7 نتیجه برای سلامت روان
زهرا سپهرمنش، افشین احمدوند، پروین یاوری، رضوان ساعی،
دوره 4، شماره 2 - ( 6-1387 )
چکیده
مقدمه واهداف: نوجوانی از مهمترین مراحل رشد و تکامل انسان است که ویژگیهای رشدی آن میتواند زمینه ساز بروز انواع اختلالات رفتاری، بزهکاری، سوء مصرف مواد و بیماریهای روانی باشد. با توجه به افزایش تعداد نوجوانان و جوانان در ساختار جمعیتی ایران، شناخت سریع و برنامهریزی مناسب برای کنترل این اختلالات حائز اهمیت است. بر این اساس در پژوهش حاضر، وضعیت سلامت روانی نوجوانان شهر کاشان در سال 1383 مورد برسی قرار گرفته است .
روشکار: در این پژوهش مقطعی، 400 نفر از دانش آموزان دبیرستانی شهر کاشان، به روش نمونهگیری طبقهای- تصادفی وارد مطالعه شدند. در این مطالعه ابزار سنجش شامل دو بخش بود. بخش اول شامل مشخصات جمعیت شناختی دانش آموز و بخش دوم پرسشنامه SCL-90-R بود. پرسشنامه مشخصات دموگرافیک شامل سن، جنس، سن پدر ومادر، سن بلوغ جنسی، معدل تحصیلی، سابقه مصرف مواد و اختلال روانی بود. دادههای پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS وآمار توصیفی و آمار آستنباطی (آزمون کروسکال والیس و T-test) مورد تجزیه وتحلیل آماری قرار گرفتند.
نتایج: بر اساس نتایج بدست آمده، 10 درصد از نوجوانان دبیرستانی، مشکوک به اختلال روانی شناخته شدند. شایعترین علائم روانی بر اساس ابعاد 9 گانه آزمون بترتیب: افکار پارانوئید، حساسیت بین فردی، افسردگی، اضطراب و پرخاشگری بود. میانگین ابعاد روانی در نوجوانان با سابقه تنبیه بدنی، وجود سابقه ترک تحصیل، سابقه اعتیاد و اختلال روانی در خانواده افزایش داشت که از لحاظ آماری این افزایش معنادار بود(05/0P<). در نوجوانان پسر با سابقه مصرف مواد، میانگین ابعاد روانی افسردگی و پرخاشگری بالاتر از سایر ابعاد بود. GSI کلی(کلیت ابعاد روانی) در پسران مصرف کننده مواد 9/1 و در نوجوانان دیگر 87/0 بدست آمد که این تفاوت معنیدار بود. (05/0p<). در این مطالعه تفاوت معنیداری بین جنسیت و سلامت روان(میانگین کلی ابعاد روانی) مشاهده نشد؛ ولی در بعد افسردگی، حساسیت بین فردی و اضطراب بین نوجوانان دختر و پسر اختلاف معنیدار مشاهده شد.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج پژوهش و میزان بالای موارد مشکوک به اختلال روانی در نوجوانان، توجه بیشتر مسولین جهت حل مشکلات بهداشت روانی دانش آموزان و فعالسازی مرکز مشاوره مدارس ضروری بنظر میرسد و انجام برنامهریزیهای جامع به منظور ارائه خدمات مشاوره روانپزشکی و اجرای برنامههای منظم و مستمر آموزش بهداشت روانی و گنجاندن مطالب درسی در زمینه بهداشت روانی میتواند در جهت ارتقاء سلامت روانی دانش آموزان مفید باشد.
آتوسا صادقی زریسفی، زهرا زین الدینی میمند، علی اکبر حقدوست،
دوره 14، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
مقدمه و اهداف: با توجه به فشار روانی سنگینی که افراد مبتلا به عفونت اچ آی وی در جامعه متحمل میشوند که البته دراینبین زنان آسیب-پذیرتر هستند، لازم است ابعاد فشارهای روانی و جنبههای حمایت روانی-اجتماعی از ایشان بهخوبی رصد شود. در این راستا، هدف پژوهش بررسی وضعیت سلامت روان، امید به زندگی و حمایت اجتماعی در زنان مبتلا به اچ آی وی مراجعهکننده به مرکز ارائه خدمت در شهر کرمان و ارائه الگوی مناسب حمایت اجتماعی به این قشر آسیبپذیر بوده است.
روش کار: این مطالعه از نوع تلفیقی و دارای اجزای کیفی و کمی بود. مطالعه کیفی به شیوه اکتشافی برای شناخت بهتر محیط پژوهش و قسمت کمی به شیوه مقطعی-تحلیلی بر روی زنان مبتلای مراجعهکننده به یکی از مراکز حمایتی شهر کرمان انجام شد. ابزار جمعآوری اطلاعات علاوه بر مصاحبه زمینهای، پرسشنامه سلامت عمومی گلدنبرگ (1979) پرسشنامه حمایت اجتماعی ساراسون (1998) و پرسشنامه امید به زندگی میلر (1988) بوده است.
یافتهها: نتایج نشان داد بعد از مراجعه، وضعیت ایشان به شکل قابلملاحظهای ارتقا یافته به شکلی که امید به زندگی 92 درصد، سلامت عمومی 80 درصد و حمایت اجتماعی 93 درصد بهبود پیداکرده بود. همچنین نتایج نشان داد بین نمره سلامت عمومی و امید به زندگی ارتباط قوی مثبت وجود داشت (r=0.61, P<0. 001)
نتیجهگیری: نتایج نشان داد احتمالاً مراکز ارائهدهنده خدمت ازایندست میتوانند نقش مؤثری در بهبود کیفیت زندگی و افزایش امید به زندگی و ارتقا سلامت خانمهای مبتلا به این عفونت در جامعه داشته باشند و به نیازهای اجتماعی ایشان تا حد زیادی پاسخ دهند.
احمد مهری، مهدی یاسری، دانیال رحیمی، سحرناز نجات،
دوره 16، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده
مقدمه و اهداف: اعتماد به نفس در دانشجویان یک ویژگی فردی است که دانشجو را قادر میسازد دیدگاه مثبت یا واقعگرایانه با خود یا شرایطی را که در آنها وجود دارد، داشته باشد. هدف از انجام این مطالعه اعتبارسنجی و رواییسنجی پرسشنامه اعتماد به نفس (Personal Evaluation Inventory) متناسب با دانشجویان دانشگاههای علوم پزشکی ایران است.
روش کار: این مطالعه بهصورت مقطعی در سال 98 روی 100 دانشجوی رشتههای علوم پزشکی در 4 دانشگاه علوم پزشکی کشور انجام شد. اعتبارسنجی این پرسشنامه شامل مراحل ترجمه، تعیین روایی محتوا، تعیین روایی صوری، تعیین پایایی در بعد تکرارپذیری و تعیین پایایی در بعد انسجام درونی بود.
یافتهها: میانگین سنی 100 شرکت کننده در این مطالعه 1/32 (انحراف معیار=5/5) سال بود. مقطع تحصیلی بیشتر شرکتکنندگان کارشناسی ارشد (47 درصد) و کمترین آنها (11 درصد) کارشناسی بود. یافتههای این مطالعه نشان داد توافق کلی در مناسببودن سؤالات 6/92 و برای شفافبودن 33/83 بود. درصد توافق جامعبودن کلی نسبت به سؤالات 100 درصد بهدست آمد. ضریب آلفای کرونباخ و همبستگی خوشهای ICC تمام حیطهها بالای 7/0 بود. ضریب همبستگی درون خوشهای هرکدام از سؤالات نیز 98/0-72/0 به دست آمد.
نتیجهگیری: براساس یافتههای این مطالعه، نسخه فارسی پرسشنامه PEI از اعتبار و پایایی لازم برای استفاده در جمعیت دانشجویان دانشگاههای علوم پزشکی ایران برخوردار است.
سید مرتضی حسینی شکوه، محمد عرب، سارا امامقلی پور، محمد مسگرپور امیری،
دوره 16، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده
مقدمه و اهداف: شناخت و تحلیل عوامل اقتصادی- اجتماعی اثرگذار بر سلامت روان میتواند از جنبه سیاستگذاری در حوزه سلامت روان برای ساکنان کلانشهرها مورد توجه قرار گیرد. هدف از این مطالعه، بررسی ارتباط عوامل اقتصادی- اجتماعی با سلامت روان خانوارهای ساکن کلانشهر تهران بود.
روش کار: این مطالعه یک پژوهش توصیفی- تحلیلی در قالب مطالعه مقطعی بود. در این مطالعه 650 خانوار با استفاده از روش نمونهگیری ترکیبی از مناطق 22 گانه شهر تهران مورد بررسی قرار گرفتند. سنجههای سلامت روان با استفاده از پرسشنامه استاندارد 36-SF و سنجههای اقتصادی- اجتماعی خانوار با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته جمعآوری شدند. روایی صوری پرسشنامه به روش کیفی و روایی محتوایی به روش کمی اندازهگیری شد. برای بررسی پایایی، از روش آزمون- بازآزمون استفاده شد. برای تحلیل دادهها از برآورد مدلهای رگرسیونی به روش حداقل مربعات معمولیOLS) ) و روش حداقل مربعات وزنیWLS) ) استفاده شد. محاسبهها با نرمافزار Stata نسخه 14 انجام شد.
یافتهها: از بین متغیرهای اقتصادی-اجتماعی مورد بررسی، چهار متغیر شامل سالهای تحصیل، رفتارهای بهداشتی (فعالیت فیزیکی منظم، عادتهای غذایی سالم)، عدم استعمال دخانیات، و سرمایه اجتماعی ارتباط مثبت و معنیداری با تمام سنجههای سلامت روان (نقش اجتماعی، عدم وجود اختلالهای هیجانی، سلامت روان و سرزندگی) داشتند (05/0> P). ارتباط عدم استفاده از دخانیات با همه سنجههای سلامت روان بیشتر از سایر متغیرهای اقتصادی-اجتماعی بود (05/0> P).
نتیجهگیری: باید در سیاستگذاریهای سلامت روان، بر توسعه سرمایه اجتماعی در کلانشهرها، ترویج رفتارهای بهداشتی شهروندان، و بهویژه استعمال دخانیات و اختلالهای رفتاری مرتبط با آن تمرکز ویژهای نمایند.
کورش هلاکویی نائینی، محمد علی منصورنیا، شادی نادریان، رضا بیرانوند، محمد بیدخوری، خدیجه ماجانی، شهرزاد نعمت اللهی،
دوره 17، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
مقدمه و اهداف: مشکلات سلامت روان در دوران بارداری از مهمترین علت های منجر به افزایش بار بیماریهابخصوص در گروه های ضعیف اقتصادی-اجتماعی در جامعه هستند. هدف از این مطالعه برآورد خطر وزن کم هنگام تولد در ارتباط با سلامت روان مادر شامل اختلالهای اضطراب، افسردگی و استرس بود.
روش کار: این مطالعه برروی دادههای 398 نفر عضو کوهورت بارداری بندرعباس (BAPC) طی سالهای 2017-2020 اجرا شد. افسردگی، اضطراب و استرس با استفاده از پرسشنامهی 21 سؤالی DASS درهنگام بارداری و وزن کم هنگام تولد براساس کارت واکسیناسیون نوزاد سنجیده شد. تأثیر اختلالهای روانی مادر بر وزن کم هنگام تولد با استفاده از رگرسیون دوجملهای و رگرسیون پوآسون تعمیم یافته در سطح معنیداری 05/0 برآورد شد.
یافتهها: در مقایسه با مادران بدون اختلالات سلامت روان، خطر بروز وزن کم هنگام تولد در مادران مبتلا به افسردگی شدید 03/8 برابر بیشتر (فاصله اطمینان 95 درصد: 62/11-55/5)، در مادران مبتلا به استرس متوسط 06/8 برابر بیشتر (فاصله اطمینان 95 درصد: 51/11-64/5)، و در مادران مبتلا به اضطراب شدید و بسیار شدید معادل 13/3 برابر (فاصله اطمینان 95 درصد: 31/8-18/1) و 43/8 برابر (فاصله اطمینان 95 درصد: 25/12-80/5) بود.
نتیجهگیری: بین هر سه اختلال افسردگی، اضطراب و استرس در ردههای متوسط، شدید و بسیار شدید با وزن کم هنگام تولد ارتباط آماری معنیداری وجود دارد. پیشنهاد میشود اقدامهایی مانند خدمات غربالگری بهداشت روان هنگام بارداری، و طراحی و اجرای برنامههای آموزشی و مشاورهای برای مادران باردار و خانواده آنها بالاخص همسران در راستای بهبود روابط زناشویی طی بارداری انجام شود.
سعید قوی، رفعت عصارزاده، سمیه درخشان، سیمین پورسامان، فرشته سهرابی وفا،
دوره 18، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
مقدمه و اهداف: در دسامبر سال 2019 نوع جدیدی از ویروس کرونا در شهر ووهان چین شناسایی شد. انتشار بسیار سریع کووید-19، پیدایش سویههای مختلف، نابرابری در واکسیناسیون جوامع و نیز درصد بالای مرگ و میر تمام کشورهای جهان را در معرض چالش عظیم بهداشتی قرار داده است. هدف از این مطالعه بررسی وضعیت سلامت روان در زنان شاغل در زمان همهگیری کووید-19 بوده است.
روش کار: مطالعه به روش مرور نظاممند با جستجوی کلیدواژههای Covid-19, Covid-19 Virus Infection, Covid-19 Pandemic, Coronavirus, Alphacoronavirus, Bat Coronavirus Mental health, Psychological, Working women, Working woman, Employee women در پایگاههای اطلاعاتی PubMed، Science Direct، Scopus و همچنین Google Scholarانجام شد. مقالات در بازه زمانی سالهای 2019 تا 2021 جمعآوری گردید. تعداد 11 مقاله براساس معیارهای ورود جهت استخراج دادهها ارزیابی و تحلیل شد.
یافتهها: مهمترین پیامدهای روانشناختی در مطالعات مورد بررسی شامل اضطراب (در 82 درصد از مقالات)، استرس (در 73 درصد از مقالات) و افسردگی (در 64 درصد از مقالات) بوده است. در زمان همه گیری کووید-19 اثرات روانشناختی منفی در زنان شاغل، از جمله زنان شاغل در بیمارستانها و زنان با مشاغل از راه دور افزایش یافته است.
نتیجه گیری: طیف گستردهای از عوامل ایجاد استرس کووید-19 برای زنان شامل نابرابریهای بهداشتی، جایگاه حرفهای پایینتر، نگرانیها درمورد سلامت شخصی، سلامت خانواده و جامعه، تهدیدات مالی، مراقبت از کودک و کاهش ارتباطات اجتماعی وجود دارد. بدین ترتیب اختلالات ناشی از استرس شامل اضطراب، افسردگی، اختلالات خواب و بیخوابی و فرسودگی شغلی در زنان شاغل شدیدتر از همتایان مرد آنها میباشد.
عسل آقاداودیان جلفائی، مریم جهانبخش، محمد ستاری، رویا کلیشادی،
دوره 19، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده
مقدمه و اهداف: پژوهش حاضر با هدف پیشبینی سلامت روان بر اساس سه عامل تغذیه، فعالیت فیزیکی و اوقات فراغت در دانشآموزان گروه سنی نوجوانان با بهره گیری از تکنیکهای داده کاوی انجام شده است.
روش کار: مطالعهی تحلیلی حاضر بر روی 14274 داده موجود در پایگاه داده کاسپین 5 انجام شد. مطابق با روش CRISP-DM داده کاوی در 6 مرحله با استفاده از تکنیکهای درخت تصمیم، k نزدیکترین همسایه، بیزین ساده و جنگل تصادفی در نرم افزار رپیدماینر صورت گرفت.
یافتهها: از میان 4 تکنیک داده کاوی مورد استفاده جهت پیشبینی سلامت روان نوجوانان بر اساس تغذیه، فعالیت فیزیکی و اوقات فراغت، تکنیک جنگل تصادفی بیشترین صحت (91/72) و تشخیص پذیری (82/73) و تکنیک k نزدیکترین همسایه بیشترین حساسیت (96/30) را داشت. علاوه بر این بر اساس تکنیک جنگل تصادفی، قانون با بالاترین میزان پشتیبان نشان داد نوجوانی که در مقطع تحصیلی دبیرستان است و هر روز هفته صبحانه، ناهار و شام میل میکند و به صورت هفتگی چای و قهوه میل میکند و در هفته 2 ساعت در مدرسه ورزش میکند همچنین در هفته اخیر 4 روز به مدت 30 دقیقه فعالیت بدنی داشته و با سرویس به مدرسه میرود با اطمینان 100 درصد از سلامت روان مطلوب برخوردار است.
نتیجهگیری: براساس تکنیک جنگل تصادفی که بهترین عملکرد را داشته، تغذیه بیشترین تأثیر را بر سلامت روان نوجوانان ایرانی دارد، لذا باید جهت تأمین و بسترسازی مناسب آموزش به والدین و نوجوانان در رابطه با تغذیه مناسب و افزایش آگاهی در زمینه سلامت روان نوجوانان اندیشیده شود.