جستجو در مقالات منتشر شده


4 نتیجه برای سندرم متابولیک

داود خلیلی، فرزاد حدائق، مریم توحیدی، اصغر قاسمی، فرهاد شیخ الاسلامی، فریدون عزیزی،
دوره 4، شماره 3 - ( 12-1387 )
چکیده

مقدمه و اهداف: نسبت تری‌گلیسرید به کلسترول لیپوپروتئین با چگالی بالا (TG/HDL-C) به عنوان شاخصی برای سندرم متابولیک شناخته شده است. با توجه به شیوع بالای سندرم متابولیک و HDL-C پایین در جمعیت ایرانی، این مطالعه به منظور تعیین نقش این شاخص در پیش بینی بروز بیماری‌های کرونری قلب (CHD) بطور مستقل از سایر عوامل خطر انجام گرفت.
روش‌کار: طی بهمن ماه سال 1378 تا مرداد 1380، تعداد 1824 مرد 40 سال و بالاتر، بدون هیچگونه سابقه‌ای از بیماری‌های قلبی ـ عروقی، وارد مطالعه شدند تا به منظور تعیین رخدادهای جدید CHD بصورت آینده‌نگر مورد بررسی قرار گیرند. اندازه‌گیری‌های پایه شامل سطح سرمی کلسترول تام (TC)، HDL-C، TG و عوامل خطر CHD شامل سن، فشار خون سیستولی و دیاستولی، نمایه توده بدنی، دیابت، مصرف دخانیات و سابقه خانوادگی بیماری‌های قلبی عروقی هستند.
نتـایــج: تا اسفند 1385 با میانه پیگیری 5/6 سال، تعداد 163 رخداد جدید CHD رخ داد. براساس الگوی خطرات متناسب کاکس(Cox)، پس از تعدیل براساس کلسترول تام و سایر عوامل خطر، مردان در بالاترین چارک TG/HDL-C نسبت به پایین‌ترین چارک، نسبت خطر (Hazard ratio) معنی‌داری برابر 85/1 (17/3-07/1، فاصله اطمینان95%) داشتند. نسبت خطر توام برای TC و TG/HDL-C (بالاترین چارک TC و TG/HDL-C نسبت به پایین‌ترین چارک آنها) پس از تعدیل برای سایر عوامل خطر برابر 13/6 (86/15-37/2، فاصله اطمینان95%) بود.
نتیجـه‌گیـری: ارزیابی همزمان نسبت TG/HDL-C و TC می‌تواند به عنوان شاخصی در پیش‌بینی خطر بروز CHD در مردان ایرانی در نظر گرفته شود.
نیما حسین زاده، یداله محرابی، مریم السادات دانشپور، حمید علوی مجد، فریدون عزیزی،
دوره 8، شماره 1 - ( 4-1391 )
چکیده

مقدمه و اهداف: بررسی چندین نشان‌گر نزدیک به هم، اطلاعات بیشتری را برای تعیین دقیق‌تر مکان بیماری با استفاده از آنالیز ارتباط ژنتیکی فراهم می‌آورد. این تحقیق ضمن معرفی روش‌های چند نشان‌گری FBAT-MM و FBAT-LC و به‌کار‌گیری آن‌ها، به مطالعۀ ارتباط ژنتیکی چند نشان‌گری برخی میکروستلایت‌های منتخب با میزان HDL-C برای شناخت نواحی ژنی موثر در سندرم متابولیک می‌پردازد.
 روش کار: تعداد 125 خانواده از بین شرکت‌کنندگان در مطالعۀ قند و لیپید تهران به‌گونه‌ای انتخاب شدند که حداقل یک نفر از اعضای آن‌ها مبتلا به سندرم متابولیک و حداقل دو نفر دچار کاهش HDL-C باشند. ارتباط ژنتیکی چندنشان‌گری HDL-C با برخی میکروستلایت‌های کروموزوم‌های 8، 11، 12 و 16، با به‌کار‌گیری روش‌های FBAT-MM و FBAT-LC بررسی گردید.
 نتایج: خانواده‌های مورد بررسی شامل 563 نفر (269 مرد و 294 زن) بودند. با به‌کارگیری روش FBAT-MM، تنها ارتباط ژنتیکی هم‌زمان سه میکروستلایت کروموزوم 11 با میزان HDL-C معنی‌دار شد(05/0 
محمد حسن پناهی، پروین یاوری، داود خلیلی، یداله محرابی، فرزاد حدائق، فریدون عزیزی،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1392 )
چکیده

مقدمه و اهداف: مطالعات مختلف نشان داده‌اند که بین بیماری مزمن کلیوی و سندرم متابولیک ارتباط وجود دارد. در این مطالعه به بررسی خطر بیماری مزمن کلیوی و سندرم متابولیک، هم‌چنین برهم‌کنش بیماری مزمن کلیوی و سندرم متابولیک در بروز بیماری عروق کرونر قلب پرداخته شد.
روش کار: در این مطالعه یک جمعیت 6568 نفری (4/43 درصد مرد) با میانگین سنی 4/48 سال در مردان و 7/46 سال در زنان و با میانه پیگیری 1/10 سال مورد بررسی قرار گرفتند. ابتدا شرکت کننده‌ها به 4 گروه تقسیم شدند. گروه اول: شامل افراد بدون بیماری مزمن کلیوی و بدون سندرم متابولیک، گروه دوم: افراد دارای بیماری مزمن کلیوی و بدون سندرم متابولیک، گروه 3: افراد دارای سندرم متابولیک و بدون بیماری مزمن کلیوی و گروه 4: افراد دارای هر دو عامل سندرم متابولیک و بیماری مزمن کلیوی بود. سپس با استفاده از مدل رگرسیونی چند متغیره کاکس نسبت مخاطره هر گروه نسبت به گروه اول و با تعدیل متغیرهای سن، تحصیلات، سیگار کشیدن، کلسترول تام، سابقه خانوادگی بیماری‌های قلبی- عروقی محاسبه شد.
نتایج: در مردان، بیماری مزمن کلیوی (بدون سندرم متابولیک) با نسبت مخاطره 74/1 (با فاصله اطمینان 95 درصد: 60/2-16/1) و سندرم متابولیک (بدون بیماری مزمن کلیوی) با نسبت مخاطره 34/2 (08/3-77/1) هر دو عامل خطر بیماری عروق کرونر قلب می‌باشند و در زنان نسبت مخاطره این بیماری‌ها به ترتیب 18/1 (19/2-64/0) و 59/2 (88/3-73/1) می‌باشد؛ در حالی‌که بیماری مزمن کلیوی و سندرم متابولیک در مردان یک برهم‌کنش منفی معنی‌دار در بروز بیماری عروق کرونر قلب داشت این برهم‌کنش در زنان معنی‌دار نبود (48/0= Pvalue).
نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان می‌دهد که بیماری مزمن کلیوی در مردانی که سندرم متابولیک ندارند به تنهایی یک عامل خطر در بروز بیماری عروق کرونر قلب می‌باشد.
محمد حسین پناهی، پروین یاوری، داود خلیلی، یداله محرابی، فرزاد حدائق، فریدون عزیزی،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1394 )
چکیده

مقدمه و اهداف: مطالعه‌های بیماری‌های مزمن نشان می‌دهند که ممکن است افراد چاق به طور متناقضی، بقای بهتری داشته باشند. هدف از این مطالعه، ارزیابی اثر بیماری مزمن کلیوی و سندرم متابولیک در رخداد بیماری عروق کرونر قلب می‌باشد.

روش کار: به منظور بررسی رخداد بیماری عروق کرونر قلب 6507 نفر شرکت کننده (میانگین سنی 4/47 سال، 4/43 درصد مرد) به مدت 10 سال پیگیری شدند. شرکت‌کننده‌ها بر اساس وجود یا عدم وجود بیماری مزمن کلیوی و سندرم متابولیک به 4 گروه تقسیم شدند. سپس با استفاده از مدل رگرسیونی چند متغیره کاکس نسبت مخاطره گروه‌ها نسبت به گروه بدون بیماری مزمن کلیوی و سندرم متابولیک در 1/27>BMI و 1/27&leBMI محاسبه شد.

نتایج:  نسبت مخاطره در مردان و زنان BMI پائین با بیماری مزمن کلیوی و بدون سندرم متابولیک به ترتیب 06/2 (فاصله اطمینان 95 درصد: 31/3-28/1) و 56/2 (فاصله اطمینان 95 درصد: 31/6-04/1) بود. این مقدار در بیماران BMI بالا از نظر آماری معنی‌دار نبود. هم‌چنین در مردان و زنان BMI پائین مبتلا به سندرم متابولیک بدون بیماری مزمن کلیوی، نسبت مخاطره به ترتیب 52/2 (فاصله اطمینان 95 درصد: 73/3-71/1) و 68/4 (فاصله اطمینان 95 درصد: 95/9-20/2) بود. در بیماران BMIبالا این مقادیر 70/1 (فاصله اطمینان 95 درصد: 78/2-05/1) و 90/1 (فاصله اطمینان 95 درصد: 13/3-16/1) بود.

نتیجه‏گیری: این نتایج نشان می‌دهد که خطر بروز بیماری عروق کرونر قلب در افراد BMI پائین مبتلا به سندرم متابولیک و بدون بیماری مزمن کلیوی تقریباً دو برابر بیماران BMI بالا می‌باشد.



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله اپیدمیولوژی ایران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb