117 نتیجه برای To
محمد حسین مهرالحسنی، بهزاد نجفی، وحید یزدی فیض آبادی، علی اکبر حقدوست، مسعود ابوالحلاج، مینا انصاری، رضا دهنویه، مریم رمضانیان، فرهاد کوهی، محمد جعفری، مرضیه لشکری،
دوره 12، شماره 0 - ( 12-1395 )
چکیده
مقدمه و اهداف: سهم پرداخت مستقیم از جیب یکی از شاخصهای کلیدی در تامین منابع مالی سلامت است که توزیع خطر و انباشت ریسک را نشان میدهد. مطالعه حاضر با هدف محاسبه کل مخارج سلامت، سرانه آن و همچنین سهم پرداخت از جیب در استانها برای سالهای 1387 تا 1393 انجام شد.
روش کار: دادههای استانی هزینههای بخش سلامت از سازمانهای عمومی و خصوصی طی سالهای 1387 تا 1393 جمعآوری شد. همچنین دادههای هزینه سلامت خانوارها از مرکزآمارایران جمعآوری شد.
نتایج: پرداخت مستقیم از جیب از حیث مقادیر مطلق ریالی روند افزایشی داشته امّا از نظر سهم از 9/51 درصد در سال 1387 به 6/40 درصد در سال 1393 رسیده است. مقادیر ریالی کل مخارج سلامت و سرانه آن در کلیه استانهای کشور افزایش یافته و حدود 5/3 برابر گردید. در تمامی سالهای مطالعه استانهای تهران و سیستان و بلوچستان به ترتیب بیشترین و کمترین سرانه کل مخارج سلامت را داشتند و این اختلاف از 12/2 در سال 1387 به 56/10 میلیون ریال در سال 1393 افزایش یافت.
نتیجه گیری: اگرچه سهم پرداخت مستقیم از جیب در تمامی استانها کاهش یافت، اما همچنان با اهداف تعیین شده در برنامههای توسعه ملی (کاهش به 30%) فاصله دارد. برای بهبود شاخصهای مورد مطالعه و کاهش نابرابریهای استانی، تمرکز بیشتر بر سازوکارهای مبتنی بر پیش پرداخت، بهبود نظام بیمهای و توزیع عادلانه منابع ملی متناسب با محرومیت منطقه و زیرساخت های آن ضروری است.
رضا گودرزی، محمد حسین مهرالحسنی، رضا دهنویه، علی درویشی،
دوره 12، شماره 0 - ( 12-1395 )
چکیده
مقدمه و اهداف: سنجش کارایی می تواند برای تمام تصمیمگیران و برنامه ریزان جهت تخصیص منابع مفید باشد. سازمان تامین اجتماعی به عنوان یک سازمان ارائه دهنده خدمات سلامت، بخشی از مراقبتهای بهداشتی و درمانی را به صورت خدمات غیر مستقیم ارائه میدهد. هدف مطالعه حاضر سنجش کارایی عملکرد مراکز استانی سازمان تامین اجتماعی در زمینه درمان غیر مستقیم میباشد.
روش کار: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی تحلیلی میباشد که بر اساس دادههای موجود مرکز آمار سازمان تامین اجتماعی مربوط به سال 1393 انجام شد. برای ارزیابی کارایی اولیه از مدل DEA-VRS و برای رویکرد ابرکارایی از مدل اندرسون پترسون استفاده شد. همچنین عوامل موثر بر کارایی نیز با استفاده از رگرسیون چند متغیره مورد بررسی قرار گرفت.
نتایج: نتایج تحلیل کارایی اولیه نشان داد که 61 درصد از واحدهای استانی تامین اجتماعی کارایی حداکثر دارند. همچنین میانگین کارایی 94/0 برآورد شد. پس از تحلیل ابرکارایی مشخص شد که واحدهای استانی مرکزی و کرمان به ترتیب کاراترین و ناکاراترین واحدها میباشند. همچنین هیچکدام از متغیرهای محیطی در نظر گرفته شده بر روی کارایی تاثیر معنادار نداشتند.
نتیجهگیری: ارزیابی عملکرد واحدهای استانی نشان دهنده وضعیت مطلوب کارایی فنی در بخش درمان غیر مستقیم میباشد. در رابطه با واحدهای ناکارا کارایی مقیاسی در مقایسه با کارایی مدیریتی سهم بالاتری در عدم کارایی این واحدها دارد که با توجه به این موضوع و همچنین اصلاع شیوه های مدیریتی در بهرهگیری مطلوب از امکانات و عوامل موجود می توان به سطح کارایی بهینه دست یافت.
وحید منتظری، فرناز جعفرپور صادقی، سونیا حسین پور ارجمند، حمیدرضا میرزایی، اسماعیل اکبری، مهناز احسانی، سمیه اکبری، ناهید اسدی، مهسا محمودی نژاد، الهام میر طاهری، زهره صناعت، سعید پیروز پناه،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1395 )
چکیده
مقدمه و اهداف: فاکتورهای مرتبط با دورهی باروری زنان در ارتباط با کارسینوژنز بدخیمی پستان هستند. این مطالعه مورد-شاهدی به بررسی ارتباط فاکتورهای مرتبط با دورهی باروری با خطر ابتلا به سرطان پستان در زنان تهران و شمال غرب ایران انجام می پردازد.
روش کار: این مطالعه مورد-شاهد مبتنی بر بیمارستان، شامل432 فرد مبتلا به سرطان پستان تأیید شده از نظر هیستوپاتولوژی و 543 فرد سالم بدون سابقه بدخیمی و همسانسازی شده از لحاظ سن (5 ± سال) و محلزندگی از بیمارستانهای آموزشی و درمانی وابسته به دانشگاههای علوم پزشکی شهید بهشتی و تبریز بین سالهای 92-1386 انتخاب شدند.
نتایج: فراوانی بارداری و شیردهی نیز در گروه مورد بیشتر از گروه شاهد بود (01/0>P). طول مدت شیردهی در گروه شاهد (4/8±0/18 ماه) طولانیتر از گروه مورد (1/9±0/16 ماه) بود (001/0>P). بیشتر افراد گروه بیماران در مقایسه با گروه شاهد در سن یائسگی بالاتر از 48 سال قرار داشتند و شانس ابتلا به سرطان پستان در این گروه سنی 87/3 (فاصله اطمینان 95 درصد: 10/5-94/2) در مقایسه با گروه شاهد برآورد شد. مدت شیردهی در طول 24-14 ماه در دورهی باروری زنان سنین بالای 48سال با نسبت شانس 52/0 (فاصله اطمینان 95 درصد: 86/0-32/0) با خطر ابتلا به سرطان پستان ارتباط داشت.
نتیجهگیری: دفعات بیشتر بارداری، شیردهی و سنین بالا در نخستین بارداری با افزایش خطر سرطان پستان همراه بود، اما بالا بودن سنین بلوغ و یائسگی و طول مدت شیردهی با کاهش خطر سرطان پستان همبستگی داشت. افزایش طول مدت شیردهی با کاهش خطر پیدایش سرطان پستان بهویژه در سنین بالای 48سال ارتباط داشت.
کورش اعتماد، علیرضا حیدری، کاظم ندافی، محمد حسین پناهی، الهام احمد نژاد، شیدا ملک افضلی، مهدی نجمی، اسماعیل ایدنی، همایون امیری، زهرا خرمی، نرگس رجایی بهبهانی، فرشته داودی، سمیرا طراوت بخش، اعظم ملکی فر، معصومه نجاتی فر، منصوره لطفی،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1395 )
چکیده
مقدمه و اهداف: شهر اهواز به یکی از آلودهترین شهرهای دنیا بدل شده است. فقط در 11 آبان ماه سال 1392 بیش از یک هزار شهروند در استان خوزستان به ویژه در اهواز با علائم شدید تنگی نفس، سرفه، خس خس سینه و فشار خون بالا به مراکز درمانی مراجعه کردند و در یک هفته بیش از 7 هزار بار مراجعه با این سندرم ثبت شد. این مطالعه جهت تعیین شواهدی بر تأیید اپیدمی بحران سندرم حاد تنفسی در ساکنان شهر اهواز در آبان 1392 انجام شد.
روش کار: در این مطالعه مقطعی و توصیفی، ابتدا دادههای مربوط به میزان مصرف داروهای کنترل کننده حملات حاد تنفسی، در آبان سال87 الی 92 در اهواز بررسی گردید. سپس مطالعهای توصیفی با جامعه آماری از اقشار مختلف جمعیت عمومی انجام شد، که از نمونهگیری مبتنی بر هدف با حجم نمونه 120 نفری استفاده شد. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامه محقق ساخته بود. دادههای جمعآوری شده با استفاده از نرمافزار SPSSنسخه 18 آنالیز شد.
نتایج: میزان مصرف داروهای تنفسی از آبان سال1387 افزایش یافته و در آبان سال 1392 به طور قابل ملاحظهای بیش از روزهای دیگر سال است. در مطالعه جمعیت عمومی، 93درصد اذعان داشتند که اتفاق مشابه را قبلاً ندیدهاند و 5/92درصد عنوان نمودند که اتفاق مشابه را قبلاً نشنیدهاند.
نتیجهگیری: با توجه به افزایش قابل ملاحظه داروهای تنفسی در آبان 1392 و غیر منتظره بودن رخداد نسبت به سالهای گذشته وقوع اپیدمی محرز به نظر میرسد.
فهیمه باقری امیری، علیرضا باهنر، احسان مصطفوی، محمد علی منصورنیا، ناصر رسولی بیرامی، محمد حسین فلاح مهر آبادی، دراب عبداللهی، محمد رضا شعله پاش،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1395 )
چکیده
مقدمه و اهداف: تب برفکی، یکی از مهمترین بیماریهای واگیر دامی است. هدف از این مطالعه، بررسی عوامل تعیین کننده مرتبط با رخداد این بیماری در سطح گاوداری در کشور میباشد.
روش کار: در این مطالعه از طرح مورد شاهدی استفاده شد. موردها شامل گاوداریهایی بودند که بیماری جدید در آنها رخ داده و شاهدها گاوداریهایی بودند که در 6 ماه گذشته، سابقهی رخداد بالینی تب برفکی نداشتهاند. عوامل تعیین کننده بیماری با استفاده از پرسشنامه جمعآوری شد. تجزیه و تحلیل دادهها با آزمون رگرسیون لجستیک و استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 16 انجام گرفت.
نتایج: از بین متغیرهای بررسی شده، خرید دام جدید با نسبت شانس 69/14 (فاصله اطمینان 95 درصد: 36/50-29/4) و عبور دام عشایر با نسبت شانس 32/13 (فاصله اطمینان 95 درصد: 87/101-74/1) به عنوان عامل خطر در رخداد بیماری به دست آمدند. ورود واکسیناتور به دامداری با نسبت شانس 17/0 (فاصله اطمینان 95 درصد: 63/0-05/0) و تأمین منابع دامی جدید از همان روستا/ شهری که دامداری واقع شده است با نسبت شانس 16/0 (فاصله اطمینان 95 درصد: 58/0-04/0) به عنوان فاکتور دارای اثر محافظتی محسوب شدند.
نتیجهگیری: با توجه به نقش ورود دام زنده آلوده در گسترش بیماری در کشور، نتیجه گیری می شود که رعایت اصول امنیت زیستی از جمله قرنطینه دامهای خریداری شده جدید، اطلاع رسانی و آموزش کافی دامداران در عدم خرید دام جدید در زمانهای طغیان بیماری از مناطق آلوده نقش مهمی در کنترل بیماری خواهند داشت.
سعید بکایی، فرشته انصاری، سید مصطفی پیغمبری، محمود محمودی، محمد حسین فلاح مهر آبادی، فرشاد زین العابدین طهرانی، ابوالفضل رجب، سید علی غفوری، سید محمد مهدی طباطبایی، مریم شعبانی،
دوره 12، شماره 2 - ( 5-1395 )
چکیده
مقدمه و اهداف: آلودگی به سالمونلا در مزارع مرغ مادر گوشتی از نظر گسترش آلودگی در ادامه زنجیره تولید گوشت مرغ اهمیت زیادی دارد. هدف از این مطالعه تعیین شیوع آلودگی به سالمونلا در مزارع مرغ مادر گوشتی کشور و همچنین تعیین رابطه عوامل مدیریتی با آلودگی به سالمونلا در این مزارع بوده است.
روش کار: این مطالعه مقطعی در سال 1392 و در 23 استان کشور انجام شد. در این پژوهش از 139 مزرعه مرغ مادر گوشتی کشور نمونه مدفوع اخذ گردید و آزمونهای باکتریشناسی استاندارد برای جداسازی سالمونلا روی این نمونهها انجام گرفت. گروه سرمی نمونههایی که از نظر کشت مثبت بودند با استفاده از آزمونهای سرمی مشخص شدند. اطلاعات مرغداریهای نمونهبرداری شده از سیستم GIS استخراج شدند و از این اطلاعات بهمنظور تحلیل عوامل خطر استفاده گردید.
نتایج: از 139 مزرعه نمونهبرداری شده 11 مزرعه (9/7 درصد) به باکتری سالمونلا آلوده بودند و بیشترین تعداد موارد آلوده مربوط به استانهای تهران و فارس بود. نتایج تحلیل آماری نشان داد بالا رفتن سن گلّه (019/0= P) و بالا بودن تعداد سالنهای مرغداری (037/0= P) عوامل خطر مهمی برای آلودگی به سالمونلا در مزارع مرغ مادر گوشتی کشور هستند.
نتیجهگیری: شیوع آلودگی به سالمونلا در مزارع مرغ مادر کشور نسبتاً بالا است و لازم است برنامه مناسبی برای کنترل آلودگی به سالمونلا در مزارع مرغ مادر کشور تنظیم شود. نمونهگیریهای منظّم برای شناسایی زودهنگام گلّههای آلوده اهمیت زیادی در این رابطه دارد و توصیه میشود نمونهگیری در مزارع مرغ مادر با سنین بالاتر در اولویت قرار گیرد.
فرید زایری، سید حسین سید آقا، هاله آقا مولایی، فرزانه برومند، پروین یاوری،
دوره 12، شماره 2 - ( 5-1395 )
چکیده
مقدمه و اهداف: سرطان پستان یکی از رایجترین بدخیمیهای زنان است که بعد از سرطان ریه بیشترین میزان مرگ را به خود اختصاص داده است. هدف این مطالعه، مقایسه دو مدل رگرسیون لجستیک و درخت ردهبندی در تعیین عوامل مؤثر و پیشبینی ابتلا به سرطان پستان است.
روش کار: دادههای مورداستفاده برگرفته از یک مطالعه مورد- شاهدی است که بر پایه اطلاعات بیمارستانی از 303 بیمار مبتلابه سرطان پستان بهعنوان مورد و همین تعداد افراد غیرمبتلا به این سرطان بهعنوان شاهد بهدستآمده است. ابتدا 16 متغیر بهعنوان عوامل خطر بالقوه در دو مدل درخت ردهبندی و رگرسیون لجستیک وارد و نتایج حاصل با استفاده از سطح زیر منحنی مشخصه عملکرد (ROC) و مقدار حساسیت و ویژگی مقایسه شدند.
نتایج: از 16 متغیر موردبررسی، پنج متغیر در مدل درخت ردهبندی و پنج متغیر در مدل رگرسیون لجستیک معنیدار شدند. پیشبینی بر اساس این متغیرها منجر به حساسیت، ویژگی و سطح زیر منحنی ROC 71 درصد، 69 درصد و 7/74 درصد برای درخت ردهبندی و3/63 درصد، 8/68 درصد و 1/71 درصد بهترتیب برای رگرسیون لجستیک گردید.
نتیجهگیری: با توجه به معیارهای بهدستآمده، مدل درخت ردهبندی از توانایی بالاتری نسبت به رگرسیون لجستیک در تفکیک بیماران از افراد سالم برخوردار بود. نتایج بهدستآمده از مطالعه حاضر نشان داد که سه متغیر وضعیت یائسگی، تعداد افراد مبتلا به سرطان پستان در خانواده و سن مادر هنگام اولین تولد زنده در هر دو مدل رگرسیون لجستیک و درخت ردهبندی بهطور مشترک معنیدار بودهاند.
منوچهر کرمی، سید محسن زهرایی، محمد مهدی گویا،
دوره 12، شماره 4 - ( 11-1395 )
چکیده
مقدمه و اهداف: واکسن هموفیلوس آنفلوانزا از آذرماه 1393 به برنامهی کشوری ایمنسازی اضافه شده است. برنامهریزی برای اضافه کردن واکسن پنوموکوک در ایران نیز بنا به توصیه سازمان جهانی بهداشت صورت گرفته است. با توجه به ضرورت پایش و ارزشیابی اثرات واکسنهای جدید، در این مطالعه رویکردهای مربوط و چالشهای روششناختی مورد بررسی قرار گرفته است.
روش کار: امکانسنجی استفاده از رویکرد مراقبت گام به گام سازمان جهانی بهداشت برای ارزیابی اثرات واکسن با یک مطالعه امکانسنجی و استفاده از روشهای مختلف پایش و ارزشیابی اثرات واکسن پیش و پس از ادغام واکسن جدید با بهرهمندی از افراد صاحبنظر بررسی شد.
یافتهها: طرحهای مورد استفاده برای پایش و ارزشیابی اثرهای واکسنهای جدید شامل راهاندازی نظامهای مراقبت بهمنظور پایش روند بیماری مربوط در فاصله دو سال پیش تا 3 سال پس از ادغام واکسن، بررسیهای دورهای اپیدمیولوژیک و مطالعههای اثربخشی واکسن است. یافتههای مطالعه امکانسنجی بیانگر برتری استفاده از نظام مراقبت دیدهور مبتنی بر بیمارستان متناسب با شرایط کشور است.
نتیجه گیری: انجام مطالعههای مرور ساختارمند و فراتحلیل به منظور مستندسازی روند بیماریهای ناشی از هموفیلوس آنفلوانزا و پنوموکوک ضرورت دارد. به منظور پایش اثرات غیرمستقیم واکسن پنوموکوک انجام بررسیهای دورهای برای تعیین شیوع حالت حاملی ناحیه حلق و بینی نیز پیشنهاد میشود.
عبدالرضا صلاحی مقدم، آزیتا حیدری هنگامی، مهرگان حیدری هنگامی،
دوره 12، شماره 4 - ( 11-1395 )
چکیده
مقدمه و اهداف: ایران از نظر جغرافیای جانوری بهطور کلاسیک در منطقهی پالهآرکتیک قرار دارد، اما مناطق جنوبی ایران از نظر جغرافیایی، فون و فلور با سایر مناطق ایران تفاوتهایی دارد. امروزه با فراهم شدن تکنولوژی و لزوم مقایسه شیوع بیماریها در مناطق برای ارایه الگوهای اپیدمیولوژیک، لازم دانستیم تا حدود مناطق شبه گرمسیری با دقت بیشتری تعیین شود.
روش کار: نقشه رقومی تقسیمات سیاسی ایران به عنوان نقشه پایه مورد استفاده قرار گرفت. اطلاعات هواشناسی شامل دمای متوسط سالانه مناطق و وجود یا عدم وجود پرندگان، خزندگان و جوندگان و ناقلان مهم مناطق و بیماریهای گرمسیری جمعآوری شده و در سامانه اطلاعات جغرافیایی سازماندهی شدند و با استفاده از روشهای زمین آمار احتمال پراکندگی آنها در کشور محاسبه و در نهایت نقشههایی تجمیع فراوانیهای یاد شده تهیه و با توجه به احتمالات مختلف تهیه و دو لایه با بهترین حدود با توجه به تعاریف قبلی اپیدمیولوژیک ارایه شد.
یافتهها: با توجه به لایهها بین 125-113 شهرستان کشور از 8 استان در مناطق جغرافیای جانوری شبه گرمسیری قرار دارند که 3 شهرستان بهطور بارزی ویژگیهایی شبیه منطقه ایندومالاین دارند. جدول شهرستانهایی که در حدود مناطق شبه گرمسیری قرار میگیرند، نقشه مناطق فوق ارایه شد و نقشه رقومی مورد نظر برای استفاده کاربران در سایت انجمن اپیدمیولوژیستهای ایران ارایه میشود.
نتیجه گیری: هرچند ایران در منطقه پالهآرکتیک قرار دارد، اما حدودی از مناطق شبه گرمسیری در آن دیده میشود که تعیین دقیق آن برای ارایه الگوهای بیماری لازم است و این مطالعه نخستین گامها برای تعیین نقشه یاد شده را برداشته است.
علی اکبر حقدوست، مژگان امامی، مریم حسین پور، فاطمه رخشانی، محمد حسین مهرالحسنی،
دوره 13، شماره 0 - ( 12-1396 )
چکیده
مقدمه و اهداف: ارتقاء شاخصهای بهداشتی، یک موضوع کلیدی در اکثر جوامع می باشد. در این راستا، معاونتهای بهداشتی با تولیت، پایش و هماهنگیهای لازم در راستای ارتقای این شاخصها اقدام میکنند. هدف از پژوهش حاضر، ارائه مدل برای رتبهبندی عملکرد معاونتها میباشد.
روش کار: پژهش حاضر، از نوع کاربردی و کیفی است که در سال 1391 انجام پذیرفت. گروه تحقیق اولیه متشکل از 12 نفر از خبرگان با توجه به سابقه مدیریتی و تجربه طولانی در معاونت بهداشتی انتخاب شدند. در این مطالعه، ابتدا مرور کتابخانهای و اسنادی صورت گرفت و سپس با جلسات گروه کاری متمرکز و نظرخواهی از خبرگان به تعریف و تعیین شاخصهای کلیدی پرداخته شد.
یافتهها: الگویی متشکل از 9 معیار فرآیندی (13 شاخص عمومی و 15 شاخص اختصاصی)، جهت رتبهبندی معاونتهای بهداشتی کشور ارایه شد. فرآیندهای عمومی شامل معیارهای رهبری و مدیریت، برنامهها و استراتژیها، منابع و مشارکتها، نیروی انسانی و نظام جامع آمار و اطلاعات و فرآیندهای اختصاصی شامل مراقبتهای بهداشت اولیه، پزشک خانواده، مؤلفههای اجتماعی مؤثر بر سلامت و طرحهای پایلوت کشوری بود. محدوده نمره شاخص ها بین 1-8 بود که با شاخص صفر، مقایسه گردیدند.
نتیجهگیری: یافتهها نشان داد که مؤلفهها و شاخصهای فرآیندی در تعیین وضعیت عملکرد معاونتهای بهداشتی مؤثرتر بوده و الگوی ارائهشده نیز مبتنی بر این موضوع میباشد و پیشنهاد میگردد که رتبهبندی معاونتهای بهداشتی، هر دو سال یکبار از سوی وزارت بهداشت صورت پذیرد و مؤلفهها و معیارهای فرآیندی این مدل براساس نتایج عملی بهبود یابند
حمید سوری، جلیل حسنی، نرگس انتظامی، سیده معصومه حسینی، الهه رفیعی،
دوره 13، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
مقدمه و اهداف: اﻫﺪاف ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻫﺰاره اهدافی ﻣﺸﺘﺮکندﻛﻪ در ﺳﺎل 2000 در ﺳﺎزﻣﺎن ﻣﻠﻞ ﺑﺮ ﺳﺮ آنها ﺗﻮاﻓﻖ ﺷﺪ. هدف این مطالعه، مقایسه این شاخصها در ایران با میانگین آنها در منطقه مدیترانه شرقی و جهان است.
روش کار: از دادههای گزارش سازمان جهانی بهداشت 2014 و سایر منابع در ایران و در سطح منطقه و بینالمللی استفاده شد. شاخصهای اهداف توسعه مرتبطتر با سلامت شامل کاهش مرگومیر کودکان، بهبود سلامت مادران، مبارزه با ایدز، سل و بیماریهای دیگر و تضمین کیفیت محیطزیست است.
یافتهها: نسبت مرگ نوزادان بهکل مرگ کودکان زیر 5 سال در سالهای 2012-1990 در جهان از 37 به 44، در منطقه از 39 به 46 و در ایران از 46 به 61 درصد افزایش یافته است. حدود 5/14 درصد از موارد گزارششدهی اچآیوی/ایدز منطقه در سال 2012 میلادی مربوط به ایران بود. میزان مرگ مادران باردار در ایران، جهان و منطقه به ترتیب 2/72، 7/44 و 50 درصد کاهشیافته است. نسبت زایمانها توسط افراد آموزشدیده و نسبت پوشش مراقبتهای پیش از زایمان در ایران رشد داشته و بالاتر از میانگینهای منطقهای و جهانی است.
نتیجه گیری: ایران در برخی اهداف توسعه پیشرفت داشته، اما با وجود کاهش میزان بروز اچآیوی/ایدز، شیوع آن طی 2012-2001 میلادی افزایشیافته و به هدف توقف شیوع آن دست نیافته است. میزان کاهش مرگ ناشی از سل در ایران کمتر از متوسط کاهش جهانی و منطقهای بوده است. نسبت مرگ نوزادان نیز در کشور افزایش یافته است. اولویت بخشیدن به شاخصهایی که ایران در آنها موفقیت چندانی نداشته باید موردتوجه جدی تصمیمگیرندگان مرتبط باشد.
رویا صاحبی، سیدعباس متولیان، لیلا صاحبی، حمید شریفی،
دوره 13، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده
مقدمه و اهداف: هدف از انجام این مطالعه مقایسه روش برآوردگر ذاتی با روش توصیفی سن، دوره و همگروه است که برای تشخیص روندهای سن، همگروه و دوره زمانی در میزانهای بروز، شیوع و میرایی استفاده میشود.
روش کار: برای شرح روش کار از دادههای مربوط به دو مطالعه بررسی روند مصرف مواد غیرقانونی و الکل و روند مصرف سیگار در دانشجویان دختر دانشگاه علوم پزشکی تهران از سال 85 تا 88 استفاده شده است. ابتدا مدل توصیفی سن، همگروه و دوره و سپس مدل تحلیلی برآوردگر ذاتی نشان دادهشده و مزایا و معایب آنها ذکرشده و نتایج آنها مقایسه شده است.
یافتهها: برای شیوع مصرف سیگار، هر دو روش برای اثر سن، همگروه و دوره زمانی یک روند افزایشی، کاهشی و افزایشی نشان دادند. روش برآوردگر ذاتی توانست اثر پیشگیریکننده عامل سنین پایین در مصرف سیگار را نیز نشان دهد. با مشاهده نمودارهای روش توصیفی همگروه در مصرف الکل برای دختران دانشجو، تقریباً در همه گروههای سنی، از همگروههای قدیمیتر به جدیدتر یک روند کاهشی دیده شد. درحالیکه در روش برآوردگر ذاتی، اثر همگروهی برای مصرف الکل دختران دانشجو دیده نشد.
نتیجهگیری: به نظر میرسد در حال حاضر روش برآوردگر ذاتی بهترین انتخاب برای حل مشکل وابستگی خطی بین سه عامل سن، همگروه تولد و دوره زمانی در این مطالعات است. ولی محققین بایستی با احتیاط و آگاهی از مشکلات و تلههای ایجادشده توسط این نوع مطالعات از آن استفاده کنند.
حسین رفیع منش، آفرین رحیمی موقر، سحرناز نجات، علیرضا نوروزی، کامران یزدانی،
دوره 13، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده
مقدمه و اهداف: افراد مبتلا به اختلالات مصرف الکل تحت تأثیر رفتارهای پرخطری هستند که اثرات مخرب برای خود و اطرافیانشان دارد. هدف اصلی برای غربالگری مصرف الکل، شناسایی افراد مبتلا به اختلالات مصرف الکل یا شناسایی افرادی است که در معرض خطر بالا برای پیشرفت به سمت اختلالات یا مشکلات مصرف الکل هستند. در طول زمان چندین ابزار غربالگری برای این منظور ساختهشده است لذا مطالعه حاضر با هدف معرفی و مرور ابزارهای غربالگری متداول و پرکاربرد برای شناسایی مشکلات و اختلالات مصرف الکل موجود در دنیا انجامشده است.
روش کار: نوع این مطالعه، مروری روایتی (Narrative review) است. برای یافتن ابزارهای موجود درزمینهی شناسایی مشکلات یا اختلالات مصرف الکل، پایگاههای Web of Science (ISI)، Pubmed و Scopus را با ترکیبی از کلمات کلیدی، الکل (Alcohol)، ابزار (Tools or Instruments)، آزمون (Test)، مشکل (Problem)، مصرف (Use) و اختلال مصرف (Use disorder)، مورد جستجو قرار گرفت.
یافتهها: ازجمله ابزارهای متداول برای غربالگری وجود اختلالات مصرف الکل عبارتاند از: آزمون شناسایی اختلالات مصرف الکل (AUDIT)، ابزار چهار سؤالی CAGE، آزمون غربالگری الکلیسم میشیگان (MAST)، و ابزارهای غربالگری T-ACE و TWEAK که بهطور خاص برای بررسی مصرف الکل در زنان باردار استفاده میشوند. فرمهای کوتاه شده AUDIT، ابزارهای RAPS و آزمون غربالگری POSIT و CRAFFT نیز ازجمله دیگر ابزارها در این خصوص هستند.
نتیجهگیری: در طول زمان، ابزارهای غربالگری مختلفی برای شناسایی مشکلات و اختلالات مصرف الکل ارائهشده است. بر این اساس، نیاز است با توجه به اهداف غربالگری، سؤال پژوهش و جمعیت موردمطالعه، آزمون غربالگری مناسب انتخاب و استفاده شود.
محمد امین عرفان منش،
دوره 13، شماره 3 - ( 9-1396 )
چکیده
مقدمه و اهداف: این پژوهش با هدف مطالعه جایگاه جمهوری اسلامی ایران در تولید علم منطقهای و جهانی حوزه اپیدمیولوژی طی سالهای 2015-2011 میلادی انجام شده است.
روش کار: این پژوهش نوعی مطالعه کاربردی بوده که با استفاده از شاخصهای علمسنجی انجام شده است. جامعه پژوهش شامل تمامی 53300 مقاله اپیدمیولوژی جهان طی سالهای 2015-2011 میلادی است که در پایگاه اسکوپوس نمایه شدهاند.
یافتهها: پژوهشگران اپیدمیولوژی کشور در بازهی زمانی مورد بررسی، تعداد 1196 مقاله بینالمللی تألیف کردهاند که ایران را در جایگاه شانزدهم جهان و نخست خاورمیانه قرار میدهد. بررسی تولیدات علمی دانشگاهها نیز نشان میدهد که 7 دانشگاه ایرانی در جمع 10 دانشگاه پرتولید منطقهی خاورمیانه قرار داشتهاند. میانگین استنادهای دریافتی مقالههای پژوهشگران ایرانی در حوزهی اپیدمیولوژی معدل 9/3 استناد به ازای هر مدرک بوده که این میزان برای کل تولیدات خاورمیانه و جهان برابر با 3/5 و 4/7 استناد است. همچنین تولیدات علمی ایران در سه شاخص درصد مدارک استنادشده، درصد مقالههای پراستناد و تأثیرگذاری استنادی وزندهی شده در سطح رشته، از سطح کیفی پایینتری در مقایسه با متوسط منطقه و جهانی این حوزه برخوردار بوده است.
نتیجهگیری: با وجود جایگاه برجسته کشور در زمینه کمیت تولیدات علمی حوزه اپیدمیولوژی، کیفیت این تولیدات نسبت به متوسط منطقهای و جهانی پایینتر است.
سعید بکایی، کامران آبسالان فرد، محمد حسین فلاح مهرآبادی، حسینعلی ابراهیمزاده موسوی، امراله قاجاری، نسترن شهبازیان،
دوره 13، شماره 3 - ( 9-1396 )
چکیده
مقدمه و اهداف: پرورش ماهی قزلآلای رنگینکمان در ایران در بیشتر استانهای کشور انجام میشود. سپتیسمی خونریزیدهنده ویروسی از جمله مهمترین بیماریهای عفونی قزلآلای پرورشی و تهدید جدی صنعت پرورش این ماهی است. این مطالعه با هدف بررسی طغیانهای بیماری در مزرعههای پرورش ماهی قزلآلای کشور در سال 1393 و تعیینکنندههای مؤثر در ورود عامل و بروز بیماری انجام شد.
روش کار: دادههای مربوط با استفاده از پرسشنامه طراحی شده جمعآوری شد. تشخیص بیماری با علایم بالینی، شناسایی ویروس به روش Real-Time PCR و به روش Conventionl –RTPCR انجام شد.
یافتهها: در طول 52 هفته مطالعه در سال1393 تعداد 114 مزرعه از 1140 (63/12 درصد) مزرعه واقع در 78 زون در 14 استان کشور مبتلا به بیماری گزارش شدند. در تحلیل چند متغیره نیز ورود غیر مجاز بچه ماهی (نسبت شانس=81/7؛فاصله اطمینان 95 درصد: 80/16-63/3)، ورود غیر مجاز ماهی بازاری (نسبت شانس= 60/5؛ فاصله اطمینان 95 درصد: 35/10-03/3) و آب رودخانه به عنوان منبع تأمین آب (نسبت شانس= 46/2؛ فاصله اطمینان 95 درصد: 02/4-51/1) به عنوان عوامل خطر احتمالی ورود عامل بیماری به مزرعه شناسایی شدند.
نتیجهگیری: رعایت اصول امنیت زیستی در مزرعهها و اجرای برنامه مراقبت مبتنی بر خطر (Risk-based surveillance) بیماری بر اساس عوامل خطر شناسایی شده و ارزیابی این عوامل به صورت منظم و دورهای نقش مهمی در کنترل و پیشگیری از بیماری دارد.
محمد حسین مهرالحسنی، محمد رضا امیراسماعیلی، مهلا ایرانمنش،
دوره 14، شماره 0 - ( 10-1397 )
چکیده
مقدمه و اهداف: نیروی انسانی عامل کلیدی در تحقق اهداف توسعه هزاره میباشد. فقدان شاخص و ابزار استاندارد برای دیده بانی و ارزیابی، ممکن است محدودیتهایی را در تحقق این اهداف ایجاد کند. این مطالعه با هدف تدوین شاخصهای ارزیابی برای دیده بانی منابع انسانی در بخش سلامت انجام شد.
روشکار: پژوهش حاضر با استفاده از فن دلفی برای استخراج شاخص ها در سال 1396 انجام پذیرفت. جهت انجام این مطالعه، 3 مرحله مستقل شامل بررسی مفاهیم نظری، تهیه شاخصهای اولیه ارزیابی نیروی انسانی و ایجاد اجماع، انجام شد. دادهها با شرکت 12 نفر از خبرگان و نمایندههای سازمانهای مرتبط در سه راند، از طریق فرم نظر خواهی طراحی شده با مقیاس نمرهدهی از 1 تا 10 جمعآوری گردید. در هر راند شاخصهایی که حداقل 2/3 شرکت کنندکان به آنها امتیازی بیش از 8 داده بودند تایید گردید.
یافتهها: در مرحله اول220 شاخص شناسایی شد که الگوی نهایی شامل 45 شاخص و 11 معیار اصلی بود. در مرحله ورود نیروی کار 4 معیار (متقاضیان واجد صلاحیت برای آموزش سلامت؛ اعتبار بخشی؛ ظرفیت و برون داد موسسات آموزش سلامت؛ تایید و صدور مجوز)، در مرحله حین کار 5 معیار (شاخصهای اصلی موجودی و توزیع؛ فعالیت؛ بهرهوری نیروی کار؛ اتلاف و تجدید؛ حاکمیت مطلوب بر نظام اطلاعات نیروی انسانی) و در مرحله خروج از کار 2 معیار (انتقال و خروج) مورد تایید قرار گرفت.
نتیجهگیری: با وجود پیچیده بودن ارزیابی نیروی انسانی باید سه مرحله مختلف چرخه حیات نیروی کار (ورودی، نیروی کار فعال و خروجی) در هر ارزیابی و دیدهبانی مورد توجه قرار گیرد. شاخصهای ارائه شده در این پژوهش، امکان ارزیابی و دیده بانی نیروی کار بخش سلامت را فرآهم می کند.
سوگند ستاره، میثاق ظهیری اصفهانی، محمد زارع بند امیری، احمد رئیسی، رضا عباسی،
دوره 14، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
مقدمه و اهداف: با توجه به روند رو به رشد سرطان رودهبزرگ در ایران در سالهای اخیر، پیشبینی پیامد سرطان و اطلاعات بالینی پایه مربوط به آن بااهمیت است. روشهای دادهکاوی در پیشبینی و تشخیص سرطانها میتواند مورداستفاده قرار گیرند. هدف از انجام این مطالعه تعیین عملکرد دو الگوریتم پیشبینی کننده ماشین بردار پشتیبان و بگینگ در پیشبینی بقاء بیماران مبتلا به سرطان روده بزرگ است.
روش کار: جمعیت موردمطالعه 570 بیمار مبتلا به سرطان رودهبزرگ با مرحله تومور 1 تا 4، مراجعهکننده به بخش پرتودرمانی بیمارستان نمازی شیراز شامل 338 بیمار زنده و 232 بیمار فوتشده از سال 1385 تا 1390 میباشند. برای پیشبینی بقاء بیماران مبتلا به سرطان رودهبزرگ از روش ماشین بردار پشتیبان و روش بگینک استفاده شد. برای تحلیل دادهها نیز از نرمافزار Weka نسخه 3.6.10 استفاده گردید.
یافتهها: بیشترین و کمترین محل قرارگیری تومورها مربوط به رکتوم و کولون چپ و به میزان 51 و 9 درصد بود. روش درمانی در بیش از 80% از بیماران نیز ابتدا عمل جراحی و سپس شیمیدرمانی و یا رادیوتراپی بود. در عملکرد دو الگوریتم بر اساس صحت، ویژگی و حساسیت محاسبهشده از ماتریس درهمریختگی تعیین، مورداستفاده قرار گرفت. به ترتیب میزان صحت، ویژگی و حساسیت در الگوریتم ماشین بردار پشتیبان 4/84، 80 و 5/87 درصد و در الگوریتم بگینگ 2/83، 75 و 88 درصد به دست آمد.
نتیجهگیری: نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که هر دو روش حساسیت و ویژگی قابل قبولی در پیشبینی بقاء بیماران مبتلا به سرطان رودهبزرگ دارند اما ماشین بردار پشتیبان از میزان صحت بیشتری برخوردار بود
حمیرا سجادی، مروئه وامقی، فرحناز محمدی شاهبلاغی، دلارام علی، سید حسین محققی کمال،
دوره 14، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
مقدمه و اهداف: بهزیستی کودکان یک سازه چندبعدی است که به جنبههای مختلف زندگی کودکان میپردازد. مطالعه در پی شناخت حوزههای اصلی زندگی کودکان، مؤلفهها و نشانگرهای آنها در ایران است تا در سنجش بهزیستی کودکان در ایران مورداستفاده قرار گیرد.
روش کار: در این مطالعه ابعاد، مؤلفهها و نشانگرهای بهزیستی کودکان که از طریق مرور منابع و دیدگاههای مطلعین و کودکان استخراجشده بود، از طریق سه دور مطالعه دلفی توسط30 نفر از صاحبنظران دارای سابقه آموزشی، پژوهشی یا اجرایی در حوزههای مختلف زندگی کودکان موردبررسی قرار گرفت. ابعاد و مؤلفههای دارای نمره بالاتر از میانگین انتخاب و درصد موافقت اعضا دلفی با نشانگرهای مرتبط با آنها موردسنجش قرار گرفت.
یافتهها: شش بعد بهزیستی کودکان شامل سلامت جسمی، مخاطرات و ایمنی، وضعیت اقتصادی، خانواده، بهزیستی فردی و اجتماعی، آموزش و مسکن و محیط زندگی و 25 مؤلفه و110 نشانگر مربوط به ابعاد مختلف بهزیستی کودکان توسط اعضا دلفی انتخاب شدند. در مورد مرتبط بودن نشانگرها با مؤلفهها و ابعاد موافقت100%، واضح و روشن بودن توافق 96%، در نظر گرفتن وضعیت حال و آینده کودک 95%، در بر گرفتن گروه های سنی مختلف 95%، جامع بودن نشانگرها توافق 86% و تناسب کلی نشانگرها با مؤلفهها توافق 95%حاصل شد.
نتیجهگیری: مؤلفهها و بیانگرهای پیشنهادی این مطالعه جهت ساخت شاخص ترکیبی بهزیستی کودکان میتواند با پایش و مقایسه وضعیت بهزیستی کودکان ایرانی بین استانهای کشور و سالهای متفاوت نقاط قوت و ضعف سیاستها و برنامههای مرتبط را مشخص کرده و دولت را در اتخاذ سیاستهای مناسب و بومی در کشور استانها یاری دهد.
محمد علی سلیمانی، سیمین زر آبادی پور، آمنه یعقوب زاده، سعید پهلوان شریف، سید حمید شریف نیا،
دوره 14، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
مقدمه و اهداف: تأثیر بیماریهای قلبی بر کیفیت زندگی از مسائلی است که نیازمند توجه مراقبین بهداشتی میباشد. بهبود کیفیت زندگی از اهداف درمانهای توانبخشی این بیماران است. بنابراین مطالعه حاضر جهت ارزیابی سازه کیفیت زندگی مکگیل در بیماران قلبی انجام شد.
روش کار: در این مطالعه مقطعی، 500 نفر از بیماران قلبی پرسشنامه 17 گویهای کیفیت زندگی مکگیل را از اردیبهشت تا مرداد ماه 1395 در بیمارستانهای بوعلی سینا و ولایت وابسته به دانشگاه علوم پزشکی قزوین تکمیل نمودند. روایی سازه (روایی همگرا و واگرا) و پایایی پرسشنامه کیفیت زندگی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، تتا و مک دونالد امگا مورد ارزیابی قرار گرفت. ساختار این سازه به کمک تحلیل عامل بررسی شد.
یافتهها: براساس نتایج تحلیل عامل اکتشافی، سه عامل، دیدگاه کلی از کیفیت زندگی، بعد جسمانی و بعد روانی استخراج شد. شاخصهای برازندگی مدل، برازش مناسب سازه کیفیت زندگی مکگیل را در بیماران قلبی تأیید کرد
(Comparative of Fit Index: CFI=.918, incremental fit index: IFI=.919, Adjusted Goodness of Fit Index: AGFI=.844, RMSEA=.079, Minimum Discrepancy Function by Degrees of Freedom divided: CMIN/DF=2.97, Parsimonious Normed Fit Index: PNFI=.681, Parsimonious Comparative Fit Index: PCFI=.709). روایی همگرا و واگرا و همچنین ثبات درونی و پایایی سازهی کیفیت زندگی تأیید شد.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد سازه سه عاملی کیفیت زندگی مک گیل از روایی و پایایی مناسبی در بیماران قلبی برخوردار است. با توجه به ویژگیهای مناسب روانسنجی، این ابزار میتواند در مطالعات بعدی جهت ارزیابی کیفیت زندگی این جمعیت به کار گرفته شود.
میترا خادم الشریعه، وحید تادیبی، ناصر بهپور، محمد رضا حامدی نیا،
دوره 14، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
مقدمه و اهداف: ضعف عضلانی و خستگی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس، باعث کاهش فعالیتهای روزانه و کیفیت زندگی میشود. اگر چه ورزش بهطور معمول برای این بیماران مناسب است، ولی اثر آن به خوبی مشخص نشده است. هدف از این مطالعه بررسی اثر تمرین ترکیبی بر عملکرد عضلانی و حرکتی، خستگی و کیفیت زندگی این بیماران بود.
روش کار: نمونههای تحقیق حاضر شامل 24 زن مبتلا به مولتیپل اسکلروزس، 20-50 سال با درجه ناتوانی
EDSS (Expanded Disability Status Scale) بین 2-5 بود که بهصورت تصادفی در دو گروه کنترل (12 نفر) و تجربی (12 نفر) قرار گرفتند. برنامه تمرین شامل12 هفته و 3 جلسه در هفته (دو جلسه تمرین استقامتی و یک جلسه تمرین مقاومتی) بود.
یافتهها: نتایج این پژوهش نشان داد که 12 هفته تمرین ترکیبی موجب افزایش معنادار قدرت عضلانی پایینتنه (019/0= P) و بالاتنه (001/0= P)، استقامت (0001/0= P)، سرعت راه رفتن (008/0= P)، تعادل پویا (025/0= P) و کیفیت زندگی (007/0= P) و کاهش معنادار درجۀ ناتوانی (007/0= P) و خستگی (001/0= P) بیماران مبتلا به ام اس میشود.
نتیجهگیری: بهطورکلی میتوان گفت که انجام برنامههای تمرین ترکیبی شامل وهلههای فعالیت هوازی و مقاومتی در 3 روز غیر متوالی در هفته، برای زنان مبتلا به ام اس سودمند بوده و سبب بهبود عملکرد حسی حرکتی میگردد. متخصصان مربوطه میتوانند ازاینگونه تمرینات بهعنوان نوعی درمان مکمل توأم با درمانهای دارویی برای کاهش عوارض بالینی بیماران ام اس استفاده نمایند.