جستجو در مقالات منتشر شده


13 نتیجه برای رفتار

لیلی صالحی، فروزان حیدری،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1389 )
چکیده

مقدمه و هدف: الگوی پرسید الگوی موفقی جهت برنامه‌ریزی مداخلات ارتقاء سلامت است. هدف از این مطالعه طراحی و ارزشیابی این الگو در ارتقاء رفتارهای تغذیه‌ای در یک جامعه روستایی است
روش کار: این مطالعه نیمه تجربی از نوع قبل و بعد است که بر روی 118 زن متأهل ساکن روستاهای شهرستان فریدن انجام گرفت. براساس مراحل این الگو، مرگ و میر ناشی از بیماری‌های قلبی و عروقی (به عنوان مهم‌ترین مشکل اجتماعی)، عادات غذایی نامناسب (مهم‌ترین مشکل بهداشتی)، رفتارهای مرتبط با تغذیه (مهم‌ترین مشکل رفتاری) انتخاب شدند که در طی تشخیص آموزشی، عوامل مستعد کننده، قادر کننده و تقویت کننده رفتارهای تغذیه‌ای مرتبط مورد توجه قرارگرفتند دراین مطالعه جهت آنالیز داده‌ها، از آزمون‌های willxocon،t test،X2 استفاده گردید . پ
نتایج: یافته‌های این مطالعه نمایانگر افزایش معنی‌دار در سازه‌های الگوی پرسید و بهبود عوامل مستعد کننده، قادر کننده، تقویت کننده و رفتار بودند. 25/9 درصد افراد خود را در معرض ابتلا به بیماری‌های قلبی و عروقی می دیدند 96/12 درصد رژیم غذایی خود را نا مناسب می‌دانستند. 5/47 درصد معتقد بودند بیماری‌های قلبی و عروقی قابل پیشگیری هستند .
 نتیجه‌گیری: براساس نتایج این مطالعه، طراحی و اجرای برنامه آموزشی مبتنی بر الگوی پرسید می‌تواند باعث ارتقاء رفتارهای تغذیه‌ای دریک جامعه روستایی گردد
کورش اعتماد، حسن افتخار اردبیلی، عباس رحیمی، محمد مهدی گویا، علیرضا حیدری، محمد جواد کبیر،
دوره 7، شماره 1 - ( 3-1390 )
چکیده

مقدمه و اهداف: HIV هم اکنون به تنهایی بزرگ‌ترین ویروس کشنده عفونی است و افراد آلوده به HIV منبع آلودگی برای دیگران بر شمرده می‌شوند که پرخطرترین گروه ابتلا به ایدز معتادان تزریقی و دارندگان رفتار پرخطر جنسی می‌باشند. ارتقاء میزان آگاهی و نگرش این افراد یکی از اولویت‌های برنامه پیشگیری و مبارزه با ایدز است. این مطالعه با هدف تعیین سطح آگاهی و نگرش افراد HIV+ در مقایسه با افراد دارای سابقه رفتار پرخطر در استان گلستان و رابطه آن با مشخصه‌های اقتصادی،اجتماعی انجام گرفت.
روش کار: این مطالعه مقطعی که بر روی 54 فرد HIV+ و 134 فرد دارای سابقه رفتار پرخطر استان گلستان انجام گرفت. نمونه‌های HIV مثبت بوسیله نمونه‌گیری و افراد پرخطر بوسیله نمونه‌گیری سیستماتیک انتخاب شدند.
نتایج: نتایج پژوهش داد که افراد اچ.آی.وی منفی در مقایسه با اج.آی.وی مثبت‌ها از سطح تحصیلات بالاتری برخوردار بودند (0/034 P=). میزان بیکاری نزد افراد اچ.آی.وی مثبت بیشتر (001/0 P<) و از سطح درآمد پایین‌تر بود (037/0 P=). افراد HIV+ و افراد دارای سابقه رفتار پرخطر در مورد بیماری ایدز آگاهی متوسط و نگرش نا مطلوبی داشتند. سطح نگرش بیماران HIV+ پایین‌تر از افراد دارای سابقه رفتار پرخطر بود (05/0=P). نتیجه‌گیری: با توجه به سطح آگاهی متوسط و نگرش نامطلوب لزوم توجه مسئولین به آموزش‌های مداوم ومستمر در قالب برنامه‌ریزی مدون ضروری می‌باشد. سطح اقتصادی، اجتماعی پایین این افراد صرفنظر از تقدم یا تاخر این عوامل، به عنوان فاکتورهای زمینه‌ای تشدید کننده عوارض فردی و اجتماعی ایدز باید مورد توجه مسئولین قرار گیرد.
اکرم انصاری فر، حمید سوری، علیرضا اکبرزاده باغبان، محمد موحدی،
دوره 9، شماره 1 - ( 2-1392 )
چکیده

مقدمه و اهداف: به منظور تهیه ابزار پایشی برای ارزیابی عوامل خطر رفتاری نظام مراقبت در ایران، روایی و پایایی نسخه فارسی بخش اصلی پرسشنامه عوامل خطر رفتاری نظام مراقبت (BRFSS) بررسی شد.
روش کار: ارزیابی روایی محتوایی و ظاهری پرسشنامه با استفاده از روش استاندارد “Backward-Forward” انجام شد. این روش شامل مراحل زیر است: ترجمه، ترجمه معکوس، مرور کارشناسان و مطالعه پایلوت. برای ارزیابی پایایی پرسشنامه، با 194 نفر از ساکنان بالاتر از 18 سال کرج، مصاحبه شد. شیوه ارزیابی پایایی، آزمون باز‌-آزمون بود. فاصله بین دو آزمون 21-14 روز بود. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزارهای آماری SPSS(16.5) و SAS(9.1) تجزیه‌وتحلیل شد. پایایی داده‌های کمی با استفاده از ضریب همبستگی درون خوشه‌ای (ICC)، داده‌های رتبه‌ای با استفاده از کاپای موزون (Weighted Kappa) و داده‌های اسمی با استفاده از ضریب توافق کاپا (Kappa) و کاپای موزون ارزیابی شد.
نتایج: میانگین سنی شرکت‌کنندگان 15 8/38 سال بود. 5/66% شرکت‌کنندگان در گروه سنی 44-18 سال، 8/26% در گروه سنی 64-45 سال و بقیه 65 سال و بالاتر بودند. نسبت جنسی شرکت‌کنندگان 1 به 1 بود. در مرحله ارزیابی روایی، 26 پرسش از پرسشنامه حذف و 3 پرسش اضافه شد و دربارۀ 6 پرسش اصلاح تطبیقی انجام گرفت. از پرسش‌های باقی‌مانده، پرسش‌های داشتن شرایط ابتلا به ایدز و سابقه استعمال مواد مخدر دارای کمترین پایایی بودند و از پرسشنامه حذف شدند. دیگر پرسش‌ها از پایایی کافی برخوردار بودند.
 نتیجه‌گیری: نسخه فارسی نهایی پرسشنامه BRFSS ابزاری پایا و معتبر است و می‌تواند در مطالعه‌های ارزیابی نظام مراقبت ایران استفاده شود.
هاجر اسماعیل زاده، مسعود اسدی، میرنادر میری، مریم کرامتکار،
دوره 10، شماره 3 - ( 9-1393 )
چکیده

مقدمه و اهداف: شیوع رفتارهای پرخطر در نوجوانی مانند مصرف سیگار، الکل و مواد مخدر، اثرات و عواقب کوتاه مدت و بلند مدت بر سلامت فرد دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی شیوع انواع رفتارهای پرخطر در بین نوجوانان دبیرستانی شهر قزوین انجام گرفت.

روش کار: روش پژوهش حاضر توصیفی و جامعه‌ی آماری تمامی نوجوانان دختر و پسر مقطع متوسطه شهر قزوین در سال تحصیلی
1391-1390 بودند. نمونه پژوهش شامل510 نفر-239 دختر و 271 پسر- بودند که به روش نمونه‌گیری چند مرحله
ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه جمعیت‌شناختی و پرسشنامه تعدیل شده پایش سامانه رفتارهای پرخطر نوجوانان بود.

نتایج: نتایج نشان داد که مصرف قلیان در دانش‌آموزان بیش‌ترین شیوع (2/59 درصد) را در مقایسه با تجربه مصرف سیگار
(7/32 درصد)، تجربه مصرف مواد مخدر (3/7 درصد) و مصرف الکل (7/16 درصد) دارد. شیوع درگیری فیزیکی در مدرسه و خارج از مدرسه در طول یک سال؛ حمل سلاح سرد به مدرسه در طول یک ماه؛ مصرف سیگار در مدرسه در طول یک ماه؛ و مصرف قلیان، مشروبات الکلی و مواد مخدر در طول یک ماه؛ در پسران بیش‌تر از دختران بود. استفاده از کمربند ایمنی در هنگام سوار شدن ماشین به عنوان سرنشین در بین دختران بیشتر از پسران شیوع دارد و در کل نمونه نیز شیوع استفاده از کمربند ایمنی در هنگام سوار شدن ماشین به عنوان سرنشین 7/23 درصد ‌بود.

نتیجه‏گیری: با توجه به شیوع بالای رفتارهای پرخطر در دانش‌آموزان دبیرستانی لازم است سامانه پایش رفتارهای پرخطر ایجاد شده و بر اساس اطلاعات به دست آمده، اقدامات پیش‌گیرانه با توجه به این گروه سنی در سطوح فردی، مدرسه و خانواده انجام شود.


مروئه وامقی، معصومه دژمان، حسن رفیعی، پیام روشنفکر، آمنه ستاره فروزان، علیرضا شغلی، علی میرزازاده،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1394 )
چکیده

مقدمه و اهداف: کودکانی که در خیابان کار و زندگی می‌کنند؛ یکی از گروه‌های آسیب‌پذیر در مقابل عفونت اچ‌آی‌وی و سخت دسترس هستند. در این مقاله روش‌شناختی، مراحل انجام یک ارزیابی سریع و پاسخ با هدف ارزیابی رفتارهای پرخطر کودکان خیابانی شهر تهران شرح داده شده است.

روش کار: این مطالعه با استفاده از مرور منابع، روش‌های کیفی (بحث گروهی متمرکز، مصاحبه عمیق) و کمی (مصاحبه ساختاریافته) برای گردآوری داده‌ها از مطلعین کلیدی، سازمان‌های غیردولتی و دولتی، و کودکان خیابانی استفاده شد. نمونه‌گیری هدفمند برای ورود مطلعین کلیدی و کودکان خیابانی، و از نمونه‌گیری پاتوق‌ها برای دسترسی و ورود کودکان خیابانی به مطالعه استفاده شد.

نتایج: این مطالعه در 8 مرحله برای شناسایی و تعریف جمعیت هدف (تشکیل تیم ذی‌نفعان، مشورت اولیه، تهیه نیم‌رخ منطقه)، تعیین محل و پاتوق‌های تجمع آن‌ها برای دسترسی و ارایه سرویس به آن‌ها و یا استفاده از آن به عنوان چارچوب نمونه‌گیری برای طراحی پیمایش رفتارهای سلامتی (ارزیابی زمینه، ارزیابی جمعیت/محیط، ارزیابی مشکل سلامت)، ارزیابی رفتارهای سلامتی (ارزیابی رفتارهای سلامت و خطر) و سپس تحلیل داده‌ها (ارزیابی مداخله‌های  فعلی) و تدوین مداخله‌های مناسب برای کاهش رفتارهای پرخطر (تهیه برنامه عملیاتی) اجرا و بر اساس نتایج آن چهار برنامه مداخله برای کاهش و کنترل HIV در کودکان خیابانی تدوین شد.

نتیجه‏گیری: این روش با انعطاف‌پذیری بالا و لحاظ کردن ملاحظه‌های  اخلاقی و فرهنگی، می‌تواند به عنوان یک روش با قابلیت اجرای بالا برای ارزیابی وضعیت اپیدمی HIV و رفتارهای پر خطر مرتبط با آن در گروه‌های سخت دسترس مورد استفاده قرار گیرد.


مجتبی حبیبی، خدیجه مرادی، مینو پورآوری، سمیه صالحی،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1394 )
چکیده

مقدمه و اهداف: پژوهش حاضر به منظور بررسی میزان شیوع اختلالات رفتاری دانش‌آموزان دوره‌ی راهنمایی و متوسطه استان قم انجام شده است.

روش کار: این پژوهش یک مطالعه توصیفی- مقطعی است که روی 762 دانش‌آموز (382 نفر دانش‌آموز دوره‌ی راهنمایی و 380 نفر دانش‌آموز دوره‌ی متوسطه) که با استفاده از روش نمونه‌گیری طبقه‌ای و خوشه‌ای چندمرحله‌ای انتخاب شده بودند، اجرا شده است. از پرسشنامه اختلالات شخصیتی وودورث به عنوان ابزار غربالگری، از آمار توصیفی و آزمون مربع کای برای تحلیل داده‌ها استفاده شد.

نتایج: بر اساس یافته‌های مطالعه‌ی حاضر، می‌توان گفت که میزان شیوع اختلالات رفتاری در کل نمونه 82/19 درصد، در دانش‌آموزان دوره‌ی راهنمایی 72/22 درصد و در دانش‌آموزان دوره‌ی متوسطه 1/17 درصد است. میزان شیوع در پسران بیش‌تر از دختران، در دوره‌ی راهنمایی بیش‌تر از دوره‌ی متوسطه و در مناطق شهری بیش‌تر از مناطق روستایی می‌باشد. هم‌چنین نتایج نشان داد که اختلال پرخاشگری شایع‌ترین و اختلال وسواس- پسیکاستنی کم‌ترین میزان شیوع را در هر دو گروه دانش‌آموزان دوره‌ی راهنمایی و متوسطه دارد. در بین عوامل جمعیت‌شناختی، پایه‌ی تحصیلی، تحصیلات والدین، طلاق والدین، فوت والدین و سطح درآمد خانواده با رخداد اختلالات رفتاری در دانش‌آموزان رابطه‌ی آماری معنی‌داری داشت.

نتیجه گیری: میزان شیوع اختلالات رفتاری در استان قم در مقایسه با سایر پژوهش‌های انجام گرفته در داخل و خارج از کشور در دامنه‌ی متوسط قرار دارد. با این وجود، لزوم سیاست‌گذاری‌های سلامت روان در مقطع نوجوانی برای کاهش بار آسیب در آینده و ارایه راه‌کارهای برون‌رفت از این مسأله به قوت خود باقی است.


معصومه نجاتی فر، حمید سوری، محتشم غفاری،
دوره 13، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده

مقدمه و اهداف: در بررسی خطرپذیری کودکان خردسال در ارتباط با مصدومیت آنان به ابزاری عملی و هزینه- اثربخش جهت ارزیابی این رفتار کودکان نیاز است. هدف این مطالعه ارزیابی ویژگی‌های روان‌سنجی نسخه فارسی چک‌لیست رفتار خطرآفرین کودک (IBC) است.
روش کار: در این مطالعه روان‌سنجی، پس از انجام روایی ترجمه (روش استاندارد ترجمه- بازترجمه)، نسخه نهایی پرسشنامه طی بررسی روایی محتوا و صوری و بر اساس توافق صاحب‌نظران آماده گردید. این نسخه میان 300 نفر از مادران کودکان 5-2 ساله مراجعه‌کننده به مهدهای کودک در شهر تهران توزیع گردید. روایی همگرا از طریق بررسی همسانی درونی با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ و نیز همبستگی هر آیتم با امتیاز کل ابزار ارزیابی شد. پایایی پرسشنامه به روش آزمون- بازآزمون با مشارکت 55 نفر از مادران و مقایسه نمرات کسب‌شده در دو مرحله با استفاده از ضریب همبستگی و ضریب همبستگی درون رده‌ای (ICC) مورد قضاوت قرار گرفت.
یافته‌ها: نتایج CVR برای صد در صد آیتم‌ها، خوب و بین 6/0 تا 1، و CVI کلی ازنظر تناسب و شفافیت معادل 93/0 و ازنظر سادگی معادل 92/0 و قابل‌قبول بود. ضریب آلفای کرونباخ، 87/0 بود. هر 24 آیتم IBC همبستگی خوب و مستقیمی با امتیاز کل ابزار داشتند (71/0-32/0 =r). نتایج پایایی نیز تأییدکننده پایایی نسخه فارسی IBC در طول زمان بود (86/0=ICC؛ 90/0=r).
نتیجه‌گیری: نسخه فارسی IBC، ابزار معتبری است که می‌تواند در بررسی خطرپذیری کودک و ارتباط آن با مصدومیت‌های مختلف کودکان 5-2 ساله در ایران بکار رود.
رضا دهنویه، علی اکبر حقدوست، حامد رحیمی، آتوسا پورشیخعلی، مرضیه حسنی، نادیا میرشکاری، فهیمه حسین آبادی، سامرا رادمریخی، زهرا خواجه، ناهید خواجه پور، علی مسعود، منیره بلوچی، سمیه نوری حکمت، کاوه نوحی،
دوره 14، شماره 0 - ( 10-1397 )
چکیده


مقدمه و اهداف: سرقت علمی شایعترین نوع سوء‎رفتار علمی است و قوانین و راهکارهای گوناگونی برای مبارزه با این آفت علمی در کشورهای مختلف پیش‎بینی شده است. بررسی تجارب سایر کشورها در این زمینه، کمک شایانی به سیاست‎گذاری مناسب می‎نماید. مطالعه حاضر با هدف معرفی مداخلات ملی پیشگیری از سرقت علمی در کشورهای منتخب انجام شد.
روش‌کار: پژوهش حاضر یک مطالعه تطبیقی است که به صورت مروری انجام پذیرفت. در این مطالعه، مداخلات پیشگیری از سرقت علمی در 27 کشور عضو اتحادیه اروپا به دلیل انسجام و تشابه ساختاری مناسب؛ در سه سطح ملی، سازمانی و فردی مورد بررسی قرار گرفت. مداخلات سطح ملی، بعد از تهیه جداول تطبیقی، در این کشورها با استفاده از روش تحلیل محتوا، ‎بررسی شد.
یافته‌ها: نتایج به دست آمده از تحلیل مداخلات سطح ملی در هشت تم اصلی دسته‎بندی شدند. تم‎ها شامل دستیابی به توافق ملی در خصوص مصادیق سرقت و تخلف علمی، تدوین سیاست‎ها، پایش و نظارت، توسعه حمایت‎های مالی، توسعه بانک‎های اطلاعاتی و نرم‎افزاری، تدوین برنامه‎های آموزشی ویژه اعضای هیئت‎علمی و دانشجویان، انتشار و بهره‎گیری از تجربیات موفق و نهایتاً وضع قوانین مرتبط با سرقت علمی و اعمال مجازات بودند.
نتیجه‌گیری: انجام مداخلات پیشگیری از سرقت علمی در سطح ملی، تعهد و عزم جدی سیاست‎گذاران را در زمینه کنترل و پیشگیری از سرقت علمی نشان می‎دهد. با بکارگیری صحیح مداخلات پیشگیری در سطح ملی؛ می‎توان زیرساخت‎های کنترلی و پیشگیرانه از این مسئله را در سطح سازمانی و سپس تعهد اخلاقی و مهارت‎های حرفه‎ای را درپژوهشگران کشور تقویت نمود.
سید عباس متولیان، حسن غریب نواز، محسن اسدی لاری، شیرین سراجی،
دوره 14، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده

مقدمه و اهداف: حوادث یکی از نگرانی‌های جهانی بهداشت عمومی هستند. سالانه 24/1 میلیون نفر در اثر حوادث رانندگی جان می‌بازند. در ایران حوادث جاده‌ای علت اصلی سال‌های از دست رفته عمر را به خود اختصاص می‌دهد و موتورسواران پرخطرترین گروه عبورومرور جاده‌ای هستند. استعمال مواد روانگردان از عوامل خطر جدی برای وقوع سوانح ترافیکی بوده و استفاده از موتورسیکلت در بین مصرف‌کنندگان مواد شایع‌تر از افرادی است که مصرف نمی‌کنند. هدف این مطالعه مقایسه رفتار رانندگی در موتورسواران عادی با موتورسواران مصرف کننده مت‌آمفتامین و متادون بود.
روش کار: این یک مطالعه همگروهی تاریخی است که روی 411 موتورسوار در 3 گروه شامل 100 موتورسوار مصرف‌کننده متادون، 100 موتورسوار مصرف‌کننده مت‌آمفتامین و 211 موتورسوار عادی انجام شد. همسان‌سازی گروهی از نظر گروه سنی و منطقه محل سکونت در بین شرکت‌کنندگان انجام شد. برای جمع‌آوری داده‌ها از پرسشنامه رفتار رانندگی (MRBQ) استفاده شد. سپس آنالیزهای توصیفی و تحلیلی با استفاد از نرم‌افزار SPSS نسخه 20 و روش رگرسیون خطی چندمتغیره انجام شد.
یافته‌ها: میانگین نمره رفتار رانندگی در موتورسواران عادی با موتورسواران مصرف‌کننده مت‌آمفتامین و متادون تفاوت آماری معنی‌داری داشت (0001/0>P)، اما این تفاوت بین دو گروه مصرف‌کننده مواد با یکدیگر از نظر آماری معنی‌دار نبود (292/0 =P). بیشترین تخلف صورت گرفته در هر 3 گروه تخلفات مربوط به سرعت بوده است.
نتیجه‌گیری: یافته‌های حاصل از این مطالعه نشان می‌دهند که در هر 3 گروه موتورسواران عادی و مصرف‌کنندگان مت‌آمفتامین و متادون شایع‌ترین رفتار تخلفات مربوط به سرعت و پس از آن خطاهای ترافیکی بوده است. به علاوه این مطالعه نشان داد که مصرف مواد مخدر (مت‌آمفتامین و متادون) می‌تواند بر رفتار رانندگی موتورسواران تأثیر داشته باشد؛ به شکلی که بیشتر خطاها و تخلفات رانندگی در مصرف‌کنندگان مواد به طور معنی‌داری در مقایسه با موتورسواران عادی بیشتر بود.
شیلا حسن زاده، همایون صادقی بازرگانی، مینا هاشمی پرست، محمد اصغری جعفرآبادی،
دوره 15، شماره 4 - ( 10-1398 )
چکیده


مقدمه و اهداف: مدل‌سازی رابطه پیامد با عوامل خطر، به‌صورت بهینه‌ای با رویکرد PLS-SEM انجام می‌شود. در این مدل‌سازی، خطای اندازه‌گیری و متغیرهای پنهان را می‌توان حتی در حجم نمونه کم لحاظ کرد. هدف مطالعه حاضر، تعیین پیشگویی‌کننده‌های مصدومیت منجر به بستری موتورسواران با در نظر گرفتن نقش میانجیگری متغیر رفتار حرکتی موتورسواری در یک مطالعه مورد- شاهدی با استفاده از PLS-SEM بود.
روش کار: در مطالعه مورد- شاهدی حاضر، تعداد 300 مورد و 156 شاهد بر اساس نمونه‌گیری تصادفی خوشه‌ای انتخاب شدند. با استفاده از پرسشنامه، متغیرهای رفتار حرکتی موتورسواران، بیش‌فعالی بزرگسالان غربالگری کانرز و زیرمقیاس‌های آن و همچنین متغیرهای مرتبط با راندن موتورسیکلت (نظیر داشتن کلاه ایمنی) ارزیابی شد.
یافته‌ها: بین متغیر پیامد مصدومیت با بیش‌فعالی بزرگسالان(B= 0.20, P < 0.001) و رفتار موتورسواران(B= 0.33, P<0.001)، رابطه مستقیم و معنی‌داری مشاهده شد ولی بین پیامد مصدومیت با متغیرهای مشخصات جمعیت شناختی و رفتارهای حرکتی موتورسواران رابطه معنی‌داری مشاهده نشد (P> 0.05). همچنین بین بیش‌فعالی با رفتار حرکتی موتورسواران (B= 0.51, P< 0.001) و رفتار موتورسواران با رفتارهای حرکتی موتورسواران(B= 0.52, P< 0.001) و نیز بیش‌فعالی با رفتار موتورسواران
(B= 0.39, P< 0.001) رابطه مستقیم و معنی‌داری مشاهده شد.
نتیجه‌گیری: بر مبنای نتایج به‌دست‌آمده از PLS-SEM،  برنامه‌های مداخله‌ای جهت کاهش مصدومیت بر اساس متغیرهای بیش‌فعالی، رفتار موتورسواران و رفتارهای حرکتی موتورسواران توصیه می‌شود.
حمید توکلی قوچانی، افشین دلشاد، حمیدرضا شرکا، حسین لشکردوست، علیرضا افشاری صفوی، جمیله رحیمی،
دوره 16، شماره 5 - ( 12-1399 )
چکیده

مقدمه و اهداف: پاندمی بیماری کووید-19 تبدیل به یک مشکل سلامتی و اقتصادی-اجتماعی بزرگی شده است. مطالعه حاضر باهدف ویژگی‌های بالینی و رفتارهای بهداشتی مرتبط با ابتلا به بیماری کروناویروس جدید (COVID-19) در مراجعه‌کنندگان مراکز منتخب کووید-19 تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی خراسان شمالی انجام‌شده است.
روش کار: مطالعه مقطعی حاضر از ابتدای شهریورماه تا نیمه اول مهرماه سال 99 در 350 نفر از افراد مراجعه‌کننده به 8 مرکز خدمات جامع سلامت منتخب کووید-19 استان خراسان شمالی به روش طبقه‌ای تصادفی سیستماتیک انجام‌شده است. مشخصات جمعیت شناختی، بالینی و اطلاعات مرتبط با ابتلا به بیماری کووید-19 از طریق چک‌لیست محقق ساخته جمع‌آوری و در نرم‌افزار SPSS 24 با استفاده از آزمون کای دو و رگرسیون لجستیک تجزیه‌وتحلیل شدند.
یافته‌ها: از مجموع 350 نفر، 200 نفر (1/57%) مرد و بقیه زن بودند. نتیجه آزمایش PCR حدود 72% از افراد مثبت بود. بیشترین درصد ابتلا در افراد دارای مشاغل آزاد و راننده، افراد در سنین 30 تا 50 سال و مردان بود. بیشترین رعایت ماسک زدن، شستشوی دست و فاصله اجتماعی مربوط به کارکنان کادر بهداشت و درمان و کمترین رعایت مربوط به افراد دارای شغل آزاد، رانندگان و نظامی بود. شانس مثبت شدن آزمایش در مراجعینی که سابقه حضور در پمپ‌بنزین را داشتند 3/2 (فاصله اطمینان 95%: 79/4- 13/1) برابر بیشتر بود.
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج سن، جنسیت، شغل و سابقه حضور در مکان‌های پرتردد از عوامل تعیین‌کننده مهم در ابتلا و رعایت پروتکل‌ها می‌باشند.

علی رمضانخانی، فاطمه الحانی، ابوعلی ودادهیر، فاطمه محمدخواه،
دوره 17، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده

مقدمه و اهداف: خشونت یکی از مبحث‌های بسیار مهم در بهداشت عمومی است که افراد را در سراسر دوره زندگی تحت تأثیر قرار می‌دهد این مطالعه کیفی‌ با هدف تبیین پیامدهای خشونت نوجوانان دانش‌آموز انجام شد.
روش کار: این مطالعه بخشی از یک مطالعه متوالی کیفی اکتشافی است که در سال 2017 میلادی در شهر رودسر انجام شد. این مطالعه با روش تحلیل محتوای کیفی مرسوم انجام شد. داده‌ها از طریق 50 مصاحبه عمیق فردی با نمونه‌گیری هدفمند جمع‌آوری شد. تجزیه و تحلیل داده‌ها به روش لاندمن و گرانهیم انجام گرفت.
یافته‌ها: تجزیه و تحلیل داده‌ها در فاز نخست پژوهش منجر به استحصال 98 کد اولیه، 2 طبقه فرعی و 1طبقه اصلی شد. در پایان این مرحله پیامدهای خشونت نوجوانان با توجه به یافته‌های استخراج شده به‌صورت «پیامدهای آسیب‌زای خشونت مفهومی ذهنی، پویا و چند بعدی است. پیامدهای آسیب‌زای خشونت به تغییراتی که پس از رخداد خشونت در درون خود فرد یا اطرافیان رخ می‌دهد؛ اشاره می‌کند که به دودسته پیامدهای درون‌فردی و برون‌فردی خشونت تقسیم می‌گردد» تعریف شد.
نتیجه‌گیری: این مطالعه ابعاد تازه و متفاوتی از مفهوم پیامدهای آسیب‌زای خشونت به‌ویژه در دختران دانش‌آموز را آشکار ساخت؛ این تعریف مبتنی بر بستر و فرهنگ ایرانی است. دست‌یابی به پیشگیری از خشونت نیازمند توجه به این ابعاد در سطوح مختلف درون‌فردی و برون‌فردی است.

سحر بیات، حمید سوری، فاطمه سادات عسگریان،
دوره 17، شماره 3 - ( 9-1400 )
چکیده

مقدمه و اهداف: کارکنان بخش سلامت به دلیل فشارهای روحی و جسمی که در برخورد با بیماران مواجه هستند از فرسودگی شغلی رنج می‌برند که بر همه جنبه‌های رفتاری زندگی تأثیرگذار است. این پژوهش باهدف شناسایی تأثیر فرسودگی شغلی بر رفتار رانندگی بر روی کارکنان دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی انجام‌شده است.
روش کار: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی-تحلیلی، بر روی 1629 نفر از کارکنان دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی است که به روش نمونه‌گیری تصادفی انتخاب‌ شده‌اند. سپس کارکنان ابزار پژوهش را که شامل فرم اطلاعات جمعیت شناختی، پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلاچ و پرسشنامه رفتار رانندگی منچستر را تکمیل نموده و در مقیاس لیکرت مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافته‌ها: نتایج تحلیل فرسودگی شغلی میانگین، نمره خستگی عاطفی (2/72-2/22-6/5 درصد)، مسخ شخصیت (6/51-8/42- 6/0 درصد) و کفایت عملکرد فردی (8/31-8/21-4/46 درصد) را در شدت خفیف، متوسط و شدید نشان داد، ارتباط آماری معنی‌داری بین حیطه مسخ شخصیت با تخلفات غیرعمدی رانندگی (026/0 P=) بین اشتباهات مرتبط با رانندگی با کفایت عملکرد فردی (023/0 P=) و بین فرسودگی شغلی و رفتار رانندگی با متغیرهای جنسیت، نوبت‌کاری، ساعت کاری و گروه‌های تحصیلی وجود داشت. به‌طورکلی فرسودگی شغلی در زنان بالاتر از مردان است (05/0P<).
نتیجه‌گیری: با برگزاری برنامه‌های آموزشی توانایی رانندگی کم‌خطر را در این افراد افزایش دهند. خدمات روانشناسی و مشاوره در سازمان‌ها تقویت گردد تا بدین‌وسیله توانایی انطباق با فشارهای روانی شغلی افزایش یابد و میزان ابتلای افراد به فرسودگی شغلی در درازمدت کاهش یابد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله اپیدمیولوژی ایران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb