جستجو در مقالات منتشر شده


24 نتیجه برای اجتماعی

مریم سادات وجدانی نیا، علی منتظری،
دوره 2، شماره 1 - ( 1-1385 )
چکیده

اصطلاح «نابرابری‌های بهداشتی» یک مفهوم توصیفی صرف نیست و به تفاوت میزان مرگ، ابتلا به بیماری، امید به زندگی، سال‌های زندگی به‌سرشده با ناتوانی و ... با سه منشا طبقه‌ی اجتماعی، جنسیت و قومیت/نژاد می‌پردازد. این مقاله فقط به موضوع نابرابری بهداشتی با منشا اقتصادی-اجتماعی می‌پردازد. نابرابری‌های بهداشتی با منشا طبقه‌ی اجتماعی به صورت تفاوت در میزان بروز یا شیوع مشکلات بهداشتی بین افراد جمعیت در موقعیت اقتصادی-اجتماعی پایین‌تر و بالاتر تعریف می‌شود. در حالی‌که اندازه‌گیری نابرابری‌های اقتصادی اجتماعی در سلامتی در اروپا دارای قدمتی کهن است. در این زمینه در سایر مناطق، به ویژه جهان در حال توسعه کار تجربی محدودتری صورت گرفته است. در سلسله مراتب اجتماعی، اندازه‌گیری وضعیت اقتصادی-اجتماعی بر اساس وضعیت شغلی، سطح تحصیلی و درآمد افراد صورت گرفته است و اثر هر یک از این عوامل در ارتباط با سلامتی باید به طور جداگانه مطالعه شود. منابع اصلی داده در مورد وضعیت سلامتی و اندازه‌گیری نابرابری‌های بهداشتی جمعیت در سطح بین‌المللی مراکز ثبت و مطالعات مقطعی طراحی‌شده خاص هستند. به نظر می‌رسد مطالعات اپیدمیولوژیک در ارزیابی، پایش و پیش‌گیری از نابرابری‌های بهداشتی به ویژه با تمرکز بر گروه‌های اقتصادی-اجتماعی در بسیاری از مناطق رو به توسعه، از جمله ایران، محدود بوده است. با توجه به فقدان مراکز ثبت منسجم، انجام مطالعات مقطعی طراحی ‌شده‌ی خاص و مطالعات جمعیتی در ارزیابی و پیش‌گیری از نابرابری‌های بهداشتی توصیه می‌شود.


عزیز کسانی، محمودرضا گوهری، میرطاهر موسوی، محسن اسدی لاری، مرضیه روحانی رصاف، محسن شجاع،
دوره 8، شماره 2 - ( 6-1391 )
چکیده

مقدمه و اهداف: سرمایه اجتماعی شامل شبکه ارتباطات بین افراد، هنجارهای اجتماعی مثل همکاری متقابل و اعتماد در شبکه‌های اجتماعی می‌باشد. هدف از پژوهش حاضر تدوین مدل تاثیر عوامل مختلف مثل سن، جنس، وضعیت اشتغال، سلامت روان و سلامت جسمی بر روی مولفه‌های سرمایه اجتماعی و ترسیم شبکه ارتباطات این مولفه‌ها است.
روش کار: داده‌های این مطالعه از قسمت "سرمایه اجتماعی" پیمایش سنجش عدالت در شهر تهران (Urban-HEART) که جامعه هدف آن کلیه شهروندان تهرانی 15 ساله و بالاتر و مشتمل بر یک فرد انتخابی از 22500 خانوار از 22 منطقه شهر تهران بود، استخراج گردید. نمونه‌گیری این طرح به صورت چند مرحله‌ای خوشه‌ای تصادفی بود.. برای انجام تحلیل مسیری سرمایه اجتماعی مدل‌های علیتی فرضی هر یک از مولفه‌های سرمایه اجتماعی طراحی و با استفاده از آنالیز رگرسیون چندگانه، مدل‌های نهایی مولفه‌های سرمایه اجتماعی ترسیم گردید.
نتایج: مهم‌ترین متغیرهای تاثیر گذار بر الف) اعتماد فردی: وضعیت اشتغال، تأهل و سلامت جسمی؛ ب) همبستگی و حمایت اجتماعی: تحصیلات، سن، وضعیت زناشویی ج) اعتماد اجتماعی: اندازه خانوار، سلامت جسمی و سن می‌باشد. تاثیر مستقیم متغیر‌های ذکر شده بر مولفه‌های سرمایه اجتماعی بیش از تاثیر غیر مستقیم آن‌ها (از طریق سلامت روان و سلامت جسمی) می‌باشد.
نتیجه‌گیری: مؤلفه‌های سرمایه اجتماعی مستقیما تحت تأثیر وضعیت اشتغال، وضعیت زناشویی، بعد خانوار، تحصیلات، سلامت جسمی و مدت اقامت در محل، می‌باشند. برنامه‌ریزی در جهت افزایش سطح تحصیلات و اشتغال، تأهل و سلامت جسمی و ایجاد تسهیلات محلی، می‌تواند باعث افزایش سرمایه اجتماعی شود.


مصطفی شکوهی، الهام محبی، اعظم رستگاری، سعیده حاجی مقصودی، علی اکبر حقدوست، محمدرضا بانشی،
دوره 10، شماره 1 - ( 3-1393 )
چکیده

مقدمه واهداف: یکی از مهم‌ترین چالش‌ها در حوزه‌ی بهداشت عمومی و نظام مراقبت بیماری‌های، برآورد تعداد افراد بیمار مبتلا به بیماری‌های نادر یا برآورد برخی زیرگروه‌های جمعیتی خاص مانند تعداد استفاده کنندگان مواد تزریقی (IDUs) (Injected Drug Users) می‌باشد. این در حالی‌است که برآورد جمعیت‌های پنهان یا دور از دسترس کاری، بسیار دشوار بوده و با مشکلات فراوانی همراه است. در سال‌های اخیر، روش‌های جدیدی برای برآورد جمعیت‌های پنهان یا دور از دسترس ارایه شده است. یکی از روش‌های نوین برای برآوزد چنین جمعیت‌هایی، روش بسط شبکه‌ای(NSUM) (Network Scale-up Method) می‌باشد. این روش شامل دو بخش برآوزد شبکه‌ی اجتماعی افراد جامعه، و تخمین تعداد افراد زیر جمعیت‌های پنهان یا دور از دسترس با استفاده از شبکه‌ی اجتماعی است. در این مقاله، سعی شده است با زبانی ساده، در ابتدا به بحث مختصری درباره روش‌های غیر مستقیم برآورد اندازه جمعیت‌ها، تاریخچه‌ی روش بسط شبکه‌ای، و مفهوم شبکه‌ی اجتماعی پرداخته شده، و در ادامه به برآورد گروه‌های پنهان با استفاده از این روش و نکته‌های کاربردی آن در مورد چنین جمعیت‌هایی پرداخته خواهد شد.


ابوذر رئیسوندی، علی اکبر حقدوست، محمدرضا بانشی، سعیده گروسی، سیروس فروهری، فرزانه ذوالعلی،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده

مقدمه و هدف: تبادل دانش و اطلاعات در قالب ارتباطات اجتماعی از مسایل مهم در اپیدمیولوژی اجتماعی است. با توجه به اهمیت شبکه‌های انتقال اطلاعات جوانان و نوجوانان آسیب‌پذیر، مطالعه‌ی حاضر با هدف بررسی شبکه‌های انتقال اطلاعات درسی و عوامل مؤثر بر آن در نوجوانان ساکن خانه‌های کودک و نوجوان شهر کرمان با روش تحلیل شبکه‌های اجتماعی انجام شد.

روش کار: نمونه پژوهش توصیفی- مقطعی حاضر را تمامی نوجوانان 18-12 ساله ساکن خانه‌های کودک و نوجوان شهر کرمان تشکیل می‌داد. پس از تعیین تراکم شبکهها و استخراج شاخصهای مرکزیت، با استفاده از روش سرشماری تریادها ساختار موضعی شبکه‌ها مورد بررسی قرار گرفت. سپس با بهره‌گیری از آنالیزهای mixed model اثرهای متغیرهای مستقل بر شاخص indegree بررسی شد.

نتایج: میانگین کلی تراکم ارتباطات 34/0 و در خانه‌های دخترانه و پسرانه به ترتیب 42/0 و 27/0 بود، که البته تفاوت آماری معنی‌داری نداشتند (2/0p=). با افزایش سن (001/0P<) و معدل آخرین سال تحصیلی (002/0P=)، شاخص ارتباط‌های ورودی افزایش می‌یافت و میانگین این شاخص در افرادی که مطالعه غیر درسی داشتند؛ به طور معنی‌داری بالاتر از سایرین بود (04/0P=).

نتیجه‌گیری: سن، معدل و مطالعه غیر درسی عوامل مؤثر بر تعداد ارتباط‌های ورودی افراد بودند. در مجموع، تراکم ارتباط‌ها و در نتیجه انسجام ساختاری در شبکه‌ها نسبتاً کم بوده و می‌توان گفت که سرعت انتقال اطلاعات در بین این افراد و به‌ویژه در بین پسران پایین است، بنابراین لزوم برنامه‌ریزی‌های مناسب برای تقویت فرایند تبادل دانش در بین این نوجوانان احساس می‌گردد.


فاطمه اسماعیلی، محمد حسین مهرالحسنی، محسن بارونی، رضا گودرزی،
دوره 12، شماره 0 - ( 12-1395 )
چکیده

مقدمه و اهداف: بهره‌وری و کارایی، مهم‌ترین و معمول ترین سازوکارهای ارزیابی و اندازه‌گیری عملکرد یک بنگاه اقتصادی از جمله سازمان تامین اجتماعی می‌باشند. بنابراین در چند دهه گذشته بررسی عملکرد بخش‌های مختلف اقتصادی و یا بنگاه‌ها و واحدهای اقتصادی مورد توجه محققان رشته‌های مختلف بوده است. هدف این مطالعه تعیین کارایی بخش درمان مستقیم واحدهای مدیریت درمان سازمان تامین اجتماعی کشور با استفاده از روش تحلیل پوششی داده‌ها می‌باشد.

روش کار: این مطالعه از نوع مطالعات توصیفی- تحلیلی می‌باشد. در این پژوهش برای تعیین کارایی بخش درمان مستقیم واحدهای مدیریت درمان سازمان تامین اجتماعی کشور به روش تحلیل پوششی داده‌ها (DEA) اطلاعات و آمار مربوطه از مرکز آمار سازمان تامین اجتماعی کشور جمع‌آوری شده و با استفاده از نرم افزار Deap کارایی محاسبه گردید. برای رتبه‌بندی واحدهای کارای روش DEA، ابرکارایی با استفاده از نرم افزار EMS محاسبه شد. همچنین برای بررسی عوامل موثر بر کارایی از نرم افزار Stata استفاده شده است.

نتایج: در سال 1393 میانگین کارایی فنی واحدهای مورد مطالعه 924/0، کارایی مدیریتی 992/0 و کارایی مقیاس 932/0 به دست آمد. از کل واحدهای مورد مطالعه تعداد 12 واحد دارای حداکثر کارایی فنی یک، 16 واحد دارای کارایی 1-8/0 و 3 واحد دارای کارایی کمتر از 8/0 بودند.

نتیجه‏گیری: این تحقیق ضمن معرفی الگوهای عملکردی برای مدیران سازمان تامین اجتماعی، امکان برنامه ریزی دقیق تر برای توسعه و صرفه جویی در منابع را برای آن‌ها فراهم می‌کند.


رضا گودرزی، محمد حسین مهرالحسنی، رضا دهنویه، علی درویشی،
دوره 12، شماره 0 - ( 12-1395 )
چکیده

مقدمه و اهداف: سنجش کارایی می تواند برای تمام تصمیم‌گیران و برنامه ریزان جهت تخصیص منابع مفید باشد. سازمان تامین اجتماعی به عنوان یک سازمان ارائه دهنده خدمات سلامت، بخشی از مراقبت‌های بهداشتی و درمانی را به صورت خدمات غیر مستقیم ارائه می‌دهد. هدف مطالعه حاضر سنجش کارایی عملکرد مراکز استانی سازمان تامین اجتماعی در زمینه درمان غیر مستقیم می‌باشد.

روش کار: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی تحلیلی می‌باشد که بر اساس داده‌های موجود مرکز آمار سازمان تامین اجتماعی مربوط به سال 1393 انجام شد. برای ارزیابی کارایی اولیه از مدل DEA-VRS و برای رویکرد ابرکارایی از مدل اندرسون پترسون استفاده شد. همچنین عوامل موثر بر کارایی نیز با استفاده از رگرسیون چند متغیره مورد بررسی قرار گرفت.

نتایج: نتایج تحلیل کارایی اولیه نشان داد که 61 درصد از واحدهای استانی تامین اجتماعی کارایی حداکثر دارند. همچنین میانگین کارایی 94/0 برآورد شد. پس از تحلیل ابرکارایی مشخص شد که واحدهای استانی مرکزی و کرمان به ترتیب کاراترین و ناکاراترین واحدها می‌باشند. همچنین هیچکدام از متغیرهای محیطی در نظر گرفته شده بر روی کارایی تاثیر معنادار نداشتند.

نتیجه‏گیری: ارزیابی عملکرد واحدهای استانی نشان دهنده وضعیت مطلوب کارایی فنی در بخش درمان غیر مستقیم می‌باشد. در رابطه با واحدهای ناکارا کارایی مقیاسی در مقایسه با کارایی مدیریتی سهم بالاتری در عدم کارایی این واحدها دارد که با توجه به این موضوع و همچنین اصلاع شیوه های مدیریتی در بهره‌گیری مطلوب از امکانات و عوامل موجود می توان به سطح کارایی بهینه دست یافت.


بهزاد دماری، مرضیه فقیه جویباری، ژیلا نجف پور، مژده صفری، علیرضا خوشنویسان،
دوره 12، شماره 3 - ( 7-1395 )
چکیده

مقدمه و اهداف: تعیین‌کننده‌های اجتماعی سلامت بر گستره‌ی وسیعی از پیامدهای سلامت تأثیرگذار است.. این مطالعه با هدف تحلیل ارتباط بین فاکتورهای تعیین‌کننده اجتماعی سلامت و تومور بدخیم مغز و مدت بقا در بیماران انجام شد.

روش کار: این مطالعه یک مطالعه توصیفی– تحلیلی بود که به صورت گذشته‌نگر در سال 1393 در بیمارستان‌های امام خمینی و شریعتی تهران انجام شد. اطلاعات 148 بیمار با روش سرشماری جمع‌آوری شد. اطلاعات جمع‌آوری شده شامل اطلاعات مرتبط با بیمار  (سن، جنس، قومیت، سطح تحصیلات، وضع اشتغال، وضع تأهل، وضع بیمه سلامت، و تعداد اعضای خانوار) و دسته دوم اطلاعات مرتبط با تومور و بیماری شامل مرحله/درجه، نخستین و آخرین زمان پیگیری درمان، نوع درمان انتخابی، مدت زمان بقای بیمار پس از دریافت درمان بود. در نهایت داده‌ها وارد نرم‌افزار SPSS نسخه 15 شد، و مورد آنالیز قرار گرفتند.

یافته‌ها: نتایج بیانگر آن بود که بین متغیرهای تعداد اعضای خانوار، میزان تحصیلات، وضع اشتغال و سن با مدت زمان بقا ارتباط آماری معنی‌دار وجود داشت (P <0.001) و افراد با تومور درجه 3 خطر نسبی  فوت کم‌تری (P <0.05) و بیماران در گروه سنی P<0.001))  30-18 سال و نیز جنس مرد و افراد شاغل با خطر نسبی فوت بیش‌تری مشاهده شد. (P <0.05).

نتیجه‏گیری: با توجه به نقش تعیین‌کننده‌های اجتماعی در رخداد برخی از سرطان‌ها پیشنهاد می‌شود نظام ثبت اطلاعات یکپارچه برای بیماری‌های مختلف در کشور ایجاد شود تا بر مبنای اطلاعات آن سیاست‌گذاری آگاه از شواهد و ارتقای کیفیت زندگی بیماران و نیز مدت بقای آن‌ها را فراهم آورد.


نسرین حیدری زاده، مهران فرج الهی، زهره اسماعیلی،
دوره 13، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده

مقدمه و اهداف: یکی از شایع‌ترین اختلال‌های اضطرابی در کودکان و نوجوانان، اختلال اضطراب اجتماعی است. این پژوهش به منظور بررسی ویژگی‌های اپیدمیولوژی و بالینی اختلال اضطراب اجتماعی در دانش‌آموزان شهر کرمانشاه انجام شد.

روش کار: پژوهش از نوع توصیفی- مقطعی (Cross-sectional) است. جامعه‌ی آماری شامل تمامی دانش‌آموزان  17-13 ساله شهر کرمانشاه در دوره‌ی راهنمایی بود. با استفاده از جدول Krejcie و Morgan و با روش نمونه‌گیری خوشه‌ای چند مرحله‌ای، 760 نفر انتخاب و پرسشنامه‌های متغیرهای جمعیت‌شناختی و اضطراب اجتماعی کودک و نوجوان (SAS-CA) را تکمیل نمودند. داده‌های به‌دست آمده با نرم‌افزار آماریSPSS نسخه 19 و روش‌های آمار توصیفی، مربع کای و رگرسیون لجستیک تحلیل شد. سطح معنی‌داری 05/0 در نظر گرفته شد.

یافته‌ها: داده‌ها نشان داد که میزان شیوع اختلال اضطراب اجتماعی در کل نمونه 80/18 درصد است. میزان شیوع در دانش‌آموزان دختر دوره‌ی راهنمایی بیش‌تر از پسران بود. فراوانی شدت اختلال اضطراب اجتماعی متوسط 25/12 درصد، شدید 90/4 درصد و خیلی شدید 70/1 درصد بود. در بین عوامل جمعیت‌شناختی، تحصیلات والدین، شغل والدین، تعداد اعضای خانواده، مقدار درآمد خانواده و سابقه‌ی اختلال روان‌شناختی در خانواده با شیوع SAD در دانش‌آموزان رابطه‌ی آماری معنی‌داری داشت (05/0>P)، اما این رابطه برای نوع تولد معنی‌دار نبود (05/0P>).

نتیجه ‏گیری: این پژوهش نشان داد که اختلال اضطراب اجتماعی بین دانش‌آموزان دوره‌ی راهنمایی از میزان قابل توجهی برخوردار است. بنابراین، برنامه‌ریزی برای پیش‌گیری و درمان SAD در اولویت است.


سعید میرزایی، حسین صافی زاده، نادیا ارومیه ای،
دوره 13، شماره 3 - ( 9-1396 )
چکیده


مقدمه و اهداف: امروزه عدالت یکی از اولویت‌های اساسی سیاست‌گذاران بوده و توزیع عادلانه سلامت یکی از نگرانی‌های آن‌ها به شمار می‌آید. چهارچوب بین‌المللی حقوق بشر حرکت به سوی عدالت در سلامت از طریق توجه به تعیین‌کننده‌های اجتماعی سلامت را مورد تأکید خاص قرار داده است. در این پژوهش به منظور شناخت بیش‌تر مدل‌های موجود در دنیا در زمینه‌ی عوامل اجتماعی مؤثرمؤثر بر سلامت 7 چهارچوب پرکاربرد تعیین‌کننده‌های سلامت برای شناسایی و بررسی دقیق معرفی شده‌اند.
روش کار: این پژوهش از مطالعه‌های تطبیقی بوده و محیط پژوهش شامل تمامی مدل‌های عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت در دنیا بوده که، 7 مدل با معیار عدالت‌محوری، تصمیم‌گیری مبتنی بر شواهد، رویکرد راهبردی و جامع، اهمیت خانواده در سلامت از طریق جست‌وجوی هدفمند، انتخاب شدند و به صورت دقیق مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته‌ها: در این مطالعه، 7 مدل شناسایی شده و از لحاظ سطح مدل، نوع، اساس و حیطه تمرکز مورد بررسی قرار گرفتند.
نتیجه‏گیری: مدل‌های بسیار متنوعی برای نشان دادن عوامل اجتماعی و در واقع تعیین‌کننده‌های سلامت در سراسر دنیا وجود دارد که هر کدام از این مدل‌ها دارای مزایا و معایبی هستند. این پژوهش می‌تواند به سیاست‌گذاران و پژوهشگران در انتخاب مدل برای تحلیل عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت با توجه به گفتمان حاکم، کمک نماید.
آتوسا صادقی زریسفی، زهرا زین الدینی میمند، علی اکبر حقدوست،
دوره 14، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده


مقدمه و اهداف: با توجه به فشار روانی سنگینی که افراد مبتلا به عفونت اچ آی وی در جامعه متحمل می‌شوند که البته دراین‌بین زنان آسیب-پذیرتر هستند، لازم است ابعاد فشارهای روانی و جنبه‌های حمایت روانی-اجتماعی از ایشان به‌خوبی رصد شود. در این راستا، هدف پژوهش بررسی وضعیت سلامت روان، امید به زندگی و حمایت اجتماعی در زنان مبتلا به اچ آی وی مراجعه‌کننده به مرکز ارائه خدمت در شهر کرمان و ارائه الگوی مناسب حمایت اجتماعی به این قشر آسیب‌پذیر بوده است.
روش کار: این مطالعه از نوع تلفیقی و دارای اجزای کیفی و کمی بود. مطالعه کیفی به شیوه اکتشافی برای شناخت بهتر محیط پژوهش و قسمت کمی به شیوه مقطعی-تحلیلی بر روی زنان مبتلای مراجعه‌کننده به یکی از مراکز حمایتی شهر کرمان انجام شد. ابزار جمع‌آوری اطلاعات علاوه بر مصاحبه زمینه‌ای، پرسشنامه سلامت عمومی گلدنبرگ (1979) پرسشنامه حمایت اجتماعی ساراسون (1998) و پرسشنامه امید به زندگی میلر (1988) بوده است.
یافته‌ها: نتایج نشان داد بعد از مراجعه، وضعیت ایشان به شکل قابل‌ملاحظه‌ای ارتقا یافته به شکلی که امید به زندگی 92 درصد، سلامت عمومی 80 درصد و حمایت اجتماعی 93 درصد بهبود پیداکرده بود. همچنین نتایج نشان داد بین نمره سلامت عمومی و امید به زندگی ارتباط قوی مثبت وجود داشت (r=0.61, P<0. 001)
نتیجه‌گیری: نتایج نشان داد احتمالاً مراکز ارائه‌دهنده خدمت ازاین‌دست می‌توانند نقش مؤثری در بهبود کیفیت زندگی و افزایش امید به زندگی و ارتقا سلامت خانم‌های مبتلا به این عفونت در جامعه داشته باشند و به نیازهای اجتماعی ایشان تا حد زیادی پاسخ دهند.
جمال احمدپور، سیده زهرا اصغری، علیرضا سلطانیان، یونس محمدی، جلال پورالعجل،
دوره 14، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده


مقدمه و اهداف: این مطالعه با هدف بررسی روایی و پایایی ویرایش فارسی پرسشنامه استاندارد ”استفاده آسیب‌زا از اینترنت“ طراحی گردیده تا در مطالعات اپیدمیولوژیک مورداستفاده قرار گیرد.
روش کار: این مطالعه مقطعی در سال 1395 در سه دانشگاه علوم پزشکی کشور انجام شد. پرسشنامه دارای 5 حیطه است که عبارت‌اند از: ترجیح تعامل اجتماعی آنلاین، تنظیم خلق‌وخو، اشتغال ذهنی، استفاده جبری از اینترنت، و پیامدهای منفی. هر حیطه دارای 3 سؤال و پرسشنامه مجموعاً دارای 15سؤال است. سؤالات به‌صورت 7 گزینه‌ای طراحی و از 1 تا 7 نمره دهی شدند. بنابراین کمترین و بیشترین نمره قابل اکتساب برای مجموع سؤالات بین 15 و 105 بود. نمره 37-15 طبیعی، 60-38 اختلال خفیف، 83-61 اختلال متوسط، و 105-84 اختلال شدید در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: بر اساس پرسشنامه، نمره 307 نفر (1/31 %) طبیعی، 445 نفر (1/45 %) دارای اختلال خفیف، 191 نفر (4/19 %) دارای اختلال متوسط و 43 نفر (4/4 %) دارای اختلال شدید بودند. بر اساس نسبت اعتبار محتوا، روایی 10 سؤال 100%، 3 سؤال 80%، یک سؤال 40%، یک سؤال صفر، و روایی کلی پرسشنامه 3/85 % بود. بر اساس ضریب آلفای کرونباخ، پایایی حیطه ترجیح تعامل اجتماعی آنلاین 6/87%، حیطه تنظیم خلق‌وخو 1/91%، حیطه اشتغال ذهنی 8/89%، حیطه استفاده جبری از اینترنت 8/90%، حیطه پیامدهای منفی 2/86%، و پایایی کلی پرسشنامه 5/92 % بود.
نتیجه‌گیری: پرسشنامه از روایی قابل‌قبول و پایایی بالایی برخوردار است و می‌تواند به‌عنوان ابزار استاندارد در مطالعات اپیدمیولوژیک برای بررسی آسیب ناشی از اینترنت و شبکه‌های اجتماعی در تحقیقات آتی استفاده شود.
الهام گودرزی، قباد مرادی، اردشیر خسروی، نادر اسماعیل نسب، بیژن نوری، علی دلپیشه، ابراهیم قادری، دائم روشنی،
دوره 14، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده


مقدمه و اهداف: رضایت از زندگی یکی از ابعاد و پیامدهای مهم سلامت است که تحت تأثیر عوامل تعیین کننده سلامت قرار دارد. هدف این مطالعه بررسی وضعیت و نابرابری‌های اقتصادی و اجتماعی در عدم رضایت از زندگی زنان 54-15 سال ایران است.
روش کار: این مطالعه به‌صورت مقطعی در سطح کشور انجام شد. نمونه‌گیری این مطالعه به‌صورت خوشه‌ای چند مرحله‌ای طبقه‌بندی شده تصادفی با خوشه‌های مساوی بود. در مجموع 35305 زن 54-15 سال وارد مطالعه شدند. آنالیز داده‌ها در دو مرحله بود. مرحله‌ی نخست بررسی نابرابری‌های اجتماعی و اقتصادی با استفاده از روش‌های شاخص تمرکز (Concentration Index) و منحنی تمرکز (Concentration Curve) و در مرحله‌ی دوم برای شناسایی نقش تعیین‌کننده‌ها از روش آنالیز چندسطحی (Multilevel) استفاده شد.
یافته‌ها: میانگین (±انحراف معیار) نمره‌ی رضایت از زندگی23/4±81/12 بود. شاخص تمزکز برای نارضایتی از زندگی ۰۶/۰- (فاصله اطمینان ۹۵ درصد: ۰۲/۰-,۰۱/۰-) به دست آمد که بیان‌گر تمرکز نارضایتی در گروه اجتماعی اقتصادی پایین‌تر است. یافته‌های آنالیز چند سطحی نشان داد که بین عدم رضایت از زندگی و محل سکونت، گروه‌های سنی، شغل، تحصیلات، وضع تأهل و طبقه‌های اجتماعی- اقتصادی رابطه‌ی آماری معنی‌داری وجود دارد (P≤0.05).
نتیجه‌گیری: نابرابری در عدم رضایت از زندگی در گروه فقیر جامعه متمرکز شده است و این نابرابری در استان‌های مختلف متفاوت است. متغیرهای اجتماعی اقتصادی از عوامل تأثیرگذار بر نابرابری در رضایت از زندگی در زنان است و باید برای کاهش نابرابری‌ها باید به این مسائل توجه کرد.
ابراهیم قادری، مهشید ناصحی، جعفر حسن زاده، حجت الله براتی، شهپر طاهری، مهری غلامی، محمدرضا بذرافشان، رحیم تقی زاده اصل، محسن شمس،
دوره 15، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده


مقدمه و اهداف: بازاریابی اجتماعی روشی است که بر اساس شناسایی نیازها و خواسته‌های مخاطب، تعیین مولفه‌های بازار رفتاری با استفاده از نتایج پژوهش تکوینی عمل می‌نماید. درگیر کردن بخش خصوصی در برنامه مبارزه با سل با استفاده از بازاریابی اجتماعی تابه‌حال انجام‌نشده است. این مطالعه به طراحی برنامه Public-Private Mix (PPM) با استفاده از بازاریابی اجتماعی می‌پردازد.
روش کار: این مطالعه به‌صورت کیفی و با استفاده از بحث متمرکز گروهی با 6 گروه مختلف شامل پزشکان هماهنگ‌کننده سل، پزشکان متخصصین رشته‌های مختلف بخش خصوصی و مدیران آزمایشگاه‌های بخش خصوصی و بیمارستان‌های منتخب کشور و شهرستان کرج در سال 1392 انجام شد و اجزای برنامه PPM بر اساس آن مشخص گردید.
یافته‌ها: اغلب شرکت‌کنندگان معتقد بودند که مشارکت بخش خصوصی در برنامه کشوری سل با مشکلات مهمی روبروست. فقدان فرایند مشخص و تعریف‌شده برای ارتباط با بخش خصوصی، فقدان بستر مناسب، فقدان ابزار مناسب برای نظارت، عدم تمکین بخش خصوصی، عدم آشنایی بخش خصوصی با پروتکل‌های برنامه‌های کشوری سل، عدم وجود اقدامات تشویقی و تنبیهی مناسب، عدم دریافت بازخورد مناسب توسط بخش خصوصی و انحصارطلبی در آزمایشگاه‌ها از موارد ذکرشده در این مطالعه بود.
نتیجه‌گیری: برای اجرای برنامه PPM در برنامه کنترل سل لازم است آزمایشگاه‌ها به‌صورت داوطلبانه و وارد برنامه شوند. یک بسته اطلاع‌رسانی و تشویقی فراهم شود که در آن آموزش‌های مؤثر و کم‌حجم، پس‌خوراندها و احترام به بخش خصوصی گنجانده‌شده باشد.
ابراهیم قادری، جعفر حسن زاده، عباس رضاییان زاده، مهشید ناصحی، حجت الله براتی، محمدرضا بذرافشان، فایزه مازوجی، مهدی قربانیان، نوشین قویدل، صدیقه رازی،
دوره 16، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده

مقدمه و اهداف: تعداد زیادی از بیماران مبتلا به سل به بخش خصوصی مراجعه می‌کنند؛ بنابراین ارتباط فعالیت‌های بین برنامه کنترل سل و بخش خصوصی می‌تواند به کنترل سل کمک کند. برای مشارکت بخش خصوصی در برنامه کنترل سل، مدل Public-Private Mix (PPM) توسط سازمان جهانی بهداشت توصیه شده است. در این مطالعه، پایلوت برنامه طراحی شده PPM در کشور، در شهرستان کرج انجام شد.
روش کار: در این کارآزمایی مبتنی بر جامعه، ارزیابی پیش از مداخله شامل اطلاعات 18 ماه گذشته بود. مداخله شامل بسته PPM بود که توسط مرکز بهداشت شهرستان کرج در سیستم بهداشتی ادغام گردید. سپس داده‌های 3 ماه پس از مداخله جمع‌آوری شد. تحلیل توسط نر‌م‌افزار SPSS نسخه 16 و با استفاده از آزمون مربع کای انجام شد.
یافته‌ها: پس از مداخله، به‌صورت میانگین 7/40 درصد افزایش موارد مشکوک به سل بررسی شده در هر ماه، و هم‌چنین 7/101 درصد افزایش موارد تشخیص داده شده اسمیر مثبت در آزمایشگاه‌های کرج مشاهده شد. نسبت موارد اسمیر مثبت به کل موارد مشکوک به سل پیش از مداخله 57/4 و پس از مداخله 56/6 درصد بود. درصد موارد با اسمیر 3+ پیش از مداخله 5/75 و پس از مداخله  9/89 درصد بود.
نتیجه‌گیری: برنامه PPM طراحی شده باعث بهبود تشخیص و گزارش‌دهی موارد مبتلا به سل شد؛ بنابراین پیشنهاد می‌شود اشکال‌های  برنامه برطرف شده و ادغام برنامه در کشور انجام شود.
 
سید مرتضی حسینی شکوه، محمد عرب، سارا امامقلی پور، محمد مسگرپور امیری،
دوره 16، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده

مقدمه و اهداف: شناخت و تحلیل عوامل اقتصادی- اجتماعی اثرگذار بر سلامت روان می‌تواند از جنبه سیاستگذاری در حوزه سلامت روان برای ساکنان کلان‌شهرها مورد توجه قرار گیرد. هدف از این مطالعه، بررسی ارتباط عوامل اقتصادی- اجتماعی با سلامت روان خانوارهای ساکن کلان‌شهر تهران بود.
روش کار: این مطالعه یک پژوهش توصیفی- تحلیلی در قالب مطالعه مقطعی بود. در این مطالعه 650 خانوار با استفاده از روش نمونه‌گیری ترکیبی از مناطق 22 گانه شهر تهران مورد بررسی قرار گرفتند. سنجه‌های سلامت روان با استفاده از پرسشنامه استاندارد 36-SF و سنجه‌های اقتصادی- اجتماعی خانوار با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته جمع‌آوری شدند. روایی صوری پرسشنامه به روش کیفی و روایی محتوایی به روش کمی اندازه‌گیری شد. برای بررسی پایایی، از روش آزمون- بازآزمون استفاده شد. برای تحلیل داده‌ها از برآورد مدل‌های رگرسیونی به روش حداقل مربعات معمولیOLS) ) و روش حداقل مربعات وزنیWLS) ) استفاده شد. محاسبه‌ها با نرم‌افزار Stata نسخه 14 انجام شد.
یافته‌ها: از بین متغیرهای اقتصادی-اجتماعی مورد بررسی، چهار متغیر شامل سال‌های تحصیل، رفتارهای بهداشتی (فعالیت فیزیکی منظم، عادت‌های غذایی سالم)، عدم استعمال دخانیات، و سرمایه اجتماعی ارتباط مثبت و معنی‌داری با تمام سنجه‌های سلامت روان (نقش اجتماعی، عدم وجود اختلال‌های  هیجانی، سلامت روان و سرزندگی) داشتند (05/0> P). ارتباط عدم استفاده از دخانیات با همه سنجه‌های سلامت روان بیشتر از سایر متغیرهای اقتصادی-اجتماعی بود (05/0> P).
نتیجه‌گیری: باید در سیاست‌گذاری‌های سلامت روان، بر توسعه سرمایه اجتماعی در کلان‌شهرها، ترویج رفتارهای بهداشتی شهروندان، و  به‌ویژه استعمال دخانیات و اختلال‌های رفتاری مرتبط با آن تمرکز ویژه‌ای نمایند.

یحیی سلیمی، تکتم پیکانی، سینا احمدی، مرضیه شیرازی خواه، علی الماسی، اکبر بیگلریان، نادر رجبی گیلان، زهرا جرجران شوشتری،
دوره 16، شماره 5 - ( 12-1399 )
چکیده

مقدمه و اهداف: عدم تمایل به پذیرش واکسن می‌تواند تلاش‌های جهانی برای کنترل پاندمی کووید-19 را به‌طورجدی تحت تأثیر قرار دهد. هدف این مطالعه برآورد تمایل به پذیرش واکسنهای تأییدشده کووید-19 و عوامل مرتبط با آن در دو شهر تهران و کرمانشاه است.
روش کار: مطالعه حاضر یک مطالعه مقطعی مبتنی بر جمعیت است. داده‌ها از طریق پیمایش تلفنی با استفاده از روش استاندارد شماره‌گیری ارقام تصادفی بر روی 850 نفر از افراد در دو شهر تهران و کرمانشاه جمع‌آوری‌شده است. از رگرسیون لجستیک چندگانه برای برآورد نسبت شانس‌های تطبیق شده عوامل مرتبط با تمایل به پذیرش واکسن استفاده شد.
یافته‌ها: فراوانی تمایل به پذیرش واکسن کووید-19 در افراد شرکت‌کننده در مطالعه 47/66 % (با فاصله اطمینان95%:57/69 %-21/%63) بود. از بین این افراد، 02/86 درصد گزارش کردند که هر نوع واکسن تأییدشده از طرف وزارت بهداشت (ایرانی/خارجی) و 98/13 درصد اظهار داشتند که فقط واکسن خارجی که خودشان ترجیح دهند را (در صورت در دسترس بودن) استفاده خواهند کرد. متغیرهای سن، تقدیرگرایی و وضعیت اقتصادی-اجتماعی رابطه معناداری با تمایل به پذیرش واکسن داشتند.
نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج مطالعه حاضر تمایل به پذیرش واکسن کووید-19 در افراد موردمطالعه در حد متوسط بود. به نظر می‌رسد برای سریع‌تر رسیدن به هدف ایمنی گروهی با واکسیناسیون در جامعه می‌توان راهبرد اولویت‌بندی دریافت واکسن را بر اساس متغیرهای تأثیرگذاری مانند اعتقادات مذهبی و تقدیرگرایی، گروه‌های سنی جوان‌تر و افراد با وضعیت اقتصادی-اجتماعی بالاتر بر تمایل به پذیرش واکسن نیز برنامه‌ریزی کرد.

فاطمه عادلی نژاد، امین فرجی، فردین علیپور،
دوره 16، شماره 5 - ( 12-1399 )
چکیده

مقدمه و اهداف: هدف از این پژوهش اعتبار سنجی پرسشنامه اثرات اجتماعی کووید- 19 (SISQ  ) در دانشجویان ایرانی است.
روش کار: مطالعه حاضر مطالعه‌ای توصیفی- تحلیلی از نوع اعتبارسنجی است و جامعه آماری آن شامل دانشجویان دانشگاه‌های تهران در سال تحصیلی 99- 400 بودند که 300 نفر از آن‌ها به‌صورت داوطلب در این پژوهش شرکت کردند. پس از بررسی روایی محتوا، جهت بررسی روایی سازه از تحلیل عامل اکتشافی و تأییدی و برای بررسی پایایی از ضریب آلفای کرونباخ و ضریب همبستگی درون خوشه‌ای استفاده شد؛ برای بررسی بیشتر متغیرهای اصلی پژوهش آزمون‌های ضریب همبستگی پیرسون و تی مستقل استفاده گردید؛ تحلیل‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS25 و AMOS26 انجام شد.
یافته‌ها: در بررسی روایی پرسشنامه گویه هفتم، طبق نظر اساتید، فاقد روایی محتوایی (16/0cvr=) بود؛ چهار مؤلفه فاصله اجتماعی، مطلوبیت اجتماعی، اطلاعات اجتماعی و اضطراب اجتماعی در تحلیل عامل اکتشافی استخراج شدند که با هم 99/57 درصد واریانس پرسشنامه را تبیین می‌کردند؛ نتایج حاصل از تحلیل عاملی تأییدی مدل 4 عاملی را، بعد از فرآیندهای آرایشی و پیرایشی، تأیید کرد (26/85=χ2 09/0=p؛ 93/0=IFI، 93/0=CFI، 05/0=RMSEA)، ضریب آلفای کرونباخ و ضریب همبستگی درون خوشهٔ (ICC=intraclass correlation coefficient ) برای پرسشنامه نهایی برابر 80/0 شدند؛ همبستگی همه گویه‌ها با نمره کل پرسشنامه مثبت و معنی‌دار بود و مقادیر از 49/0 تا 65/0 متغیر بودند. میانگین (انحراف معیار) سن افراد موردمطالعه 07/24(27/6) سال است.
نتیجه‌گیری: پرسشنامه 14 گویه ای اثرات اجتماعی کووید- 19 در دانشجویان از روایی و پایایی قابل‌قبولی برخوردار است. مطالعات بیشتر در سایر جمعیت‌ها پیشنهاد می‌شود. 

لیدا شمس، غلامرضا برنجکار، طه نصیری، محمد مسکرپور امیری،
دوره 17، شماره 4 - ( 12-1400 )
چکیده

مقدمه و اهداف: هدف از مطالعه حاضر بررسی ارتباط وضعیت اقتصادی اجتماعی با عوامل خطر رفتاری بیماری‌های غیرواگیر در یکی از شهرهای شمال ایران بود.
روش کار: پژوهش حاضر یک پژوهش توصیفی- تحلیلی و مقطعی بود که در سال 1398 در شهرستان لنگرود انجام شد. در این مطالعه 906 نفر از خانوارهای روستایی و شهری با استفاده از روش نمونه‌گیری ترکیبی موردبررسی قرار گرفتند. ابزار جمع‌آوری داده‌ها پرسشنامه استاندارد «نظام مراقبت بیماری‌های غیرواگیر» بود. مواجهه خانوارها با عوامل خطر رفتاری بیماری‌های غیرواگیر (شامل تغذیه ناسالم، کم‌تحرکی و مصرف دخانیات) در گروه‌های مختلف اقتصادی-اجتماعی با استفاده از مدل‌های رگرسیون لجستیک در نرم‌افزار Stata موردبررسی و مقایسه قرار گرفت.
یافته‌ها: احتمال مصرف دخانیات در افراد بی‌سواد، زیردیپلم و دیپلم به ترتیب 1/5، 5/7 و 2/4 برابر بیشتر از افراد دارای تحصیلات دانشگاهی بود (05/0 P<؛2/4،5/7،1/5OR=) . احتمال رژیم غذاهای ناسالم در افراد چارک اوّل و دوّم درآمدی (درآمد خیلی پایین و پایین) به‌طور معنی‌داری به ترتیب 4/3 و 6/2 برابر بیشتر از افراد چارک چهارم درآمدی (درآمد زیاد) بود (05/0 P<؛6/2،4/3OR=). همچنین احتمال تحرک فیزیکی ناکافی در افراد بازنشسته به ترتیب 7/2و 8/3 برابر بیشتر از شاغلین و افراد بیکار بود
(05/0 P<؛8/3،7/2OR=).

نتیجه‌گیری: نابرابری‌های اقتصادی-اجتماعی در سطح خرد (درون شهرستان) ارتباط معناداری با مواجهه خانوارها با عوامل خطر بیماری‌های غیرواگیر دارد. کاهش نابرابری‌های اقتصادی-اجتماعی در سطوح خرد باید به‌عنوان یک ابزار مناسب جهت کاهش نابرابری سلامت در سطوح کلان موردتوجه قرار گیرد.

محمد مسکرپورامیری، سید مرتضی حسینی‌شکوه،
دوره 18، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده

مقدمه و اهداف: عوامل اقتصادی- اجتماعی مؤثر بر سلامت شامل طیف گسترده‌ای از متغیرها می‌شود که دستهبندی ثابت و مشخصی از آن در مطالعه‌ها دیده نمی­شود. هدف از این مطالعه، شناسایی و دسته‌بندی متغیرهای اصلی اقتصادی- اجتماعی مؤثر بر سلامت خانوارها بود.
روش کار: این مطالعه از نوع کاربردی است که با رویکرد کمی و به روش مرور نظام مند در سال 1398 انجام شد. جست‌و‌جو و شناسایی متغیرهای اصلی اقتصادی- اجتماعی مؤثر بر سلامت خانوار با مرور نظاممند مطالعه‌ها و استفاده از راهنمای پریسما در پایگاه‌های معتبر علمی بین‌المللی و ملی انجام شد. معیارهای ورود به مطالعه شامل تمرکز بر متغیرهای اقتصادی- اجتماعی مؤثر بر سلامت در سطح خانوار، ارایه مدل مشخص برای تأثیرگذاری متغیرهای اقتصادی- اجتماعی بر سلامت، انتشار به زبان انگلیسی یا فارسی و دسترسی به متن کامل مطالعه بود. ارزیابی کیفی مطالعه‌ها و همچنین تطابق آنها با معیارهای ورود و خروج توسط مرور همتا انجام شد. تمامی متغیرهای اقتصادی- اجتماعی با استفاده از فرم پژوهشگر ساخته از مطالعه‌ها استخراج و با استفاده از نرم‌افزار MAXQDA 2018 دسته‌بندی و به شیوه نقلی سنتز شدند.
یافته‌ها: 21 مدل مفهومی برای تأثیرگذاری عوامل اقتصادی- اجتماعی بر سلامت خانوار شناسایی شد. تمامی مدلها توسط پژوهشگران و سازمانهای بینالمللی ارایه شده بودند و هیچ مدل بومی در زمینه عوامل اقتصادی- اجتماعی مؤثر بر سلامت خانوار به زبان فارسی مشاهده نشده بود. تحلیل محتوای مطالعه‌ها نشان داد سه متغیر اصلی آموزش، درآمد و اشتغال در تمام مدلها (100 درصد) به عنوان عوامل اقتصادی- اجتماعی مؤثر بر سلامت به‌کار رفته بودند. پس از آن به‌ترتیب رفتارهای بهداشتی خانوار (81%)، سن (71%)، حمایت خانوادگی (71%)، سرانه مساحت مسکن (67%)، محل اقامت (67%)، سرمایه اجتماعی (62%) و جنس (57%) پرکاربردترین متغیرهای اقتصادی-اجتماعی مؤثر بر سلامت خانوار بودند.
نتیجه‌گیری: علاوه بر متغیرهای کلیدی اقتصادی- اجتماعی (آموزش، درآمد و اشتغال)، متغیرهای زمینه‌ای دیگری مانند رفتارهای بهداشتی خانوار، حمایت خانوادگی، سرانه مساحت مسکن و سرمایه اجتماعی باید به‌منظور انجام مداخله‌های سیاستی مورد توجه قرار گیرد. همچنین پیشنهاد می‌شود مدل بومی عوامل اقتصادی- اجتماعی مؤثر بر سلامت متناسب با شرایط اقتصادی- اجتماعی خانوارهای ایرانی طراحی شود.
 

لیلا حلیمی، اسحاق درتاج رابری، رضا مجدزاده، علی اکبر حقدوست،
دوره 18، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده

مقدمه و اهداف: در سنین نوجوانی تمایل برای تقویت شبکه اجتماعی در مدارس بیشتر است که به انتقال اطلاعات می ­انجامد. این مطالعه خصوصیات افراد تاثیرگذار بر انتقال اطلاعات بین دانش آموزان در کلاس را بررسی می کند.
روش کار: مطالعه روی350 دانش ­آموز پسر و دختر مقاطع راهنمایی و متوسطه مدارس شهر همدان انجام شد که برای هر کلاس دو شبکه ترسیم گردید. شبکه ارتباطی، ارتباطات عادی دانش آموزان در کلاس و شبکه اطلاعاتی، انتقال اطلاعات حساس مرتبط با بلوغ بود. شاخص مرکزیت شبکه محاسبه شد. عوامل تاثیرگذار بر انتقال اطلاعات با استفاده از پرسشنامه بررسی شد.
یافته ­ها: شاخص مرکزیت در شبکه اجتماعی پسرها بیشتر از دخترها به ترتیب (55/4% در مقابل 47/6% در شبکه ارتباطی و 33/4% در مقابل 20/1% در شبکه اطلاعاتی) بود. اندازه مرکزیت دانش­ آموزان با صرف زمان بیشتر در ارتباطات هر دانش آموز با همکلاسی های خود، از نظر آماری معنی دار بود.  همچنین با بالا رفتن مقطع تحصیلی و سن شاخص مرکزیت در شبکه ارتباطی و به خصوص اطلاعاتی بیشتر بود.
نتیجه­گیری: پسران در دوران نوجوانی شبکه ارتباطی گسترده­تری در درون کلاس دارند و در انتقال اطلاعات بلوغ تواناتر هستند. ارتباط مناسب و توانایی برقراری ارتباط آسان، داشتن اطلاعات در زمینه بلوغ و اختصاص دادن زمان کافی در برقراری ارتباط با همکلاسی ها از عوامل موثر بر انتقال اطلاعات بین نوجوانان در مدارس است.


صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله اپیدمیولوژی ایران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb