مقدمه و اهداف: تحلیل مکانی و تغییرات جغرافیایی در بیماری با توجه به عوامل خطر فردی، زیست محیطی، رفتاری، اجتماعی و اقتصادی، ژنتیکی و عفونی است در این پژوهش به بررسی فضایی نشانگان (سندرم) اسهال در سطح استان مازندران پرداخته شده است.
روش کار: در این پزوهش آمار مراجعان مبتلا به نشانگان (سندرم)اسهال که دارای پرونده پزشکی و اطلاعات مکانی بودند؛ برای دورهی زمانی ۹۰-۱۳۸۵ از مراکز درمانی دانشگاههای علوم پزشکی مازندران وبابل مورد استفاده قرار گرفت. برای بررسی و تجزیه و تحلیل اطلاعات از روشهای آمار فضایی مانند خودهمبستگی فضایی موران جهانی، شاخص انسلین موران محلی، شاخص K رایپلی و تابع تراکم کرنل استفاده شد.
نتایج: بر اساس نتایج شاخصهای موران جهانی 87/0 در سطح معنیداری 99 و 95 درصد با مقدار P<0.001 سندرم اسهال در استان از الگوی خوشهای تبعیت مینماید. همچنین نتایج تابع K نشان داد که بهغیراز مناطق غربی استان، سایر نقاط نشانگان (سندرم)اسهال از الگوی خوشهای بالا پیروی میکند. نتایج شاخصهای انسلین محلی موران و نقاط حساس نیز نشان داد که مناطقی از استان شامل شهرستانهای ساری، قائشمهر و بابل بیشترین شیوع سندرم را داشتهاند.
نتیجهگیری: به طور کلی نتایج نشان داد که شیوع نشانگان (سندرم)اسهال از الگوی خوشهای پیروی میکند و استفاده از روشهای تحلیل مکانی در مناطق خاص جغرافیایی برای پیادهسازی برنامههای کاهش خطر بهداشتی مناسب، و جزء جداییناپذیر در مطالعههای اپیدمیولوژیک، تجزیه و تحلیل و ارزیابی خطر شیوع نشانگان (سندرم)اسهال محسوب میشوند.