محمد امین عرفان منش،
دوره 13، شماره 3 - ( 9-1396 )
چکیده
مقدمه و اهداف: این پژوهش با هدف مطالعه جایگاه جمهوری اسلامی ایران در تولید علم منطقهای و جهانی حوزه اپیدمیولوژی طی سالهای 2015-2011 میلادی انجام شده است.
روش کار: این پژوهش نوعی مطالعه کاربردی بوده که با استفاده از شاخصهای علمسنجی انجام شده است. جامعه پژوهش شامل تمامی 53300 مقاله اپیدمیولوژی جهان طی سالهای 2015-2011 میلادی است که در پایگاه اسکوپوس نمایه شدهاند.
یافتهها: پژوهشگران اپیدمیولوژی کشور در بازهی زمانی مورد بررسی، تعداد 1196 مقاله بینالمللی تألیف کردهاند که ایران را در جایگاه شانزدهم جهان و نخست خاورمیانه قرار میدهد. بررسی تولیدات علمی دانشگاهها نیز نشان میدهد که 7 دانشگاه ایرانی در جمع 10 دانشگاه پرتولید منطقهی خاورمیانه قرار داشتهاند. میانگین استنادهای دریافتی مقالههای پژوهشگران ایرانی در حوزهی اپیدمیولوژی معدل 9/3 استناد به ازای هر مدرک بوده که این میزان برای کل تولیدات خاورمیانه و جهان برابر با 3/5 و 4/7 استناد است. همچنین تولیدات علمی ایران در سه شاخص درصد مدارک استنادشده، درصد مقالههای پراستناد و تأثیرگذاری استنادی وزندهی شده در سطح رشته، از سطح کیفی پایینتری در مقایسه با متوسط منطقه و جهانی این حوزه برخوردار بوده است.
نتیجهگیری: با وجود جایگاه برجسته کشور در زمینه کمیت تولیدات علمی حوزه اپیدمیولوژی، کیفیت این تولیدات نسبت به متوسط منطقهای و جهانی پایینتر است.
زینب شاطری امیری، سیده سمانه حسینی، لیدا جراحی،
دوره 16، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده
مقدمه و اهداف: کاربرد مقالات کارآزمایی بالینی در مطالعات مرور سیستماتیک و راهنمای مداخلات بالینی شتاب بالایی گرفته است. ارزیابی کیفیت مقالات، جزیی از مطالعات مرور سیستماتیک و موثر در قابلیت استناد است. این مطالعه به بررسی کیفیت گزارش و استفاده از شیوه های تصادفی سازی، کورسازی و تخصیص تصادفی مقالات کارآزمایی بالینی تصادفی شده دانشگاه علوم پزشکی مشهد پرداخته است.
روش کار: در این مطالعه مقالات کارآزمایی بالینی تصادفی شده با وابستگی دانشگاه علوم پزشکی مشهد نمایه شده در پایگاه اطلاعاتی PubMed تا سال 2018 بررسی شد.
یافتهها: از 257 مقاله واجد شرایط مقالات بالینی دندانپزشکی ( 44 مقاله، 1/17درصد)، بیماریهای زنان و زایمان (28 مقاله، 9/10 درصد) و بخش داخلی (23 مقاله ، 9/8درصد) بیشترین فراوانی نسبی انتشار مقالههای کارآزمایی تصادفی شده را داشتند. تعداد 83 مطالعه (3/32درصد) به شیوه تصادفیسازی اشاره نموده که اغلب (9/86 درصد) تصادفی ساده بود. در 138 مطالعه (7/53 درصد) کورسازی ذکر شده که بیشتر دو سوکور (2/70 درصد) بود. تنها در سه مطالعه (2/1 درصد) پوشیدهسازی تخصیص اشاره شده بود.
نتیجهگیری: ذکر شیوه تخصیص تصادفی و تصادفیسازی در مقالهها بسیار کمتر از حد قابل قبول بود، که ممکن است این تصور را ایجاد کند که پژوهشگر در اجرای این دو موضوع مهم در روش کار دچار خطا شده باشد. رعایت اصول نگارش علمی مقالههای کارآزمایی بالینی و پرهیز از خطا و تورش به افرایش اعتبار مقاله و افزایش شانس استناد به آن منجر میشود که در اهداف دانشگاههای برتر جهانی است.