جستجو در مقالات منتشر شده


11 نتیجه برای روند

منوچهر کرمی، حمید سوری، یداله محرابی، علی اکبر حقدوست، محمد مهدی گویا،
دوره 8، شماره 3 - ( 9-1391 )
چکیده

مقدمه و هدف: شناسایی و حذف الگوهای قابل توجیه، شامل روند‌های ماهانه، فصلی و سالانه، آثار روزهای هفته، روزهای تعطیل و پایان هفته به دلیل اختلال در اعلام هشدارهای واقعی مبنی بر وجود تغییرات در روند بیماری‌ها و نیز ایجاد هشدارهای کاذب بسیار اهمیت دارد. مطالعه حاضر با هدف شناسایی و حذف الگوهای قابل توجیه داده‌های کشوری نظام مراقبت بیماری سرخک در ایران انجام گردید.

 روش کار: برای شناسایی الگوهای قابل توجیه از داده‌های کشوری، موارد مشکوک به سرخک طی سال‌های 1387 تا1389، از نمودارهای خطی و میانگین متحرک، توابع خود‌همبستگی و خودهمبستگی جزئی و شاخص متوسط پایان هفته استفاده شد. برای حذف الگوهای قابل توجیه نیز از روش‌های هموارسازی میانگین‌های متحرک و هموارسازی نمایی هولت- وینترز استفاده شد.

 نتایج: نتایج استفاده از روش‌های مختلف برای شناسایی الگوهای قابل توجیه بیانگر وجود الگوهای سالانه، ماهانه و به ویژه آثار روزهای هفته و تعطیل در داده‌های بیماری سرخک است. همچنین، یافته‌ها نشانگر کارایی روش هموارسازی میانگین‌های متحرک در کاهش انحراف از پیش فرض نرمال‌بودن و عملکرد مناسب روش هموارسازی نمایی هولت- وینترز در حذف الگوهای فصلی، شامل آثار روزهای هفته، ماه و سال است.

نتیجه‌گیری: یافته‌های مطالعه حاضر بر اهمیت بررسی داده‌های خام نظام مراقبت بیماری سرخک، پیش از به کارگیری روش‌های کشف طغیان تأکید می‌کند و استفاده از روش هموارسازی هولت وینترز برای حذف الگوهای فصلی را، با وجود سادگی و کارایی مناسب روش میانگین‌های متحرک در کاهش انحراف از پیش‌فرض نرمال‌بودن از داده‌های خام نظام مراقبت سرخک توصیه می‌کند.


علی خورشیدی، کوروش سایه میری، مهران بابانژاد،
دوره 9، شماره 3 - ( 11-1392 )
چکیده

مقدمه و اهداف: خودکشی از مهم‌ترین علل مرگ در بزرگسالان است و عوامل مختلف اقتصادی - اجتماعی، ژنتیکی، سایکودینامیکی و محیطی در بروز آن نقش دارد. این مطالعه با هدف بررسی روند خودکشی برحسب فصل و ماه در استان ایلام انجام شد.
روش کار: مطالعه از نوع مقطعی بود و بر مبنای داده‌های حاصل از نظام جاری ثبت موارد خودکشی و ثبت مرگ استان ایلام طی سال‌های 1380 تا 1388 انجام شد. برای تعیین رابطه بین خودکشی با فصل و ماه از آزمون کای دوو جهت تعیین رابطه بین موفقیت درخودکشی و فصل از رگرسیون لجستیک استفاده گردید.
نتایج: تعداد 3843 مورد خودکشی ثبت شده در طول 8 سال مورد بررسی قرار گرفت. بیشترین فراوانی خودکشیبر حسب ماه در شهریور ماه (26 درصد) و کمترین در فروردین ماه (7/5 درصد) بود. فراوانی خودکشی در فصل تابستان بالاترین و در زمستان کمترین مقدار را دارا بود. تفاوت های موجود در فصول و نیز در ماه‌های مختلف سال معنی دار بود (001/0>P). خطر مرگ برای خودکشی(موفقیت در خودکشی)، در زمستان و بهمن ماه به ترتیب در مقایسه با سایر فصول و ماه‌های سال بیشتر بود (001/0>P). نتیجه‌گیری: این مطالعه وجود تفاوت معنی دار در وقوع موارد خودکشی (موفق و ناموفق) و نیز خطر مرگ ناشی از آن را در فصول و ماه های مختلف سال نشان داد. عدم توزیع یکنواخت خودکشی در فصول مختلف ممکن است بیانگر تاثیر عوامل روانی،اجتماعی و زیست محیطی مرتبط با فصل در بروز خودکشی باشد.بررسی هرچه بیشتر عوامل فصلی مرتبط با خودکشی می تواند نقش مهمی در کنترل و پیشگیری از آن داشته باشد.

خالد رحمانی، مهدی ذکایی، فرزام بیدارپور، شیدا باباحاجیانی، پروین نسایی، قباد مرادی،
دوره 10، شماره 1 - ( 3-1393 )
چکیده

مقدمه و اهداف: میزان مرگ‌ومیر کودکان از مهم‌ترین شاخص‌هایی می‌باشد که نشان دهنده توسعه کشورها و مناطق مختلف است. مطالعه حاضر به منظور بررسی روند مرگ‌ومیر کودکان زیر 5 سال در استان کردستان در طی سال‌های 90-1386 انجام پذیرفت.

روش کار: این مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و داده‌های آماری آن شامل موارد مرگ کودکان زیر 5 سال است که توسط نظام ثبت مرگ استان و موالید زنده از طریق ثبت و احوال در طی سال‌های 90-1386 جمع‌آوری شده است. در تجزیه و تحلیل شاخص‌های اصلی مرگ کودکان شامل مرگ زیر 5 سال، مرگ شیرخواران و مرگ نوزادی در طی این دوره بررسی شده است. ارتباط بین متغیرها با استفاده از آزمون آماری مربع کای محاسبه شد.

نتایج: میزان بروز مرگ‌های نوزادی از 5/13در هزار تولد زنده در سال 1386 به 2/12 در هزار تولد زنده در سال 1390 رسید. مرگ‌های شیرخوران و زیر 5 سال هم در همین مدت زمان به ترتیب از 1/17 و 2/20 به 9/14 و 4/17 در هزار تولد زنده کاهش پیدا کرد. از نظر زمانی، بیش‌ترین کاهش مربوط به سال‌های 87-1386 می‌باشد. بین جنسیت و مرگ‌ومیر کودکان رابطه معنی‌دار یافت شد. در میان علل اصلی مرگ‌ومیر، بیماری‌های حول تولد شایع‌ترین علت اصلی مرگ کودکان به‌ویژه در دوره نوزادی در استان بود.

نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج این بررسی در طی این سال‌ها، هرچند روند بروز کاهش داشته است، اما این روند کاهشی به‌ویژه در شاخص مرگ نوزادان آهنگ کندی دارد و هنوز بعضی از علل مرگ قابل پیش‌گیری در کودکان وجود دارد که نیازمند توجه بیش‌تر توسط سامانه بهداشتی و پژوهشگران می‌باشد.


نسیم وهابی، فرید زایری، عزت اله فاضلی مقدم، مهدی صفری، فرزاد ابراهیم زاده،
دوره 11، شماره 3 - ( 8-1394 )
چکیده

مقدمه و اهداف: اختلال رشد قد و وزن یکی از مهم‌ترین اختلال‌های سلامت کودکان زیر دو سال در کشورهای در حال توسعه است. عدم رسیدگی به این اختلال می‌تواند باعث عوارضی ‌چون افزایش مرگ، معلولیت ذهنی، عاطفی یا جسمی کودکان شود. هدف این مطالعه، بررسی روند رشد کودکان و عوامل مؤثر بر آن است.

روش کار: این مطالعه‌ی همگروهی گذشته‌نگر روی 2030 کودک زیر دو سال شهر خرم‌آباد انجام شد که به روش نمونه‌گیری طبقه‌ای و خوشه‌ای انتخاب شدند. بر اساس پرونده خانوار، روند رشد وزن به صورت یک متغیر چهار سطحی (افت، توقف، کندی و مطلوب) و روند رشد قد به صورت یک متغیر سه سطحی (توقف، کندی و مطلوب) ثبت شدند و در نهایت با استفاده از یک مدل طولی حاشیه‌ای و نرم‌افزار SAS نسخه 2/9 مدل‌بندی شدند.

یافته‌ها: رخداد حداقل یک مرتبه افت در منحنی رشد وزن و یک مرتبه توقف در منحنی رشد قد به ترتیب 2/14 و 4/10 درصد بود. بر اساس مدل حاشیه‌ای، اثر سن کودک و سطح تحصیلات مادر بر روند رشد کودک معنی‌دار بود. با وجود این، جنسیت، مرتبه‌ی تولد و تغذیه‌ی انحصاری با شیر مادر در 6 ماه نخست، ارتباط معنی‌داری را با روند رشد نشان ندادند.

نتیجه‏گیری: با توجه به نتایج و شیوع نسبتاً بالای اختلال رشد در کودکان زیر دو سال، به نظر می‌رسد افزایش آگاهی مادران کم‌سواد در مورد روش‌های تغذیه‌ی کودکان زیر دو سال مهم‌ترین رویکرد مقابله با اختلال رشد کودک باشد. هم‌چنین بیش‌ترین تمرکز کادر بهداشتی باید روی پایش رشد کودکان بالای 12 ماه معطوف گردد.  


سعیده آقا محمدی، الهه کاظمی، اردشیر خسروی، حسین کاظمینی،
دوره 12، شماره 4 - ( 11-1395 )
چکیده

مقدمه و اهداف: با شناسایی سبب‌های مرگ در جامعه می‌توان برای کاهش عوامل خطر بیماری‌های مختلف مداخله‌هایی مبتنی بر شواهد را طراحی و اجرا نمود. بنابراین هدف از انجام این مطالعه، بررسی روند 10 علت نخست مرگ کشور طی سال‌های 90-1385 بوده است.

روش کار: جمعیت مورد مطالعه در این مطالعه، تمامی مرگ‌های ثبت شده کشور در نظام ثبت مرگ وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی طی سال‌های 90-1385 بوده است. داده‌ها پس از جمع‌آوری از نظر کیفیت، کم‌شماری موارد مرگ، سبب‌های بد تعریف شده و کدهای پوچ منطبق بر چارچوب مطالعه‌ی جهانی بار بیماری‌ها مورد بررسی و اصلاح قرار گرفته و در نهایت بر اساس علت، گروه سنی و جنسی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

یافته‌ها: در سال 1390 بیماری‌های قلبی- عروقی 12/46 درصد، سرطان‌ها و تومورها 63/13 درصد، حوادث غیر عمدی 55/11 درصد سه گروه کلی سبب‌های مرگ بوده‌اند. 10 علت نخست مرگ در کل جمعیت در این سال به ترتیب: سکته قلبی، سکته مغزی،حوادث مربوط به حمل‌ونقل، بیماری‌های قلبی ناشی از پرفشاری خون، سایر بیماری‌های قلبی- عروقی، دیابت، بیماری‌های مزمن ریه و برونش، سرطان معده، سایر بیماری‌های قلبی و نارسایی کلیه بوده است.

نتیجه‏ گیری: مرگ‌های ناشی از بیماری‌های غیر واگیر سهم زیادی از کل مرگ‌های کشور را به خود اختصاص می‌دهد. با توجه به برنامه‌های طرح تحول سلامت و لزوم اجرای مداخله‌ها، اطلاعات حاصل از ثبت دقیق سبب‌های مرگ برای طراحی بسته‌های خدمات و هم‌چنین برای ارزش‌یابی میزان موفقیت برنامه‌ها و مداخله‌های در حال اجرا از اهمیت بالایی برخوردار است.


نرگس محمد صالحی، کورش هلاکویی نائینی، بابک عشرتی، ابوالفضل محمد بیگی، الهام احمد نژاد، شهرام ارسنگ جنگ،
دوره 14، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده


مقدمه و اهداف: وبا به‌عنوان یکی از تهدیدات سلامت عمومی است که با تغییرات اقلیمی و متغیرهای هواشناسی موردتوجه قرارگرفته است. در ابن مطالعه روند بیماری وبا و اپیدمی‌های رخ‌داده در 50 سال اخیر ، بر اساس متغیرهای اقلیمی بارش و دما موردبررسی قرار گرفت.
روش کار: این مطالعه به‌صورت کوهورت گذشته‌نگر با استفاده از نظام ثبت وزارت بهداشت در مرکز مدیریت بیماری‌های واگیر، کل موارد وبا و اپیدمی‌های بیماری در کشور از سال 1344 تا سال 1394 و همچنین موارد بروز در سال‌های 1384 تا 1393به تفکیک استان‌ها، روند بیماری بررسی شد و داده‌های دما و بارش برای مدت‌زمان مشابه نیز از سایت سازمان هواشناسی برای هر استان به دست آمد. در تحلیل داده‌ها از آزمون‌های ضریب همبستگی و مدل رگرسیون Mixed-effects binomial استفاده شد.
یافته‌ها: همبستگی مثبت معنی‌داری بین موارد وبا با میزان بارش دیده شد (008/0=P و 168/0=r). با افزایش هر یک میلی‌متر بارش نسبت میزان بروز سال بعد 9/10% افزایش‌یافته است. همچنین از سال 1384 تا 1393هرساله نسبت میزان بروز برابر با 7/14% کاهش‌یافته است و این کاهش معنی‌دار بوده است (021/0=P) و بیشترین نسبت میزان بروز به ترتیب مربوط به استان‌های سیستان و بلوچستان، قم، تهران، کرمان و هرمزگان بوده است.
نتیجه‌گیری: در سال‌های اخیر روند کلی بروز وبا در طی ده‌ساله اخیر کاهشی بوده است. رخداد بیماری پیامدی از پارامتر بارش باران در سال قبل است که با افزایش بارش، احتمال رخداد اپیدمی در سال بعد را افزایش می‌دهد اما تغییرات دما، بی تاثیر است.
سعید آقا محمدی، کتایون جهانگیری، کامران حاجی نبی، ایروان مسعودی اصل، رضا دهنوییه،
دوره 14، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده


مقدمه و اهداف: در میان بیماری‌های غیر واگیر، بیمارهای ناشی از غدد، تغذیه و متابولیک به‌خصوص در کشورهای درحال‌توسعه در دهه‌های اخیر رشد فزاینده‌ای داشته‌اند. لذا این مطالعه با هدف بررسی و پیش‌بینی روند مرگ ناشی از این گروه بیماری‌ها، در ایران انجام‌شده است.
روش کار: جمعیت مطالعه، کل مرگ‌های ثبت‌شده ناشی از بیماری‌های غدد تغذیه و متابولیک در وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی طی سال‌های 1385 تا 1394 است. جهت پیش‌بینی روندهای علل مرگ از مدل لی کارتر در پکیج دموگرافی 1/18 در نرم‌افزار R نگارش 1/3/3 استفاده‌شده است.
یافته‌ها: روند میزان مرگ ناشی از بیماری‌های غدد، تغذیه و متابولیک در همه گروه‌های سنی و جنسی طی سال‌های 1385 تا 1394 روند افزایشی داشته و پیش‌بینی می‌گردد در سال 1414 به میزان 71/197 در کل جمعیت، 97/202 در زنان و 99/188 در مردان (در هر 100 هزار نفر) جمعیت برسد.
نتیجه‌گیری: عوامل متعددی در ابتلا به بیماری‌های غدد تغذیه و متابولیک نقش دارند که یکی از این عوامل، افزایش سن و سالمندی جمعیت است که با توجه به تغییر ساختار سنی جمعیت ایران تا سال 1414 و افزایش سالمندی جمعیت، روند افزایشی در میزان مرگ‌های ناشی از این بیماری‌ها پیش‌بینی می‌شود و لازم است با توجه به روند سریع رشد آن در جمهوری اسلامی ایران، سیاست‌ها و برنامه‌های بین بخشی مبتنی بر جمعیت توسط سیاست‌گذاران اتخاذ گردد.
لیلا خزایی، سهیلا خداکریم، ابوالفضل محمد بیگی، عباس علیپور،
دوره 15، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده


مقدمه و اهداف: مسأله‌ای که امروزه عمل سزارین را به چالش می‌کشد، انجام بی‌رویه این عمل جراحی به عنوان روش متداول زایمان است. با توجه به روند رو به رشد فراوانی زایمان سزارین در سال‌های گذشته در ایران، برنامه ترویج زایمان طبیعی به عنوان یکی از برنامه‌های طرح تحول نظام سلامت در سال 1393 به اجرا در آمد. در این پژوهش روند تغییرات درصد زایمان سزارین به دنبال اجرای این برنامه در استان قم ارزیابی شده است.
روش کار: این مطالعه یک آنالیز روند است که روی تمامی زایمآن‌های سزارین انجام شده در استان قم در سال‌های 96-1384 صورت گرفته و به روش رگرسیون نقاط اتصال انجام شده است.
یافته‌ها: در این مطالعه در استان قم سالانه 4/0 درصد (فاصله اطمینان 95 درصد: 2/1-5/0) افزایش درصد زایمان سزارین در روند مشاهده می‌شود که البته این افزایش از نظر آماری معنی‌دار نبوده است (3/0 =P)، اما در بین بیمارستآن‌های دولتی کاهش معنی‌داری در فراوانی زایمان سزارین به دنبال اقدامات صورت گرفته مشاهده شد. این در حالی است که درصد سزارین در بیمارستآن‌های غیردولتی افزایش یافته که از نظر آماری معنی‌دار بوده است.
نتیجه‌گیری: بر اساس یافته‌های این مطالعه با توجه به گذشتن بیش از 3 سال از اجرای طرح تحول نظام سلامت به‌صورت کلی اجرای این طرح نتوانسته کاهش قابل توجهی در روند کلی زایمان سزارین در این بازه زمانی در استان قم ایجاد کند، و به اهدافی که از پیش تعیین شده‌اند؛ دست یابد.
مقدمه و اهداف: مسأله‌ای که امروزه عمل سزارین را به چالش می‌کشد، انجام بی‌رویه این عمل جراحی به عنوان روش متداول زایمان است. با توجه به روند رو به رشد فراوانی زایمان سزارین در سال‌های گذشته در ایران، برنامه ترویج زایمان طبیعی به عنوان یکی از برنامه‌های طرح تحول نظام سلامت در سال 1393 به اجرا در آمد. در این پژوهش روند تغییرات درصد زایمان سزارین به دنبال اجرای این برنامه در استان قم ارزیابی شده است.
روش کار: این مطالعه یک آنالیز روند است که روی تمامی زایمآن‌های سزارین انجام شده در استان قم در سال‌های 96-1384 صورت گرفته و به روش رگرسیون نقاط اتصال انجام شده است.
یافته‌ها: در این مطالعه در استان قم سالانه 4/0 درصد (فاصله اطمینان 95 درصد: 2/1-5/0) افزایش درصد زایمان سزارین در روند مشاهده می‌شود که البته این افزایش از نظر آماری معنی‌دار نبوده است (3/0 =P)، اما در بین بیمارستآن‌های دولتی کاهش معنی‌داری در فراوانی زایمان سزارین به دنبال اقدامات صورت گرفته مشاهده شد. این در حالی است که درصد سزارین در بیمارستآن‌های غیردولتی افزایش یافته که از نظر آماری معنی‌دار بوده است.
نتیجه‌گیری: بر اساس یافته‌های این مطالعه با توجه به گذشتن بیش از 3 سال از اجرای طرح تحول نظام سلامت به‌صورت کلی اجرای این طرح نتوانسته کاهش قابل توجهی در روند کلی زایمان سزارین در این بازه زمانی در استان قم ایجاد کند، و به اهدافی که از پیش تعیین شده‌اند؛ دست یابد.
محمد اصغری جعفرآبادی، لیلا کریمی، فرشید رحیمی بشر، امیر واحدیان عظیمی،
دوره 15، شماره 4 - ( 10-1398 )
چکیده


مقدمه و اهداف: آموزش آرام‌سازی پیشرونده عضلانی برای بیماران درگیر با رویدادهای پاتولوژیک و فیزیولوژیک منافع فیزیولوژیک و روان‌شناختی مهمی داشته و بر ابعاد مختلف زندگی آن‌ها مانند کیفیت زندگی مؤثر است. هدف این مطالعه  ارزیابی تأثیر اجرای آرام‌سازی پیشرونده عضلانی بر کیفیت زندگی بیماران درگیر با رویدادهای پاتولوژیک و فیزیولوژیک است.
روش کار: با جست‌وجوی عبارت «آرام‌سازی پیشرونده عضلانی» و «کیفیت زندگی» در پایگاه‌های فارسی SID، MagIran، IranMedex، IranDoc و Googlescholar و انگلیسی Scopus، Medline، Web of science، ProQuest و Sciencedirect تمامی مطالعه‌های چاپ شده اجرای آرام‌سازی پیشرونده عضلانی بر کیفیت زندگی بیماران استخراج شد. کیفیت روش‌شناسی مقاله‌ها با استفاده از ابزار Cochrane risk of bias بررسی شد. برای تحلیل از مدل اثرات تصادفی استفاده و ناهمگنی مطالعه‌ها با شاخص I2 تحلیل شد. داده‌ها با نرم‌افزار STATA نسخه 14 تحلیل شد.
یافته‌ها: از 495 مطالعه اولیه تنها 10 مطالعه به تأثیر اجرای تکنیک آرام‌سازی پیشرونده عضلانی بر کیفیت زندگی بیماران پرداخته بودند. اختلاف میانگین استاندارد شده کیفیت زندگی و ابعاد آن در تمام موارد معنی‌دار بود (0.001>P) و عبارت‌اند از: عملکرد فیزیکی (339/0SMD=)، محدودیت نقش فیزیکی (378/0SMD=)، درد جسمانی (341/0SMD=)، سلامت عمومی (598/0SMD=)، عملکرد اجتماعی (873/0SMD=)، سلامت روانی (736/0SMD=)، محدودیت نقش عاطفی (791/0SMD=)، شادابی (706/0SMD=)، مجموع ابعاد جسمی (652/0SMD=)، مجموع ابعاد روانی (316/1SMD=) و نمره کل کیفیت زندگی (480/0SMD=). تنها یک مطالعه خطر پایین تورش داشت.
نتیجه‌گیری: اجرای تکنیک آرا‌م‌سازی پیشرونده عضلانی بر کیفیت زندگی بیماران درگیر با رویدادهای پاتولوژیک و فیزیولوژیک تأثیر معنی‌داری داشت؛ به منظور ارتقای کیفیت زندگی این بیماران اجرای تکنیک آرام‌سازی پیشرونده عضلانی توصیه می‌شود.
خدیجه یاری فرد، مریم تاجور، مهدیه حیدری،
دوره 18، شماره 1 - ( 3-1401 )
چکیده

مقدمه و اهداف: شناخت فراوانی و علل مرگ و روند هر علت در طول زمان برای برنامه ریزی جهت ارتقاء سلامت هر جامعه ضروری است. هدف این مطالعه، بررسی روند تغییرات در نرخ مرگ جوانان و علل آن در بین جمعیت جوان منطقه مدیترانه شرقی می‌‌باشد.
روش کار: مطالعه حاضر بر اساس تحلیل ثانویه داده‌های مرگ جوانان 15 تا 24 ساله در بین سال‌های 1990 تا 2019 در کشورهای منطقه مدیترانه شرقی شامل 22 کشور انجام شده است. این یک مطالعه طولی از نوع روند می‌باشد که تغییرات میزان و علل مرگ جوانان منطقه را بر اساس ICD-10 در طول سه دهه مورد بررسی قرار داده است. داده‌های این مطالعه از سایت GBD، مربوط به موسسه IHME ،گرد آوری شد و از آمار توصیفی و آزمون رگرسیون خطی برای تحلیل داده‌ها استفاده شد که در آن "میزان نرخ یا علل مرگ" به عنوان متغیر وابسته و عامل "زمان" به عنوان متغیر مستقل می‌باشد.  
یافته‌ها: میزان مرگ جوانان در منطقه مدیترانه شرقی، بجز در کشورهای سوریه و لیبی در طول 30 سال مورد بررسی، روند کاهشی داشته است و سوریه تنها کشور با روند نرخ مرگ فزاینده معنی دار می‌باشد. بیشترین کاهش را کشورهای افغانستان، سومالی و سودان تجربه کرده اند. بیشترین علت اصلی مرگ جوانان ناشی از حوادث بوده و در طول دوره، روند آن تغییر چندانی نداشته است. دو علت اصلی دیگر مرگ، شامل مرگ ناشی از بیماریهای واگیر و غیر واگیر، هر دو روند کاهشی معنی‌داری داشته است، بویژه بیماریهای واگیر. از میان علل فرعی، شایع‌ترین علت مرگ تا سال 2010 مربوط به حوادث جاده‌‌ای بود و از سال 2010 به بعد مرگ به علت خود آزاری و خشونت‌های بین فردی رتبه اول را دارد که هم این علت و هم مرگ به علت مصرف مواد، روند افزایشی معنی‌داری دارند.
نتیجه‌گیری: با وجود روند کاهشی در میزان مرگ جوانان در طول سه دهه گذشته، مرگهای ناشی از حوادث همچنان چشمگیر هستند. البته بنظر می‌رسد مداخلات دهه اخیر در کاهش مرگ ناشی از حوادث جاده‌ای موفق عمل کرده و هم اکنون مقابله با عوامل زمینه‌ساز مرگ‌های ناشی از خودآزاری و خشونت بین فردی و همچنین مصرف مواد در جوانان در اولویت اول مداخلات مورد نیاز قرار داشته باشد.

محمدرضا بلوچ حسنخانی، علی اکبر حق دوست، یونس جهانی،
دوره 19، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده

مقدمه و اهداف: تجزیه و تحلیل روند زمانی عواملی مانند میزان بیماری و مرگ از مولفه­ های مهم در برنامه ­ریزی­ های مربوط به سلامت هر جامعه است. تحلیل روند زمانی، این امکان را فراهم می ­کند تا تغییرات در طول زمان با دقت بیشتری تفسیر شوند. این مطالعه با هدف بررسی عملکرد رگرسیون Joinpoint جهت تحلیل روند انجام شد.
روش­ کار: در این مطالعه سعی شده است ابتدا با زبانی ساده، مفهوم مدل رگرسیون Joinpoint ارائه شود و سپس با اجرای این مدل بر روی داده­ های میزان مرگ­ و میر ناشی از سرطان کبد به دلیل مصرف الکل طی 30 سال در ایران کاربرد آن ارائه گردد.
یافته ­ها: نتایج تحلیل روند نشان داد، میزان مرگ و میر استاندارد شده سنی ناشی از سرطان کبد به دلیل مصرف الکل طی 30 سال در ایران (1990 تا 2019) به طور میانگین هر سال 0/8 درصد کاهش یافته است و پیش­ بینی نیز نشان داد این روند کاهشی ادامه دارد.
نتیجه ­گیری: به طور کلی مهمترین مزیت رگرسیون Joinpoint نسبت به سایر مدل­ ها، شناسایی زمان‌هایی است که تغییرات قابل توجهی در روندها رخ داده است. بنابر نتایج حاصل، میزان مرگ­ و میر ناشی از سرطان کبد به دلیل مصرف الکل طی 30 سال در ایران را می­ توان به پنج دوره با میزان تغییرات متفاوت تقسیم کرد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله اپیدمیولوژی ایران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb