14 نتیجه برای بروز
منوچهر کرمی، کورش هلاکویی نائینی، عباس رحیمی، اکبر فتوحی، حسن افتخار اردبیلی،
دوره 1، شماره 3 - ( 12-1384 )
چکیده
مقدمه و اهداف: از آنجا که درحال حاضر واکسن مصرفی در کشورمان، ساخت داخل(انستیتو رازی) است و تاکنون فقط چند پژوهش معدود دال بر تعیین میزان یا نسبت بروز عوارض واکسن ساخت کشور در خارج از محیط پژوهش بررسی حاضر انجام شده است؛ لذا این بررسی با هدف تعیین میزان بروز تجمعی عوارض واکسن سهگانه و عوامل مؤثر بر آن انجام شدهاست.
روش کار: روش مطالعه در تحقیق مورد نظر مطالعهی همگروهی است. با توجه به اهداف اصلی مطالعه، 1910 کودک زیر 7 سال به همگروههای مختلفی تقسیم و به مدت 48 ساعت پیگیری شدند. در بررسی اخیر اطلاعات از طریق پرسشنامه و به صورت تلفنی یا مراجعه به درب منازل جمع آوری شدهاست. روش نمونهگیری در این مطالعه «نمونهگیری طبقهای و یا تخصیص متناسب» است. واکسن مورد استفاده، واکسن سهگانه ساخت کشور ایران ـ انستیتو رازی ـ است. ابزار جمعآوری اطلاعات پرسشنامهای دو قسمتی است که قسمت اول آن حاوی سؤالاتی در زمینهی مشخصات دموگرافیک فرد واکسینه شده و قسمت دوم پرسشنامه نیز شامل 15 سؤال دو بخشی (بلی - خیر) در مورد عوارض واکسن در فاصلهی دو روز پس از دریافت واکسن است. پس ازتکمیل پرسشنامهها با استفاده از نرمافزار SPSS، نگارش 5/11 نتایج پژوهش را استخراج کردیم.
نتایج: میزان بروز تجمعی پیآمدهای نامطلوب متعاقب ایمنسازی در فاصلهی 48 ساعت پس از دریافت واکسن سهگانه، برای عارضهی تورم 66/40% (43/38 و 89/42)، عارضهی قرمزی 08/43% (84/40 و 32/45)، عارضهی درد 32/67% (20/65 و 4/69)، عارضهی تب مساوی یا بیشتر از 38 درجهی سانتیگراد 14/54% (89/51 و 40/56)، عارضهی تب مساوی یا بیشتر از 5/40 درجهی سانتیگراد 11/1% (64/0 و 59/1)، عارضهی خوابآلودگی 35/33% (21/31 و 48/35) و برای عارضهی گریهی طولانی مدت 35/13% (81/11 و 88/14) است. متعاقب واکسیناسیون با واکسن سهگانه، فقط یک مورد از افراد مورد پژوهش عارضهی تشنج را از خود نشان داد.
نتیجهگیری: با توجه به بالا بودن میزان بروز تجمعی عارضهی درد و گریهی طولانی مدت در این مطالعه نسبت به سایر مطالعات میتوان چنین قضاوت کرد که تفاوت مذکور به دلیل ساختار متفاوت واکسنها یا ابزار اندازهگیری عوارض واکسن باشد. همچنین نظر به اهمیت عوارض عمومی نسبت به عوارض موضعی پیشنهاد میشود واکسن سهگانه در عضلهی ران تزریق شود.
احسان مصطفوی، محسن آسمند،
دوره 8، شماره 1 - ( 4-1391 )
چکیده
مقدمه
و اهداف: در مطالعه حاضر ضمن بررسی
روند بیماری بروسلوز در کشور و تهیه نقشههای مرتبط، تاثیر واکسیناسیون دامی بر
میزان گزارش بیماری در انسان مورد بررسی قرار گرفته است.
روش کار: ضمن جمعآوری اطلاعات مورد نیاز به تفکیک سال و استان محل گزارش، ﺗﺠزیه ﻭ ﺗﺤﻠﻴﻞ
ﺩﺍﺩﻩﻫﺎ ﺑﺎ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺁﻣﺎﺭ ﺗﻮﺻـﻴﻔﻲ ﻭ تحلیل همبستگی انجام گرفت.
نتایج: طی این مدت، میانگین بروز گزارش شده سالیانه بیماری در کشور 24/43 در صد هزار نفر بوده است و به طور متوسط
در هر سال حدود 27500 مورد جدید بیماری در کشور گزارش شده است. روند بروز گزارش
شده تب مالت در کشور طی این سالها، روندی کاهشی داشته است (001/0P< و 79/0r= -). در استانهای مختلف کشور بین
بروز گزارش شده سالیانه تب مالت و میزان آلودگی گزارش شده سالیانه گوسفندان و بزها
(001/0P< و 347/0r=)، بروز گزارش شده سالیانه تب مالت
و میزان آلودگی گزارش شده سالیانه گاوها (001/0P< و 327/0r=) و بین بروز گزارش شده سالیانه تب
مالت و درصد گاوهای واکسینه شده (031/0P= و 098/0r=) همبستگی معنیداری وجود دارد.
نتیجهگیری:
از آنجا که میزان شیوع تب مالت بستگی بسیار نزدیکی با میزان شیوع بروسلوز دامها
دارد، نمیتوان بدون کنترل و یا مبارزه جدی با این بیماری در دامها، آن را در
جمعیت انسانی کنترل نمود و از این رو لزوم ارتباط و همکاری بین بخشی در ارتباط با
این بیماری به طور زیادی احساس میشود.
Normal
محمود خدادوست، پروین یاوری، سید سعید هاشمی نظری، مسعود بابایی، علیرضا ابدی، فاطمه سروی،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده
مقدمه و اهداف: آگاهی از میزان بروز سرطان برای برنامههای پیشگیری و کنترل سرطان ضروری است. روش صید- بازصید برای کاهش سوگرایی و افزایش دقت برآورد بروز سرطان توصیه شده است. هدف از این مطالعه، برآورد میزان بروز سرطان معده با روش صید- بازصید با استفاده از دادههای ثبت سرطان مبتنی بر جمعیت در استان اردبیل بوده است.
روش کار: تمامی موارد جدید سرطان معده گزارش شده از سه منبع پاتولوژی، مستندات بیمارستانی و گواهی مرگ به مرکز ثبت سرطان مبتنی بر جمعیت استان اردبیل در سالهای 1385 و 1387 به مطالعه وارد گردید. موارد مشترک بین منابع براساس تشابه نام، نامخانوادگی و نام پدر شناسایی شدند و در نهایت برآورد بروز توسط روش لگ خطی و با استفاده از نرمافزار آماری Stata 12 محاسبه شد.
نتایج: در مجموع 857 مورد جدید سرطان معده از سه منبع گزارش شدند. میزان بروز گزارش شده پس از حذف موارد تکراری برای سالهای 1385و 1387 به ترتیب برابر با 3/35و 5/32 درصدهزار نفر بود و میزان بروز برآورد شده برای این سالها به وسیله روش لگ خطی به ترتیب 2/96و 4/90 در صدهزار نفر برآورد شد.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد که هیچیک از منابع پاتولوژی، مستندات بیمارستانی و ثبت مرگ به تنهایی و یا در مجموع پوشش کاملی از موارد بروز سرطان معده را نداشتهاند و با استفاده از روش صید- بازصید میتواند میزان بروز دقیقتری را برآورد نمود.
محمد خدادوست، پروین یاوری، مسعود بابایی، فاطمه سروی، سید سعید هاشمی نظری،
دوره 11، شماره 3 - ( 8-1394 )
چکیده
مقدمه و اهداف: سیاستگذاران حوزهی بهداشت لازم است بدانند دادههایی که مبنای تصمیمگیری آنان را تشکیل میدهد تا چه اندازه قابل اعتماد است. میزان کاملشماری ثبت بهعنوان معیاری از کیفیت ثبت سرطان مورد استفاده قرار میگیرد که عبارت است از مقداری از موارد بروز سرطان قابل گزارش در جمعیت مورد بررسی که واقعاً در سامانه ثبت شدهاند.
روش کار: پس از حذف موارد تکراری، تعداد کل 471 مورد جدید سرطان مری که توسط دادههای پاتولوژی، مستندات بیمارستانی و گواهیهای مرگ در طی سالهای 1385 و 1387 به مرکز ثبت سرطان اردبیل گزارش شدند؛ وارد مطالعه گردید. میزان بروز با استفاده از روش صید- بازصید و با استفاده از مدلهای لگاریتم خطی برآورد شد. بهمنظور انتخاب مدلی که بیشترین برازش را دارد؛ از معیارهای BIC، G2 و معیارهای اطلاعات آکائیک و بیزین استفاده شد.
یافتهها: در این مطالعه، مدلی دارای ارتباط بین دو منبع پاتولوژی و مستندات بیمارستانی و همچنین منبع گواهیهای مرگ بهطور مستقل از این دو منبع بهعنوان مدلی که بهترین برازش را دارد؛ انتخاب شد. برآورد میزان کلی کامل بودن ثبت برای سرطان مری برای سالهای 1385 و 1387 برابر با 36 درصد بود. منبع پاتولوژی بیشترین میزان کاملشماری ثبت را برای سرطان مری با کاملشماری 17/21 درصد داشت. میزان برآورد شده بروز محاسبه شده توسط روش لگاریتم خطی به ترتیب 71/49 و 87/53 در صدهزار نفر محاسبه شد.
نتیجه گیری: میزان پایین کاملشماری ثبت در اردبیل نیاز به اعمال تغییراتی در بیماریابی و خلاصهسازی مشخصاتی مانند استفاده از کد ملی و پرونده الکترونیک سلامت افراد به منظور ثبت دقیقتر سرطان است.
علی احمدی، حمید سوری، یداله محرابی، کورش اعتماد،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1395 )
چکیده
مقدمه و اهداف: تعیین و پایش سن رخداد بیماری و مقایسه در مناطق مختلف، از اصول ضروری و پایه برای مدیریت سکتههای قلبی است. این مطالعه به منظور تعیین سن رخداد نخستین سکتهی قلبی در بیماران ایرانی انجام شد.
روش کار: در این مطالعه مقطعی- تحلیلی، از دادههای 20750 بیمار جدید مبتلا به سکتهی قلبی(کدهای ICD10:I21-22) ثبت شده طی سال 1392 (آوریل 2012 تا مارس 2013میلادی) در 31 استان ایران استفاده شد. محاسبات با نرمافزار Stata نسخه ۱۴ انجام شد.
نتایج: میانگین و انحراف معیار سن ابتلا به نخستین سکتهی قلبی در کل بیماران ایرانی 4/13±2/61 سال بود. 15033 بیمار
(۴/۷۲ درصد) مرد و میانگین سنی آنها 3/13±6/59 سال بود. میانگین سن ابتلا به سکتهی قلبی در مردان کمتر از میانگین سن ابتلا در زنان (6/12±4/65 سال) و از نظر آماری معنیدار بود (001/0>P). میانگین سن ابتلا به سکتهی قلبی در بین استانهای کشور متفاوت و از نظر آماری معنیدار بود (001/0>P). کمترین میانگین سن رخداد نخستین سکتهی قلبی مربوط به بیماران ساکن در استانهای سمنان (9/12±1/59 سال)، سیستان و بلوچستان (9/13±3/60 سال) و لرستان (5/14±1/60 سال) و با میانگین سنی بیماران در استان اردبیل با 1/15±2/63 سال و استان زنجان (8/12±4/64 سال) تفاوت آماری معنیداری داشتند (019/0 > P).
نتیجهگیری: یافته های این مطالعه نشان میدهد که سن ابتلا به سکتهی قلبی در مردان حدود 5 سال زودتر از سن ابتلا به سکتهی قلبی در زنان است. این مطالعه زمینه را برای پایش سن رخداد سکتهی قلبی و مدیریت مؤثرتر بیماریهای قلبی- عروقی در کشور فراهم نموده است.
محمد رضا افلاطونیان، ایرج شریفی، محمد زینلی، مهدی بامروت، بهناز افلاطونیان،
دوره 12، شماره 2 - ( 5-1395 )
چکیده
مقدمه و اهداف: لیشمانیوز جلدی یکی از معضلات بهداشتی کشور و استان کرمان است که با گسترش کانونهای جدید همواره رو به افزایش است. این مطالعه، با هدف تعیین برآورد بروز با روشی هزینه اثربخش در شهر کرمان، انجام گرفت.
روش کار: این بررسی با تلفیق دو مطالعه طولی و مقطعی انجام گردید. ابتدا فراوانی بیماران مراجعهکننده به مرکز اختصاصی درمان سالک در شهر کرمان در سالهای 93- 88 تعیین و سپس چهار منطقه آلودهتر شهر کرمان، مشخص گردید و با یک مطالعه مقطعی وضعیت ابتلا از 800 خانوار در سالهای 88 لغایت 93 تعیین گردید. با محاسبه ساده ریاضی فراوانی ابتلا در شهر کرمان و مناطق آلوده به دست آمد که با تقسیم بر جمعیت در معرض خطر در سالهای یاد شده، بروز سالانه برآورد گردید.
نتایج: متوسط میزان بروز سالانه در شهر کرمان 175 در صد هزار (175/0 درصد) معادل 943 نفر مورد جدید در یک سال است. میزان بروز در کانونهای جدید قریب به 500 در صد هزار است. گروههای سنی زیر 25 سال بیشتر مبتلا شدهاند و از نظر جنس تفاوت آماری معنیداری مشاهده نشد.
نتیجهگیری: احتمالاً از بعد از زلزله سال 82 شهرستان بم و با مهاجرتهای صورت گرفته کانونهای جدیدی در مناطق مختلف شهر کرمان ایجادشده است که در سالهای اخیر رو به گسترش بوده است. یافتههای این مطالعه نشان میدهد که قریب به 50% از بیماران به مرکز اختصاصی درمان سالک مراجعه کردهاند. لذاپیشنهاد میگردد که مسئولین بهداشتی با اعزامگروههای مراقبت بهصورت فعال و مراجعه خانه به خانه، همه مبتلایان به بیماری را تحت مراقبت قرار دهند.
مصطفی عنایت راد، کورش اعتماد، سهیلا خداکریم، پروین یاوری،
دوره 13، شماره 3 - ( 9-1396 )
چکیده
مقدمه و اهداف: سرطان کولورکتال چهارمین سرطان شایع و پنجمین علت مرگومیر ناشی از سرطان در ایران است. این مطالعه با هدف تعیین ارتباط میزان بروز سرطان کولورکتال در مردان و زنان با شاخص توسعه انسانی و اجزای آن در استانهای مختلف ایران انجام شد.
روش کار: این مطالعه یک بررسی اکولوژیک، برای تعیین ارتباط میزان بروز سرطان کولورکتال در مردان و زنان با شاخص توسعه انسانی میباشد، که بر اساس اطلاعات مرکز ثبت سرطان و دادههای سرشماری مرکز آمار ایران انجام شده است. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 23 انجام شد. از آزمون همبستگی پیرسون برای ارزیابی ارتباط بین میزان بروز سرطان کولورکتال و شاخص توسعه انسانی و اجزای آن استفاده شده است. P≤0.05 سطح معنیداری آماری در نظر گرفته شد.
یافتهها: بیشترین میزان بروز سرطان کولورکتال در مردان، به ترتیب در استانهای تهران (78/16)، آذربایجانشرقی (41/14)، سمنان (62/13) و بیشترین میزان بروز سرطان کولورکتال در زنان، به ترتیب در استانهای تهران (47/18)، سمنان (80/14) و آذربایجانشرقی (82/12) گزارش شده است. نتایج بررسی نشان داد بین میزان بروز سرطان کولورکتال در مردان (605/0=r) و زنان (661/0=r) با شاخص توسعه انسانی همبستگی مثبت وجود دارد، این رابطه از نظر آماری معنیدار بود (001/0< P).
نتیجهگیری: با توجه به بالا بودن میزان بروز سرطان کولورکتال در استانهایی که شاخص توسعه انسانی بالاتری دارند؛ بنابراین بررسی میزان بروز سرطان توسط شاخص توسعه انسانی و اجزای آن میتواند برای نشان دادن تصویر واضحتری از توزیع سرطان در هر کشور مفید باشد و برای پیشگیری از سرطان مورد استفاده قرار گیرد.
حمید سوری، محسن حیدری، علیرضا رزاقی،
دوره 14، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
هدف: این مطالعه با هدف تعیین ارتباط بین میزان بروز حوادث ترافیکی در موتورسیکلتسواران با سطح توسعهیافتگی استانهای کشورانجام شده است..
روش کار: مطالعه حاضر بومشناختی است که بر روی حوادث رخداده در بین موتورسواران در سال 1393 انجامگرفته است. دادههای مورد استفاده بر اساس دادههای موجود در بانک اطلاعات سوانح ترافیکی پلیس است. برای تطبیق نتایج برحسب جمعیت استانها از نتایج آمار سرشماری سال 1390 جمعیت مردان در هر استان استفاده شد. برای سنجش توسعه اقتصادی از شاخص تولید ناخالص داخلی ( GDP) برای هر استان استفاده شد. در این مطالعه آزمونهای آماری همبستگی پیرسون استفاده شد.
یافتهها: درمجموع 90724 مورد تصادف در بین موتورسیکلتسواران در سال 1393 رخ داد. بر اساس گروههای سنی، بیشترین میزان حادثه در گروه سنی 18 تا 30 سال با 46944 مورد ( 7/51%) بود. میزان بروز کشور برابر 34/239 در یکصد هزار نفر جمعیت مردان بود. بیشترین و کمترین میزان بروز به ترتیب مربوط به استانهای تهران و اردبیل با 84/1129 و 37/77 در یکصد هزار نفر جمعیت مردان مشاهده شد. میزان بروز حوادث ترافیکی در موتورسواران به ازای یکصد هزار نفر جمعیت مردان با شاخص تولید ناخالص داخلی (GDP) استانها و شاخص توسعه انسانی (HDI ) رابطه مستقیم و از لحاظ آماری معنادار بود (P<0.05).
نتیجهگیری: با افزایش سطح توسعهیافتگی استانهای کشور میزان بروز حوادث ترافیکی مرتبط با موتورسیکلت افزایش مییابد. جهت کاهش میزان بروز سوانح ترافیکی تلفات ناشی از آن، میبایست برنامههای پیشگیری و کنترل جامعتری را در بخشهای مرتبط راه و بهبود مراقبتهای پزشکی آسیب دیدگان موردتوجه قرار داد.
مصطفی صابری، مهرداد حسین پور، احمد خالق نژاد طبری، حمید سوری، محمدرضا مرآثی،
دوره 16، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده
مقدمه و اهداف: ناهنجاریهای مادرزادی بهعنوان نقایص تولد و انحرافات آشکار مادرزادی شناخته می شوند. در سراسر جهان حدود
7-3 درصد از نوزادان با این ناهنجاریها به دنیا میآیند. هدف از انجام این مطالعه تعیین بروز ناهنجاری مادرزادی و عوامل مرتبط با آن در بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی در شهر اصفهان در سال 1395 است.
روش کار: این مطالعه از نوع مقطعی بوده و گروه مطالعه شامل نوزادان متولد شده در سال 1395 بودند. دادههای جمعآوری شده توسط نرمافزار SPSS نسخه 20 و با استفاده از آزمونهای مربع کای، منویتنی و رگرسیون لجستیک چندگانه تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: از مجموع 5455 پرونده، 121 نوزاد مبتلا به ناهنجاری مادرزادی عمده شناسایی شد. میزان بروز ناهنجاری عمده مادرزادی 2/2 درصد نوزادان زنده متولد شده برآورد شد. بین گروه خونی مادر، نسبت خویشاوندی، جنس و قد نوزاد با ناهنجاری مادرزادی در نوزادان رابطه آماری معنیدار مشاهده شد (05/0 P< ). 7/26 درصد از کل ناهنجاریها مربوط به اندامها و کمترین ناهنجاری مربوط به ناهنجاریهای ژنتیک، دستگاه گوارش، مقعد و ستون فقرات با شیوع 0.7 درصد در هرکدام بود.
نتیجهگیری: توجه بیشتر به مشاوره ژنتیک پیش از ازدواج برای جوانان به منظور شناخت عامل نسبت خویشاوندی به عنوان فاکتور خطر در بروز ناهنجاری ژنتیکی و همچنین آموزش زنان باردار در زمینه دریافت به موقع ریزمغذیها نقش مهمی برای کنترل ناهنجاری ایفا مینماید.
منوچهر کرمی، سلمان خزایی، فاطمه شهبازی، محمد میرزایی، امین بیگلرخانی، علی عطایی، سید جلال الدین بطحائی، علی ظهیری، مسعود شجاعیان، رضا زمانی، علی احسان کارشناس، فاطمه حیدری مغیث، کریستف هاملمن، رشید حیدری مقدم، ایرج خدادادی کهلان، سعید بشیریان، فریبا کرامت، سید حمید هاشمی، ابراهیم جلیلی، فرید عزیزی جلیلیان،
دوره 17، شماره 3 - ( 9-1400 )
چکیده
مقدمه و اهداف: این مطالعه با هدف بررسی ویژگیهای اپیدمیولوژیک بیماران مبتلا به کووید-19 در استان همدان انجام شد..
روش کار: در این مطالعه توصیفی– مقطعی اطلاعات دموگرافیک و اپیدمیولوژیک تمامی افرادی که از تاریخ 30/11/1398 تا 01/10/1399 با تشخیص کووید-19 به بیمارستآنهای استان همدان مراجعه کرده بودند؛ توسط دو چکلیست استخراج شد و با استفاده از نرمافزار Stata نسخه 14 مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت.
یافتهها: در این مطالعه 9674 بیمار کووید مثبت مورد بررسی قرار گرفتند. 11/49 درصد موارد بیماری در سالمندان بالای 60 سال اتفاق افتاده بود. درصد فراوانی نسبی ابتلا در افراد مؤنث بیشتر از افراد مذکر بود (57/51 درصد در مقابل 43/48 درصد). 05/72 درصد بیماران قطعی در شهر سکونت داشتند و 76/0 درصد آنها سابقه مسافرت به منطقههای با شیوع بالای بیماری دو هفته قبل از شروع علائم را گزارش کرده بودند. از طرفی بیشترین میزان بروز این بیماری به ازای یکصدهزار نفر جمعیت در شهرستآنهای ملایر، همدان و نهاوند و بیشترین میزان کشندگی هم بهترتیب در شهرستآنهای رزن و درگزین، تویسرکان و اسدآباد اتفاق افتاده بود. در این مطالعه، دادههای بیماران سرپایی مشکوک، محتمل و قطعی مبتلا به کووید-19 مراجعه کننده به مراکز درمانی بررسی نشده است.
نتیجهگیری: با توجه به بالا بودن میزان فوت در افراد مسن، مذکر، دارای بیماریهای زمینهای و افراد ساکن در مناطق روستایی بهکارگیری اقدامات احتیاطی و پیشگیرانه در این اقشار ضروریتر از سایرین است؛ توجه به این گروههای پرخطر در کوتاهترین زمان ممکن باعث کاهش بار ناشی از این بیماری بر افراد و همچنین نظام بهداشت و درمان خواهد شد.
ناصر رجبی، رضا فدایی، عاطفه خازنی، جواد رمضانپور، ساناز نصیری اصفهانی، قاسم یادگارفر،
دوره 17، شماره 3 - ( 9-1400 )
چکیده
مقدمه و اهداف: با توجه به اهمیت لیشمانیوز پوستی در ایران، پروژه ملی مبارزه با سالک در سال 1386 آغاز گردید. هدف از این طرح، ارزشیابی مداخلههای میدانی در تغییرات بروز سالک در استان اصفهان در سالهای 97-1380 با استفاده از مدل رگرسیون سریهای زمانی منقطع (Interrupted time series) بود.
روش کار: این پژوهش بهصورت یک مطالعه مقطعی تکرارشونده انجام شد. در توصیف روند بیماری از میزان بروز و حدود اطمینان 95 درصد استفاده شد. برآورد دادهها در فایل Excel وارد و با استفاده از نرمافزار STATA نسخه 14 در سطح معنیداری 5 درصد تحلیل شد. برای ارزشیابی مداخلههای میدانی در تغییرات بروز سالک از روش رگرسیون سریهای زمانی منقطع استفاده شد.
یافتهها: در سالهای 97-1380، در مجموع تعداد 43904 نفر بهعنوان بیمار مبتلا به سالک در سامانههای ثبت بیماری سالک در واحد مبارزه با بیماریهای مرکز بهداشت استان اصفهان به ثبت رسیده بودند. میانگین (±انحراف معیار) سن افراد مبتلا برابر
99/23 (03/19±) بود. در تمامی شهرستانهای تابعه و کل استان پس از انجام مداخلهها، میزان بروز موارد دارای روند کاهشی بود.
نتیجهگیری: برنامههای مداخلهای پیشگیرانه مرکز بهداشت استان تا حدودی موفق بوده و باعث کاهش روند رخداد بیماری در سالهای پس از انجام مداخله شده است؛ به شکلی که باوجود عوامل مخدوشگر و تأثیرگذار متعدد در خصوص این بیماری و با توجه به میزانهای بروز گزارش شده سالیانه، برنامههای مداخلهای پیشگیرانه منجر به کنترل بیماری و عدم رخداد آمارهای بالاتر شده است.
آرمین نقی پور، عباس مقیم بیگی، نسرین شیر محمدی، علیرضا سلطانیان، سلمان خزایی، شراره نیک سیر،
دوره 17، شماره 4 - ( 12-1400 )
چکیده
مقدمه و اهداف: سرطان پستان رتبه اول بروز را میان زنان ایرانی مبتلا به سرطان دارد.
روش کار: پژوهش حاضر مطالعه توصیفی از نوع مقطعی و جمعیت موردمطالعه زنان مبتلا به سرطان پستان در 9 شهرستان استان همدان بود. تمام زنان مبتلا به سرطان پستان طی سال 1394-1387 وارد مطالعه شدند. ثبت سرطان پستان بر مبنای روش پاتولوژی است که اطلاعات مربوطه از مرکز بهداشت استان همدان جمعآوری شد. نمونههای موردبررسی به چهار گروه به تفکیک سن (50<و50>) و موقعیت مکانی (شهر،روستا) تقسیم شدند. رسم نقشه مناطق پرخطر در استان همدان از GeoBUGS و بر اساس برآورد خطر نسبی تعدیلشده(RR*) در نرمافزار OpenBUGS v 3.2.3 استفاده شد. همگرایی زنجیرههای تولیدشده برای توزیع-های پسین از برنامه Coda تحت نرمافزارR v 4.0.2 از آزمون دوربین-رافسون انجام شد.
یافتهها: در مطالعه حاضر 1316 زن مبتلا به سرطان پستان موردبررسی قرار گرفت. میانگین سن زنان 98/12±38/50 سال بود. نتایج مطالعه نشان داد که بیشترین بروز سرطان پستان برای زنان شهری بیشتر از 50 سال مربوط به شهرستان اسدآباد 1.32, CI%95=(0.99,1.79))=RR*)، و کمتر از 50 سال مربوط به شهرستانهای تویسرکان (1.09, CI%95=(1.08,1.38)=RR*) و شهرستان رزن(1.09, CI%95=(0.85,1.40)=RR*) بود. همچنین زنان روستایی بیشتر از 50 سال شهرستان رزن 1.18, CI%95=(0.82,1.73)=RR*) و کمتر از 50 سال شهرستان ملایر (1.08, CI%95=(0.81,1.45)=RR*) بیشترین بروز سرطان پستان داشتند.
نتیجهگیری: توزیع سرطان پستان در سنین مختلف و در سطح شهرستانهای استان همدان متفاوت است. شهرستان اسدآباد تویسرکان، رزن و ملایر جزء مناطق پرخطر سرطان پستان در استان همدان است.
زهرا جعفرآبادی، فرید ابوالحسنی، محمدحسن لطفی، حسین فلاحزاده،
دوره 18، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده
مقدمه و اهداف: سرطان کولورکتال دومین سرطان شایع در زنان و چهارمین در مردان ایرانی است. در استان یزد چهارمین سرطان در زنان و پنجمین در مردان است. هدف از این مطالعه برآورد بار سرطان کولورکتال در استان یزد در سال 1395 بود.
روش کار: این مطالعه بهصورت توصیفی- مقطعی روی جمعیت استان یزد در سال 1395 انجام شد. برای محاسبهی بار سرطان کولورکتال از راهبر CanMod استفاده شد. اطلاعات موردنیاز، شامل جمعیت استان یزد، میزان بروز سرطان کولورکتال، میزان مرگ ناشی از سرطان کولورکتال، میزان مرگ ناشی از همه علل و میزان بقای بیماران که به ترتیب از مرکز آمار ایران، نظام ثبت سرطان و نظام ثبت مرگ، مرکز بهداشت استان یزد و نظر متخصصان استانی جمعآوری و نهایی شد.
یافتهها: مقدار کلی بار سرطان کولورکتال در استان یزد 632 سال (382 سال در مردان و 250 سال در زنان) محاسبه شد؛ مقدار YLL و YLD ناشی از سرطان کولورکتال در هر دو جنس بهترتیب 478 سال و 154 سال بود. میزان بار سرطان کولورکتال در مردان 65 و در زنان 45 سال (بهازای صد هزار نفر) برآورد شد. اوج سنی میزان بار این سرطان در گروه سنی بالای 60 سال برآورد شد.
نتیجهگیری: با توجه به بالا بودن میزان بروز و قابلیت درمان در مراحل اولیهی بیماری، غربالگری و تشخیص در مراحل اولیه میتواند از اولویتهای بهداشتی استان باشد، اما قضاوت قطعی زمانی انجام میشود که بار سایر بیماریها و آسیبها نیز در استان محاسبه شود.
مریم آقاجری نژاد، یحیی سلیمی، شهاب رضاییان، قباد مرادی، فاطمه خسروی شادمانی، رویا صفری فرامانی، ابراهیم شکیبا، یحیی پاسدار، بهروز حمزه، نائب علی رضوانی، میترا دربندی، فرید نجفی،
دوره 18، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده
مقدمه و اهداف: مطالعههای سرولوژیک مبتنی بر شناسایی آنتیبادیها هستند، اما بهدلیل افت مقدار آنتیبادیها در بدن در طول زمان، این روشها نمیتوانند مقادیر واقعی شیوع و بروز را نشان دهند. هدف از این مطالعه، تعیین شیوع سرمی و بروز تجمعی در جمعیت کوهورت روانسر (کوهورت جوانان و بزرگسالان) در آبان 1399 بود.
روش کار: نمونه تصادفی به تعداد 716 نفر در بازه زمانی نیمه نخست آبان 1399 از بین افراد با سن بالای 18 سال از بین شرکتکنندگان در مطالعه کوهورت روانسر انتخاب شدند. برای سنجش سطح آنتیبادی از کیتهای الایزا IgG ضد SARS COV-2 شرکت Euroimmun (لوبک، آلمان) استفاده شد. بعد از در نظر گرفتن نقطه برش 1IgG=، شیوع سرمی برآورد شد و بروز تجمعی (اصلاح شده و اصلاح شده براساس ویژگی تست) با استفاده از مدلسازی صورت گرفت.
یافته ها: در این مطالعه، شیوع سرمی ابتلا به عفونت ویروسی کووید-19 در جمعیت کوهورت روانسر 35/16 (فاصله اطمینان 95 درصد: 38/79-31/64) درصد برآورد شد و بروز تجمعی (اصلاح شده و اصلاح شده براساس ویژگی تست)، از اسفند 98 تا آبان 1399 بهترتیب 68/85 و 67/71 درصد برآورد شدند.
نتیجهگیری: اگرچه بروز تجمعی بسیار بالا میتواند نشانهای از نزدیک شدن به ایمنی گروهی باشد، اما کماکان توصیه به رعایت دستورالعملهای بهداشتی با توجه به نقش بالقوه موارد بدون علامت بالینی در انتقال بیماری به سایر افراد جامعه و وجود واریانتهای جدید ویروس و کاهش مقدار آنتیبادی، باید مورد توجه قرار گیرد.