جستجو در مقالات منتشر شده


71 نتیجه برای سلامت

علی اردلان، کوروش هلاکویی نائینی، محمدرضا افلاطونیان، منصور نکویی مقدم، رونالد لاپورته، اریک نوجی،
دوره 1، شماره 1 - ( 9-1384 )
چکیده

زمینه واهداف : در 5 دی ماه 1382 زلزله ای با قدرت 5،6 ریشتر، شهر بم و روستاهای اطراف را در مسیر گسل بم لرزاند. در اِین مقاله نتِیجه مطالعه اِی که به منظور تعیین نیازها و شرایط سلامتی جمعیت آسیب دیده، حدود 20 روز پس از واقعه، انجام شده است ارائه مِیگردد و ِیافته ها از دو جنبه برنامه رِیزِی سِیستم مدِیرِیت سلامت در بحران و متدولوژِی روشهاِی ارزِیابِی نِیاز بحث مِیشوند.
روش بررسی : متعاقب امکان سنجی در21 دی ماه، تیمی از دانشجویان دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی کرمان آموزش دیدند. هر یک از 8 تیم بررسی شامل 4-3 نفر با حضور حداقل یک پسر، بدلیل نگرانی از امنیت فیلد بود. طی روزهای 24 و 25 دی ماه در یک مطالعه مقطعی، 60 خوشه شامل 420 خانوار، در قالب خوشه های 7 خانواری، براساس نمونه گیری خوشه ای مبتنی بر موقعیت جغرافیایی بررسی شدند.
یافته ها : پنجاه و پنج خانوار (13.1%) دارای کودک زیر 2 سال، 81 خانوار (19.3%) دارای کودک 5-2 سال، 68 خانوار (16.2%) دارای فرد بالای 60 سال بودند. سی و هفت خانوار (11.7%-6.4% : 95% CI، 8.9%) منطقه زندگی خود را تغییر داده بودند که مهمترین عامل شرایط نامناسب بهداشت محیط (85%) بود. مهمترین منبع اطلاع مردم از پیامهای بهداشتی و امداد رسانی ارتباطات فردی 284 (67.6%) بود. شایعترین نیازها از دِیدگاه مردم در زمان مطالعه، حمام (78.7%-68.9% : 95% CI، 73.8%)، غذا (75.0%-62.6% : 95% CI، 68.%) و لباس گرم (73.8%-60.9% : 95% CI، 67.4%) بودند. شایعترین بیماری عفونت تنفسی بود (65.2%-54.3% : 95% CI، 59.8%). دویست خانوار (52.6%-42.6% :  95% CI، 47.6%) با مشکلاتی برای دسترسی به خدمات بهداشتی-درمانی مواجه بودند و مهمترین مانع دسترسی نبود وسیله نقلیه و دور بودن مسافت بود (40.6%- 35.6% : 95% CI، 38.1%).
نتایج : بر اساس نتاِیج مشاهده شده، ارائه خدمات اساسی باید با هدف توزیع و کیفیت مطلوبتر ادامه میافت و بر ارائه فعال خدمات بهداشتی درمانی تاکِید میشد. همچنِین نیازهای مربوط به بهداشت باروری مورد توجه قرار می گرفت. در اِین مطالعه روش نمونه گیری مبتنی بر موقعیت جغرافیایی ابزاری سریع و قابل استفاده در بلایا ِیافت شد و همچنین تجربه موفق استفاده از تیم های دانشجویی داوطلب در بلایای بعدی توصِیه مِیشود. ضمنا مبحث اپیدمیولوژی بلایا و کاربردهای آن باید در کشور توسعه یابد.


محسن نقوی،
دوره 2، شماره 1 - ( 1-1385 )
چکیده

مقدمه و اهداف: آگاهی از دگرگونی سیمای سلامتی (Health Transition) در هر کشور، از مهم‌ترین اطلاعاتی است که در برنامه­های توسعه‌ی اجتماعی و برنامه­ریزی برای تأمین، حفظ و ارتقای سلامت جامعه مورد استفاده قرار می­گیرد. دگرگونی سیمای سلامتی بــــر پایه‌ی دوگــذار جمعیت شناسی (Demographic Transition) و همه­گیرشناسی (Epidemiologic Transition) استوار است.
روش‌ کار: برای به دست آوردن سیمای سلامتی و دگرگونی آن در ایران؛ نخست اطلاعات جمعیت شناسی در فاصله‌ی 45 سال اخیر، به‌منطور تعیین تغییر چهره‌ی جمعیت شناسی کشور ترسیم شد. سپس اطلاعات مربوط به الگوی مرگ از سالهای 1350 تا 1380 از منابع مختلف، به‌خصوص اطلاعات ثبت مرگ شهر تهران (1350) و ثبت مرگ در 10 استان (1379) و 18 استان (1380) مقایسه گشت. هم‌چنین با توجه به تمام نقصان‌های اطلاعاتی در این زمینه، داده‌های بیماری‌های واگیر در چند دهه‌ی اخیر هم بررسی شد تا دگرگونی همه‌گیر شناسی کشور نشان داده شود.
نتایج: به‌طور کلی این مطالعه نشان می­دهد که میزان مرگ و باروری در تعامل با افزایش درآمد سرانه، افزایش شهرنشینی، صنعتی شدن، ارتقای فن‌آوری در جهان و افزایش دست‌رسی به خدمات بهداشتی درمانی و... کاهش یافته و با تغییر ترکیب سنی جمعیت، جامعه در مرحله‌ی خروج از سن نوجوانی قرار گرفته است. علاوه بر این، میزان مرگ کودکان زیر 5 سال و مادران نیز کاهش یافته است. همه موارد فوق به این منجر شده است که ترکیب علتی مرگ‌ها، از بیماری‌های عفونی و واگیر خارج شده و الگوی ابتلا بیماری‌ها و مرگ نیز در گروه‌های سنی تغییر نماید.
مریم سادات وجدانی نیا، علی منتظری،
دوره 2، شماره 1 - ( 1-1385 )
چکیده

اصطلاح «نابرابری‌های بهداشتی» یک مفهوم توصیفی صرف نیست و به تفاوت میزان مرگ، ابتلا به بیماری، امید به زندگی، سال‌های زندگی به‌سرشده با ناتوانی و ... با سه منشا طبقه‌ی اجتماعی، جنسیت و قومیت/نژاد می‌پردازد. این مقاله فقط به موضوع نابرابری بهداشتی با منشا اقتصادی-اجتماعی می‌پردازد. نابرابری‌های بهداشتی با منشا طبقه‌ی اجتماعی به صورت تفاوت در میزان بروز یا شیوع مشکلات بهداشتی بین افراد جمعیت در موقعیت اقتصادی-اجتماعی پایین‌تر و بالاتر تعریف می‌شود. در حالی‌که اندازه‌گیری نابرابری‌های اقتصادی اجتماعی در سلامتی در اروپا دارای قدمتی کهن است. در این زمینه در سایر مناطق، به ویژه جهان در حال توسعه کار تجربی محدودتری صورت گرفته است. در سلسله مراتب اجتماعی، اندازه‌گیری وضعیت اقتصادی-اجتماعی بر اساس وضعیت شغلی، سطح تحصیلی و درآمد افراد صورت گرفته است و اثر هر یک از این عوامل در ارتباط با سلامتی باید به طور جداگانه مطالعه شود. منابع اصلی داده در مورد وضعیت سلامتی و اندازه‌گیری نابرابری‌های بهداشتی جمعیت در سطح بین‌المللی مراکز ثبت و مطالعات مقطعی طراحی‌شده خاص هستند. به نظر می‌رسد مطالعات اپیدمیولوژیک در ارزیابی، پایش و پیش‌گیری از نابرابری‌های بهداشتی به ویژه با تمرکز بر گروه‌های اقتصادی-اجتماعی در بسیاری از مناطق رو به توسعه، از جمله ایران، محدود بوده است. با توجه به فقدان مراکز ثبت منسجم، انجام مطالعات مقطعی طراحی ‌شده‌ی خاص و مطالعات جمعیتی در ارزیابی و پیش‌گیری از نابرابری‌های بهداشتی توصیه می‌شود.


محسن نقوی، فرید ابوالحسنی، فرشاد پورملک، ناهید جعفری، مازیار مرادی لاکه، بابک عشرتی، نیلوفر مهدوی هزاوه، حسین کاظمینی، آرش طهرانی بنی هاشمی، شروان شعاعی،
دوره 4، شماره 1 - ( 2-1387 )
چکیده

مقدمه و اهداف: شاخص سال‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های عمر تطبیق شده برای ناتوانی Disability-Adjusted Life Years, DALY))، پیامدهای کشنده و غیرکشنده بیماری‌ها و آسیب‌ها را در قالب یک عدد خلاصه کرده و مشکلات سلامت جوامع را به صورت کمی بیان می‌نماید. این مطالعه با هدف برآورد بار بیماری‌ها و آسیب‌ها برحسب شاخص DALY در سطح ملی برای 6 استان به تفکیک طراحی و اجرا شده است.
روش کار: از روش‌های سازمان جهانی بهداشت برای برآورد بار مرگ زودرس، بار ناتوانی، و DALY استفاده شد. چند تطبیق در روشهای مزبور صورت گرفت.
نتایج: میزان  DALY ، 21572 سال در صد هزار بود. 62% از آن عمر از دست رفته به علت مرگ زودرس و 38% آن عمر از دست رفته به علت ناتوانی بود؛ 58% به علت بیماری‌های غیرواگیر، 28% ناشی از علل خارجی (سوانح)، و 14% در اثر بیماری‌های واگیر، بیماری‌های مادران در نتیجه عوارض بارداری و زایمان، بیماری های حول تولد و کمبود‌های تغذیه ای بود. گروهی از بیماری ها و صدمات که بالاترین بار را در جنس مذکر ایجاد می کرد صدمات عمدی و غیر عمدی با 789/2 میلیون سال، و گروه مشابه در جنس مونث، اختلالات روانی با 191/1 میلیون سال DALY بود. علت منفرد مسبب بیشترین بار در جنس مذکر، حوادث ترافیکی و در جنس مونث، بیماری ایسکمیک قلب بود. بار بیماری‌‌ها در سطح استانی تنوع قابل ملاحظه‌ای داشت.
نتیجه‌گیری: سیمای سلامت و بیماری در ایران در کل از نمای قدیمی غلبه بیماری‌های واگیردار، مرتبط با بارداری و زایمان، حول زمان تولد، و کمبودهای تغذیه‌ای به غلبه بیماری های غیر‌واگیر و سوانح و حوادث در سطح ملی گذار کرده است. نتایج بار ملی بیماری‌ها عینی‌ترین شواهد مورد نیاز برای سیاست‌گزاری و مدیریت برنامه‌های سلامت، پژوهش‌های سلامت، و توسعه منابع بخش سلامت هستند.
زهرا سپهر‌منش، افشین احمدوند، پروین یاوری، رضوان ساعی،
دوره 4، شماره 2 - ( 6-1387 )
چکیده

مقدمه واهداف: نوجوانی از مهم‌ترین مراحل رشد و تکامل انسان است که ویژگی‌های رشدی آن می‌تواند زمینه ساز بروز انواع اختلالات رفتاری، بزهکاری، سوء مصرف مواد و بیماری‌های روانی باشد. با توجه به افزایش تعداد نوجوانان و جوانان در ساختار جمعیتی ایران، شناخت سریع و برنامه‌ریزی مناسب برای کنترل این اختلالات حائز اهمیت است. بر این اساس در پژوهش حاضر، وضعیت سلامت روانی نوجوانان شهر کاشان در سال 1383 مورد برسی قرار گرفته است .
 روش‌کار: در این پژوهش مقطعی، 400 نفر از دانش آموزان دبیرستانی شهر کاشان، به روش نمونه‌گیری طبقه‌ای- تصادفی وارد مطالعه شدند. در این مطالعه ابزار سنجش شامل دو بخش بود. بخش اول شامل مشخصات جمعیت شناختی دانش آموز و بخش دوم پرسشنامه SCL-90-R بود. پرسشنامه مشخصات دموگرافیک شامل سن، جنس، سن پدر ومادر، سن بلوغ جنسی، معدل تحصیلی، سابقه مصرف مواد و اختلال روانی بود. داده‌های پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS وآمار توصیفی و آمار آستنباطی (آزمون کروسکال والیس و T-test) مورد تجزیه وتحلیل آماری قرار گرفتند.
 نتایج: بر اساس نتایج بدست آمده، 10 درصد از نوجوانان دبیرستانی، مشکوک به اختلال روانی شناخته شدند. شایع‌ترین علائم روانی بر اساس ابعاد 9 گانه آزمون بترتیب: افکار پارانوئید، حساسیت بین فردی، افسردگی، اضطراب و پرخاشگری بود. میانگین ابعاد روانی در نوجوانان با سابقه تنبیه بدنی، وجود سابقه ترک تحصیل، سابقه اعتیاد و اختلال روانی در خانواده افزایش داشت که از لحاظ آماری این افزایش معنادار بود(05/0P<). در نوجوانان پسر با سابقه مصرف مواد، میانگین ابعاد روانی افسردگی و پرخاشگری بالا‌تر از سایر ابعاد بود. GSI کلی(کلیت ابعاد روانی) در پسران مصرف کننده مواد 9/1 و در نوجوانان دیگر 87/0 بدست آمد که این تفاوت معنی‌دار بود. (05/0p<). در این مطالعه تفاوت معنی‌داری بین جنسیت و سلامت روان(میانگین کلی ابعاد روانی) مشاهده نشد؛ ولی در بعد افسردگی، حساسیت بین فردی و اضطراب بین نوجوانان دختر و پسر اختلاف معنی‌دار مشاهده شد.
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج پژوهش و میزان بالای موارد مشکوک به اختلال روانی در نوجوانان، توجه بیشتر مسولین جهت حل مشکلات بهداشت روانی دانش آموزان و فعال‌سازی مرکز مشاوره مدارس ضروری بنظر می‌رسد و انجام برنامه‌ریزی‌های جامع به منظور ارائه خدمات مشاوره روانپزشکی و اجرای برنامه‌های منظم و مستمر آموزش بهداشت روانی و گنجاندن مطالب درسی در زمینه بهداشت روانی می‌تواند در جهت ارتقاء سلامت روانی دانش آموزان مفید باشد.
سید محمد تقی آیت اللهی، جعفر حسن زاده، عباسعلی رمضانی،
دوره 4، شماره 3 - ( 12-1387 )
چکیده

مقدمه و اهداف: حوادث ترافیکی، یک مشکل بزرگ سلامت عمومی است که پیشگیری مداوم و موثر از آن نیازمند تلاش‌های هماهنگ و همه جانبه است . این مطالعه به منظور محاسبه بار سوانح وحوادث ترافیکی در استان خراسان جنوبی در سال 1384 طراحی و اجرا گردید.
روش‌کار: مطالعه حاضر یک مطالعه بار بیماری (Burden of disease study)است. جامعه مورد مطالعه ، جمعیت تحت پوشش استان خراسان جنوبی در سال 84 بود. در این مطالعه، برای حفظ قابلیت مقایسه، از روش‌شناسی به کار رفته در مطالعه اصلی بار جهانی بیماری‌ها در سال 2003 برای محاسبه سال‌های از دست رفته ناشی از مرگ زودرس، سال‌های عمر با ناتوانی و سال‌های عمر با ناتوانی تعدیل شده استفاده شد.
نتایج: طی سال 1384 در سطح استان خراسان جنوبی تعداد 7456 سال ناشی از سوانح و حوادث ترافیکی از دست رفته است که تعداد سال‌های از دست رفته ناشی از مرگ زودرس و همراه با ناتوانی (DALYs) 28/13 در هزار بود و بیشترین میزان تعداد سال‌های از دست رفته ناشی از مرگ زودرس و همراه با ناتوانی (DALYs در هزار) به ترتیب در گروه‌های سنی 44-30 سال (86/20 در هزار) و 29- 15 سال (96/16‌در هزار) قرار داشت.
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج این بررسی پیشنهاد می‌گردد برنامه‌های مداخلاتی مناسب به منظور پیشگیری از بروز سوانح و حوادث ترافیکی، به حداقل رساندن صدمات و عوارض ناشی از آن‌ها و ارزیابی نتیجه نهایی این برنامه‌ها در سطوح مختلف و بویژه در گروه‌های سنی زیر 44 سال و مردان صورت گیرد.
محمد باباخانی،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1388 )
چکیده

مقدمه: بهداشت مناسب موجب تندرستی مردم و افزایش توان بالقوه و بالفعل نیروی کار می‌شود و نیروی کار، سهم بسیار مهمی در افزایش تولید و رشد اقتصادی خواهد داشت. رشد اقتصادی با افزایش درآمد افراد، زمینه ارتقاء سلامت را فراهم می‌آورد؛ اما در صورت عدم اتخاذ سیاست‌های بازتوزیع مناسب، نابرابری درآمدی ناشی از رشد اقتصادی می تواند تأثیر منفی بر سلامت داشته باشد.

هدف: قصد این مطالعه، بررسی رابطه بین رشد اقتصادی، نابرابری درآمدی و سلامت در ایران در دوره 1385-1357 بوده است.

روش‌کار: مطالعه تحلیلی و از نوع همبستگی اکولوژیک بوده و در آن از آزمون‌های همبستگی پارشال و رگرسیون استفاده شده است. داده‌های مورد نیاز از مرکز آمار ایران و بانک مرکزی جمع‌آوری شده و توسط نرم افزار SPSS تحلیل شدند.

نتایج: در سطح معناداری (01/0P<) رابطه ضریب جینی با شاخص‌های سلامت معنا دار بود. رشد اقتصادی با امید به زندگی در سطح معناداری (01/0P<) و با میزان مرگ و میر کودکان در سطح معناداری (05/0P<) معنادار است. با توجه به نتایج رگرسیون کل مدل خطی بوده و متغیر نابرابری درآمدی بهتر از متغیر رشد اقتصادی تغییرات سلامت را تبین می‌کند.

نتیجه‌گیری: توجه همزمان به رشد اقتصادی و کاهش نابرابری درآمدی در بهبود وضع سلامتی ضرورت دارد.


رضا عباسی، محمد رضا افلاطونیان، بهناز افلاطونیان، لیا رنجبر،
دوره 5، شماره 4 - ( 12-1388 )
چکیده

مقدمه و اهداف: پایگاه‌های تحقیقات جمعیتی با هدف توانمندسازی مردم، پژوهش‌های مشارکتی مبتنی بر جامعه با روش‌های ساده را در دستور کار قرار می‌دهند. این تحقیق با هدف تعیین اولویت‌های سلامت از دیدگاه کارشناسان و مردم در پایگاه تحقیقات جمعیتی کرمان با مشارکت مردم منطقه انجام گرفت.
روش کار: دیدگاه‌های مردم از 20 خوشه 20 خانواری توسط 10 تیم دو نفره آموزش دیده مردمی در فرم‌های پرسشنامه ثبت گردید. اطلاعات جمع‌آوری شده با نرم‌افزار SPSS و آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج: مجموعاً اطلاعات 1289 نفر مربوط به 324 خانوار ثبت گردید که 4/7 درصد از آن‌ها حداقل یک بیماری مزمن و غیرواگیر در خانواده داشتند. بیشترین شکایت محیطی مردم مربوط به دفع زباله و بوی فاضلاب و یا وجود سگ‌های ولگرد در منطقه بود (7/48 و 5 /42 درصد). بیشترین نگرانی اجتماعی مردم به ترتیب تورم، گرانی و وضعیت اقتصادی خانواده و هم‌چنین بیکاری اعضای خانواده بوده است (24% و 35%). بین دیدگاه‌های مردم و کارشناسان در تعیین اولویت‌های سلامت از نظر آماری تفاوتی وجود نداشت.
نتیجه‌گیری: گسترش پایگاه‌های تحقیقات جمعیتی یکی از بهترین راه‌کارهای جلب مشارکت مردم است که بازوئی قوی برای دولت به منظور حفظ و ارتقاء سلامت محسوب می‌شوند مشروط بر این که در گام نخست، مسئولین خود به این باور برسند و مردم را در سرنوشت خود شریک نمایند.
افشین احمدوند، زهرا سپهرمنش، فاطمه قریشی، فاطمه عصاریان، غلامعباس موسوی، رضوان ساعی، فرناز اعتصام،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1389 )
چکیده

مقدمه وا هداف: سلامت روان یکی از مهم‌ترین موضوعات سلامت عمومی است و سهم عمده‌ای در کاهش بار کلی اختلالات دارد. مطالعه حاضر به منظور ارزیابی شیوع نقطه‌ای اختلالات روانی در افراد 18 ساله و بالاتر شهر کاشان انجام گرفته است. ]
روش کار: این مطالعه توصیفی مقطعی با استفاده از روش نمونه‌گیری طبقه‌ای تصادفی انجام شد. از پرسشنامه سلامت عمومی GHQ-28)) و مصاحبه بالینی جهت ارزیابی استفاده شد وداده‌ها با استفاده از آزمون آماری X2 ،OR تحلیل شدند.
نتایج: شیوع اختلالات روانی در کاشان 29 درصد بدست آمد که در زنان 5/35 % و در مردان 2/21 % بود. اختلالات خلقی (3/9%) و اضطرابی (7/4%) به ترتیب از شایع‌ترین اختلالات بودند. از 505 نفر فرد مبتلا به اختلال روانی، (1/32%) اختلالات خلقی، (6/25%) اختلالات اضطرابی، (2/4%) اختلالات سایکوتیک، (4/3%)اختلالات عصب شناختی، (4/3%) اختلالات تجزیه‌ای، ( 7/23%)دارای سایر اختلالات روانی بودند و8/7 % آن‌ها بیش از یک اختلال داشتند. بیشترین شیوع اختلال روانی در افراد 56 تا 65 سال 8/35 % و افراد همسر فوت شده با 8/35 % و افراد بی سواد با 8/42 % و افراد بیکار 8/38 % بود. رابطه بین جنس، سطح تحصیلات، شغل، وضعیت تاهل و غیره با اختلال روانی معنادار بدست آمد.
نتیجه‌گیری: این تحقیق نشان می‌دهد که اختلالات روانپزشکی در کاشان از میزان قابل توجهی برخوردار است بنابراین برنامه‌های پیشگیری و درمان اختلالات روانی در این شهرمخصوصاً در گروه‌های پرخطر از اولویت‌های مهم به شمار می‌آید.
مریم یزدی، حسین محجوب،
دوره 7، شماره 1 - ( 3-1390 )
چکیده

مقدمه و اهداف: سلامت مادران به عنوان یکی از گروه‌های آسیب پذیر از اهمیت زیادی در حوزه مراقبت‌های بهداشتی و درمان برخوردار است. هدف از مطالعه حاضر رتبه‌بندی و شناسایی استان‌های همگن از نظر وضعیت بهداشت و سلامت مادران روستایی است.
روش کار: با بررسی شاخص‌های موجود در زیج حیاتی سال 85 گزارش شده توسط وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی، 15 شاخص مرتبط با سلامت مادران انتخاب گردیده است. با استفاده از روش تحلیل عاملی این شاخص‌ها به تعداد محدود عوامل معنادار کاهش یافته‌، عاملی که می‌تواند معرف شاخص وضعیت بهداشت و سلامت مادران روستایی باشد انتخاب و رتبه‌بندی استان‌ها بر اساس آن انجام شده است. برای شناسایی استان‌های همگن از روش خوشه‌ای سلسله مراتبی بر مبنای یک ماتریس فاصله بدست آمده از همان 15 شاخص ابتدایی استفاده شده است.
نتایج: با استفاده از تحلیل عاملی با تلخیص شاخص‌های متنوع مدلی پیشنهاد گردید که 89٪ از پراکندگی اطلاعات را در خود دارد. در این مدل عامل اول به عنوان عاملی که معرف مناسبی از سطح سلامت مادران در استان‌های مختلف بدست آمد و استان های کشور براساس آن رتبه‌بندی گردید. بر اساس این رتبه بندی استان‌های گیلان، مازندران و تهران از وضعیت مناسبی و استان‌های خوزستان، کهکیلویه و بویر احمد و هرمزگان از وضعیت نامناسبی در حوزه سلامت مادران برخوردارند، در ضمن استان سیستان و بلوچستان در وضعیت وخیمی از این نظر قرار دارند. در تکمیل نتایج بدست آمده از تحلیل عاملی با استفاده از تحلیل خوشه‌ای استان‌های همگن نیز شناسایی شده است.
نتیجه‌گیری: روش‌های تحلیل چند متغیره ابزاری مؤثر در رده‌بندی و شناسایی استان‌های همگن به لحاظ شاخص‌های سلامت مادران است. نتایج حاصل از این تحقیق در برنامه‌ریزی در خصوص نحوه اجرا و تخصیص خدمات بهداشتی به مادران روستایی، برای دست اندرکاران امور بهداشتی و درمانی کشور مفید خواهد بود.
داود شجاعی زاده، اکرم محراب بیک، محمود محمودی، لیلی صالحی،
دوره 7، شماره 2 - ( 6-1390 )
چکیده

مقدمه و اهداف: پوکی استخوان بیماری خاموشی است که میلیون‌ها نفر در سرتاسر جهان از آن رنج می‌برند. طراحی برنامه مداخلاتی مناسب از اصول اولیه موفقیت در پیشگیری است. این مطالعه با هدف بررسی تإثیر آموزش بر آگاهی، نگرش و عملکرد زنان با وضعیت اقتصادی و اجتماعی پایین در خصوص پیشگیری از بیماری پوکی استخوان بااستفاده از الگوی باور سلامتی انجام گرفت.
روش کار: این مطالعه نیمه تجربی از نوع قبل و بعد بر روی 140 نفر مددجوی کمیته امداد منطقه یک استان اصفهان با سن کمتر از 60 سال انجام گرفت. جهت جمع‌آوری داده‌ها از پرسشنامه چند قسمتی مشتمل بر قسمت های مختلف استفاده شد. وضعیت عملکردی افراد از نظر دریافت کلسیم و ویتامینD ، سطح فعالیت فیزیکی و برخورداری از تابش مستقیم آفتاب نیز مورد ارزیابی قرار گرفت.
 نتایج: میانگین سنی افراد شرکت کننده در مطالعه 52/10 ± 8/40سال بود. میانگین نمره اجزاء مورد بررسی بجز موانع، آگاهی، وضعیت استفاده از نور خورشید و سطح فعالیت فیزیکی بعد از مداخله نسبت به قبل از آن افزایش معنا داری را نشان داد. بین میزان کلسیم و ویتامین دریافتی روزانه قبل و بعد از مداخله اختلاف معناداری مشاهده نشد.
 نتیجه‌گیری: براساس نتایج این مطالعه، طراحی و اجرای برنامه آموزشی مبتنی بر الگوی باور سلامتی می‌تواند سبب ارتقاء آگاهی و باور افراد در رابطه با رفتارهای پیشگیرانه بیماری گردد. هرچند در خصوص تغییر عملکرد از نظر مصرف کلسیم و ویتامین D توجه به سایر عوامل ضروری است.
جلال کریمی، کورش هلاکویی نائینی، الهام احمدنژاد،
دوره 8، شماره 1 - ( 4-1391 )
چکیده

مقدمه و اهداف: ارتقا و پیشرفت سلامت اعضای یک جامعه، بر پایه‌ی ارزیابی آن جامعه استوار است. هدف از این مطالعه، ارائه چارچوبی جهت اجرای جامع و مشارکتی ارزیابی جامعه برای تعیین وضعیت سلامت، اولویت‌بندی مشکلات در راستای ارتقای سلامت، تدوین مداخله‌های مؤثر، ارزشیابی سیاست‌ها و برنامه‌های بهداشت عمومی ساکنان منطقه و ارایه الگوی مناسب برای مطالعات دیگر بود.
روش کار: این مطالعه براساس تجارب گروه پزشکی اجتماعی، اپیدمیولوژی و آمار زیستی دانشگاه علوم پزشکی تهران از سال 1368 و مدل کارولینای شمالی از سال 2002 میلادی در هشت مرحله اجرا گردید. تیم ارزیابی جامعه در برگیرنده‌ی دامنه وسیعی از ذینفعان کلیدی و مردم محلی در سه سطح مشارکتی شامل گروه مشورتی، گروه کار و ناظر پروژه بود. داده‌ها به روش مشاهده، مصاحبه، بحث گروهی متمرکز و فهرست منابع سلامت جامعه جمع‌آوری شد. همزمان با جمع‌آوری داد‌ها، نقشه‌های دارایی جامعه آماده گردید. سپس آمارهای زیج حیاتی به دو روش کمی و کیفی بررسی شد و اطلاعات در دسترس از آمارهای شهرستان و نیروی انسانی خلاصه گردیدند. داده های  مرتبط به بررسی کیفی تحلیل محتوا شدند. در مرحله بعدی (چهارم)، داده‌های سلامت شهرستان با داده‌های جامعه ترکیب شده و نتایج حاصل از این ترکیب به جامعه گزارش گردیدند از روشHanlon  شامل سه ملاک وسعت، خطرناک بودن و قابلیت اصلاح جهت اولویت‌بندی مشکلات بهره گرفته شد.
نتایج: تیم ارزیابی جامعه مصرف مواد مخدر، استعمال سیگار و افسردگی را به عنوان مهم‌ترین مشکلات اولویت‌بندی نمودند. بعد از ایجاد پرونده ارزیابی جامعه، برنامه عملیاتی سلامت جامعه تدوین و مشکلات مطرح شده براساس الویت، تعیین علل شده و فعالیت‌های مداخله‌ای و پیشگیرانه ارایه گردید.
نتیجه‌گیری: ارزیابی جامعه در این مطالعه بخوبی مشکلات موجود را آشکار ساخت. این روش برای ارزیابی مشکلات سلامتی توصیه می‌شود.

Normal 0

ابوالفضل محمدبیگی، جعفر حسن‌زاده، بابک عشرتی، نرگس محمد صالحی،
دوره 9، شماره 2 - ( 7-1392 )
چکیده

مقدمه و هدف: نابرابری در سلامت اصطلاحی کلی است که برای نشان دادن اختلاف‌ها، تغییرات و ناهمسانی‌های موجود در دسترسی افراد یا گروه‌ها به سلامت از آن استفاده می‌شود. بی عدالتی در سلامت شامل آن دسته از نابرابری‌هایی است که ناعادلانه بوده و یا به دلیل برخی خطاها ایجاد شده است. هدف مطالعۀ حاضر تبیین روش‌های معمول در سنجش نابرابری در سلامت، برای استفادۀ محققان و علاقه‌مندان عدالت در سلامت است.
روش کار: مزایا و محدودیت‌های معمول‌ترین شاخص‌های سنجش نابرابری در سلامت، شامل شاخص‌های شیب نابرابری و نسبی نابرابری، تایل، متوسط تغییرات لگاریتمی، درصد عدم توافق، ضریب جینی، تابع وزنی بهره‌مندی رفاه اجتماعی مطلق و نسبی و همچنین، شاخص تمرکز بررسی شد و بر اساس داده‌های طرح ملی بهره‌مندی از خدمات سلامت در استان مرکزی، مقادیر نابرابری محاسبه شد.
نتایج: متوسط بهره‌مندی از خدمات در افراد نیازمند برابر با 4/66% بود و این شاخص در کوآنتایل‌های اول تا پنجم، به‌ترتیب برابر با 6/57% ، 4/63%، 6/71%، 5/69% و 3/75% به دست آمد. شاخص تمرکز نسبی و ضریب جینی برای بهره‌مندی از خدمات سلامت در استان مرکزی به ترتیب برابر با 053/0 و 0062/0 محاسبه شد.
نتیجه‌گیری: نابرابری در بهره‌مندی از خدمات سلامت در استان مرکزی، بسته به نوع شاخص مورد استفاده، متفاوت است. بین شاخص‌های موجود، شاخص تمرکز می‌تواند به‌عنوان بهترین شاخص برای تعیین اندازه و جهت نابرابری استفاده شود.

زهرا هاشمی، مجتبی کیخا، راضیه کیخایی، علیرضا انصاری مقدم، محمد صالحی مرزیجرانی، امیر نصیری،
دوره 9، شماره 2 - ( 7-1392 )
چکیده

مقدمه و هدف: ارتباط میان شغل و جنبه‌های مختلف سلامت، از جمله کیفیت زندگی، در مطالعه‌های متعدد بررسی شده است. از سویی آمار زنان شاغل ایران رو به افزایش است. هدف این مطالعه بررسی ارتباط اشتغال و کیفیت زندگی زنان در شهرستان زابل است.
روش کار: این مطالعه از نوع مقطعی است که بر نمونه‌ای شامل 420 زن انجام شد. از پرسش‌نامه
SF-36 به‌عنوان یک ابزار معتبر برای اندازه‌گیری کیفیت زندگی افراد استفاده شد. کیفیت زندگی با استفاده از روش خوشه‌بندی، دسته‌بندی شد و ارتباط میان متغیرهای مستقل با دسته‌های کیفیت زندگی، با رگرسیون لجستیک بررسی گردید.
نتایج: افراد مورد بررسی دارای میانگین سنی 46/30 با انحراف معیار 75/8 سال بودند. کیفیت زندگی افراد به سه دسته کیفیت زندگی پایین، متوسط و بالا تقسیم‌بندی شد که به‌ترتیب شامل 4/35، 7/33 و 9/30 درصد افراد نمونه بودند. افراد شاغل نسبت به زنان خانه‌دار، به‌ترتیب دارای 153 و 217 درصد شانس بیشتر برای عضویت در دسته افراد با کیفیت زندگی متوسط و بالا بودند(05/0 >p). به ازای یک واحد افزایش سن به‌ترتیب 5 و 4 درصد کاهشی معنادار در شانس عضویت در دسته افراد با کیفیت زندگی متوسط و بالا دیده شد (0/05 >P).
نتیجه‌گیری: بیش از نیمی از زنان بررسی‌شده، دارای کیفیت زندگی متوسط و پایین بودند. افزایش سن با کاهش کیفیت زندگی همراه بود، اما اشتغال یک پیش‌بینی کننده مستقل برای کیفیت زندگی بالاتر بود.
علی فلاحتی، کیومرث سهیلی، مینو نظیفی، سحر عباسپور،
دوره 9، شماره 2 - ( 7-1392 )
چکیده

مقدمه و اهداف: امروزه، بحران ناشی از مصرف بی رویه مواد و انرژی و افزایش آلودگی‌های محیط زیست، از جمله چالش‌های که پیشِ‌ روی بشر است. توجه به توسعه پایدار، به‌گونه‌ای که کمترین آسیب به محیط زیست و سلامت افراد جامعه را به همراه داشته باشد، راهکاری اجتناب‌ناپذیر برای پشت سر گذاشتن این بحران است. رشد اقتصادی با افزایش تقاضای انرژی همراه است و زمینه ارتقای سلامت را فراهم می‌آورد، اما در صورت سیاست‌گذاری نامناسب، آلودگی‌های ناشی از رشد اقتصادی می‌تواند تأثیری منفی بر سلامت داشته باشد. در این مطالعه، اثر رشد اقتصادی، جمعیت شهری، تعداد خودرو، درجه باز بودن اقتصاد و آلودگی هوا بر سلامت افراد بررسی می‌شود.
 روش کار: این مقاله با استفاده از تکنیک شبکه عصبی مصنوعی ANN (Artificial Neural Networks)، به بررسی عوامل مؤثر بر سلامت، طی سال‌های 1350 تا 1387، پرداخته است. روش به‌کار‌گیری شبکه عصبی در مطالعه حاضر روش MLP (پرسپترون چند لایه) است.
نتایج: یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد شهر نشینی، به‌عنوان عامل تشدید‌کننده آلودگی هوا، بیشترین تأثیر را بر سلامت و امید به زندگی افراد داشته‌است.
نتیجه‌گیری: شبکه عصبی انتخاب‌شده برای این مطالعه، یک لایه پنهان با سه گره انتخاب شد و اهمیت شهرنشینی در مدل‌سازی را نشان می‌دهد. اثر مثبت گسترش شهرنشینی بر بهداشت و سلامت بیشتر از اثر منفی آن از طریق آلودگی هوا بوده ‌است.
پ‍‍ژمان باقری، علی اکبر حقدوست، اسحاق درتاج رابری،
دوره 9، شماره 3 - ( 11-1392 )
چکیده

مقدمه و اهداف: امروزه، برنامه‌های سنجش سلامت و ارزیابی مداخلات بهداشتی، افزون بر محاسبه شاخص‌های ابتلا و مرگ، به دیگر شاخص‌ها، مانند کیفیت زندگی نیز توجه می‌کنند. این تحقیق قصد دارد به بررسی تفاوت کیفیت زندگی ساکنان بالای 15 سال آپارتمان‌نشین، نسبت به دیگر ساکنان بالای 15 سال غیر آپارتمان‌نشین شهر شیراز بپردازد.
 روش کار: مطالعه پیشِ رو یک مطالعه مقطعی توصیفی- تحلیلی است که به بررسی همزمان متغیرهای آپارتمان‌نشینی، به‌عنوان متغیر مستقل و ابعاد مختلف جسمی، روانی، اجتماعی و محیطی سلامت، به‌عنوان متغیر وابسته، در شهر شیراز، سال 1390 پرداخته‌است. در این مطالعه از نمونه‌گیری چندمرحله‌ای و پرسشنامه استاندارد کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (WHOQOL-BREF) استفاده شده‌ است.
نتایج : بر اساس تجزیه ‌و تحلیل‌ها، میانگین نمره‌های ابعاد سلامت، پیش از تعدیل، برای متغیرهای جنسیت، سواد، تأهل، سن، شغل، بُعد خانوار، درآمد ماهیانه، نوع بیماری، مالکیت منزل و مساحت منزل در آپارتمان‌نشینان، نسبت به غیر آپارتمان‌نشینان، به‌ترتیب عبارت بودند از: جسمی 57/13 و 41/16، روانی 71/10 و 87/14، اجتماعی 57/8 و 84/13 و محیطی 59/13 و 18/10 که بعد از تعدیل در بُعد جسمی، به 41/14 و 61/15، روانی 6/12 و 47/14، اجتماعی 74/8 و 72/13 و محیطی 42/15 و 23/9 تغییر یافتند (0001/0P<).
نتیجه‌گیری: نتایج این پژوهش نشان می‌دهد که سلامت آپارتمان‌نشینان حتی بعد از تعدیل در بیشتر حیطه‌ها، کمتر از غیر آپارتمان‌نشینان است که ارزیابی علل آن می‌تواند در ارتقای سلامت شهرنشینان بسیار مؤثر باشد.

اقدس صوراسرافیل، محمد هادیان، حسین قادری،
دوره 10، شماره 2 - ( 6-1393 )
چکیده

مقدمه و اهداف: سازمان جهانی بهداشت در سال‌های اخیر، توجه بیشتری به اهمیت ارتباط  سلامت افراد جامعه و شرایط اجتماعی دارد. تعیین کننده‌های اجتماعی سلامت- شرایطی که مردم در آن زندگی می کنند و  نظام سلامت در دسترس  آن‌ها- نابرابری در سلامت ایجاد کرده است .هدف پژوهش حاضر، تعیین عوامل اقتصادی- اجتماعی مؤثر بر میزان مرگ‌ومیر در کشورهای منتخب در دوره 88-1377 بود.

روش کار: کشورها براساس میزان شاخص توسعه انسانی به سه گروه تقسیم  و از هرگروه، 10 کشور به صورت تصادفی وارد مطالعه شدند. متغیر وابسته این پژوهش، میزان مرگ‌ومیر کل و متغیرهای توضیحی ضریب جینی، نرخ بی‌کاری، مخارج سلامت سرانه و حاصل ضرب درآمد سرانه در ضریب جینی بودند. برای تحلیل داده‌ها از روش گشتاور تعمیم یافته با نرم‌افزار Eviews نسخه 6 استفاده شد.

نتایج: مهمترین عوامل تأثیر گذار بر مرگ‌و‌میر کشورهای با شاخص توسعه انسانی خیلی بالا به ترتیب ضریب جینی (02/0)، مخارج سلامت سرانه (0001/0) و متغیر حاصل‌ضرب ضریب جینی در درآمد سرانه (6-10Í1/8-)  و در کشورهای با شاخص توسعه‌ی انسانی بالا، مهمترین عوامل تأثیرگذار بر مرگ‌ومیر به ترتیب میزان بی‌کاری (005/0)، مخارج سلامت سرانه (0002/0-) و متغیر ضریب جینی در درآمد سرانه (6-10Í22/3-) هستند. مخارج سلامت سرانه (0008/0-) و متغیر ضریب جینی در درآمد سرانه (6 -10 Í47/1) از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر مرگ‌ومیر در کشورهای با شاخص توسعه انسانی متوسط هستند.

نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می‌توان گفت کشورها بسته به سطح توسعه یافتگی آن‌ها عوامل اقتصادی- اجتماعی متعددی می‌تواند بر مرگ‌و‌میر و سطح سلامت جمعیت آن کشورها تأثیرگذار باشد.


سحرناز نجات،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده

مقدمه و اهداف: سلامت به عنوان معمول‌ترین پی‌آمد در پژوهش‌های سلامت مد نظر می‌باشد. ابزار زیادی برای ارزیابی عینی و ذهنی سلامت وجود دارد. یکی از شاخص‌های سنجش سلامت، «سلامت خودابراز» می‌باشد که تنها با یک سؤال به ارزیابی سلامت می‌پردازد؛ بنابراین استفاده از آن آسان و مقرون به صرفه است. در این مطالعه مروری، به چالش‌ها و سوگیری‌هایی که این شاخص در تفسیر نتایج ایجاد می‌نماید؛ توجه شده است.

روش کار: در این مطالعه مروری با واژگان کلیدی سلامت خودابراز در عنوان، بانک اطلاعاتی مدلاین و ایران مدکس در دسامبر 2013 میلادی جستجو گردید

1106 عنوان و چکیده به دست آمده مرور گردید که از این میان 106 مقاله در مرور ابتدایی مرتبط تشخیص داده شدند. همین طور منابع برخی از این مقالات در صورت مرتبط بودن (16 مقاله) نیز بررسی گردید.

نتایج: اگر چه سؤالات 5 یا 7 گزینه‌ای، مقایسه‌ای و غیر مقایسه‌ای برای خودارزیابی سلامت وجود دارد، شواهد بیانگر از هم‌پوشانی یافته‌های این سؤالات می‌باشند؛ به طوری که برتری هیچ‌یک بر دیگری نشان داده نشده است. از طرفی روایی این شاخص در گروه‌های اقتصادی- اجتماعی و نژادی مختلف متفاوت گزارش شده است؛ به طوری که می‌تواند باعث بیش یا کم برآورد نمودن تفاوت در گروه‌های مورد مطالعه گردد.

نتیجه‏گیری: سؤال سلامت خودابراز هم‌چنان در پژوهش‌ها و ارزیابی‌های سلامت و درمان پراستفاده و مفید باقی مانده است. نکته‌ی مهم این که لازم است در تفسیر و مقایسه‌ی نتایج این پژوهش‌ها به تفاوت در سطح تحصیلات، وضع اقتصادی و فرهنگی گروه‌های شرکت کننده توجه شود.


آرش رشیدیان، مسلم صوفی،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1394 )
چکیده

مقدمه و اهداف: محافظت از مردم در مقابل خطرهای مالی، از اهداف مهم سیاست‌گذاری در نظام سلامت است؛ به طوری که دولت‌ها بر خطر ناشی از هزینه‌های بالای سلامت به منظور حمایت مالی فقرا و جمعیت‌های آسیب‌پذیر متمرکز شده‌اند. نظام‌های سلامت باید مطمئن باشند که مردم خدمات سلامت را دریافت می‌کنند و از بار مالی ناشی از هزینه‌های سلامت محافظت می‌شوند. استاندارد قابل قبولی برای اندازه‌گیری درجه‌ی محافظت مالی وجود ندارد. در ادبیات موضوع، رویکردهای متنوعی وجود دارد که برای اندازه‌گیری درجه‌ی محافظت مالی به کار رفته اند. هدف از این مطالعه، ارایه روش‌شناسی ارزیابی محافظت مالی در برابر هزینه‌های سلامت با تأکید بر رویکرد هزینه‌های کمرشکن است؛ چرا که روش پیشنهادی سازمان جهانی بهداشت نیز می‌باشد و در بیش‌تر مطالعه‌ها از این روش استفاده شده است. در ابتدا به توصیف و تشریح روش‌شناسی اندازه‌گیری این هزینه‌ها پرداخته می‌شود، سپس متغیرهای مورد استفاده در برآورد این هزینه‌ها تفسیر شده و در ارتباط با آن‌ها بحث خواهد شد و در پایان به بحث و نتیجه‌گیری کلی در ارتباط با موضوع پرداخته خواهد شد. نتیجه این‌که سنجش خطر مالی امری پیچیده است به این دلیل که اهمیت هر خطر خاص، هم به شدت خطر و هم به وضع اقتصادی فرد مبتلا بستگی دارد. از طرف دیگر، خود خطر مالی نیز می‌تواند بر وضع سلامت تأثیر بگذارد. در واقع آسیبی که افراد از نبود محافظت در برابر خطرات مالی می‌بینند؛ بیش‌تر از این‌که زیان اقتصادی در پی داشته باشد، به کاهش وضع سلامت می‌انجامد.


کورش هلاکویی نائینی، مهین احمدی پیشکوهی، طیبه شفیعی زاده، حمید صالحی نیا، بهزاد پویا،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1394 )
چکیده

مقدمه و اهداف: ارزیابی جامعه ابزار کلیدی برای بهبود و ارتقای سلامت جامعه است. نقش آن شناسایی مهمترین عواملی است که بر روی سلامت مردم تاثیر می گذارد. هدف مطالعه‌ی حاضر، بررسی گزارش‌های ارزیابی‌های انجام شده در محدوده جمعیت های تحت پوشش مراکز بهداشتی درمانی روستایی و شهری در سطح کشور به منظور جمع‌بندی بهتراز مشکلات شناسایی شده، اولویت ها و برنامه‌های عملیاتی پیشنهاد شده برای حل مشکلات سلامتی می‌باشد.

روش کار: مجموعه مستندات مربوط به گزارشات ارزیابی جامعه که از سال 1378تا 1392منطبق برالگوی تدوین شده کارآموزی MPH دانشگاه علوم پزشکی تهران و فرایند ارزیابی جامعه کارولینای شمالی، با نظارت گروه اپیدمیولوژی و آمار زیستی دانشکده‌ی بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شده بودند،  مورد بررسی قرار گرفتند. تیم‌های ارزیابی جامعه شامل دانشجویان  MPH،  کارشناسی ارشد و دکترای تخصصی اپیدمیولوژی، داده ها و اطلاعات را با روش های مشاهده، مصاحبه، بحث گروهی متمرکز و بررسیهای میدانی جمع آوری کرده و با استفاده از«تکنیک گروه اسمی» و «روش هانلون» به اولویت‌بندی مشکلات پرداخته بودند.

نتایج: اعتیاد، وضع اقتصادی و مشکلات مرتبط با آب آشامیدنی به عنوان مهم‌ترین مشکلات مناطق مختلف کشور در طول سال‌های مطالعه تعیین شده‌اند.

نتیجه‌گیری: مروری بر ارزیابی‌های انجام شده دال بر توانمندی این فرآیند در آشکارسازی همه جنبه‌های مشکلات سلامتی جامعه است. بنابراین کاربرد آن در ارزیابی و اولویت‌بندی مشکلات سلامتی و تدوین برنامه‌های عملیاتی در سطح خرد و کلان می‌تواند مورد توجه قرار گیرد.



صفحه 1 از 4    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله اپیدمیولوژی ایران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb