18 نتیجه برای دما
علی اردلان، کوروش هلاکویی نائینی، محمدرضا افلاطونیان، منصور نکویی مقدم، رونالد لاپورته، اریک نوجی،
دوره 1، شماره 1 - ( 9-1384 )
چکیده
زمینه واهداف : در 5 دی ماه 1382 زلزله ای با قدرت 5،6 ریشتر، شهر بم و روستاهای اطراف را در مسیر گسل بم لرزاند. در اِین مقاله نتِیجه مطالعه اِی که به منظور تعیین نیازها و شرایط سلامتی جمعیت آسیب دیده، حدود 20 روز پس از واقعه، انجام شده است ارائه مِیگردد و ِیافته ها از دو جنبه برنامه رِیزِی سِیستم مدِیرِیت سلامت در بحران و متدولوژِی روشهاِی ارزِیابِی نِیاز بحث مِیشوند.
روش بررسی : متعاقب امکان سنجی در21 دی ماه، تیمی از دانشجویان دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی کرمان آموزش دیدند. هر یک از 8 تیم بررسی شامل 4-3 نفر با حضور حداقل یک پسر، بدلیل نگرانی از امنیت فیلد بود. طی روزهای 24 و 25 دی ماه در یک مطالعه مقطعی، 60 خوشه شامل 420 خانوار، در قالب خوشه های 7 خانواری، براساس نمونه گیری خوشه ای مبتنی بر موقعیت جغرافیایی بررسی شدند.
یافته ها : پنجاه و پنج خانوار (13.1%) دارای کودک زیر 2 سال، 81 خانوار (19.3%) دارای کودک 5-2 سال، 68 خانوار (16.2%) دارای فرد بالای 60 سال بودند. سی و هفت خانوار (11.7%-6.4% : 95% CI، 8.9%) منطقه زندگی خود را تغییر داده بودند که مهمترین عامل شرایط نامناسب بهداشت محیط (85%) بود. مهمترین منبع اطلاع مردم از پیامهای بهداشتی و امداد رسانی ارتباطات فردی 284 (67.6%) بود. شایعترین نیازها از دِیدگاه مردم در زمان مطالعه، حمام (78.7%-68.9% : 95% CI، 73.8%)، غذا (75.0%-62.6% : 95% CI، 68.%) و لباس گرم (73.8%-60.9% : 95% CI، 67.4%) بودند. شایعترین بیماری عفونت تنفسی بود (65.2%-54.3% : 95% CI، 59.8%). دویست خانوار (52.6%-42.6% : 95% CI، 47.6%) با مشکلاتی برای دسترسی به خدمات بهداشتی-درمانی مواجه بودند و مهمترین مانع دسترسی نبود وسیله نقلیه و دور بودن مسافت بود (40.6%- 35.6% : 95% CI، 38.1%).
نتایج : بر اساس نتاِیج مشاهده شده، ارائه خدمات اساسی باید با هدف توزیع و کیفیت مطلوبتر ادامه میافت و بر ارائه فعال خدمات بهداشتی درمانی تاکِید میشد. همچنِین نیازهای مربوط به بهداشت باروری مورد توجه قرار می گرفت. در اِین مطالعه روش نمونه گیری مبتنی بر موقعیت جغرافیایی ابزاری سریع و قابل استفاده در بلایا ِیافت شد و همچنین تجربه موفق استفاده از تیم های دانشجویی داوطلب در بلایای بعدی توصِیه مِیشود. ضمنا مبحث اپیدمیولوژی بلایا و کاربردهای آن باید در کشور توسعه یابد.
کاظم خلجی، سید رضا مجدزاده، محمدرضا اشراقیان، عباس متونیان، کورش هلاکویی نایینی،
دوره 2، شماره 1 - ( 1-1385 )
چکیده
مقدمه و اهداف: با توجه به کمبود اطلاعات بنیادی در زمینهی عوامل خطر وقوع صدمات ترافیکی در ایران، این مطالعه با هدف تعیین و اندازهگیری رابطهی بین عوامل خطر بالقوه و وقوع صدمه در رانندگان وسایل نقلیه موتوری انجام شد.
روش کار: مطالعه به صورت مورد ـ شاهد بر پایهی جمعیت در جاده قزوین ـ لوشان انجام شد. 175 نفر مورد و 175 نفر شاهد از نظر برخی از عوامل خطر وقوع صدمه مقایسه شدند. موردها رانندگانی بودند که در طول مطالعه در جادهی ذکر شده دچار تصادف رانندگی همراه با آسیب جسمی شده بودند و به صورت Incident case انتخاب ﻣﻲشدند. شاهدها رانندگانی بودند که در طول مطالعه، در همان جاده دچار تصادف رانندگی بدون هیچ گونه صدمهی جسمی ﻣﻲشدند و به روش سیستماتیک وارد مطالعه ﻣﻲگردیدند. آسیب جسمی به صورت هر گونه صدمهی جسمی نیازمند به مراقبت پزشکی تعریف شد. دادهها از طریق مصاحبه با موردها و شاهدﻫﺎ و گزارشﻫﺎی پلیس راه حاصل گردید. دادهﻫﺎ به صورت دو متغیره و مدل رگرسیون لجستیک چندگانه تجزیه و تحلیل شدند.
نتایج: در حالیکه در تجزیه و تحلیل دو متغیره (خام)، استفاده از وسیلهی ایمنی (کمربند یا کلاه ایمنی)، پرتاب شدن به بیرون از وسیلهی نقلیه، شدت برخورد، تعداد برخورد، تصادف موتورسیکلت، آتشسوزی، شرایط نامساعد آب و هوایی و برخورد با اشیای ثابت با وقوع صدمه در راننده رابطه داشتند، در آنالیز با مدل لجستیک چندگانه، استفاده از وسیله ایمنی با (02/1 ـ 38/0:CI95%) 62/0 = OR، پرتاب شدن به بیرون از وسیلهی نقلیه با (06/7 ـ 23/1:CI95%) 95/2 = OR، برخورد شدید با (22/10ـ 86/2:CI95%) 41/5 = OR، تصادف موتورسیکلت نسبت به اتومبیل با (54/9ـ05/1:CI95%) 16/3 =OR و شرایط نامساعد آب و هوایی با (51/12ـ 66/1:CI95%) 56/4 = OR با وقوع صدمه ارتباط نشان دادند. اثر متقابل بین شدت برخورد و شرایط آب و هوایی قابل توجه بود.
نتیجهگیری: به منظور پیشگیری از صدمهی پس از تصادف توصیه به کنترل سرعت غیر مجاز، استفاده از کمربند و کلاه ایمنی، استفاده نکردن از موتور سیکلت در مسافرتهای بین شهری و به همراه داشتن کپسول آتش نشانی در وسیلهی نقلیه می شود.
احمد خسروی، حسین ابراهیمی،
دوره 4، شماره 2 - ( 6-1387 )
چکیده
مقدمه و اهداف: ثبت حوادث و آسیبها، اطلاعات مناسبی را جهت پایش و بررسی سیستم مراقبتی در دسترس ما قرار میدهد. این اطلاعات بر مبنای معیار نمره دهی شدت آسیب و تروما (TRISS) جمعآوری میشود. معیار اندازهگیری شدت صدمات (ISS)یک معیار آناتومیک است که در آن ضایعات موجود در قسمتهای مختلف بدن بر اساس تقسیم بندی AIS نمرهدهی شده و از آن به همراه معیار تعدیل شده تروما (RTS) برای بررسی احتمال بقاء بیماران ترومایی استفاده میشود. معیار RTS بر اساس سه شاخص معیار اغمای گلاسکو GCS، فشار خون سیستولیک و تعداد تنفس بیماران، احتمال بقاء آنان را در بدو ورود برآورد میکند. در این مطالعه هدف بررسی سرانجام بیماران ترومایی با استفاده از معیار کمی TRISS و مقایسه آن با بقاء مشاهده شده در بیماران و ارزیابی کیفیت خدمات درمانی و مقایسه آن با دادههای MTOS آمریکا است.
روشکار: در این مطالعه تعداد 220 بیمار ترومایی بستری در بیمارستان امام حسین(ع) شاهرود طی سال 1383 و 6 ماه اول سال 1384 مورد بررسی قرار گرفته است. فشار خون سیستولیک، GCS و تعداد تنفس بیمار در بدو ورود به بیمارستان، شدت صدمات بر اساس شرح عمل، سیتیاسکن مغز و اندامها، سونوگرافی بیمار توسط متخصص مربوطه از پرونده بیماران اخذ و با استفاده از نرم افزار TRISS احتمال بقاء برای بیماران محاسبه شده است. برای مقایسه احتمال بقاء از آماره W و Z استفاده شده است.
نتایج: از 220 بیمار ترومایی تحت مطالعه، 174 نفر مرد(1/79%) و 46 نفر زن(9/20%) بودهاند که میانگین سنی آنها به ترتیب 2/30 و 2/40 سال بود. 1/9% از بیماران با ترومای نافذ، مراجعه کرده بودند و 4/66% از کل بیماران در بخش ICU بستری شده بودند. حوادث رانندگی(80%) از شایعترین علل تروما است. در این مطالعه 47 مورد مرگ بدنبال تروما اتفاق افتاده است که از این موارد بر اساس معیارهای TRISS فقط 35 مورد مرگ قابل انتظار بوده است و تعداد مرگهای قابل پیشبینی برابر با 38 مورد است و احتمال بقاء در کل بیماران 7/82% (احتمال مرگ 3/17%) برآورد شد. آماره W برابر 4- و آماره Z برابر 11/0 محاسبه شده است.
نتیجهگیری: نتایج نشان میدهند که نسبت به مطالعه MTOS 4 مورد مرگ به ازای هر 100 بیمار ترومایی در این مرکز بیشتر اتفاق میافتد. ولی نتایج با مطالعه مذکور تفاوت معناداری را نشان نمیدهند. با توجه به لزوم ارزیابی مناسب خدمات درمانی، ارزیابی کمی خدمات میتواند معیار مناسبی برای مقایسه و ارزیابی خدمات قبل، درون و بین بیمارستانی باشد.
حمید ابرهیمی فخار، سلیمان زند،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1389 )
چکیده
مقدمه و اهداف: صدمات مغزی ویران کنندهترین نوع صدمات ناشی از حوادث است و عامل مهم مرگ و ناتوانی افراد جامعه و به خصوص جوانان است. شناخت وضعیت موجود وعوامل تأثیر گذار برصدمات مغزی اولین قدم در برنامهریزی برای کاهش آسیبهای ناشی از ان محسوب میگردد. این مطالعه با هدف بررسی اپیدمیولوژیک صدمات مغزی در بیمارستان ولی عصر اراک به انجام رسیده است.
روش کار: دراین مطالعه توصیفی با مراجعه به پرونده 1105بیمار مبتلابه صدمات مغزی در سالهای1384و1385اطلاعات لازم درمورد شدت صدمه برحسب ((GCS علت بستری، اطلاعات دموگرافیک ونتیجه درمان استخراج و ثبت گردید. سپس اطلاعات حاصله با استفاده ازآمار توصیفی, مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند.
نتایج: اکثر بیماران مورد مطالعه سنی کمتر از 10 سال داشتند (2/25%) و مردان بیشتر از زنان مبتلا به صدمه مغزی شده بودند (ا7/64%). همچنین به طور کلی صدمه مغزی خفیف بیشترین شیوع را داشته (2/81%) و عمده ترین علت صدمات مغزی، سقوط از ارتفاع کم بود (4/18%). در طی مرحله بستری در بیمارستان 8/12درصد ازصدمات مغزی متوسط و 1/43درصد از صدمات مغزی شدید فوت کرده بودند.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج، ضرورت نظارت کافی برقوانین مربوط به رعایت نکات ایمنی در جامعه و آموزش آن ازطریق رسانههای عمومی و نیز بازنگری در روشهای مراقبت از یماران با صدمات مغزی شدید میتواند موجب بهبود پیآمدهای ناشی از آن گردد.
ابراهیم عبداله پور، مریم نوروزیان، سحرناز نجات، سید رضا مجدزاده،
دوره 7، شماره 2 - ( 6-1390 )
چکیده
<
مقدمه و اهداف: علائم روانـی ضمن تحمیل بار بزرگی به بیـماران مبتلا به دمانس میتوانند فشار وارد بر مراقبین این بیماران را افزایش دهنـد. اهمیت پیامدهای ناشی از این علائم در کنار شناسائی اختلالاتی که بیشترین شیوع را در بیماران مبتلا به دمانس دارند بر لزوم ارزیابی وکمی سازی آنها در راستای برآورد اهداف پژوهشی تأکیـد دارد.
روش کار: در مطـالعه حاضر که بصورت مقطعی انجـام پذیرفت 84 نفـر از بیماران مراجعه کننده به انجمن آلزایمر ایران به همراه مراقبینشان وارد مطالعه شدند. ابزارهای گردآوری اطلاعات پرسشنامههایIranian Version of Caregiver Burden و Neuropsychiatric Inventory (NPI) بودند که بصورت مصاحبه حضوری تکمیل گردیدند. از رگرسیون خطی چنـدگانه نیز به منظـور تعین عوامـل مـؤثر بر فشـار وارد بر مراقبـین استفاده شـد.
نتایج: در 85 درصد از بیماران شرکت کننده در مطالعه حاضر حداقل یکی ازعلائم روانی وجود داشت. در میان این علائم بیشترین و کمترین شیـوع به «هـذیان»و «سـرخوشی»به ترتیب با 3/39 و 4/2 درصـد اختصاص داشت. در مدل رگرسیون خطی نیز علائم روانی «بی تفاوتی»و«تحریک پذیری» با افزایش فشارناشی از مراقبت در ارتباط بودند.
نتیجهگیری: شیوع بالای علائم روانی در بیماران مبتلا به دمانس در کنار تأثیرگذاری اختلالهای بی تفاوتی و تحریک پذیری در افزایش فشار وارد بر مراقبین این بیماران و تحمیل فشار متوسط و بالاتر (58 -116) به حدود 40 درصد از مراقبین ضرورت نیاز به توجه بیشتر به این قشر خاص از جامعه را از سوی سیاست گذاران موضوع سلامت نمایان میسازد.
ابوالفضل سراجی، حمید رضا کوهستانی، نیره باغچی، کورش رضایی،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1390 )
چکیده
مقدمه و اهداف: دانشجویان پرستاری و مامایی به علت تجربه کم در مراقبت از بیمار ممکن است در معرض خطر صدمات ناشی از سرسوزن و اجسام برنده باشند. تعداد صدمات ناشی از سرسوزن و اجسام برنده آلوده در این دانشجویان به علت گزارشدهی ناکافی آن مشخص نیست. هدف از این مطالعه تعیین علل عدم گزارشدهی صدمات ناشی از سرسوزن و اجسام برنده در دانشجویان پرستاری و مامایی است.
روش کار: این پژوهش یک مطالعه توصیفی و مقطعی بود که در سال 1388 در دانشگاه علوم پزشکی اراک انجام شد. 207 دانشجوی پرستاری و 68 دانشجوی مامایی در این پژوهش شرکت کردند. یک پرسشنامه دو قسمتی که شامل اطلاعات دموگرافیک و سئوالاتی در باره مواجهه با صدمات ناشی از سرسوزن و اجسام برنده و فراوانی و موانع عدم گزارشدهی صدمات ناشی از سرسوزن و اجسام برنده بود. اطلاعات با استفاده از نرم افزار spss تجزیه و تحلیل شد.
نتایج: نتایج نشان داد که به ترتیب 43 % و 58/20 % از دانشجویان پرستاری و مامایی حداقل یک بار دچار صدمات ناشی از سرسوزن و اجسام برنده در یک سال گذشته شده بودند. به ترتیب تنها 95/44 درصد (40 نفر) و 50 درصد (7) از دانشجویان پرستاری و مامایی که دچار این صدمات شده بودند تمام صدمات را در سال گذشته گزارش کرده بودند. مهمترین دلایل گزارش نکردن این صدمات شامل خطر پایین عفونت در منبع صدمه (8/44 درصد)، عدم آگاهی از فرایند گزارشدهی (73/36 درصد) و ترس از کاهش نمره ارزشیابی
(69/34 درصد) بود.
نتیجهگیری: میزان صدمات ناشی از سرسوزن و اجسام برنده و همچنین گزارش نکردن این صدمات در دانشجویان پرستاری و مامایی بالا است. برنامه آموزشی بیشتری برای افزایش آگاهی این دانشجویان باید اجرا گردد. همچنین باید مربیان یک عکس العمل مثبت در قبال گزارشدهی صدمات ناشی از سرسوزن و اجسام برنده در دانشجویان داشته باشند.
رضا دهنویه، علی اکبر حقدوست، سیدرضا مجدزاده، سمیه نوری حکمت، حمید رواقی، محمد حسین مهرالحسنی، امید براتی، هدایت سالاری، علی مسعود، آتوسا پورشیخعلی، نادیا میرشکاری، سارا قاسمی، عاطفه اسفندیاری،
دوره 13، شماره 0 - ( 12-1396 )
چکیده
مقدمه و اهداف: پوشش همگانی سلامت بدون توجه به کیفیت، در دستیابی به اهداف خود ناکام خواهد ماند. این مطالعه بدنبال ارائه سیمای کیفیت خدمات سلامت در ایران و شناسایی چالشها و راهکارهای ارتقای آن میباشد.
روش کار: پژوهش حاضر ترکیبی از یک مطالعه کیفی و مروری میباشد. در مرحله اول، شاخص های مهم موجود در زمینه کیفیت بررسی و سپس جهت گیری اسناد بالادستی تبیین گردید. در ادامه، از طریق مصاحبه، مهمترین چالشها، روندهای موثر و راهبردهای ارتقای کیفیت، تعیین گردید.
یافتهها: رصد کیفیت خدمات سلامت، نیازمند تعریف چارچوب و شاخص و فراهمسازی شرایط جمع آوری اطلاعات این شاخصها است. اسناد بالادستی، تاکید بر مسئولیت دولت برای ایفای نقش تولیت کیفیت داشته و نظام سلامت میبایست همراه با انتخاب مدل مناسب، الزامات ساختاری، فرآیندی و پیامدی را فراهم کند. برنامههای مدیریت کیفیت بخش سلامت در ایران، ثبات نداشته و در زمینه عملکرد مدیران ارشد، عملکرد نیروی انسانی و الزامات ساختاری/ ارتباطی، آموزش، نظام پرداخت، فرهنگ، استفاده از مدلها و شاخصهای مدیریت کیفیت، منابع مالی، اطلاعاتی و تجهیزاتی، قوانین و مقررات و نظارت، موانعی در راه ارتقای کیفیت خدمات وجود دارد.
نتیجهگیری: بهبود کیفیت خدمات، نیازمند بکارگیری راهبردهایی در زمینه سازماندهی، تامین منابع، پرداخت، قوانین و مقررات و رفتار می باشد. استفاده از ابزارهای کیفیت باید به دور از شتاب زدگی بوده و به تغییر ماهیت بیماری ها، تغییر انتظارات ذینفعان و افزایش توجه جهانی به کیفیت، توجه شود.
وحید کوه پیمای جهرمی، رضا دهنویه، محمد حسین مهرالحسنی،
دوره 13، شماره 0 - ( 12-1396 )
چکیده
مقدمه و اهداف: به دلیل ناکافی بودن پوشش مناسب نظام سلامت در شهرها، اجرای برنامه پزشک خانواده شهری در دو استان در ایران پایلوت شد. تصمیمگیری برای توسعه برنامه به کل کشور نیازمند ارزیابی جامع آن میباشد، لذا هدف مطالعه ارزیابی برنامه پزشک خانواده شهری بود.
روش کار: این مطالعه مقطعی در سالهای 94-95 در دو استان فارس و مازندران انجام گرفت. دادهها به روش پرسشنامه از 141 نفر پزشک خانواده در مراکز بهداشتی درمانی و 710 نفر از بیماران جمع آوری شد. روش نمونهگیری چند مرحلهای برای انتخاب نمونهها استفاده گردید. تحلیل دادهها با روشهای توصیفی و تحلیلی انجام گرفت.
یافتهها: 81 درصد حجم کار پزشکان خانواده مربوط به ویزیت بیماران بود. پرداخت برای خدمات سطوح دو و سه مراقبت یکی از موانع دسترسی برای برخی بیماران بود. برای اکثریت بیماران، کمتر از 40 دقیقه دسترسی به تسهیلات بهداشتی درمانی امکانپذیر بود. برنامه نرمافزاری کمتر استفاده میشد. بیماران در طول یک سال 5/5 بار توسط پزشکان خانواده ویزیت میشدند و مدت زمان هر ویزیت برای 80 درصد بیماران تا 10 دقیقه بود. میزان ارجاع بیماران ، 14 درصد بدست آمد (فارس 8/21 درصد، مازندران 4 درصد). به طور متوسط 30 قلم از 45 قلم تجهیزات پزشکی، در دسترس پزشکان خانواده بود.
نتیجهگیری: اگرچه برنامه، در ابعاد دسترسی به خدمات و جامعیت مراقبت، موفقیت نسبی داشته است؛ ولی در ابعاد هماهنگی بین سطوح ارائه خدمت و استمرار مراقبت، موفقیت کمتری نشان داد. لذا پیشنهاد میگردد قبل از گسترش کشوری برنامه، حل ریشهای چالشهای آن مورد توجه قرار گیرد.
سمیه نوری حکمت، علی اکبر حقدوست، رضا دهنویه، راحیل قربانی نیا،
دوره 14، شماره 0 - ( 10-1397 )
چکیده
مقدمه و اهداف: سیاست ادغام در سال 1364 و با هدف افزایش تعامل و پاسخگویی دوجانبه نظام آموزش علوم پزشکی و نظام سلامت کشور طراحی، اجرا و منجر به تشکیل وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی شد. مطالعه حاضر با ترکیب نتایج مطالعاتی که به بررسی پیامدهای اجرای سیاست ادغام پرداختهاند، توصیفی اجمالی از دانش موجود در این زمینه را ارائه مینماید.
روشکار: در این مطالعه مرور نظام مند و متاسنتز بر روی مقالات منتشر شده در مورد اجرای طرح ادغام آموزش پزشکی در نظام سلامت ایران انجام شد. به همین منظور طی جستجو در بانکهای اطلاعاتیScienceDirect ،PubMed ، EMBASE، ISI، ScholarGoogle،Scopus ، SID،Magiran و Irandoc تعداد 187 مقاله یافت شد و در ادامه 24 مقاله مرتبط انتخاب و وارد مطالعه شدند. محتوای مطالعات وارد شده تحلیل و سپس با تکنیک والش و داون با هم ترکیب شدند.
یافتهها: حاصل بررسی مطالعات مرتبط، 5 مفهوم اصلی شامل اهداف و دلایل اجرای طرح ادغام آموزش پزشکی، دستاوردها، چالشها، موانع دستیابی به اهداف ادغام و آینده ادغام بود. بر اساس یافته این مطالعات، بیشترین توفیق طرح ادغام در عرضه خدمات بهداشتی- درمانی گزارش شده است و آموزش و پژوهشهای علوم پزشکی کمتر از تاثیرات مثبت ادغام، بهره مند شدهاند.
نتیجهگیری: مرور مستندات موجود نشان میدهد که هنوز ابعاد مختلف ادغام به خوبی واکاوی نشده و اثرات اقتصادی، اجتماعی، توسعهای و علمی آن بررسی نشده است. مطالعات محدود موجود عمدتا به صورت نظرخواهی و بررسی کلی وضعیت انجام شده بود و کمتر از مدلسازیها و تحلیلهای اقتصادی استفاده شده است. لذا با استفاده از مطالعات در دسترس، نمیتوان بصورت دقیق تاثیرات ادغام را تحلیل نمود.
نرگس محمد صالحی، کورش هلاکویی نائینی، بابک عشرتی، ابوالفضل محمد بیگی، الهام احمد نژاد، شهرام ارسنگ جنگ،
دوره 14، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
مقدمه و اهداف: وبا بهعنوان یکی از تهدیدات سلامت عمومی است که با تغییرات اقلیمی و متغیرهای هواشناسی موردتوجه قرارگرفته است. در ابن مطالعه روند بیماری وبا و اپیدمیهای رخداده در 50 سال اخیر ، بر اساس متغیرهای اقلیمی بارش و دما موردبررسی قرار گرفت.
روش کار: این مطالعه بهصورت کوهورت گذشتهنگر با استفاده از نظام ثبت وزارت بهداشت در مرکز مدیریت بیماریهای واگیر، کل موارد وبا و اپیدمیهای بیماری در کشور از سال 1344 تا سال 1394 و همچنین موارد بروز در سالهای 1384 تا 1393به تفکیک استانها، روند بیماری بررسی شد و دادههای دما و بارش برای مدتزمان مشابه نیز از سایت سازمان هواشناسی برای هر استان به دست آمد. در تحلیل دادهها از آزمونهای ضریب همبستگی و مدل رگرسیون Mixed-effects binomial استفاده شد.
یافتهها: همبستگی مثبت معنیداری بین موارد وبا با میزان بارش دیده شد (008/0=P و 168/0=r). با افزایش هر یک میلیمتر بارش نسبت میزان بروز سال بعد 9/10% افزایشیافته است. همچنین از سال 1384 تا 1393هرساله نسبت میزان بروز برابر با 7/14% کاهشیافته است و این کاهش معنیدار بوده است (021/0=P) و بیشترین نسبت میزان بروز به ترتیب مربوط به استانهای سیستان و بلوچستان، قم، تهران، کرمان و هرمزگان بوده است.
نتیجهگیری: در سالهای اخیر روند کلی بروز وبا در طی دهساله اخیر کاهشی بوده است. رخداد بیماری پیامدی از پارامتر بارش باران در سال قبل است که با افزایش بارش، احتمال رخداد اپیدمی در سال بعد را افزایش میدهد اما تغییرات دما، بی تاثیر است.
آتوسا صادقی زریسفی، زهرا زین الدینی میمند، علی اکبر حقدوست،
دوره 14، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
مقدمه و اهداف: با توجه به فشار روانی سنگینی که افراد مبتلا به عفونت اچ آی وی در جامعه متحمل میشوند که البته دراینبین زنان آسیب-پذیرتر هستند، لازم است ابعاد فشارهای روانی و جنبههای حمایت روانی-اجتماعی از ایشان بهخوبی رصد شود. در این راستا، هدف پژوهش بررسی وضعیت سلامت روان، امید به زندگی و حمایت اجتماعی در زنان مبتلا به اچ آی وی مراجعهکننده به مرکز ارائه خدمت در شهر کرمان و ارائه الگوی مناسب حمایت اجتماعی به این قشر آسیبپذیر بوده است.
روش کار: این مطالعه از نوع تلفیقی و دارای اجزای کیفی و کمی بود. مطالعه کیفی به شیوه اکتشافی برای شناخت بهتر محیط پژوهش و قسمت کمی به شیوه مقطعی-تحلیلی بر روی زنان مبتلای مراجعهکننده به یکی از مراکز حمایتی شهر کرمان انجام شد. ابزار جمعآوری اطلاعات علاوه بر مصاحبه زمینهای، پرسشنامه سلامت عمومی گلدنبرگ (1979) پرسشنامه حمایت اجتماعی ساراسون (1998) و پرسشنامه امید به زندگی میلر (1988) بوده است.
یافتهها: نتایج نشان داد بعد از مراجعه، وضعیت ایشان به شکل قابلملاحظهای ارتقا یافته به شکلی که امید به زندگی 92 درصد، سلامت عمومی 80 درصد و حمایت اجتماعی 93 درصد بهبود پیداکرده بود. همچنین نتایج نشان داد بین نمره سلامت عمومی و امید به زندگی ارتباط قوی مثبت وجود داشت (r=0.61, P<0. 001)
نتیجهگیری: نتایج نشان داد احتمالاً مراکز ارائهدهنده خدمت ازایندست میتوانند نقش مؤثری در بهبود کیفیت زندگی و افزایش امید به زندگی و ارتقا سلامت خانمهای مبتلا به این عفونت در جامعه داشته باشند و به نیازهای اجتماعی ایشان تا حد زیادی پاسخ دهند.
فرزام بیدارپور، خالد رحمانی، بهروز اخوان، اردشیر رحیم زاده، احمد پورمرادی،
دوره 14، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
مقدمه و اهداف: علیرغم اجرای طرح تحول بهداشت و افزایش تعداد خدمات و مراکز خدمات جامع سلامت در سال 1393 در ایران، هنوز تعداد زیادی از افراد جهت دریافت خدمات سلامت به این مراکز مراجعه نمیکنند. مطالعه حاضر باهدف شناخت علل عدم مراجعه خانوارهای شهری به مراکز خدمات جامع سلامت در شهر سنندج انجام شد.
روش کار: این مطالعه با دو رویکرد کمی و کیفی انجام شد. در بخش کمی، دادهها با استفاده از یک چکلیست و از طریق مصاحبه با 200 نفر از سرپرستان خانوارهایی که مراجعه نمیکردند گردآوری شد. در بخش کیفی هم نظرات پزشکان و کارشناسان شاغل در مراکز جامع خدمات سلامت و سرپرستان خانوارها با استفاده از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته اخذ شد.
یافتهها: عدم احساس نیاز به خدمات، توجه بیشتر به درمان، شاغل بودن در نوبت صبح، مشکلات جسمی، نامناسب بودن مکان ارائه خدمات، اطلاعرسانی ناکافی، عدم تناسب خدمات با نیازها، برخورد نامناسب برخی از کارکنان ارائهدهنده خدمت مهمترین علل عدم مراجعه افراد بودند. علیرغم گذشت چهار سال از اجرای طرح تحول سلامت در ایران، 5/53 و 60% از افراد بررسیشده به ترتیب از حضور کارشناس سلامت روان و کارشناس تغذیه و خدمات رایگان آنها در مراکز هیچ اطلاعی نداشتند.
نتیجهگیری: علل مختلفی در عدم مراجعه افراد به مراکز خدمات جامع سلامت در شهرها نقش دارند اما اطلاعرسانی و معرفی خدمات موجود به جامعه، توجه به نیازهای افراد و تسهیل نمودن فرایند ارائه خدمات ضروری است.
بهاره طحانی، آرش نجیمی، مینو صلواتی، مهدی فاضل،
دوره 14، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
مقدمه و اهداف: هدف از این مطالعه بررسی روایی و پایایی نسخه فارسی پرسشنامه بینالمللی رضایت بیماران از خدمات دندانپزشکی است.
روش کار: پس از اطمینان از صحت ترجمه فارسی پرسشنامه، تعیین روایی صوری و محتوا با استفاده از 10 نفر از بیماران و 10 نفر از متخصصین به روش سنجش کیفی و کمی انجام شد. روایی سازه در یک مطالعه مقطعی با حضور 300 نفر از بیماران مراجعهکننده به کلینیکهای سطح شهر بررسی شد و حیطههای مؤثر بر رضایت استخراج گردید. بهمنظور تجزیهوتحلیل اطلاعات در مطالعه حاضر از نرمافزار SPSS نسخه 21 ، آمار توصیفی و آزمونهای ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل عاملی اکتشافی و برای پایایی از آلفای کرونباخ استفاده شد.
یافتهها: پس از انجام تغییراتی در برخی از سؤالات روایی صوری و محتوای پرسشنامه تأیید شد. تحلیل عاملی اکتشافی منجر به کشف 7 حیطه در رضایت سنجی شد که این حیطهها درمجموع 3/61 درصد از واریانس کل را تبیین کرده بود. حیطهها شامل کیفیت کار دندانپزشکان، کیفیت خدمترسانی، سهولت و موجود بودن خدمات، کنترل درد، هزینه، همدلی و مسئولیتپذیری دندانپزشک و دسترسی بود. همبستگی هر حیطه با نمره کل بالای 4/0 و میانگین رضایت کلی1/9 ± 6/60 به دست آمد. آلفای کرونباخ ابزار 74/0 به دست آمد.
نتیجهگیری: پرسشنامه مذکور از روایی و پایایی مناسب برخوردار است و برای تعیین میزان رضایت سنجی ابزاری مناسب و کاربردی است. حیطهها به میزان قابل قبولی رضایت کلی بیماران را تبیین مینمایند.
امید گرکز، حمیدرضا مهریار، حمیدرضا خلخالی، شاکر سالاری لک،
دوره 16، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده
مقدمه و اهداف: سوانح و حوادث ترافیکی در سراسر دنیا علت اصلی ناتوانی و مرگومیر شناخته شدهاند و یکی از معضلهای مهم بهداشتی است، که این مطالعه به منظور تعیین روزهای از کارافتادگی و شدت آسیبهای ناشی از حادثههای رانندگی در بیماران مراجعه کننده به بیمارستان امام خمینی ارومیه در سال 1395 انجام شد.
روش کار: این مطالعه بهصورت مقطعی روی 1705 نفر از آسیبدیدگان حادثههای ترافیکی که در سال 1395 به بیمارستان امام خمینی ارومیه مراجعه کردند؛ انجام شد اطلاعات با استفاده از چک لیستی که اطلاعات مربوط مشخصات دموگرافیک، تصادف، شدت آسیب و در نهایت میزان روزهای از کارافتادگی مصدومان با پیگیری تلفنی 3 ماه بعد برای بازگشت به کار و مدرسه جمعآوری شدند. برای تعیین نمره ISS (شدت آسیب تروما) با توجه به نظر متخصصان بین 6-1 رتبهبندی و مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: نتایج مطالعه نشان داد که 1231 (1/72 درصد) نفر از مصدومان مرد و میانگین و انحراف سنی مصدومان 63/33 (00/30) بود و 77 (04/0 درصد) از مصدومان فوت، 593 (5/42 درصد) از مصدومان پس از 2 ماه به وضعیت عادی برگشته بودند. میانگین بازگشت به وضعیت عادی 78/86 (24/104) روز بود. بیشتر مصدومان بهبود یافته آسیب خفیف اندامها، در حالی که بیشتر مصدومان فوتی آسیب تهدید کننده حیات به سر داشتند.
نتیجهگیری: در این مطالعه بیشتر مصدومان مرد، متأهل، جوان و نگران جبران خسارت مالی بودند و بیشتر مصدومان فوتی نیز آسیب تهدید کننده حیاتی دیده بودند که نیازمند اقدامات حیاتی در راستای ارتقای سلامت برای بازگشت سریع به کار و کاهش آسیب هستند.
محمد زارع، زهرا تقربی، خدیجه شریفی، زهرا سوکی، جواد ابوالحسنی،
دوره 17، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
مقدمه و اهداف: وجود ابزار روا، پایا، کوتاه و درعینحال حساس و دقیق، جهت تشخیص درد در مبتلایان به دمانس ضروری است. مطالعه حاضر با هدف بررسی ویژگیهای روانسنجی و ارزش تشخیصی فرم کوتاه نسخه فارسی Doloplus-2 (P-Doloshort) در ارزیابی درد در سالمندان مبتلا به دمانس انجام شد.
روش کار: در این مطالعه مقطعی، 100 سالمند تحت پوشش کلینیکهای خصوصی و مراکز نگهداری سالمندان در کاشان (سال 98-1397) بهروش دردسترس انتخاب شدند. روایی سازه بهروش تحلیل عاملی اکتشافی، مقایسه گروههای شناختهشده و روایی همگرا، و پایایی بهروش همسانی درونی، همارزی و ثبات تعیین شد. اثر سقف و کف نیز ارزیابی گردید. P-Doloplus-2 بهعنوان آزمون طلایی و
P-Doloshort بهعنوان آزمون تشخیصی منظور شد. دادهها توسط SPSS-v16 با آزمون تی-مستقل، رگرسیون خطی، ضرایب همبستگی درونخوشهای (ICC ) و پیرسون، آلفای کرونباخ، منحنی راک و پارامترهای ارزش تشخیصی تحلیل شدند.
یافتهها: تحلیل عاملی، ابزار را تکعاملی شناسایی نمود؛ این عامل قادر به تبیین 851/65% از واریانس کل بود. P-Doloshort قادر به تفکیک دو گروه مبتلا و غیرمبتلا به بیماریهای زمینهای دردناک از یکدیگر بود (0001/0>P). بین نمرات P-Doloshort با P-Doloplus-2 (975/0=r،0001/0>P) و PACSLAC-II-IR (902/0=r،0001/0>P)، همبستگی معنیدار مثبت وجود داشت. آلفای کرونباخ، ICC و خطای استاندارد اندازهگیری به ترتیب 898/0، 891/0 و 183/1± بود. فراوانی نسبی حداقل و حداکثر نمره ممکن، کمتر از 15% بود. در نقطه برش 5/2، سطح زیر منحنی راک، حساسیت، ویژگی و دقت تشخیصی کلی به ترتیب 985/0، 956/0، 000/1 و 970/0 برآورد شد.
نتیجهگیری: P-Doloshort بهعنوان ابزاری روا، پایا، حساس و دقیق جهت ارزیابی درد سالمندان مبتلا به دمانس قابلاستفاده است.
صدیقه سادات طباطبائی فر، طه کوشکی، محمد جمشیدی، سجاد دلاوری،
دوره 17، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
مقدمه و اهداف: در حوادث و بحرانها، بخش سلامت با کمبود نیروی انسانی مواجه خواهد شد. ماندگاری نیروی انسانی در این شرایط امری حیاتی است. هدف این مطالعه تببین راهکارهایی جهت تقویت تاب آوری نیروی انسانی سلامت در طول بحران، و جلوگیری از ترک سازمان توسط آن ها می باشد.
روش کار: روش مورد استفاده در این مطالعه، تحقیق مروری حیطهای است. پایگاه های اطلاعاتی معتبر انگلیسی و فارسی با محدوده زمانی معین (از مبنای زمانی پایگاه مورد جستجو تا سپتامبر سال 2020) مورد بررسی قرار گرفتند. سپس بخشهای کلیدی اطلاعات به دست آمده، طبقهبندی شدند. نهایتا، گزینه های سیاستی و راهکارهای پیاده سازی آن ها جمع بندی و گزارش شدند.
یافتهها: در مجموع 168 مقاله ی مختلف جمع آوری گردید. پس از حذف مقالات غیرمرتبط، اطلاعات منتشر شده در 21 مقاله مطاله شدند. به صورت کلی، نتابج حاصل از این مطالعه در شش دستهی عمده طبقهبندی می شود. این دسته بندی شامل 6 حوزه ی مختلف سیاستگزاری و راهکارهای پیشنهادی برای هریک می باشد.
نتیجهگیری: با توجه به شرایط کشور ایران سیاست های لازم برای تقویت و ماندگاری نیروی انسانی سلامت در حوادث و بحرانها، به ترتیب اولویت، شامل اصلاح آموزش، حمایت روانی، حمایت مالی، حمایت اجتماعی-رفاهی، حمایت شغلی، و بهبود زیرساخت در مناطق محروم و بحرانزده می باشد. نکته مهم، توجه به امکان اجرایی شدن راهکارها در کشورهای توسعه نیافته، درحال توسعه و توسعه یافته با در نظر گرفتن اولویت ها و شرایط ویژه هرکدام می باشد.
علی حسین زاده، محمدرضا بانشی، بهناز صدیقی، جمشید کرمانچی، علی اکبر حقدوست،
دوره 18، شماره 1 - ( 3-1401 )
چکیده
مقدمه و اهداف: دمانس یک بیماری مزمن سیستم عصبی مرکزی است که بار مالی و اجتماعی زیادی بر سیستم خدمات بهداشتی-درمانی وارد میکند. آگاهی از شیوع بیماری دمانس برای برنامهریزی بهداشتی و اطمینان از این که خدمات کافی برای افراد مبتلا به این بیماری وجود دارد یا خیر ضروری است. با توجه به این که شیوع و تغییرات جغرافیایی این بیماری در ایران به خوبی شناخته نشده است. هدف مطالعه حاضر برآورد شیوع و تعیین توزیع جغرافیایی این بیماری در ایران میباشد.
روش کار: در این مطالعه شیوع دمانس در هر استان به صورت غیر مستقیم، و با استفاد از بسامد داروهای تخصصی تجویز شده در طول یکسال با هر دو نام تجاری و ژنریک برآورد شد. سپس از نقشههای طیف رنگ برای نمایش تغییرات جغرافیایی دمانس در سطح استانی استفاده گردید. در نهایت، از آزمونهای جغرافیایی Moran I و Getis-Ord Gi (Gi) به ترتیب برای بررسی خود همبستگی فضایی و تغییرپذیری جغرافیایی شیوع دمانس در سطح معنیداری 0/05 استفاده شد..
یافتهها: در مطالعه حاضر میزان شیوع کلی دمانس در جمعیت عمومی و جمعیت بالای 60 سال در ایران به ترتیب برابر با 49/6 و 508/9 در 100000 نفر بود. در جمعیت عمومی پائینترین میزان شیوع دمانس در استان هرمزگان (9/4 در 100000 نفر) و بالاترین میزان شیوع آن در استان آذربایجان شرقی (96/4 در 100000 نفر) مشاهده شد. در جمعیت بالای 60 سال نیز پائینترین میزان شیوع در استان هرمزگان (141/5 در 100000 نفر) و بالاترین میزان شیوع در استان آذربایجانشرقی (862/5 در 100000 نفر) مشاهده شد. براساس آزمونهای Moran I و Getis-Ord Gi (Gi) خودهمبستگی فضایی و تغییرپذیری جغرافیایی شیوع دمانس معنیدار نبود.
نتیجهگیری: شیوع بیماری دمانس در جمعیت بالای 60 سال ایران نسبت به کشورهای غربی پائینتر است، اما شیوع این بیماری کم و بیش با میزان شیوع دمانس در کشورهای در حال توسعه قابل مقایسه هست. اگر چه باید توجه داشته باشیم که در بعضی از استانهای برخوردار ایران شیوع دمانس بالا و شبیه کشورهای توسعه یافته میباشد.
یاسر مصری، مینا پاک خصال، علی اکبر نقوی الحسینی، فاطمه میرزائی، عبدالحلیم رجبی،
دوره 18، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
مقدمه و اهداف: با توجه به تأثیر پاندمی کووید- ۱۹ بر روی سلامتی و اهمیت سلامت دهان، مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر پاندمی کووید-19 بر روی استفاده از خدمات دندانپزشکی میان کودکان انجام شده است.
روش کار: مطالعه گذشتهنگر حاضر با استفاده از اطلاعات موجود در آرشیو کلینیک دندانپزشکی بیمارستان کودکان شهر گرگان در سال 1401 انجام شد. مشخصات دموگرافیک بیماران و نوع خدمات دندانپزشکی دریافت شده جمع آوری و وارد نرم افزار آماری SPSS نسخه 26 گردید. جهت مقایسه تفاوت سالانه فراوانی دریافت انواع خدمات دندانپزشکی ، دادهها تحت آزمون کای اسکوئر قرار گرفته و برای بررسی روند تغییرات خطی هر خدمت از آزمون کوکران – آرمیتاژ استفاده شد.
یافتهها: تعداد 24185 خدمات دندانپزشکی مختلف، از ابتدای سال 1398 تا انتهای سال 1400 توسط کودکان 2 تا 14 سال مراجعه کننده به کلینیک دندانپزشکی بیمارستان طالقانی دریافت شده بود. مقایسه فراوانی استفاده از خدمات دندانپزشکی سال 1399 نسبت به سال 1398، کاهش 31 درصدی را نشان داد. نوع خدمات استفاده شده در سال اول حین پاندمی نسبت به سال قبل از پاندمی تغییرات معنیداری داشت که عمده آنها افزایش خدمت کشیدن دندان (0/001 P =) و کاهش خدمت ترمیم (0/000 P =) بود. همچنین افزایش درمان پالپ (0/003 P =) بهویژه در سال دوم پاندمی قابل ملاحظه بود.
نتیجه گیری: میزان استفاده از خدمات دندانپزشکی و نوع خدمات دریافتی در زمان پاندمی تغییرات قابل ملاحظهای داشته و این امر برنامهریزی برای درمانهای موردنیاز در آینده و همچنین ایجاد زیرساختارهایی برای مواجهه با پاندمی های مشابه را ضروری میسازد.