مقدمه و اهداف: چاقی کودکان امروزه به یک چالش جهانی تبدیل شده است. مطالعات بسیاری ارتباط چاقی را با عوامل اقتصادی اجتماعی نشان داده اند. تحقیق حاضر با هدف بررسی نابرابری های اقتصادی- اجتماعی با الگوی تغذیه ای و چاقی در کودکان انجام شده است.
روش کار: مطالعه حاضر با روش تحلیل ساختاری انجام گردید. مشارکت کنندگان پژوهش 80 نفراز کودکان 6 تا 13 ساله با شیوه تصادفی ساده از مراجعین پایگاه های سنجش سلامت شهرستان سنقر و کلیایی انتخاب و وارد مطالعه شدند. توده بدنی کودکان بـه روش اسـتاندارد محاسبه شد. الگوی تغذیه ای از پرسشنامه یادآمد 24 ساعته خوراک و وضعیت اقتصادی - اجتماعی با پرسشنامه های استاندارد مرتبط سنجیده شد. آنالیز داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS 24 و AMOS 24 انجام گردید.
یافتهها: نتایج نشان داد 28/75 درصد از آزمودنی ها چاق، و یا دارای اضافه وزن بودند. نتایج تحلیل ساختاری نشان داد متغیر اقتصادی – اجتماعی با ضریب تاثیر (0/65) بر الگوی تغذیه ای و بر توده بدنی (0/43 - ) اثر مستقیم دارد. متغیر الگوی تغذیه ای با ضریب تاثیر (0/74- ) بر توده بدنی اثر داشت. نتایج آزمون بوت استراپ نشان داد که اثر غیرمستقیم وضعیت اقتصادی- اجتماعی بر توده بدنی براساس نقش میانجی الگوی تغذیه ای (0/48-) می باشد. مقادیر پیش بینی نیز نشان می دهد دو متغیر اقتصادی و اجتماعی و الگوی تغذیه ای به ترتیب 0/16 و 0/29 از تغییرات توده بدنی را پیش بینی می کنند.
نتیجهگیری: یافتههای این مطالعه تأثیر وضعیت اجتماعی-اقتصادی را بر الگوهای تغذیهای و شاخص توده بدنی جامعه پژوهش نشان داد. امروزه بحث افزایش توده بدن در جهان و کشور ما یکی از مهمترین چالش های اجتماعی است. با توجه به اثرات ناهمگون وضعیت اجتماعی-اقتصادی بر الگوهای تغذیه ای و شاخص توده بدنی، تدوین و اجرای سیاست های پیشگیرانه با توجه به شرایط جوامع برای دستیابی به نتایج موثر ضروری است.