جستجو در مقالات منتشر شده


4 نتیجه برای سازمان جهانی بهداشت

سحرناز نجات، علی منتظری، کاظم محمد، سید رضا مجدزاده، نازنین سادات نبوی، فرهاد نجات، سید مسعود نبوی، کورش هلاکویی نایینی،
دوره 2، شماره 3 - ( 1-1385 )
چکیده

مقدمه و اهداف: افرادی که از بیماری‌های مزمن رنج می‌برند علاوه بر ناتوانی‌های جسمانی دچار عوارض روانی این شرایط محدود کننده می‌گردند لذا تنها اندازه‌گیری سلامت جسمانی این بیماران کافی نیست، کیفیت زندگی مفهومی فراتر از سلامت جسمانی است و لازم است به عنوان یکی از پیامد‌های مهم به صورت مستقل سنجیده ‌شود. این مطالعه نیز به منظور بررسی کیفیت زندگی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس در مقایسه با جمعیت سالم و عوامل مؤثر بر آن با استفاده از ابزار عمومی و کلی WHOQOL-BREF
(World Health Organization Quality of Life-BREIF) انجام شد. این پرسش‌نامه 4 دامنه‌ی سلامت جسمانی، سلامت روان، رابطه اجتماعی، و سلامت محیط را شامل می‌شود. هر دامنه امتیازی بین 4 تا 20 دارد که امتیاز بالاتر نشان‌دهنده کیفیت زندگی بهتر است.
روش کار: این مطالعه به صورت مقطعی انجام شد. در این مطالعه 145 پرونده به صورت سیستماتیک از بین 2250 پرونده افراد ساکن تهران عضو انجمن بیماران مولتیپل اسکلروزیس انتخاب گردید و پرسش‌نامه WHOQOL-BREF از طریق مصاحبه تلفنی برای آنان تکمیل شد. برای بررسی عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی این گروه از بیماران از رگرسیون چند متغیره استفاده شد. امتیاز دامنه‌های مختلف بیماران با نتیجه‌ی حاصل از تکمیل این پرسش‌نامه در نمونه‌ای تصادفی از جمعیت سالم شهر تهران که در مطالعه‌ای که به صورت
هم‌زمان و جهت روان‌سنجی پرسش‌نامه WHOQOL-BREF انجام گرفته بود، مقایسه شد.
نتایج: میزان پاسخ‌گویی در این مطالعه 97% بود. 8/73% شرکت‌کنندگان را زنان تشکیل می‌دادند. میانگین سنی شرکت‌کنندگان 5/36 با انحراف معیار 4/10 بود. میانگین امتیازات دامنه سلامت جسمانی در این گروه از بیماران 5/11 (2/3SD=)، دامنه سلامت روان 8/11 (2/3SD=)، دامنه رابطه اجتماعی 7/12 (1/3SD=) و در نهایت دامنه سلامت محیط 5/11 (7/2SD=) به دست آمد. امتیاز هر چهار دامنه‌ی کیفیت زندگی در این بیماران کم‌تر از گروه سالم بود. در رگرسیون خطی، متغیرهای شدت بیماری و میزان تحصیلات متغیر‌های مؤثر بر امتیاز این دامنه‌ها بودند.
نتیجه‌گیری: در این گروه از بیماران امکان استفاده از پرسش‌نامه WHOQOL-BREF جهت سنجش کیفت زندگی وجود دارد، هر‌چند توصیه می‌گردد برای فراهم نمودن امکان اندازه‌گیری پیامد‌های بالینی در کارآزمایی‌های بالینی سؤالاتی مخصوص این بیماران به این پرسش‌نامه اضافه شود. از طرفی طراحی مداخلاتی مانند آموزش و اشتغال جهت بالا بردن کیفیت زندگی این گروه از بیماران توصیه
می‌شود.


سیما زایری، صبا اصغر زاده، مینا زایری، کورش هلاکویی نائینی، عباس رحیمی فروشانی،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1392 )
چکیده

مقدمه و اهداف: در سراسر جهان جمعیت در حال پیر شدن است. سهم رو به افزایش جمعیت سالمندان، چالش‌های جدیدی را در قرن کنونی ایجاد کرده است. این مطالعه با هدف تعیین کیفیت زندگی و عوامل مرتبط با آن در سالمندان محله آذربایجان شهر تهران انجام شده است. روش کار: مطالعه مقطعی روی 287 نفر از افراد 60 سال و بالاتر انجام شد. شرکت کنندگان به روش تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند. اطلاعات با پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت، پرسشنامه فعالیت‌های روزانه زندگی، و پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک جمع‌آوری شد. به هر حیطه بر اساس دست‌نامه سازمان جهانی بهداشت امتیازی معادل 0 تا 100 داده شد. متغیرهای نهایی در مدل رگرسیون خطی چند متغیره با استفاده از SPSS 16.0 تعیین شدند. نتایج: میانگین چهار حیطه تشکیل دهنده کیفیت زندگی (سلامت جسمانی، روان، محیط و اجتماعی) سالمندان به ترتیب 41/58، 53/13، 53/59 و 42/82 به دست آمد. نتایج رگرسیون خطی چند متغیره نشان داد که عوامل تأثیرگذار در هر حیطه به ترتیب شامل سن، وضعیت تأهل، ابتلا به بیماری مزمن جسمی و وضعیت اقتصادی در حیطه سلامت جسمانی، جنس وضعیت تأهل، ابتلا به بیماری مزمن جسمی، وضعیت اقتصادی و ترکیب خانواده در حیطه سلامت روان، ابتلا به بیماری مزمن جسمی و وضعیت اقتصادی در حیطه سلامت محیط و جنس در حیطه سلامت اجتماعی بودند. نتیجه‌گیری: نتایج مطالعه نشان داد عوامل متعددی روی کیفیت زندگی سالمندان مؤثر است که شناخت این عوامل و در نظر گرفتن آن‌ها برای برنامه‌ریزی بهتر در مورد سالمندان و توانمند سازی آنان، اهمیت ویژه ای دارد.
رویا صفری فرامانی، حسام الدین اکبرین، علی اکبر حقدوست، امین بیگ زاده، امیر حسین تکیان، رضا ملک زاده، احسان مصطفوی، حمید شریفی،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1395 )
چکیده

مقدمه و اهداف: با توجه به جایگاه مراکز همکار سازمان جهانی بهداشت در کشور، این مطالعه به‌منظور ارزیابی وضع فعلی آن‏ها و شناسایی فرصت‌ها، مشکلات و ارایه راه‌کارهای عملی در زمینه‌ی حل مشکلات این مراکز طراحی شد.

روش کار: این مطالعه مقطعی با استفاده از پرسشنامه باز در سال 1393 انجام شد. محور اصلی پرسشنامه‌ها وضع مراکز از نظر تحقق اهداف، مشکلات نیروی انسانی، تأمین منابع مالی، ارتباطات و هم‌چنین پیشنهادهایی در زمینه حل مسایلی در این حیطه‌ها بود. یافته‌های  حاصل از مرحله اول این مطالعه در دومین نشست رؤسای مراکز همکار در اسفند ماه ۱۳۹۳ در کرمان مطرح و مورد تأیید قرار گرفت و در همان جلسه پرسشنامه‌های مرحله دوم توزیع و تکمیل شدند. تحلیل داده‌ها با استفاده از روش تحلیل محتوا انجام شد.

نتایج: بیش‌تر مراکز، نمره خود را از نظر رسیدن به اهداف کشوری (59/11) در مقایسه با اهداف جهانی (20/14) و اهداف خودتنظیمی (70/14) در وضعیت نامطلوب‌تری ارزیابی نموده بودند. مشکلات مالی و نیز نبود ردیف استخدامی برای جذب نیروها از مهم‌ترین مشکلات مراکز بود. حمایت بیش‌تر وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، سازمان جهانی بهداشت و دانشگاه‌های پشتیبان، تشکیل شبکه‌های علمی تحقیقاتی در سطح ملی و بین‌المللی برای تسهیل ارتباطات، انعقاد تفاهم‌نامه‌های همکاری به‌منظور اشتراک تجربه‌ها و منابع و نیز تضمین رعایت حقوق مادی و معنوی پژوهشگران و هم‌چنین معرفی توانمندی‌های مراکز در سطح ملی و بین‌المللی، از پیشنهادهای ارایه شده بودند.

نتیجه‌گیری: حمایت بیش‌تر سازمان جهانی بهداشت، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و دانشگاه‌های پشتیبان می‌تواند موجب ارتقای روزافزون عملکرد این مراکز در کشور شود.


وحید یزدی فیض آبادی، رستم سیف الدینی، مرجان قندی، محمد حسین مهرالحسنی،
دوره 13، شماره 0 - ( 12-1396 )
چکیده


سلامت و حقوق بشر دو جز جدایی‌ناپذیر و مرتبط با هم هستند که تأمین و تضمین آن‌ها فراهم کننده و بهبود دهنده رفاه در هر جامعه‌ای است. تعریف رفاه، حقوق بشر و به دنبال آن سلامت به عنوان یکی از شاخص‌های ایجاد رفاه، مفاهیمی بحث برانگیز هستند که متناسب با رویکردها و گفتمان‌های مختلف تعریف و تبیین می‌شوند. اگر چه در حال حاضر تعریف سازمان جهانی بهداشت تنها تعریف مورد توافق برای سلامت از سوی کشورهای عضو این سازمان محسوب می‌شود، امّا از شروع پیدایش این تعریف، جامعه بین‌الملل، نقدهایی بر آن وارد کرده است. در کلیات تعریف، مهم‌ترین نقدهای وارده شامل مبهم بودن، ایده آل گرابودن، مانع نبودن، عدم جامعیت، عدم وزن‌دهی به هر یک از ابعاد سلامت، عملیاتی نبودن، تقلیل گرایی و نبود تعریف دقیق از وضعیت طبیعی و بیماری بود. پیامدهای این نقدها می‌تواند عملکرد نظام های سلامت را با چالش‌هایی نظیر افزایش انتظارات و توقعات مردم، افزایش هزینه‌های سلامت، گسترش بی‌رویه یک نظام فن آور محور، آسیب پذیری بالقوه برای وقوع فساد و کاهش کارآیی و بی‌عدالتی مواجه سازد. شناخت و واکاوی این نقدها می­تواند به تصمیم آگاهانه‌تر برای بازتعریف آن متناسب با گفتمان مطلوب نظر و دکترین واحد سلامت آن کشور بیانجامد. در این مطالعه مروری کوتاه، ضمن اشاره مختصر به بافتار این تعریف، به مهم‌ترین نقدهای وارده بر تعریف سلامت اشاره می‌شود. در نهایت برخی پیشنهادات سیاستی برای بازتعریف سلامت مبتنی بر گفتمان اسلامی- ایرانی ارائه گردیده است.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله اپیدمیولوژی ایران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb