جستجو در مقالات منتشر شده


16 نتیجه برای قد

لادن کوچمشگی، طاهره حسین زاده نیک، محمدجواد خرازی فرد،
دوره 3، شماره 3 - ( 11-1386 )
چکیده

مقدمه واهداف: ناهنجاری­های دندانی-صورتی بیماری نیستند اما در مجموع می­توانند در کیفیت زندگی فرد تأثیر داشته باشند. این مطالعه به منظور تعیین میزان فراوانی آنومالی­های دندانی، فضا یا اکلوژن و در مجموع تعیین نیاز جامعه به درجات مختلف درمان­های ارتودنسی انجام شد.
روش کار: در این پژوهش مقطعی و توصیفی 600 دانش­آموز (286 دختر و 314 پسر) با میانگین سنی 97/11 ساله از مدارس راهنمایی شهرستان کرج در سال تحصیلی 85-84 به طور تصادفی انتخاب شدند و از نظر ناهنجاری­های دندانی-صورتی مورد معاینه قرار گرفتند. اطلاعات در خصوص دندان­های کشیده شده، شلوغی دندانی (Crowding)، وجود فضا (Spacing)، دیاستم، بیشترین بی­نظمی دندان­های قدامی فک بالا و پائین، اورجت و اورجت منفی، مقدار باز بودن بین دندان­های قدامی بالا و پائین و رابطه قدامی-خلفی مولرها از طریق پرسش­نامه جمع­آوری شد.
نتایج: نود و نه درصد از افراد دندان­های قدامی بالا و 3/98 % دندان­های قدامی پایین خود را از دست نداده بودند. 2/41% بدون وجود شلوغی بودند، 7/57% بدون وجود فضا بین دندان­ها بودند. میانگین وجود دیاستم بین افراد 36/0 میلی­متر بود. میانگین بیشترین بی­نظمی در دندان­های قدامی فک بالا 08/1 میلی­متر و در فک پائین 78/0 میلی­متر بود. میانگین اورجت 98/1 و میانگین اورجت منفی 03/0 میلی­متر بود. میانگین باز بودن بین لبه دندان­های بالا و پایین 28/0 میلی­متر بود و در 5/58% افراد رابطه مولرها نرمال بود. در مجموع میانگین شاخص زیبایی دندان 12/24 و با کمترین مقدار 13 و بیشترین مقدار 63 بوده است .
نتیجه ­گیری: بر اساس نتایج فوق ناهنجاری­های دندانی-صورتی در بیش از یک سوم (6/33%) از جمعیت مورد مطالعه نیاز به درجات مختلف درمان­های ارتودنسی دارند.
ربابه شیخ الاسلام، محسن نقوی، زهرا عبدالهی، میترا زراتی، ساناز واثقی، فرزانه صادقی قطب آبادی، فریبا کلاهدوز، کورش صمدپور، مینا مینایی، سیمین عربشاهی،
دوره 4، شماره 1 - ( 2-1387 )
چکیده

مقدمه و اهداف: سوء‌تغذیه در کودکان زیر 5 سال و کمبود ریزمغذی‌ها از مشکلات مهم تغذیه‌ای هر کشوری محسوب می‌شود. سوء‌تغذیه در این گروه سنی با عوارض متعدد از جمله اختلال رشد جسمی و تکامل مغزی، کاهش بهره هوشی، کاهش قدرت یادگیری و افت تحصیلی و افزایش موارد ابتلا به بیماری‌ها، پوکی استخوان و در نهایت کاهش توانمندی‌های ذهنی و جسمی کودکان در بزرگسالی همراه است. داشتن اطلاعات کامل و جامع از وضعیت تغذیه و میزان شیوع سوء تغذیه کودکان، هدف این بررسی برای برنامه‌ریزی‌های بعدی در جهت کاهش سوء‌تغذیه، بهبود وضعیت تغذیه و ارتقای سلامت در کشور است.
روش کار: این مطالعه یک بررسی مقطعی حاصل از داده‌های 34200 کودک 0 تا 72 ماهه ایرانی در 28 استان کشور است. روش نمونه‌گیری در هر استان به صورت خوشه‌ای با خوشه‌های نا‌برابر از نظر تعداد خانوار و برابر از نظر تعداد کودکان 0 تا 72 ماهه بوده است. وزن و قد کلیه نمونه‌ها تعیین و پس از ورود اطلاعات به نرم‌افزار آماری EPI6 ویرایش 04/6b، در هریک از مناطق شهری و روستائی هر استان، شیوع کم‌وزنی و کوتاه‌قدی و لاغری تعیین شد. سپس شیوع موزون شده هر یک از انواع سوءتغذیه پروتئین– انرژی در هریک از استان‌ها‌ی کشور و در سطح ملی محاسبه گردید.
نتایج: 7/4 درصد از کودکان کل کشور(9/4-5/4 CI:95%) مبتلا به کوتاه‌قدی هستند و شیوع کوتاه‌قدی در کودکان شهری به طور معنی‌داری کمتر از کودکان روستائی است.(به ترتیب 5/3–1/3 در مقایسه با1/7–5/6 CI:95%). همچنین 2/5 درصد از کودکان کل کشور(4/5-1/5 CI:95%) مبتلا به کم‌وزنی هستند. شیوع کم‌وزنی در کودکان شهری به طور معنی‌داری کمتر از کودکان روستائی است. علاوه بر این شیوع لاغری نیز در کودکان زیر 5 سال کشور، 7/3%(9/3–5/3 CI:95%) برآورد می‌گردد که در مناطق شهری به طور معنی‌داری بیش از مناطق روستائی است.(به ترتیب 3/4–8/3 در مقایسه با 5/3–0/3CI: 95%)
نتیجه‌گیری:
نتایج این بررسی نشان‌دهنده قرار داشتن کشورمان در زمره مناطق با شیوع پائین از نظر وضعیت سوء تغذیه پروتئین– انرژی در کودکان زیر 5 سال است. گرچه در مقایسه با نتایج مطالعات گذشته، کاهش محسوسی در خصوص کلیه انواع سوء تغذیه پروتئین– انرژی در تمامی سطوح مشاهده می‌شود، لیکن تفاوت‌های موجود مابین استان‌ها و مناطق مختلف کشور که به نوعی ناشی از تفاوت‌های موجود در سطح توسعه یافتگی این مناطق است نشان‌دهنده لزوم طراحی و اجرای راهکار‌های هدفمند است.
سید علی آذین، علی شهیدزاده ماهانی، مهدی عبادی، سپیده امیدواری، علی منتظری،
دوره 4، شماره 2 - ( 6-1387 )
چکیده

مقدمه و اهداف: از میان انواع اقدام به خودکشی، Self poisoning یا مسمومیت توسط خود فرد در کنار مسمومیت‌های تصادفی، یکی از قدیمی‌ترین و رایج‌ترین شیوه‌های آسیب به‌خود (Self harm) و ارجاع به بخش‌های مسمومین است. میزان و روند مسمومیت به‌ویژه مسمومیت عمدی به قصد خودکشی در طول زمان و در کشورهای مختلف با مواد و داروهای در دسترس کاملاً مرتبط بوده است. جهت ارزیابی اپیدمیولوژی اقدام به خودکشی از طریق مسمومیت عمدی و ارزیابی سهم آن در مراجعین به بخش‌های مسمومین بیمارستان‌های مرجع در کشور در سال 1383 مطالعه‌ای طراحی و اجرا شد.
روش‌کار: بررسی حاضر یک مطالعه مقطعی (Cross sectional) است که بر روی بیماران پذیرفته شده (سرپایی یا بستری) در اورژانس بیمارستان‌های واجد بخش ویژه مسمومین (723 نفر) در 6 شهر و با مصاحبه، مطابق پرسشنامه مدون از سوی گروه تحقیق انجام پذیرفته است.
نتایج: نتایج مطالعه نشان داد که از مجموع 723 نمونه گرفته‌شده در بیمارستان‌های مرجع شهرهای تهران، شیراز، تبریز، کرمانشاه، مشهد و اصفهان، 76% (550 نفر) عامدانه و به قصد خودکشی اقدام به مسموم نمودن خود کرده بودند. در یک نگاه کلی 445 نفر از این تعداد (9/80%) از دارو، 59 نفر (7/10%) از انواع سموم شیمیایی، 28 نفر (1/5%) از مواد روان‌گردان و بلاخره 18 نفر (2/3%) از سایر مواد شیمیایی برای اقدام به خودکشی استفاده نموده بودند. بیش از 31% از افراد اقدام‌کننده به خودکشی از بنزودیازپین‌ها استفاده کرده بودند. در حالی که در موارد مسمومیت تصادفی، سوء مصرف مواد روان گردان (به شکلOverdose) شایع‌ترین عامل مسمومیت بوده است (2/44% موارد).
نتیجه‌گیری: با توجه به شیوع استفاده از داورها و مواد روان‌گردان در اقدام به خودکشی و همچنین نسبت قابل توجه موارد اقدام به خودکشی در مراجعین به بخش‌های مسمومین بیمارستان‌ها، توجه به تدابیر پیشگیری در هر سه سطح مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
محمد رفیعی، اکرم سیفی،
دوره 4، شماره 3 - ( 12-1387 )
چکیده

مقدمه و اهداف: خودکشی یکی از علل اساسی در اغلب کشورها است. اگرچه عوامل مختلفی در بروز خودکشی نقش دارند، اما اطلاعات موجود در این زمینه محدود است. هدف از انجام این مطالعه بررسی اپیدمیولوژیک اقدام به خودکشی و عوامل مرتبط با آن در افراد اقدام کننده مراجعه کننده به بیمارستان‌های تابعه دانشگاه علوم پزشکی استان مرکزی بوده است.
روش‌کار: این مطالعه یک بررسی مشاهده‌ای و مقطعی است که برروی تمام موارد اقدام کننده به خودکشی از ابتدای سال 1384 تا انتهای سال 1386 انجام شده است. مشخصات فردی، زمان خودکشی، دفعات خودکشی، نتیجه خودکشی، نحوه اقدام به خودکشی، علل و انگیزه اقدام به خودکشی، سابقه قبلی خودکشی، وجود بیماری‌های مزمن جسمی و روانی بر اساس یک پرسشنامه و مصاحبه از بیمار یا همراهان وی ثبت شد.
نتایج: تعداد 4226 نفر در جامعه مورد بررسی در 3 سال فوق اقدام به خودکشی نموده‌اند. میانگین سن افراد اقدام کننده به خودکشی،72/9 95/24 سال و برای افرادی که خودکشی موفق داشته‌اند 72/13 79/29 سال بوده است. 60% از اقدام کنندگان به خودکشی مؤنث وانگیزه خودکشی در 89% از موارد، اختلاف خانوادگی ذکر شده است. نحوه اقدام 5/82% از آن‌ها با مسمومیت داروئی بوده است. خودکشی موفق در این مدت 2/3% خودکشی کنندگان بوده است.
نتیجه‌گیری: با توجه به سن پائین تر اقدام کننده ها به خودکشی و نرخ آن، این امر مهم باید مورد توجه سیاستگزاران امور بهداشتی در ناحیه استان مرکزی قرار گیرد
مازیار مرادی لاکه، مهدی منتظر، مسعود مرادی، سید محمد حسین محمودی، سید امیر پویا عالم زاده بحرینی، ساره عسکری،
دوره 5، شماره 3 - ( 9-1388 )
چکیده

مقدمه و اهداف: کوتاه‌قدی بیانگر سوءتغذیه مزمن است. روند تغییرات این شاخص نشانگر وضعیت سلامت در درازمدت و نیز میزان سودبخشیمداخلات انجام شده است. هدف از مطالعه حاضر،بررسی روند تغییرات کوتاه‌قدی کودکان پیش دبستانی روستاهای رباط‌کریم به شیوۀ بررسی اثر سن-همگروه تولد-دوره زمانی است.
روش کار: داده‌های رشدی تمامی کودکان تحت پوشش خانه‌های بهداشت مرکز بهداشت رباط‌کریم در نرم‌افزارAnthro2005 به نمره انحراف معیار (نمره Z) تبدیل شد.مقادیر کوچکتر از 2- برای قد-برای-سن به عنوان موارد متوسط و شدید کوتاه‌قدیشناخته می‌شود. تحلیل سن-همگروه تولد-دوره زمانی در دو بخش ترسیمی و آماری انجام شد. در بخش آماری از مدل‌های رگرسیونی لجستیک استفاده گردید که کوتاه‌قدی متغیر مستقلِ آن‌ها، و سن، همگروه تولد، و دورهزمانی متغیرهای وابسته بودند.
نتایج: داده‌‌های رشدی 970 پسر و 898 دختر بررسی شدند. درصد فراوانی کوتاه‌قدی بطورکلی 0/8% بود. مدل‌های رگرسیونی لجستیک (000/0Pvalues=) با یافته‌های تحلیل بصری مطابقت داشته و نشان می‌دهند که با نزدیک شدن به زمان حال، درصد فراوانی کوتاه‌قدی در همگروه‌های تولدی مختلف و دوره‌های زمانی مختلف، روندی کاهشیابنده دارد. بیشترین فراوانی کوتاه‌قدی در سال‌های دوم و 6-5 زندگی مشاهده می‌شود. درصد فراوانی کوتاه‌قدی به طور معنی‌داری در پسران (3/9%) و کودکان غیرایرانی (5/9%) بیشتر بوده است (001/0Pvalues<).
نتیجه‌گیری:
به نظر می‌رسد فراوانی کوتاه‌قدی متوسط تا شدید در جمعیت مورد بررسی در حال کاهش است. مداخلات مناسب برای کاهش کوتاه‌قدی در دوسالگی و 6-5سالگی، پسران، و کودکان غیر ایرانی ضروری به نظر می‌رسد.
غلامرضا خیرآبادی، سید جلال هاشمی، سحر اکبری پور، محمد صالحی، محمد رضا مراثی،
دوره 8، شماره 3 - ( 9-1391 )
چکیده

مقدمه و اهداف: هر ساله در جهان، حدود 20میلیون نفر اقدام به خودکشی می‌کنند و یک میلیون انسان در اثر خودکشی می‌میرند. اختلالات روانپزشکی و سابقه قبلی اقدام به خودکشی از عوامل خطر اصلی خودکشی به شمار می‌آیند. این مطالعه با هدف بررسی وضعیت اختلالات روانپزشکی و عوامل خطر تکرار اقدام به خودکشی، در اقدام کنندگان به خودکشی ارجاع شده به اورژانس مسمومین انجام شده است.

روش کار: داده‌ها در یک مطالعه مقطعی روی نمونه مورد مطالعه در سال 1387، با تمرکز بر متغیرهای جمعیت شناختی و وضعیت روانپزشکی افراد، با یک مصاحبه بالینی مبتنی بر DSM-IV و با استفاده از مدل رگرسیون دو جمله‌ای منفی متورم در صفر، تجزیه و تحلیل شد.

 نتایج: دراین مطالعه، 703 نفر با میانگین سنی 7/9±95/25 سال مشارکت داشتند که 424 نفر از ایشان، زن و 125 نفر از آن‌ها دارای سابقه خانوادگی اقدام به خودکشی بودند. 501 نفر برای نخستین بار، 106 نفر برای دومین بار، 58 نفر برای سومین بار و بقیه افراد برای چهارمین بار یا بیشتر اقدام به خود کشی داشتند. اختلالات طیف دوقطبی، افسردگی یک قطبی و اختلال انطباق، به ترتیب در رأس اختلالات روانپزشکی تشخیص داده شده قرار داشتند. سن، سابقه خانوادگی، نوع اختلالات روانپزشکی وروش اقدام به خودکشی رابطه‌ای معنادار با میانگین دفعات اقدام به خودکشی داشتند.

نتیجه‌گیری: ابتلا به اختلالات طیف دو قطبی، به ویژه تکرار مداوم فازهای افسردگی، مهم‌ترین عامل خطر اقدام به خودکشی مکرر است و وجود همزمان یک اختلال روانپزشکی دیگر نیز، خطرتکرار اقدام به خودکشی را افزایش می‌دهد.


محسن نادری بنی، روح اله لک، سید ابوالقاسم جزایری، حسن افتخار اردبیلی ،
دوره 9، شماره 2 - ( 7-1392 )
چکیده

مقدمه و اهداف: هدف این تحقیق بررسی شیوع سوء تغذیه در کودکان زیر پنج سال و عوامل مرتبط با آن در شهرستان چادگان، استان اصفهان بوده‌است. روش کار: این مطالعه به‌صورت مقطعی- تحلیلی انجام شد. نمونه‌گیری از همه کودکان زیر پنج سال به روش تصادفی چند مرحله‌ای انجام گردید. جمع‌آوری داده‌ها با پرسشنامه استاندارد شده انجام‌ شد که این اطلاعات از طریق مصاحبه با مادران و اطلاعات پرونده خانوار تکمیل گردید. داده‌های تحقیق وارد نرم‌افزار آماری SPSS و EPI-Info گردید و تجزیه و تحلیل آماری انجام شد.
نتایج: نتایج به‌دست‌آمده نشان می‌دهد که شیوع سوء تغذیه برای شاخص لاغری، کم‌وزنی، کوتاه‌قدی و چاقی به‌ترتیب برابر با 8/17 و 5/34 و 37 و 2/2 درصد است. بین شاخص لاغری با سن کودک، محل سکونت، زمان شروع غذای کمکی، سابقه داشتن بیماری و سابقه بستری کودک و نیز بین شاخص کم‌وزنی با سن و جنسیت کودک، قومیت، محل سکونت، سابقه داشتن بیماری و سابقه بستری کودک و همچنین، بین شاخص کوتاه‌قدی با جنسیت کودک، شغل پدر، تحصیلات مادر، قومیت، محل سکونت و سابقه داشتن بیماری، رابطه معنی‌دار آماری دیده شد ( 05/0 >P ).
 نتیجه‌گیری: به نظر می‌رسد بالا بردن فرهنگ تغذیه صحیح، ارتقاء سواد بهداشتی و توزیع عادلانه امکانات حمایتی و بهداشتی می‌توانند راه گشای مناسبی برای پیشگیری از سوءتغذیه کودکان باشند.
نسیم وهابی، فرید زایری، عزت اله فاضلی مقدم، مهدی صفری، فرزاد ابراهیم زاده،
دوره 11، شماره 3 - ( 8-1394 )
چکیده

مقدمه و اهداف: اختلال رشد قد و وزن یکی از مهم‌ترین اختلال‌های سلامت کودکان زیر دو سال در کشورهای در حال توسعه است. عدم رسیدگی به این اختلال می‌تواند باعث عوارضی ‌چون افزایش مرگ، معلولیت ذهنی، عاطفی یا جسمی کودکان شود. هدف این مطالعه، بررسی روند رشد کودکان و عوامل مؤثر بر آن است.

روش کار: این مطالعه‌ی همگروهی گذشته‌نگر روی 2030 کودک زیر دو سال شهر خرم‌آباد انجام شد که به روش نمونه‌گیری طبقه‌ای و خوشه‌ای انتخاب شدند. بر اساس پرونده خانوار، روند رشد وزن به صورت یک متغیر چهار سطحی (افت، توقف، کندی و مطلوب) و روند رشد قد به صورت یک متغیر سه سطحی (توقف، کندی و مطلوب) ثبت شدند و در نهایت با استفاده از یک مدل طولی حاشیه‌ای و نرم‌افزار SAS نسخه 2/9 مدل‌بندی شدند.

یافته‌ها: رخداد حداقل یک مرتبه افت در منحنی رشد وزن و یک مرتبه توقف در منحنی رشد قد به ترتیب 2/14 و 4/10 درصد بود. بر اساس مدل حاشیه‌ای، اثر سن کودک و سطح تحصیلات مادر بر روند رشد کودک معنی‌دار بود. با وجود این، جنسیت، مرتبه‌ی تولد و تغذیه‌ی انحصاری با شیر مادر در 6 ماه نخست، ارتباط معنی‌داری را با روند رشد نشان ندادند.

نتیجه‏گیری: با توجه به نتایج و شیوع نسبتاً بالای اختلال رشد در کودکان زیر دو سال، به نظر می‌رسد افزایش آگاهی مادران کم‌سواد در مورد روش‌های تغذیه‌ی کودکان زیر دو سال مهم‌ترین رویکرد مقابله با اختلال رشد کودک باشد. هم‌چنین بیش‌ترین تمرکز کادر بهداشتی باید روی پایش رشد کودکان بالای 12 ماه معطوف گردد.  


سمیه میرشکار، سید مرتضی صفوی، قاسم یادگار فر،
دوره 12، شماره 4 - ( 11-1395 )
چکیده

مقدمه و اهداف: غذا از جمله نیازهای اصلی انسان است، که در قالب«امنیت غذایی» مطرح می‌شود. این مطالعه با هدف بررسی رابطه‌وضع ناامنی غذایی با کوتاه‌قدی توأم با چاقی و اضافه وزن در کودکان 11-7 ساله شهرستان زابل انجام شد.

روش کار: این مطالعه طی 2 مرحله انجام شد در مرحله اول (مقطعی) 3443 دانش‌آموز 11-7 ساله با نمونه‌گیری طبقه‌ای– خوشه‌ای و در مرحله دوم تمام کودکانی که بر اساس نمودار رشد CDC دچار کوتاه‌قدی توأم با چاقی یا اضافه وزن (56 نفر) بودند؛ به عنوان گروه «مورد» و 112 دانش‌آموز که بر اساس همان استاندارد دارای قد و وزن مناسب برای سن بودند؛ به عنوان گروه «شاهد» انتخاب شدند. دانش‌آموزان گروه مورد و شاهد از لحاظ سن، جنس و دبستان هم‌سان بودند. برای ارزیابی امنیت غذایی خانوار پرسشنامه امنیت غذایی 18 گویه‌ای (USDA) با مصاحبه از مادران تکمیل شد.

یافته‌ها: شیوع کوتاه‌قدی 95/17 درصد، چاقی 56/4 درصد، اضافه وزن 98/10 درصد و شیوع کوتاه‌قدی توأم با چاقی و اضافه وزن 71/1 درصد در جمعیت مرحله‌ی اول مطالعه بود. بین ناامنی غذایی با کوتاه‌قدی توأم با چاقی و اضافه وزن ارتباط آماری معنی داری نشان داد. به طوری که ناامنی غذایی در گروه مورد با وضع اقتصادی ضعیف، زندگی در منزل استیجاری، شغل کارگر و بیکار برای سرپرست خانواده و سطح سواد پایین سرپرست ارتباط آماری معنی‌داری را نشان داد.

نتیجه ‏گیری: از آن‌جا که بین ناامنی غذایی و کوتاه‌قدی توأم با چاقی و اضافه وزن ارتباط آماری معنی‌داری نشان داد؛ طراحی برنامه‌های مداخله‌ای برای پیش‌گیری یا کاهش نا امنی غذایی ضروری به نظر می‌رسد.


وحید یزدی فیض آبادی، رستم سیف الدینی، مرجان قندی، محمد حسین مهرالحسنی،
دوره 13، شماره 0 - ( 12-1396 )
چکیده


سلامت و حقوق بشر دو جز جدایی‌ناپذیر و مرتبط با هم هستند که تأمین و تضمین آن‌ها فراهم کننده و بهبود دهنده رفاه در هر جامعه‌ای است. تعریف رفاه، حقوق بشر و به دنبال آن سلامت به عنوان یکی از شاخص‌های ایجاد رفاه، مفاهیمی بحث برانگیز هستند که متناسب با رویکردها و گفتمان‌های مختلف تعریف و تبیین می‌شوند. اگر چه در حال حاضر تعریف سازمان جهانی بهداشت تنها تعریف مورد توافق برای سلامت از سوی کشورهای عضو این سازمان محسوب می‌شود، امّا از شروع پیدایش این تعریف، جامعه بین‌الملل، نقدهایی بر آن وارد کرده است. در کلیات تعریف، مهم‌ترین نقدهای وارده شامل مبهم بودن، ایده آل گرابودن، مانع نبودن، عدم جامعیت، عدم وزن‌دهی به هر یک از ابعاد سلامت، عملیاتی نبودن، تقلیل گرایی و نبود تعریف دقیق از وضعیت طبیعی و بیماری بود. پیامدهای این نقدها می‌تواند عملکرد نظام های سلامت را با چالش‌هایی نظیر افزایش انتظارات و توقعات مردم، افزایش هزینه‌های سلامت، گسترش بی‌رویه یک نظام فن آور محور، آسیب پذیری بالقوه برای وقوع فساد و کاهش کارآیی و بی‌عدالتی مواجه سازد. شناخت و واکاوی این نقدها می­تواند به تصمیم آگاهانه‌تر برای بازتعریف آن متناسب با گفتمان مطلوب نظر و دکترین واحد سلامت آن کشور بیانجامد. در این مطالعه مروری کوتاه، ضمن اشاره مختصر به بافتار این تعریف، به مهم‌ترین نقدهای وارده بر تعریف سلامت اشاره می‌شود. در نهایت برخی پیشنهادات سیاستی برای بازتعریف سلامت مبتنی بر گفتمان اسلامی- ایرانی ارائه گردیده است.
سید محسن حسینی، علیرضا افشاری صفوی، احمد اسماعیل زاده، سارا بیگ رضایی،
دوره 13، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده

مقدمه و اهداف: یکی از راه‌های پایش رشد استفاده از منحنی‌های ‌تن‌سنجی است. مقایسه‌ این شاخص‌ با مرجع جهانی آن به دلیل اختلافات نژادی و سطح بهداشتی- رفاهی خالی از اشکال نیست و طراحی مرجع بومی ضروری به نظر می‌رسد. این مطالعه با هدف مقایسه شاخص‌های رشدی دختران و پسران 18-5 ساله شهر اصفهان با مقدارهای استاندارد به انجام رسید.
روش کار: در این مطالعه مقطعی 53839 نفر مورد بررسی قرار گرفتند. صدک‌های شاخص توده بدنی، قد و وزن با استفاده از روش LMS و بهره از نرم‌افزار LMS light محاسبه شدند. پس از نرمال‌سازی شاخص‌های رشد میانگین و انحراف معیار نمره‌ها در هر گروه سنی محاسبه و نمودار شاخص‌های ‌تن‌سنجی در برابر صدک‌های 5، 50 و 95 مرجع NCHS رسم شد.
یافته‌ها: میانگین±انحراف معیار نمره‌های SDS در تمامی رده‌های سنی برای شاخص توده‌ی بدنی در گروه پسران و دختران به ترتیب برابر (029/0±004/0-) و (062/0±014/0) محاسبه شدند، که بیان‌گر عدم اختلاف با مقدار مرجع است. صدک 95 شاخص توده بدنی در جمعیت مرجع با صدک 90 این شاخص در جامعه مورد بررسی در این مطالعه هم‌خوانی داشت. هم‌چنین شاخص وزن در پسران پیش از 13 سالگی، بالاتر از مقدار استاندارد و پس از آن به زیر خط مرجع می‌رود. این در حالی است که در گروه دختران شاخص وزن همواره بالاتر از مقدار مرجع قرار دارد.
نتیجه ‏گیری: با توجه به تفاوت الگوی رشد و نیز کم‌تر بودن مقدارهای ‌تن‌سنجی به‌ویژه در بین پسران، تعریف منحنی‌های رشد ملی می‌تواند راه‌گشای بهتری در سیاست‌گذاری‌های آینده کشور باشد.
مجید خادم رضاییان، لیدا جراحی، فاطمه محرری، رضا افشاری، سید محمد معتمدالشریعتی، ندا اخروی، محمد خواجه دلویی،
دوره 13، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده

مقدمه و اهداف: اقدام به خودکشی یک از چالش‌های بهداشت عمومی بوده که فرد، خانواده و حتی جامعه را تحت تأثیر قرار می‌دهد. مطالعه اپیدمیولوژی خودکشی به‌عنوان یکی از مهم‌ترین اقدامات در برنامه ادغام و پیشگیری اولیه از خودکشی در نظام مراقبت‌های بهداشتی اولیه تعیین‌شده است. مطالعه حاضر به بررسی موارد اقدام به خودکشی در استان خراسان رضوی در سال 1394-1393 می‌پردازد.
روش کار: این مطالعه مقطعی بر روی افراد اقدام کننده به خودکشی مراجعه‌کننده به واحدهای بهداشتی-درمانی تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی مشهد در بازه زمانی 1/5/1393 لغایت 31/4/1394 انجام شد. 17 پرسشگر آموزش‌دیده از 14 شهرستان و سه مرکز مرجع مراجعات موارد اقدام به خودکشی در شهر مشهد داده‌های جمعیت شناختی، زمان، دلیل و روش اقدام به خودکشی را جمع‌آوری کردند.
یافته‌ها: 4082 مورد اقدام به خودکشی رخ داده بود که معادل بروز سالانه 2/97 در صد هزار نفر جمعیت است. اکثر موارد اقدام به خودکشی در زنان (675، 76%) و در گروه سنی 15-24 سال (496، %57) قرار داشت. در هر دو جنس افراد متأهل (543، 61%)، تحصیلات راهنمایی/ متوسطه (548، 63%) و درآمد ماهانه زیر نیم میلیون تومان (438، 80%) بیشترین موارد را به خود اختصاص داده بود. شایع‌ترین دلیل اقدام به خودکشی اختلاف خانوادگی (380، 47%) و شایع‌ترین روش مسمومیت دارویی (632، 81%) بود.
نتیجه‌گیری: غالباً به دلیل انگ اجتماعی، با مسئله خودکشی به‌صورت محافظه‌کارانه برخورد می‌شود. به نظر می رسد طراحی مداخلات پیشگیری برای گروه های پرخطر بر اساس یافته‌های این مطالعه می تواند به بهبود وضع موجود کمک شایانی نماید.
میترا خادم الشریعه، وحید تادیبی، ناصر بهپور، محمد رضا حامدی نیا،
دوره 14، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده


مقدمه و اهداف: ضعف عضلانی و خستگی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس، باعث کاهش فعالیت‌های روزانه و کیفیت زندگی می‌شود. اگر چه ورزش به‌طور معمول برای این بیماران مناسب است، ولی اثر آن به خوبی مشخص نشده است. هدف از این مطالعه بررسی اثر تمرین ترکیبی بر عملکرد عضلانی و حرکتی، خستگی و کیفیت زندگی این بیماران بود.
روش کار: نمونه‌های تحقیق حاضر شامل 24 زن مبتلا به مولتیپل اسکلروزس، 20-50 سال با درجه ناتوانی
 EDSS (Expanded Disability Status Scale) بین 2-5 بود که به‌صورت تصادفی در دو گروه کنترل (12 نفر) و تجربی (12 نفر) قرار گرفتند. برنامه تمرین شامل12 هفته و 3 جلسه در هفته (دو جلسه تمرین استقامتی و یک جلسه تمرین مقاومتی) بود.
یافته‌ها: نتایج این پژوهش نشان داد که 12 هفته تمرین ترکیبی موجب افزایش معنادار قدرت عضلانی پایین‌تنه (019/0= P) و بالاتنه (001/0= P)، استقامت (0001/0= P)، سرعت راه رفتن (008/0= P)، تعادل پویا (025/0= P) و کیفیت زندگی (007/0= P) و کاهش معنادار درجۀ ناتوانی (007/0= P) و خستگی (001/0= P) بیماران مبتلا به ام اس می‌شود.
نتیجه‌گیری: به‌طورکلی می‌توان گفت که انجام برنامه‌های تمرین ترکیبی شامل وهله‌های فعالیت هوازی و مقاومتی در 3 روز غیر متوالی در هفته، برای زنان مبتلا به ام اس سودمند بوده و سبب بهبود عملکرد حسی حرکتی می‌گردد. متخصصان مربوطه می‌توانند ازاین‌گونه تمرینات به‌عنوان نوعی درمان مکمل توأم با درمان‌های دارویی برای کاهش عوارض بالینی بیماران ام اس استفاده نمایند.
سپیده دهقانی، علیرضا ابدی، مهشید نامداری، زهرا قربانی،
دوره 14، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده


مقدمه و اهداف: بیماری پریودنتال از شایع‌ترین بیماری‌های دهان و دندان است که در مراحل پیشرفته باعث از دست رفتن اتصال بالینی (CAL>3mm) می‌شود. در این مطالعه با استفاده از مدل کلاسیک و مدل‌هایی که ساختار سلسله مراتبی داده‌ها را در نظر می‌گیرند، برآورد ضرایب عوامل مؤثر بر ازدست رفتن اتصال بالینی محاسبه و مورد مقایسه قرار گرفت.
روش کار: این مطالعه مقطعی روی 375 نفر زنان باردار و 192 نفر مادران دارای کودک سه‌ساله تحت پوشش 16 مرکز بهداشتی و درمانی علوم پزشکی شهید بهشتی انجام گردید. برای 6 دندان از هر فرد شاخص از دست رفتن اتصال بالینی بر اساس فرم استاندارد WHO توسط دندان‌پزشک ثبت شد. تحلیل داده‌ها با برازش مدل‌های رگرسیون لجستیک معمولی و رگرسیون لجستیک سه سطحی به‌وسیله نرم‌افزار 14 STATA انجام شد.
یافته‌ها: از کل 3402 دندان بررسی‌شده 6.3% دارای CAL>3mm بود. بر اساس نتایج به‌دست‌آمده نسبت شانس بروز ازدست رفتن اتصال بالینی در سه‌ماهه سوم بارداری نسبت به غیر باردارها 2.4 برابر و در افرادی که نخ دندان استفاده می‌کنند، نسبت به افرادی که نخ دندان استفاده نمی‌کنند 2.86 برابر، همچنین در دندان‌های خلفی 1.65 برابر دندان‌های قدامی است (005/0>P).
نتیجه‌گیری: بر اساس معیار AIC مدل رگرسیون لجستیک چند سطحی برازش بهتری نسبت به رگرسیون لجستیک معمولی دارد و می‌تواند ضرایب عوامل مؤثر بر CAL را دقیق‌تر برآورد نماید، در صورت استفاده از مدل رگرسیون لجستیک معمولی در داده‌های دارای ساختار سلسله مراتبی، خطای استاندارد پارامترها دچار کم‌برآوردی می‌شود.
حسینعلی نیکبخت، هاله قائم، حمیدرضا طباطبایی، علیرضا میراحمدی زاده، سهیل حسنی پور، ثریا زحمت کش، عبدالرسول همتی، فریبا مرادی، اعظم عباسی،
دوره 15، شماره 3 - ( 8-1398 )
چکیده


مقدمه و اهداف: شاخص‌های آنتروپومتریک بخصوص وزن اطلاعات مفیدی را برای مراقبت از نوزادان فراهم کرده و منجر به شناسایی نوزادان در معرض خطر می‌شود لذا هدف مطالعه حاضر، تعیین میانگین وزن، قد و دور سر بدو تولد نوزادان و برخی عوامل مرتبط با آن بود.
روش کار: در این مطالعه مقطعی، شاخص‌های آنتروپومتریک (وزن، قد و دور سر) تعداد 1484 نوزاد تازه متولدشده، اطلاعات دموگرافیک و اطلاعات مربوط به زایمان مادران به‌صورت نمونه‌گیری چندمرحله‌ای در استان فارس در سال 1395جمع‌آوری گردید. همچنین پیش‌بینی کننده‌های شاخص‌ها با استفاده از مدل رگرسیون خطی مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفتند.
یافته‌ها: از کل نمونه‌های موردپژوهش در این مطالعه، میانگین وزن، قد و دور سر نوزادان تازه متولدشده به ترتیب 465±3185 گرم، 92/2±92/49 و 29/2±58/34 سانتی‌متر بود. 7% نوزادان نیز دارای وزن کم هنگام تولد بودند. در اختلاف بین میانگین وزن نوزادان در زمان تولد با جنسیت، نوزادان پسر به‌طور متوسط 29/57 گرم وزن بیشتری نسبت به نوزادان دختر در زمان تولد دارند (05/0 >p ) همچنین قد و دور سر نوزادان پسر اگرچه به ترتیب 15/0 و 10/0 سانتی‌متر نسبت به نوزادان دختر بیشتر بود اما این رابطه‌ها معنی‌دار نبودند. در تحلیل چند متغیره علاوه بر جنسیت؛ سن بارداری در هنگام زایمان (هفته) و نوع زایمان با هر سه شاخص آنتروپومتریک رابطه داشت.
نتیجه‌گیری: با شناخت و کنترل عوامل خطرزا که عمدتاً قابل تعدیل هستند می‌توان از بروز نوزادان دارای مشکلات شاخص‌های تن‌سنجی بخصوص کم‌وزنی جلوگیری کرد.
یحیی سلیمی، تکتم پیکانی، سینا احمدی، مرضیه شیرازی خواه، علی الماسی، اکبر بیگلریان، نادر رجبی گیلان، زهرا جرجران شوشتری،
دوره 16، شماره 5 - ( 12-1399 )
چکیده

مقدمه و اهداف: عدم تمایل به پذیرش واکسن می‌تواند تلاش‌های جهانی برای کنترل پاندمی کووید-19 را به‌طورجدی تحت تأثیر قرار دهد. هدف این مطالعه برآورد تمایل به پذیرش واکسنهای تأییدشده کووید-19 و عوامل مرتبط با آن در دو شهر تهران و کرمانشاه است.
روش کار: مطالعه حاضر یک مطالعه مقطعی مبتنی بر جمعیت است. داده‌ها از طریق پیمایش تلفنی با استفاده از روش استاندارد شماره‌گیری ارقام تصادفی بر روی 850 نفر از افراد در دو شهر تهران و کرمانشاه جمع‌آوری‌شده است. از رگرسیون لجستیک چندگانه برای برآورد نسبت شانس‌های تطبیق شده عوامل مرتبط با تمایل به پذیرش واکسن استفاده شد.
یافته‌ها: فراوانی تمایل به پذیرش واکسن کووید-19 در افراد شرکت‌کننده در مطالعه 47/66 % (با فاصله اطمینان95%:57/69 %-21/%63) بود. از بین این افراد، 02/86 درصد گزارش کردند که هر نوع واکسن تأییدشده از طرف وزارت بهداشت (ایرانی/خارجی) و 98/13 درصد اظهار داشتند که فقط واکسن خارجی که خودشان ترجیح دهند را (در صورت در دسترس بودن) استفاده خواهند کرد. متغیرهای سن، تقدیرگرایی و وضعیت اقتصادی-اجتماعی رابطه معناداری با تمایل به پذیرش واکسن داشتند.
نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج مطالعه حاضر تمایل به پذیرش واکسن کووید-19 در افراد موردمطالعه در حد متوسط بود. به نظر می‌رسد برای سریع‌تر رسیدن به هدف ایمنی گروهی با واکسیناسیون در جامعه می‌توان راهبرد اولویت‌بندی دریافت واکسن را بر اساس متغیرهای تأثیرگذاری مانند اعتقادات مذهبی و تقدیرگرایی، گروه‌های سنی جوان‌تر و افراد با وضعیت اقتصادی-اجتماعی بالاتر بر تمایل به پذیرش واکسن نیز برنامه‌ریزی کرد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله اپیدمیولوژی ایران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb