علی محمد کشت ورز حسام آبادی، ابراهیم حاجی زاده، محمد امین پورحسینقلی، احسان ناظم الحسینی مجرد،
دوره 14، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
مقدمه و اهداف: هدف این مطالعه پیش بینی مرگ ومیر حاصل از سرطان کولورکتال در بیماران ایرانی و تعیین عوامل موثر بر آن با استفاده از روش جنگل تصادفی و رگرسیون لجستیک است.
روش کار: از اطلاعات 304 بیمار مبتلا به سرطان کولورکتال ثبت مرکز تحقیقات گوارش و کبد دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی طی سالهای 88 تا 93 به صورت یک مطالعه گذشته نگر استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از روشهای جنگل تصادفی و رگرسیون لجستیک انجام شد. برای تحلیل دادهها از نرم افزار R نسخه 3 .4 .3 استفاده شد.
یافتهها: ده متغیر مهمی که با مرگ ومیر سرطان کولورکتال ارتباط دارند، توسط روش جنگل تصادفی انتخاب شدند. چندین معیار مانند مساحت زیر منحنی مشخصه عملکرد (AUC) برای مقایسه روش جنگل تصادفی با رگرسیون لجستیک در نظر گرفته شد. با توجه به هر دو معیار، پنج متغیر اثر گذار رتبه بندی شده توسط جنگل تصادفی عبارتند از: مرحله سرطان، سن تشخیص بیماری، سن بیمار، مکانیسم فرار از سلول ایمنی و درجه تمایز یافتگی تومور. از نظر معیارهای مختلف، روش جنگل تصادفی عملکرد بهتری نسبت به رگرسیون لجستیک داشت (مساحت زیر منحنی ROC به ترتیب برای روش جنگل تصادفی و رگرسیون لجستیک برابر با 98%، %80 ).
نتیجهگیری: متغیرهای سن تشخیص، مرحله سرطان، سن بیمار، مکانیسم فرار از سلول ایمنی و درجه تمایز یافتگی تومور به عنوان مهمترین عوامل موثر بر مرگ ومیر در سرطان کولورکتال به حساب میآیند که با تشخیص زودرس سرطان با برنامه های بیماریابی و غربالگری میتوان بر طول عمر بیماران افزود.
ملیحه صفری، محمد عباسی، فاطمه گوهری انصاف، زینب برنگی، قدرت اله روشنایی،
دوره 15، شماره 4 - ( 10-1398 )
چکیده
مقدمه و اهداف: در تحلیل بقا استفاده از مدل کاکس برای تعیین عوامل مؤثر، نیازمند برقراری پیشفرضهایی است که عدم برقراری آنها منجر به نتایج اریب میشود. هدف این مقاله تعیین عوامل مؤثر بر بقای بیماران مبتلا به سرطان معده دارای متاستاز با استفاده از روش ناپارامتری جنگل تصادفی بقا (RSF) و مقایسه آن با مدل کاکس است.
روش کار: در این مطالعه کوهورت گذشتهنگر 201 بیمار مبتلا به سرطان معده دارای متاستاز مراجعهکننده به کلینیک امام خمینی استان همدان موردبررسی قرار گرفت. بقای بیماران از زمان تشخیص تا مرگ یا پایان مطالعه محاسبه شد. ویژگیهای جمعیت شناختی (شامل سن و جنس) و متغیرهای مربوط به بیماری (شامل مرحله بیماری، گرید تومور، نوع درمان و ...) از پرونده بیماران استخراج شد. عوامل مؤثر با استفاده از مدل کاکس و جنگل تصادفی بقا تعیین و مقایسه شد. تحلیل دادهها با نرمافزار R3.4.3 و بستههای survival و RandomForestSRC انجام شد.
یافتهها: میانگین (انحراف معیار) سن تشخیص بیماران (9/12) 5/61 سال بود. بر اساس مدل کاکس تنها متغیر شیمیدرمانی (P=0.033) بر بقا مؤثر بود. نتایج برازش مدل RSF نشان داد که متغیرهای مؤثر بر بقا به ترتیب نوع جراحی، محل متاستاز، شیمیدرمانی، سن، گرید تومور، جراحی، تعداد لنفومهای درگیر، جنس و رادیوتراپی بود. همچنین مدلRSF باقاعده تقسیم لگ-رتبه بر اساس شاخصهای مناسبت مدل نسبت به مدل کاکس عملکرد بهتری داشت.
نتیجهگیری: درصورتیکه تعداد متغیرها زیاد و بین متغیرها رابطه وجود داشته باشد روش RSF متغیرهای مهم و تأثیرگذار بر بقا را بدون نیاز به پیشفرضهای محدودکننده با دقت بالا نسبت به مدل کاکس شناسایی میکند.