جستجو در مقالات منتشر شده


5 نتیجه برای سالمندی

محمد زارع، زهرا تقربی، خدیجه شریفی، زهرا سوکی، جواد ابوالحسنی،
دوره 17، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده

مقدمه و اهداف: وجود ابزار روا، پایا، کوتاه و درعین‌حال حساس و دقیق، جهت تشخیص درد در مبتلایان به دمانس ضروری است. مطالعه حاضر با هدف بررسی ویژگی‌های روان‌سنجی و ارزش تشخیصی فرم کوتاه نسخه فارسی Doloplus-2 (P-Doloshort) در ارزیابی درد در سالمندان مبتلا به دمانس انجام شد.
روش کار: در این مطالعه مقطعی، 100 سالمند تحت پوشش کلینیک‌های خصوصی و مراکز نگهداری سالمندان در کاشان (سال 98-1397) به‌روش دردسترس انتخاب شدند. روایی سازه به‌روش تحلیل عاملی اکتشافی، مقایسه گروه‌های شناخته‌شده و روایی همگرا، و پایایی به‌روش همسانی درونی، هم‌ارزی و ثبات تعیین شد. اثر سقف و کف نیز ارزیابی گردید. P-Doloplus-2 به‌عنوان آزمون طلایی و
 
P-Doloshort به‌عنوان آزمون تشخیصی منظور شد. داده‌ها توسط SPSS-v16 با آزمون تی-مستقل، رگرسیون خطی، ضرایب همبستگی درون‌خوشه‌ای (ICC  ) و پیرسون، آلفای کرونباخ، منحنی راک و پارامترهای ارزش تشخیصی تحلیل شدند.
یافته‌ها: تحلیل عاملی، ابزار را تک‌عاملی شناسایی نمود؛ این عامل قادر به تبیین 851/65% از واریانس کل بود. P-Doloshort قادر به تفکیک دو گروه مبتلا و غیرمبتلا به بیماری‌های زمینه‌ای دردناک از یکدیگر بود (0001/0>P). بین نمرات P-Doloshort با P-Doloplus-2 (975/0=r،0001/0>P) و PACSLAC-II-IR (902/0=r،0001/0>P)، همبستگی معنی‌دار مثبت وجود داشت. آلفای کرونباخ، ICC و خطای استاندارد اندازه‌گیری به ترتیب 898/0، 891/0 و 183/1± بود. فراوانی نسبی حداقل و حداکثر نمره ممکن، کمتر از 15% بود. در نقطه برش 5/2، سطح زیر منحنی راک، حساسیت، ویژگی و دقت تشخیصی کلی به ترتیب 985/0، 956/0، 000/1 و 970/0 برآورد شد.
نتیجه‌گیری: P-Doloshort به‌عنوان ابزاری روا، پایا، حساس و دقیق جهت ارزیابی درد سالمندان مبتلا به دمانس قابل‌استفاده است. 

نسیبه زنجری، محمد ساسانی پور،
دوره 18، شماره 1 - ( 3-1401 )
چکیده

مقدمه و اهداف: سرعت افزایش امیدزندگی در ایران طی دو سه دهه اخیر کند شده است. در این مقاله با توجه به افزایش مرگ و میرها در سنین سالمندی در کشور، نقش تغییرات علل مرگ در این سنین در افزایش امیدزندگی در سال‌های 1385 و 1395 بررسی شده است.
روش کار: داده‌های مرگ و میر بر حسب سن و جنس و علل مرگ در کشور برای سال­های 1385 و 1395 از سامانه ثبت و طبقه‌بندی علل مرگ وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی اخذ شده است. ارزیابی و اصلاح کم ثبتی مرگ از سنین کودکی تا بزرگسالی بر اساس روش‌های براس تراسل و توسعه یافته بنت هوریوشی انجام شد. سپس با استفاده از روش تجزیه آریاگا، نقش گروه‌های سنی و علل مرگ سالمندان در افزایش امیدزندگی در بدو تولد محاسبه شده است.
یافته‌ها: امیدزندگی در بدو تولد مردان کشور طی سالهای 1385 تا 1395، 3/7 سال افزایش یافته است که سهم تغییرات علل مرگ سالمندان در این افزایش 2 سال بوده است. از مجموع افزایش 3/1 سال در امیدزندگی زنان کشور، 1/57 سال آن نیز مربوط به تغییرات علل مرگ در سنین سالمندی بوده است. به ترتیب 74 درصد و 57 درصد از نقش مرگ و میر سنین سالمندی زنان و مردان در افزایش امیدزندگی کشور ناشی از بیماری‌های قلبی - عروقی بوده است.
نتیجه‌گیری: در بستر گذارهای ساختار سنی، ادامه روند انتقال مرگ و میر به سنین بالاتر در دهه‌های آینده دور از انتظار نیست. نتایج این پژوهش نشان داد که لازم است در اولویت‌گذاری‌های سیاستی به بیماری‌هایی که به ویژه سنین سالمندی را تحت‌تأثیر قرار می‌دهند، توجه بیشتری شود.

فرنوش زرآبادی پور، فاطمه محمدی، زهرا حسین خانی، سیده آمنه مطلبی،
دوره 18، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده

مقدمه و اهداف: ترس از کووید-19 در سالمندان شایع بوده و بر وضعیت جسمی و روانی آنان تأثیر منفی بجای می‌گذارد. ازآنجاکه خودتنظیمی، به‌عنوان عاملی برای کنترل و مدیریت هیجان و اضطراب است؛ بنابراین، مطالعه حاضر باهدف تعیین رابطه بین ترس از کووید-19 و اضطراب مرگ با نقش میانجی‌گری خودتنظیمی در سالمندان ساکن شهر قزوین صورت گرفت.
روش‌ کار: این مطالعه توصیفی مقطعی بر روی 430 سالمند 60 سال و بالاتر ساکن شهر قزوین در سال 1400 انجام شد. نمونه‌های موردمطالعه با روش نمونه‌گیری خوشه‌ای، انتخاب شدند. به‌منظور جمع‌آوری داده‌ها، از پرسشنامه اطلاعات جمعیت­ شناختی، پرسشنامه‌های ترس از کووید-19، اضطراب مرگ تمپلر و خودتنظیم گری ایبانز و همکاران (2005) استفاده شد. جهت تجزیه‌وتحلیل داده‌ها از روش آماری تحلیل مسیر استفاده شد.
یافته‌ها: میانگین سنی سالمندان شرکت‌کننده در مطالعه، 6/40 ± 66/88 سال بود. نتایج مطالعه، رابطه معنادار و مثبت بین ترس از کووید-19 و اضطراب مرگ (0/001>, P0/60 = β) و ارتباط معکوس بین خودتنظیمی و ترس از کووید (0/021 =, P0/24-= β) و اضطراب مرگ (0/021 =, P0/10-= β) را نشان داد. همچنین، نتایج نقش میانجی‌گری خودتنظیمی در ارتباط بین ترس و اضطراب مرگ را تائید نمود.
نتیجه‌گیری: با توجه به نقش میانجی‌گری خودتنظیمی در ارتباط بین ترس از کووید 19 و اضطراب مرگ، پیشنهاد می‌شود با آموزش راهکارهایی به سالمندان در جهت ارتقاء سطح خودتنظیمی، باعث کنترل یا کاهش تأثیرات منفی ترس از کووید-19 در این جمعیت آسیب‌پذیر شد.

محمد ساسانی پور، سعیده شهبازین،
دوره 19، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده

مقدمه و اهداف: هدف این تحقیق بررسی مؤلفه‌های مدل سالمندی موفق روو و کان یعنی نبود بیماری و معلولیت، عملکرد بالای شناختی و فیریکی و مشارکت در زندگی در شهر تهران در سال 1401 است که بر روی دو گروه از سالمندان زن و مرد شهر تهران انجام شده است.
روش کار: این مطالعه مبتنی بر پیمایش از یک نمونه 637 نفری از سالمندان 60 سال و بالاتر شهر تهران است که از طریق نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای از مناطق 22 گانه شهر تهران، متناسب با حجم جمعیت سالمندان در هر منطقه انتخاب شد. برای آزمون اینکه آیا مدل رو و کان، توسط داده ها تأیید می شود یا خیر  از مدل معادلات ساختاری (SEM) تاییدی استفاده شد.
یافته‌ها: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که مدل رو و کان از برازش آماری خوبی برخوردار است (0/01> p). بارهای عاملی در مدل کل جمعیت و نیز در میان هر دو جنس مورد مقایسه، از نظر آماری معنی دار و در عین حال متفاوت است. از بین سه بعد سالمندی موفق (نبود بیماری و معلولیت، کارکرد فیزیکی و شناختی و مشارکت در زندگی)، نبود بیماری و معلولیت بیشترین ارتباط را با سالمندی موفق در کل و هر دو جنس دارد. اما در دو بعد دیگر بر حسب جنس، اهمیت و قوت بعد مشارکت در زندگی و کارکرد فیزیکی و شناختی متفاوت است.
نتیجه‌گیری: برنامه هایی برای حمایت از سلامت جسمی سالمندان به ویژه در زمینه بیماری های مزمن ناشی از سبک زندگی باید تدوین شود و افزایش مشارکت فعال باید در اولویت باشد که به اعمال مداخلاتی در دوره جوانی و میان سالی نیاز دارد.

زهرا علی اکبرزاده آرانی، طاهره رمضانی، اعظم حسین پور،
دوره 19، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده

مقدمه و اهداف: با توجه به وجود شواهدی مبنی بر تأثیر نگرش به سالمندی بر کیفیت زندگی؛ مطالعه حاضر با هدف برسی امید به زندگی و ارتباط آن با نگرش به سالمندی در گروه­ های مختلف سنی در شهر قم انجام شد.
روش کار: مطالعه مقطعی حاضر در سال 1401-1400 بر روی 83 نفر از کودکان (15-8 سال) و 340 نفر از بزرگسالان (16سال به بالا) ساکن جامعه در همه گروه ­های سنی براساس طبقه بندی مرکز آمار ایران، با روش نمونه ­گیری تصادفی منظم و طبق درصد فراوانی هر گروه در سرشماری سال 1395، انجام شد. داده­ ها از طریق پرسشنامه اطلاعات جمعیت­ شناختی و مقیاس ­های نگرش به سالمندی کوگان و امید به زندگی اسنایدر جمع­ آوری و با استفاده از نرم­ افزار SPSS-24 و آزمون ­های همبستگی پیرسون، تی مستقل، آنوا و رگرسیون خطی مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته­ ها: میانگین و انحراف معیار امید به زندگی و نگرش به سالمندی به­ ترتیب در گروه کودکان 5/81±25/97(6-36) و 21/65±137/38 (238-34) و در بین بزرگسالان 4/92±27/54 (32-8) و17/30±154/66 (238-34) بود. آزمون همبستگی پیرسون ارتباط معناداری را بین امید به زندگی و نگرش به سالمندی تنها در گروه­ های سنی 24-16 سال (0/220=r و 0/05 > P) و 44-25 سال (0/273 = r و 0/01>P) نشان داد، اما این ارتباط در سایر گروه­ ها معنادار نبود (0/05<P).
نتیجه­ گیری: هرچند که نگرش به سالمندی در تمام گروه ­های سنی ارتباط قوی و یا معناداری با امید به زندگی نداشت، ولی از آنجا که میزان امید به زندگی در همه رده­ های سنی در حد متوسط بود؛ آموزش مثبت­ نگری و تبیین ویژگی ‌های سالمندی و منزلت سالمند در جامعه می­ تواند احساس فرد را در ارتباط با زندگی آینده­ بهبود بخشد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله اپیدمیولوژی ایران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb