265 نتیجه برای علی
فاطمه عادلی نژاد، امین فرجی، فردین علیپور،
دوره 16، شماره 5 - ( ویژه نامه دوره 16 1399 )
چکیده
مقدمه و اهداف: هدف از این پژوهش اعتبار سنجی پرسشنامه اثرات اجتماعی کووید- 19 (SISQ ) در دانشجویان ایرانی است.
روش کار: مطالعه حاضر مطالعهای توصیفی- تحلیلی از نوع اعتبارسنجی است و جامعه آماری آن شامل دانشجویان دانشگاههای تهران در سال تحصیلی 99- 400 بودند که 300 نفر از آنها بهصورت داوطلب در این پژوهش شرکت کردند. پس از بررسی روایی محتوا، جهت بررسی روایی سازه از تحلیل عامل اکتشافی و تأییدی و برای بررسی پایایی از ضریب آلفای کرونباخ و ضریب همبستگی درون خوشهای استفاده شد؛ برای بررسی بیشتر متغیرهای اصلی پژوهش آزمونهای ضریب همبستگی پیرسون و تی مستقل استفاده گردید؛ تحلیلها با استفاده از نرمافزار SPSS25 و AMOS26 انجام شد.
یافتهها: در بررسی روایی پرسشنامه گویه هفتم، طبق نظر اساتید، فاقد روایی محتوایی (16/0cvr=) بود؛ چهار مؤلفه فاصله اجتماعی، مطلوبیت اجتماعی، اطلاعات اجتماعی و اضطراب اجتماعی در تحلیل عامل اکتشافی استخراج شدند که با هم 99/57 درصد واریانس پرسشنامه را تبیین میکردند؛ نتایج حاصل از تحلیل عاملی تأییدی مدل 4 عاملی را، بعد از فرآیندهای آرایشی و پیرایشی، تأیید کرد (26/85=χ2 09/0=p؛ 93/0=IFI، 93/0=CFI، 05/0=RMSEA)، ضریب آلفای کرونباخ و ضریب همبستگی درون خوشهٔ (ICC=intraclass correlation coefficient ) برای پرسشنامه نهایی برابر 80/0 شدند؛ همبستگی همه گویهها با نمره کل پرسشنامه مثبت و معنیدار بود و مقادیر از 49/0 تا 65/0 متغیر بودند. میانگین (انحراف معیار) سن افراد موردمطالعه 07/24(27/6) سال است.
نتیجهگیری: پرسشنامه 14 گویه ای اثرات اجتماعی کووید- 19 در دانشجویان از روایی و پایایی قابلقبولی برخوردار است. مطالعات بیشتر در سایر جمعیتها پیشنهاد میشود.
حمید توکلی قوچانی، افشین دلشاد، حمیدرضا شرکا، حسین لشکردوست، علیرضا افشاری صفوی، جمیله رحیمی،
دوره 16، شماره 5 - ( ویژه نامه دوره 16 1399 )
چکیده
مقدمه و اهداف: پاندمی بیماری کووید-19 تبدیل به یک مشکل سلامتی و اقتصادی-اجتماعی بزرگی شده است. مطالعه حاضر باهدف ویژگیهای بالینی و رفتارهای بهداشتی مرتبط با ابتلا به بیماری کروناویروس جدید (COVID-19) در مراجعهکنندگان مراکز منتخب کووید-19 تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی خراسان شمالی انجامشده است.
روش کار: مطالعه مقطعی حاضر از ابتدای شهریورماه تا نیمه اول مهرماه سال 99 در 350 نفر از افراد مراجعهکننده به 8 مرکز خدمات جامع سلامت منتخب کووید-19 استان خراسان شمالی به روش طبقهای تصادفی سیستماتیک انجامشده است. مشخصات جمعیت شناختی، بالینی و اطلاعات مرتبط با ابتلا به بیماری کووید-19 از طریق چکلیست محقق ساخته جمعآوری و در نرمافزار SPSS 24 با استفاده از آزمون کای دو و رگرسیون لجستیک تجزیهوتحلیل شدند.
یافتهها: از مجموع 350 نفر، 200 نفر (1/57%) مرد و بقیه زن بودند. نتیجه آزمایش PCR حدود 72% از افراد مثبت بود. بیشترین درصد ابتلا در افراد دارای مشاغل آزاد و راننده، افراد در سنین 30 تا 50 سال و مردان بود. بیشترین رعایت ماسک زدن، شستشوی دست و فاصله اجتماعی مربوط به کارکنان کادر بهداشت و درمان و کمترین رعایت مربوط به افراد دارای شغل آزاد، رانندگان و نظامی بود. شانس مثبت شدن آزمایش در مراجعینی که سابقه حضور در پمپبنزین را داشتند 3/2 (فاصله اطمینان 95%: 79/4- 13/1) برابر بیشتر بود.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج سن، جنسیت، شغل و سابقه حضور در مکانهای پرتردد از عوامل تعیینکننده مهم در ابتلا و رعایت پروتکلها میباشند.
ندا فرجی، نفیسه سادات علی زاده، مجید اکرمی، زاهدین خیری، حدیثه هوسمی رودسری، نرجس زارعی جلال آبادی، سمانه اکبر پور، محمد عارفی، فاطمه تقی زاده، صفیه محمد نژاد، فروغ گودرزی،
دوره 16، شماره 5 - ( ویژه نامه دوره 16 1399 )
چکیده
مقدمه و اهداف: گزارشها حاکی از آن است که مرگومیر به علت بیماری کووید-19 در سالمندان بیشتر از سایر گروههای سنی است. ازآنجاکه تاکنون، مطالعات محدودی بر روی بیماران سالمند در ایران انجامشده لذا در مطالعه حاضر سعی شده است به بررسی ویژگیهای بالینی و بقا در بیماران سالمند مبتلا به کووید-19 در بیمارستان بهارلو تهران پرداخته شود.
روش کار: این مطالعه همگروهی گذشتهنگر بر روی اطلاعات افراد سالمند مبتلا به کووید-19 بستریشده در بیمارستان بهارلو تهران انجامشده است. اطلاعات بیمارانی که در بیمارستان بستریشده بودند حداقل تا زمانی که ترخیص یا فوت شدند مورد پیگیری قرار گرفتند و درنهایت با استفاده از رگرسیون کاکس عوامل مرتبط با بقا مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت.
یافتهها: درمجموع 522 بیمار وارد مطالعه شدند که 8/53 درصد آنها مرد بودند و 101 نفر از آنها فوت شدند. میانگین سنی افراد فوتشده 3/76 سال با انحراف معیار 6/8 سال بود. شایعترین علائم بالینی بیماران در بدو بستری شدن، اختلال در تنفس (5/69درصد)، سرفه(1/61درصد) و تب(1/51 درصد) بود. نتایج رگرسیون کاکس نشان داد که به ازای افزایش یک سال سن، خطر مرگ 5درصد افزایش خواهد یافت. علاوه براین، تجویز مکمل کلسیم خطر مرگ را 35 درصد کاهش خواهد داد.
نتیجهگیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که تجویز مکمل کلسیم میتواند با افزایش بقا سالمندان و کاهش مرگ آنها در ارتباط باشد. با توجه به کمبود کلسیم در جمعیت ایرانی و از طرفی نقش محافظتی کلسیم در کووید-19، این موضوع در سالمندان بیمار حائز اهمیت است که نیاز به بررسیهای بیشتری در آینده دارد.
محسن استادقادری، احمد علی حنفی بجد، شهرزاد نعمت اللهی، کورش هلاکویی نائینی،
دوره 17، شماره 1 - ( دوره 17، شماره 1، بهار 1400 1400 )
چکیده
مقدمه و اهداف: الگوی رخداد بیماریها در جمعیتهای مختلف متفاوت است. با توجه به اینکه سامانه اطلاعات جغرافیایی میتواند تأثیر مکان را بر رخداد و چگونگی توزیع بیماری بسنجد، مطالعهای بهمنظور آنالیز فضایی سرطان کولورکتال و برخی عوامل خطر آن در ایران با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی انجام شد.
روش کار: این مطالعه توصیفی- تحلیلی با رویکرد آنالیز فضایی بوده است. دادههای این مطالعه شامل«رخداد سرطان کولورکتال» بهعنوان متغیر وابسته و سه متغیر «فعالیت جسمی»، «نمایه توده بدنی» و «سیگار کشیدن» بهعنوان متغیرهای مستقل بودند که توسط اداره سرطان مرکز مدیریت بیماریهای غیر واگیر وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و نظام مراقبت عوامل خطر بیماریهای غیر واگیر به تفکیک استان و جنس در سال 1388(آخرین گزارش) ثبت شده است. دادهها با استفاده از نرمافزار ArcGIS نسخه 10.3 و مدل آماری رگرسیون وزنی جغرافیایی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: ارتباط فضایی بیماری با متغیرهای فعالیت بدنی، نمایه توده بدنی و سیگار کشیدن با استفاده از مدل رگرسیون وزنی جغرافیایی مورد تأیید قرار گرفت؛ که بر این اساس استانهای شمالی و مرکزی نسبت به سایر مناطق کشور بیشترین خطر ابتلا به سرطان کولورکتال را با توجه به این عوامل خطر داشتند.
نتیجهگیری: آنالیزهای فضایی به خوبی میتوانند در شناسایی سیمای بیماری و اولویتبندی مکانی عوامل مؤثر بر آن مفید واقع شوند و با برنامهریزیهای راهبردی و اقدامهای مداخلهای بیماری را کنترل کرد
زهرا نقیبی فر، حمید سوری، سودابه اسکندری، علیرضا رزاقی، سهیلا خداکریم،
دوره 17، شماره 1 - ( دوره 17، شماره 1، بهار 1400 1400 )
چکیده
مقدمه و اهداف: کیفیت زندگی یک شاخص با ارزش برای اندازهگیری وضعیت سلامت افراد محسوب میشود. این مطالعه با هدف تعیین عوامل پیشگوییکننده برکیفیت زندگی کارکنان دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی انجام شد که با مدل تحلیل مسیر اجرا شد.
روش کار: این مطالعه مقطعی روی شرکتکنندگان در مطالعه کوهورت سلامت کارکنان دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در سال 1397 انجام شد. برای جمعآوری اطلاعات از فرم اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامههای استاندارد کیفیت زندگی، سلامت عمومی، فعالیت فیزیکی و فرسودگی شغلی استفاده شد. از نرمافزارهای SPSS نسخه 24 و Amos نسخه 24 برای تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شد.
یافتهها: در مجموع 770 نفر برای مطالعه انتخاب شدند که از این تعداد 345 نفر(8/44 درصد) مرد بود. میانگین سنی و انحراف معیار شرکتکنندگان 4/8 ± 6/42 بود. تحلیل مسیر کیفیت زندگی شرکتکنندگان با مدل مناسب نشان داد شد (RMSEA= 0/014، CFI=0/999 , NFI = 0/991 , TLI = 0/994 , CMIN/DF = 1/146). علاوه بر این، سلامت عمومی (560/0) و فعالیت بدنی (078/0) با کیفیت زندگی ارتباط مستقیم و فرسودگی شغلی (178/0-) و سن (082/0-) ارتباط معکوس داشتند.
نتیجهگیری: در این مطالعه، میتوان نتیجه گرفت عواملی همچون سلامت عمومی، فعالیت بدنی و فرسودگی شغلی روی کیفیت زندگی شرکتکنندگان تأثیر دارند و توجه به عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی امری ضروری است.
علی درویشی، سارا امام قلی پور سفید دشتی، مرضیه رجبی، محمدحسین مهرالحسنی، وحید یزدی فیض آبادی،
دوره 17، شماره 1 - ( دوره 17، شماره 1، بهار 1400 1400 )
چکیده
مقدمه و اهداف: حفاظت مالی عادلانه در مقابل هزینههای سلامت از مهمترین اهداف نظامهای سلامت محسوب میشود. مطالعه حاضر با هدف بررسی مناسبترین آستانه برای سنجش رخداد مواجهه خانوارها با مخارج کمرشکن سلامت در ایران انجامشده است.
روش کار: مطالعه حاضر با استفاده از دادههای پیمایش ملی هزینه-درآمد خانوار مرکز آمار ایران سال 1396 انجام شد. با استفاده از دو روش سازمان جهانی بهداشت و بانک جهانی رخداد و شدت مواجهه خانوارها با مخارج کمرشکن سلامت در نقاط برش مختلف و برای پنجکهای اقتصادی اندازهگیری شد. مناسبترین آستانه در هر یک از روشها نیز با استفاده از برآورد سازگاری آماره کاپا تعیین شد.
یافتهها: رخداد مواجهه خانوارها با مخارج کمرشکن در آستانه مرسوم هر دو روش به ترتیب 02/3 و 51/8 درصد در خانوارهای شهری و 66/4 و 22/9 درصد در خانوارهای روستایی برآورد گردید. این مقدار به تفکیک پنجکهای دارایی نشاندهنده بیشترین رخداد مخارج کمرشکن در پنجک اول و کمترین رخداد در پنجک پنجم بود. همچنین نتایج برآورد سازگاری بر اساس آماره کاپا بهمنظور شناسایی بهترین حد آستانه محاسبه مواجهه یافتگی با مخارج کمرشکن سلامت نشان داد که آستانه 40 درصد روش سازمان جهانی بهداشت و آستانه 25 درصد در روش بانک جهانی مناسبترین حدود آستانه میباشند.
نتیجهگیری: نتایج مطالعه حاکی از مقدار نسبتاً بالای مواجهه با مخارج کمرشکن سلامت بود. همچنین رخداد مواجهه با مخارج کمرشکن سلامت در خانوارهای فقیرتر بیشتر بود و آستانههای مرسوم مناسبترین آستانه برای برآورد مخارج کمرشکن بودند.
محمد علی سلیمانی، نرگس دالوند، سیمین زرآبادیپور، زینب علیمرادی، ازکان گورگولو، نسیم بهرامی،
دوره 17، شماره 1 - ( دوره 17، شماره 1، بهار 1400 1400 )
چکیده
مقدمه و اهداف: ارزیابی دقیق افسردگی مرگ بیماران، مستلزم ابزاری اختصاصی و متناسب با فرهنگ هر جامعه است. این مطالعه با هدف ارزیابی ویژگیهای روانسنجی مقیاس افسردگی مرگ در زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شد.
روش کار: در این مطالعه روششناختی،246 نفر از بیماران مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به بیمارستان ولایت شهر قزوین، مقیاس 17 گویهای افسردگی مرگ تمپلر را تکمیل کردند. ویژگیهای روانسنجی این مقیاس با روش تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی مورد ارزیابی قرار گرفت. همچنین پایایی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، امگا و پایایی مرکب بررسی شد.
یافتهها: تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که 6 گویه در نسخه فارسی بار عاملی لازم را کسب نکردند و حذف شدند. یازده گویه باقیمانده بهصورت تکعاملی 91/66 درصد از واریانس این مفهوم را تبیین میکرد. در تحلیل عامل تأییدی، 11 گویه دارای شاخصهای برازش مناسبی بودند(χ2 = 97.664, p < .001, χ2/df = 2.504, GFI = .932, CFI = .972, IFI = .973, TLI = .961, SRMR = .030, and RMSEA = .079) ضریب آلفای کرونباخ 95/0، ضریب امگای 95/0 و ضریب پایایی مرکب 96/0 نشان دهنده پایایی قابل قبول نسخه 11 گویهای بود.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد مقیاس افسردگی مرگ با 11 گویه از روایی و پایایی مناسبی در بین مبتلایان به سرطان پستان ایرانی برخوردار بود. با توجه به پارامترهای مناسب روانسنجی، این ابزار میتواند در مطالعههای بعدی بهمنظور ارزیابی افسردگی مرگ بهکار گرفته شود.
علی رمضانخانی، فاطمه الحانی، ابوعلی ودادهیر، فاطمه محمدخواه،
دوره 17، شماره 1 - ( دوره 17، شماره 1، بهار 1400 1400 )
چکیده
مقدمه و اهداف: خشونت یکی از مبحثهای بسیار مهم در بهداشت عمومی است که افراد را در سراسر دوره زندگی تحت تأثیر قرار میدهد این مطالعه کیفی با هدف تبیین پیامدهای خشونت نوجوانان دانشآموز انجام شد.
روش کار: این مطالعه بخشی از یک مطالعه متوالی کیفی اکتشافی است که در سال 2017 میلادی در شهر رودسر انجام شد. این مطالعه با روش تحلیل محتوای کیفی مرسوم انجام شد. دادهها از طریق 50 مصاحبه عمیق فردی با نمونهگیری هدفمند جمعآوری شد. تجزیه و تحلیل دادهها به روش لاندمن و گرانهیم انجام گرفت.
یافتهها: تجزیه و تحلیل دادهها در فاز نخست پژوهش منجر به استحصال 98 کد اولیه، 2 طبقه فرعی و 1طبقه اصلی شد. در پایان این مرحله پیامدهای خشونت نوجوانان با توجه به یافتههای استخراج شده بهصورت «پیامدهای آسیبزای خشونت مفهومی ذهنی، پویا و چند بعدی است. پیامدهای آسیبزای خشونت به تغییراتی که پس از رخداد خشونت در درون خود فرد یا اطرافیان رخ میدهد؛ اشاره میکند که به دودسته پیامدهای درونفردی و برونفردی خشونت تقسیم میگردد» تعریف شد.
نتیجهگیری: این مطالعه ابعاد تازه و متفاوتی از مفهوم پیامدهای آسیبزای خشونت بهویژه در دختران دانشآموز را آشکار ساخت؛ این تعریف مبتنی بر بستر و فرهنگ ایرانی است. دستیابی به پیشگیری از خشونت نیازمند توجه به این ابعاد در سطوح مختلف درونفردی و برونفردی است.
کورش هلاکویی نائینی، محمد علی منصورنیا، شادی نادریان، رضا بیرانوند، محمد بیدخوری، خدیجه ماجانی، شهرزاد نعمت اللهی،
دوره 17، شماره 2 - ( دوره 17، شماره 2، تابستان 1400 1400 )
چکیده
مقدمه و اهداف: مشکلات سلامت روان در دوران بارداری از مهمترین علت های منجر به افزایش بار بیماریهابخصوص در گروه های ضعیف اقتصادی-اجتماعی در جامعه هستند. هدف از این مطالعه برآورد خطر وزن کم هنگام تولد در ارتباط با سلامت روان مادر شامل اختلالهای اضطراب، افسردگی و استرس بود.
روش کار: این مطالعه برروی دادههای 398 نفر عضو کوهورت بارداری بندرعباس (BAPC) طی سالهای 2017-2020 اجرا شد. افسردگی، اضطراب و استرس با استفاده از پرسشنامهی 21 سؤالی DASS درهنگام بارداری و وزن کم هنگام تولد براساس کارت واکسیناسیون نوزاد سنجیده شد. تأثیر اختلالهای روانی مادر بر وزن کم هنگام تولد با استفاده از رگرسیون دوجملهای و رگرسیون پوآسون تعمیم یافته در سطح معنیداری 05/0 برآورد شد.
یافتهها: در مقایسه با مادران بدون اختلالات سلامت روان، خطر بروز وزن کم هنگام تولد در مادران مبتلا به افسردگی شدید 03/8 برابر بیشتر (فاصله اطمینان 95 درصد: 62/11-55/5)، در مادران مبتلا به استرس متوسط 06/8 برابر بیشتر (فاصله اطمینان 95 درصد: 51/11-64/5)، و در مادران مبتلا به اضطراب شدید و بسیار شدید معادل 13/3 برابر (فاصله اطمینان 95 درصد: 31/8-18/1) و 43/8 برابر (فاصله اطمینان 95 درصد: 25/12-80/5) بود.
نتیجهگیری: بین هر سه اختلال افسردگی، اضطراب و استرس در ردههای متوسط، شدید و بسیار شدید با وزن کم هنگام تولد ارتباط آماری معنیداری وجود دارد. پیشنهاد میشود اقدامهایی مانند خدمات غربالگری بهداشت روان هنگام بارداری، و طراحی و اجرای برنامههای آموزشی و مشاورهای برای مادران باردار و خانواده آنها بالاخص همسران در راستای بهبود روابط زناشویی طی بارداری انجام شود.
محمد علی دریک، محمد کاکاوند، شهرام ممدوحی، مژگان نوابی، الهام گودرزی، حمید مخیری، ظاهر خزایی،
دوره 17، شماره 2 - ( دوره 17، شماره 2، تابستان 1400 1400 )
چکیده
مقدمه و اهداف: هپاتیت ویروسی از بیماریهای شایع و مهم و از آسببهای اصلی مرگومیـر و نـاتوانی در جهـان اسـت. هدف از این مطالعه، بررسی طغیان هپاتیت A در شهرستان بروجرد در سال 1398 بود.
روش کار: این مطالعه در قالب یک مطالعه مورد- شاهدی به منظور بررسی طغیان هپاتیت A در سال 1398 در شهرستان بروجرد،
( روستای جوجه حیدر) صورت گرفت. در این مطالعه 50 نفر فرد مبتلا به هپاتیت A به عنوان مورد وارد مطالعه شدند به ازای هر مورد بیمار، دو مورد شاهد از روستای همجوار که فاقد بیماری بودند؛ انتخاب شدند. اطلاعات از طریق پرسشنامه دموگرافیک و یافتههای آزمایشهای انجام شده جمعآوری شد. برای بررسی ارتباط بیماری با عوامل خطر از نسبت شانس و فاصله اطمینان 95% استفاده شد.
یافتهها: در این مطالعه نسبت شانس برای عوامل خطر شستن میوه و سبزی با آبی غیر از آب لولهکشی (نسبت شانس= 2/3)، شستن ظروف با آبی غیر از آب لولهکشی (نسبت شانس= 7/3)، توالت غیر بهداشتی (نسبت شانس= 3/8)، استفاده از آب غیرلولهکشی در مواقع قطع آب لولهکشی (نسبت شانس= 4/4)، عدم اطلاع از بیماری و راههای انتقال (نسبت شانس= 8/4) و فاصله چاه آب از چاه فاضلاب کمتر از 15 متر (نسبت شانس= 1/4) ارتباط آماری معنیداری را نشان دادند.
نتیجهگیری: با افزایش آگاهی افراد و بهبود وضعیت بهداشت محیط و فاضلاب روستایی میتوان از رخداد طغیانهای مشابه در این منطقه و مناطق مشابه پیشگیری کرد.
سارا نجیبی، شاداب شاه علی، خدیجه حکمت، بهمن چراغیان،
دوره 17، شماره 2 - ( دوره 17، شماره 2، تابستان 1400 1400 )
چکیده
مقدمه و اهداف: سلامت رشد کودک از مسألههای تأثیرگذار بر سلامت جامعه است. نظر به اهمیت نقش مادران شاغل در خانواده و جامعهای سالم، این مطالعه با هدف بررسی ارتباط وضعیت اشتغال مادران با شاخصهای رشد شیرخواران 12-9 ماهه اهواز طراحی و اجرا شد.
روش کار: این مطالعه کوهورت آیندهنگر روی 345 نفر از شیرخواران 12-9 ماهه دارای مادر شاغل و خانهدار که به مراکز بهداشتی اهواز مراجعه کرده بودند؛ انجام شد. نمونهگیری به روش غیراحتمالی سهمیهای و ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه پژوهشگرساخته بود. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 22، آزمونهای مربع کای، آنالیز واریانس تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: در گروه مادران شاغل تماموقت، 2/54 درصد شیرخواران رشد مطلوب وزنی و 8/45 درصد رشد نامطلوب، در گروه پارهوقت، 6/69 درصد شیرخواران رشد مطلوب وزنی و 4/30 درصد رشد نامطلوب و در گروه خانهدار 7/68 درصد شیرخواران رشد مطلوب وزنی و 3/31 درصد رشد نامطلوب داشتند. وزن شیرخواران در گروه تماموقت با پارهوقت (01/0 P=) و تماموقت با خانهدار (04/0 P=) تفاوت معنیدار داشت، اما در گروه پارهوقت و خانهدار (87/0P=) تفاوت معنیدار یافت نشد. بین شغل مادران و وضعیت رشد قدی (11/0P=) و رشد دورسر شیرخواران رابطه معنیدار یافت نشد (08/0P=).
نتیجهگیری: رشد شیرخواران درگروه شغلی تماموقت از سطح پایینی برخوردار است، پیشنهاد میشود از ساعات کاری مادران شاغل تماموقت تا زمانی که کودک شیرخوار دارند، کاسته شود.
زهرا جعفری، زهرا عبدالهی نیا، هاجر قاسمی، علی اسماعیل پور، سعیده محمود زاده، علی بهاء الدینی، سید وحید احمدی طباطبایی، نجمه صفا، حمیدرضا توحیدی نیک، علی اکبر حقدوست، علی شریفی، وحید یزدی فیض آبادی، حمید شریفی،
دوره 17، شماره 2 - ( دوره 17، شماره 2، تابستان 1400 1400 )
چکیده
مقدمه و اهداف: بهرهمندی پایین از خدمات بهداشتی یکی از تعیینکنندههای اصلی عدم دستیابی به شاخصهای مطلوب سلامت در مناطق شهری است. این مطالعه با هدف بررسی موانع و عوامل تسهیلکننده دریافت خدمات بهداشتی از مراکز و پایگاههای خدمات جامع سلامت در شهر کرمان صورت گرفت.
روش کار: مطالعه حاضر یک مطالعه کیفی با رویکرد تحلیلمحتوا بود، که در سال 1398 انجام شد. پس از انتخاب مراکز بهداشتی دارای تجربه بهرهمندی از خدمات مطلوب یا پایین، نمونهگیری هدفمند تا اشباع اطلاعاتی ادامه یافت. درمجموع با 78 نفر از ارائهدهندگان خدمت، دریافتکنندگان خدمت و عدم دریافتکنندگان خدمت که در سامانه سیب مراکز بهداشتی ثبتشده بودند، مصاحبه نیمهساختارمند و چهرهبهچهره صورت گرفت. تمامی مصاحبهها یادداشت و کدگذاری بهصورت دستی انجام شد و با روش تحلیل محتوای جهتدار بررسی و مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت.
یافتهها: در خصوص عوامل تسهیلکننده مراجعه، به خدمات ضروری کودکان و مادران، خدمات رایگان و برخورد ارائهدهندگان خدمت اشاره شد. درحالیکه عوامل مسافتی و فیزیکی، وضعیتآگاهی از انواع خدمات، ترجیح مراکز خصوصی، دسترسی زمانی، دیدگاه مراجعهکنندگان نسبت به مراجعه منظم به مراکز، آدرسها و شماره تلفنهای ثبتشده در سیستم، وضعیت پاسخگویی به نیازهای بهداشتی، ترس از افشای بیماری، کمبود نیروی انسانی مراکز و برخورد ارائهدهندگان خدمت از موانع مراجعه افراد به مراکز بود.
نتیجهگیری: طبق نتایج این مطالعه فهم دقیق دیدگاهها و درک مردم تحت پوشش میتواند به برنامهریزان و سیاستگذاران ملی و محلی کمک نماید تا راهبردهای لازم را برای افزایش بهرهمندی از خدمات بهداشتی در مراکز خدمات جامع سلامت شهری طراحی نمایند.
محبوبه شالی، اعظم قربانی، پگاه مطوری پور، احسان صالحی مورکانی، محمد صالح پور عمران، علیرضا نیکبخت نصر آبادی،
دوره 17، شماره 2 - ( دوره 17، شماره 2، تابستان 1400 1400 )
چکیده
مقدمه و اهداف: بهکارگیری روشهای سازگاری مناسب برای کاهش اثرات مخرب جسمانی و روانی تنش در زمان پاندمی ضروری بهنظر میرسد. این مطالعه با هدف تبیین تجربیات پرستاران از روشهای سازگاری با تنش در طی پاندمی کووید- 19 انجام شد.
روش کار: این مطالعه مبتنی بر رویکرد کیفی و از نوع پدیدارشناسی تفسیری است. در این پژوهش با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند،پرستاران شاغل در بیمارستانهای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران، از طریق مصاحبههای عمیق، فردی و نیمهساختاریافته، تجربههای خود را به اشتراک گذاشتند. متن مصاحبههای ضبط شده پس از مکتوبسازی، بر اساس رویکرد دیکلمن و با نرمافزار MAXQDA 12 تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: مشارکتکنندگان شامل 9 نفر پرستار (6 زن و 3 مرد) با میانگین±انحراف معیار سنی3/5 ± 45 سال بودند. نتایج آنالیز دادهها، بهصورت 4 طبقه اصلی و 15 زیر طبقه، تعیین و براساس ماهیت، بهصـورت مفهـومی نامگذاری گردید. طبقههای اصلی پژوهش در 4 طبقـه اصلی خودحمایتی، در پناه خانواده، چتر حمایتی بیمارستان و حمایت جامعه در دو سوی بینهایت جای گرفتند.
نتیجهگیری: شرکتکنندگان برای مقابله با استرس و اضطراب، راهکارهای مختلف مقابلهای را تمرین و تجربه کردند. در کنار مکانیسمهای فردی، پرستاران از منابع حمایتی دیگری چون خانواده و محیط کار و اجتماع نیز مدد جستهاند. با توجه بهتجربههای پرستاران مشارکتکننده در پژوهش، آموزش روشهای سازگاری با تنشها به کارکنان بهویژه در زمان بحرانهایی همانند پاندمی کووید- 19 توصیه میشود.
سید احمد هاشمی، کورش هلاکویی نائینی، محمد علی منصورنیا، رحیم اکرمی، مهین نوملی، طناز ولدبیگی، والیه منتی، حسینعلی آدینه، محمدرضا تقوی، مجید غفوری، سالار پوربرات، امین حسین زاده، مهدی فرح دل، محمدرضا آرمات، مهدی حارث آبادی،
دوره 17، شماره 3 - ( دوره 17، شماره 3، پاییز 1400 1400 )
چکیده
مقدمه و اهداف: کووید-19 یک بیماری جدید است و در مورد عوامل خطر بیماری، اطلاعات محدودی در دسترس است. هدف، این مطالعه تعیین عوامل خطر مرگومیر در بیماران مبتلا به کووید-19 در شمال شرق ایران بوده است.
روش کار: در این مطالعه مورد شاهدی، بیماران از هر دو جنس و مبتلا به کووید-19 با تشخیص قطعی کووید-19 که طی مدت مطالعه فوت شدند، بهعنوان گروه مورد و بیمارانی که با حال عمومی خوب آماده ترخیص بودند، بهعنوان گروه شاهد مطالعه شدند. تجزیهوتحلیل داده با نرمافزار STATA نسخه 14 و آمارههای توصیفی و آزمونهای آماری رگرسیون لجستیک تک متغیره و چندگانه انجام شد.
یافتهها: 611 بیمار شامل 27 درصد موردها و 73 درصد شاهدها بودند. آنالیزها نشان داد که سن بالاتر از 80 سال نسبت به سن 50 تا 60 سال شانس مرگ 8/2 برابر بود. همچنین داشتن سن پایینتر از 40 سال حدوداً 85 درصد شانس مرگ از این بیماری را کاهش میداد. زندگی در روستا شانس مرگ را 2/2 برابر مینماید. علائم بیماری سرفه، ضعف عمومی، درد بدن و تهوع و استفراغ شانس زنده ماندن را بیشتر میکرد.
نتیجهگیری: شانس مرگ بیماران پیر مبتلا به کووید-19 بیشتر است، همچنین زندگی در مناطق روستایی باعث افزایش دو برابری مرگ میشود. اگرچه علائم سرفه و خستگی با کاهش مرگ در بیماران موردمطالعه همراه است ولی برای قضاوت صحیح درباره آنها لازم است تا سایر عوامل پنهان بررسی نشده را نیز در نظر گرفت.
یحیی سلیمی، محمدعلی منصورنیا، ابراهیم عبداله پور، سحرناز نجات،
دوره 17، شماره 3 - ( دوره 17، شماره 3، پاییز 1400 1400 )
چکیده
مقدمه و اهداف: مطالعه حاضر با هدف برآورد شیوع عمری سقط (عمدی و غیرعمدی) در یک نمونهی تصادفی از زنان 15 تا 50 ساله تهران و شناسایی برخی از عوامل مرتبط با آن اجراشده است.
روش کار: این مطالعه از دادههای کنترلهای یک مطالعه مورد-شاهد مبتنی بر جمعیت که در سال 1393 در تهران به انجام رسیده بود، استفاده کرده است. دادههای 544 نفر از زنان 15-50 ساله ساکن مناطق شهرداری تهران که بهطور تصادفی انتخابشده بودند، در این مطالعه وارد شدند. برای بررسی عوامل مرتبط با سقط و برآورد نسبت شانسهای تطبیق شده و فاصله اطمینان 95 درصد آنها از رگرسیون لجستیک چندگانه استفاده شد.
یافتهها: در کل 102 نفر 8/18% (فاصله اطمینان 95%: 8/15%- 4/22%) از زنان سابقه ی سقط در طول زندگی را گزارش کردند. در مدل رگرسیون لجستیک، مجرد بودن با نسبت شانس=46/3 (فاصله اطمینان 95%: 42/1- 47/8) و افزایش سن با نسبت شانس= 07/1 (فاصله اطمینان 95%: 04/1- 11/1) شانس داشتن سابقه سقط را افزایش دادند. این درحالیست که داشتن فرزند با نسبت شانس=27/0 (فاصله اطمینان 95%:11/0- 65/0)، افزایش سالهای تحصیلی با نسبت شانس=89/0 (فاصله اطمینان 95%: 82/0-96/0)، و اعتقادات مذهبی بالاتر با نسبت شانس=65/0 (فاصله اطمینان 95%: 45/0- 93/0) شانس داشتن سابقه سقط را در زنان مورد مطالعه کاهش دادند.
نتیجهگیری: بالا بودن شیوع عمری سقط در مطالعه حاضر و خطرات آن برای سلامت مادران، بر ضرورت نیاز به برنامههای مداخلهای آموزشی با در نظر گرفتن سطح تحصیلات و دانش مادران در کنار توجه به اعتقادات مذهبی تأکید میکند.
منوچهر کرمی، سلمان خزایی، فاطمه شهبازی، محمد میرزایی، امین بیگلرخانی، علی عطایی، سید جلال الدین بطحائی، علی ظهیری، مسعود شجاعیان، رضا زمانی، علی احسان کارشناس، فاطمه حیدری مغیث، کریستف هاملمن، رشید حیدری مقدم، ایرج خدادادی کهلان، سعید بشیریان، فریبا کرامت، سید حمید هاشمی، ابراهیم جلیلی، فرید عزیزی جلیلیان،
دوره 17، شماره 3 - ( دوره 17، شماره 3، پاییز 1400 1400 )
چکیده
مقدمه و اهداف: این مطالعه با هدف بررسی ویژگیهای اپیدمیولوژیک بیماران مبتلا به کووید-19 در استان همدان انجام شد..
روش کار: در این مطالعه توصیفی– مقطعی اطلاعات دموگرافیک و اپیدمیولوژیک تمامی افرادی که از تاریخ 30/11/1398 تا 01/10/1399 با تشخیص کووید-19 به بیمارستآنهای استان همدان مراجعه کرده بودند؛ توسط دو چکلیست استخراج شد و با استفاده از نرمافزار Stata نسخه 14 مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت.
یافتهها: در این مطالعه 9674 بیمار کووید مثبت مورد بررسی قرار گرفتند. 11/49 درصد موارد بیماری در سالمندان بالای 60 سال اتفاق افتاده بود. درصد فراوانی نسبی ابتلا در افراد مؤنث بیشتر از افراد مذکر بود (57/51 درصد در مقابل 43/48 درصد). 05/72 درصد بیماران قطعی در شهر سکونت داشتند و 76/0 درصد آنها سابقه مسافرت به منطقههای با شیوع بالای بیماری دو هفته قبل از شروع علائم را گزارش کرده بودند. از طرفی بیشترین میزان بروز این بیماری به ازای یکصدهزار نفر جمعیت در شهرستآنهای ملایر، همدان و نهاوند و بیشترین میزان کشندگی هم بهترتیب در شهرستآنهای رزن و درگزین، تویسرکان و اسدآباد اتفاق افتاده بود. در این مطالعه، دادههای بیماران سرپایی مشکوک، محتمل و قطعی مبتلا به کووید-19 مراجعه کننده به مراکز درمانی بررسی نشده است.
نتیجهگیری: با توجه به بالا بودن میزان فوت در افراد مسن، مذکر، دارای بیماریهای زمینهای و افراد ساکن در مناطق روستایی بهکارگیری اقدامات احتیاطی و پیشگیرانه در این اقشار ضروریتر از سایرین است؛ توجه به این گروههای پرخطر در کوتاهترین زمان ممکن باعث کاهش بار ناشی از این بیماری بر افراد و همچنین نظام بهداشت و درمان خواهد شد.
منیره فقیر گنجی، علی میرزازاده، حدیث رستاد، سحرناز نجات، آفرین رحیمی موقر، کامران یزدانی،
دوره 17، شماره 3 - ( دوره 17، شماره 3، پاییز 1400 1400 )
چکیده
مقدمه و اهداف: این مطالعه کیفی با هدف شناسایی سببهای عدم استفاده از کاندوم توسط مصرفکنندگان تزریقی مواد در ایران انجام شد.
روش کار: از نمونهگیری هدفمند در 4 گروه شرکتکننده که شامل مصرفکنندگان تزریقی مرد (14 نفر) و مصرفکنندگان تزریقی زن (6 نفر)، ارائهدهندگان خدمت به این افراد (8 نفر) و متخصصان در زمینه HIV و اعتیاد (9 نفر) استفاده شد. دادهها طی بحث گروهی متمرکز یا مصاحبه عمیق فردی با سایر شرکتکنندگان در این مطالعه جمعآوری و با استفاده از تحلیل محتوای قراردادی دادهها تحلیل شدند.
یافتهها: میانگین سنی مصرفکنندگان تزریقی مرد 44 و مصرفکنندگان تزریقی زن 2/38 سال بود. در تجزیه و تحلیل کیفی 16 مضمون (تم) برای استفاده نکردن از کاندوم ذکر شد که در 3 دسته اصلی آگاهی (سطح پایین خطر درک شده، آموزش ناکافی و وجود باورهای غلط بین مصرفکنندگان)، دسترسی (سیاستهای جدید کنترل جمعیتی کشور، کاهش تعداد داروخانهها و مراکز کاهش آسیب، و کاهش و توقف توزیع کاندوم در زندانها)، ویژگیهای فردی و عوامل اجتماعی (فقر و بیخانمانی، افسردگی و خماری و پایین بودن سطح خود مراقبتی و عزت نفس، لذت کمتر، داشتن رابطه جنسی تحت تأثیر مواد، و انگ) قرار گرفتند.
نتیجهگیری: یافتههای بیانگر آن است که موانع مصرف کاندوم در بین مصرفکنندگان تزریقی مواد هم شامل موانع ساختاری و هم شامل موانع فردی است.
آرمین نقی پور، عباس مقیم بیگی، نسرین شیر محمدی، علیرضا سلطانیان، سلمان خزایی، شراره نیک سیر،
دوره 17، شماره 4 - ( دوره 17، شماره 4، زمستان 1400 1400 )
چکیده
مقدمه و اهداف: سرطان پستان رتبه اول بروز را میان زنان ایرانی مبتلا به سرطان دارد.
روش کار: پژوهش حاضر مطالعه توصیفی از نوع مقطعی و جمعیت موردمطالعه زنان مبتلا به سرطان پستان در 9 شهرستان استان همدان بود. تمام زنان مبتلا به سرطان پستان طی سال 1394-1387 وارد مطالعه شدند. ثبت سرطان پستان بر مبنای روش پاتولوژی است که اطلاعات مربوطه از مرکز بهداشت استان همدان جمعآوری شد. نمونههای موردبررسی به چهار گروه به تفکیک سن (50<و50>) و موقعیت مکانی (شهر،روستا) تقسیم شدند. رسم نقشه مناطق پرخطر در استان همدان از GeoBUGS و بر اساس برآورد خطر نسبی تعدیلشده(RR*) در نرمافزار OpenBUGS v 3.2.3 استفاده شد. همگرایی زنجیرههای تولیدشده برای توزیع-های پسین از برنامه Coda تحت نرمافزارR v 4.0.2 از آزمون دوربین-رافسون انجام شد.
یافتهها: در مطالعه حاضر 1316 زن مبتلا به سرطان پستان موردبررسی قرار گرفت. میانگین سن زنان 98/12±38/50 سال بود. نتایج مطالعه نشان داد که بیشترین بروز سرطان پستان برای زنان شهری بیشتر از 50 سال مربوط به شهرستان اسدآباد 1.32, CI%95=(0.99,1.79))=RR*)، و کمتر از 50 سال مربوط به شهرستانهای تویسرکان (1.09, CI%95=(1.08,1.38)=RR*) و شهرستان رزن(1.09, CI%95=(0.85,1.40)=RR*) بود. همچنین زنان روستایی بیشتر از 50 سال شهرستان رزن 1.18, CI%95=(0.82,1.73)=RR*) و کمتر از 50 سال شهرستان ملایر (1.08, CI%95=(0.81,1.45)=RR*) بیشترین بروز سرطان پستان داشتند.
نتیجهگیری: توزیع سرطان پستان در سنین مختلف و در سطح شهرستانهای استان همدان متفاوت است. شهرستان اسدآباد تویسرکان، رزن و ملایر جزء مناطق پرخطر سرطان پستان در استان همدان است.
علی حسین زاده، محمدرضا بانشی، بهناز صدیقی، جمشید کرمانچی، علی اکبر حقدوست،
دوره 18، شماره 1 - ( دوره 18، شماره 1، بهار 1401 1401 )
چکیده
مقدمه و اهداف: دمانس یک بیماری مزمن سیستم عصبی مرکزی است که بار مالی و اجتماعی زیادی بر سیستم خدمات بهداشتی-درمانی وارد میکند. آگاهی از شیوع بیماری دمانس برای برنامهریزی بهداشتی و اطمینان از این که خدمات کافی برای افراد مبتلا به این بیماری وجود دارد یا خیر ضروری است. با توجه به این که شیوع و تغییرات جغرافیایی این بیماری در ایران به خوبی شناخته نشده است. هدف مطالعه حاضر برآورد شیوع و تعیین توزیع جغرافیایی این بیماری در ایران میباشد.
روش کار: در این مطالعه شیوع دمانس در هر استان به صورت غیر مستقیم، و با استفاد از بسامد داروهای تخصصی تجویز شده در طول یکسال با هر دو نام تجاری و ژنریک برآورد شد. سپس از نقشههای طیف رنگ برای نمایش تغییرات جغرافیایی دمانس در سطح استانی استفاده گردید. در نهایت، از آزمونهای جغرافیایی Moran I و Getis-Ord Gi (Gi) به ترتیب برای بررسی خود همبستگی فضایی و تغییرپذیری جغرافیایی شیوع دمانس در سطح معنیداری 0/05 استفاده شد..
یافتهها: در مطالعه حاضر میزان شیوع کلی دمانس در جمعیت عمومی و جمعیت بالای 60 سال در ایران به ترتیب برابر با 49/6 و 508/9 در 100000 نفر بود. در جمعیت عمومی پائینترین میزان شیوع دمانس در استان هرمزگان (9/4 در 100000 نفر) و بالاترین میزان شیوع آن در استان آذربایجان شرقی (96/4 در 100000 نفر) مشاهده شد. در جمعیت بالای 60 سال نیز پائینترین میزان شیوع در استان هرمزگان (141/5 در 100000 نفر) و بالاترین میزان شیوع در استان آذربایجانشرقی (862/5 در 100000 نفر) مشاهده شد. براساس آزمونهای Moran I و Getis-Ord Gi (Gi) خودهمبستگی فضایی و تغییرپذیری جغرافیایی شیوع دمانس معنیدار نبود.
نتیجهگیری: شیوع بیماری دمانس در جمعیت بالای 60 سال ایران نسبت به کشورهای غربی پائینتر است، اما شیوع این بیماری کم و بیش با میزان شیوع دمانس در کشورهای در حال توسعه قابل مقایسه هست. اگر چه باید توجه داشته باشیم که در بعضی از استانهای برخوردار ایران شیوع دمانس بالا و شبیه کشورهای توسعه یافته میباشد.
الهه امیری، علی احمد رفیعی راد، نسرین رفیعی صدر، حمید شریفی،
دوره 18، شماره 1 - ( دوره 18، شماره 1، بهار 1401 1401 )
چکیده
مقدمه و اهداف: گرچه اتخاذ سبک زندگی سلامت محور لازمه تداوم مطلوب زندگی برای همه افراد است ولی چنین رویهای برای افراد دارای بیماریهای مزمن مانند اچآیوی/ایدز به دلیل شکنندگی وضعیت آنها ضرورت بیشتری دارد. وابسته به چنین فهمی مطالعه حاضر به بررسی سبک زندگی زنان مبتلا به اچآیوی/ایدز در شهر کرمان پرداخته است.
روش کار: روش کار مطالعه حاضر به صورت پیمایش پرسشنامهای با استفاده از پرسشنامه استاندارد شده سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت انجام گرفت. پرسشنامه مذکور مشتمل بر شش بعد مسئولیت پذیری، رشد معنوی، ورزش، تغذیه، روابط بین فردی و مدیریت استرس میباشد. جامعه آماری پژوهش زنان مبتلا به اچآیوی/ایدز باشگاه مثبت شهر کرمان در سال ۱۳۹۸ به تعداد 69 نفر بوده است و ۳۵ نفر آنها که شرایط مصاحبه را داشته به این مطالعه وارد شدند.
یافتهها: از میان نمونه مورد مطالعه، 37/14 درصد سبک زندگی سلامت مثبت و 62/86 درصد سبک زندگی سلامت منفی بودهاند. مبتنی بر نتایج به دست آمده، تفاوت میانگین نمرات سبک زندگی زنان مورد مطالعه تنها بر حسب دو متغیر میزان درآمد خانوار و وضعیت اشتغال (با میانگین بیشتر در سبک زندگی سلامت مثبت) از لحاظ آماری معنیدار بوده است. تفاوت آنها بر حسب سایر متغیرها (وضعیت تاهل، گروه سنی، تحصیلات و سالهای ابتلا به اچآیوی) معنیدار نبوده است.
نتیجهگیری: با توجه به تفاوت میانگین نمرات سبک زندگی بر اساس متغیرهای شغل و درآمد، تقویت وضعیت اقتصادی مبتلایان از طریق خوداشتغالی و یا حمایت مالی میتواند آنها را به سوی سبک زندگی سلامت مثبت سوق دهد. ارتقاء سبک زندگی این افراد میتواند به زندگی بهتر این افراد کمک شایان توجهی نماید.