جستجو در مقالات منتشر شده


71 نتیجه برای سلامت

احمد مهری، مهدی یاسری، دانیال رحیمی، سحرناز نجات،
دوره 16، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده

مقدمه و اهداف: اعتماد به نفس در دانشجویان یک ویژگی فردی است که دانشجو را قادر می‌سازد دیدگاه مثبت یا واقع‌گرایانه با خود یا شرایطی را که در آن‌ها وجود دارد، داشته باشد. هدف از انجام این مطالعه اعتبارسنجی و روایی‌سنجی پرسشنامه اعتماد به نفس (Personal Evaluation Inventory) متناسب با دانشجویان دانشگاه‌های علوم پزشکی ایران است.
روش کار: این مطالعه به‌صورت مقطعی در سال 98 روی 100 دانشجوی رشته‌های علوم پزشکی در 4 دانشگاه علوم پزشکی کشور انجام شد. اعتبارسنجی این پرسشنامه شامل مراحل ترجمه، تعیین روایی محتوا، تعیین روایی صوری، تعیین پایایی در بعد تکرارپذیری و تعیین پایایی در بعد انسجام درونی بود.
یافته‌ها: میانگین سنی 100 شرکت کننده در این مطالعه 1/32 (انحراف معیار=5/5) سال بود. مقطع تحصیلی بیش‌تر شرکت‌کنندگان کارشناسی ارشد (47 درصد) و کم‌ترین آن‌ها (11 درصد) کارشناسی بود. یافته‌های این مطالعه نشان داد توافق کلی در  مناسب‌بودن سؤالات 6/92 و برای  شفاف‌بودن 33/83 بود. درصد توافق  جامع‌بودن کلی نسبت به سؤالات 100 درصد به‌دست آمد. ضریب آلفای کرونباخ و همبستگی خوشه‌ای ICC تمام حیطه‌ها بالای 7/0 بود. ضریب همبستگی درون خوشه‌ای هرکدام از سؤالات نیز 98/0-72/0 به دست آمد.
نتیجه‌گیری: براساس یافته‌های این مطالعه، نسخه فارسی پرسشنامه PEI از اعتبار و پایایی لازم برای استفاده در جمعیت دانشجویان دانشگاه‌های علوم پزشکی ایران برخوردار است.
 
عاطفه ارشدی، پروین یاوری، محمد حسین الیاسی، علیرضا ابدی، علی اصغر کلاهی،
دوره 16، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده

مقدمه و اهداف: پژوهش‌های انجام شده در رابطه با مهارت‌های زندگی و سلامت عمومی عمدتاً در بردارنده چند مهارت یا بخشی از سلامت بوده است. در این مطالعه 10 مؤلفه مهارت و 3 مؤلفه سلامت عمومی در مراجعان به مراکز خدمات درمانی و مشاوره‌ای بنیاد شهید تهران بررسی و رابطه بین هریک از مهارت‌ها با سطوح چندگانه سلامت عمومی سنجیده شد.
روش کار: پژوهش روی 600 فرد دریافت کننده خدمات به روش تصادفی از جامعه آماری انجام شد. داده‌ها با استفاده از دو پرسشنامه استاندارد جمع‌آوری و با آزمون‌های آماری t، آنالیز واریانس یک‌طرفه، تعقیبی توکی و رگرسیون چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. به منظور شناخت روابط علّی بین متغیرها و شیوه تأثیرگذاری مهارت‌ها بر سلامت عمومی، از تحلیل مسیر و نرم افزار لیزرل نسخه 8 استفاده شد.
یافته‌ها: میانگین برخورداری از مهارت‌ها به ترتیب بیش‌ترین مربوط به مدیریت هیجان، تفکر نقاد، جذب حمایت اجتماعی و تفکر خلاق، تصمیم‌گیری، مدیریت استرس، خود آگاهی، همدلی و ارتباط مؤثر و حل مسأله بود. یافته‌های تحلیل مسیر نشان دهنده یک ارتباط قوی بین مجموع مهارت‌های زندگی و سلامت عمومی بود. تأثیر مهارت‌ها بر عملکرد اجتماعی بیش از سایر مؤلفه‌های سلامت بود.
نتیجه‌گیری: سهم مهارت مدیریت هیجان، تفکر خلاق، ارتباط مؤثرمؤثر و مدیریت استرس در پیش‌بینی سلامت عمومی بیش از بقیه ابعاد مهارت‌های زندگی است. باتوجه به اهمیت سلامت عمومی، پیشنهاد می‌شود برنامه‌های آموزشی برای ارتقای مهارت‌ها و افزایش سطح سلامت عمومی با تمرکز بیش‌تری در این زیرگروه جمعیتی اجرا شود.
 
محمد خمرنیا، فاطمه ستوده زاده، اسحق برفر، کوثر رضایی، مصطفی پیوند،
دوره 16، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده

مقدمه و اهداف: دیابت یکی از پرهزینه‌ترین بیماری‌های مزمن غددی شایع و نیز یک معضل سلامت در دنیا است. یکی از اهداف اجرای طرح تحول نظام سلامت کاهش هزینه‌های بیماران بستری در بیمارستان‌ها است، مطالعه حاضر باهدف تعیین هزینه‌های مستقیم مرتبط با سلامت در بیماران دیابتی بستری در بیمارستان بعد از اجرای طرح تحول سلامت انجام شد.
روش کار: این پژوهش مقطعی به‌صورت توصیفی- تحلیلی در سال 1398 انجام شد. پرونده بیماران دیابتی بستری در بیمارستان علی‌بن ابیطالب (ع) زاهدان در طول سال 1396 و سه‌ماهه اول سال 1397 به روش سرشماری بررسی و هزینه‌های مستقیم مرتبط با بستری در چک‌لیست محقق ساخته ثبت شد. داده‌ها به‌وسیله نرم‌افزار SPSS-V22 تحلیل گردید.
یافته‌ها: در این مطالعه هزینه‌های مستقیم پزشکی 704 بیمار دیابتی بررسی شد. بیشتر بیماران خانم (517 نفر، 5/73 درصد) و تعداد 237 نفر از آن‌ها مبتلابه دیابت بارداری بودند. میانگین هزینه‌های مستقیم پزشکی به ازای هر بیمار دیابتی 29،264،465 ریال و سهم پرداخت از جیب بیمار حدود 8/11 درصد برآورد گردید. همچنین با افزایش سن هزینه‌های مستقیم پزشکی بیماران دیابتی افزایش می‌یابد (P<.001).
نتیجه‌گیری: مراقبت‌های بیمارستانی دیابت هزینه بالایی را بر بیمه‌های پایه سلامت تحمیل می‌نماید. باوجود طرح تحول سلامت، هنوز میزان پرداخت از جیب بیماران دیابتی بستری چشمگیر است. یارانه‌های دولتی می‌تواند متمرکز بر گسترش دسترسی به مراقبت برای دیابت، محافظت مالی ساکنین مناطق محروم و گسترش آموزش عمومی در مورد دیابت باشد.

سید مرتضی حسینی شکوه، محمد عرب، سارا امامقلی پور، محمد مسگرپور امیری،
دوره 16، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده

مقدمه و اهداف: شناخت و تحلیل عوامل اقتصادی- اجتماعی اثرگذار بر سلامت روان می‌تواند از جنبه سیاستگذاری در حوزه سلامت روان برای ساکنان کلان‌شهرها مورد توجه قرار گیرد. هدف از این مطالعه، بررسی ارتباط عوامل اقتصادی- اجتماعی با سلامت روان خانوارهای ساکن کلان‌شهر تهران بود.
روش کار: این مطالعه یک پژوهش توصیفی- تحلیلی در قالب مطالعه مقطعی بود. در این مطالعه 650 خانوار با استفاده از روش نمونه‌گیری ترکیبی از مناطق 22 گانه شهر تهران مورد بررسی قرار گرفتند. سنجه‌های سلامت روان با استفاده از پرسشنامه استاندارد 36-SF و سنجه‌های اقتصادی- اجتماعی خانوار با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته جمع‌آوری شدند. روایی صوری پرسشنامه به روش کیفی و روایی محتوایی به روش کمی اندازه‌گیری شد. برای بررسی پایایی، از روش آزمون- بازآزمون استفاده شد. برای تحلیل داده‌ها از برآورد مدل‌های رگرسیونی به روش حداقل مربعات معمولیOLS) ) و روش حداقل مربعات وزنیWLS) ) استفاده شد. محاسبه‌ها با نرم‌افزار Stata نسخه 14 انجام شد.
یافته‌ها: از بین متغیرهای اقتصادی-اجتماعی مورد بررسی، چهار متغیر شامل سال‌های تحصیل، رفتارهای بهداشتی (فعالیت فیزیکی منظم، عادت‌های غذایی سالم)، عدم استعمال دخانیات، و سرمایه اجتماعی ارتباط مثبت و معنی‌داری با تمام سنجه‌های سلامت روان (نقش اجتماعی، عدم وجود اختلال‌های  هیجانی، سلامت روان و سرزندگی) داشتند (05/0> P). ارتباط عدم استفاده از دخانیات با همه سنجه‌های سلامت روان بیشتر از سایر متغیرهای اقتصادی-اجتماعی بود (05/0> P).
نتیجه‌گیری: باید در سیاست‌گذاری‌های سلامت روان، بر توسعه سرمایه اجتماعی در کلان‌شهرها، ترویج رفتارهای بهداشتی شهروندان، و  به‌ویژه استعمال دخانیات و اختلال‌های رفتاری مرتبط با آن تمرکز ویژه‌ای نمایند.

زهرا نقیبی فر، حمید سوری، سودابه اسکندری، علیرضا رزاقی، سهیلا خداکریم،
دوره 17، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده

مقدمه و اهداف: کیفیت زندگی یک شاخص با ارزش برای اندازه‌گیری وضعیت سلامت افراد محسوب می‌شود. این مطالعه با هدف تعیین عوامل پیشگویی‌کننده برکیفیت زندگی کارکنان دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی انجام شد که با مدل تحلیل مسیر اجرا شد.
روش کار: این مطالعه مقطعی روی شرکت‌کنندگان در مطالعه کوهورت سلامت کارکنان دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در سال 1397 انجام شد. برای  جمع‌آوری اطلاعات از فرم اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه‌های استاندارد کیفیت زندگی، سلامت عمومی، فعالیت فیزیکی و فرسودگی شغلی استفاده شد. از نرم‌افزارهای SPSS نسخه 24 و Amos نسخه 24 برای تجزیه و تحلیل داده‌ها استفاده شد.
یافته‌ها: در مجموع 770 نفر برای مطالعه انتخاب شدند که از این تعداد 345 نفر(8/44 درصد) مرد بود. میانگین سنی و انحراف معیار شرکت‌کنندگان 4/8 ± 6/42 بود. تحلیل مسیر کیفیت زندگی شرکت‌کنندگان با مدل مناسب نشان داد شد (RMSEA= 0/014، CFI=0/999 , NFI = 0/991 , TLI = 0/994 , CMIN/DF = 1/146). علاوه بر این، سلامت عمومی (560/0) و فعالیت بدنی (078/0) با کیفیت زندگی ارتباط مستقیم و فرسودگی شغلی (178/0-) و سن (082/0-) ارتباط معکوس داشتند.
نتیجه‌گیری: در این مطالعه، می‌توان نتیجه گرفت عواملی هم‌چون سلامت عمومی، فعالیت بدنی و فرسودگی شغلی روی کیفیت زندگی شرکت‌کنندگان تأثیر دارند و توجه به عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی امری ضروری است.

علی درویشی، سارا امام قلی پور سفید دشتی، مرضیه رجبی، محمدحسین مهرالحسنی، وحید یزدی فیض آبادی،
دوره 17، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده

مقدمه و اهداف: حفاظت مالی عادلانه در مقابل هزینه‌های سلامت از مهم‌ترین اهداف نظام‌های سلامت محسوب می‌شود. مطالعه حاضر با هدف بررسی مناسب‌ترین آستانه برای سنجش رخداد مواجهه خانوارها با مخارج کمرشکن سلامت در ایران انجام‌شده است.
روش کار: مطالعه حاضر با استفاده از داده‌های پیمایش ملی هزینه-درآمد خانوار مرکز آمار ایران سال 1396 انجام شد. با استفاده از دو روش سازمان جهانی بهداشت و بانک جهانی رخداد و شدت مواجهه خانوارها با مخارج کمرشکن سلامت در نقاط برش مختلف و برای پنجک‌های اقتصادی اندازه‌گیری شد. مناسب‌ترین آستانه در هر یک از روش‌ها نیز با استفاده از برآورد سازگاری آماره کاپا تعیین شد.
یافته‌ها: رخداد مواجهه خانوارها با مخارج کمرشکن در آستانه مرسوم هر دو روش به ترتیب 02/3 و 51/8 درصد در خانوارهای شهری و 66/4 و 22/9 درصد در خانوارهای روستایی برآورد گردید. این مقدار به تفکیک پنجک‌های دارایی نشان‌دهنده بیشترین رخداد مخارج کمرشکن در پنجک اول و کمترین رخداد در پنجک پنجم بود. همچنین نتایج برآورد سازگاری بر اساس آماره کاپا به‌منظور شناسایی بهترین حد آستانه محاسبه مواجهه یافتگی با مخارج کمرشکن سلامت نشان داد که آستانه 40 درصد روش سازمان جهانی بهداشت و آستانه 25 درصد در روش بانک جهانی مناسب‌ترین حدود آستانه می‌باشند.
نتیجه‌گیری: نتایج مطالعه حاکی از مقدار نسبتاً بالای مواجهه با مخارج کمرشکن سلامت بود. همچنین رخداد مواجهه با مخارج کمرشکن سلامت در خانوارهای فقیرتر بیشتر بود و آستانه‌های مرسوم مناسب‌ترین آستانه برای برآورد مخارج کمرشکن بودند. 

کورش هلاکویی نائینی، محمد علی منصورنیا، شادی نادریان، رضا بیرانوند، محمد بیدخوری، خدیجه ماجانی، شهرزاد نعمت اللهی،
دوره 17، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده

مقدمه و اهداف: مشکلات سلامت روان در دوران بارداری از مهم‌ترین علت های منجر به افزایش بار بیماری‌هابخصوص در گروه های ضعیف اقتصادی-اجتماعی در جامعه هستند. هدف از این مطالعه برآورد خطر وزن کم هنگام تولد در ارتباط با سلامت روان مادر شامل اختلال‌های اضطراب، افسردگی و استرس بود.
روش کار: این مطالعه برروی داده‌های 398 نفر عضو کوهورت بارداری بندرعباس (BAPC) طی سالهای 2017-2020 اجرا شد. افسردگی، اضطراب و استرس با استفاده از پرسشنامه‌ی 21 سؤالی DASS درهنگام بارداری و وزن کم هنگام تولد براساس کارت واکسیناسیون نوزاد سنجیده شد. تأثیر اختلال‌های روانی مادر بر وزن کم هنگام تولد با استفاده از رگرسیون دوجمله‌ای و رگرسیون پوآسون تعمیم یافته در سطح معنی‌داری 05/0 برآورد شد.
یافته‌ها: در مقایسه با مادران بدون اختلالات سلامت روان، خطر بروز وزن کم هنگام تولد در مادران مبتلا به افسردگی شدید 03/8 برابر بیش‌تر (فاصله اطمینان 95 درصد: 62/11-55/5)، در مادران مبتلا به استرس متوسط 06/8 برابر بیش‌تر (فاصله اطمینان 95 درصد: ‏51/11-64/5)، و در مادران مبتلا به اضطراب شدید و بسیار شدید معادل 13/3 برابر (فاصله اطمینان 95 درصد: ‏31/8-18/1) و 43/8 برابر (فاصله اطمینان 95 درصد: ‏25/12-80/5) بود.
نتیجه‌گیری: بین هر سه اختلال افسردگی، اضطراب و استرس در رده‌‌های متوسط، شدید و بسیار شدید با وزن کم هنگام تولد ارتباط آماری معنی‌داری وجود دارد. پیشنهاد می‌شود اقدام‌هایی مانند خدمات غربالگری بهداشت روان هنگام بارداری، و طراحی و اجرای برنامه‌های آموزشی و مشاوره‌ای برای مادران باردار و خانواده آنها بالاخص همسران در راستای بهبود روابط زناشویی طی بارداری انجام شود.

صدیقه سادات طباطبائی فر، طه کوشکی، محمد جمشیدی، سجاد دلاوری،
دوره 17، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده

مقدمه و اهداف: در حوادث و بحرانها، بخش سلامت با کمبود نیروی انسانی مواجه خواهد شد. ماندگاری نیروی انسانی در این شرایط امری حیاتی است. هدف این مطالعه تببین راهکارهایی جهت تقویت تاب آوری نیروی انسانی سلامت در طول بحران، و جلوگیری از  ترک سازمان توسط آن ها می باشد.
روش کار: روش مورد استفاده در این مطالعه، تحقیق مروری حیطه‌ای است. پایگاه های اطلاعاتی معتبر انگلیسی و فارسی با محدوده زمانی معین (از مبنای زمانی پایگاه مورد جستجو تا سپتامبر سال 2020) مورد بررسی قرار گرفتند. سپس بخش‌های کلیدی اطلاعات به دست آمده، طبقه‌بندی شدند. نهایتا، گزینه های سیاستی و راهکارهای پیاده سازی آن ها جمع بندی و گزارش شدند.
یافته‌ها: در مجموع 168 مقاله ی مختلف جمع آوری گردید. پس از حذف مقالات غیرمرتبط، اطلاعات منتشر شده در 21 مقاله مطاله شدند. به صورت کلی، نتابج حاصل از این مطالعه در شش دسته‌ی عمده طبقه‌بندی می شود. این دسته بندی شامل 6 حوزه ی مختلف سیاستگزاری و راهکارهای پیشنهادی برای هریک می باشد.
نتیجه‌گیری: با توجه به شرایط کشور ایران سیاست های لازم برای تقویت و ماندگاری نیروی انسانی سلامت در حوادث و بحران‌ها، به ترتیب اولویت، شامل اصلاح آموزش، حمایت روانی، حمایت مالی، حمایت اجتماعی-رفاهی، حمایت شغلی، و بهبود زیرساخت در مناطق محروم و بحران‌زده می باشد. نکته مهم، توجه به امکان اجرایی شدن راهکارها در کشورهای توسعه نیافته، درحال توسعه و توسعه یافته با در نظر گرفتن اولویت ها و شرایط ویژه هرکدام می باشد.

زهرا جعفری، زهرا عبدالهی نیا، هاجر قاسمی، علی اسماعیل پور، سعیده محمود زاده، علی بهاء الدینی، سید وحید احمدی طباطبایی، نجمه صفا، حمیدرضا توحیدی نیک، علی اکبر حقدوست، علی شریفی، وحید یزدی فیض آبادی، حمید شریفی،
دوره 17، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده

مقدمه و اهداف: بهره‌مندی پایین از خدمات بهداشتی یکی از تعیین‌کننده‌های اصلی عدم دستیابی به شاخص‌های مطلوب سلامت در مناطق شهری است. این مطالعه با هدف بررسی موانع و عوامل تسهیل‌کننده دریافت خدمات بهداشتی از مراکز و پایگاه‌های خدمات جامع سلامت در شهر کرمان صورت گرفت.
روش کار: مطالعه حاضر یک مطالعه کیفی با رویکرد تحلیل‌محتوا بود، که در سال 1398 انجام شد. پس از انتخاب مراکز بهداشتی دارای تجربه بهره‌مندی از خدمات مطلوب یا پایین، نمونه‌گیری هدفمند تا اشباع اطلاعاتی ادامه یافت. درمجموع با 78 نفر از ارائه‌دهندگان خدمت، دریافت‌کنندگان خدمت و عدم دریافت‌کنندگان خدمت که در سامانه سیب مراکز بهداشتی ثبت‌شده بودند، مصاحبه نیمه‌ساختارمند و چهره‌به‌چهره صورت گرفت. تمامی مصاحبه‌ها یادداشت و کدگذاری به‌صورت دستی انجام شد و با روش تحلیل محتوای جهت‌دار بررسی و مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفت.
یافته‌ها: در خصوص عوامل تسهیل‌کننده مراجعه، به خدمات ضروری کودکان و مادران، خدمات رایگان و برخورد ارائه‌دهندگان خدمت اشاره شد. درحالی‌که عوامل مسافتی و فیزیکی، وضعیت‌آگاهی از انواع خدمات، ترجیح مراکز خصوصی، دسترسی زمانی، دیدگاه مراجعه‌کنندگان نسبت به مراجعه منظم به مراکز، آدرس‌ها و شماره تلفن‌های ثبت‌شده در سیستم، وضعیت پاسخگویی به نیازهای بهداشتی، ترس از افشای بیماری، کمبود نیروی انسانی مراکز و برخورد ارائه‌دهندگان خدمت از موانع مراجعه افراد به مراکز بود.
نتیجه‌گیری: طبق نتایج این مطالعه فهم دقیق دیدگاه‌ها و درک مردم تحت پوشش می‌تواند به برنامه‌ریزان و سیاست‌گذاران ملی و محلی کمک نماید تا راهبردهای لازم را برای افزایش بهره‌مندی از خدمات بهداشتی در مراکز خدمات جامع سلامت شهری طراحی نمایند. 

لیدا شمس، غلامرضا برنجکار، طه نصیری، محمد مسکرپور امیری،
دوره 17، شماره 4 - ( 12-1400 )
چکیده

مقدمه و اهداف: هدف از مطالعه حاضر بررسی ارتباط وضعیت اقتصادی اجتماعی با عوامل خطر رفتاری بیماری‌های غیرواگیر در یکی از شهرهای شمال ایران بود.
روش کار: پژوهش حاضر یک پژوهش توصیفی- تحلیلی و مقطعی بود که در سال 1398 در شهرستان لنگرود انجام شد. در این مطالعه 906 نفر از خانوارهای روستایی و شهری با استفاده از روش نمونه‌گیری ترکیبی موردبررسی قرار گرفتند. ابزار جمع‌آوری داده‌ها پرسشنامه استاندارد «نظام مراقبت بیماری‌های غیرواگیر» بود. مواجهه خانوارها با عوامل خطر رفتاری بیماری‌های غیرواگیر (شامل تغذیه ناسالم، کم‌تحرکی و مصرف دخانیات) در گروه‌های مختلف اقتصادی-اجتماعی با استفاده از مدل‌های رگرسیون لجستیک در نرم‌افزار Stata موردبررسی و مقایسه قرار گرفت.
یافته‌ها: احتمال مصرف دخانیات در افراد بی‌سواد، زیردیپلم و دیپلم به ترتیب 1/5، 5/7 و 2/4 برابر بیشتر از افراد دارای تحصیلات دانشگاهی بود (05/0 P<؛2/4،5/7،1/5OR=) . احتمال رژیم غذاهای ناسالم در افراد چارک اوّل و دوّم درآمدی (درآمد خیلی پایین و پایین) به‌طور معنی‌داری به ترتیب 4/3 و 6/2 برابر بیشتر از افراد چارک چهارم درآمدی (درآمد زیاد) بود (05/0 P<؛6/2،4/3OR=). همچنین احتمال تحرک فیزیکی ناکافی در افراد بازنشسته به ترتیب 7/2و 8/3 برابر بیشتر از شاغلین و افراد بیکار بود
(05/0 P<؛8/3،7/2OR=).

نتیجه‌گیری: نابرابری‌های اقتصادی-اجتماعی در سطح خرد (درون شهرستان) ارتباط معناداری با مواجهه خانوارها با عوامل خطر بیماری‌های غیرواگیر دارد. کاهش نابرابری‌های اقتصادی-اجتماعی در سطوح خرد باید به‌عنوان یک ابزار مناسب جهت کاهش نابرابری سلامت در سطوح کلان موردتوجه قرار گیرد.

آرزو باقری، مهسا سعادتی، نسیبه زنجری، اشکان شباک،
دوره 18، شماره 1 - ( 3-1401 )
چکیده

مقدمه و اهداف: با توجه به روند رو به رشد سالمندی در ایران، مطالعه عوامل مؤثر بر سلامت آنان ضروری می‌باشد. هدف اصلی مطالعه حاضر، بررسی تعیین‌کننده‌های جمعیتی، اجتماعی و اقتصادی سلامت خودارزیابی شده سالمندان در شهر تهران با استفاده از مدل معادله ساختاری است.
روش کار: در مطالعه حاضر از داده‌های یک مطالعه مقطعی که در آن 598 سالمند60 ساله و بیشتر از مناطق 22 گانه شهر تهران در سال 1394 با استفاده از روش نمونه‌گیری چندمرحله‌ای طبقه‌بندی‌شده انتخاب و پرسشنامه محقق‌ساخته برای آنان تکمیل شد، استفاده گردید. پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از دو شاخص‌ سازگاری درونی و زمانی تأیید گردید. به منظور بررسی تعیین‌کننده‌های شاخص خودارزیابی سلامت سالمندان از معادله ساختاری تعمیم‌یافته (GSEM) و دو برآوردگر ULSMV و WLSMV در نرم‌افزار (MPLUS  3.7) استفاده شد.
یافته‌ها: براساس شاخص‌های نیکویی برازش، برآوردگر ULSMV برای بررسی عوامل مؤثر بر خودارزیابی سلامت سالمندان انتخاب شد (0/02=RMSEA، 0/951 = CFI و 0/962=TLI). نتایج نشان داد که رتبه خودارزیابی سلامت سالمندان متأهل نسبت به مجرد (0/022=P-value) و شاغلین نسبت به غیرشاغلین (0/048=P-value) بیشتر بود. با افزایش شاخص‌های معنویت (0/016=P-value)، سلامت فیزیکی و روانی (0/001=P-value) و رفتار سلامت محور (0/016=P-value)، مقدار نمره استاندارد خودارزیابی سلامت سالمندان افزایش یافت. سلامت فیزیکی و روانی نقش میانجی کامل را در روابط میان متغیرهای جنسیت (0/014=P-value)، وضعیت تأهل (0/040=P-value)، سطح تحصیلی (0/039=P-value)، پایگاه اجتماعی-اقتصادی خوداظهاری (خوب 0/013=P-value و متوسط 0/017=P-value) و تعداد بیماری (0/001=P-value) با خودارزیابی سلامت سالمندان داشت.
نتیجه‌گیری: براساس یافته ‏های این مطالعه، در سیاست‌گذاری‌های حوزه سالمندی توجه ویژه به متغیرهای ساختاری مانند جنسیت، وضعیت تأهل، سطح تحصیلات و پایگاه‏ های اجتماعی اقتصادی علاوه بر سلامت فیزیکی و روانی ضروری می‌نماید.

علی اکبر حقدوست، علیرضا علیخانی، مصطفی حسینی گلکار، رضا دهنویه، سمیرا سیفی،
دوره 18، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده

مقدمه ‌و اهداف: همهگیری کووید-19 و اثرات پیرو آن از جنبههای سلامت و مسایل اقتصادی به یک چالش اساسی در جهان تبدیل شده است. ایران افزون بر تأثیرپذیری از این بحران، با مشکلات فراوان دیگری نیز مانند تحریم‌ها و مشکلات اقتصادی مواجه است و بیم آن می‌رود که عواقب جدیتری را متحمل شود.
روش کار: سناریونگاری یکی از روشهای شناخت تغییرات آینده و عدم قطعیت‌های محیطی است. در این مطالعه با روش موسوم به شبکه جهانی کسب‌وکار (GBN) که روش ماتریس سناریوها نیز شناخته میشود استفاده شده است. این روش بر مبنای دو عدم قطعیت کلیدی هست و طی ­6 مرحله به بررسی متغیرهای مرتبط با سلامت و عوامل اقتصادی_اجتماعی و استفاده از نظرات خبرگان مرتبط پرداخته شده است.
یافته‌ها: انتظار می‌رود نظام سلامت کشور در مواجهه با شرایط مختلف با شدت و ضعف قادر به مدیریت همهگیری خواهد بود و تنها در سناریوی بدبینانه با پیش‌فرض ادامه تحریمها و گسترش همهگیری، انتظار میرود شرایطی همچون محدودیتهای جهانی، افت ذخایر ارزی، افت عملکرد یا فروپاشی نظام سلامت، افزایش میزان مرگ‌ومیر بیماری و کاهش ملموس کیفیت زندگی را در پی داشته باشد.
نتیجه‌گیری: با عنایت به همهگیری کووید-19 و عوامل زمینه‌ای موجود، سناریوهایی از وضع سلامت و شرایط اقتصادی کشور روایت شد. انتظار میرود با توجه به توانمندی سناریوها برای درک پیچیدگی و کمک به تصمیمگیریها، سیاستگذاران با نگاهی وسیعتر، همهجانبه و معقول به یک جمع‌بندی درست که منجر به حفظ و تداوم سلامت جامعه و آثار متعارف اقتصادی در این همهگیری شود، دست یابند.

محمد مسکرپورامیری، سید مرتضی حسینی‌شکوه،
دوره 18، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده

مقدمه و اهداف: عوامل اقتصادی- اجتماعی مؤثر بر سلامت شامل طیف گسترده‌ای از متغیرها می‌شود که دستهبندی ثابت و مشخصی از آن در مطالعه‌ها دیده نمی­شود. هدف از این مطالعه، شناسایی و دسته‌بندی متغیرهای اصلی اقتصادی- اجتماعی مؤثر بر سلامت خانوارها بود.
روش کار: این مطالعه از نوع کاربردی است که با رویکرد کمی و به روش مرور نظام مند در سال 1398 انجام شد. جست‌و‌جو و شناسایی متغیرهای اصلی اقتصادی- اجتماعی مؤثر بر سلامت خانوار با مرور نظاممند مطالعه‌ها و استفاده از راهنمای پریسما در پایگاه‌های معتبر علمی بین‌المللی و ملی انجام شد. معیارهای ورود به مطالعه شامل تمرکز بر متغیرهای اقتصادی- اجتماعی مؤثر بر سلامت در سطح خانوار، ارایه مدل مشخص برای تأثیرگذاری متغیرهای اقتصادی- اجتماعی بر سلامت، انتشار به زبان انگلیسی یا فارسی و دسترسی به متن کامل مطالعه بود. ارزیابی کیفی مطالعه‌ها و همچنین تطابق آنها با معیارهای ورود و خروج توسط مرور همتا انجام شد. تمامی متغیرهای اقتصادی- اجتماعی با استفاده از فرم پژوهشگر ساخته از مطالعه‌ها استخراج و با استفاده از نرم‌افزار MAXQDA 2018 دسته‌بندی و به شیوه نقلی سنتز شدند.
یافته‌ها: 21 مدل مفهومی برای تأثیرگذاری عوامل اقتصادی- اجتماعی بر سلامت خانوار شناسایی شد. تمامی مدلها توسط پژوهشگران و سازمانهای بینالمللی ارایه شده بودند و هیچ مدل بومی در زمینه عوامل اقتصادی- اجتماعی مؤثر بر سلامت خانوار به زبان فارسی مشاهده نشده بود. تحلیل محتوای مطالعه‌ها نشان داد سه متغیر اصلی آموزش، درآمد و اشتغال در تمام مدلها (100 درصد) به عنوان عوامل اقتصادی- اجتماعی مؤثر بر سلامت به‌کار رفته بودند. پس از آن به‌ترتیب رفتارهای بهداشتی خانوار (81%)، سن (71%)، حمایت خانوادگی (71%)، سرانه مساحت مسکن (67%)، محل اقامت (67%)، سرمایه اجتماعی (62%) و جنس (57%) پرکاربردترین متغیرهای اقتصادی-اجتماعی مؤثر بر سلامت خانوار بودند.
نتیجه‌گیری: علاوه بر متغیرهای کلیدی اقتصادی- اجتماعی (آموزش، درآمد و اشتغال)، متغیرهای زمینه‌ای دیگری مانند رفتارهای بهداشتی خانوار، حمایت خانوادگی، سرانه مساحت مسکن و سرمایه اجتماعی باید به‌منظور انجام مداخله‌های سیاستی مورد توجه قرار گیرد. همچنین پیشنهاد می‌شود مدل بومی عوامل اقتصادی- اجتماعی مؤثر بر سلامت متناسب با شرایط اقتصادی- اجتماعی خانوارهای ایرانی طراحی شود.
 

سعید قوی، رفعت عصارزاده، سمیه درخشان، سیمین پورسامان، فرشته سهرابی وفا،
دوره 18، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده

مقدمه و اهداف: در دسامبر سال 2019 نوع جدیدی از ویروس کرونا در شهر ووهان چین شناسایی شد. انتشار بسیار سریع کووید-19، پیدایش سویه‌های مختلف، نابرابری در واکسیناسیون جوامع و نیز درصد بالای مرگ و میر تمام کشورهای جهان را در معرض چالش عظیم بهداشتی قرار داده است. هدف از این مطالعه بررسی وضعیت سلامت روان در زنان شاغل در زمان همه‌گیری کووید-19 بوده است.
روش کار: مطالعه به روش مرور نظام‌مند با جستجوی کلیدواژه‌های Covid-19, Covid-19 Virus Infection, Covid-19 Pandemic, Coronavirus, Alphacoronavirus, Bat Coronavirus Mental health, Psychological, Working women, Working woman, Employee women در پایگاه‌های اطلاعاتی PubMed، Science Direct، Scopus و همچنین  Google Scholarانجام شد. مقالات در بازه زمانی سال‌های 2019 تا 2021 جمع‌آوری گردید. تعداد 11 مقاله براساس معیارهای ورود جهت استخراج داده‌ها ارزیابی و تحلیل شد.
یافته‌ها: مهم­ترین پیامدهای روانشناختی در مطالعات مورد بررسی شامل اضطراب (در 82 درصد از مقالات)، استرس (در 73 درصد از مقالات) و افسردگی (در 64 درصد از مقالات) بوده است. در زمان همه گیری کووید-19 اثرات روانشناختی منفی در زنان شاغل، از جمله زنان شاغل در بیمارستان­ها و زنان با مشاغل از راه دور افزایش یافته است.
نتیجه گیری: طیف گسترده‌ای از عوامل ایجاد استرس کووید-19 برای زنان شامل نابرابری‌های بهداشتی، جایگاه حرفه‌ای پایین‌تر، نگرانی‌ها درمورد سلامت شخصی، سلامت خانواده و جامعه، تهدیدات مالی، مراقبت از کودک و کاهش ارتباطات اجتماعی وجود دارد. بدین ترتیب اختلالات ناشی از استرس شامل اضطراب، افسردگی، اختلالات خواب و بی‌خوابی و فرسودگی شغلی در زنان شاغل شدیدتر از همتایان مرد آنها می‌باشد.

نفیسه صالح نیا، عباس عصاری آرانی، حسین صادقی سقدل، علیرضا اولیایی منش،
دوره 18، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده

مقدمه و اهداف: ارتقاء سلامت از مهم‌ترین وظایف سیاستگذاران و اهداف توسعه پایدار ‌است. از این‌رو پژوهش حاضر باهدف تعیین مهم‌ترین عوامل کلان تعیین‌کننده سلامت جمعیت در ایران و به تصویر کشیدن روابط علّی میان این عوامل انجام شد.
روش کار: پژوهش حاضر با استفاده از رویکرد ترکیبی در سه مرحله انجام شد. ابتدا با تحلیل محتوای منابع موجود در بازه 2000-2019، تعیین‌کننده‌های کلان اجتماعی سلامت شناسایی و غربالگری عوامل، به روش دلفی فازی و نظرسنجی از 15 نفر از خبرگان انجام شد. درنهایت روابط علّی میان تعیین‌کننده‌های اجتماعی سلامت در قالب نقشه شناختی فازی(FCM) نشان داده شد.
یافته‌ها: در مرحله اول 96 عامل مؤثر بر سلامت در سطح کلان شناسایی شد که در دو طبقه اصلی ملی و جهانی و 16 زیر طبقه قرار گرفت. پس از غربالگری 8 مورد که دارای اهمیت کمتری در سلامت جمعیت بود حذف شد. تحلیل روابط علّی نشان داد سیستم اقتصادی با درجه مرکزیت 21/06 و خروجی 10/91 مهم‌ترین و تأثیرگذارترین عامل مؤثر بر سلامت جمعیت در سطح کلان است. پس از آن حکمرانی و سیاست‌گذاری و سیاست‌های ملی به ترتیب با درجه مرکزیت 20/25 و 20/19 قرار داشتند.
نتیجه‌گیری: بدون در نظر گرفتن روابط علّی، نظام سلامت دارای بیشترین اهمیت در سلامت جمعیت است. اما با در نظر گرفتن روابط علّی، سیستم اقتصادی مهم‌ترین عامل بوده و نظام سلامت در میان سه عامل اول قرار ندارد. بنابراین تجزیه‌ و تحلیل نقشه شناختی فازی به سیاست‌گذاران کمک می‌کند تا با درک اولویت‌ها و پیوند بین بخش‌ها در توسعه و اجرای سیاست‌های سلامت‌محور، بهترین سیاست‌ها را اتخاذ نمایند.

ملیحه دادگرمقدم، مجید خادم رضائیان، زینب شاطری امیری،
دوره 18، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده

مقدمه و اهداف: جدید و ناشناخته بودن و سرعت بالای گسترش کووید- 19 مدیریتی فراتر از امکانات و توان سیستم بهداشتی درمانی را می طلبد . مطالعه حاضر به نقش و ارتباط برخی تعیین کننده های اجتماعی سلامت با پیامد نهایی مبتلایان می پردازد.
روش کار: در این مطالعه مقطعی با استفاده از روش سرشماری اطلاعات 182602 نفر مبتلایان به کووید-19  در جمعیت تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی مشهد (بطور سرپایی و یا بستری) ازاسفند 1398 تااسفند 1399، از سه منبع اطلاعاتی مورد بررسی قرار گرفت و از مدل رگرسیون لجستیک برای تعیین پیشگویی کنندگی عوامل ساختاری تعیین کننده های اجتماعی سلامت استفاده شد.
یافته‌ها: از 182602 نفرمبتلا تعداد 100407 نفر (55%) مرد و 82195 نفر (45%) زن  بودند. رگرسیون لجستیک چند متغیره نشان داد که شانس مرگ و میرناشی از ابتلا به کرونا با افزایش هر یک سال سن برابر  (1/077-1/073)1/075، مردان نسبت به زنان برابر (2/73-2/06)2/37 بیشتر و با سطح تحصیلات رابطه معکوس داشت (0/001 > PV). وضعیت شغل تاثیر معناداری بر افزایش شانس مرگ ومیر نشان نداد. وجود دیابت با (1/38-1/19)1/28=OR و بیماری زمینه ای (1/22-1/09)1/16= OR و ضعف سیستم ایمنی با (9/80-6/44)7/94 =OR، با افزایش شانس مرگ ومیر همراه بودند. بارداری با (1/42-0/57)0/90=OR و فشارخون بالا با (1/02-0/89)0/95=OR  مورد توجه بودند.
نتیجه‌گیری: با توجه به ارتباط مولفه های اجتماعی سلامت با پیامد مرگ مبتلایان کووید-19  توصیه می شود که سیاست گذاران نسبت به درگیر ساختن بخش­های خارج ازسیستم بهداشت و درمان در امر سلامت اهتمام ورزند.

سحر نجفی زاده، سید وحید احمدی طباطبایی، فاطمه دهنویه تیجنگ، سمیه نوری حکمت،
دوره 19، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده

مقدمه و اهداف: منابع انسانی نقش مهمی در ارائه خدمات بهینه مراقبت های بهداشتی به مردم ایفا می کنند. گسترش پوشش مراقبت های بهداشتی اولیه به دلیل نقش محوری آنها نیازمند تمرکز بیشتر بر نیروی کار مراقبت های بهداشتی است. این مطالعه با هدف ارزیابی حجم کار و نیاز به کارکنان بهداشتی اولیه و ماماها در کرمان، ایران با استفاده از روش شاخص‌های حجم کار نیاز به نیروی انسانی (WISN) انجام شد.
روش کار: جهت برآورد نیاز کارکنان از یک مطالعه توصیفی مقطعی در چهار مرکز بهداشتی درمانی منتخب شهر کرمان، در دو گروه استفاده شد. در مجموع 118 فعالیت برای بهورزان و 89 فعالیت برای ماماها با همکاری پنل های متخصصین و بررسی جامع نظام یکپارچه سلامت ایران (سیب) شناسایی شد. پس از آن، تمام فعالیت‌ها در هر یک از چهار مرکز بهداشتی با استفاده از کرونومتر زمان‌بندی دقیق شدند و میزان ها و نسبت‌های WISN با استفاده از نرم افزار مایکروسافت اکسل 2010 محاسبه شدند.
یافته‌ها: بر اساس محاسبات WISN مازاد نیروی مراقب سلامت در سه مرکز ب، ج و د نشان داده شد. با این حال، در مرکز الف، نیروی کار کافی درنظر گرفته می‌شود. برعکس، کمبود ماماها در دو مرکز الف و ب با نسبت WISN به ترتیب  0/67 و 0/50 مشاهده شد، در حالی که مرکز ج مازاد نیروی کار را با نسبت WISN برابر با 2/0 نشان داد. قابل ذکر است که به طور متوسط ​​50 درصد از حجم کار کارکنان در هر دو دسته شامل فعالیت های حمایتی و اضافی است.
نتیجه‌گیری: جالب اینجاست که علیرغم 75 درصد موارد که حاکی از مازاد یا کفایت کارمندان است، کارکنان همچنان با فشارهای کاری بالا دست و پنجه نرم می کنند. به نظر می رسد این ناهنجاری با حجم قابل توجهی از فعالیت های پشتیبانی و اضافی مرتبط باشد. علاوه بر این، حجم کاری شدید در طول روزها و ساعات خاص به احساس فشار فراگیر در طول هفته تبدیل می شود. به عنوان یک راه حل بالقوه، معرفی یک سیستم نوبت دهی در بخش مراقبت های بهداشتی اولیه می تواند این مشکل را کاهش دهد.

محمد ساسانی پور، سعیده شهبازین،
دوره 19، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده

مقدمه و اهداف: هدف این تحقیق بررسی مؤلفه‌های مدل سالمندی موفق روو و کان یعنی نبود بیماری و معلولیت، عملکرد بالای شناختی و فیریکی و مشارکت در زندگی در شهر تهران در سال 1401 است که بر روی دو گروه از سالمندان زن و مرد شهر تهران انجام شده است.
روش کار: این مطالعه مبتنی بر پیمایش از یک نمونه 637 نفری از سالمندان 60 سال و بالاتر شهر تهران است که از طریق نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای از مناطق 22 گانه شهر تهران، متناسب با حجم جمعیت سالمندان در هر منطقه انتخاب شد. برای آزمون اینکه آیا مدل رو و کان، توسط داده ها تأیید می شود یا خیر  از مدل معادلات ساختاری (SEM) تاییدی استفاده شد.
یافته‌ها: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که مدل رو و کان از برازش آماری خوبی برخوردار است (0/01> p). بارهای عاملی در مدل کل جمعیت و نیز در میان هر دو جنس مورد مقایسه، از نظر آماری معنی دار و در عین حال متفاوت است. از بین سه بعد سالمندی موفق (نبود بیماری و معلولیت، کارکرد فیزیکی و شناختی و مشارکت در زندگی)، نبود بیماری و معلولیت بیشترین ارتباط را با سالمندی موفق در کل و هر دو جنس دارد. اما در دو بعد دیگر بر حسب جنس، اهمیت و قوت بعد مشارکت در زندگی و کارکرد فیزیکی و شناختی متفاوت است.
نتیجه‌گیری: برنامه هایی برای حمایت از سلامت جسمی سالمندان به ویژه در زمینه بیماری های مزمن ناشی از سبک زندگی باید تدوین شود و افزایش مشارکت فعال باید در اولویت باشد که به اعمال مداخلاتی در دوره جوانی و میان سالی نیاز دارد.

عسل آقاداودیان جلفائی، مریم جهانبخش، محمد ستاری، رویا کلیشادی،
دوره 19، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده

مقدمه و اهداف: پژوهش حاضر با هدف پیش‌بینی سلامت روان بر اساس سه عامل تغذیه، فعالیت فیزیکی و اوقات فراغت در دانش‌آموزان گروه سنی نوجوانان با بهره گیری از تکنیک‌های داده کاوی انجام شده است.
روش کار: مطالعه‌ی تحلیلی حاضر بر روی 14274 داده‌ موجود در پایگاه داده‌ کاسپین 5 انجام شد. مطابق با روش CRISP-DM  داده کاوی در 6 مرحله با استفاده از تکنیک‌های درخت تصمیم، k نزدیک‌ترین همسایه، بیزین ساده و جنگل تصادفی در نرم افزار رپیدماینر صورت گرفت.
یافتهها: از میان 4 تکنیک داده کاوی مورد استفاده جهت پیش‌بینی سلامت روان نوجوانان بر اساس تغذیه، فعالیت فیزیکی و اوقات فراغت، تکنیک جنگل تصادفی بیشترین صحت (91/72) و تشخیص پذیری (82/73) و تکنیک k نزدیک‌ترین همسایه بیشترین حساسیت (96/30) را داشت. علاوه بر این بر اساس تکنیک جنگل تصادفی، قانون با بالاترین میزان پشتیبان نشان داد نوجوانی که در مقطع تحصیلی دبیرستان است و هر روز هفته صبحانه، ناهار و شام میل می‌کند و به صورت هفتگی چای و قهوه میل می‌کند و در هفته 2 ساعت در مدرسه ورزش می‌کند همچنین در هفته اخیر 4 روز به مدت 30 دقیقه فعالیت بدنی داشته و با سرویس به مدرسه می‌رود با اطمینان 100 درصد از سلامت روان مطلوب برخوردار است.
نتیجه‎گیری: براساس تکنیک جنگل تصادفی که بهترین عملکرد را داشته، تغذیه بیشترین تأثیر را بر سلامت روان نوجوانان ایرانی دارد، لذا باید جهت تأمین و بسترسازی مناسب آموزش به والدین و نوجوانان در رابطه با تغذیه مناسب و افزایش آگاهی در زمینه سلامت روان نوجوانان اندیشیده شود.

فائزه جغتایی، پیام روشنفکر، مروئه وامقی، زهرا جرجران شوشتری، ندا سلیمان وندی آذر، پیمانه شیرین بیان، غلامرضا قائد‌امینی هارونی،
دوره 19، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده

مقدمه و اهداف: ارزیابی سریع و پاسخ (RAR) رویکردی است که از 1990 در پژوهش­ های حوزه سلامت به کار گرفته و برای آن راهنماهای متعددی طراحی شده است. این مطالعه به بررسی و مقایسه راهنماهای پرکاربرد و مرجع در این حوزه پرداخته است.
روش کار: مطالعه مروری حاضر روی راهنماهایی که در پایگاه ­های اطلاعاتی  Pubmed و  Scopus منتشر شده­ اند انجام شد. پس از بررسی اولیه، ابعاد اصلی و مشترکی که ساختار این راهنماها را تشکیل می­ داد، استخراج شده و  در قالب جدول مقایسه ­ای به تفکیک تعریف، موضوع و گروه هدف، روش ­های به کار گرفته شده، گام ­های انجام تحقیق و زمان مورد نظر ارائه شدند.
یافته‌ها: در شش راهنمای پرکاربرد مرور شده به لحاظ "تعریف" این رویکرد را در راستای بررسی جامع و سریع یک مشکل مرتبط با سلامت در نظر گرفته­ اند. به لحاظ تعداد "گام ­های" ارزیابی سریع و پاسخ  تفاوت­ هایی دیده می­ شود و به لحاظ "زمان انجام مطالعه" بازه زمانی 12 الی 16 هفته در نظر گرفته شده است. از جمله روش های به کارگرفته شده در راهنماهای مورد بررسی می توان به این موارد اشاره کرد: بررسی اطلاعات موجود، مصاحبه (باز، ساختارمند، نیمه ساختاریافته)، بحث گروهی متمرکز، و سایر روش ها مثل مشاهده، پیمایش، روش های روایتی و نقشه کشی.
نتیجه‌گیری: رویکرد ارزیابی سریع و پاسخ (RAR)، با انعطاف پذیری بالا و لحاظ کردن ملاحظات علمی و عملی، می­تواند به عنوان یک روش با قابلیـت اجـرای سریع برای ارزیابی مشکلات سلامت و رفتارهای پر خطر مرتبط با آن در گروه ­های سخت دسترس مورد استفاده قرار گیرد. 


صفحه 3 از 4     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله اپیدمیولوژی ایران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb