندارند و این نشان دهنده شکاف بزرگ تشخیص و نهایتا درمان پوکی استخوان است. بنابراین، این مطالعه با هدف بررسی توزیع دستگاه های سنجش تراکم استخوان در ایران انجام شد.
روش کار: دستگاه های سنجش تراکم استخوان موجود در کشور در سال 1398 بر اساس سرشماری مورد ارزیابی قرار گرفتند. اطلاعات دستگاه به تفکیک محل استقرار، دولتی یا خصوصی بودن، استاندارد بودن و مدت زمان استفاده جمع آوری شد. به منظور محاسبه شاخص نابرابری در توزیع دستگاه ها بین شهرستان های استان، فراوانی دستگاه های مستقر در مرکز استان با خارج از مرکز استان مقایسه گردید. به منظور بررسی نابرابری توزیع دستگاه ها در بین استان های کشور از منحنی لورنز و شاخص تمرکز(Concentration index) استفاده شد. تمامی میزان ها به ازای یک میلیون نفر جمعیت بالای 50 سال محاسبه شد.
یافتهها: در مجموع، از تعداد 492 دستگاه سنجش تراکم استخوان موجود در کشور، 399 دستگاه (81/0%) در مراکز استان مستقر بودند. از این تعداد، 103 (20/9%) دستگاه در مراکز دولتی و 389 (79/0%) دستگاه در مراکز خصوصی بودند. به ازای یک میلیون جمعیت بالای 50 سال تعداد کل دستگاه ها، دستگاه های استاندارد، دستگاه های استاندارد با کارکرد کمتر از 10 سال و دستگاه ها در مراکز دولتی به ترتیب 33/4، 20/3، 9/9 و 7 محاسبه شد. شاخص نابرابری در توزیع دستگاه ها در شهرستان ها برابر 4/7 بود. همچنین شاخص نابرابری در توزیع دستگاه ها بین استانها، 0/13 (0/25- 0/005 ,95/0 CI:) برآورد شد (0/05= P value).
نتیجهگیری: توزیع دستگاه های سنجش تراکم استخوان در کشور نابرابری قابل توجهی میان استان ها و شهرستان های استان دارد.
زهرا علی اکبرزاده آرانی، طاهره رمضانی، اعظم حسین پور،
دوره 19، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده
مقدمه و اهداف: با توجه به وجود شواهدی مبنی بر تأثیر نگرش به سالمندی بر کیفیت زندگی؛ مطالعه حاضر با هدف برسی امید به زندگی و ارتباط آن با نگرش به سالمندی در گروه های مختلف سنی در شهر قم انجام شد.
روش کار: مطالعه مقطعی حاضر در سال 1401-1400 بر روی 83 نفر از کودکان (15-8 سال) و 340 نفر از بزرگسالان (16سال به بالا) ساکن جامعه در همه گروه های سنی براساس طبقه بندی مرکز آمار ایران، با روش نمونه گیری تصادفی منظم و طبق درصد فراوانی هر گروه در سرشماری سال 1395، انجام شد. داده ها از طریق پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی و مقیاس های نگرش به سالمندی کوگان و امید به زندگی اسنایدر جمع آوری و با استفاده از نرم افزار SPSS-24 و آزمون های همبستگی پیرسون، تی مستقل، آنوا و رگرسیون خطی مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: میانگین و انحراف معیار امید به زندگی و نگرش به سالمندی به ترتیب در گروه کودکان 5/81±25/97(6-36) و 21/65±137/38 (238-34) و در بین بزرگسالان 4/92±27/54 (32-8) و17/30±154/66 (238-34) بود. آزمون همبستگی پیرسون ارتباط معناداری را بین امید به زندگی و نگرش به سالمندی تنها در گروه های سنی 24-16 سال (0/220=r و 0/05 > P) و 44-25 سال (0/273 = r و 0/01>P) نشان داد، اما این ارتباط در سایر گروه ها معنادار نبود (0/05<P).
نتیجه گیری: هرچند که نگرش به سالمندی در تمام گروه های سنی ارتباط قوی و یا معناداری با امید به زندگی نداشت، ولی از آنجا که میزان امید به زندگی در همه رده های سنی در حد متوسط بود؛ آموزش مثبت نگری و تبیین ویژگی های سالمندی و منزلت سالمند در جامعه می تواند احساس فرد را در ارتباط با زندگی آینده بهبود بخشد.
محمدرضا بلوچ حسنخانی، علی اکبر حق دوست، یونس جهانی،
دوره 19، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده
مقدمه و اهداف: تجزیه و تحلیل روند زمانی عواملی مانند میزان بیماری و مرگ از مولفه های مهم در برنامه ریزی های مربوط به سلامت هر جامعه است. تحلیل روند زمانی، این امکان را فراهم می کند تا تغییرات در طول زمان با دقت بیشتری تفسیر شوند. این مطالعه با هدف بررسی عملکرد رگرسیون Joinpoint جهت تحلیل روند انجام شد.
روش کار: در این مطالعه سعی شده است ابتدا با زبانی ساده، مفهوم مدل رگرسیون Joinpoint ارائه شود و سپس با اجرای این مدل بر روی داده های میزان مرگ و میر ناشی از سرطان کبد به دلیل مصرف الکل طی 30 سال در ایران کاربرد آن ارائه گردد.
یافته ها: نتایج تحلیل روند نشان داد، میزان مرگ و میر استاندارد شده سنی ناشی از سرطان کبد به دلیل مصرف الکل طی 30 سال در ایران (1990 تا 2019) به طور میانگین هر سال 0/8 درصد کاهش یافته است و پیش بینی نیز نشان داد این روند کاهشی ادامه دارد.
نتیجه گیری: به طور کلی مهمترین مزیت رگرسیون Joinpoint نسبت به سایر مدل ها، شناسایی زمانهایی است که تغییرات قابل توجهی در روندها رخ داده است. بنابر نتایج حاصل، میزان مرگ و میر ناشی از سرطان کبد به دلیل مصرف الکل طی 30 سال در ایران را می توان به پنج دوره با میزان تغییرات متفاوت تقسیم کرد.
جواد امامی، سعید بکایی، یوسف محمدزاده، صمد لطف اله زاده،
دوره 19، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده
مقدمه و اهداف: تب برفکی مهمترین بیماری دامی دنیا بوده و می تواند خسارات اقتصادی بالایی در جمعیت نشحوارکنندگان اهلی ایجاد نماید. این مقاله با هدف بررسی اثرات اقتصادی تب برفکی در گاوداریهای صنعتی شیری استان آذربایجانغربی در فاصله سالهای 97-1396 انجام شد.
روش کار: این مطالعه به روش پیمایش پرسشنامهای در تمام گاوداریهای صنعتی شیری درگیر بیماری در دوره مطالعه به تعداد هشت واحد انجام شد. نتایج با استفاده از نرمافزارهای اکسل نسخه 2013 و version 18 SPSS به صورت توصیفی بررسی شدند.
یافتهها: خسارات مطلق (ریال) و نسبی (درصد) ناشی از تب برفکی به ترتیب اهمیت، تلفات 2,170 میلیون ریال (60/6 درصد)، فروش دام از روی ناچاری 713 میلیون ریال (19/9 درصد)، درمان 288/65 میلیون ریال (8/1 درصد)، کاهش کوتاهمدت تولید شیر 193/35 میلیون ریال (5/4 درصد)، بکارگیری کارگر اضافه 152/4 میلیون ریال (4/3 درصد)، سقطجنین 35 میلیون ریال (1 درصد) و نمونهبرداری 32 میلیون ریال (0/9 درصد) محاسبه شدند. کل خسارات تب برفکی در گاوداریهای صنعتی شیری 3584/4 میلیون ریال و با احتساب میانگین قیمت دلار در سال 1397 (92,487 ریال) معادل 38,758 دلار برآورد شدند.
نتیجهگیری: گاوداریهای صنعتی شیری با توجه به سرمایهگذاری بالایی که در آنها صورت گرفته است در صورت ابتلا به تب برفکی دچار خسارات سنگین اقتصادی میشوند که ممکن است جبران آن مدت طولانی بهطول انجامیده و موجب افت تولید دام و محصولات لبنی استان و کشور خواهد شد.
علی جعفری خونیق، مرتضی حقیقی، علیرضا رزاقی، شهرام حبیب زاده، سید تقی حیدری، رسول انتظارمهدی، علیرضا انصاری مقدم، حمید شریفی، مصطفی فرحبخش، مهدی رضائی، مینا گلستانی، احسان سربازی، ناصر نصیری، همایون صادقی بازرگانی،
دوره 19، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده
مقدمه و اهداف: استفاده از ماسک نقش موثری در پیشگیری و کنترل اپیدمیهای ویروسی با انتقال اصلی هوابرد دارد. مطالعه حاضر با هدف طراحی و ساخت ابزار سنجش نگرش و رفتار افراد برای استفاده از ماسک در اپیدمیهای ویروسی با سرایت بالا انجام شده است.
روش کار: در این مطالعه روانسنجی، بعد از ایجاد پرسشنامه اولیه، ابتدا روایی صوری و سپس روایی محتوای پرسشنامه توسط 17 متخصص و سه فرد آگاه مورد بررسی قرار گرفت. برای پایایی پرسشنامه، ثبات درونی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و پایایی آزمون باز آزمون با روش ضریب همبستگی درون طبقه ای (ICC) محاسبه گردید. برای روایی سازه از تحلیل عاملی اکتشافی به روش مولفه اصلی با چرخش واریماکس استفاده شد.
یافتهها: بعد از بررسی مطالعات پیشین پرسشنامه اولیه 27 سوالی تهیه شد. در روایی صوری دو سوال حذف شد. با محاسبه نسبت روایی محتوا و شاخص روایی محتوا بهترتیب سه و یک سوال حـذف شـدند. میانگین شاخص روایی محتوا برای پرسشنامه برابر 0/95 بدست آمد. مقدار ضریب آلفای کرونباخ برای سوالات نگرش 0/76 و برای سوالات رفتار 0/66 و مقدار ICC برابر 0/873 به دست آمد. در تحلیل عاملی اکتشافی، دو عامل شناسایی گردید کـه در مجموع 63/98 درصد از واریانس کل را تبیین نمودند.
نتیجهگیری: این پرسشنامه جهت ارزیابی نگرش و رفتار استفاده از ماسک در اپیدمیهای ویروسی با سرایتپذیری بالا، دارای پایایی و روایی مناسب در زبان فارسی است که میتواند به عنوان یک ابزار معتبر در ایران و سایر کشورها مورد استفاده قرار گیرد.
فاطمه رستم پور، حمید رضا خلخالی، سیما مسعودی،
دوره 19، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده
مقدمه و اهداف: حیوانگزیدگی یکی از مهمترین مشکلات سلامت عمومی میباشد که باعث بیماری هاری میشود. این مطالعه با هدف بررسی اقدامات پروفیلاکسی انجام شده برای موارد حیوانگزیدگی رخ داده در استان آذربایجان غربی در طی سالهای 1391 تا 1397 انجام شده است.
روش کار: در این مطالعه مقطعی دادههای کلیه موارد حیوانگزیدگی مراجعه کننده به مراکز مراقبت هاری در استان آذربایجان غربی بررسی شده و اطلاعات مربوط به اقدامات انجام یافته برای پیشگیری از هاری شامل اقدامات بعد از گزش (شستشو، ضدعفونی، پانسمان، بخیه و دریافت آنتی بیوتیک)، وضعیت دریافت واکسن ضد هاری (تاخیر در مراجعه، دوز واکسن دریافتی و سابقه دریافت واکسن در گذشته، سرم ضد هاری و دریافت واکسن کزاز) با آمارهای توصیفی گزارش شدند. ارتباط بین تاخیر در مراجعه با اقدامات انجام یافته با آزمون مجذور کای بررسی شد.
یافتهها: در سالهای مورد مطالعه 47131 مورد حیوانگزیدگی رخ داده بود. از این تعداد 63/9 درصد بدون تاخیر و 36/1 درصد با تاخیر مراجعه کرده بودند و در 99/6 درصد موارد زخمها با آب و صابون شستشو داده شده و 94/5 درصد ضدعفونی شده و 31/3 درصد آنتیبیوتیک دریافت کرده بودند که نسبت دریافت آنتی بیوتیک در افرادی که با تاخیر مراجعه کرده بودند به طور معنیداری بیشتر بود. از کل موارد 77/3 درصد هر سه نوبت اول تا سوم و 15/4 درصد پنج نوبت کامل واکسن هاری را دریافت کرده بودند و برای 1/1 درصد هیچ واکسنی تزریق نشده بود.
نتیجهگیری: اقدامات پروفیلاکسی انجام شده برای موارد حیوانگزیدگی مطلوب میباشد، اما لازم است تامین به موقع واکسن هاری در مراکز مراقبت هاری و همچنین آموزش همگانی برای مراجعه به موقع در هنگام حیوان گزیدگی همچنان مورد توجه بوده و اقدامات لازم در این زمینه انجام گیرد.
عباس جعفری، سمیه عبدالهی نژاد، محمد حاج آقازاده، آزاده آقایی، مینا ماهری،
دوره 19، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده
مقدمه و اهداف: سنجش آگاهی، نگرش و عملکرد کشاورزان در زمینه استفاده از پاراکوات، اطلاعاتی در مورد وضعیت استفاده ایمن از پاراکوات فراهم میکند و بر لزوم اجرای برنامههای آموزشی برای کشاورزان در صورت پایین بودن سطح آگاهی، نگرش و عملکرد آنها تاکید میکند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف "تعیین وضعیت آگاهی، نگرش و عملکرد کشاورزان در زمینه استفاده از پاراکوات" انجام شد.
روش کار: مطالعه مقطعی حاضر بر روی 288 کشاورز و با نمونه گیری به روش خوشهای چند مرحلهای انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته شامل دو بخش بود. بخش اول اطلاعات دموگرافیک و بخش دوم سوالات سنجش آگاهی، نگرش و عملکرد در زمینه پاراکوات بود. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی انجام شد.
یافتهها: 71/9% از کشاورزان مورد مطالعه آگاهی ضعیف، 22/4% آگاهی متوسط و 5/7% آگاهی خوب، 11/0% نگرش ضعیف/ منفی، 44/5% نگرش متوسط/خنثی و 44/5% نگرش خوب/مثبت و همچنین 10/3% عملکرد ضعیف، 27/0% عملکرد متوسط و 62/7% عملکرد خوب در زمینه استفاده ایمن از پاراکوات داشتند. بین تحصیلات با آگاهی، نگرش و عملکرد، بین سابقه شرکت در برنامههای آموزشی مرتبط با آفتکشها با آگاهی و نگرش و بین محل سکونت با آگاهی ارتباط معنی دار وجود داشت.
نتیجهگیری: باتوجه به آگاهی ضعیف کشاورزان مورد مطالعه و اینکه آگاهی ضعیف میتواند منجر به نگرش و عملکرد ضعیف شود، به نظر میرسد طراحی و اجرای مداخلات آموزشی با هدف ارتقای آگاهی، نگرش و عملکرد در زمینه استفاده ایمن و صحیح از پاراکوات در بین کشاورزان مورد مطالعه، ضروری باشد.
شوبو رحمتی، رضا گوجانی، زهرا عبدالهی نیا، ناصر نصیری، سکینه ناروئی، امیرحسین نکویی، حمید شریفی، علی اکبر حقدوست،
دوره 19، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده
مقدمه و اهداف: ماهیت و توانایی اپیدمیولوژیستها در ارتقاء سطح سلامت و انجام تحقیقات مرتبط زمانی نمود مییابد که آنها در جایگاه مناسب و به تعداد کافی در یک کشور حضور داشته باشند. لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین جایگاههای شغلی بالقوه و مرتبط با رشته اپیدمیولوژی در دو بخش دولتی و غیردولتی، و برآورد تعداد اپیدمیولوژیستها در کشور تا سال ۱۴۰۶ انجام شده است.
روش کار: مطالعه حاضر بهصورت ترکیبی در دو بخش کمی و کیفی اجرا شد. در قسمت کیفی مصاحبه با خبرگان، سیاست گذاران، دانش آموختگان و دانشجویان این رشته در زمینه فرصتهای شغلی انجام شد. در بخش کمی نیز با استفاده از مدلسازی و پارامترهای حاصل از بررسی متون و نظر خبرگان این رشته، برآورد تعداد اپیدمیولوژیستهای موردنیاز انجام شد. در این مطالعه نیاز حال و آینده نزدیک تا سال 1406 مد نظر بوده است.
یافتهها: از دیدگاه مصاحبهشوندگان، فرصتهای شغلی اپیدمیولوژیستها در کشور در حوزه مدیریت و تحلیل مسئله، انجام پژوهشهای کاربردی، تجزیهوتحلیل داده، داشبوردسازی، تدریس، آموزش و نگاه به آینده (آیندهپژوهی) تقسیمبندی شد. برآورد تعداد اپیدمیولوژیستهای موردنیاز بعد از حذف فرصتهای از دست رفته شغلی کشور تا سال 1406، حدود 1122 نفر بود که اغلب آنها در صورت ایجاد فرصتهای شغلی سهم نظام سلامت کشور است. بیشترین تعداد اپیدمیولوژیست موردنیاز واحدهای وزارت بهداشت و دانشگاههای علوم پزشکی کشور، در مراکز تحقیقاتی و سپس در بیمارستانها است.
نتیجهگیری: برآورد تعداد اپیدمیولوژیست موردنیاز با استفاده از مدلسازی در کشور و توجه به تعداد دانشآموختگان در حال حاضر، نشان میدهد توسعه این رشته و افزایش دانش آموختگان تنها در صورت تعریف و ایجاد فرصتهای شغلی و بکارگیری آنها در ردیفهای شغلی پیشنهادی، امکان پذیر است.
عسل آقاداودیان جلفائی، مریم جهانبخش، محمد ستاری، رویا کلیشادی،
دوره 19، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده
مقدمه و اهداف: پژوهش حاضر با هدف پیشبینی سلامت روان بر اساس سه عامل تغذیه، فعالیت فیزیکی و اوقات فراغت در دانشآموزان گروه سنی نوجوانان با بهره گیری از تکنیکهای داده کاوی انجام شده است.
روش کار: مطالعهی تحلیلی حاضر بر روی 14274 داده موجود در پایگاه داده کاسپین 5 انجام شد. مطابق با روش CRISP-DM داده کاوی در 6 مرحله با استفاده از تکنیکهای درخت تصمیم، k نزدیکترین همسایه، بیزین ساده و جنگل تصادفی در نرم افزار رپیدماینر صورت گرفت.
یافتهها: از میان 4 تکنیک داده کاوی مورد استفاده جهت پیشبینی سلامت روان نوجوانان بر اساس تغذیه، فعالیت فیزیکی و اوقات فراغت، تکنیک جنگل تصادفی بیشترین صحت (91/72) و تشخیص پذیری (82/73) و تکنیک k نزدیکترین همسایه بیشترین حساسیت (96/30) را داشت. علاوه بر این بر اساس تکنیک جنگل تصادفی، قانون با بالاترین میزان پشتیبان نشان داد نوجوانی که در مقطع تحصیلی دبیرستان است و هر روز هفته صبحانه، ناهار و شام میل میکند و به صورت هفتگی چای و قهوه میل میکند و در هفته 2 ساعت در مدرسه ورزش میکند همچنین در هفته اخیر 4 روز به مدت 30 دقیقه فعالیت بدنی داشته و با سرویس به مدرسه میرود با اطمینان 100 درصد از سلامت روان مطلوب برخوردار است.
نتیجهگیری: براساس تکنیک جنگل تصادفی که بهترین عملکرد را داشته، تغذیه بیشترین تأثیر را بر سلامت روان نوجوانان ایرانی دارد، لذا باید جهت تأمین و بسترسازی مناسب آموزش به والدین و نوجوانان در رابطه با تغذیه مناسب و افزایش آگاهی در زمینه سلامت روان نوجوانان اندیشیده شود.
صدف یحیایی، امید گرکز، سپیده مهدوی، سمیه رمضانی، محبوبه پورحیدری،
دوره 19، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده
مقدمه و اهداف: تلفن همراه ابزاری بی نهایت جذاب در ارتباطات و تعاملات بین اشخاص است و این مطالعه با هدف تعیین ارتباط بین استفاده مفرط از تلفن همراه با افسردگی و تنهایی اجتماعی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شاهرود انجام شد.
روش کار: این مطالعه به صورت توصیفی-تحلیلی با استفاده از نمونه گیری تصادفی طبقه ای بر روی 313 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شاهرود در سال 1399 انجام شد که داده ها با استفاده از پرسشنامه های اطلاعات دموگرافیک، مقیاس استفاده آسیب زا از تلفن همراه، مقیاس افسردگی (کاواجا و برایدن) دانشجویان جمعآوری گردید. داده ها بعد از جمع آوری وارد SPSS18 شده و با کمک آمار توصیفی و تحلیلی تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: در مجموع 313 نفر در مطالعه شرکت کردند که میانگین سنی شرکت کنندگان 3/41±22/16 سال بود. ضریب همبستگی پیرسون (ضریب استاندارد شده) بین نمره افسردگی و متغیرهای مقطع تحصیلی، علاقه به رشته، وضعیت بومی، محل سکونت، سابقه مصرف داروی افسردگی، وضعیت اشتغال، داشتن مشکلات مالی، وضعیت زندگی خانوادگی، سن پدر و استفاده مفرط از تلفن همراه ارتباط مثبت وجود دارد. نتایج حاصل از آنالیز رگرسیون خطی، مقدار ضریب تعیین (0/603) نشان داد که شدت همبستگی بین عوامل موثر بر افسردگی و افسردگی بالا می باشد.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج مطالعه بین استفاده مفرط از تلفن همراه با افسردگی و تنهایی اجتماعی در دانشجویان رابطه معنادار وجود دارد که نیازمند برنامه ریزی مناسب برای مداخله است.
فاطمه باپیری، ساره شاکریان،
دوره 19، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده
مقدمه و اهداف: شواهد نشان می دهند یکی از رفتارهایی که ممکن است تحت تاثیر قرنطینه ناشی از کرونا قرار گیرد، رابطه جنسی است. در همین راستا مطالعه حاضر طراحی و انجام گردید.
روش کار: مطالعه حاضر به صورت توصیفی – تحلیلی با اندازه گیری قبل-بعد )در دوران کرونا و پسا کرونا( و با استفاده از پرسشنامه استاندارد شاخص عملکرد جنسی بر روی 250 زن در سطح دانشگاه علوم پزشکی ایلام در سال 1400 و 1401 انجام شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمارهای استنباطی آزمون t زوجی، آزمون همبستگی وکای اسکوار از نرم افزار آماری SPSS استفاده گردید.
یافتهها: نتایج تحلیل نشان داد که شیوع بیماری کووید 19 بر روی هر 6 مؤلفه عملکرد جنسی شامل میل جنسی، تحریک جنسی، رطوبت جنسی، لذت جنسی، رضایت جنسی و درد بر روی زنان در سنین باروری تأثیر دارد. با توجه به نتایج به دست آمده میانگین عملکرد جنسی در کل در دوران کرونا (1/25±2/01) و میانگین عملکرد جنسی در پساکرونا (1/2±2/94) کمتر از نقطه برش(3/8) است که نشانگر عملکرد ضعیف در کل مقیاس عملکرد جنسی است. نتایج نشان داد بین سن، مدت ازدواج و تعداد بارداری با شاخص عملکرد جنسی و زیر مقیاس های آن یک رابطه معکوس و معنی داری (0/05>P)وجود دارد.
نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد، جامعه پژوهش در دوران کرونا عملکرد جنسی ضعیف تری در مقایسه با پسا کرونا داشتند. نتایج نمایانگر تأثیرات بار روانی و جسمی اپیدمی کرونا بر عملکرد جنسی میباشد.
مریم سعیدی، سحر طالب،
دوره 19، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده
مقدمه و اهداف: شیوع کووید-19 یک نگرانی فزاینده ای در مورد خشونت خانگی در بسیاری از کشورهای دنیا ایجاد نموده است. پژوهش حاضر، با هدف بررسی شیوع انواع خشونت ها و تعیین عوامل موثر بر آن در طی شیوع بیماری کووید-19 در زنان ساکن در شهر ساوه انجام شد.
روش کار: این پژوهش توصیفی مقطعی در سال 1400 بر روی 423 زن متاهل در شهر ساوه انجام گردید. نمونه ها به روش خوشه ای از بین زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه محقق ساخته خشونت خانگی استفاده شد. از روش های آماری توصیفی و آزمون های آماری برای تحلیل داده ها و بررسی همبستگی بین شدت (نمره) خشونت با متغیرهای دموگرافیک نمونه ها و همسرانشان استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 22) انجام شد. میزان p کمتر از 0/05 معنی دار در نظر گرفته شد.
یافتهها: اکثریت شرکت کنندگان (59/6 درصد) در معرض خشونت خانگی قرار داشتند. میانگین نمره کلی خشونت خانگی 12/37±7/47 بود. شایعترین نوع خشونت خانگی در بین زنان مورد پژوهش، خشونت روانی بود. بین نمره کلی خشونت خانگی با سن نمونه ها، سن همسرانشان و مدت ازدواج آنها ارتباط مستقیم و معنی داری به دست آمد (0/01 >P). میانگین نمره کلی خشونت خانگی در نمونه هایی که فرزند داشتند، باردار نبودند، همسران معتاد به مواد مخدر و الکل داشتند، مستاجر بودند، در طی شیوع کووید-19 دچار کاهش درآمد شده بودند و همسران آنها بیکار بودند، به طور معنی داری بیشتر بود (0/05>P).
نتیجهگیری: بر اساس نتایج، شیوع خشونت خانگی در طی اپیدمی بیماری کرونا در حد متوسطی قرار داشت اما شدت آن پایین بود. با توجه به اثرات روانی بیماری کرونا بر افراد جامعه، افزایش بروز رفتارهای خشونت آمیز به خصوص در خانواده های آسیب پذیر مانند خانواده های کم درآمد و مستاجرین و زنان دارای همسرانِ بیکار و معتاد به مواد مخدر و الکل بیشتر مشهود می باشد. از این رو شناسایی خانواده های آسیب پذیر و حمایت از آنها و نیز آموزش و توانمندسازی آنها می تواند موجب کاهش میزان بروز خشونت خانگی شود.
آیسان امراهی تابیه، پروین سربخش، شمس الدین نامجو، حسین اکبری، حمید اله وردی پور،
دوره 19، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده
مقدمه و اهداف: از عوامل اثر گذار بر سلامت سالمندان سندرم آسیب پذیری است و کیفیت خواب احتمالا یکی از وضعیت های بالینی مرتبط با آن می باشد. بنابراین این مطالعه با هدف بررسی ارتباط بین کیفیت و مدت خواب با سندرم آسیب پذیری در سالمندان شهر نقده انجام گرفته است.
روش کار: مطالعه مقطعی حاضر بر روی 347 نفر از سالمندان 60 سال و بالاتر شهر نقده در سال 1399 به صورت نمونه گیری دو مرحله ای (ابتدا طبقه ای و سپس تصادفی ساده) انجام گردید. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسش نامه های دموگرافیک، آسیب پذیری ادمونتون و کیفیت خواب پیتزبورگ بود. از نرم افزار آماری SPSS25 برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده گردید.
یافتهها: نتایج حاصل از مطالعه نشان داد که 30/3 % سالمندان آسیب پذیر بودند. نتایج همچنین نشان داد که بین کیفیت و کمیت خواب با آسیب پذیری سالمندان همبستگی آماری معنی دار وجود دارد (0/635r= ، 0/001> P و 0/170 – =r و 0/001> P). هم چنین بین تمامی حیطه های آسیب پذیری با کیفیت خواب ارتباط آماری معنی دار وجود داشت و مرتبط ترین حیطه ها به ترتیب شامل خلق، مصرف دارو و شناخت (0/487 =r، 0/397r = ، 0/381= r) بود.
نتیجهگیری: احتمالا کیفیت و کمیت خواب بر سندرم آسیب پذیری تاثیر می گذارد، بنابراین لازم است که مداخلات موثر بر بهبود کیفیت خواب و در نهایت کاهش آسیب پذیری سالمندان به خصوص در حیطه های شناخت و خلق در سطح کلان و سیاستگذاری های سلامت طراحی و اجرا گردد.
الهه فقیهی فر، مرجان عجمی، ساره شاکریان،
دوره 19، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده
مقدمه و اهداف: چاقی کودکان امروزه به یک چالش جهانی تبدیل شده است. مطالعات بسیاری ارتباط چاقی را با عوامل اقتصادی اجتماعی نشان داده اند. تحقیق حاضر با هدف بررسی نابرابری های اقتصادی- اجتماعی با الگوی تغذیه ای و چاقی در کودکان انجام شده است.
روش کار: مطالعه حاضر با روش تحلیل ساختاری انجام گردید. مشارکت کنندگان پژوهش 80 نفراز کودکان 6 تا 13 ساله با شیوه تصادفی ساده از مراجعین پایگاه های سنجش سلامت شهرستان سنقر و کلیایی انتخاب و وارد مطالعه شدند. توده بدنی کودکان بـه روش اسـتاندارد محاسبه شد. الگوی تغذیه ای از پرسشنامه یادآمد 24 ساعته خوراک و وضعیت اقتصادی - اجتماعی با پرسشنامه های استاندارد مرتبط سنجیده شد. آنالیز داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS 24 و AMOS 24 انجام گردید.
یافتهها: نتایج نشان داد 28/75 درصد از آزمودنی ها چاق، و یا دارای اضافه وزن بودند. نتایج تحلیل ساختاری نشان داد متغیر اقتصادی – اجتماعی با ضریب تاثیر (0/65) بر الگوی تغذیه ای و بر توده بدنی (0/43 - ) اثر مستقیم دارد. متغیر الگوی تغذیه ای با ضریب تاثیر (0/74- ) بر توده بدنی اثر داشت. نتایج آزمون بوت استراپ نشان داد که اثر غیرمستقیم وضعیت اقتصادی- اجتماعی بر توده بدنی براساس نقش میانجی الگوی تغذیه ای (0/48-) می باشد. مقادیر پیش بینی نیز نشان می دهد دو متغیر اقتصادی و اجتماعی و الگوی تغذیه ای به ترتیب 0/16 و 0/29 از تغییرات توده بدنی را پیش بینی می کنند.
نتیجهگیری: یافتههای این مطالعه تأثیر وضعیت اجتماعی-اقتصادی را بر الگوهای تغذیهای و شاخص توده بدنی جامعه پژوهش نشان داد. امروزه بحث افزایش توده بدن در جهان و کشور ما یکی از مهمترین چالش های اجتماعی است. با توجه به اثرات ناهمگون وضعیت اجتماعی-اقتصادی بر الگوهای تغذیه ای و شاخص توده بدنی، تدوین و اجرای سیاست های پیشگیرانه با توجه به شرایط جوامع برای دستیابی به نتایج موثر ضروری است.
شوبو رحمتی، زهرا عبدالهی نیا، سکینه ناروئی، ناصر نصیری، رضا گوجانی، علی اکبر حقدوست،
دوره 19، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده
مقدمه و اهداف: با توجه به مهاجرت گسترده افراد تحصیل کرده از جمله در بین اپیدمیولوژیست های کشور، بررسی علل آن بسیار ضروری است. در این راستا، در این مقاله نتایج تحقیق عمیقی با بررسی نقطه نظرات خبرگان این رشته ارائه شده است.
روش کار: مطالعه حاضر به صورت کیفی با روش تحلیل محتوا انجام شده است. دادهها در تابستان و پاییز سال 1402 از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 32 نفر از اپیدمیولوژیستهای کشور جمعآوری گردید. داده ها باتوجه به مراحل پیشنهادی Lundman و Graneheim پس از کدبندی با استفاده از نرمافزار مکسکیودا (MAXQDA) تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: چالشهای اصلی رشته اپیدمیولوژی در ایران به شش طبقه اصلی تقسیمبندی شد. در زمینه دانشآموختگان مشکلات در جذب و استخدام به دلیل نبود ردیف شغلی مناسب، مشکلات زیربنایی و ساختاری سیستم، مشکلات پژوهشی و آشنایی ناکافی در مورد عملکرد این رشته به عنوان مهمترین چالش ها مطرح میباشد و در حیطه دانشجویان مشکلات آموزش، مشکلات ساختاری و زیربنایی گزارش گردید. هم چنین علل اصلی مهاجرت اپیدمیولوژیستها عدم شایستهسالاری و تخصصگرایی، امتیازات نابجا از جمله اعمال سهمیه جذب نامتعارف، نبود بازار کار و جایگاه برای دانشآموختگان و عدم دریافت حقوق و مزایای کافی بود.
نتیجهگیری: بر اساس نتایج این مطالعه به نظر میرسد موضوع مهاجرت اپیدمیولوژیستها به عنوان سرمایه ارزشمند نیروی انسانی، به خارج از کشور یک دغدغه و مشکل جدی است. عدم وجود جایگاه مناسب شغلی و ابهام در مسیر تعالی شغلی به دلیل عدم پایبندی سیستم بهنظام شایسته سالارانه و مهارت پرور، انگیزه مهاجرت را در این گروه بالا برده است.
رامین فرخی، سمانه حسین زاده، عباس حبیب اللهی، اکبر بیگلریان،
دوره 20، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده
مقدمه و اهداف: شناسایی زنان بارداری که در معرض زایمان زودرس هستند و همچنین تعیین عوامل خطر موثر برآن، امری ضروری است که در سلامت نوزادان تاثیرگذار است. این مطالعه با هدف بهکارگیری نوعی از مدل یادگیری ماشینی تفسیرپذیر برای پیشبینی زایمان زودرس انجام شد.
روشکار: این مطالعه بهصورت مقطعی انجام شد و از دادههای 149350 مورد تولد شهر تهران در سال 1399 از مجموعه داده شبکه مادران و نوزادان ایران (IMaN) استفاده گردید. در این مطالعه، عوامل مختلف وابسته به مادر و جنین مانند متغیرهای جمعیتشناختی مادر نوزاد، وضعیت سلامت و سوابق بیماری مادر، شرایط بارداری، زایمان و خطرات آن استفاده شد. پس از پیشپردازش و آمادهسازی دادهها، از مدلهای یادگیری ماشینی شبکه عصبی چندلایه، جنگل تصادفی و XGBoost برای پیشبینی وقوع زایمان زودرس استفاده گردید. مدلها بر اساس معیارهای دقت، حساسیت، ویژگی و سطح زیر منحنی راک ارزیابی شدند. برای تحلیل دادهها از زبان برنامهنویسی پایتون نسخه0-10-3 استفاده شد.
یافتهها: 8/67 درصد از رخداد زایمانها، زودرس بودند. بالاترین دقت پیشبینی (0/90) مربوط به الگوریتم XGBoost بود. در تفسیر خروجی مدل برای یک خانم باردار با مقادیر مشخص برای متغیرها، مهمترین متغیر، با امتیاز اهمیت 46 درصد، متغیر چندقلویی و پس از آن عوامل خطر زایمان، با امتیاز اهمیت 41 درصد بود و متغیرهای دیگر نظیر بیماری اعصاب و روان، پره اکلامپسی و بیماری قلبی عروقی در ردههای بعدی اهمیت برای این فرد خاص بودند.
نتیجهگیری: استفاده از روش یادگیری ماشینی تفسیرپذیر توانست وقوع زایمان زودرس را پیشبینی نماید. این روش میتواند توصیههای پیشگیرانه مختص هر زن باردار را، مبتنی بر عوامل خطر و با هدف جلوگیری از زایمان زودرس ارائه کند.
فریبا زمردی زارع، فاطمه خسروی شادمانی، رویا صفری فرامانی، فاطمه ترکمان اسدی، یزدان رضایی، فرید نجفی،
دوره 20، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده
مقدمه و اهداف: در پاندمی کووید-19 واکسیناسیون، نقش موثری در پیشگیری از همهگیری کووید داشت و جان میلیونها نفر را نجات داد. کشورهایی که برنامه واکسیناسیون کووید -19را اجرا کردند، کاهش قابلتوجهی در تعداد موارد ابتلا، بستری شدن در بخش مراقبت های ویژه و مرگومیر را گزارش کردند. این مطالعه به بررسی اثربخشی واکسن کووید-19 در کاهش بستری شدن و پیامدهای شدید در استان همدان میپردازد.
روش کار: این مطالعه به روش مورد – شاهدی تست منفی (TND) در بیماران بالاتر از 12 سال که با علائم بیماری های حاد تنفسی در بیمارستانهای استان همدان بستری بودند، انجام شد. دادهها از پایگاههای اطلاعاتی بیمارستان و نظام سلامت استخراج شد. تجزیه و تحلیل رگرسیون لجستیک چندگانه برای تخمین اثربخشی واکسن برای دوز اول، دوز دوم، دوز یادآور، در پیشگیری از بستری شدن در بیمارستان و پیامدهای شدید (بستری در ICU یا مرگ) انجام شد.
یافتهها: این مطالعه شامل 3702 بیمار بود. حداکثر اثربخشی واکسن ها در برابر بستری شدن در بیمارستان برای بیمارانی که دوز یادآور تزریق کرده بودند50% برآورد شد. اثر بخشی دوز اول واکسن بر پیامدهای شدید (بستری در ICU و یا مرگ) برابر با 42% تخمین زده شد، اما اثر بخشی واکسن ها در دوز دوم و دوز یادآور معنی دار نبود.
نتیجهگیری: علیرغم استفاده غالب از واکسنهای ویروس غیرفعال و شروع با تاخیر فراوان در ایران، این مطالعه تأثیر واکسیناسیون بر کاهش بستری شدن در بیمارستان و بهبود پیامدهای کووید-19 را نشان میدهد. استفاده از واکسن های موثرتر و در زمان مناسب تر نقش مهمی در کاهش بار خدمات بهداشتی و پیشگیری از انتقال بیشتر در اپیدمی های آتی دارد.
علی اسماعیل پور، پریا جنگی پور افشار، نوذر نخعی، مهرداد فرخ نیا، علی اکبر حقدوست،
دوره 20، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده
مقدمه و اهداف: این مطالعه برای بررسی ارتباط شدت بیماری کووید 19 با عوامل مرتبط به سبک زندگی در بیماران بستری در بیمارستان افضلی پور کرمان بود.
روش کار: 289 مبتلا به نوع شدیدکرونا (بستری در ICU یا فوت) و 293 مبتلا به نوع خفیف کرونا (ترخیص و عدم نیاز به بستری در ICU) به عنوان شاهد در سال های1400-1399 انتخاب و سبک زندگی ایشان در یک سال قبل از بستری مقایسه شد.
یافته ها: نسبت شانس تعدیل شده برای ابتلای شدید در مردان در مقایسه با زنان 1/83 (فاصله اطمینان 95% :2/69- 1/24) و سن بیشتر از 60 سال 4/35 با (فاصله اطمینان 95% :8/59- 2/20) و اثر خطی متوسط ساعت های کل خواب در شبانه روز1/21 با (فاصله اطمینان 95% :1/36- 1/08) بود. نسبت شانس در افرادی که در محل کار فعالیت بسیار زیاد داشته اند و افرادی که فعالیت کمی داشته اند نسبت به افرادی که عمدتا در محل ثابتی نشسته اند به ترتیب 0/35 با (فاصله اطمینان 95% :0/65- 0/19) و 0/44 با (فاصله اطمینان 95% :0/83- 0/23) بهدست آمد. مصرف مواد مخدر، استفاده از داروهای سنتی و مکمل ها مانند ویتامین C خطر ابتلا به بیماری شدید را افزایش داد. استفاده از مکمل ویتامین D با اینکه خطر بیماری شدید را کاهش میدهد از لحاظ آماری معنی دار نشد.
نتیجهگیری: به نظر میرسد احتمالا بعضی از ابعاد سبک زندگی مانند عدم فعالیت فیزیکی، خواب شبانهروزی زیاد، و مصرف بعضی مواد مانند مواد مخدر میتواند خطر ابتلا به اشکال خطرناک و کشنده کووید-19 را افزایش دهد.
مریم زمانیان، رحمت اله مرادزاده،
دوره 20، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده
مقدمه و اهداف: روش های غیر مستقیم برای برآورد جمعیت های پنهان، از اهمیت ویژه برخوردار هستند. هدف مطالعه حاضر، تخمین شیوع مصرف سیگار و قلیان در کلانشهر اراک به صورت مستقیم، و غیر مستقیم بسط شبکه ای می باشد.
روش کار: این مطالعه از نوع مقطعی بوده که در شهر اراک، انجام پذیرفت. در کل، ۱۶۰۴ فرد در مطالعه شرکت کردند. جهت سنجش شیوع به صورت مستقیم، داده های روزانه و هفتگی مصرف سیگار و قلیان جمع آوری گردید. جهت تخمین اندازه افراد مصرف کننده سیگار و قلیان از روش غیر مستقیم بسط شبکه استفاده شد. فاصله اطمینان 95 درصد نیز در نظر گرفته شد.
یافتهها: 49/9 درصد شرکت کنندهها مرد بودند. میانگین سنی مردان 39/8 و زنان 38/7 سال بود. در روش مستقیم، شیوع مصرف سیگار حداقل یک نخ در روز در طی یکسال گذشته، در زنان و مردان مورد مطالعه (3/0-1/0) 1/8% و (41/9- 34/9) 38/3% گزارش شد. شیوع مصرف قلیان حداقل یکبار در روز در طول یک سال گذشته برای زنان و مردان (1/8- 0/03) 0/9% و (5/7- 2/8) 4/1% محاسبه شد. در روش غیر مستقیم بسط شبکهای در طول یک سال اخیر، شیوع مصرف مستمرسیگار در زنان(5/0- 4/3) 4/8% و در مردان(19/9 – 19/6) 19/7% به دست آمد . شیوع قلیان در زنان(8/0- 7/8) 7/8% و در مردان(9/9 – 9/7) 9/8% محاسبه گردید.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد شیوع مصرف سیگار و قلیان در کلانشهر اراک خصوصا در جوانان بالا است. به سیاستگزاران نظام سلامت پیشنهاد می گردد، اقدامات مرتبط با کاهش شیوع مصرف این دو عامل خطر را خصوصا در جوانان در برنامهریزیهای سلامت مورد توجه قرار دهند.
کیومرث ناصری،
دوره 20، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده
مقدمه و اهداف: سال های زندگی از دست رفته یا عمر تلف شده عبارت از سال هایی از زندگی است که به علت فوت زود هنگام از دست رفته است. هدف از تهیه این مقاله بررسی و گزارش سال های زندگی از دست رفته در ایران در دوران گسترش همه گیری بیماری کرونا (COVID-19) و مقایسه آن با دوره زمانی مشابه قبل از وقوع این همه گیری در سطح کشور بر اساس جنس، سن، و استان می باشد.
روش کار: گزارش های روزانه وزارت بهداشت، درمان، و آموزش پزشکی (وبدا) از موارد ابتلا و مرگ منتسب به بیماری کرونا در سطح کشور، گزارش های هفتگی سازمان ثبت احوال کشور در مورد تعداد فوت به تفکیک جنس، سن، استان، و تعداد تولد بر اساس سن مادر، جنس نوزاد، و استان محل تولد در سطح کشور، و گزارش های سرشماری مرکز آمار کشور مورد استفاده قرار گرفته است.
یافته ها: در دوران همه گیری بیماری کرونا در کشور میزان خام مرگ از تمام علل در مقایسه با دوران مشابه قبل از همه گیری 27 درصد افزایش داشته است. در دوران همه گیری 319،136 مورد مرگ اضافه اتفاق افتاده است که، 45% آن به صورت رسمی به وسیله وبدا به علت بیماری کرونا گزارش شده است. سال های زندگی از دست رفته در دوران همه گیری 4،897،995 برآورد شده است.
نتیجهگیری: این بررسی اگرچه به علت محدودیت در منابع آماری دارای بعضی کمبودهای تحلیلی در جزئیات می باشد ولی به خوبی تاثیر زیانبار همه گیری کرونا در ایران را در زمینه های جمعیتی و همه گیر شناختی نشان می دهد و می توان اطلاعات این مطالعه را برای برنامه ریزی های لازم و آمادگی در زمینه برخورد با همه گیری هایی از این قبیل در آینده مورد استفاده قرار داد.