53 نتیجه برای اپیدمیولوژی
سعید بکایی، لاله شریفی، ستاره ممیشی، ابوالحسن ندیم،
دوره 1، شماره 3 - ( 12-1384 )
چکیده
مقدمه و اهداف: کالاآزار مدیترانهای بیماری مشترکی بین انسان و حیوانات است که در دستهی متازئونوزها قرار میگیرد (بیماری مشترکی که عامل آن درسیر تکاملیاش نیاز به حداقل یک میزبان بیمهره دارد). درایران سگسانان به عنوان مخزن اصلی بیماری شناخته شدهاند و اکثر بیماران را کودکان 6 ماهه تا دو ساله تشکیل میدهند. این مطالعه به منظور بررسی ویژگیهای بالینی و تغییرات همهگیرشناختی (Epidemiologic) بیماری در طی 12 سال اخیر بر روی پروندههای بیمارستانی کودکان مبتلا به لیشمانیوز احشایی در بیمارستان مرکز طبی کودکان صورت پذیرفت.
روش کار: در مطالعهای که به صورت بررسی گزارش موارد (Case series) برروی 106 پرونده متعلق به بیماران مبتلا به کالاآزار بستری شده در فاصلهی سالهای 1382-1370 در بیمارستان مرکز طبی کودکان انجام گرفت، علاوه بر ثبت موقعیت جغرافیایی محل زندگی بیماران، فاکتورهای زمینهای، تظاهرات بالینی و آزمایشگاهی، پاسخ به درمان و عوارض داروی گلوکانتیم نیز ثبت شدند و در نهایت به آنالیز توصیفی اطلاعات پرداختیم.
نتایج: بیشترین موارد بیماری مربوط به سال 1371 و کمترین موارد مربوط به سالهای 82 و 72 هستند. بیشترین موارد رجوع بیماری مربوط به فصل بهار بوده است. بیماری در ردهی سنی 48-12 ماه بیشتر مشاهده میشود و مراجعهی پسران مبتلا بیش از دختران است (1/82% به 9/17%) و از نظر شغل رئیس خانوار بیشترین مراجعات مربوط به طبقهی کارگر است. در بررسیهای آزمایشگاهی کم خونی، افزایش ESR و ترومبوسیتوپنی از واضحترین علائم به شمار میآیند و در تظاهرات بالینی تب، اسپلنومگالی و هپاتومگالی بارزترین نشانهها هستند. 83% بیماران بهبود یافته و 9/1% فوت کردهاند و موارد عود 1/15% بوده است. 8/52% بیماران در فاصلهی 2 تا 4 هفته درمان با گلوکانتیم سلامتی خود را باز یافتهاند و در مجموع عوارض داروی گلوگانتیم به صورت میوکاردیت، راش و استفراغ ناچیز قلمداد میشود. شهرهای خرمآباد، کرج و ساوه بیشترین موارد رجوع بیماران به بیمارستان را داشتند.
نتیجهگیری: نتایج حاصل بیانگر افزایش نسبت بیماری در جنس مذکر و تغییراتی در تظاهرات بالینی و آزمایشگاهی بیماری هستند؛ لیکن مهمترین دستآورد این پژوهش علاوه بر شناسایی مناطق اسپورادیک در کشور، مطرح شدن احتمال بومی شدن بیماری در 4 منطقهی حاشیهی جنوبی سلسله جبال مرکزی، ساوه و شمالغربی استان قم، تمام خرمآباد و استان اردبیل است. شناسایی این مناطق میتواند بیانگر تغییر مشخصات اپیدمیولوژیک بیماری کالاآزار در کشور باشد و بذل توجه مسئولان برای کنترل بیماری در مناطق آندمیک جدید را میطلبد.
محسن نقوی،
دوره 2، شماره 1 - ( 1-1385 )
چکیده
مقدمه و اهداف: آگاهی از دگرگونی سیمای سلامتی (Health Transition) در هر کشور، از مهمترین اطلاعاتی است که در برنامههای توسعهی اجتماعی و برنامهریزی برای تأمین، حفظ و ارتقای سلامت جامعه مورد استفاده قرار میگیرد. دگرگونی سیمای سلامتی بــــر پایهی دوگــذار جمعیت شناسی (Demographic Transition) و همهگیرشناسی (Epidemiologic Transition) استوار است.
روش کار: برای به دست آوردن سیمای سلامتی و دگرگونی آن در ایران؛ نخست اطلاعات جمعیت شناسی در فاصلهی 45 سال اخیر، بهمنطور تعیین تغییر چهرهی جمعیت شناسی کشور ترسیم شد. سپس اطلاعات مربوط به الگوی مرگ از سالهای 1350 تا 1380 از منابع مختلف، بهخصوص اطلاعات ثبت مرگ شهر تهران (1350) و ثبت مرگ در 10 استان (1379) و 18 استان (1380) مقایسه گشت. همچنین با توجه به تمام نقصانهای اطلاعاتی در این زمینه، دادههای بیماریهای واگیر در چند دههی اخیر هم بررسی شد تا دگرگونی همهگیر شناسی کشور نشان داده شود.
نتایج: بهطور کلی این مطالعه نشان میدهد که میزان مرگ و باروری در تعامل با افزایش درآمد سرانه، افزایش شهرنشینی، صنعتی شدن، ارتقای فنآوری در جهان و افزایش دسترسی به خدمات بهداشتی درمانی و... کاهش یافته و با تغییر ترکیب سنی جمعیت، جامعه در مرحلهی خروج از سن نوجوانی قرار گرفته است. علاوه بر این، میزان مرگ کودکان زیر 5 سال و مادران نیز کاهش یافته است. همه موارد فوق به این منجر شده است که ترکیب علتی مرگها، از بیماریهای عفونی و واگیر خارج شده و الگوی ابتلا بیماریها و مرگ نیز در گروههای سنی تغییر نماید.
مریم سادات وجدانی نیا، علی منتظری،
دوره 2، شماره 1 - ( 1-1385 )
چکیده
اصطلاح «نابرابریهای بهداشتی» یک مفهوم توصیفی صرف نیست و به تفاوت میزان مرگ، ابتلا به بیماری، امید به زندگی، سالهای زندگی بهسرشده با ناتوانی و ... با سه منشا طبقهی اجتماعی، جنسیت و قومیت/نژاد میپردازد. این مقاله فقط به موضوع نابرابری بهداشتی با منشا اقتصادی-اجتماعی میپردازد. نابرابریهای بهداشتی با منشا طبقهی اجتماعی به صورت تفاوت در میزان بروز یا شیوع مشکلات بهداشتی بین افراد جمعیت در موقعیت اقتصادی-اجتماعی پایینتر و بالاتر تعریف میشود. در حالیکه اندازهگیری نابرابریهای اقتصادی اجتماعی در سلامتی در اروپا دارای قدمتی کهن است. در این زمینه در سایر مناطق، به ویژه جهان در حال توسعه کار تجربی محدودتری صورت گرفته است. در سلسله مراتب اجتماعی، اندازهگیری وضعیت اقتصادی-اجتماعی بر اساس وضعیت شغلی، سطح تحصیلی و درآمد افراد صورت گرفته است و اثر هر یک از این عوامل در ارتباط با سلامتی باید به طور جداگانه مطالعه شود.
منابع اصلی داده در مورد وضعیت سلامتی و اندازهگیری نابرابریهای بهداشتی جمعیت در سطح بینالمللی مراکز ثبت و مطالعات مقطعی طراحیشده خاص هستند.
به نظر میرسد مطالعات اپیدمیولوژیک در ارزیابی، پایش و پیشگیری از نابرابریهای بهداشتی به ویژه با تمرکز بر گروههای اقتصادی-اجتماعی در بسیاری از مناطق رو به توسعه، از جمله ایران، محدود بوده است. با توجه به فقدان مراکز ثبت منسجم، انجام مطالعات مقطعی طراحی شدهی خاص و مطالعات جمعیتی در ارزیابی و پیشگیری از نابرابریهای بهداشتی توصیه میشود.
جواد رفیع نژاد، ایوب نوراللهی، عزت الدین جوادیان، انوشیروان کاظم نژاد، خدیجه شمشاد،
دوره 2، شماره 3 - ( 1-1385 )
چکیده
مقدمه و اهداف: پدیکولوزیس عفونت جهانی و مسری پوستی در دنیا میباشد. در تمام دنیا آلودگی به شپش سر Pediculus humanus capitis غالباً بین دانشآموزان سنین 11-6 سال شایعتر است. به منظور تعیین شیوع Pediculus humanus capitis و بررسی برخی فاکتورهای دخیل در اپیدمیولوژی pediculiosis مطالعهای توصیفی - تحلیلی در سال 1383 در بین بچههای دبستانی در شهرستان املش، استان گیلان انجام شد.
روش کار: به منظور تعیین وضعیت اپیدمیولوژیکی، کلیه 4244 نفر از دانشآموزان مقطع ابتدایی از 95 مدرسه به صورت تمام شماری مورد ارزیابی قرار گرفته و نتایج حاصله بر اساس آزمون آماری کای دو (chi-squre) و نسبت شانس Odds Ratio مورد مقایسه قرار گرفتند. جهت بررسی وجود شپش از شانههای مناسب استفاده شد و شرایط مو و فاکتورهای مورد مطالعه شامل نوع مدرسه، موقعیت مدرسه، سطح تحصیلات والدین، شغل والدین، تعداد دفعات استحمام در هر هفته، تعداد افرادیکه از یک اتاق خواب مشترک استفاده میکنند، تعداد دفعات شانه زنی، حساسیت میزبان، تعداد افراد خانوار، مدل مو، جنس و طول مو از طریق پر کردن پرسشنامه کسب شد.
نتایج: نتایج این مطالعه نشان داد که بین نوع مدرسه، موقعیت مدرسه، تحصیلات و شغل والدین، وجود آب دائم لوله کشی، تعداد هم اتاقی، دفعات شانهزنی، محل و دفعات استحمام، جنس دانشآموز، احساس خارش، تعداد اعضاء خانواده، وجود مربی بهداشت، اندازه و حالت مو با آلودگی به شپش سر ارتباط معنیداری وجود دارد (05/0P<). در حالیکه بین میزان آلودگی و شوره سر، بافته بودن مو، رنگ مو، سن دانشآموز، پایه تحصیلی و فصل ارتباط معنیداری وجود نداشت (05/0P>). متوسط آلودگی در شهرستان20/9% برآورد شد.
نتیجه گیری: دلیل میزان بالای شیوع پدیکولوزیس در بین بچههای مقطع ابتدایی را میتوان شرایط بهداشتی ضعیف و نیز عدم دسترسی به آب لوله کشی دائم ذکر نمود. کنترل بهداشتی موی سر بچهها توسط مربیان بهداشتی امری ضروری است. این مطالعه اولین مطالعه اپیدمیولوژیکی انجام شده در شهرستان املش با شرح جزئیات دخیل در اپیدمیولوژی این آلودگی است و نشان میدهد که آلودگی به شپش سر هنوز به عنوان یک مشکل اساسی در جوامع با امکانات زندگی و سطح بهداشت پایین و وضعیت بد اقتصادی مطرح است.
سالک سالک، محمدرضا مسجدی، سلماز سالک، حبیب امامی،
دوره 3، شماره 3 - ( 11-1386 )
چکیده
مقدمه و اهداف: استان گلستان هر ساله، بعد از سیستان و بلوچستان به عنوان دومین استان پرشیوع کشور از نظر بیماری سل گزارش
میشود. این مطالعه با هدف بررسی میزان بروز سل در قومیتهای مختلف ساکن استان گلستان انجام شد.
روش کار: در مطالعهای توصیفی، تمامی بیماران مبتلا به یکی از اشکال مختلف سل ریوی اسمیر مثبت ومنفی، خارج ریوی و ارزنی طی سالهای 1382-1378 در استان گلستان مورد مطالعه قرار گرفتند و میزان بروز همه اشکال سل در قومیتهای مقیم استان مورد مقایسه گردید.
نتابج: تعداد2773 بیمار سلی ثبت شده بین سالهای 1382–1378 در مرکز مبارزه با بیماریهای واگیر استان گلستان قابل دسترسی بودند که وارد مطالعه شدند. 47% آنها مرد و بقیه زن بودند. بر اساس نوع بیماری، 7/62% بیماران، سل ریوی اسمیرمثبت، 4/16% اسمیر منفی، 7/20% خارج ریوی و 1/0% ارزنی بودند. به طور کلی میزان بروز تمامی اشکال سل طی مدت مطالعه 36 مورد در صدهزار نفر بوده که روند تغییرات این شاخص طی مدت مطالعه اختلاف آماری معنیداری را نشان نداد. نظر به توزیع سل در قومیتهای این استان، سیستانیها و بلوچها با مجموع تنها 20% کل جمعیت استان، بیش از 50% کل موارد سل این منطقه را به خود اختصاص دادند. میزان بروز سل در سیستانیها، 10 برابر ترک و کردها، 6 برابر فارسها، 4 برابر ترکمنها و 5/2 برابر افغانیهای این منطقه بود.
نتیجه گیری: میزان بروز سل نزد قومیتهای مختلف استان گلستان تفاوت چشمگیری داشت و سیستانیها بیش از همه اقوام ساکن در این منطقه مبتلا به بیماری سل شدند.
سلماز سالک، سالک سالک، حبیب امامی،
دوره 4، شماره 1 - ( 2-1387 )
چکیده
مقدمه و اهداف : نظر به اینکه کودکان از نظر ابتلای به سل جزء اقشار آسیب پذیر جامعه هستند و میزان بروز سل در کودکان به نوعی نشانگر وضعیت سل در جامعه است، لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی روند تغییرات شاخصهای اپیدمیولوژیک سل در کودکان انجام شد .
مواد و روشها : مطالعه حاضر از نوع Trend Study بوده و تمامی بیماران مبتلا به یکی از اشکال مختلف سل ریوی اسمیر مثبت ، منفی و خارج ریوی از کل ایران که در محدوده سنی زیر 14 سال قرار داشتند طی سالهای 84-1371 وارد مطالعه شدند و با استفاده از تست X² روند تغییرات شاخصهای اپیدمیولوژیک سل بررسی شد.
نتایج: تعداد 6168 بیمار مبتلا به سل مورد بررسی قرار گرفتند . از این تعداد 2528 نفر(1/40%) پسر و بقیه دختر بودند. بیماران بر اساس شکل بیماری به سه گروه سل ریوی اسمیر مثبت 1812 نفر(4/29%) ، سل ریوی اسمیرمنفی 1920نفر(1/31%) و خارج ریوی 2449 نفر(7/39%) تقسیم شدند. میزان بروز سل ریوی اسمیر مثبت از 8/0 در صد هزار در سال 1371 به 2/0 در صد هزار در سال 1384 کاهش پیدا کرده است . میزان بروز سل ریوی اسمیر منفی ، خارج ریوی و کل موارد نیز طی سالهای 84 – 1376 کاهش داشت . از نظر سنی نیز کل بیماران در سه گروه سنی 4-0 و9-5 و14-10 سال به تفکیک جنسیت مورد بررسی قرار گرفتند. در تمامی سال های مورد مطالعه در گروه سنی 4-0 و9-5 ،سال تفاوت چشمگیری از نظر ابتلای به سل در بین دخترها و پسرها مشاهده نشد ولی در گروه سنی 14-10 سال، میزان بروز در دخترها بیش از دو برابر پسرها بود .
نتیجهگیری : طی دوره 14 ساله مورد مطالعه، میزان بروز سل ریوی اسمیر مثبت به میزان چهار برابر کاهش نشان داد .این میزان کاهش میتواند نشانگر افزایش آگاهی، در ارتقاء بهداشت و موثر بودن برنامه ملی کنترل سل کشوری باشد . در کودکان زیر ده سال میزان ابتلا به سل نزد دو جنس دختر و پسر تفاوت محسوسی ندارد. با شروع دوران بلوغ جنسی، دختران بیشتر از پسرهای هم سن خود به بیماری سل مبتلا میشوند. با توجه به نتایج بدست آمده به منظور یافتن پاسخ برای اختلاف توزیع جنسی سل کودکان در سنین بلوغ بر ضرورت انجام بررسیهای بیشتر دراین مورد تاکید میشود .
علیرضا باهنر، سعید بکایی، خالد خداویردی، غلامرضا نیکبخت بروجنی، محمد علی راد،
دوره 4، شماره 1 - ( 2-1387 )
چکیده
مقدمه و اهداف: هاری بعلت مرگ و میر بالا در انسان و حیوانات از جمله زئونوزهای مهمی است که در ایران از دیر باز وجود داشته است و شیوع آن بویژه در حیات وحش همواره باعث ابتلای سایر حیوانات از جمله نشخوارکنندگان، سگها وگربه هایی که در تماس بیشتری با انسان هستند شده است. در کشور ما ایران، روند رو به افزایش جمعیت سگها و گربه های ولگرد در حاشیه شهرهای بزرگ و روستاها و آمار رو به گسترش موارد حیوان گزیدگی در بسیاری ازاستانهای کشور، لزوم توجه بیشتر به کنترل بیماری هاری را در جمعیتهای انسانی بیش از پیش خاطر نشان میسازد.
روش کار: با توجه به تنوع اقلیمی و وقوع هاری در استان ایلام ، در رابطه با اپیدمیولوژی این بیماری در جمعیت های حیوانی استان طی سالهای 1373 تا 1382 پژوهشی انجام گردید.
نتایج: در این دوره 4 مورد هاری انسانی گزارش شده که تمامی موارد براساس تشخیص بالینی بوده و از هیچکدام برای تایید تشخیص بالینی نمونه به آزمایشگاه ارسال نشده است. دو مورد از مبتلایان مرد و دو مورد زن بودهاند. در سه مورد، حیوان مهاجم سگ و در یک مورد گربه بوده است. هیچکدام از موارد فوق الذکر سابقه واکسیناسیون نداشتهاند. در خصوص هاری حیوانی نیز جمعا 81 مورد تائید شده توسط انستیتو پاستور ایران ثبت شده است که شهرستان شیروان چرداول با 25 مورد و بعد از آن ایوان با 17 مورد هاری بیشترین موارد را گزارش کرده اند و از نظر توزیع فصلی نیز بهار بیشترین موارد را داشته است. در سال 1380 بیشترین موارد هاری حیوانی(33 مورد) گزارش شده است. طی سالهای مورد بررسی، جمعاً 2431 مورد حیوان گزیدگی انسانی در استان ایلام به ثبت رسیده است. روند بروز موارد حیوان گزیدگی در این دوره افزایشی بوده است؛ بطوریکه بیشترین موارد مربوط به سال 1382 با 457 مورد بوده است. نتایج این مطالعه همچنین نشان میدهد که موارد حیوان گزیدگی در مناطق روستائی بیشتر از شهری بوده است (01/0< p) و موارد حیوان گزیدگی در مردان نیز بطور معنی داری بیش از زنان بوده است (01/.< p). از نظر گروههای سنی، بیشترین موارد حیوانگزیدگی در سنین 29-10 سال بوده است و برهمین اساس 4/34 درصد از آنان از نظر شغل افراد محصل و بعد از آن کشاورزان (7/12درصد موارد) بودهاند. از نظر بروز زمانی در فصلهای زمستان و بهار بیشترین موارد مشاهده شده است (01/0< p).
نتیجه گیری: توجه مستمر به اجرای برنامههای کنترل هاری در سطوح شهرستان و استان از جمله توصیههای اصلی این تحقیق است.
طوبی کاظمی، غلامرضا شریفزاده، فاطمه حسینایی،
دوره 4، شماره 3 - ( 12-1387 )
چکیده
مقدمه و اهداف: شناخت اپیدمیولوژی انفارکتوس قلبی در هر منطقه میتواند راهگشا برای برنامهریزیهای منطقهای جهت پیشگیری از این بیماری باشد. بر همین اساس ما بر آن شدیم تا تغییرات 5 ساله انفارکتوس قلبی در بیرجند را بررسی نماییم.
روشکار: این مطالعه به صورت یک مطالعه توصیفی ـ تحلیلی بر روی کلیه بیمارانی که طی سالهای 1385ـ1381 با تشخیص انفارکتوس حاد قلبی در بیمارستان ولی عصر (عج) بیرجند بستری شده بودند، انجام شد. دادهها براساس پرسشنامهای که حاوی اطلاعات دموگرافیک بیماران، نوع داروی مصرفی، ریسک فاکتورهای قلبی و وضعیت هنگام ترخیص بود و با بررسی پرونده بیماران توسط پزشک عمومی دوره دیده جمعآوری شد و در نرم افزار SPSS وارد شده و آنالیز گردید.
نتایج: تعداد کل بیماران دچار MI طی 5 سال، 1233 نفر بودکه 880 نفر(4/71%) ازآنها مرد بودند. میانگین سنی بیماران8/12± 2/62 سال برآورد شد و طی این 5 سال از 2/13± 7/61 به 4/12± 5/ 63 سال افزایش پیدا کرده که از نظر آماری معنادار نبود ( 37/0P=).
شایعترین ریسک فاکتورها در بیماران به ترتیب هیپرتانسیون (%8/34)، سابقه مصرف سیگار (%1/32) و دیس لیپیدمی (24%) بود. در مطالعه ما، روند ریسک فاکتورهای تغییرپذیر، در این 5 سال تفاوت آماری نداشته؛ ولی درصد مبتلایان دارای ریسک فاکتورهای هیپرتانسیون (از 9/30% در سال1381 به 38% در سال 1385 و 62/0P=) و دیابت (از 1/15 % در سال1381 به 21% در سال 1385 و 23/0P=) افزایش داشته است. روند افزایشی در مصرف داروهای قلبی ـ عروقی طی این 5 سال مشاهده شد، اما افزایش مصرف داروهای استاتین و استرپتوکیناز از نظرآماری معنادار بود. مورتالیتی داخل بیمارستانی بیماران 3/11% بوده است که کاهش
ورتالیتی طی 5 سال تفاوت معنیداری نداشته است (48/0P=).
نتیجهگیری: با توجه به افزایش شیوع انفارکتوس قلبی و نیز افزایش ریسک فاکتورهای قلبی لازم است.برنامههای مداخلهای در جهت افزایش آگاهی مردم نسبت به ریسک فاکتورها و بالطبع کاهش انفارکتوس قلبی صورت گیرد.
وحید ترابی، مهدی محبعلی، غلامحسین ادریسیان، حسین کشاورز، مسعود مهاجری، هما حجاران، بهناز آخوندی، علی اکبر صنعتی، ذبیح الله زارعی، افشین دلشاد،
دوره 4، شماره 3 - ( 12-1387 )
چکیده
مقدمه و اهداف: این مطالعه به منظور ارزیابی شیوع سرمی و تعیین اندمیسیته لیشمانیوز احشائی در شهرستان بجنورد در سال 1386 و به منظور ارائه برنامه کنترل این بیماری در آن شهرستان انجام گردیده است.
روشکار: این مطالعه به شکل توصیفی و به روش مقطعی در 8 روستای شهرستان بجنورد انجام گردید. روش نمونه برداری به شکل خوشهای چند مرحلهای و گروههای هدف شامل کودکان 12 سال و به پایین و10% از افراد بزرگسال ساکن مناطق روستایی شهرستان بجنورد بوده است. در این بررسی از پلاسمای خون افراد تحت مطالعه جهت اندازهگیری آنتی بادیهای ضد لیشمانیایی به روش سرولوژی آگلوتیناسیون مستقیم (DAT) استفاده گردید. برای تعیین نوع لیشمانیا در مناطق تحت بررسی؛ تعداد 4 قلاده سگ مشکوک به لیشمانیوز احشائی کالبد گشایی شدند. جهت تعیین گونه انگل،از روشهای ملکولی PCR TS1 استفاده گردید.
نتایج: در مجموع پلاسمای خون 1608 نفر از افراد تحت مطالعه به روش DAT مورد آزمایش سرولوژی قرار گرفتند که 38 نفر(36/2%) از آنها دارای عیار 1:800 و به بالا و فقط 9 نفر(56/0%) دارای عیار 1:3200 بودند. از لحاظ شیوع سرمی، اختلاف آماری معنیداری بین دو جنس مونث و مذکر و جمعیتهای بالای 12 سال با جمعیتهای 12 سال و به پائین مشاهده نگردید(05/0P>). گونههای لیشمانیای جدا شده مربوط به 2 قلاده از 4 قلاده سگ علامتدار ؛ L.infantum تعیین گردیدند و همچنین سکانسهای قطعه ژنی ITS1 مربوط به هر 2 ایزوله فوق الذکر با شمارههای EU810776 و EU810777 در بانک ژنی به ثبت رسیدند.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان میدهند، لیشمانیوز احشائی با اندمیسیته پائین در شهرستان بجنورد در حال گردش است.
محمد رفیعی، اکرم سیفی،
دوره 4، شماره 3 - ( 12-1387 )
چکیده
مقدمه و اهداف: خودکشی یکی از علل اساسی در اغلب کشورها است. اگرچه عوامل مختلفی در بروز خودکشی نقش دارند، اما اطلاعات موجود در این زمینه محدود است. هدف از انجام این مطالعه بررسی اپیدمیولوژیک اقدام به خودکشی و عوامل مرتبط با آن در افراد اقدام کننده مراجعه کننده به بیمارستانهای تابعه دانشگاه علوم پزشکی استان مرکزی بوده است.
روشکار: این مطالعه یک بررسی مشاهدهای و مقطعی است که برروی تمام موارد اقدام کننده به خودکشی از ابتدای سال 1384 تا انتهای سال 1386 انجام شده است. مشخصات فردی، زمان خودکشی، دفعات خودکشی، نتیجه خودکشی، نحوه اقدام به خودکشی، علل و انگیزه اقدام به خودکشی، سابقه قبلی خودکشی، وجود بیماریهای مزمن جسمی و روانی بر اساس یک پرسشنامه و مصاحبه از بیمار یا همراهان وی ثبت شد.
نتایج: تعداد 4226 نفر در جامعه مورد بررسی در 3 سال فوق اقدام به خودکشی نمودهاند. میانگین سن افراد اقدام کننده به خودکشی،72/9 95/24 سال و برای افرادی که خودکشی موفق داشتهاند 72/13 79/29 سال بوده است. 60% از اقدام کنندگان به خودکشی مؤنث وانگیزه خودکشی در 89% از موارد، اختلاف خانوادگی ذکر شده است. نحوه اقدام 5/82% از آنها با مسمومیت داروئی بوده است. خودکشی موفق در این مدت 2/3% خودکشی کنندگان بوده است.
نتیجهگیری: با توجه به سن پائین تر اقدام کننده ها به خودکشی و نرخ آن، این امر مهم باید مورد توجه سیاستگزاران امور بهداشتی در ناحیه استان مرکزی قرار گیرد
جلال پورالعجل، پروین تاجیک، بهاره یزدی زاده، مجتبی صحت، علیرضا صالحی، محسن رضایی، کورش هلاکویی نایینی،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1388 )
چکیده
مقدمه و اهدف: مطالعات مشاهدهای غالباً به صورت مشروح و واضح گزارش نمیشوند و لذا بررسی قدرت و ضعف این مطالعات کار سادهای نیست. برای این منظور در اکتبر سال 2007 چک لیستی تحت عنوان STROBE توسط عدهای از محققین پیشنهاد گردید. هدف این مطالعه بررسی کیفیت ارائه نتایج مطالعات کوهورت قبل از صدور این بیانیه است.
روش کار: در این بررسی، 60 مطالعه کوهورت که قبل از اکتبر 2007 در 6 مجله معتبر بینالمللی به چاپ رسیده بودند به صورت تصادفی انتخاب و کیفیت آنها بر اساس چک لیست STROBE مورد بررسی قرار گرفت.
نتایج به طور میانگین بیش از 81% (87%- 77% CI: 95%) از مطالعات به 43 جزء تحت بررسی در این پژوهش اشاره نموده بودند. کمترین اشاره (33% مطالعات) به موضوع "رسم فلوچارت" و بیشترین اشاره (100% مطالعات) به موضوعات "زمینه تحقیق" و "فقدان دانش کافی در رابطه با موضوع مورد مطالعه" صورت گرفته بود.
نتیجهگیری: گرچه کیفیت گزارش نتایج مطالعات کوهورت بررسی شده در این مطالعه در حد قابل قبولی بود، ولی با توجه به اینکه نوع مطالعه، نوع مجله و سال انتشار گزارشها میتواند بر کیفیت نتایج مطالعات مشاهدهای تأثیر بگذارد، لذا به نظر نمیرسد که کیفیت مطالعات مشاهدهای که در حال حاضر گزارش میشوند با توجه به معیارهای بیاینه STROBE از سطح قابل قبولی برخوردار باشد.
داریوش طیبی، مژگان طباطبایی، مرجان راه ساز، اسفندیار شریفی، مهرداد شریعتی، اسماعیل سهرابی،
دوره 5، شماره 3 - ( 9-1388 )
چکیده
مقدمه و اهداف:CMV یک هرپس ویروس و از عوامل مهم ایجاد بیماریهای مادرزادی نظیر کری و عقب افتادگی ذهنی است. میزان شیوع این ویروس در کشورهای مختلف بین 100-40 درصد است. با توجه به اهمیت شناسایی دختران سرونگاتیو که در سنین ازدواج هستند و کاهش خطرات بالقوه در زمان حاملگی، مطالعه ما بر سرواپیدمیولوژی عفونت CMV در دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی کازرون متمرکز بود.
روشکار: 360 نفر از دانشجویان دختر رشتههای پرستاری و مامایی به صورت اتفاقی انتخاب شدند. پس از جمع آوری اطلاعات دموگرافیک و تهیه سرم، آزمایش ELISA انجام گرفت و در پایان، نتایج مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
نتایج: میانگین سنی دانشجویان 8/20 سال بود (انحراف معیار= 42/1). 340 نفر (4/94%) با
CMV آلودگی قبلی داشتند (دارای IgG) در حالی که IgM در 4 نفر (1/1%) قابل شناسایی بود. همچنین تفاوت معنیداری بین دانشجویان از نظر رشته تحصیلی و محل سکونت و میزان آلودگی به ویروس مشاهده نشد )05/0(P>.
نتیجهگیری: شیوع عفونت
CMV در این پژوهش 4/94% تعیین شد که به سایر مطالعات انجام شده در ایران و دیگر نقاط دنیا به خصوص کشورهای در حال توسعه نزدیک است. با توجه به تعداد خانمهای در خطر و اهمیت بیماریهای مادرزادی ناشی از CMV، گسترش برنامههای پیشگیری و آموزشهای لازم به خصوص به پرسنل بهداشتی سرونگاتیو (مثل پرستاران و ماماها) و خانمهای سرونگاتیوی که در سنین ازدواج هستند از ارزش فوق العادهای برخوردار میباشد.
مصطفی قربانی، مسعود یونسیان،
دوره 5، شماره 4 - ( 12-1388 )
چکیده
مه سال 1952 لندن، نقش آلودگی هوا را در افزایش مرگ و میر مرتبط با این پدیده نمایان ساخت. ولی در دهه 70 و 80 میلادی مطالعات متعدد نتوانستند ارتباط مناسبی میان آلودگی هوا و مرگ و میر وابسته به آن برقرار سازند. در اوایل سال 1990 مطالعات سری زمانی انجام گرفته در نقاط مختلف دنیا نشان دادند که سطح آلودگی هوا حتی در غلظتهای پائین با افزایش مرگ و میر و ابتلا در شهرهای مختلف اروپا و آمریکا همراه بود. از آنجا که در سالهای اخیر روشهای مطالعاتی متعددی جهت بررسی ارتباط میان آلودگی هوا و پیامدهای بهداشتی، مورد استفاده قرار گرفته است؛ این مقاله به مرور و مقایسه انواع مطالعات آلودگی هوا (مطالعات حیوانی و انسانی) پرداخته و نیز مهمترین فواید و معایب طرحهای اپیدمیولوژیک آلودگی هوا از جمله سری زمانی، همگروهی، مورد- متقاطع، پانل و مقطعی را به تفصیل بیان میدارد.
حمید ابرهیمی فخار، سلیمان زند،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1389 )
چکیده
مقدمه و اهداف: صدمات مغزی ویران کنندهترین نوع صدمات ناشی از حوادث است و عامل مهم مرگ و ناتوانی افراد جامعه و به خصوص جوانان است. شناخت وضعیت موجود وعوامل تأثیر گذار برصدمات مغزی اولین قدم در برنامهریزی برای کاهش آسیبهای ناشی از ان محسوب میگردد. این مطالعه با هدف بررسی اپیدمیولوژیک صدمات مغزی در بیمارستان ولی عصر اراک به انجام رسیده است.
روش کار: دراین مطالعه توصیفی با مراجعه به پرونده 1105بیمار مبتلابه صدمات مغزی در سالهای1384و1385اطلاعات لازم درمورد شدت صدمه برحسب ((GCS علت بستری، اطلاعات دموگرافیک ونتیجه درمان استخراج و ثبت گردید. سپس اطلاعات حاصله با استفاده ازآمار توصیفی, مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند.
نتایج: اکثر بیماران مورد مطالعه سنی کمتر از 10 سال داشتند (2/25%) و مردان بیشتر از زنان مبتلا به صدمه مغزی شده بودند (ا7/64%). همچنین به طور کلی صدمه مغزی خفیف بیشترین شیوع را داشته (2/81%) و عمده ترین علت صدمات مغزی، سقوط از ارتفاع کم بود (4/18%). در طی مرحله بستری در بیمارستان 8/12درصد ازصدمات مغزی متوسط و 1/43درصد از صدمات مغزی شدید فوت کرده بودند.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج، ضرورت نظارت کافی برقوانین مربوط به رعایت نکات ایمنی در جامعه و آموزش آن ازطریق رسانههای عمومی و نیز بازنگری در روشهای مراقبت از یماران با صدمات مغزی شدید میتواند موجب بهبود پیآمدهای ناشی از آن گردد.
یعقوب قره داغی، سید رضی بهاورنیا،
دوره 7، شماره 2 - ( 6-1390 )
چکیده
مقدمه و اهداف: هدف از این مطالعه بررسی سرواپیدمیولوژیک کیست هیداتید انسانی با روش الایزا در استان آذربایجان شرقی است.
روش کار: با توجه به نتایج بدست آمده از مطالعات قبلی حجم نمونه 1500 نفر بدست آمد. روش کار بدین ترتیب بود که ابتدا از تمام افراد مورد مطالعه پس از تکمیل پرسشنامه، نمونه خون گرفته شد و سرم تمام افراد در رقت 1:400 با آزمون الایزا آزمایش شد.
نتایج: نتایج بدست آمده نشان داد که از مجموع افراد مورد مطالعه، 19 نفر (28/1 درصد) با آزمون الایزا واکنش مثبت نشان دادند. از این افراد، 8 نفر (93/0 درصد) از جمعیت شهری، 11 نفر (8/1 درصد) از جمعیت روستائی بودند. همچنین 76/1 درصد زنان و 83/0 درصد مردان جمعیت تحت مطالعه با این روش مثبت بودند و بیشترین درصد آلودگی در گروه سنی 40-30 (66/1 درصد) مشاهده شد. براساس این مطالعه میان درصد آلودگی به کیست هیداتید در میان زنان و مردان اختلاف معنیداری وجود نداشت. همچنین اختلاف درصد آلودگی گروه سنی سی تا چهل سال با گروههای سنی دیگر معنیدار نبود. همچنین بین درصد آلودگی به کیست هیداتید و جمعیت شهری و روستائی اختلاف معنیداری مشاهده نشد.
نتیجهگیری: براساس نتایج بدست آمده از این تحقیق بیشترین درصد آلودگی در شهرستان سراب (17/2 درصد) بدست آمد. علت این اختلاف این است که بیشترین جمعیت روستائی استان که به امرکشاورزی و دامداری مشغول هستند در این شهرستان متمرکزند.
حمید سوری، اکرم انصاری فر، فرزانه مباشری، علی محمدلو، زهرا نورافکن، محمود بختیاری،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1390 )
چکیده
مقدمه و اهداف: به رابطه بین دو چیز به صورتی که یکی پدیدآورنده دیگری باشد، علیت میگویند. علیت منحصر به علوم پزشکی و اپیدمیولوژی نیست اما به خصوص در رشته اپیدمیولوژی از مفاهیم مهم و قابل بحث است. علیت پایهایترین اصلی است که علم چه از نوع تجربی و چه از نوع نظری وابسته به آن است زیرا پایهریزی هر یک از قوانین علمی بدون مقبولیت علیت امری بس محال است. با توسعه روزافزون علم اپیدمیولوژی علیت نیز مفهوم گستردهتری پیدا کرده است و کاربرد آن در مطالعات تحلیلی و تفسیر عقلایی و منطقی یافتههای این مطالعات، ابعاد وسیعتری یافته است. با گسترش دورههای تحصیلات تکمیلی در دانشگاههای کشور و افزایش تعداد دانشجویان این رشته نیز توجه به این مقوله بیش از پیش احساس میشود. هرچند پرداختن جامع به علیت در اپیدمیولوژی نیازمند تلاشی مبسوطتر و صرف زمان طولانیتری است. اما در این بررسی مروری اجمالی به مفاهیم علیت در علوم انسانی میشود، تاریخجه آن به اختصار شرح داده میشود، به علیت در علوم پزشکی و اپیدمیولوژی همین طور دین اسلام پرداخته شده، آنگاه چارچوب علیت، تفسیر آن و مدلهای متداول علیت بررسی خواهد شد.
ماریه هنرمند، لیلا فرعاد ملا شاهی، معصومه شیرزایی، حمید عباسی،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1390 )
چکیده
مقدمه و اهداف: فلوئوروزیس دندانی نوعی هیپوپلازی مینا یا عاج دندان است که به دلیل استفاده بیش از حد فلوراید حاصل میشود. با توجه به اهمیت مطالعات اپیدمیولوژیکی در بررسی وضعیت بیماریها و برنامهریزی در جهت جلوگیری از آنها، این تحقیق با هدف تعیین اپیدمیولوژی فلورزیس دندانی در دانش آموزان 10-7 ساله مراجعه کننده به مرکز دندانپزشکی اجتماعی زاهدان انجام گرفت.
روش کار: در این مطالعه توصیفی- مقطعی، دندانهای دائمی 334 دانش آموز 10-7 ساله مراجعه کننده به بخش دندانپزشکی اجتماعی زاهدان (در سال1385) با روش نمونه گیری آسان و با روش مشاهده، مصاحبه و تکمیل پرسش نامه از لحاظ درجات مختلف فلوئوروزیس (شاخص Dean، توسط آینه و سوند و زیر نور یونیت معاینه شدند. معیار خروج شامل عدم سکونت دائم در زاهدان، هیپوپلازی ناشی از تتراسایکلین، بیماری تب دار شدید در کودکی و نقص مادرزادی دندانی (دنتینوژنز ایمپرفکتا وآملوژنز ایمپرفکتا) بود. معیار تشخیص قطعی فلوروزیس، وجود نقایص مینایی با انتشار دو طرفه وقرینه بود. اطلاعات به دست آمده با نرم افزار15 spss و آزمون کای دو آنالیز شد.
نتایج: از 334 کودک (150 دختر و184 پسر)، 103نفر(8/30%) مبتلا به فلوروزیس دندانی بودند. تظاهرات فلوروزیس شامل: لکه مینایی (6/70%) تغییر رنگ (2/14%)، پیت (3/1%)، لکه مینایی و تغییر رنگ (9/12%) ،لکه مینایی و پیت (1%). بیشترین میزان عارضه در قدامیهای بالا مشاهده شد. شیوع فلوروزیس بین دو جنس اختلاف معنی داری داشت (004/0=p) و درپسرها شدت بیشتری داشت. (5/37% در برابر 6/22%) الگوی فلورزیس تفاوت مشخصی در دو جنس نداشت ( 27/0= ,p5x2 =).
نتیجهگیری: شیوع فلوروزیس8/30% بود وتظاهرات فلوروزیس در پسرها شدت بیشتری داشت.
الهام ایمانی، زهرا خادمی، فاطمه نقی زاده، مهین عسکرنیا، آرزو ایمانی،
دوره 8، شماره 2 - ( 6-1391 )
چکیده
مقدمه
و اهداف: تشنج شایعترین اختلال نورولوژیک
کودکان است که نیازمند توجهات خاص و بررسیهای اپیدمیولوژیک جهت پیشگیری از تکرار
حملات تشنجی میباشد. هدف از این پژوهش، بررسی اپیدمیولوژیک تشنج در کودکان
بندرعباس بود.
روش کار: این مطالعه به صورت توصیفی مقطعی پس
از بررسی 222پرونده کودک مبتلا به تشنج انجام گرفت. دادهها با استفاده از آمار
توصیفی و آزمون کای دو مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج: اکثر کودکان (5/64%) مورد بررسی پسر
و در محدوه سنی 2-1سال بودند. تب (1/81%) به عنوان بیشترین عامل بروز تشنج ذکر
شده بود. در 8/58% موارد سن کودک در زمان بروز اولین حمله تشنجی 3-1 سال بود. 8/63%
موارد حمله تشنجی در زمان بیداری رخ داده بود و 8/65% نمونهها در زمان پذیرش
هوشیاری طبیعی داشتند. میانگین طول مدت تشنج در 1/64% موارد کمتر از 5 دقیقه و نوع
تشنج در 1/80% به صورت تونیک کلونیک ژنرالیزه گزارش شده است. 9/28% موارد سابقه
تشنج در سایر اعضاء خانواده کودک وجود داشته و در 36/19% قرابت فامیلی نزدیک بین
والدین وجود داشت. بین نوع زایمان، سن هنگام تولد و وزن هنگام تولد با نوع تشنج و
مدت تشنج رابطه معنیداری مشاهده نشد ( 05/0
نتیجهگیری: با ارائه شواهد دقیق از حملات میتوان
به شناسایی عوامل ایجاد کننده و تشدید کننده آن کمک کرده و دفعات حمله و بروز
عوارض راکاهش داد.
خاطره عیسی زاده فر، لیلی اسلامی، مسعود انتظاری اصل،
دوره 8، شماره 4 - ( 12-1391 )
چکیده
مقدمه
و اهداف:عقربگزیدگی یکی از معضلات بهداشتی و تهدیدگر
سلامت و آسایش افراد در برخی مناطق ایران است. شهر رامهرمز یکی از شهرهای استان
خوزستان است که یکی از بالاترین آمارموارد عقربگزیدگی درآن اتفاق میافتد. هدف
این مطالعه، توصیف اطلاعات اپیدمیولوژیک و دموگرافیک افراد عقربگزیده در این شهر است.
مواد
و روشها: در این مطالعه توصیفی گذشتهنگر یافتههای دموگرافیک
و اپیدمیولوژیک عقربگزیدگی در شهر رامهرمز در طول یک سال، از اول فروردین1386 تا
اول فروردین 1387 بررسی شد.
یافتهها:
تعداد قربانیان 3799 نفر بودند که56% آنان ساکن مناطق روستایی بودند. بیشترین
میزان عقربگزیدگی در خرداد (2/19%) بود. بیشتر افراد در گروه سنی 30-11
بودند(48%)و اغلب گزشها در اندامها (4/78 %)، بهویژه اندام تحتانی اتفاق افتاده بود (5/40%). گزشها
اساساً طی شب، بین ساعت 6 بعد از ظهر تا 6 صبح (3/44%) رخ دادند. اغلب عقربهای دیدهشده
زرد بودند (9/52%) و در 5/12%موارد عقرب سیاه دیده شده و در 6/34% موارد عقربی
مشاهده نشده بود.نسبت جنسی زنان به مردان آسیبدیده 2/1 به 1 بود. میانۀزمانی
مراجعه به اورژانس از زمان گزش، 5/1 ساعت بود که تأخیر زمانی مراجعۀ زنان بیشتر بود
(001/0 =(P.
بحث: تدوین و اجرای یک برنامۀآموزشی برای آگاهکردن مردم دربارۀ
اهمیت و لزوم توجه ویژه به عقربگزیدگی، میتواند از پیامدهای آن بکاهد. ارتقای آگاهی
عمومی، همراه با افزایش آمادگی پزشکان و در دسترس بودن آنتیسرم مؤثر عقربگزیدگی شاخصهای
مهم در کنترل پیامدهای عقربگزیدگی بهشمار میآیند.
Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
فاطمه محمد زاده، سقراط فقیه زاده، احمد رضا باغستانی، محسن اسدی لاری، محمد رضا واعظ مهدوی، جلیل عرب خردمند، احمد علی نوربالا، محمد مهدی گلمکانی، علی اصغر حائری مهریزی، رامین کردی،
دوره 9، شماره 1 - ( 2-1392 )
چکیده
مقدمه و اهداف: درد مزمن یکی از مشکلات مهم سلامت است و برای بررسی اپیدمیولوژیک آن، به داشتن برآوردهای معتبر از شیوع آن نیاز است. هدف از این مطالعه، بررسی اپیدمیولوژی درد مزمن در سطح 368 محله شهر تهران با بهرهگیری از روش برآوردیابی کوچک ناحیهای است.
روش کار: دادههای مربوط به قسمت درد از دور دوم طرح سنجش عدالت در شهر (Urban HEART) که از یک فرد منتخب از 23457 خانوارتهرانی، با استفاده از روش نمونهگیری چندمرحلهای تصادفی، در سال 1390گردآوری شده بود، تجزیه و تحلیل شد. برای بهدست آوردن برآوردهای قابل اعتماد از شیوع درد مزمن در محلههای تهران، از یک مدل آمیخته خطی تعمیمیافته و رویکرد بیز سلسله مراتبی استفاده شد و سپس، قابلیت اطمینان به برآوردهای بهدست آمده ارزیابی گردید. برای این کار، از نرمافزارهای R نسخه
2. 12. 2، WinBUGS و ArcGISاستفاده شد.
نتایج: برآورد میانگین شیوع درد مزمن درمحلههای شهر تهران 5/25% بود و ناهمگنی بسیاری از نظر شیوع درد مزمن در این محلهها مشاهده شد. شیوع درد مزمن در افراد متأهل، خانهدار، بازنشسته و مستمریبگیر بهطور معناداری بیشتر بود و با سن، وضعیت تحصیلی، افسردگی و اضطراب نیز ارتباطی معنیدار داشت (05/0P<). روشهای ارزیابی، قابل اطمینان بودن برآوردهای بیزی بهدست آمده را نشان داد.
نتیجهگیری: نتایج بیانگر شیوع قابل توجه درد مزمن در تهران است، از این رو، توجه مسئولان و برنامهریزان برای پیشگیری، درمان و کاهش آثارآن ضروری به نظر میرسد.