33 نتیجه برای شیوع
زهرا محتشم امیری، سمیه رضازاده صادقی، فروزان خطیبی بانه،
دوره 1، شماره 3 - ( 12-1384 )
چکیده
مقدمه و اهداف: اکستازی از مشتقات متآمفتامین و ازمواد مخدر صناعی دارای روندمصرف رو به تزاید در جهان بهخصوص در جوانان است. کشور ایران به دلیل قرار گیری بر سر راه شرق به غرب از نظر مطالعه مصرف اکستازی و عوامل مؤثر بر آن بسیار با اهمیت است. هدف این مطالعه بررسی شیوع مصرف اکستازی ورفتارهای پرخطر در دانش آموزان دبیرستانی شهر لاهیجان بوده است.
روش کار: در طی یک مطالعهی مقطعی، 2345 دانشآموز سطح شهر لاهیجان بر اساس نمونهگیری چند مرحلهای لایهبندی شدهی تصادفی
(Multi stages Stratified Random Sampling) توسط پرسشنامه خود ایفاء و بدون نام در طی سال 1384 مورد بررسی قرار گرفتند. پرسشنامه با باز بینی مطالعه'Monitoring the Future' study in the United States یا ESPAD (The European School Survey Project on Alcohol and Other Drugs) ساخته شد که از دو قسمت شامل اطلاعات زمینهای و الگوی مصرف اکستازی وسایر مواد در حال حاضر تشکیل شده بود. دادهها پس از جمعآوری با استفاده از نرمافزار SPSS نگارش 5/11 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای تحلیل دادهها از آزمون Logistic Regression test، 2X استفاده شد.
نتایج: در این مطالعه 2345 پرسشنامه در بین دانشآموزان توزیع شد که از این میان 2328 نفر (3/99%) به پرسشنامه پاسخ دادند. از این تعداد 1327 نفر (8/57%) مرد و 970 نفر (2/42%) زن بودهاند. از کل دانشآموزان تحت مطالعه 55 نفر (4/2%) مصرف اکستازی داشتهاند که از این افراد 31 نفر (3/56%) در یکماه گذشته و 24 نفر (7/43%) در یکسال گذشته مصرف کردهاند. از نظر دفعات مصرف مواد 22 نفر (40%) فقط یکبار مصرف کردهاند و بقیه بیش از یکبار مصرف داشتهاند. در این مطالعه 92 نفر(2/ 4 درصد) مصرف سایر مواد مخدر نیز داشتند. با آزمون X2 مصرف اکستازی با مصرف سیگار، مصرف سایر مواد مخدر، ساختار خانوادگی، سابقهی مردودی در سالهای گذشته، شرکت در مهمانیهای دوستانه وجنس ارتباط داشت (05/0p<) اما ارتباطی بین نوع دبیرستان از نظر دولتی وخصوصی، سطح سواد والدین و سن دیده نشد. پس از انجام Logistic Regression عوامل مؤثر در مصرف اکستازی شرکت در مهمانیهای دوستانه (025/0 =P)، مصرف سایر مواد مخدر (0001/0 p<) و مصرف سیگار (001/0 p<)نشان داده شد.
نتیجهگیری: مطالعهی حاضر نشان می دهد که مصرف اکستازی یک مشکل جدی بهداشتی در دانش آموزان به شمار میرود و علاوه برتوجه به علل افزایش مصرف این ماده, لزوم انجام هرچه سریعتر برنامههای آموزشی در مدارس آشکار میشود.
عارف امیرخانی، مسعود حکیم نژاد، نور امیر مظفری، مهدی آسمار،
دوره 2، شماره 1 - ( 1-1385 )
چکیده
مقدمه و اهداف: تیفوئید از بیماریهای بومی قدیمی کشور ماست. علیرغم تلاشهایی که برای کاهش بیماری در کشور صورت گرفته، همچنان شیوع آن در مناطق مختلف آب و هوایی مطرح است. به دلیل افزایش گزارش موارد بیماری در شهرستان رشت، به منظور دستیابی به الگوی اپیدمیولوژیک بیماری در استان گیلان مطالعهای توصیفی در این ناحیه انجام گرفت.
روش کار: این بررسی به مدت یک سال (82-1381) با تعداد 2031 نفر از مراجعان مشکوک به بیماری و ارجاع شده توسط پزشکان به آزمایشگاههای تشخیص پزشکی رشت انجام پذیرفت. شاخص موارد مثبت عیار1:80 و بیشتر در دو آزمایش ویدال به فاصلهی یک هفته و یا مثبت بودن در آزمایشهای باکتری شناسی تعیین گشت. دادههای پرسشنامههای تکمیلی پس از انجام آزمایشهای سرولوژیک و کشف خون به کمک نرم افزار EPI-INFO آنالیز آماری شدند.
نتایج: میزان شیوع سرولوژیک بیماری درشهرستان رشت در بین موارد مشکوک ارجاع شده به آزمایشگاهها 49/3 % بود که 25% موارد مثبت سرمی درکشف مثبت بودند. میانگین هندسی عیارهای مثبت (GMRT) ، 1:180 حاصل شد. توزیع آلودگی بر حسب گروههای سنی و جنسی یکسان اما بر حسب سواد، شغل (بیشترین موارد آلودگی در زنان خانه دار با 75/58 %)، محل سکونت، آب مصرفی و نشانهی تب (5/77 %) اختلاف معنی داری را با 05/0P< نشان داد.
نتیجهگیری: میزان شیوع تیفوئید از نظر ویژگیهای اکولوژیک مناسب موجود در منطقه برای رشد، تکثیر و انتشار باکتری احتمال همهگیری بیماری را مطرح میکند که نیاز به مطالعات وسیعتری در سطح استان دارد.
نفیسه عبدالهی، عباسعلی کشتکار، شهریار سمنانی، غلامرضا روشندل، سیما بشارت، حمیدرضا جوشقانی، عبدالوهاب مرادی، خدابردی کلوی، صبا بشارت، علی جباری، محمدجواد کبیر، سیداحمد حسینی، سیدمهدی صداقت، احمد دانش، دانیال روشندل،
دوره 2، شماره 3 - ( 1-1385 )
چکیده
مقدمه و اهداف: هر چند که مطالعات متعددی در رابطه با عفونت هپاتیت B انجام شده است ولی همچنان جنبههایی از اپیدمیولوژی بیماری ناشناخته باقی مانده است. مطالعات مبتنی بر جمعیت کمی در این خصوص در ایران انجام شده است لذا مطالعه فوق به منظور بررسی شیوع سرولوژیک هپاتیت B در استان گلستان انجام شده است.
روش کار: جمعیت مورد مطالعه کلیه افراد 65-25 ساله ساکن در مناطق شهری و روستائی استان گلستان بودند که بر اساس نمونه گیری خوشهای تعداد 1850 نفر از آنان انتخاب و با مراجعه به درب منازل، از آنان جهت تکمیل پرسش نامه و انجام آزمایشات دعوت به عمل آمد. نمونه خون گرفته شده از نظر نشانگرهای سرمی ویروس هپاتیت B (HBsAg، (HBcAb به وسیله روش الیزا بررسی و نتایج در
گروههای مختلف سنی و جنسی مقایسه شد. برای آنالیز دادهها از نرم افزارهای آماری SPSS و Stata استفاده شد.
نتایج: هزار و هشتصد و پنجاه نفر از افراد، تحت غربال گری مارکرهای هپاتیتB قرار گرفتند. شیوع استاندارد شده سنی و جنسی
(Age & Sex Standardized Prevalence) برای موارد HBsAg مثبت، 7/9% (7/11-6/7 =CI95%) بود. شیوع استاندارد شده سنی برای موارد HBsAg مثبت در مردان (8/10%) بیشتر از زنان (6/8%) بود (7/1-9/0=CI95% ،28/1=OR). شیوع موارد HBsAg مثبت در افراد مجرد به طور معنی داری بالاتر از افراد متأهل بود (5/3-29/1=CI95% ،13/2=OR). شیوع موارد مثبت HBsAg در افراد ساکن شهر بالاتر از روستاییها بود (3/2-9/0=CI95% ،46/1=OR). شیوع استاندارد شده سنی و جنسی برای موارد HBcAb مثبت دراین مطالعه، 1/36% بود. این یافته در زنان بیشتر از مردان (8/1-19/1=CI95% ،46/1=OR) و در افراد متأهل بیشتر از افراد مجرد بود (45/2-02/1=CI95% ،58/1=OR). همچنین شیوع موارد HBcAb مثبت در مناطق شهری بالاتر از مناطق روستائی بود (6/1-09/1=CI95% ،34/1=OR).
نتیجهگیری: بر اساس این مطالعه شیوع موارد مثبت HBsAg در استان گلستان بالاتر از سطح گزارش شده توسط سازمان جهانی بهداشت برای ایران بوده است. این میزان حتی از مقادیر مطالعات قبلی انجام شده در ایران نیز بالاتر است. این مسئله به خصوص برای
سیاستگذاران امر سلامت در استان گلستان حائز اهمیت بوده و برنامهریزیهای اساسی برای پیشگیری از آن را میطلبد.
جلال پورالعجل، رضا مجدزاده،
دوره 4، شماره 3 - ( 12-1387 )
چکیده
مقدمه و اهداف: هپاتیت عفونت مزمن هپاتیت B یکی از عمدهترین مشکلات بهداشتی در جهان است. ایران از نظر آندمیسیته عفونت مزمن هپاتیت B جزء کشورهای مزواندمیک (2% تا 7%) محسوب میشود. هدف این مطالعه بررسی میزان شیوع عفونت مزمن هپاتیت B در ایران است.
روشکار: بانکهای اطلاعاتی Medline، Embase، Science Citation Index Expanded، Ovid، Google Scholar، IranMedex، SID، MagIran و SJIBTO تا اردیبهشت سال 1387 جستجو شدند.کلیه مطالعات مقطعی مرتبط با شیوع عفونت مزمن هپاتیت B در ایران، بدون اعمال هر گونه محدودیت پذیرفته شدند. مثبت بودن سرم از نظر HBsAg بعنوان پیامد اصلی در نظر گرفته شد. میزان شیوع عفونت مزمن هپاتیت B به عنوان شاخص قابل اندازهگیری با حدود اطمینان 95% محاسبه گردید.
نتایج: در این بررسی 34 مطالعه پذیرفته شدند. شیوع کلی عفونت مزمن هپاتیت B در ایران حدوداً 7/1%؛ در اهداء کنندگان خون 8/0% (9/0% - 6/0% CI: 95%) و در معتادان تزریقی 2/3% (1/4% - 3/2% CI: 95%) بود. شیوع عفونت در بیماران بتاتالاسمی از صفر تا 5/1% متغیر بود. شیوع عفونت در افراد مسن و میانسال بیش از نوجوانان و کودکان و در جنس مذکر 25% بیش از جنس مؤنث بود.
نتیجهگیری: از زمان واکسیناسیون سراسری هپاتیت B در سال 1372، شیوع عفونت مزمن هپاتیت B در کودکان و نوجوانان، که بخش عمدهای از جمعیت عمومی را تشکیل میدهند، کاهش یافته و به نظر میرسد که کاهش شیوع عفونت در این گروه سنی باعث کاهش میزان شیوع کلی عفونت در جامعه شده باشد. به این ترتیب میتوان کشور ایران جزء مناطق هیپواندمیک تلقی نمود.
فاطمه رخشانی، محمدتقی حیدری، سمیه براتی بنی،
دوره 4، شماره 3 - ( 12-1387 )
چکیده
مقدمه و اهداف: آسیبهای ناشی از وسایل نوک تیز، یک خطر مهم شغلی برای کارکنان بهداشتی و درمانی محسوب میشود. لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان شیوع و علل آسیبهای ناشی از نیش سوزن اقدامات پس از آن در پرسنل مراکز درمانی دانشگاه علوم پزشکی زاهدان صورت گرفت.
روشکار: در این مطالعه مقطعی، 231 نفر از کارکنان درمانی شاغل در بیمارستانهای آموزسی شهر زاهدان در سال1386 به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای بررسی شدند. دادهها از طریق پرسشنامه جمعآوری و با استفاده از نرم افزارSPSS 13 تجزیه و تحلیل گردیدند.
نتایج: 1/77% از افراد مورد بررسی زن، 4/56% از آنان کارشناس و 7/50% پرستار بودند. میانگین سنی 1/8±34 سال بود. شیوع نیش سوزن در بین کارکنان مراکز درمانی در طول دوره کاری 9/64% بود و از این گروه 2/57% بیش از دو بار آسیب دیده بودند. سرسوزن با 4/55%، بیشترین میزان آسیب را تشکیل میداد، و بیشترین موقعیتی که افراد دچار آسیب شده بودند هنگام خونگیری و تزریق با فراوانی 6/54% بود. آنالیز رگرسیون چند متغیره نشان داد که آسیب ناشی از وسایل نوک تیز در افراد با سواد دانشگاهی در مقایسه با دیپلم و پایینتر 60% کمتر بود و به ازای هر سال افزایش سابقه کار، خطر آسیب 5% افزایش مییافت.
نتیجهگیری: یافتههای این مطالعه ضرورت اقدامات آموزشی و پیشگیریکننده در مراکز درمانی به ویژه گروههای با خطر بالا را نشان میدهد.
سمراد محرابی، علیرضا دلاوری، قباد مرادی، ابراهیم قادری،
دوره 4، شماره 3 - ( 12-1387 )
چکیده
مقدمه و اهداف: شیوع آسم در مناطق مختلف دنیا متفاوت بوده است. این مطالعه به بررسی شیوع آسم برونشیال در جامعه 64-15 سال استان کردستان در سال 1386 میپردازد.
روشکار: این مطالعه از نوع توصیفی تحلیلی و مقطعی بود. در این مطالعه که همزمان با طرح بررسی عوامل خطر بیماریهای غیرواگیر انجام شد، اطلاعات با استفاده از پرسشنامه مرکز مدیریت بیماریهای آمریکا و با مصاحبه جمعآوری گردید. سپس با استفاده از نرم افزار SPSS13 و آزمون آماری کای دو و تست T تجزیه و تحلیل انجام شد.
نتایج: در این مطالعه 1000 نفر شرکت داشتند. این مطالعه شامل 500 نفر (50%) مرد و 500 نفر (50%) زن بود. شیوع سابقه ابتلا به آسم 3/2% بود. در این مطالعه رابطه معنیداری بین ابتلا به آسم و محل سکونت، مصرف سیگار و شاخص توده بدنی مشاهده نشد. بیماری آسم در 6 نفر (8/1%) از مردان و 17 نفر (5%) از زنان مشاهده گردید ( 02/0= P). بین سن و آسم نیز رابطه معنیداری مشاهده شد(001/0>P).
نتیجهگیری: در این مطالعه شیوع آسم مشابه مطالعات داخل کشور و نسبت به مطالعات کشورهای دیگر کمتر بود که لازم است مطالعات تکمیلی در این خصوص انجام شود. بنظر میرسد، با بررسی بیشتر، از این پرسشنامه بتوان برای تخمین شیوع آسم در یک منطقه استفاده کرد.
افشین احمدوند، زهرا سپهرمنش، فاطمه قریشی، فاطمه عصاریان، غلامعباس موسوی، رضوان ساعی، فرناز اعتصام،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1389 )
چکیده
مقدمه وا هداف: سلامت روان یکی از مهمترین موضوعات سلامت عمومی است و سهم عمدهای در کاهش بار کلی اختلالات دارد. مطالعه حاضر به منظور ارزیابی شیوع نقطهای اختلالات روانی در افراد 18 ساله و بالاتر شهر کاشان انجام گرفته است.
]
روش کار: این مطالعه توصیفی مقطعی با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای تصادفی انجام شد. از پرسشنامه سلامت عمومی
GHQ-28)) و مصاحبه بالینی جهت ارزیابی استفاده شد ودادهها با استفاده از آزمون آماری X2 ،OR تحلیل شدند.
نتایج: شیوع اختلالات روانی در کاشان 29 درصد بدست آمد که در زنان 5/35 % و در مردان 2/21 % بود. اختلالات خلقی (3/9%) و اضطرابی (7/4%) به ترتیب از شایعترین اختلالات بودند. از 505 نفر فرد مبتلا به اختلال روانی، (1/32%) اختلالات خلقی، (6/25%) اختلالات اضطرابی، (2/4%) اختلالات سایکوتیک، (4/3%)اختلالات عصب شناختی، (4/3%) اختلالات تجزیهای، ( 7/23%)دارای سایر اختلالات روانی بودند و8/7 % آنها بیش از یک اختلال داشتند. بیشترین شیوع اختلال روانی در افراد 56 تا 65 سال 8/35 % و افراد همسر فوت شده با 8/35 % و افراد بی سواد با 8/42 % و افراد بیکار 8/38 % بود. رابطه بین جنس، سطح تحصیلات، شغل، وضعیت تاهل و غیره با اختلال روانی معنادار بدست آمد.
نتیجهگیری: این تحقیق نشان میدهد که اختلالات روانپزشکی در کاشان از میزان قابل توجهی برخوردار است بنابراین برنامههای پیشگیری و درمان اختلالات روانی در این شهرمخصوصاً در گروههای پرخطر از اولویتهای مهم به شمار میآید.
علی غلامی، شاکر سالاری، طاهره علی نیا، رحیم نژاد رحیم،
دوره 6، شماره 3 - ( 9-1389 )
چکیده
مقدمه و اهداف: آسیبهایی که به وسیله سرسوزنها و اشیاء تیز و برنده ایجاد میشوند از جمله خطرات شغلی مهم برای کارکنان بهداشتی- درمانی به شمار میرود. این مطالعه با هدف بررسی میزان شیوع و عوامل مرتبط با آسیبهای ناشی از سرسوزن واشیای تیز و برنده در کارکنان مراکزاموزشی درمانی شهر ارومیه انجام شده است.
روش کار: این مطالعه به صورت مقطعی و بر روی 400 نفر از کارکنان مراکز اموزشی درمانی ارومیه انجام شده است، نمونهها به صورت تصادفی ساده از بین کارکنان انتخاب شدهاند. برای تجزیه و تحلیل دادههای جمعآوری شده، از روشهای آماری توصیفی و تحلیلی استفاده گردید. جهت انجام تجزیه تحلیل دادهها از نرم افزار SPSS16 استفاده شد.
نتایج: میزان شیوع آسیب در نمونه مورد مطالعه 8/26%، در زنان 28/28% و در مردان 16/24% بود. از نظر نوع وسیله، سرسوزن و سوزن انژیوکت به ترتیب با 3/47% و 9/19% بیشترین میزان آسیب را ایجاد کرده بودند. میانگین سنی افراد اسیب دیده نسبت به دیگر افراد کمتر است که این اختلاف از نظر آماری معنیدار بود (022/0= p).
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان میدهد که میزان شیوع آسیبهای ناشی از سرسوزن و اشیاء تیز و برنده در مراکز اموزشی درمانی ارومیه در سطح نسبتاً بالایی قرار دارد.
ابراهیم عبداله پور، مریم نوروزیان، سحرناز نجات، سید رضا مجدزاده،
دوره 7، شماره 2 - ( 6-1390 )
چکیده
<
مقدمه و اهداف: علائم روانـی ضمن تحمیل بار بزرگی به بیـماران مبتلا به دمانس میتوانند فشار وارد بر مراقبین این بیماران را افزایش دهنـد. اهمیت پیامدهای ناشی از این علائم در کنار شناسائی اختلالاتی که بیشترین شیوع را در بیماران مبتلا به دمانس دارند بر لزوم ارزیابی وکمی سازی آنها در راستای برآورد اهداف پژوهشی تأکیـد دارد.
روش کار: در مطـالعه حاضر که بصورت مقطعی انجـام پذیرفت 84 نفـر از بیماران مراجعه کننده به انجمن آلزایمر ایران به همراه مراقبینشان وارد مطالعه شدند. ابزارهای گردآوری اطلاعات پرسشنامههایIranian Version of Caregiver Burden و Neuropsychiatric Inventory (NPI) بودند که بصورت مصاحبه حضوری تکمیل گردیدند. از رگرسیون خطی چنـدگانه نیز به منظـور تعین عوامـل مـؤثر بر فشـار وارد بر مراقبـین استفاده شـد.
نتایج: در 85 درصد از بیماران شرکت کننده در مطالعه حاضر حداقل یکی ازعلائم روانی وجود داشت. در میان این علائم بیشترین و کمترین شیـوع به «هـذیان»و «سـرخوشی»به ترتیب با 3/39 و 4/2 درصـد اختصاص داشت. در مدل رگرسیون خطی نیز علائم روانی «بی تفاوتی»و«تحریک پذیری» با افزایش فشارناشی از مراقبت در ارتباط بودند.
نتیجهگیری: شیوع بالای علائم روانی در بیماران مبتلا به دمانس در کنار تأثیرگذاری اختلالهای بی تفاوتی و تحریک پذیری در افزایش فشار وارد بر مراقبین این بیماران و تحمیل فشار متوسط و بالاتر (58 -116) به حدود 40 درصد از مراقبین ضرورت نیاز به توجه بیشتر به این قشر خاص از جامعه را از سوی سیاست گذاران موضوع سلامت نمایان میسازد.
ناهید خداکرمی، سید جلیل حسینی، پروین یاوری، فرح فرزانه، کورش اعتماد، ساغر صالح پور، مریم سوهانکی، ناتالی بروت، پیتر ج ف اشنایدر، گری کلیفورد، سیلویا فرانچسکی،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1390 )
چکیده
مقدمه و اهداف: شیوع ابتلا به انواع عفونت پاپیلومای ویروس انسانی (HPV) و نقش آنها در بروز سرطان سرویکس در مقالات متعدد به خوبی بیان شده است ولی بنظر میرسد در کشورهای در حال توسعه و خاورمیانه از جمله ایران مطالعهای در این زمینه انجام نشده است. بهمین دلیل مطالعه حاضر با هدف تعیین شیوع ابتلا به انواع پاپیلومای ویروسی انسانی دستگاه تناسلی در ایران طراحی و به اجرا درآمد.
روش کار: این مطالعه پژوهشی مبتنی بر جمعیت بود که شیوعHPV و عوامل مرتبط بر آن بر روی 825 خانم ساکن در محدوده چیذر تهران بر اساس پروتکل استاندارد IARC که در 18 کشور دیگر به اجرا در آمده بود طراحی و به اجرا درآمد. جهت تشخیصHPV و تعیین گونههای آن از آزمون GP5+/6+ PCR-based assay استفاده شد.
نتایج: شیوعTPV در نمونههای بدست آمده8/7 درصد بود که 1/ 5 درصد آنها از نوع پرخطر بود. شیوع پاپ اسمیر غیرطبیعی (نئوپلازی سرویکس)1/4 درصد بود که3/35 درصد آنها از نظر ابتلا بهHPV هم مثبت بودند. شایعترین نوعHPV از نمونههای به دست آمده تیپ 16 بود که در زنان با پاپ اسمیر غیر طبیعی و طبیعی به ترتیب8/ 8 درصدو 8/1درصد بود.
نتیجهگیری: گرچه میزان شیوعHPV در جمعیت مورد مطالعه این پژوهش کمتر از بسیاری از کشورهای جهان است ولی پیشنهاد میشود تا با اجرای مطالعات اپیدمیولوژیک در سطح کشور شیوع واقعی آن استخراج و برنامهریزی جهت پیشگیری و کنترل این بیماری خطرناک صورت پذیرد.
حمید رضا صفابخش، فرحناز طهرانیان، بهناز طهرانیان، حسین حاتمی، غریب کرمی، مجید شهابی،
دوره 9، شماره 1 - ( 2-1392 )
چکیده
مقدمه و اهداف : عفونت با ویروس سایتومگال در جوامع مختلف شیوعی بالا دارد و اگرچه در افراد دارای ایمنی طبیعی، معمولاً بدون علامت است، میتواند در بیماران با نقص ایمنی به عوارض خطیر و جدی منجر شود. یکی از راههای انتقال این ویروس ازطریق ترانسفوزیون خون و فراوردههای خونی است. از اینرو در این مطالعه، شیوع آلودگی با ویروس سایتومگال در اهداکنندگان خون مشهد بررسی شد.
روش کار: در این مطالعه توصیفی- مقطعی، تعداد 1008 نمونه از خون اهداکنندگان مرکز انتقال خون مشهد جمعآوری گردید و شیوع آنتیبادیهای اختصاصی IgG و IgM ضد این ویروس در نمونههای گرفتهشده به روش الیزا بررسی شد. نتایج با استفاده از نرمافزار SPSS تجزیه و تحلیل شد.
نتایج: از 1008 نمونه سرم اهداکنندگان مورد مطالعه، 1000نمونه (2/99%) برای IgG مثبت بود. در 16 نمونه (6/1%)IgM سروپوزیتیوگزارش شد. تعداد 8 نمونه (8/0 درصد) از سرم اهداکنندگان مورد مطالعه، بدون هرگونه آنتیبادی اختصاصی IgM یا IgG علیه ویروس سیتومگال گزارش گردید.
نتیجهگیری: با توجه به شیوع بالای آلودگی به CMV، غربالگری این ویروس در خونهای اهدایی، برای شناسایی اهداکنندگان سرونگاتیو و استفاده از فراوردههای خونی تهیه شده ازخون این افراد، برای بیماران در معرض خطر و یا استفاده از فیلترهای لکوسیتی، بهمنظورکاهش احتمال انتقال آلودگی به بیماران در معرض خطر توصیه میشود.
حمید اراضی، اکبر صالحی،
دوره 9، شماره 3 - ( 11-1392 )
چکیده
مقدمه و اهداف: مصرف استروئیدهای آنابولیک- آندروژنیک در ورزشکاران و جوانان غیر ورزشکار افزایش یافته است. هدف این پژوهش بررسی میزان مصرف، نگرش و آگاهی درباره عوارض این داروها بین بدنسازان مرد شهر قزوین بود.
روش کار: این تحقیق از نوع توصیفی است و جامعه آماری، به روش خوشهای تصادفی از ورزشکاران بدنساز تمام باشگاههای سطح شهر قزوین انتخاب شدند. ابزار اندازهگیری پرسشنامه (آلفا کرونباخ 84%) بود. دادهها با نرم افزارSpss نسخه 16 و با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (T مستقل و ANOVA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
نتایج: 1/40% (91نفر) از بدنسازان حداقل یک بار از استروئیدهای آنابولیک استفاده کرده بودند. دلایل اصلی مصرف این داروها، بهترتیب قدرت، توده عضلانی، سرعت و استقامت بود و 73/7% دلیل مصرف آن را نمیدانستند. همچنین، 6/32% معتقد بودند که استروئیدهای آنابولیک بدون تمرین و تغذیه مناسب، قدرت و اندازه عضله را افزایش میدهد. میزان آگاهی و نگرش بدنسازانی که از این داروها استفاده کرده بودند، بهطور معنیدار بالاتر از مصرف نکردهها بود (001/0P=). بدنسازانی که سابقه قهرمانی داشتند، نسبت به بدنسازان بدون سابقه قهرمانی، از عوارض داروها بیشتر آگاه بودند. با وجود این، میزان آگاهی (1/10) نیز پایین بود.
نتیجهگیری: یافتههای تحقیق، میزان مصرف بالای داروهای استروئیدی را نشان میدهد. همچنین، میزان آگاهی مصرفکنندگان این داروها پایین بود. آگاهی پایین همراه با باورهای غلط، در دسترسبودن و آسانی تهیه این داروها، میتواند باعث افزایش مصرف این داروها در ورزشکاران و جمعیتهای مختلف شود که این امر، لزوم توجه بیشتر مسئولان و طراحی برنامههای پیشگیری را آشکار میسازد.
مجحمد رضا افلاطونیان، ایرج شریفی، ابوالحسن ندیم، بهناز افلاطونیان،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1392 )
چکیده
مقدمه و اهداف: شهرستان بم از کانونهای قدیمی لیشمانیوز پوستی میباشد که این مطالعه با هدف مقایسه میزان شیوع دورهای در جمعیت و واحدهای مسکونی در دو دوره 71-69 و 91-89 در شهر بم انجام گرفت.
روش کار: این مطالعه مقایسهای– تحلیلی است، که با مراجعه به منازل و بازدید بهداشت محیط و با پرسش و تعیین سابقه ابتلا، دادهها در پرسشنامههای مربوط ثبت گردید. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS با آزمونهای T و کای دو با P<0/05 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج: میزان شیوع در جمعیت تحت بررسی به ترتیب در دورههای زمانی 71-69 و 91-89 معادل 3/10 و 1/2 درصد و در واحدهای مسکونی 6/33 و 5/5 درصد در دوره سه سال آخر در هر مقطع زمانی بوده است. این اختلاف از نظر آماری به شدت معنیدار بود (P<0/0001). بهداشت محیط منازل از نظر چرخه بیماری در دوره 71-69 به طور معنیداری پایینتر از دوره 91-89 بود.(P<0/0001)، بهطوریکه از سقف نمره20 میانگین نمره بهداشت محیط در سال 71 معادل 5/11 و در سال 91 معادل 6/16 بود.
نتیجهگیری: مقایسه نتایج این مطالعه نشان داد که لیشمانیوز پوستی نوع شهری به شدت تابع تغییرات محیطی است و احتمالاً برای پیشگیری بیماری، بهسازی محیط و تمیز نگهداشتن حیاط و محوطه اطراف منازل روشی مؤثر میباشد. جلب مشارکت مردم و مسؤولان در امر بهسازی اماکن مسکونی و عمومی شهر میتواند اقدامی مؤثر برای اولویت برنامههای پیشگیری قرار گیرد.
محمد رضا میری، عباسعلی رمضانی، غلامرضا شریف زاده، مریم بهلگردی،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1392 )
چکیده
مقدمه و اهداف: مصرف دخانیات یکی از معضلات جهانی است و به عنوان مهمترین علت مرگ از بیماریهای غیر واگیر میباشد. این مطالعه با هدف تعیین مصرف دخانیات و همبستههای آن در دانشآموزان پسر دبیرستانی استان خراسان جنوبی در سال88- 1387 طراحی و اجرا گردید.
روش کار: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی جامعه آماری شامل تمامی دانشآموزان پسر شاغل به تحصیل در زمان مطالعه بود که تعداد 2371 نفر از بین آنها با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند. دادهها از طریق پرسشنامه ساختاری تکمیل و با استفاده از نرمافزار SPSS و آمارهای توصیفی و تحلیلی و به وسیله آزمونهای آماری مربع کای و رگرسیون لجستیک مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج: شیوع مصرف سیگار در بین افراد مورد مطالعه 3/12 درصد برآورد گردید. مهمترین انگیزههای شروع مصرف سیگار در بین افراد مورد مطالعه به ترتیب کنجکاوی و کسب لذت تعیین گردید. مهمترین عوامل پیشگویی کننده آن کشیدن قلیان، حضور فرد سیگاری در خارج و در محل زندگی و نگرش منفی در مورد سیگار شناخته شد. شاغل بودن پدر و آموزش در مورد خطرات دخانیات به عنوان عوامل پیشگیری کننده مصرف سیگار برآورد گردید.
نتیجهگیری: آموزش اختصاصی و آگاهی عمومی در رابطه با خطرات مصرف سیگار و ایجاد مراکز مشاوره برای نوجوانان در فشارهای زندگی میتواند قدمی اساسی در پیشگیری و کنترل مصرف سیگار در دانشآموزان باشد.
طیبه خزاعی، محمد دهقانی، غلامرضا شریف زاده، حمیدرضا ریاسی، جعفر فانی، حامد یوسفی،
دوره 10، شماره 1 - ( 3-1393 )
چکیده
مقدمه و اهداف: میگرن، شایعترین سردرد کودکان با ظهور علایم قبل از 10 سالگی میباشد. بیش از 30 درصد مبتلایان، دچار ناتوانی و کاهش فعالیت روزانه میشوند، بنابراین تشخیص و درمان به موقع حملات سردرد باعث افزایش توان یادگیری و جلوگیری از غیبت دانشآموزان میشود. هدف این مطالعه، تعیین شیوع میگرن در کودکان دبستانی بیرجند بوده است.
روش کار: در این مطالعه توصیفی-تحلیلی با روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای تصادفی شده از 4 منطقه شهر بیرجند در 8 دبستان از طریق مصاحبه با والدین، پرسشنامههای انجمن بینالمللی سردرد (ICHD-2) و برای تعیین ناتوانی ناشی از سردرد (PedMIDAS) 7 تکمیل گردید. دادهها با استفاده از نرمافزار14 SPSS و با تست آماری مجذور کای تحلیل شد.
نتایج: از 1107 کودک با میانگین سن 41/1±9 سال، 551 (3/49 درصد) دختر، و 556 (7/50 درصد) پسر، 185 (56/16 درصد) سر درد و 40 (16/2 درصد) میگرن داشتند. بیشترین زمان بروز حمله سر درد میگرن، روز اول هفته با شدت متوسط و عامل تشدید کننده: استرس و فعالیت فیزیکی و تسکین دهنده: خواب و استراحت بود. محل وقوع آن دوطرفه و همراه با تهوع و استفراغ بود. میانگین حملات سر درد در سه ماه گذشته 65/7±58/8 ساعت و طول مدت 02/5±38/6 ساعت با فواصل 21/26±70/24 روز بود. فراوانی میگرن بر حسب سن و جنس تفاوت آماری معنیداری نداشت. بیشتر افراد سابقه خانوادگی داشته، اما مراجعه به پزشک نداشتند. 37/79 درصددانش آموزان ناتوانی درجه یک، 54/10 درصد درجه دو، 05/9 درصد درجه سه و 04/1 درصد ناتوانی درجه چهار را گزارش نمودند.
نتیجهگیری: با توجه به افزایش شیوع میگرن با سن و خطر مزمن شدن بیماری و اختلال در عملکرد فردی و اجتماعی، لازم است با شناخت زودرس و تعدیل عوامل تشدید کننده و آموزش روشهای پیشگیری غیر دارویی، از بروز حملات سردرد و عود آن جلوگیری نمود.
مجتبی حبیبی، خدیجه مرادی، مینو پورآوری، سمیه صالحی،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1394 )
چکیده
مقدمه و اهداف: پژوهش حاضر به منظور بررسی میزان شیوع اختلالات رفتاری دانشآموزان دورهی راهنمایی و متوسطه استان قم انجام شده است.
روش کار: این پژوهش یک مطالعه توصیفی- مقطعی است که روی 762 دانشآموز (382 نفر دانشآموز دورهی راهنمایی و 380 نفر دانشآموز دورهی متوسطه) که با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای و خوشهای چندمرحلهای انتخاب شده بودند، اجرا شده است. از پرسشنامه اختلالات شخصیتی وودورث به عنوان ابزار غربالگری، از آمار توصیفی و آزمون مربع کای برای تحلیل دادهها استفاده شد.
نتایج: بر اساس یافتههای مطالعهی حاضر، میتوان گفت که میزان شیوع اختلالات رفتاری در کل نمونه 82/19 درصد، در دانشآموزان دورهی راهنمایی 72/22 درصد و در دانشآموزان دورهی متوسطه 1/17 درصد است. میزان شیوع در پسران بیشتر از دختران، در دورهی راهنمایی بیشتر از دورهی متوسطه و در مناطق شهری بیشتر از مناطق روستایی میباشد. همچنین نتایج نشان داد که اختلال پرخاشگری شایعترین و اختلال وسواس- پسیکاستنی کمترین میزان شیوع را در هر دو گروه دانشآموزان دورهی راهنمایی و متوسطه دارد. در بین عوامل جمعیتشناختی، پایهی تحصیلی، تحصیلات والدین، طلاق والدین، فوت والدین و سطح درآمد خانواده با رخداد اختلالات رفتاری در دانشآموزان رابطهی آماری معنیداری داشت.
نتیجه گیری: میزان شیوع اختلالات رفتاری در استان قم در مقایسه با سایر پژوهشهای انجام گرفته در داخل و خارج از کشور در دامنهی متوسط قرار دارد. با این وجود، لزوم سیاستگذاریهای سلامت روان در مقطع نوجوانی برای کاهش بار آسیب در آینده و ارایه راهکارهای برونرفت از این مسأله به قوت خود باقی است.
محمد رضا افلاطونیان، ایرج شریفی، محمد زینلی، مهدی بامروت، بهناز افلاطونیان،
دوره 12، شماره 2 - ( 5-1395 )
چکیده
مقدمه و اهداف: لیشمانیوز جلدی یکی از معضلات بهداشتی کشور و استان کرمان است که با گسترش کانونهای جدید همواره رو به افزایش است. این مطالعه، با هدف تعیین برآورد بروز با روشی هزینه اثربخش در شهر کرمان، انجام گرفت.
روش کار: این بررسی با تلفیق دو مطالعه طولی و مقطعی انجام گردید. ابتدا فراوانی بیماران مراجعهکننده به مرکز اختصاصی درمان سالک در شهر کرمان در سالهای 93- 88 تعیین و سپس چهار منطقه آلودهتر شهر کرمان، مشخص گردید و با یک مطالعه مقطعی وضعیت ابتلا از 800 خانوار در سالهای 88 لغایت 93 تعیین گردید. با محاسبه ساده ریاضی فراوانی ابتلا در شهر کرمان و مناطق آلوده به دست آمد که با تقسیم بر جمعیت در معرض خطر در سالهای یاد شده، بروز سالانه برآورد گردید.
نتایج: متوسط میزان بروز سالانه در شهر کرمان 175 در صد هزار (175/0 درصد) معادل 943 نفر مورد جدید در یک سال است. میزان بروز در کانونهای جدید قریب به 500 در صد هزار است. گروههای سنی زیر 25 سال بیشتر مبتلا شدهاند و از نظر جنس تفاوت آماری معنیداری مشاهده نشد.
نتیجهگیری: احتمالاً از بعد از زلزله سال 82 شهرستان بم و با مهاجرتهای صورت گرفته کانونهای جدیدی در مناطق مختلف شهر کرمان ایجادشده است که در سالهای اخیر رو به گسترش بوده است. یافتههای این مطالعه نشان میدهد که قریب به 50% از بیماران به مرکز اختصاصی درمان سالک مراجعه کردهاند. لذاپیشنهاد میگردد که مسئولین بهداشتی با اعزامگروههای مراقبت بهصورت فعال و مراجعه خانه به خانه، همه مبتلایان به بیماری را تحت مراقبت قرار دهند.
امین دوستی ایرانی، فهیمه باقری امیری، راضیه خواجه کاظمی، احسان مصطفوی،
دوره 13، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
مقدمه و اهداف: اعتیاد به اینترنت نوعی اختلال روانشناختی اجتماعی است، که با علایمی همچون اختلالهای عاطفی، کنارهگیری و از همگسیختگی رابطههای اجتماعی همراه است. علاوه بر این، این اختلال پیامدهای مهمی را برای افراد در محل کار به وجود میآورد و بر کارایی افراد هم اثر منفی میگذارد. هدف این مطالعه، بررسی وضعیت اعتیاد به اینترنت در گروههای دانشگاهی علوم پزشکی بود.
روش کار: این مطالعه یک مطالعه مقطعی بود که در فاصله زمانی اردیبهشتماه تا مهرماه 1392 در حاشیه کنگرههای اپیدمیولوژی، و همایش های میکروبشناسی و بیماریهای کودکان انجام شد. نمونههای مورد بررسی شامل دانشجویان و دانشآموختگان رشتههای اپیدمیولوژی، علوم بالینی و علوم پایه از دانشگاههای علوم پزشکی سراسر کشور بودند. پرسشنامه اعتیاد به اینترنت Young برای بررسی وضعیت اعتیاد به اینترنت استفاده شد.
یافتهها: در این مطالعه 131 نفر از گروههای تخصصی اپیدمیولوژی، علوم بالینی و علوم پایه شرکت کردند. میانگین سنی (انحراف معیار) شرکتکنندگان 1/36 (4/8) سال بود. نسبت اعتیاد به اینترنت خفیف و متوسط به ترتیب 83/61 درصد (فاصله اطمینان 95 درصد: 26/70-53/40) و 95/26 درصد (فاصله اطمینان95 درصد: 56/33-35/18) بود. هیچکدام از شرکتکنندگان از اعتیاد شدید به اینترنت رنج نمیبرند.
نتیجه گیری: در این مطالعه اعتیاد شدید به اینترنت مشاهده نشد، اما نسبت بالایی از افراد مورد مطالعه به اعتیاد خفیف و متوسط مبتلا بودند. با این وجود، سهم بالایی از افراد در معرض خطر ابتلا به فرم شدید اعتیاد به اینترنت قرار دارند. بنابراین برنامهریزی برای اقدامات پیشگیرانه از اعتیاد به اینترنت در گروههای دانشگاهی ضروری به نظر میرسد.
فرناز فرشباف مانی صفت، عباس ابوالقاسمی، اوشا برهمند، نادر حاجلو،
دوره 13، شماره 3 - ( 9-1396 )
چکیده
مقدمه و اهداف: شروع قاعدگی یک مسأله مهم دوران نوجوانی و درد قاعدگی یک مشکل رایج در نوجوانان است. این پژوهش با هدف تعیین الگوی قاعدگی و شیوع دیسمنوره در دانشآموزان دوره متوسطه دوم شهر اردبیل انجام شد.
روش کار: این پژوهش در قالب یک مطالعه مقطعی انجام شد. جامعه پژوهش شامل تمامی دختران دورهی متوسطه دوم ناحیه یک و دو شهر اردبیل در سال 1394 بود، که حجم نمونه 1600 نفر به شیوه نمونهگیری خوشهای دو مرحلهای از 7 مدرسه ناحیه 1 و 5 مدرسه ناحیه 2 انتخاب شدند. برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامه پژوهشگرساخته و مقیاس درجهبندی دیداری درد استفاده شد.
یافتهها: براساس نتایج این مطالعه، میانگین سن نخستین قاعدگی 88/12سال بود. شیوع دیسمنوره 91 درصد (فاصله اطمینان 95 درصد: 92- 90 درصد) بود و شدت درد در 25 درصد دختران شدید بود. بررسی الگوی مشخصات قاعدگی در دانشآموزان نشان داد در 2/61 درصد دورههای قاعدگی منظم، مدت خونریزی قاعدگی و طول دوره قاعدگی به ترتیب در 88 و 2/93 درصد دختران طبیعی بود. در این پژوهش، 8/84 درصد دختران بیان کردند توانایی فعالیت آنها از قاعدگی تأثیر میپذیرد و 7/29 درصد دختران به دلیل درد قاعدگی از مدرسه غیبت کرده بودند.
نتیجهگیری: دیسمنوره، شیوع بالایی دارد و مشکل رایج دختران نوجوان است که بر توانایی فعالیت آنها و حضور در مدرسه تأثیر میگذارد. بنابراین آموزش دانشآموزان در زمینه بهداشت قاعدگی، شیوههای کنترل و کاهش درد قاعدگی ضروری به نظر میرسد.
مسعود محمدی، مسعود میرزایی، منوچهر کرمی،
دوره 13، شماره 4 - ( 12-1396 )
چکیده
مقدمه و اهداف: با توجه به اهمیت بیماریهای قلبی و عروقی در کشور و شهرهای آن و همچنین اهمیت تصمیمهای سیاستگذاران سلامت در پیشگیری از آن، این مطالعه با هدف تعیین سهم دیابت بر بار بیماریهای قلبی و عروقی در شهر یزد انجام شد.
روش کار: برای برآورد بار بیماریهای قلبی- عروقی ناشی از دیابت، از فرمول سهم تأثیر بالقوه استفاده شد. بدین منظور دادههای شیوع دیابت از مطالعه یاس که در طی سالهای 94-1393 در شهر یزد انجام گرفته، استخراج و شاخص اندازه اثر دیابت بر ابتلا به بیماریهای قلبی و عروقی نیز از مطالعه قند و لیپید تهران برگرفته شد.
یافتهها: سهم بیماری دیابت در کاهش بار قابل انتساب بیماری قلبی و عروقی در زنان در صورتی که شیوع دیابت به صفر برسد شود، برابر 6/23 درصد و هنگامی که شیوع دیابت در زنان به متوسط کشوری سال 1388 معادل 3/20 درصدرسانیده شود، برابر 3/0 درصد است. سهم بیماری دیابت در کاهش بار قابل انتساب بیماری قلبی و عروقی در مردان شهرستان یزد اگر شیوع دیابت به صفر برسد برابر 6/10 درصد و در صورتی شیوع دیابت به متوسط کشوری معادل 7/17 درصد رسانیده شود، برابر 2/1- درصد است.
نتیجهگیری: با توجه به شیوع بالای دیابت در شهر یزد و از طرفی سهم قابل توجه آن در بار منتسب به بیماریهای قلبی- عروقی، لازم است این عامل خطرساز در اولویت مداخلههای پیشگیرانه توسط نظام سلامت قرار گیرد.