71 نتیجه برای سلامت
رضا دهنویه، علی اکبر حقدوست، سمیه نوری حکمت، موسی بامیر، علی مسعود، آتوسا پورشیخعلی، محمدرضا چشم یزدان،
دوره 14، شماره 0 - ( 10-1397 )
چکیده
مقدمه و اهداف: نقشه جامع علمی سلامت ایران در سال1389به منظور جهتدهی فعالیتهای علم و فناوری برای افق 1404تدوین شد. این نقشه، برای نیل به اهدافش، نیازمند پایش تولیدات علمی حوزه های اولویتدار تعیین شده میباشد. این پژوهش با هدف تعیین روند رشد کیفیت و کمیت تولیدات علمی رشتههای اولویتدار انجام شد.
روشکار: مطالعه حاضر از نوع علمسنجی و روش انجام آن مقطعی و در بازه زمانی 1389 تا 1396 میباشد. از بین رشتههای اولویتدار نقشه جامع سلامت، تعداد 26 عنوان در 3 دسته بقا، زیرساخت و کمال انتخاب شد. ابزار گردآوری دادهها، پایگاه اطلاعاتی سایمگو بود. سپس شاخصهای تعداد تولیدات علمی، اچ و استناد با نرمافزار Excel تحلیل شد.
یافتهها: بالاترین میزان شاخص اچ به ترتیب در دسته کمال، متعلق به نانوتکنولوژی با میزان90؛ دسته بقا، متعلق به بیماریهای عفونی با 67 و دسته زیر ساخت، متعلق به سیستماتیک اکولوژی با 56 میباشد. بالاترین رتبه استناد دریافتی، به ترتیب در دسته کمال، طبسنتی با رتبه 8؛ دسته زیرساخت، پزشک خانواده با رتبه 9 و در دسته بقا، دندانپزشکی با رتبه 15 میباشد. در دسته زیرساخت، بهداشت عمومی با 7045 مقاله؛ دسته کمال، بیوتکنولوژی با 5371 مقاله و در دسته بقا، بیماریهای عفونی با 5135 مقاله بیشترین تولیدات را داشتهاند.
نتیجهگیری: در کلیه دستههای موضوعی، کیفیت و کمیت رشد چشمگیری داشته است؛ بیشترین میانگین اچ به ترتیب مربوط به دسته کمال، بقا و زیرساخت و بیشترین میانگین رشد تعداد تولیدات علمی به ترتیب به دسته کمال، زیرساخت و بقا میباشد.
آتوسا صادقی زریسفی، زهرا زین الدینی میمند، علی اکبر حقدوست،
دوره 14، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
مقدمه و اهداف: با توجه به فشار روانی سنگینی که افراد مبتلا به عفونت اچ آی وی در جامعه متحمل میشوند که البته دراینبین زنان آسیب-پذیرتر هستند، لازم است ابعاد فشارهای روانی و جنبههای حمایت روانی-اجتماعی از ایشان بهخوبی رصد شود. در این راستا، هدف پژوهش بررسی وضعیت سلامت روان، امید به زندگی و حمایت اجتماعی در زنان مبتلا به اچ آی وی مراجعهکننده به مرکز ارائه خدمت در شهر کرمان و ارائه الگوی مناسب حمایت اجتماعی به این قشر آسیبپذیر بوده است.
روش کار: این مطالعه از نوع تلفیقی و دارای اجزای کیفی و کمی بود. مطالعه کیفی به شیوه اکتشافی برای شناخت بهتر محیط پژوهش و قسمت کمی به شیوه مقطعی-تحلیلی بر روی زنان مبتلای مراجعهکننده به یکی از مراکز حمایتی شهر کرمان انجام شد. ابزار جمعآوری اطلاعات علاوه بر مصاحبه زمینهای، پرسشنامه سلامت عمومی گلدنبرگ (1979) پرسشنامه حمایت اجتماعی ساراسون (1998) و پرسشنامه امید به زندگی میلر (1988) بوده است.
یافتهها: نتایج نشان داد بعد از مراجعه، وضعیت ایشان به شکل قابلملاحظهای ارتقا یافته به شکلی که امید به زندگی 92 درصد، سلامت عمومی 80 درصد و حمایت اجتماعی 93 درصد بهبود پیداکرده بود. همچنین نتایج نشان داد بین نمره سلامت عمومی و امید به زندگی ارتباط قوی مثبت وجود داشت (r=0.61, P<0. 001)
نتیجهگیری: نتایج نشان داد احتمالاً مراکز ارائهدهنده خدمت ازایندست میتوانند نقش مؤثری در بهبود کیفیت زندگی و افزایش امید به زندگی و ارتقا سلامت خانمهای مبتلا به این عفونت در جامعه داشته باشند و به نیازهای اجتماعی ایشان تا حد زیادی پاسخ دهند.
ترانه یوسفی نژادی، حمید سوری، عفت محمدی،
دوره 14، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده
مقدمه و اهداف: اهداف توسعه پایدار شامل 17 هدف کلی است که یکی از آنها بهطور اختصاصی مرتبط با سلامت است. هدف این مطالعه ارزیابی وضعیت شاخصهای اهداف توسعه پایدار مرتبط با سلامت ایران در مقایسه با کشورهای منطقه و کل کشورهای عضو سازمان جهانی بهداشت بود.
روش کار: این پژوهش از با بهرهگیری از دادههای ثانویه به بررسی وضعیت شاخصهای اهداف توسعه پایدار مرتبط با سلامت پرداخته است. منبع گردآوری دادههای این مطالعه، آخرین دادههای منتشرشده از سوی سازمان جهانی بهداشت 2017، بانک جهانی و سایر سازمانهای بینالمللی مانند سازمان ملل متحد و یونیسف بود. شاخصهایی که در آنها، وضعیت ایران از میانگین منطقه پایینتر بود، برای بررسی و تحلیل بیشتر انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها، از چکلیستی که مطابق با اهداف پژوهش بود، بهره گرفته شد.
یافتهها: در ایران، شاخصهای نسبت مرگومیر مادران (25 در 100 هزار نفر)، بروز سل (16 در 100 هزار نفر) و بروز مالاریا (5/0 در هزار نفر) نسبت به میانگین منطقه در وضعیت مطلوب قرار داشتند. شاخصهایی که ایران نسبت به میانگین منطقه در وضعیت نامطلوب قرار داشت، شامل مرگومیر ناشی از بلایای طبیعی، مرگومیر ناشی از مسمومیت غیرعمدی، مرگومیر ناشی از سوانح ترافیکی و سرانه مصرف الکل در جمعیت بالای 15 سال بودند.
نتیجهگیری: ایران در دستیابی به برخی اهداف پیشرفت داشته است، اما در کنترل و کاهش برخی شاخصها نیاز به برنامهریزی دقیق و اقدامات جدی دارد. اولویت بخشیدن به شاخصهایی که ایران در آنها موفقیت چندانی نداشته باید موردتوجه جدی تصمیمگیرندگان قرار بگیرد.
فرزام بیدارپور، خالد رحمانی، بهروز اخوان، اردشیر رحیم زاده، احمد پورمرادی،
دوره 14، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
مقدمه و اهداف: علیرغم اجرای طرح تحول بهداشت و افزایش تعداد خدمات و مراکز خدمات جامع سلامت در سال 1393 در ایران، هنوز تعداد زیادی از افراد جهت دریافت خدمات سلامت به این مراکز مراجعه نمیکنند. مطالعه حاضر باهدف شناخت علل عدم مراجعه خانوارهای شهری به مراکز خدمات جامع سلامت در شهر سنندج انجام شد.
روش کار: این مطالعه با دو رویکرد کمی و کیفی انجام شد. در بخش کمی، دادهها با استفاده از یک چکلیست و از طریق مصاحبه با 200 نفر از سرپرستان خانوارهایی که مراجعه نمیکردند گردآوری شد. در بخش کیفی هم نظرات پزشکان و کارشناسان شاغل در مراکز جامع خدمات سلامت و سرپرستان خانوارها با استفاده از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته اخذ شد.
یافتهها: عدم احساس نیاز به خدمات، توجه بیشتر به درمان، شاغل بودن در نوبت صبح، مشکلات جسمی، نامناسب بودن مکان ارائه خدمات، اطلاعرسانی ناکافی، عدم تناسب خدمات با نیازها، برخورد نامناسب برخی از کارکنان ارائهدهنده خدمت مهمترین علل عدم مراجعه افراد بودند. علیرغم گذشت چهار سال از اجرای طرح تحول سلامت در ایران، 5/53 و 60% از افراد بررسیشده به ترتیب از حضور کارشناس سلامت روان و کارشناس تغذیه و خدمات رایگان آنها در مراکز هیچ اطلاعی نداشتند.
نتیجهگیری: علل مختلفی در عدم مراجعه افراد به مراکز خدمات جامع سلامت در شهرها نقش دارند اما اطلاعرسانی و معرفی خدمات موجود به جامعه، توجه به نیازهای افراد و تسهیل نمودن فرایند ارائه خدمات ضروری است.
فاطمه شهبازی، حمید سوری، سهیلا خداکریم، محمدرضا قدیرزاده، سید سعید هاشمی نظری،
دوره 15، شماره 1 - ( 3-1398 )
چکیده
مقدمه و اهداف: هدف این مطالعه، بررسی نابرابریهای جغرافیایی و اجتماعی - اقتصادی در مرگومیر ناشی از سوانح ترافیکی در ایران در سال 1394 بود.
روش کار: در این پژوهش توصیفی- مقطعی اطلاعات تمامی افرادی که در سال 1394 به دلیل سوانح ترافیکی فوت کرده بودند، از سازمان پزشکی قانونی کشور دریافت شد. برای تعیین نابرابری در میزان مرگومیر ناشی از سوانح ترافیکی بر اساس سطوح جغرافیایی از شاخص آنتروپی تایل و بهمنظور سنجش نابرابری براساس سطوح تحصیلاتی متوفیان از شاخص تمرکز مطلق و نسبی استفاده شد.
یافتهها: براساس یافتههای این مطالعه، میزان مرگومیر ناشی از سوانح ترافیکی در کل کشور 5/21 بهازای هر صدهزار نفر جمعیت بود. شاخص تایل برای مرگومیر ناشی از سوانح ترافیکی در بین استآنهای کشور 06/0 به دست آمد که بیانگر توزیع نابرابر میرایی ناشی از سوانح ترافیکی در بین استآنهای کشور بود. هنگامی که نابرابری را در سطوح جغرافیایی کوچکتر یعنی در بین شهرستآنهای هر استان سنجیده شد، یافتهها بیانگر توزیع یکنواخت و عادلانه در بین سطوح جغرافیایی کوچکتر بود. شاخص تمرکز 13/0- (فاصله اطمینان 95 درصد: 16/0-41/0-) نیز بیانگر توزیع عادلانهی سوانح ترافیکی در بین زیرگروههای تحصیلاتی متوفیان بود.
نتیجهگیری: یافتهها نشان داد مصدوم شدن به دنبال تصادف در راه اصلی خطر مرگ بیشتری دارد. در ارایه خدمات پیشبیمارستانی توجه به سن، وضع فشار خون، نبض، وضع مصدوم و نوع تروما میتواند بر بقای افراد تأثیرگذار باشد. بهتر است کارکنان پیشبیمارستانی با مهارت ناکافی از مداخلههای جایگزین لولهگذاری داخل تراشه، برای تأمین راه هوایی استفاده کنند.
لیلا خزایی، سهیلا خداکریم، ابوالفضل محمد بیگی، عباس علیپور،
دوره 15، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده
مقدمه و اهداف: مسألهای که امروزه عمل سزارین را به چالش میکشد، انجام بیرویه این عمل جراحی به عنوان روش متداول زایمان است. با توجه به روند رو به رشد فراوانی زایمان سزارین در سالهای گذشته در ایران، برنامه ترویج زایمان طبیعی به عنوان یکی از برنامههای طرح تحول نظام سلامت در سال 1393 به اجرا در آمد. در این پژوهش روند تغییرات درصد زایمان سزارین به دنبال اجرای این برنامه در استان قم ارزیابی شده است.
روش کار: این مطالعه یک آنالیز روند است که روی تمامی زایمآنهای سزارین انجام شده در استان قم در سالهای 96-1384 صورت گرفته و به روش رگرسیون نقاط اتصال انجام شده است.
یافتهها: در این مطالعه در استان قم سالانه 4/0 درصد (فاصله اطمینان 95 درصد: 2/1-5/0) افزایش درصد زایمان سزارین در روند مشاهده میشود که البته این افزایش از نظر آماری معنیدار نبوده است (3/0 =P)، اما در بین بیمارستآنهای دولتی کاهش معنیداری در فراوانی زایمان سزارین به دنبال اقدامات صورت گرفته مشاهده شد. این در حالی است که درصد سزارین در بیمارستآنهای غیردولتی افزایش یافته که از نظر آماری معنیدار بوده است.
نتیجهگیری: بر اساس یافتههای این مطالعه با توجه به گذشتن بیش از 3 سال از اجرای طرح تحول نظام سلامت بهصورت کلی اجرای این طرح نتوانسته کاهش قابل توجهی در روند کلی زایمان سزارین در این بازه زمانی در استان قم ایجاد کند، و به اهدافی که از پیش تعیین شدهاند؛ دست یابد.
مقدمه و اهداف: مسألهای که امروزه عمل سزارین را به چالش میکشد، انجام بیرویه این عمل جراحی به عنوان روش متداول زایمان است. با توجه به روند رو به رشد فراوانی زایمان سزارین در سالهای گذشته در ایران، برنامه ترویج زایمان طبیعی به عنوان یکی از برنامههای طرح تحول نظام سلامت در سال 1393 به اجرا در آمد. در این پژوهش روند تغییرات درصد زایمان سزارین به دنبال اجرای این برنامه در استان قم ارزیابی شده است.
روش کار: این مطالعه یک آنالیز روند است که روی تمامی زایمآنهای سزارین انجام شده در استان قم در سالهای 96-1384 صورت گرفته و به روش رگرسیون نقاط اتصال انجام شده است.
یافتهها: در این مطالعه در استان قم سالانه 4/0 درصد (فاصله اطمینان 95 درصد: 2/1-5/0) افزایش درصد زایمان سزارین در روند مشاهده میشود که البته این افزایش از نظر آماری معنیدار نبوده است (3/0 =P)، اما در بین بیمارستآنهای دولتی کاهش معنیداری در فراوانی زایمان سزارین به دنبال اقدامات صورت گرفته مشاهده شد. این در حالی است که درصد سزارین در بیمارستآنهای غیردولتی افزایش یافته که از نظر آماری معنیدار بوده است.
نتیجهگیری: بر اساس یافتههای این مطالعه با توجه به گذشتن بیش از 3 سال از اجرای طرح تحول نظام سلامت بهصورت کلی اجرای این طرح نتوانسته کاهش قابل توجهی در روند کلی زایمان سزارین در این بازه زمانی در استان قم ایجاد کند، و به اهدافی که از پیش تعیین شدهاند؛ دست یابد.
محمد پوررنجبر، حسین جمالی زاده، محمد مهرتاش، کورس دیوسالار،
دوره 15، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده
مقدمه و اهداف: یکی از دورانهای حساس زندگی یک زن، دوره یائسگی است. افزایش سطح سلامت در این دوران میتواند کیفیت زندگی بهتری را برای او رقمزده و ثمرات زیادی برای وی داشته باشد. هدف از این مطالعه، ارزیابی رابطه سطح فعالیت بدنی و سطح سلامت زنان یائسه در استان کرمان بود.
روش کار: 536 زن یائسه استان کرمان مد نظر قرار گرفتند. از پرسشنامه سلامت عمومی گلدنبرگ برای سنجش سطح سلامت و برای سطح فعالیت بدنی از پرسشنامه عمومی فعالیت ورزشی (GPAQ) استفاده شد. از فرمول شاخص توده بدنی برای اندازهگیری BMI استفاده شد. در نهایت باتوجه به طبیعی نبودن توزیع دادهها از آمار غیر نرمال اسپیرمن، کروسکال والیس و بونفرونی استفاده شد.
یافتهها: سطح فعالیت بدنی در زنان یائسه استان کرمان پایینتر از مقدار توصیه شده توسط سازمان جهانی بهداشت بود. یافتهها نشان داد که رابطه آماری معنیداری بین فعالیت بدنی و سطح سلامت (259/0r=) در زنان یائسه استان کرمان وجود دارد (001/0 P≤). شاخص توده بدنی و سطح سلامت رابطه معکوس و معنیداری (186/0-) با یکدیگر داشتند (001/0 P≤).
نتیجهگیری: بر اساس یافتهها، رابطه آماری معنیداری بین سطح فعالیت بدنی و سطح سلامت عمومی زنان یائسه مشاهده شد و با توجه به تأثیر فعالیت بدنی بر سلامت میتوان گفت احتمالاً افزایش سطح فعالیت بدنی زنان یائسه استان کرمان بتواند سطح سلامت و شاخص توده بدنی آنها را بهبود بخشید.
مقدمه و اهداف: یکی از دورانهای حساس زندگی یک زن، دوره یائسگی است. افزایش سطح سلامت در این دوران میتواند کیفیت زندگی بهتری را برای او رقمزده و ثمرات زیادی برای وی داشته باشد. هدف از این مطالعه، ارزیابی رابطه سطح فعالیت بدنی و سطح سلامت زنان یائسه در استان کرمان بود.
روش کار: 536 زن یائسه استان کرمان مد نظر قرار گرفتند. از پرسشنامه سلامت عمومی گلدنبرگ برای سنجش سطح سلامت و برای سطح فعالیت بدنی از پرسشنامه عمومی فعالیت ورزشی (GPAQ) استفاده شد. از فرمول شاخص توده بدنی برای اندازهگیری BMI استفاده شد. در نهایت باتوجه به طبیعی نبودن توزیع دادهها از آمار غیر نرمال اسپیرمن، کروسکال والیس و بونفرونی استفاده شد.
یافتهها: سطح فعالیت بدنی در زنان یائسه استان کرمان پایینتر از مقدار توصیه شده توسط سازمان جهانی بهداشت بود. یافتهها نشان داد که رابطه آماری معنیداری بین فعالیت بدنی و سطح سلامت (259/0r=) در زنان یائسه استان کرمان وجود دارد (001/0 P≤). شاخص توده بدنی و سطح سلامت رابطه معکوس و معنیداری (186/0-) با یکدیگر داشتند (001/0 P≤).
نتیجهگیری: بر اساس یافتهها، رابطه آماری معنیداری بین سطح فعالیت بدنی و سطح سلامت عمومی زنان یائسه مشاهده شد و با توجه به تأثیر فعالیت بدنی بر سلامت میتوان گفت احتمالاً افزایش سطح فعالیت بدنی زنان یائسه استان کرمان بتواند سطح سلامت و شاخص توده بدنی آنها را بهبود بخشید.
الهام عبدالمالکی، ژاله عبدی، مهشاد گوهری مهر، رضوانه الوندی، سهند ریاضی، الهام احمدنژاد،
دوره 15، شماره 3 - ( 8-1398 )
چکیده
مقدمه و اهداف: بر اساس مدل بینالمللی نظام مراقبت سلامت دانشآموزان، ایران همانند بقیه کشورها مجموعه پیمایشهایی را با عنوان کاسپین اجرا کرده است. هدف از این پژوهش، مقایسه پیمایشهای کاسپین اجرا شده و سپس پیشنهادهایی برای اجرا در دورههای آتی است.
روش کار: مطالعه مرور نظاممند که در آن جمـعآوری اطلاعات از مستندات مربوط بــه سازمان جهانی بهداشــت (WHO) و از راه جـستوجو در پایگاههای اطلاعاتی بینالمللی شامل Pubmed، EMBASE، Scopus، GoogleScholar، ScienceDirect و پایگاه اطلاعات کشوری شامل Magiran، SID، Irandoc، Iran medex به دو زبان انگلیسی و فارسی (در فاصله زمانی 18-2003) انجام شد. زمان و مکان اجرا، گروه هدف، پرسشنامههای مورد استفاده، حجم نمونه و روش نمونهگیری در دورههای اجرا شده مقایسه شده است.
یافتهها: مطالعه کاسپین تاکنون 5 بار در ایران ( 2015-2003) به اجرا درآمده است. این مطالعه دو پرسشنامه دانشآموزان و والدین دارد. در هر 5 دوره، روشهای نمونهگیری و پرسشنامهها در هسته اصلی مشابه هستند و در برخی جزییات که بهصورت انتخابی به آن اضافه میشود، با هم تفاوت دارند. پرسشنامهها بر اساس برنامه نظام مراقبت سلامت دانشآموزان (GSHS) و برنامه رویکـرد گامبهگام سازمان جهانی بهداشت برای مراقبـت عوامـل خطـر بیماریهـای غیر واگیر، طراحی شدهاند.
نتیجهگیری: با توجه به تغییرات اندک در هر دوره و انطباق آن با مدل جهانی، پیشنهاد میشود پیمایش دوره بعدی کاسپین با تبعیت از دورههای قبلی و مطابق استانداردهای ارائهشده در مدل جهانی در طی سالهای اخیر به فاصله منطقی از پیمایش سال 2015 اجرا شود.
منال اعتمادی، علیرضا اولیایی منش، محمد مهدی تدین، الهام رستمی، محمد شیری، امیر عباس فضایلی، محمد جواد کبیر، علی محرابی بهار، عباس وثوقی مقدم،
دوره 16، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده
مقدمه و اهداف: هدف این مطالعه روانسنجی ابزار ارزیابی تاب آوری نظام سلامت، اندازه گیری آن و معرفی الگوی مفهومی برای تحلیل کیفی در نظام سلامت ایران در مواجهه با بحران کووید-19 میباشد.
روش کار: در این مطالعه ترکیبی، تعیین روایی صوری و محتوا با استفاده از نظر 10 نفر از متخصصین انجام و روایی سازه از طریق پیمایش الکترونیک 178 نفر از بازیگران نظام سلامت بررسی شد. تاب آوری در 5 بعد و 31 سنجه با مقیاس لیکرت اندازهگیری شد.
یافتهها: میانگین درصدی سطح تاب آوری نظام سلامت، 08/41 در سطح متوسط و میانگین درصدی (انحراف معیار) پنج بعد آن شامل آگاهی 2/39(21)، تنوع7/38(21)، خوتنظیمی36(6/20)، یکپارچگی 9/39(5/21) و تطبیق 2/41(8/21) بوده است. تحلیل عاملی تأییدی، حاکی از برازش مناسب اطلاعات با ساختار پنج مؤلفهای بود.سلامت بیشترین سطح تابآوری را برای نظام سلامت در این بحران برآورد کرده بودند. تحلیل عاملی تأییدی، حاکی از برازش مناسب اطلاعات با ساختار پنج مؤلفهای بود. روایی پرسشنامه براساس روایی صوری، محتوا، سازه و پایایی ابزار با محاسبهی مقدار آلفای کرونباخ که به ترتیب برای ابعاد آگاهی، تنوع، خودتنظیمی، یکپارچگی و تطبیق مقادیر89/0، 73/0، 72/0، 91/0 و 88/0 بدست آمد، که نشان از همبستگی گویه ها و اعتبار بالای پرسشنامه در اندازهگیری ابعاد تابآوری است.
نتیجهگیری: بیشترین میزان تابآوری در بعد تطبیق و کمترین در بعد خودتنظیمی برآورد شد که نشان داد نظام سلامت در مشارکت دادن بخش خصوصی و طراحی نظام ارائه خدمات اقتضائی نیاز به اصلاح دارد. پرسشنامه میتواند بهعنوان ابزار استاندارد ارزیابی تابآوری نظام سلامت مورد استفاده قرار گیرد.
الهام عبدالمالکی، ژاله عبدی، مهشاد گوهری مهر، رضوانه الوندی، سهند ریاضی اصفهانی، الهام احمدنژاد،
دوره 16، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده
مقدمه و اهداف: نظارتبر پیشرفت اهداف سلامت (با تمرکز بر پوشش همگانی سلامت) از طریق دو پیمایش خوشهای شاخصهای چندگانه و جمعیت و سلامت (مبتنیبر خانوار) هستند؛ انجام میشود. هدف این مقاله ارزیابی اجرای این پیمایشها در کشورهای منطقه مدیترانه شرقی، بررسی وضعیت ایران در اجرای پیمایشها و همچنین یافتن بهترین گزینه برای اجرا در ایران است.
روش کار: در این مطالعه مروری (با بررسی پایگاه اطلاعاتی مربوط به سازمانهای متولی این پیمایشها)، تاریخچه اجرا، دستورالعملهای که شامل ابزارها، پروتکل و همچنین شاخصهای استخراجشده از این دو پیمایش بود، موردبررسی قرار گرفت.
یافتهها: در منطقه مدیترانه شرقی، 26 بار DHS و 56 بار MICS انجام شده است. عراق بیشترین تعداد MICS و مصر بیشترین تعداد DHS را انجام دادهاند. آخرین MICS انجامشده نسخه 6 و آخرین DHS نسخه 7 است. در گزارشهای جهانی تعداد پیمایشهای DHS برای ایران صفر گزارش شده است، اما با توجه به گزارشهای رسمی کشوری، ایران طی 5 دوره، یک یا تلفیقی از 2 پیمایش را از سال 1995 اجرا کرده است.
نتیجهگیری: منطقه مدیترانه شرقی، در اجرای پیمایشها فعال عمل کرده است. اکنون انتخاب اینکه کدام پیمایش در ایران انجام شود؛ تفاوتی ندارد، بلکه نکته مهم این است که در جهت رسیدن به روند جهانی انجام این پیمایشها، ایران (با توجه به تعهدات بینالمللی در زمینه پایش و ارزیابی پوشش همگانی سلامت) باید در سالهای آتی حداقل یکی از آنها را اجرا کند. درصورتیکه فقط یک پیمایش انتخاب شود، بر اساس یافتههای حاصل از مطالعه و مقایسههای انجامشده DHS برای شرایط ایران مناسبتر است.
حمید چوبینه، غزاله دانش، ناهید منصوری، محمد نجفی مجره، فاطمه شهبازی، سید سعید هاشمی نظری،
دوره 16، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده
مقدمه و اهداف: هدف از انجام این پژوهش بررسی وضعیت شاخصهای بهداشت، ایمنی و محیط زیست (HSE) در سازمانهای زیرمجموعه شهرداری شهر تهران که بهعنوان یک ابزار مدیریتی برای کنترل و بهبود عملکرد سازمانها در نظر گرفته میشود؛ بود.
روش کار: در این مطالعه مقطعی، برای بررسی عملکرد HSE از یک چک لیست که از 18 مورد برای سنجش شاخص HSE استفاده میکرد، استفاده شد. اعتبار محتوایی این چک لیست از طریق اخذ نظرات اصلاحی کارشناسان خبره در این زمینه تعیین گردید. در نهایت داده های مطالعه با نرمافزار SPSS نسخه ۲۲ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: نتایج این مطالعه نشان داد که از بین سازمانهای زیرمجموعه شهرداری شهر تهران، سه سازمان شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، سازمان مهندسی و عمران شهرسازی و سازمان پایانهها و پارکسوارها به ترتیب با داشتن شاخص HSE برابر با 9/63، 84/57 و 59/52 درصد بهترین عملکرد را در حوزۀ بهداشت، ایمنی و محیط زیست داشتند. از بین محورهای 18گانه عملکردی HSE خط مشی HSE بالاترین امتیاز (6/68 درصد) را داشت.
نتیجهگیری: براساس یافتههای این مطالعه مقدار شاخص HSE در هیچ یک از محورهای ارزیابی کننده این شاخص 100 درصد و کامل نبود. نتایج این مطالعه نشان داد که اگرچه در بسیاری از واحدهای شهرداری تهران زیربنای استقرار سامانه HSE شکل گرفته، اما هنوز تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله زیاد است. بنابراین در راستای نیل به این مهم تدوین و اجرای برنامههای عملیاتی مناسب و در نهایت ارزیابی اثربخشی اقدامات کنترلی برای بهبود شاخص بهداشت، ایمنی و محیط زیست ضروری است.
مقدمه و اهداف: هدف از انجام این پژوهش بررسی وضعیت شاخصهای بهداشت، ایمنی و محیط زیست (HSE) در سازمانهای زیرمجموعه شهرداری شهر تهران که بهعنوان یک ابزار مدیریتی برای کنترل و بهبود عملکرد سازمانها در نظر گرفته میشود؛ بود.
روش کار: در این مطالعه مقطعی، برای بررسی عملکرد HSE از یک چک لیست که از 18 مورد برای سنجش شاخص HSE استفاده میکرد، استفاده شد. اعتبار محتوایی این چک لیست از طریق اخذ نظرات اصلاحی کارشناسان خبره در این زمینه تعیین گردید. در نهایت داده های مطالعه با نرمافزار SPSS نسخه ۲۲ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: نتایج این مطالعه نشان داد که از بین سازمانهای زیرمجموعه شهرداری شهر تهران، سه سازمان شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، سازمان مهندسی و عمران شهرسازی و سازمان پایانهها و پارکسوارها به ترتیب با داشتن شاخص HSE برابر با 9/63، 84/57 و 59/52 درصد بهترین عملکرد را در حوزۀ بهداشت، ایمنی و محیط زیست داشتند. از بین محورهای 18گانه عملکردی HSE خط مشی HSE بالاترین امتیاز (6/68 درصد) را داشت.
نتیجهگیری: براساس یافتههای این مطالعه مقدار شاخص HSE در هیچ یک از محورهای ارزیابی کننده این شاخص 100 درصد و کامل نبود. نتایج این مطالعه نشان داد که اگرچه در بسیاری از واحدهای شهرداری تهران زیربنای استقرار سامانه HSE شکل گرفته، اما هنوز تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله زیاد است. بنابراین در راستای نیل به این مهم تدوین و اجرای برنامههای عملیاتی مناسب و در نهایت ارزیابی اثربخشی اقدامات کنترلی برای بهبود شاخص بهداشت، ایمنی و محیط زیست ضروری است.
احمد مهری، مهدی یاسری، دانیال رحیمی، سحرناز نجات،
دوره 16، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده
مقدمه و اهداف: اعتماد به نفس در دانشجویان یک ویژگی فردی است که دانشجو را قادر میسازد دیدگاه مثبت یا واقعگرایانه با خود یا شرایطی را که در آنها وجود دارد، داشته باشد. هدف از انجام این مطالعه اعتبارسنجی و رواییسنجی پرسشنامه اعتماد به نفس (Personal Evaluation Inventory) متناسب با دانشجویان دانشگاههای علوم پزشکی ایران است.
روش کار: این مطالعه بهصورت مقطعی در سال 98 روی 100 دانشجوی رشتههای علوم پزشکی در 4 دانشگاه علوم پزشکی کشور انجام شد. اعتبارسنجی این پرسشنامه شامل مراحل ترجمه، تعیین روایی محتوا، تعیین روایی صوری، تعیین پایایی در بعد تکرارپذیری و تعیین پایایی در بعد انسجام درونی بود.
یافتهها: میانگین سنی 100 شرکت کننده در این مطالعه 1/32 (انحراف معیار=5/5) سال بود. مقطع تحصیلی بیشتر شرکتکنندگان کارشناسی ارشد (47 درصد) و کمترین آنها (11 درصد) کارشناسی بود. یافتههای این مطالعه نشان داد توافق کلی در مناسببودن سؤالات 6/92 و برای شفافبودن 33/83 بود. درصد توافق جامعبودن کلی نسبت به سؤالات 100 درصد بهدست آمد. ضریب آلفای کرونباخ و همبستگی خوشهای ICC تمام حیطهها بالای 7/0 بود. ضریب همبستگی درون خوشهای هرکدام از سؤالات نیز 98/0-72/0 به دست آمد.
نتیجهگیری: براساس یافتههای این مطالعه، نسخه فارسی پرسشنامه PEI از اعتبار و پایایی لازم برای استفاده در جمعیت دانشجویان دانشگاههای علوم پزشکی ایران برخوردار است.
عاطفه ارشدی، پروین یاوری، محمد حسین الیاسی، علیرضا ابدی، علی اصغر کلاهی،
دوره 16، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده
مقدمه و اهداف: پژوهشهای انجام شده در رابطه با مهارتهای زندگی و سلامت عمومی عمدتاً در بردارنده چند مهارت یا بخشی از سلامت بوده است. در این مطالعه 10 مؤلفه مهارت و 3 مؤلفه سلامت عمومی در مراجعان به مراکز خدمات درمانی و مشاورهای بنیاد شهید تهران بررسی و رابطه بین هریک از مهارتها با سطوح چندگانه سلامت عمومی سنجیده شد.
روش کار: پژوهش روی 600 فرد دریافت کننده خدمات به روش تصادفی از جامعه آماری انجام شد. دادهها با استفاده از دو پرسشنامه استاندارد جمعآوری و با آزمونهای آماری t، آنالیز واریانس یکطرفه، تعقیبی توکی و رگرسیون چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. به منظور شناخت روابط علّی بین متغیرها و شیوه تأثیرگذاری مهارتها بر سلامت عمومی، از تحلیل مسیر و نرم افزار لیزرل نسخه 8 استفاده شد.
یافتهها: میانگین برخورداری از مهارتها به ترتیب بیشترین مربوط به مدیریت هیجان، تفکر نقاد، جذب حمایت اجتماعی و تفکر خلاق، تصمیمگیری، مدیریت استرس، خود آگاهی، همدلی و ارتباط مؤثر و حل مسأله بود. یافتههای تحلیل مسیر نشان دهنده یک ارتباط قوی بین مجموع مهارتهای زندگی و سلامت عمومی بود. تأثیر مهارتها بر عملکرد اجتماعی بیش از سایر مؤلفههای سلامت بود.
نتیجهگیری: سهم مهارت مدیریت هیجان، تفکر خلاق، ارتباط مؤثرمؤثر و مدیریت استرس در پیشبینی سلامت عمومی بیش از بقیه ابعاد مهارتهای زندگی است. باتوجه به اهمیت سلامت عمومی، پیشنهاد میشود برنامههای آموزشی برای ارتقای مهارتها و افزایش سطح سلامت عمومی با تمرکز بیشتری در این زیرگروه جمعیتی اجرا شود.
محمد خمرنیا، فاطمه ستوده زاده، اسحق برفر، کوثر رضایی، مصطفی پیوند،
دوره 16، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده
مقدمه و اهداف: دیابت یکی از پرهزینهترین بیماریهای مزمن غددی شایع و نیز یک معضل سلامت در دنیا است. یکی از اهداف اجرای طرح تحول نظام سلامت کاهش هزینههای بیماران بستری در بیمارستانها است، مطالعه حاضر باهدف تعیین هزینههای مستقیم مرتبط با سلامت در بیماران دیابتی بستری در بیمارستان بعد از اجرای طرح تحول سلامت انجام شد.
روش کار: این پژوهش مقطعی بهصورت توصیفی- تحلیلی در سال 1398 انجام شد. پرونده بیماران دیابتی بستری در بیمارستان علیبن ابیطالب (ع) زاهدان در طول سال 1396 و سهماهه اول سال 1397 به روش سرشماری بررسی و هزینههای مستقیم مرتبط با بستری در چکلیست محقق ساخته ثبت شد. دادهها بهوسیله نرمافزار SPSS-V22 تحلیل گردید.
یافتهها: در این مطالعه هزینههای مستقیم پزشکی 704 بیمار دیابتی بررسی شد. بیشتر بیماران خانم (517 نفر، 5/73 درصد) و تعداد 237 نفر از آنها مبتلابه دیابت بارداری بودند. میانگین هزینههای مستقیم پزشکی به ازای هر بیمار دیابتی 29،264،465 ریال و سهم پرداخت از جیب بیمار حدود 8/11 درصد برآورد گردید. همچنین با افزایش سن هزینههای مستقیم پزشکی بیماران دیابتی افزایش مییابد (P<.001).
نتیجهگیری: مراقبتهای بیمارستانی دیابت هزینه بالایی را بر بیمههای پایه سلامت تحمیل مینماید. باوجود طرح تحول سلامت، هنوز میزان پرداخت از جیب بیماران دیابتی بستری چشمگیر است. یارانههای دولتی میتواند متمرکز بر گسترش دسترسی به مراقبت برای دیابت، محافظت مالی ساکنین مناطق محروم و گسترش آموزش عمومی در مورد دیابت باشد.
سید مرتضی حسینی شکوه، محمد عرب، سارا امامقلی پور، محمد مسگرپور امیری،
دوره 16، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده
مقدمه و اهداف: شناخت و تحلیل عوامل اقتصادی- اجتماعی اثرگذار بر سلامت روان میتواند از جنبه سیاستگذاری در حوزه سلامت روان برای ساکنان کلانشهرها مورد توجه قرار گیرد. هدف از این مطالعه، بررسی ارتباط عوامل اقتصادی- اجتماعی با سلامت روان خانوارهای ساکن کلانشهر تهران بود.
روش کار: این مطالعه یک پژوهش توصیفی- تحلیلی در قالب مطالعه مقطعی بود. در این مطالعه 650 خانوار با استفاده از روش نمونهگیری ترکیبی از مناطق 22 گانه شهر تهران مورد بررسی قرار گرفتند. سنجههای سلامت روان با استفاده از پرسشنامه استاندارد 36-SF و سنجههای اقتصادی- اجتماعی خانوار با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته جمعآوری شدند. روایی صوری پرسشنامه به روش کیفی و روایی محتوایی به روش کمی اندازهگیری شد. برای بررسی پایایی، از روش آزمون- بازآزمون استفاده شد. برای تحلیل دادهها از برآورد مدلهای رگرسیونی به روش حداقل مربعات معمولیOLS) ) و روش حداقل مربعات وزنیWLS) ) استفاده شد. محاسبهها با نرمافزار Stata نسخه 14 انجام شد.
یافتهها: از بین متغیرهای اقتصادی-اجتماعی مورد بررسی، چهار متغیر شامل سالهای تحصیل، رفتارهای بهداشتی (فعالیت فیزیکی منظم، عادتهای غذایی سالم)، عدم استعمال دخانیات، و سرمایه اجتماعی ارتباط مثبت و معنیداری با تمام سنجههای سلامت روان (نقش اجتماعی، عدم وجود اختلالهای هیجانی، سلامت روان و سرزندگی) داشتند (05/0> P). ارتباط عدم استفاده از دخانیات با همه سنجههای سلامت روان بیشتر از سایر متغیرهای اقتصادی-اجتماعی بود (05/0> P).
نتیجهگیری: باید در سیاستگذاریهای سلامت روان، بر توسعه سرمایه اجتماعی در کلانشهرها، ترویج رفتارهای بهداشتی شهروندان، و بهویژه استعمال دخانیات و اختلالهای رفتاری مرتبط با آن تمرکز ویژهای نمایند.
زهرا نقیبی فر، حمید سوری، سودابه اسکندری، علیرضا رزاقی، سهیلا خداکریم،
دوره 17، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده
مقدمه و اهداف: کیفیت زندگی یک شاخص با ارزش برای اندازهگیری وضعیت سلامت افراد محسوب میشود. این مطالعه با هدف تعیین عوامل پیشگوییکننده برکیفیت زندگی کارکنان دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی انجام شد که با مدل تحلیل مسیر اجرا شد.
روش کار: این مطالعه مقطعی روی شرکتکنندگان در مطالعه کوهورت سلامت کارکنان دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در سال 1397 انجام شد. برای جمعآوری اطلاعات از فرم اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامههای استاندارد کیفیت زندگی، سلامت عمومی، فعالیت فیزیکی و فرسودگی شغلی استفاده شد. از نرمافزارهای SPSS نسخه 24 و Amos نسخه 24 برای تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شد.
یافتهها: در مجموع 770 نفر برای مطالعه انتخاب شدند که از این تعداد 345 نفر(8/44 درصد) مرد بود. میانگین سنی و انحراف معیار شرکتکنندگان 4/8 ± 6/42 بود. تحلیل مسیر کیفیت زندگی شرکتکنندگان با مدل مناسب نشان داد شد (RMSEA= 0/014، CFI=0/999 , NFI = 0/991 , TLI = 0/994 , CMIN/DF = 1/146). علاوه بر این، سلامت عمومی (560/0) و فعالیت بدنی (078/0) با کیفیت زندگی ارتباط مستقیم و فرسودگی شغلی (178/0-) و سن (082/0-) ارتباط معکوس داشتند.
نتیجهگیری: در این مطالعه، میتوان نتیجه گرفت عواملی همچون سلامت عمومی، فعالیت بدنی و فرسودگی شغلی روی کیفیت زندگی شرکتکنندگان تأثیر دارند و توجه به عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی امری ضروری است.
علی درویشی، سارا امام قلی پور سفید دشتی، مرضیه رجبی، محمدحسین مهرالحسنی، وحید یزدی فیض آبادی،
دوره 17، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده
مقدمه و اهداف: حفاظت مالی عادلانه در مقابل هزینههای سلامت از مهمترین اهداف نظامهای سلامت محسوب میشود. مطالعه حاضر با هدف بررسی مناسبترین آستانه برای سنجش رخداد مواجهه خانوارها با مخارج کمرشکن سلامت در ایران انجامشده است.
روش کار: مطالعه حاضر با استفاده از دادههای پیمایش ملی هزینه-درآمد خانوار مرکز آمار ایران سال 1396 انجام شد. با استفاده از دو روش سازمان جهانی بهداشت و بانک جهانی رخداد و شدت مواجهه خانوارها با مخارج کمرشکن سلامت در نقاط برش مختلف و برای پنجکهای اقتصادی اندازهگیری شد. مناسبترین آستانه در هر یک از روشها نیز با استفاده از برآورد سازگاری آماره کاپا تعیین شد.
یافتهها: رخداد مواجهه خانوارها با مخارج کمرشکن در آستانه مرسوم هر دو روش به ترتیب 02/3 و 51/8 درصد در خانوارهای شهری و 66/4 و 22/9 درصد در خانوارهای روستایی برآورد گردید. این مقدار به تفکیک پنجکهای دارایی نشاندهنده بیشترین رخداد مخارج کمرشکن در پنجک اول و کمترین رخداد در پنجک پنجم بود. همچنین نتایج برآورد سازگاری بر اساس آماره کاپا بهمنظور شناسایی بهترین حد آستانه محاسبه مواجهه یافتگی با مخارج کمرشکن سلامت نشان داد که آستانه 40 درصد روش سازمان جهانی بهداشت و آستانه 25 درصد در روش بانک جهانی مناسبترین حدود آستانه میباشند.
نتیجهگیری: نتایج مطالعه حاکی از مقدار نسبتاً بالای مواجهه با مخارج کمرشکن سلامت بود. همچنین رخداد مواجهه با مخارج کمرشکن سلامت در خانوارهای فقیرتر بیشتر بود و آستانههای مرسوم مناسبترین آستانه برای برآورد مخارج کمرشکن بودند.
کورش هلاکویی نائینی، محمد علی منصورنیا، شادی نادریان، رضا بیرانوند، محمد بیدخوری، خدیجه ماجانی، شهرزاد نعمت اللهی،
دوره 17، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
مقدمه و اهداف: مشکلات سلامت روان در دوران بارداری از مهمترین علت های منجر به افزایش بار بیماریهابخصوص در گروه های ضعیف اقتصادی-اجتماعی در جامعه هستند. هدف از این مطالعه برآورد خطر وزن کم هنگام تولد در ارتباط با سلامت روان مادر شامل اختلالهای اضطراب، افسردگی و استرس بود.
روش کار: این مطالعه برروی دادههای 398 نفر عضو کوهورت بارداری بندرعباس (BAPC) طی سالهای 2017-2020 اجرا شد. افسردگی، اضطراب و استرس با استفاده از پرسشنامهی 21 سؤالی DASS درهنگام بارداری و وزن کم هنگام تولد براساس کارت واکسیناسیون نوزاد سنجیده شد. تأثیر اختلالهای روانی مادر بر وزن کم هنگام تولد با استفاده از رگرسیون دوجملهای و رگرسیون پوآسون تعمیم یافته در سطح معنیداری 05/0 برآورد شد.
یافتهها: در مقایسه با مادران بدون اختلالات سلامت روان، خطر بروز وزن کم هنگام تولد در مادران مبتلا به افسردگی شدید 03/8 برابر بیشتر (فاصله اطمینان 95 درصد: 62/11-55/5)، در مادران مبتلا به استرس متوسط 06/8 برابر بیشتر (فاصله اطمینان 95 درصد: 51/11-64/5)، و در مادران مبتلا به اضطراب شدید و بسیار شدید معادل 13/3 برابر (فاصله اطمینان 95 درصد: 31/8-18/1) و 43/8 برابر (فاصله اطمینان 95 درصد: 25/12-80/5) بود.
نتیجهگیری: بین هر سه اختلال افسردگی، اضطراب و استرس در ردههای متوسط، شدید و بسیار شدید با وزن کم هنگام تولد ارتباط آماری معنیداری وجود دارد. پیشنهاد میشود اقدامهایی مانند خدمات غربالگری بهداشت روان هنگام بارداری، و طراحی و اجرای برنامههای آموزشی و مشاورهای برای مادران باردار و خانواده آنها بالاخص همسران در راستای بهبود روابط زناشویی طی بارداری انجام شود.
صدیقه سادات طباطبائی فر، طه کوشکی، محمد جمشیدی، سجاد دلاوری،
دوره 17، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
مقدمه و اهداف: در حوادث و بحرانها، بخش سلامت با کمبود نیروی انسانی مواجه خواهد شد. ماندگاری نیروی انسانی در این شرایط امری حیاتی است. هدف این مطالعه تببین راهکارهایی جهت تقویت تاب آوری نیروی انسانی سلامت در طول بحران، و جلوگیری از ترک سازمان توسط آن ها می باشد.
روش کار: روش مورد استفاده در این مطالعه، تحقیق مروری حیطهای است. پایگاه های اطلاعاتی معتبر انگلیسی و فارسی با محدوده زمانی معین (از مبنای زمانی پایگاه مورد جستجو تا سپتامبر سال 2020) مورد بررسی قرار گرفتند. سپس بخشهای کلیدی اطلاعات به دست آمده، طبقهبندی شدند. نهایتا، گزینه های سیاستی و راهکارهای پیاده سازی آن ها جمع بندی و گزارش شدند.
یافتهها: در مجموع 168 مقاله ی مختلف جمع آوری گردید. پس از حذف مقالات غیرمرتبط، اطلاعات منتشر شده در 21 مقاله مطاله شدند. به صورت کلی، نتابج حاصل از این مطالعه در شش دستهی عمده طبقهبندی می شود. این دسته بندی شامل 6 حوزه ی مختلف سیاستگزاری و راهکارهای پیشنهادی برای هریک می باشد.
نتیجهگیری: با توجه به شرایط کشور ایران سیاست های لازم برای تقویت و ماندگاری نیروی انسانی سلامت در حوادث و بحرانها، به ترتیب اولویت، شامل اصلاح آموزش، حمایت روانی، حمایت مالی، حمایت اجتماعی-رفاهی، حمایت شغلی، و بهبود زیرساخت در مناطق محروم و بحرانزده می باشد. نکته مهم، توجه به امکان اجرایی شدن راهکارها در کشورهای توسعه نیافته، درحال توسعه و توسعه یافته با در نظر گرفتن اولویت ها و شرایط ویژه هرکدام می باشد.
زهرا جعفری، زهرا عبدالهی نیا، هاجر قاسمی، علی اسماعیل پور، سعیده محمود زاده، علی بهاء الدینی، سید وحید احمدی طباطبایی، نجمه صفا، حمیدرضا توحیدی نیک، علی اکبر حقدوست، علی شریفی، وحید یزدی فیض آبادی، حمید شریفی،
دوره 17، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
مقدمه و اهداف: بهرهمندی پایین از خدمات بهداشتی یکی از تعیینکنندههای اصلی عدم دستیابی به شاخصهای مطلوب سلامت در مناطق شهری است. این مطالعه با هدف بررسی موانع و عوامل تسهیلکننده دریافت خدمات بهداشتی از مراکز و پایگاههای خدمات جامع سلامت در شهر کرمان صورت گرفت.
روش کار: مطالعه حاضر یک مطالعه کیفی با رویکرد تحلیلمحتوا بود، که در سال 1398 انجام شد. پس از انتخاب مراکز بهداشتی دارای تجربه بهرهمندی از خدمات مطلوب یا پایین، نمونهگیری هدفمند تا اشباع اطلاعاتی ادامه یافت. درمجموع با 78 نفر از ارائهدهندگان خدمت، دریافتکنندگان خدمت و عدم دریافتکنندگان خدمت که در سامانه سیب مراکز بهداشتی ثبتشده بودند، مصاحبه نیمهساختارمند و چهرهبهچهره صورت گرفت. تمامی مصاحبهها یادداشت و کدگذاری بهصورت دستی انجام شد و با روش تحلیل محتوای جهتدار بررسی و مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت.
یافتهها: در خصوص عوامل تسهیلکننده مراجعه، به خدمات ضروری کودکان و مادران، خدمات رایگان و برخورد ارائهدهندگان خدمت اشاره شد. درحالیکه عوامل مسافتی و فیزیکی، وضعیتآگاهی از انواع خدمات، ترجیح مراکز خصوصی، دسترسی زمانی، دیدگاه مراجعهکنندگان نسبت به مراجعه منظم به مراکز، آدرسها و شماره تلفنهای ثبتشده در سیستم، وضعیت پاسخگویی به نیازهای بهداشتی، ترس از افشای بیماری، کمبود نیروی انسانی مراکز و برخورد ارائهدهندگان خدمت از موانع مراجعه افراد به مراکز بود.
نتیجهگیری: طبق نتایج این مطالعه فهم دقیق دیدگاهها و درک مردم تحت پوشش میتواند به برنامهریزان و سیاستگذاران ملی و محلی کمک نماید تا راهبردهای لازم را برای افزایش بهرهمندی از خدمات بهداشتی در مراکز خدمات جامع سلامت شهری طراحی نمایند.