4 نتیجه برای طبقهبندی
آذر کبیرزاده، عالیه زمانی کیاسری، محمد رضا حبیبی، بنیامین محسنی ساروی، محمد خادملو، طاهره حکیمی مقدم،
دوره 5، شماره 2 - ( 6-1388 )
چکیده
مقدمه و اهداف: دستیابی به تشخیص صحیح در پزشکی، اساس و مقدمه درمان بیماریها را تشکیل میدهد. میزان مطابقت تشخیص اولیه با تشخیص نهایی، بستگی زیادی به درک پزشک در جمعبندی جنبههای مختلف بررسیها دارد.
روشکار: این تحقیق مقطعی بود و دادهها از پروندهها استخراج شد. آنالیز در نرم افزار SPSS و با استفاده از شاخصهای آمار توصیفی انجام پذیرفت. برای بررسی ارتباط بین متغیرها از آزمونهای آماری آنالیز واریانس و کای دو استفاده شد. بررسی توافق بین تشخیص اولیه و تشخیص نهایی به کمک محاسبه ضریب کاپا انجام گرفت.
نتایج: تعداد 1310 پرونده در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفت. نتایج میزان مطابقت نشان داد که در 1244 پرونده (9/94%) مطابقت کامل، در 12(9/0%) مطابقت نسبی، و در 54 پرونده (2/4%) نیز عدم مطابقت مشاهده شد. متوسط مدت اقامت در بیماران با مطابقت کامل7/3 ± 9/3 روز، در بیماران با مطابقت نسبی7/1 ± 8/3 روز و در بیماران با عدم مطابقت4/2± 2/5 روز بود. ضریب توافق کاپا برای تشخیص اولیه با نهایی 88/0 محاسبه شد.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که تشخیص اولیه با تشخیص نهایی از مطابقت بالایی برخودار بوده است. شاید بتوان دلیل آن را به آموزشی بودن بیمارستان و دقت بالای اساتید و یا درج کلیه تشخیصها در زمان ترخیص بیمار نسبت داد.
رضا پاکزاد، فرشید علاء الدینی،
دوره 12، شماره 4 - ( 11-1395 )
چکیده
مقدمه و اهداف: با وجود محاسبه راحت آلفای کرونباخ که قابلیت اطمینان درونیدرونی ابزار را میسنجد، استفاده نادرست و سوء برداشت از آن به صورت گسترده دیده شده است. عدم تفکیک تکبعدی و با ثبات بودن ابزار و نیز عدم توجه به تفاوت بین آلفای خام و آلفای استاندارد شده از موارد سوءبرداشت این ضریب است. همچنین نقض پیشفرضهای آلفا میتواند باعث افزایش یا کاهش آلفای محاسبه شده شود. در این مقاله نشان داده شده است که، یک ضریب آلفا بسیار بزرگ اما گمراه کننده میتواند هنگامی که فرضیه تکبعدی بودن نقض میشود، بهدست آید. همچنین استفاده از خطای استاندارد اندازهگیری به عنوان یک شاخص قابلیت اطمینان نشان داده شده است. در نهایت بحث تعمیمپذیری آلفا به طور مختصر بیان شده است.
مهوش غلامحسین زاده، لاله قدیریان مارنانی، الهام احسانی چیمه، فاطمه رجبی،
دوره 18، شماره 1 - ( 3-1401 )
چکیده
مقدمه و اهداف: توزیع علل فوت، نشاندهنده توزیع عوامل خطر مرگ بوده و مبنای برنامهریزی و مداخله برای کاهش عوامل خطر است. کیفیت و نحوه ثبت اطلاعات، به علت ضعف در فرایندهای تکمیل و صدور گواهی فوت و یا شیوه کدگذاری، دارای مشکلاتی است. هدف از این مطالعه، تبیین چالشهای ثبت مرگ و نیز ارائه راهکار در این زمینه است.
روش کار: این مطالعه کیفی، در نیمه دوم سال 1398 در دانشگاه علوم پزشکی گیلان انجام شد. جامعه هدف، مدیران و کارشناسان برنامه ثبت مرگ بود. نمونهگیری بصورت هدفمند و تمامشماری انجام شد. گردآوری دادهها از طریق مصاحبه عمیق با استفاده از راهنمای پرسشگری، و تحلیل محتوای قراردادی همزمان جهت شناسایی مضامین کلیدی انجام گرفت. برای اطمینان از اعتبار و مقبولیت دادهها، مرور و بازنگری دادهها توسط دو نفر از همکاران تحقیق و مشارکتکنندگان انجام شد.
یافتهها: طبق تحلیل محتوای 24 مصاحبه، چالشهای اصلی ثبت مرگ شامل نیروی انسانی، سازماندهی نظام ثبت مرگ در کشور، سیستم نرم افزاری ثبت مرگ و پیادهسازی آن بود. این مضامین از 45 زیرطبقه و 13 طبقه اصلی انتزاع گردید.
نتیجهگیری: با توجه به چالشهای مطرح شده توسط مدیران و کارشناسان ثبت مرگ، اصلیترین مداخلات پیشهادی جهت ارتقای نظام ثبت مرگ شامل جذب نیروهای مناسب، توانمندسازی و ایجاد انگیزه در ردههای مختلف نیروی انسانی، توسعه همکاری درون بخشی و برون بخشی و افزایش جلب مشارکت مردم، پایش و ارزیابی مداوم جهت شناسایی نقاط قوت و ضعف نظام ثبت مرگ و مدیریت آنها، توجه ویژه به توسعه نرمافزار ثبت مرگ و زیرساختهای مورد نیاز آن مانند دسترسی به اینترنت و تجهیزات مورد نیاز، توجه به تعدد سامانهها و تلاش در جهت یکپارچهسازی آنها میباشد.
مهدیه شجاعی باغینی، طاهره ناصری بوری آبادی، منصوره راستگو، مهدیه پور نخعی، علی محمدپور،
دوره 18، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده
مقدمه و اهداف: مسمومیت یکی از سببهای شایع مراجعه به مراکز درمانی است. علت خارجی و عامل مسمومیتزا در گروههای سنی، جنسی و شغلی مختلف متفاوت است. شناخت الگوی اپیدمیولوژیک مسمومیت در هر منطقه برای پیشگیری از آن مهم است. هدف مطالعه تعیین ویژگیهای اپیدمیولوژیک مسمومیت در مراجعان به بیمارستان آموزشی افضلیپور دانشگاه علوم پزشکی کرمان بود.
روش کار: در این مطالعه توصیفی-مقطعی، پرونده بیماران بستری در بخش مسمومیت در سالهای 97 و 98 بررسی شدند. دادهها با استفاده از چکلیستی پژوهشگر ساخته گردآوری و با آزمونهای مربع کای پیرسون و تعقیبی وی کرامرز تحلیل شدند.
یافتهها: مسمومیت در مردان (52/1 درصد)، رده سنی 30-20 سال (28/5 درصد)، افراد مجرد (52/8 درصد)، مناطق شهری (80/6 درصد) و افراد دارای مشاغل آزاد (29/8 درصد) بیشتر بود. میانگین±انحراف معیار سن افراد 17/21± 26/9 سال بود. بین علت خارجی مسمومیت و وضع تأهل، سن، جنس، شغل، اعتیاد، فصل ایجاد مسمومیت، داشتن سابقه اقدام به خودکشی، داشتن سابقه خانوادگی خودکشی، داشتن سابقه مسمومیت و همچنین بین عامل مسمومیتزا و سن، جنس، شغل، محل سکونت و علت خارجی مسمومیت ارتباط آماری معنیداری وجود داشت. جهت همه روابط مورد بررسی نیز به دلیل نوع مقیاس متقارن و کروی بود.
نتیجهگیری: در اغلب موارد مسمومیتها بهصورت عمدی و به قصد خودکشی بود، بنابراین فراهم کردن محیط خانوادگی مناسب و به دور از تنش می تواند در کاهش موارد مسمومیتهای عمدی مؤثر باشد. اطلاعرسانی درباره مراقبت بیشتر از کودکان و چگونگی نگهداری از داروها و مواد شیمیایی به والدین دارای فرزند خردسال ضروری است.