22 نتیجه برای عملکرد
رامین حشمت، عباسعلی کشتکار، ربابه شیخالاسلام، موسی باقری، ابوالحسن ندیم،
دوره 1، شماره 1 - ( 9-1384 )
چکیده
زمینه و اهداف : رشد و توسعه همه جانبه هر کشوری در سایه پرورش نسلی سالم و پویا محقق میگردد. بخش مهمی از این امر از طریق بهبود شرایط تغذیهای جامعه امکان پذیر خواهد شد. هر چند بیشترین سهم درآمد خانوارها به تأمین مواد غذایی اختصاص مییابد ولی متأسفانه مشکلات تغذیهای همچنان در کشور قابل مشاهده است. این امر نشانگر آن است که برنامه غذایی بیشتر تابعی است از آموزش و آگاهی تغذیه تا رشد تولید و مصرف مواد غذایی.
این مطالعه به منظور ارزیابی وضعیت آگاهی، نگرش و عملکرد خانوارها و نیز کارکنـان سطوح مختلف بهداشتی درباره مسائل تغذیه و ریزمغذیها در سال 1383 در استانهای بوشهر، گلستان و سیستان و بلوچستان طراحی و اجرا شد تا نتایج آن بتواند دفتر بهبود تغذیه جامعه را در راستای طراحی و اجرای مداخلات مؤثر جهت ارتقاء سلامت تغذیهای خانوارها یاری نماید.
روش بررسی : جهت نمونهگیری در سطح خانوارها، از روش نمونهگیری خوشهای یک مرحلهای با خوشههای هم اندازه استفاده گردید. روش نمونهگیری در سطح کارکنان هر استان نمونهگیری تصادفی طبقهای بود. تعداد نمونه در هر طبقه بر حسب چگالی جامعه آماری هر یک از ردههای کارکنان محاسبه شد. در مجموع 2304 خانوار در قالب خوشههای 12 نفری و 360 نفر از کارکنان مورد بررسی قرار گرفتند.
دادههای مورد نیاز از طریق پرسشنامهای ساختار یافته و با انجام مصاحبه پرسشگران جمعآوری شد. در سطح کارکنان بهداشتی ردههای پزشک و کارشناس، جمعآوری دادهها براساس پرسشنامهای خودایفاء صورت پذیرفت.
حمیدرضا باصری، کورش هلاکویی نایینی، احمد رئیسی، خندان شاهنده، کامران اکبرزاده، منصور رنجبر، عبدالمحسن پروین،
دوره 3، شماره 3 - ( 11-1386 )
چکیده
مقدمه و اهداف: هدف مطالعه حاضر مقایسه آگاهی، نگرش و عملکرد جمعیت مهاجرین افغانی (جامعه غیربومی) با ایرانیان (جامعه بومی) در یکی از مالاریا خیزترین مناطق، شهرستان ایرانشهرنسبت به انتقال و پیشگیری از مالاریا است.
روش کار: این مطالعه، یک بررسی مقطعی است بر روی 775 نفر ایرانیان و افاغنه ساکن منطقه ایرانشهر در محدوده سنی 55-15 سال در طی 10 ماه درطی سالهای 1385-1384 انجام گرفت. با مراجعه به درب منازل 381 نفر ایرانی و 376 نفر افاغنه به طور تصادفی با روش نمونهگیری خوشهای انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. برای همه نمونهها پرسشنامهای حاوی پرسشهای دموگرافیک، آگاهی، نگرش و عملکرد به طریق مصاحبه تکمیل شد.
نتایج: در این مطالعه نتایج نشان داد که بیشتر شرکتکنندگان ایرانی و افغانی با حداقل یکی از سه علائم مشخصه مالاریا یعنی تب، لرز و درد استخوان و عضلات آشنایی دارند. اکثریت ایرانیان و افاغنه میدانستند که نیش پشه عامل انتقال مالاریا است ولی تفاوت معنیداری بین دو گروه از نظر آگاهی به انتقال مالاریا توسط نیش پشه مشاهده شد. (001/0>P 2/142= 2χ). بیشترین منبع کسب اطلاعات درباره مالاریا برای ایرانیها (5/44% از آنها) از طریق مراکز بهداشتی درمانی بود در حالیکه در بین افاغنه3/65% آنها اظهار داشتند که اطلاعات خود را از خویشان و دوستان کسب میکنند. به طور کلی 4/3% از شرکتکنندگان به نقش رسانههای عمومی به اطلاع رسانی در مورد مالاریا اشاره کردند. طبق نتایج به دست آمده فقط 24% از کل شرکتکنندگان در این مطالعه اظهار داشتند که از پشهبند استفاده میکنند. میزان استفاده از پشهبند در بین ایرانیان 4 برابر افاغنه بود.
نتیجه گیری: در یک جمعبندی کلی اگر چه اکثر شرکتکنندگان از هر دو گروه با مالاریا و نحوه انتقال آن آشنا هستند ولی برای پیشگیری از ابتلاء به این بیماری اقدامی نمیکنند. همچنین علت بالا بودن نسبی موارد مالاریا در بین افاغنه ممکن است ناشی از شیوه زندگی آنها باشد نه صرفاً از مسافرتهای برون مرزی، چرا که در مقام مقایسه اهالی بلوچیستان نیز اینگونه تردد را دارند. در این مطالعه همچنین مشخص شد که افاغنه ارتباط ضعیفی با مراکز بهداشتی درمانی دارند که این امر نیز در درمان به موقع و کامل بیماری اهمیت زیادی خواهد داشت.
محسن نقوی، فرید ابوالحسنی، فرشاد پورملک، ناهید جعفری، مازیار مرادی لاکه، بابک عشرتی، نیلوفر مهدوی هزاوه، حسین کاظمینی، آرش طهرانی بنی هاشمی، شروان شعاعی،
دوره 4، شماره 1 - ( 2-1387 )
چکیده
مقدمه و اهداف: شاخص سالهای عمر تطبیق شده برای ناتوانی Disability-Adjusted Life Years, DALY))، پیامدهای کشنده و غیرکشنده بیماریها و آسیبها را در قالب یک عدد خلاصه کرده و مشکلات سلامت جوامع را به صورت کمی بیان مینماید. این مطالعه با هدف برآورد بار بیماریها و آسیبها برحسب شاخص DALY در سطح ملی برای 6 استان به تفکیک طراحی و اجرا شده است.
روش کار: از روشهای سازمان جهانی بهداشت برای برآورد بار مرگ زودرس، بار ناتوانی، و DALY استفاده شد. چند تطبیق در روشهای مزبور صورت گرفت.
نتایج: میزان DALY ، 21572 سال در صد هزار بود. 62% از آن عمر از دست رفته به علت مرگ زودرس و 38% آن عمر از دست رفته به علت ناتوانی بود؛ 58% به علت بیماریهای غیرواگیر، 28% ناشی از علل خارجی (سوانح)، و 14% در اثر بیماریهای واگیر، بیماریهای مادران در نتیجه عوارض بارداری و زایمان، بیماری های حول تولد و کمبودهای تغذیه ای بود. گروهی از بیماری ها و صدمات که بالاترین بار را در جنس مذکر ایجاد می کرد صدمات عمدی و غیر عمدی با 789/2 میلیون سال، و گروه مشابه در جنس مونث، اختلالات روانی با 191/1 میلیون سال DALY بود. علت منفرد مسبب بیشترین بار در جنس مذکر، حوادث ترافیکی و در جنس مونث، بیماری ایسکمیک قلب بود. بار بیماریها در سطح استانی تنوع قابل ملاحظهای داشت.
نتیجهگیری: سیمای سلامت و بیماری در ایران در کل از نمای قدیمی غلبه بیماریهای واگیردار، مرتبط با بارداری و زایمان، حول زمان تولد، و کمبودهای تغذیهای به غلبه بیماری های غیرواگیر و سوانح و حوادث در سطح ملی گذار کرده است. نتایج بار ملی بیماریها عینیترین شواهد مورد نیاز برای سیاستگزاری و مدیریت برنامههای سلامت، پژوهشهای سلامت، و توسعه منابع بخش سلامت هستند.
فاطمه رخشانی، محمدتقی حیدری، سمیه براتی بنی،
دوره 4، شماره 3 - ( 12-1387 )
چکیده
مقدمه و اهداف: آسیبهای ناشی از وسایل نوک تیز، یک خطر مهم شغلی برای کارکنان بهداشتی و درمانی محسوب میشود. لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان شیوع و علل آسیبهای ناشی از نیش سوزن اقدامات پس از آن در پرسنل مراکز درمانی دانشگاه علوم پزشکی زاهدان صورت گرفت.
روشکار: در این مطالعه مقطعی، 231 نفر از کارکنان درمانی شاغل در بیمارستانهای آموزسی شهر زاهدان در سال1386 به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای بررسی شدند. دادهها از طریق پرسشنامه جمعآوری و با استفاده از نرم افزارSPSS 13 تجزیه و تحلیل گردیدند.
نتایج: 1/77% از افراد مورد بررسی زن، 4/56% از آنان کارشناس و 7/50% پرستار بودند. میانگین سنی 1/8±34 سال بود. شیوع نیش سوزن در بین کارکنان مراکز درمانی در طول دوره کاری 9/64% بود و از این گروه 2/57% بیش از دو بار آسیب دیده بودند. سرسوزن با 4/55%، بیشترین میزان آسیب را تشکیل میداد، و بیشترین موقعیتی که افراد دچار آسیب شده بودند هنگام خونگیری و تزریق با فراوانی 6/54% بود. آنالیز رگرسیون چند متغیره نشان داد که آسیب ناشی از وسایل نوک تیز در افراد با سواد دانشگاهی در مقایسه با دیپلم و پایینتر 60% کمتر بود و به ازای هر سال افزایش سابقه کار، خطر آسیب 5% افزایش مییافت.
نتیجهگیری: یافتههای این مطالعه ضرورت اقدامات آموزشی و پیشگیریکننده در مراکز درمانی به ویژه گروههای با خطر بالا را نشان میدهد.
حسن افتخار، کاظم محمد، صدیقه السادات طوافیان، کمال میر کریمی، افسانه رمضان زاده،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1388 )
چکیده
مقدمه و اهداف: مراقبت ازخود یک ساختار چند بعدی است که لازمه انجام آن اتخاذ رفتارهایی است که خود متاثر از دانش، ادراکات و باورهای فرد نسبت به خود مراقبتی است. هدف از این مطالعه بررسی دیدگاهها و نظرات مردم جنوب شهر تهران نسبت به خود مراقبتی است.
روشکار: با استفاده از نمونهگیری خوشهای، 1200 نفر از افراد بالای 15 سال با استفاده از برگ مصاحبه مشتمل بر اطلاعات جمعیت شناختی، رضایت از سلامت عمومی، عوامل ممانعت کننده و قادرکننده خود مراقبتی و منابع اطلاعاتی خود مراقبتی، مورد مصاحبه قرار گرفتند. روایی این ابزار از طریق اعتبارمحتوی و پایایی آن از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ سنجیده شد. دادهها با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی تجزیه و تحلیل شد.
نتایج: میانگین سنی افراد مورد مطالعه 2/5 ± 9/27 سال بود که 935 نفر (82%) از وضعیت سلامتی خود در شش ماه گذشته راضی بودند، 658 نفر (55%) اظهار داشتند دارای دانش خود مراقبتی نیستند، 986 نفر (82%) علاقهمند به خود مراقبتی بوده و 1035 نفر (86%) خود را در امر خود مراقبتی فعال میدانستند. کمتر از 5% افراد دارای سبک زندگی سالم از نظر رژیم غذایی و فعالیت جسمانی منظم بودند.
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد، علیرغم اینکه اکثریت افراد خود را علاقمند و فعال در امر خود مراقبتی میدانستند، اظهار میکردند که دارای دانش خود مراقبتی نیستند و درصد کمی از آنان دارای عملکرد صحیح خود مراقبتی هستند.
فرشاد فریور، رامین حشمت، بهار عظمتی، شبنم عباس زاده اهرنجانی، عباسعلی کشتکار، ربابه شیخالاسلام، ابوالحسن ندیم،
دوره 5، شماره 2 - ( 6-1388 )
چکیده
مقدمه و اهداف: یکی از مهمترین علل معضلات تغذیهای در جهان، عدم آگاهی تغذیهای و در نتیجه عملکرد نامناسب در این مقوله است که باعث مشکلاتی از قبیل سوء تغذیه و ابتلا به بیماریهای غیرواگیر مختلف میشود. مطالعه جاری به منظور ارزیابی وضعیت آگاهی، نگرش و عملکرد خانوارهای شهری درباره اصول کاربردی تغذیه در سال 1383 در استانهای گلستان، سیستان و بلوچستان و بوشهرطراحی و اجرا شد.
روشکار: این مطالعه به صورت مقطعی به بررسی سطح آگاهی، نگرش و عملکرد خانوارهای شهری در زمینه اصول کلی تغذیه در استانهای منتخب میپردازد. روش نمونهگیری به صورت خوشهای یک مرحلهای با اندازه خوشههای مساوی بود. دادههای مورد نیاز از طریق پرسشنامه ساختاریافته و با انجام مصاحبه با افراد واجد شرایط پاسخگویی در خانوارها جمعآوری شد.
نتایج: در این مطالعه، درمجموع تعداد 1154 نفر در مناطق مورد نظر، تحت بررسی قرارگرفتند. حدود 70-50% از پاسخدهندگان، از 4 گروه اصلی غذایی مطلع بودند و 50-40 % از افراد نسبت به نقش آنها دربدن انسان آگاهی داشتند. در اکثر موارد نگرش خانوارها در زمینه تغذیه مطلوب بود. فراوانی مصرف گوشت قرمز در افراد مورد بررسی به ندرت، گوشت ماهی در سطح متوسط، حبوبات در سطح بالا، میوه و سبزی، شیر، ماست و پنیر در سطح قابل قبول و مصرف چیپس و پفک، قند و شکر و نوشابههای گازدار در سطح بالایی قرار داشتند.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه میتواند دفتر بهبود تغذیه را در بهبود طراحی و اجرای موثر برنامههای مداخلهای برای پیشبرد سلامت تغذیهای اقشار جامعه یاری کند.
رجبعلی حکم آبادی، حمید سوری، محمد جواد جعفری،
دوره 5، شماره 3 - ( 9-1388 )
چکیده
مقدمه و اهداف: تعیین وضعیت ایمنی راه میتواند در کاهش مرگ و جرح ناشی از سوانح ترافیکی مؤثر باشد. در این مطالعه نشانگرهای دخیل در ایمنی راه شناسایی شد و بر اساس رویکردهای مختلف، شاخصی برای سنجش وضعیت ایمنی راههای کشور تدوین شد.
روشکار: یازده نشانگر انتخاب شده در 9 بعدطبقهبندی شدهاند. دادهها با استفاده از مقادیر کمینه، بیشینه و هدف آنها استاندارد سازی شده و براساس سه رویکرد با هم تلفیق شدهاند. برای کاربردی بودن شاخص، دادههای 11 کشور آسیایی جمع آوری شد. بر اساس شاخصها، نتایجی محاسبه شده که با مقادیر بدست آمده از شاخص ال حاجی مورد مقایسه قرار گرفته و بهترین شاخص برای سنجش ایمنی راه کشورانتخاب گردید.
نتایج:مقادیر شاخص بدست آمده از وزن دهی نشانگرها به مقادیر شاخص ال حاجی نزدیک بوده و رابطه بین مقادیر این دو دارای برابر 994/0 است. اختلاف آماری در وضعیت ایمنی راه کشورهای آسیایی وجود دارد. به طوریکه سنگاپور و برونئی دارای بالاترین امتیاز، مالزی و فیلیپین دارای امتیاز متوسط و ایران، تایلند، اندونزی، میانمار، کامبوج، ویتنام و لائوس دارای پایینترین امتیاز بر اساس شاخص هستند.
نتیجهگیری: کشورها نیازمند تدوین شاخص ترکیبی با نگاه سلامت محور از عوامل موثر در حوادث راه هستند تا بتوانند عملکرد ایمنی راه در کشور خود و در مقایسه با سایر کشورها را موردارزیابی قرار دهند. ایمنی راه در کشور ما هنوز با وضع مطلوب فاصله داشته و نیاز به توجه بیشتر دارد.
سهیلا دبیران، مریم دانشور فرد، زینت نادیا حتمی،
دوره 5، شماره 3 - ( 9-1388 )
چکیده
مقدمه و اهداف:بر اساس شواهد ومطالعات صورت گرفته،خانمهای باردار سالم ودارای تغذیه کافی،بدون هیچ گونه نگرانی قادر به شرکت در فعالیتهای ورزشی مناسب هستند. این مطالعه به منظورتعیین عملکرد خانمهای بارداردر زمینه ورزش صورت گرفته است.
روشکار: این مطالعه یک مطالعه مقطعی تحلیلی بوده است. جمعیت مورد مطالعه متشکل از 400 خانم باردارمراجعه کننده به درمانگاههای پره ناتال بودکه حین بارداری ورزش میکردند.پرسشنامه ای مشتمل بر سؤالات مربوط به سنجش عملکرد طراحی شد و اطلاعات مربوط به افراد جمعآوری گردید.اطلاعات حاصله توسط نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل واقع شد و میانگین امتیازات مربوط به عملکرد و انحراف معیار آن بر حسب متغیرهای مستقل مطالعه برآورد گردید. همچنین با استفاده از آزمونهای
ANOVA و مدل رگرسیون خطّی ارتباط بین متغیرهای مستقل و میزان عملکرد مورد ارزیابی قرار گرفت.
نتایج: میانگین نمرات عملکرد 23/14 با انحراف معیار 76/1 بود.همچنین ارتباط معنیداری بین عملکرد و متغیرهای شغل،سطح تحصیلات و سطح تحصیلات همسران افراد دیده شد (001/0(P <. درآنالیز چند متغیره صورت گرفته با روش رگرسیون خطی، میزان تحصیلات همسران دارای اثر مستقل و معنیداری در عملکرد خانمها بود )001/0P=).
نتیجهگیری: اکثر خانمهایی که در دوران بارداری ورزش میکنند، اصول حاکم برانجام فعالیتهای ورزشی به صورت صحیح در این دوران حساس را رعایت نکرده و عملکرد نامناسب تقریباً در همه حیطهها وجود دارد.
بهار عظمتی، رامین حشمت، عباسعلی کشتکار، موسی باقری، ربابه شیخ الاسلام، ابوالحسن ندیم،
دوره 5، شماره 4 - ( 12-1388 )
چکیده
مقدمه و اهداف: مطالعه جاری به منظور مقایسه وضعیت آگاهی، نگرش و عملکرد خانوارهای شهری و روستایی درباره نرمی و پوکی استخوان در استانهای گلستان، سیستان و بلوچستان و بوشهر اجرا شد.
روشکار: روش نمونهگیری در این مطالعه به صورت خوشهای بود. مصاحبه شامل پرسشهایی در زمینه آگاهی، نگرش و عملکرد افراد مورد مطالعه در مورد عوامل تغذیهای مرتبط با نرمی و پوکی استخوان بود.
نتایج: در این مطالعه، درمجموع تعداد 2306 نفر مورد بررسی قرارگرفتند. آگاهی خانوارهای شهری نسبت به خانوارهای روستایی در مورد کلسیم به عنوان یکی از مواد پیشگیری کننده از پوکی و نرمی استخوان، در استانهای سیستان و بلوچستان،گلستان و بوشهر بیشتر بود (001/P<0). آگاهی خانوارهای شهری در هر سه استان در زمینه منابع غذایی کلسیم (شیر، ماست، پنیر و سایر لبنیات) از خانوارهای روستایی مطلوبتر بود (01/0 >P). در حیطه نگرش در مورد پوکی استخوان نیز خانوارهای شهری وضعیت بهتری داشتند (0/01 >P).
مصرف روزانه شیر پاستوریزه نیز در خانوارهای شهری از اهمیت بیشتری برخوردار بود (0/01>P).
نتیجهگیری: بررسی عملکرد خانوارهای واجد زنان باردار و شیرده نشانگر این بود که مصرف روزانه شیر در خانوارهای شهری و روستایی درنواحی مورد بررسی اختلاف معنیداری نداشت. وضعیت عملکرد خانوارهای واجد شیرخوار نشان داد که نحوه قرار دادن نوزادان در مقابل آفتاب (به طور مستقیم یا از پشت شیشه) در خانوارهای شهری و روستایی تفاوت معنیداری نداشت. براساس نتایج این مطالعه، میزان آگاهی، نگرش و عملکرد خانوارهای روستایی نسبت به پوکی و نرمی استخوان نامطلوب ارزیابی شد.
صدیقه سالمی، مصطفی شکوهی، ساناز عیب پوش، سحرناز نجات، هما کاشانی،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1389 )
چکیده
مقدمه و اهداف: اهمیت انتقال دانش و استفاده از نتایج پژوهش برای تصمیمگیران بخش سلامت، در کشورهای پیشرفته و در حال پیشرفت در حال افزایش است. طی دو دهه اخیر در متون پرستاری تاکید زیادی بر مبتنی برتحقیق شدن این حرفه شده است. هدف از این مطالعه شناسایی موانع به کارگیری یافتههای تحقیقاتی در عملکرد بالینی پرستاران کشور است.
روش کار: این مطالعه به صورت مقطعی انجام گرفت. پرسشنامه مورد استفاده مشتمل بر 2 بخش بود. بخش اول شامل اطلاعات دموگرافیکی پرستاران و بخش دوم شامل 29 سوال 5 گزینهای بود که موانع به کارگیری یافته های تحقیقاتی را در بر میگرفت. سنجش امتیاز براساس مقیاس لیکرت بود و جوابها به گونهای تنظیم شده بودند که شرکت کنندگان میتوانستند نظرات خود را با درجات متفاوت بیان کنند.
نتایج: موانع شناسایی شده در 4 حیطه طبقهبندی شدند: حیطه سازمانی، کیفیت تحقیق، آگاهی و مهارت پرستار و موانع مربوط به دسترسی به نتایج تحقیق. سه مانع اول گزارش شده توسط پرستاران شامل موانعی همچون: "پرستاران زمان کافی برای مطالعه منابع جدید ندارند"، " پرستاران اختیار کافی برای تغییر روشهای مراقبتی بیماران ندارند" و "امکانات و تسهیلات موجود جهت به کارگیری نتایج تحقیقات کافی نیستند" بود که هر سه مورد از موانع مربوط به حیطه موانع سازمانی است.
نتیجهگیری: پرستاران به "عدم حمایت های سازمانی" به عنوان یک مانع بزرگ و مهم اشاره داشتند. باید به این نوع موانع و حمایتهای سازمانها برای امور تحقیقاتی و تسهیل کردن این موانع از طرف این ارگانها، نگاه ویژهای داشت.
واژگان کلیدی: پرستار، موانع بکارگیری یافتههای تحقیقاتی، عملکرد بالینی، ترجمان دانش
حمید رضا خلخالی، ابراهیم حاجی زاده، انوشیروان کاظم نژاد، علی غفاری مقدم،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1389 )
چکیده
مقدمه و اهداف: از نظربالینی، بیماران با اختلال عملکرد مزمن کلیه پیوندی، سیر پیشروندهای در تخریب کلیه دارند و طی 5 مرحله به رد پیوند میرسند. پیشبینی این روند مورد علاقه نفرولوژیستها است. در این مقاله این فرآیند را با دو توزیع احتمال ارلانگ و
هپیو– نمایی بعنوان توزیعهای فاز- نوع، مطالعه کردیم.
روش کار: در یک مطالعه تک مرکزی گذشتهنگر، 214 بیمار با اختلال عملکرد مزمن کلیه پیوندی مراجعه کننده به بیمارستان امام علوم پزشکی ارومیه طی سالهای 1376 تا 1384 بررسی گردید. عملکردکلیه باشاخص GFR ارزیابی شد و برمبنای راهنمای بالینی NKF و KCOQI طبقهبندی گردید.
نتایج: در این بیماران، خطر گذر از مرحله 1 به 2 برابر 0378/0، برای مرحله 2 به 3 برابر 04/0، برای مرحله 3 به 4 برابر 0458/0 و مرحله 4 به 5 برابر 0541/0 با ازاء هر ماه انتظار در آن مرحله است. میانگن و میانه زمان انتظار برای رد پیوند به ترتیب 63/91 و 84 ماه برآورد شد احتمال بقاء پیوند تا ماههای 18 ام، 58 ام، 118ام و 155ام بعد از پیوند به ترتیب 99/0، 75/0، 25/0 و 10/0 است.
نتیجهگیری: یافتههای این روش تحلیل آماری، کاملاً با تئوریها پیرفیلتراسیون در بیماران مزمن کلیوی تطابق دارد و اطلاع بیشتری از فرآیند دینامیکی بیماری میدهد که در فهم پاتولوژی بیماری و مدیریت بهترآن کمک می کند.
داود شجاعی زاده، اکرم محراب بیک، محمود محمودی، لیلی صالحی،
دوره 7، شماره 2 - ( 6-1390 )
چکیده
مقدمه و اهداف: پوکی استخوان بیماری خاموشی است که میلیونها نفر در سرتاسر جهان از آن رنج میبرند. طراحی برنامه مداخلاتی مناسب از اصول اولیه موفقیت در پیشگیری است. این مطالعه با هدف بررسی تإثیر آموزش بر آگاهی، نگرش و عملکرد زنان با وضعیت اقتصادی و اجتماعی پایین در خصوص پیشگیری از بیماری پوکی استخوان بااستفاده از الگوی باور سلامتی انجام گرفت.
روش کار: این مطالعه نیمه تجربی از نوع قبل و بعد بر روی 140 نفر مددجوی کمیته امداد منطقه یک استان اصفهان با سن کمتر از 60 سال انجام گرفت. جهت جمعآوری دادهها از پرسشنامه چند قسمتی مشتمل بر قسمت های مختلف استفاده شد. وضعیت عملکردی افراد از نظر دریافت کلسیم و ویتامینD ، سطح فعالیت فیزیکی و برخورداری از تابش مستقیم آفتاب نیز مورد ارزیابی قرار گرفت.
نتایج: میانگین سنی افراد شرکت کننده در مطالعه 52/10 ± 8/40سال بود. میانگین نمره اجزاء مورد بررسی بجز موانع، آگاهی، وضعیت استفاده از نور خورشید و سطح فعالیت فیزیکی بعد از مداخله نسبت به قبل از آن افزایش معنا داری را نشان داد. بین میزان کلسیم و ویتامین دریافتی روزانه قبل و بعد از مداخله اختلاف معناداری مشاهده نشد.
نتیجهگیری: براساس نتایج این مطالعه، طراحی و اجرای برنامه آموزشی مبتنی بر الگوی باور سلامتی میتواند سبب ارتقاء آگاهی و باور افراد در رابطه با رفتارهای پیشگیرانه بیماری گردد. هرچند در خصوص تغییر عملکرد از نظر مصرف کلسیم و ویتامین D توجه به سایر عوامل ضروری است.
الناز قاسمی، محسن بارونی، رضا دهنویه، محمد جعفری سیریزی، محمد حسین مهرالحسنی،
دوره 12، شماره 0 - ( 12-1395 )
چکیده
مقدمه و اهداف: بیمههای سلامت تضمین کننده امنیت خاطر افراد در برابر بیماری و عوامل تهدید کننده سلامت هستند. با توجه به نقش کلیدی آنها در تحقق اهداف عدالت محوری و کاهش پرداخت از جیب این مطالعه با هدف ارزیابی ادارات کل بیمه سلامت ایران با استفاده از مدل DEA در سال 1393 انجام شد.
روش کار: مطالعه حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی و جامعه پژوهش، تمام ادارات کل بیمه سلامت بود. معیارهای ورودی و خروجی مدل با مرور کتابخانهای و بررسی اسنادی هدفمند استخراج و دادهها جمعآوری شد. ادارات با استفاده از مدل DEA ارزیابی و رتبهبندی شدند. آزمون رگرسیون خطی برای تاثیر متغیرهای محیطی انجام شد.
نتایج: میانگین کارایی فنی، مدیریتی و مقیاس ادارات کل مورد مطالعه به ترتیب 593/0، 761/0 و 721/0 میباشد. به عبارتی ظرفیت ارتقاء کارایی در ادارات کل در حدود 41 درصد است. از کل ادارات مورد بررسی تعداد 5 اداره دارای حداکثر کارایی 1، 7 اداره کارایی بین 5/0 تا 1 و 19 اداره کارایی کمتر از 5/0 داشتند. متغیر جمعیت استان و تعداد کل موسسات بر روی کارایی تاثیر داشت.
نتیجه گیری: براساس متغیرهای تعریف شده، مدل AP-DEA ورودی محور مناسب بود. نتایج نشان دهنده ظرفیت بالا برای افزایش کارایی فنی در ادارات کل میباشد که میتوان با الگو بردارای از ادارات کارا و مرجع و تعدیل ورودیهای آنها میزان کارایی را افزایش داد. بنابراین بکارگیری سیاست کوچکسازی و چابکسازی سازمان بیمه سلامت براساس محور دولت الکترونیک در اصلاح نظام اداری کشور پیشنهاد میگردد.
محمد حسین مهرالحسنی، مژگان امامی، علی اکبر حقدوست، رضا دهنویه، سارا امان پور، فائزه صباح، میترا بذر افشان،
دوره 12، شماره 0 - ( 12-1395 )
چکیده
مقدمه و اهداف: دانشگاههای علوم پزشکی، نقش حیاتی در ارتقای سلامت جامعه ایفا مینمایند و بدون شک برای بهبود عملکرد آنها، نیاز به اندازه گیری و ارزیابی عملکرد میباشد.
روش کار: مطالعهی حاضر، از نوع ترکیبی متوالی بود و دانشگاههای علومپزشکی کشور به صورت سرشماری مورد بررسی قرار گرفتند. در فاز کیفی مطالعه با بررسی اسناد و جلسات گروه کاری متمرکز، چارچوب اولیه مدل ارزیابی عملکرد و چالش های مرتبط با آن استخراج گردید. سپس سیاستها، اهداف و راهبردهای مربوط به هر بعد استخراج و شاخص ها شناسایی گردیدند. درنهایت، با اجرای روش تحلیل سلسله مراتبی وزن هریک از ابعاد و محورهای آن محاسبه گردید و مدل اجرا گردید.
نتایج: مدل کارت امتیاز متوازن متناسب با دانشگاههای علومپزشکی طراحی شد. در این مدل، 4 بعد اصلی سلامت جمعیت، خدمات، مالی و بعد رشد و توسعه مشخص گردید. سپس با بررسی اسناد، سیاست و راهبردهای کلیدی، سیاست و معیارهای کلیدی، راهبردهای اصلی و فرعی استخراج گردید. تعداد 13 شاخص کلیدی به عنوان شاخصهای نهایی انتخاب گردید. همچنین 3 چالش اصلی و 11 چالش فرعی شناسایی و طبقه بندی گردید در نهایت نتایج حاصل از مدل تحلیل سلسله مراتبی-کارت امتیازی متوازن، نشان داد که تیپ بندی دانشگاه بر وضعیت عملکردی دانشگاه ها تاثیر دارد.
نتیجهگیری: برای ارزیابی عملکرد دانشگاهها، وجود رابطه منطقی بین سیاستها و راهبردها و معیارها چالش کلیدی میباشد تا به صورت جامع و موجز، شاخصهایی برای ارزیابی و رتبه بندی عمل نمایند.
علی اکبر حقدوست، مژگان امامی، مریم حسین پور، فاطمه رخشانی، محمد حسین مهرالحسنی،
دوره 13، شماره 0 - ( 12-1396 )
چکیده
مقدمه و اهداف: ارتقاء شاخصهای بهداشتی، یک موضوع کلیدی در اکثر جوامع می باشد. در این راستا، معاونتهای بهداشتی با تولیت، پایش و هماهنگیهای لازم در راستای ارتقای این شاخصها اقدام میکنند. هدف از پژوهش حاضر، ارائه مدل برای رتبهبندی عملکرد معاونتها میباشد.
روش کار: پژهش حاضر، از نوع کاربردی و کیفی است که در سال 1391 انجام پذیرفت. گروه تحقیق اولیه متشکل از 12 نفر از خبرگان با توجه به سابقه مدیریتی و تجربه طولانی در معاونت بهداشتی انتخاب شدند. در این مطالعه، ابتدا مرور کتابخانهای و اسنادی صورت گرفت و سپس با جلسات گروه کاری متمرکز و نظرخواهی از خبرگان به تعریف و تعیین شاخصهای کلیدی پرداخته شد.
یافتهها: الگویی متشکل از 9 معیار فرآیندی (13 شاخص عمومی و 15 شاخص اختصاصی)، جهت رتبهبندی معاونتهای بهداشتی کشور ارایه شد. فرآیندهای عمومی شامل معیارهای رهبری و مدیریت، برنامهها و استراتژیها، منابع و مشارکتها، نیروی انسانی و نظام جامع آمار و اطلاعات و فرآیندهای اختصاصی شامل مراقبتهای بهداشت اولیه، پزشک خانواده، مؤلفههای اجتماعی مؤثر بر سلامت و طرحهای پایلوت کشوری بود. محدوده نمره شاخص ها بین 1-8 بود که با شاخص صفر، مقایسه گردیدند.
نتیجهگیری: یافتهها نشان داد که مؤلفهها و شاخصهای فرآیندی در تعیین وضعیت عملکرد معاونتهای بهداشتی مؤثرتر بوده و الگوی ارائهشده نیز مبتنی بر این موضوع میباشد و پیشنهاد میگردد که رتبهبندی معاونتهای بهداشتی، هر دو سال یکبار از سوی وزارت بهداشت صورت پذیرد و مؤلفهها و معیارهای فرآیندی این مدل براساس نتایج عملی بهبود یابند
وحید یزدی فیض آبادی، محمد حسین مهرالحسنی، فرشید منجمی، سمیرا سادات پورحسینی،
دوره 14، شماره 0 - ( 10-1397 )
چکیده
مقدمه و اهداف: دسترسی به فرصتهای برابر آموزش از حقوق اساسی هر کشور محسوب میگردد و رفع نابرابری ها بویژه در آموزش عالی یکی از مهمترین اولویتهاست. مطالعه حاضر با هدف سنجش نابرابری آموزشی در حوزه علوم پزشکی استانهای ایران انجام شد.
روشکار: در این مطالعه، نابرابری آموزشی با استفاده از ضریب جینی اندازهگیری شد. شاخصهای مورد مطالعه شامل تعداد دانشجو، تعداد هیات علمی، تعداد کارکنان، رشته های تحصیلی و بودجه آموزشی بود. دادهها با نرم افزار Stata نسخه 14 تحلیل شد.
یافتهها: طی سالهای مورد مطالعه، ضریب جینی شاخصهای تعداد دانشجویان زن از 51/0 به 46/0، دانشجویان مرد از 53/0 به 46/0 و اعضای هیات علمی از 59/0 به 53/0، روند کمابیش کاهشی را نشان داد. در حالی که نابرابری در تعداد کارکنان غیرهیات علمی از 49/0 به 50/0 و بودجه آموزشی از 53/0 به 54/0 افزایش ناچیزی را نشان داد. در تعداد رشتههای تحصیلی بر حسب مقطع تحصیلی، کارشناسی ناپیوسته با کمترین نابرابری، از 13/0 تا 17/0 متغیر بود و بیشترین نابرابری مربوط به فلوشیپ که از 66/0 تا 69/0 متغیر بود.
نتیجهگیری: به رغم کاهش نابرابری در برخی شاخصهای آموزشی، نابرابری در شاخص تعداد رشتههای تحصیلی در برخی مقاطع تحصیلات تکمیلی و تعداد دانشجویان بر حسب جنسیت و بودجه آموزشی زیاد است. این مسأله مستلزم توجه سیاستگذاران به توسعه متوازن زیرساختهای آموزشی در استانها برای ایجاد فرصتهای برابر آموزشی میباشد.
میترا خادم الشریعه، وحید تادیبی، ناصر بهپور، محمد رضا حامدی نیا،
دوره 14، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
مقدمه و اهداف: ضعف عضلانی و خستگی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس، باعث کاهش فعالیتهای روزانه و کیفیت زندگی میشود. اگر چه ورزش بهطور معمول برای این بیماران مناسب است، ولی اثر آن به خوبی مشخص نشده است. هدف از این مطالعه بررسی اثر تمرین ترکیبی بر عملکرد عضلانی و حرکتی، خستگی و کیفیت زندگی این بیماران بود.
روش کار: نمونههای تحقیق حاضر شامل 24 زن مبتلا به مولتیپل اسکلروزس، 20-50 سال با درجه ناتوانی
EDSS (Expanded Disability Status Scale) بین 2-5 بود که بهصورت تصادفی در دو گروه کنترل (12 نفر) و تجربی (12 نفر) قرار گرفتند. برنامه تمرین شامل12 هفته و 3 جلسه در هفته (دو جلسه تمرین استقامتی و یک جلسه تمرین مقاومتی) بود.
یافتهها: نتایج این پژوهش نشان داد که 12 هفته تمرین ترکیبی موجب افزایش معنادار قدرت عضلانی پایینتنه (019/0= P) و بالاتنه (001/0= P)، استقامت (0001/0= P)، سرعت راه رفتن (008/0= P)، تعادل پویا (025/0= P) و کیفیت زندگی (007/0= P) و کاهش معنادار درجۀ ناتوانی (007/0= P) و خستگی (001/0= P) بیماران مبتلا به ام اس میشود.
نتیجهگیری: بهطورکلی میتوان گفت که انجام برنامههای تمرین ترکیبی شامل وهلههای فعالیت هوازی و مقاومتی در 3 روز غیر متوالی در هفته، برای زنان مبتلا به ام اس سودمند بوده و سبب بهبود عملکرد حسی حرکتی میگردد. متخصصان مربوطه میتوانند ازاینگونه تمرینات بهعنوان نوعی درمان مکمل توأم با درمانهای دارویی برای کاهش عوارض بالینی بیماران ام اس استفاده نمایند.
زهرا حسین خانی، مژگان عباسی، آمنه خالقی، الهام کاکاوند، ناهید یزدی، حسن رضا محمدی معین،
دوره 17، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
مقدمه و اهداف: انتشار کروناویروس (کووید-19) در جهان، اثرات نامطلوبی بر جوانب مختلف زندگی افراد و توسعه اقتصادی-اجتماعی جوامع داشته است. مطالعه حاضر باهدف تعیین دانش، نگرش و عملکرد مردم استان قزوین در خصوص بیماری کووید-19 انجامشده است.
روش کار: مطالعه مقطعی حاضر در ماههای آذر و دی سال 1399 بر روی 1223 نفر از جمعیت بالای 15 سال استان قزوین انجام شد. با روش نمونهگیری طبقهای چندمرحلهای افراد بهصورت تصادفی از جمعیت تحت پوشش مراکز بهداشتی درمانی شهری و روستایی استان انتخاب شدند. پرسشنامهها بهصورت خودایفا و مصاحبه تلفنی تکمیل شد. سؤالات شامل اطلاعات جمعیت شناختی، دانش، نگرش و عملکرد افراد درباره کووید-19 بود.
یافتهها: درمجموع تعداد 1223 نفر با میانگین سنی (2/12) 6/35 سال در مطالعه شرکت کردند. امتیاز نمرات بخشهای دانش، نگرش و عملکرد افراد بهترتیب 68% ،72% و91% بود که مناسب بود. درباره دانش کمترین امتیاز مربوط به آگاهی از علائم شایع بیماری
(6 درصد) بود. 42 درصد افراد معتقد بودند اصول پیشگیری از ابتلاء به ویروس کرونا را رعایت میکنند، 3/50 درصد فاصله 2 متری از دیگران را رعایت میکردند. طبق تحلیل رگرسیون خطی چند متغیره، با افزایش سن افراد سطح آگاهی (007/0=P) و عملکرد(028/0=P) ایشان افزایش داشته، با افزایش تحصیلات میزان آگاهی افزایش (001/0>P) ولی میزان نگرش کاهش (001/0=P) داشته است. آگاهی(002/0=P) و عملکرد(001/0>P) مردان نسبت به زنان بهطور معنیداری کمتر بود. در خصوص محل سکونت هم سطح نگرش ساکنین روستایی نسبت به شهری بالاتر بوده است (002/0=P).
نتیجهگیری: مطالعه ما نشان داد سطح آگاهی، نگرش و عملکرد مردم استان قزوین در خصوص بیماری کووید-19 مناسب است.
محسن مهدی نیا، سید حسن عادلی، حمیدرضا حیدری، ابوالفضل محمدبیگی، محمدرضا خاکسار، احمد سلطان زاده،
دوره 17، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
مقدمه و اهداف: پیامدهای ریوی مواجهه با غلظتهای کم آمونیاک کمتر موردمطالعه قرارگرفته است. این مطالعه با هدف مدلسازی پیامدهای ریوی مواجهه با غلظتهای کم آمونیاک طراحیشده است.
روش کار: این مطالعه همگروهی گذشتهنگر در صنایع کودسازی و در سال 1398 انجامشده است. افراد موردمطالعه شامل دو گروه مواجههیافته (98 نفر) و بدون مواجهه (105 نفر) بود. اندازهگیری میزان مواجهه و ارزیابی علائم و پارامترهای عملکرد ریوی با استفاده از NIOSH 6016 و پروتکل انجمن متخصصین ریه آمریکا و اروپا انجامشده است. تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار IBM SPSS نسخه 0/22 و آزمونهای مدلسازی رگرسیون خطی و لجستیک چندمتغیره انجام شد.
یافتهها: میزان مواجهه با آمونیاک در گروه مواجههیافته 54/1±80/4 پیپیام بود. دو گروه بر اساس اکثر متغیرهای فردی دارای اختلاف معنیدار نبودند (05/0<P). فراوانی همه علائم ریوی در گروه مواجههیافته بهطور معنیداری بیشتر از گروه بدون مواجهه بود (001/0>P). بیشترین میزان شیوع علائم ریوی در گروه مواجههیافته شامل سرفه (51/%25)، خسخس سینه (39/%19) و تنگی نفس (37/%18) بود. همه پارامترهای عملکرد ریه در افراد مواجههیافته بهطور معنیداری کمتر از گروه مواجهه نیافته بود (05/0P<). مقادیر پارامترهای عملکرد ریه در گروه مواجههیافته شامل FVC، FEV1 و FEV1/FVC به ترتیب 0/86%، 47/82% و 97/81% بود. نتایج مدلسازی رگرسیونی نشان داد مواجهه با آمونیاک باعث تغییرات مخرب معنیداری در عملکرد ریه و شیوع علائم ریوی شده است (05/0P<).
نتیجهگیری: یافتههای مطالعه بیانگر این بود که مواجهه با غلظتهای کم آمونیاک بایستی بهعنوان عامل خطر مهم در شیوع علائم ریوی و کاهش پارامترهای عملکرد ریوی موردتوجه قرار گیرد.
حمید چوبینه، زینب پریسای، فاطمه شهبازی، غزاله دانش، مهدی نصری، سید سعید هاشمی نظری،
دوره 18، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده
مقدمه و اهداف: در مدیریت پیشرفته، منابع انسانی محور اصلی توسعه پایدار هستند. HSE سامانهای است که بهصورت یکپارچه و با استفاده از نیروی انسانی، امکانات و تجهیزات، سعی در ایجاد محیطی سالم، دلپذیر، با نشاط و دور از حادثه، خسارت، آسیب و ضایعه دارد. هدف از انجام این مطالعه ارزیابی عملکرد شاخصهای سلامت، ایمنی و محیطزیست (HSE) در حوزه معاونت توسعه منابع انسانی شهرداری تهران بود.
روش کار: این مطالعه بهصورت مقطعی-توصیفی انجام گرفت. جامعه آماری مطالعه تمامی مناطق شهرداری تهران (22 منطقه) بود. پس از طراحی و اعتبارسنجی پروتکل ارزیابی عملکرد HSE، وضعیت HSE در 22 منطقه شهرداری تهران ارزیابی شد. پروتکل یادشده دارای 7 بخش رهبری و تعهد، خطمشی و اهداف استراتژیک، سازماندهی و مستندسازی، مدیریت ریسک، طرحریزی، اجرا و پایش، ممیزی و بازنگری بود. روایی و پایایی آن از راه اخذ نظرهای اصلاحی متخصصان و کارشناسان خبره در داخل و خارج از سازمان شهرداری تعیین شدند.
یافتهها: شاخص ارتباطهای درونسازمانی در اغلب مناطق شهرداری تهران بالاترین امتیاز را به خود اختصاص داده بود بیشترین امتیاز کسبشده (68%) مربوط به شاخص یادشده بود. میانگین کل شاخصها در دور دوم ارزیابی عملکرد 46/6 برآورد شد.
نتیجهگیری: وضعیت HSE در بیش از نیمی از مناطق شهرداری تهران نامطلوب (کمتر از 70%) بود. منطقههای 4 و 7 در وضعیت مطلوب (بالای 70%) قرار گرفتند . بنابراین برای بهبود وضعیت موجود باید برنامهریزی راهبردی با ماهیت بلندمدت شاخصهای سلامت، ایمنی و محیطزیست در پیش گیرند. این مطالعه نشان داد با شناسایی نقاط قوت و ضعف مدیریت سازمان، تصویب ساختار سازمانی HSE، متمرکز نمودن منابع مالی در تمام منطقهها و نظارت بر روند سرعت بهبود در مسیر تعالی سازمان، امکان ارتقای شاخصهای HSE سازمان را فراهم میآورد.