جستجو در مقالات منتشر شده


11 نتیجه برای عروقی

علی اکبر حقدوست، علی میزازاده،
دوره 2، شماره 1 - ( 1-1385 )
چکیده

مقدمه و اهداف: نقش ژنتیک، محیط و میزان تأثیر آن‌ها در پیدایش بیماریهای قلبی- عروقی (CHD) و عوامل خطر آن‌ها همواره مورد بحث بوده است. این مطالعه برای تعیین شدت ارتباط عوامل خطر CHD بین اعضاء مختلف خانواده و تعیین میزان تأثیر عوامل ژنتیکی و محیطی صورت گرفته است.
روش کار: از داده‌های مربوط به 656 خانواده (1614نفر) شرکت‌کننده در طرح کشوری مراقبت از بیماری‌های غیر واگیر (واحد مبارزه با بیماری‌های استان کرمان، معاونت سلامت وزارت بهداشت) استفاده شد. گروه‌بندی افراد به گروه پرخطر و کم خطر، براساس صدک 75% عوامل خطر انجام گرفت. شدت ارتباط بین وجود عوامل خطر در بین اعضا یک خانواده بر اساس مدل پواسنی و تعدیل اثر وابستگی‌های درون خانوادگی با استفاده از روش random effect محاسبه شد.
 نتایج: ارتباط پر وزنی فرزندان با پر وزنی پدر بیشتر از مادر خانواده بود (59/1 در مقابل 35/2
RR: ). وجود فشارخون بالا در پدر، میزان ابتلای مادر و فرزند خانواده به این عارضه را به طور معنی‌داری افزایش می‌داد؛ در حالی که در مورد قند خون بالا، فقط بین پدر و مادر، رابطه‌ی معنی‌داری مشاهده شد. به طور مشابه، رابطه‌ی کلسترول بالای والدین و فرزندان هم معنی‌دار نبود؛ اما وجود هیپرکلسترولمیا در هریک از والدین، خطر ابتلا دیگری را دو برابر می­کرد (05/0>P). تجمع خانوادگی معنی‌داری در رابطه با مصرف سیگار یافت نشد. ورزش کردن پدر یا مادر بر انجام این عمل توسط دیگر اعضاء تأثیر معنی‌داری داشت (46/3 و 05/2=RR). اختلاف سنی بین والدین و فرزندان، تأثیر معنی‌داری بر روابط مشاهده شده‌ی بالا نداشت.
محسن رضائیان، آرش دهداری نژاد، علی اسماعیلی ندیمی، سید ضیا طباطبایی،
دوره 4، شماره 1 - ( 2-1387 )
چکیده

مقدمه و اهداف: بیماری قلبی عروقی اصلی ترین علت مرگ و میر در جهان است و انتظار می‌رود تا سال 2020 اصلی‌ترین علت مرگ در جهان باشد. هدف از مطالعه حاضر تهیه نقشه‌های توزیع جغرافیایی میزان‌های مرگ بیماری‌های قلبی عروقی در شهرستان‌های استان کرمان در فاصله سالهای 1384-1383 است.
روش کار: در این مطالعه توصیفی، آمار کلیه موارد مرگ و میر ثبت شده در شهرستان‌های استان کرمان جمع آوری شد. آمار جمع‌آوری شده برای محاسبه میزان‌های میرایی مرگ ناشی از بیماری‌های قلبی عروقی و تهیه نقشه‌های توزیع جغرافیایی، مورد استفاده قرار گرفت.
نتایج: میزان کلی مرگ و میر بیماری‌های قلبی عروقی در شهرستا‌ن‌های شمالی استان، بیشتر از شهرستان‌های جنوبی است. الگوی مشاهده شده به تفکیک برای مردان و زنان نیز یکسان است.
نتیجه‌گیری: الگوی مشاهده شده احتمالا به علل رژیم غذایی نامناسب، عدم تحرک و مصرف سیگار است که به نظر می‌رسد در شهرستان‌های شمالی استان شایع‌تر از شهرستان‌های جنوبی است.
علی احمدی، جعفر حسن زاده، عبدالرضا رجایی فرد،
دوره 4، شماره 2 - ( 6-1387 )
چکیده

مقدمه و اهداف: پرفشاری خون یکی از مهم‌ترین و شایع‌ترین عوامل خطر بیماری‌های قلبی عروقی است. هدف از این پژوهش تعیین عوامل موثر بر پرفشاری خون و مدل‌سازی آنهاست.
روش‌کار: این بررسی یک مطالعه مورد– شاهد مبتنی بر جمعیت است. حجم نمونه آن 830 نفر مشتمل بر: 415 نفر بیمار مبتلا به پرفشاری خون بعنوان گروه موارد و 415 نفر بدون سابقه پرفشاری خون و بیماری‌های قلبی، عروقی و مغزی، بعنوان گروه شاهد بوده که به روش تصادفی منظم انتخاب شدند. داده‌ها به وسیله نرم افزار 9 Stata
و استفاده از آزمون مجذور کای، رگرسیون لجستیک شرطی وسطح معنی داری آماری کمتر از 05/0تجزیه و تحلیل شدند. نتایج: سابقه پرفشاری خون در بستگان درجه یک بیماران، سن 60 سال و یا بالاتر، عدم تحرک و نمایه توده بدنی 30 و یالاتر به ترتیب با نسبت شانس و حدود اطمینان95%: (47/3 -58/1) 32/2، (67/2 –24/1) 01/2، (7/2-2/1) 8/1 و (07/2 –32/1) 66/1 به عنوان عوامل خطر فشارخون بالا با معنی داری آماری (05/0 >P) و مصرف ماهی، مصرف روغن مایع و باسوادی به ترتیب با نسبت شانس و حدود اطمینان95%: (69/0-35/0)516/0، (72/0-36/0) 514/0 و(45/0-17/0) 28/0 به عنوان عوامل محافظت کننده فشارخون بالا با معنی‌داری آماری (01/0 >P) بدست آمدند.
نتیجه‌گیری: با تعیین مقادیر نسبت شانس برای عوامل موثر بر پرفشاری خون، زمینه برای برنامه‌ریزی مداخله‌ای و کنترل فشار خون افراد فراهم می‌گردد.
منوچهر کرمی، فاطمه خسروی شادمانی، فرید نجفی،
دوره 8، شماره 3 - ( 9-1391 )
چکیده

مقدمه و اهداف: باتوجه به تمایل سیاست‌گذاران نظام سلامت به آگاهی از تأثیر کاهش شیوع یک عامل خطر بر تغییر بار بیماری، مطالعۀ حاضر با هدف تعیین آثارکاهش شیوع دیابت بر بار قابل انتساب به بیماری‌های قلبی و عروقی در استان کرمانشاه انجام شد.

روش کار: به منظور محاسبۀ سهم تأثیر بالقوه و درصد بار قابل انتساب بیماری‌های قلبی و عروقی از روش ارزیابی خطر مقایسه‌ای سازمان جهانی بهداشت استفاده شد. داده‌های شیوع دیابت برای استان کرمانشاه از سومین دورۀبررسی کشوری نظام مراقبت عوامل خطر بیماری‌های غیرواگیر در سال 1386 استخراج گردید. شاخص اندازۀ اثر دیابت بر ابتلا به بیماری‌های قلبی و عروقی، یعنی نسبت مخاطرۀ تطبیق یافته برای متغیرهای مخدوش‌گر نیز، برگرفته از یک مطالعۀکشوری است.

نتایج: سهم بیماری دیابت در کاهش بار قابل انتساب به بیماری‌های قلبی و عروقی در زنان، در صورتی که شیوع را به صفر برسانیم، برابر با 2/11درصد، و در حالتی که شیوع را به 4 درصد برسانیم، برابر با 7/5 درصد است. همچنین، بار قابل اجتناب در مردان، در صورتی که شیوع را به صفر برسانیم، برابر با 6/5 درصد و در حالتی که شیوع را به 3 درصد برسانیم، برابر با 9/2 درصد است.

نتیجه‌گیری: برای تصمیم‌گیری بهتر سیاست‌گذاران نظام سلامت پیشنهاد می‌شود که گزارش بار قابل اجتناب بر اساس مطالعه‌های به روز شده‌ محاسبۀ بار بیماری و به صورت تعداد سال‌های از دست رفتۀ تعدیل شده با ناتوانی انجام گیرد.


مجید کوششی، اردشیر خسروی، محمد ساسانی پور، سجاد اسعدی،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1392 )
چکیده

مقدمه و اهداف: مطالعات اخیر در مورد مرگ‌ومیر در ایران آشکارا بر این نکته تأکید کرده‌اند که طی سه دهه گذشته بیماری‌های قلبی- عروقی، حوادث غیر عمدی و سرطان‌ها به عنوان سه علت عمده‌ی کاهش عمر ایرانیان، نقش‌آفرینی کرده‌اند. این مقاله در تلاش است تا چنین نقشی را در الگوی مرگ‌ومیر استان فارس در سال 1385 مطالعه کند.
روش کار: تعداد موارد مرگ ثبت‌شده بر حسب سن و جنس و توزیع مرگ بر حسب علت در استان فارس برای سال 1385 از نظام ثبت مرگ وزارت بهداشت اخذ شده و برای کسب اطلاع از جمعیت در معرض، به سرشماری مراجعه شده است. مرگ‌ومیر بالای 5 سال با روش تعادل رشد براس و مرگ‌ومیر کودکان زیر 5 سال با روش غیر مستقیم برآورد شده و تحلیل داده‌ها به وسیله جدول عمر چندکاهشی انجام شده است.
 نتایج: برآورد این مقاله از امید زندگی سال 1385 در استان فارس، 3/70 سال است که برای زنان حدود 72 و برای مردان به کم‌تر از 69 سال می‌رسد. یافته‌ها نشان می‌دهد که سه علت عمده مرگ، مسؤول کاهش حدود 11 سال از عمر مردان و زنان استان فارس است. نتایج جزیی‌تر، بیان‌گر این است که بیماری‌های قلبی- عروقی و سپس حوادث غیر عمدی سهم بیش‌تری در این کاهش داشته‌اند و نقش حوادث غیر عمدی در کاهش امید زندگی مردان، پررنگ‌تر از زنان است.
نتیجه‌گیری: توجه ویژه به عوامل خطر مربوط به بیماری‌های قلبی- عروقی در هر دو جنس و حوادث غیر عمدی در سطح مردان برای کاهش سطح مرگ‌ومیر و در نهایت افرایش امید زندگی استان ضروری است.
فاطمه رحمتی نجارکلائی، ایمان غفارپسند، محمد غلامی فشارکی،
دوره 10، شماره 2 - ( 6-1393 )
چکیده

مقدمه و اهداف: بیماری‌های مزمن هم اکنون علت 60% کل مرگ‌ومیرها در سطح دنیا بوده و 47% بار جهانی بیماری‌ها هستند. با توجه به طیف گسترده نتایج گزارش شده، مطالعه‌ی حاضر با هدف مرور بر تأثیر مداخله آموزشی روش زندگی در اصلاح فاکتورهای خطر قلبی- عروقی انجام شد.

روش کار: مرور سیستماتیک با جستجو در پایگاه‌های اطلاعاتی انگلیسی و فارسی انجام شد. انواع مطالعات مرتبط لحاظ شد. فهرست منابع مقالات یافت شده بررسی شد. محدودیت زمانی در جستجوی مقالات نبود. مقالات به زبان غیر انگلیسی (به استثنای فارسی) و هم‌چنین چکیده و خلاصه مقالات ارایه شده در کنفرانس‌ها و همایش‌ها حذف شد. دیگر مقالات نیز در صورت کسب امتیاز در پرسشنامه JADAD وارد شدند.

نتایج: در جستجوی اولیه، 194 مقاله یافت شد که با ارزشیابی صورت گرفته در نهایت 43 مقاله وارد مطالعه شد. مطالعات بین سال‌های  2013-1989 میلادی منتشر شده بود. سه مطالعه در ایران انجام شده بود. نیمی از مطالعات در سطح جامعه انجام شده بود. تنها دو مطالعه (65/4 درصد) تغییری را در فاکتورهای خطر نشان نداده و بقیه بهبود معنی‌دار این فاکتورها را به دنبال آموزش‌های انجام شده نشان دادند.

نتیجه‌گیری: در نهایت مشاهده شد که بیش‌تر مقالات بر تأثیر معنی‌دار آموزش‌های روش زندگی بر میزان کلسترول خون، فشار خون سیستولیک و دیاستولیک و نیز مصرف سیگار در کنار آگاهی و نگرش در بیماران پرخطر قلبی- عروقی صحه گذاشته‌اند. این موضوع لزوم توجه بیش از پیش را به آموزش «شیوه زندگی» را به بیماران در معرض حوادث قلبی- عروقی می‌رساند.


یاسر مخیری، علی اکبر حقدوست، محمود محمودی، محسن اسدی لاری، سید سعید هاشمی نظری، سمیرا طراوت منش، نرگس رجایی، زهرا خرمی، کورش هلاکویی نائینی،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1394 )
چکیده

مقدمه و اهداف: مشخص کردن اثر هر بیماری روی سلامت جامعه یک موضوع مهم در اولویت‌بندی خدمات بهداشتی و تخصیص منابع می‌باشد. مطالعه حاضر قصد دارد اثر حذف بیماری‌های قلبی- ‌عروقی، سرطان‌ها و بیماری‌های تنفسی را روی مقدار امید زندگی (LE) برآورد کند.

روش کار: داده‌های مرگ از سازمان بهشت زهرا و داده‌های جمعیتی از مرکز آمار ایران تهیه گردید. پس از محاسبه میزان‌های مرگ اختصاصی، با استفاده از نرم‌افزارMORTPAK  نسخه 4 جداول عمر به تفکیک دو جنس زن و مرد برآوردبرآورد گردید. برای تصحیح میزان‌های مرگ از مدل Coale-Demeny West (CD West) استفاده شد. در نهایت احتمال مرگ با فرض حذف هر کدام از علل مرگ تحت مطالعه محاسبه و مجدداً جداول عمر برآورد گردید.

نتایج: امید زندگی در بدو تولد برای مردان و زنان تهرانی در سال 1389 به ترتیب برابر با 6/74 و 4/78 سال بود. با حذف بیماری‌های قلبی‌- عروقی، امید زندگی در بدو تولد در مردان و زنان، به 39/82 و 51/85 سال افزایش خواهد یافت. این مقادیر برای گروه سرطآن‌ها به ترتیب 27/76 و 49/80 سال و برای بیماری‌های تنفسی به ترتیب 98/75 و 97/79 سال خواهد بود.

نتیجه‌گیری: یافته‌های این مطالعه اطلاعات مفیدی در خصوص اولویت‌بندی برنامه‌های خدمات بهداشتی در اختیار مسؤولان ذی‌ربط قرار خواهد داد. بیماری‌های قلبی- ‌عروقی، بیش‌ترین تأثیر را در کاهش امید زندگی دارند؛ در نتیجه در صورت در اولویت قرار دادن برنامه‌های پیشگیرانه و کنترلی برای این گروه از علل مرگ، امید زندگی به شکل چشم‌گیری افزایش خواهد یافت.


مسعود محمدی، مسعود میرزایی، منوچهر کرمی،
دوره 13، شماره 4 - ( 12-1396 )
چکیده


مقدمه و اهداف: با توجه به اهمیت بیماری‌های قلبی و عروقی در کشور و شهرهای آن و هم‌چنین اهمیت تصمیم‌های سیاست‌گذاران سلامت در پیش‌گیری از آن، این مطالعه با هدف تعیین سهم دیابت بر بار بیماری‌های قلبی و عروقی در شهر یزد انجام شد.
روش کار: برای برآورد بار بیماری‌های قلبی- عروقی ناشی از دیابت، از فرمول سهم تأثیر بالقوه استفاده شد. بدین منظور داده‌های شیوع دیابت از مطالعه یاس که در طی سال‌های 94-1393 در شهر یزد انجام گرفته، استخراج و شاخص اندازه اثر دیابت بر ابتلا به بیماری‌های قلبی و عروقی نیز از مطالعه قند و لیپید تهران برگرفته شد.
یافته‌ها: سهم بیماری دیابت در کاهش بار قابل انتساب بیماری قلبی و عروقی در زنان در صورتی که شیوع دیابت به صفر برسد شود، برابر 6/23 درصد و هنگامی که شیوع دیابت در زنان به متوسط کشوری سال 1388 معادل 3/20 درصدرسانیده شود، برابر 3/0 درصد است. سهم بیماری دیابت در کاهش بار قابل انتساب بیماری قلبی و عروقی در مردان شهرستان یزد اگر شیوع دیابت به صفر برسد برابر 6/10 درصد و در صورتی شیوع دیابت به متوسط کشوری معادل 7/17 درصد رسانیده شود، برابر 2/1- درصد است.
نتیجه‌گیری: با توجه به شیوع بالای دیابت در شهر یزد و از طرفی سهم قابل توجه آن در بار منتسب به بیماری‌های قلبی- عروقی، لازم است این عامل خطرساز در اولویت مداخله‌های پیشگیرانه توسط نظام سلامت قرار گیرد.
نسیبه زنجری، محمد ساسانی پور،
دوره 18، شماره 1 - ( 3-1401 )
چکیده

مقدمه و اهداف: سرعت افزایش امیدزندگی در ایران طی دو سه دهه اخیر کند شده است. در این مقاله با توجه به افزایش مرگ و میرها در سنین سالمندی در کشور، نقش تغییرات علل مرگ در این سنین در افزایش امیدزندگی در سال‌های 1385 و 1395 بررسی شده است.
روش کار: داده‌های مرگ و میر بر حسب سن و جنس و علل مرگ در کشور برای سال­های 1385 و 1395 از سامانه ثبت و طبقه‌بندی علل مرگ وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی اخذ شده است. ارزیابی و اصلاح کم ثبتی مرگ از سنین کودکی تا بزرگسالی بر اساس روش‌های براس تراسل و توسعه یافته بنت هوریوشی انجام شد. سپس با استفاده از روش تجزیه آریاگا، نقش گروه‌های سنی و علل مرگ سالمندان در افزایش امیدزندگی در بدو تولد محاسبه شده است.
یافته‌ها: امیدزندگی در بدو تولد مردان کشور طی سالهای 1385 تا 1395، 3/7 سال افزایش یافته است که سهم تغییرات علل مرگ سالمندان در این افزایش 2 سال بوده است. از مجموع افزایش 3/1 سال در امیدزندگی زنان کشور، 1/57 سال آن نیز مربوط به تغییرات علل مرگ در سنین سالمندی بوده است. به ترتیب 74 درصد و 57 درصد از نقش مرگ و میر سنین سالمندی زنان و مردان در افزایش امیدزندگی کشور ناشی از بیماری‌های قلبی - عروقی بوده است.
نتیجه‌گیری: در بستر گذارهای ساختار سنی، ادامه روند انتقال مرگ و میر به سنین بالاتر در دهه‌های آینده دور از انتظار نیست. نتایج این پژوهش نشان داد که لازم است در اولویت‌گذاری‌های سیاستی به بیماری‌هایی که به ویژه سنین سالمندی را تحت‌تأثیر قرار می‌دهند، توجه بیشتری شود.

محمد خواجه دلویی، ملیحه دادگرمقدم، امیررضا خواجه دلویی، هیوا شاربیانی، حمیدرضا بهرامی طاقانکی، مریم زیادی لطف آبادی، زینب شاطری امیری،
دوره 18، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده

مقدمه و اهداف: بیماری های قلبی و عروقی علل عمده  مرگ و میر بزرگسالان در بسیاری از کشورهای در حال توسعه است. این مطالعه به مقایسه تخمین خطر نسبی ده ساله حوادث قلبی عروقی با استفاده از معیارهای فرامینگهام با مدل بومی پرداخته است.
روش کار: این مطالعه مقطعی مبتنی برجمعیت، به روش نمونه گیری طبقه ای خوشه ای تصادفی، بر روی جمعیت بالغ (16 سال) شهرنشین مشهد انجام گردید. اطلاعات شرکت کنندگان براساس معیارهای فرامینگهام جمع آوری و داده کاوی جهت طراحی الگوریتم درخت تصمیم گیری با نرم افزار Rapidminer v5.3 و با متد cross-validation  ارزیابی شد.
یافته ها: از 2978 نفر، (64/9%)1930 زن و (35/1%) 1041 مرد با میانگین سنی (14/7±43/5) حضور داشتند. تخمین سطح خطر ده ساله بیماری قلبی عروقی براساس معیارهای فرامینگهام  77/8%  با خطر کم و 13/4% خطر متوسط و 8/8% خطر بالا برآاورد شد. در داده کاوی با استفاده از مدل درخت تصمیم گیری، مدل شماره (1) با دقت 79/56%  نشان میدهد که مقادیر پیش بینی سطوح خطر الگوریتم فرامینگهام نسبت به مقادیر مشاهده شده در سطح کم خطر 95/24% و خطر متوسط90/8% و خطر بالا 33/13% تطابق داشت و مدل شماره (2) با دقت 82/78%، در سطح کم خطر 98/20% و خطر متوسط 0/42% و خطر بالا 53/01% تطابق داشته  است.
نتیجه گیری:  معیارهای فرامینگهام در پیش بینی سطوح خطر متوسط و بالا در جمعیت مشهدکارآمد نیست و براساس مدل بومی، مهمترین عامل درپیش گویی خطر بیماری­های قلبی و عروقی درجوانان مصرف سیگار و در بزرگسالی فشارخون بالا است.

زهرا گائینی، سودا علیوردی زاده، پروین میرمیران، فریدون عزیزی،
دوره 20، شماره 2 - ( 6-1403 )
چکیده

مقدمه و اهداف: در زمینه ارتباط بین مصرف محصولات لبنی و خطر بروز بیماری­ های قلبی-عروقی هنوز شک و تردید وجود دارد. هدف ما در این مطالعه، تعیین اثرات احتمالی انواع مختلف محصولات لبنی بر بروز بیماری­ های قلبی-عروقی در یک جمعیت بزرگسال ایرانی می ­باشد.
روش­ کار: از میان جمعیت بزرگسال شرکت کننده در مرحله سوم مطالعه قند و لیپید تهران، پس از حذف افرادی که اطلاعات تغذیه ­ای، بیوشیمیایی و تن سنجی کامل نداشتند، یا در ابتدای مطالعه به بیماری قلبی-عروقی مبتلا بودند، 2635 نفر انتخاب شده و تا مرحله ششم مطالعه مورد پیگیری قرار گرفتند. دریافت ­های غذایی در ابتدای مطالعه با استفاده از یک پرسشنامه بسامد خوراک 168 موردی اعتبارسنجی شده ارزیابی گردید. تفاوت معناداری میان ویژگی ­های پایه ­ای شرکت ­کنندگانی که پرسشنامه بسامد خوراک را کامل نکرده بودند و ویژگی ­های کل جمعیت در مرحله سوم مطالعه قند و لیپید تهران، وجود نداشت. خطر بروز بیماری­ های قلبی-عروقی در پایان مطالعه، تعدیل شده برای مخدوش­گرهای احتمالی، در سهک­ های هریک از محصولات لبنی با استفاده از آزمون رگرسیون کاکس تخمین زده شد.
یافته‌ها: طی حدود 10/6 سال پیگیری، 6/5 درصد از شرکت کنندگان به بیماری­ های قلبی-عروقی مبتلا شدند. پس از تعدیل اثر متغیرهای مخدوشگر، بروز بیماری­ های قلبی-عروقی با دریافت لبنیات تام، لبنیات کم­ چرب، لبنیات پرچرب، لبنیات تخمیرشده یا تخمیر نشده، شیر کم ­چرب یا پرچرب، ماست کم­ چرب یا پرچرب، پنیر، پنیر خامه ­ای و بستنی ارتباط معناداری را نشان نداد.
نتیجه‌گیری: با توجه به وجود شواهد گسترده در مطالعات قبلی که بیان­گر عدم وجود ارتباط معنادار میان مصرف محصولات لبنی، فارغ از میزان چربی آن­ها، و خطر بیماری ­های قلبی-عروقی هستند، تجدید نظر در توصیه ­های تغذیه­ ای در زمینه کاهش مصرف لبنیات پرچرب برای پیشگیری از بیماری ­های قلبی-عروقی ضروری به نظر می ­رسد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله اپیدمیولوژی ایران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb