48 نتیجه برای مدل
محمد امین پورحسینقلی، حمید علوی مجد، علیرضا ابدی، سیمین پروانه وار،
دوره 1، شماره 1 - ( 9-1384 )
چکیده
مقدمه و هدف: داده های گمشده در بسیاری از مطالعات آماری از جمله مدلهای رگرسیونی وجود دارند و باعث کاهش دقت برآورد می شوند. تا کنون روشهای گوناگونی برای مقابله با مشکل داده های گمشده ابداع شده که عموما بر داده های گمشده متغیر پاسخ متمرکز بوده است حال آنکه متغیرهای پیشگو نیز می توانند دستخوش تغییر و از دست رفتن اطلاعات شوند.
مواد و روشها: در این تحقیق ضمن بررسِی روش جانهِی داده هاِی گمشده با استفاده از الگوریتم EM و متغیر کمکی, نتایج حاصل از این روش را با روش تحلیل مورد کامل در یک مدل رگرسیون لجستیک پیرامون عوامل مؤثر بر انتخاب نوع زایمان مقایسه می کنیم.
یافته ها: داده هاِی مورد استفاده در این مقاله از یک مطالعه توصیفِی پیرامون عوامل مرتبط با انتخاب نوع زایمان در زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتِی و درمانِی شهر تهران بدست آمده است. حجم نمونه دراِین تحقِیق ۳۸۵ نفر بوده و از روش نمونه گِیرِی چند مرحله اِی انتخاب شدندو مشخصات فردِی، سوابق ماماِیِی، نوع نگرش و عوامل اجتماعِی نمونه ها از طرِیق پرسشنامه ثبت شدند. براِی مقایسه میزان کارایِی دو روش، برآورد انحراف معیار پارامترها مورد استناد قرار گرفت.
بحث و نتیجه گیری : نتایج حاصل نشان می دهد روش تحلیل درستنمایی با الگوریتم EM در مقایسه با روش مورد کامل کارایی بهترِی دارد. مشکل داده هاِی گمشده در بسیارِی از مطالعات آمارِی وجود دارد و موجب اریبی و کاهش کارایی می شوند. در این بررسِی نشان داده ایم استفاده از الگوریتم EM براِی جانهِی گمشده هادر یک مدل رگرسیون لجستیک با متغیرهاِی توضیحِی گسسته و سپس تحلیل مدل، از روش مورد کامل که مستلزم حذف گمشده ها به همراه قسمتهایی از اطلاعات است کاراتر است. از سوی دیگر اگر متغیر توضیحِی ناکامل پیوسته باشد بدست آوردن مدل، روشی متفاوت می طلبد و یا می توان با تبدیل آن به متغیری گسسته از روش قبل استفاده کرد.
بیژن مقیمی دهکردی، عبدالرضا رجائی فرد، سیدحمید رضا طباطبائی، بهرام ضیغمی، آزاده صفائی، سیدضیاءالدین تابعی،
دوره 3، شماره 1 - ( 6-1386 )
چکیده
مقدمه و اهداف: سرطان به عنوان یک مسئله مهم بهداشتی در کشورهای صنعتی به شمار می رود و در کشورهای درحال توسعه شیوع بیماریهای واگیر ابعاد جدی این مسئله را پنهان داشته است. در کشور ما اهمیت بیماری در حال افزایش است و در این میان سرطان معده در اکثر پژوهش های انجام گرفته پس از سرطان پوست، رتبه اول یا دوم را دارا بوده است. این سؤال همیشه مطرح بوده است که پس از تشخیص وجود سرطان میزان بقاء در مبتلایان به عنوان یک شاخص در ارزشیابی کنترل سرطان چقدر است و تغییرات آن با مشخصات فرد بیمار، درجه پیشرفت بیماری و سایر عوامل مؤثر چگونه است.
روش کار: در این بررسی کلیه بیماران مبتلا به سرطان معده در فاصله زمانی 1/1/1380 تا 29/12/1384 ثبت شده در مرکز ثبت تومور استان فارس به صورت سرشماری انتخاب شدند. اطلاعات مربوط به بقاء بیماران به صورت تلفنی، مراجعه به منازل بیماران و
پروندههای پزشکی ایشان و سایر منابع به دست آمد. در نهایت توسط دو روش ناپارامتری برآورد تابع بقاء، کاپلان میر
(Kaplan-Meier) و مدل مخاطره متناسب کاکس (Cox proportional hazard model) و با در نظر گرفتن 05/0 به عنوان سطح معنیداری و با استفاده از نرم افزار آماری 13SPSS آنالیز دادهها صورت پذیرفت.
نتایج: از مجموع 442 بیمار مبتلا به سرطان معده 6/68% (303 نفر) مذکر می-باشند. میانگین سن مبتلایان 4/58 سال (انحراف معیار = 46/14) میباشد. در تحلیل تک متغیره با روش کاپلان - میر ارتباط معنیداری بین متغیرهایی از جمله سن تشخیص سرطان (001/0>P)، درجه تمایز یافتگی تومور (009/0=P)، متاستاز بیماری (001/0>P) و نوع اولین درمان (001/0>P) با بقاء بیماران مشاهده گردید. همچنین ارتباط معنیداری بین بقاء و جنسیت، گروه قومی، وزن، شاخص توده بدنی (BMI)، مصرف دخانیات، سابقه فامیلی ابتلا به یک نوع سرطان در بستگان نزدیک و دور، محل سکونت، بعد خانوار، وضعیت تأهل، شغل مردان و زنان، میزان درآمد ماهیانه به دست نیامد. درتحلیل چند متغیره با مدل کاکس تنها متغیرهای سن تشخیص بیماری، درجه تمایز یافتگی تومور و متاستاز معنیدار گردید.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج این بررسی نیاز به تشخیص زودرس سرطان در سنین پائینتر و در مراحل اولیه سرطان، جهت افزایش طول عمر بیماران ضروری به نظر میرسد.
محمدامین پورحسینقلی، ابراهیم حاجی زاده، علیرضا ابدی، آزاده صفایی، بیژن مقیمی دهکردی، محمد رضا زالی،
دوره 3، شماره 1 - ( 6-1386 )
چکیده
مقدمه و اهداف: در بسیاری از تحقیقات پزشکی، با هدف بررسی توزیع بقای بیماران سرطانی براساس گروهبندیهای دموگرافیک و کلینیکی از رگرسیون کاکس استفاده میشود حال آنکه مدلهای پارامتریک در برخی شرایط میتوانند جایگزین مناسبی باشند. هدف از مطالعه حاضر مقایسه کارایی رگرسیون کاکس و مدلهای پارامتریک در تحلیل بقای بیماران مبتلا به سرطان معده تحت مداوا در بخش گوارش بیمارستان طالقانی تهران است
روش کار: این تحقیق یک مطالعه گذشتهنگر بود که از طریق مراجعه به پرونده بیماران مبتلا به سرطان معده که از تاریخ بهمن 1381 لغایت دی 1385 در بخش گوارش بیمارستان طالقانی تهران تحت درمان بودند و از طریق تماس تلفنی، اطلاعات مربوط به بقای بیماران جمعآوری شد و مجموعاً اطلاعات 746 بیمار به مطالعه وارد شدند. برای بررسی عوامل مؤثر بر بقای بیماران از رگرسیون کاکس و مدلهای پارامتریک شامل وایبل، نمایی و لگ نرمال استفاده شد و معیار مقایسه کارایی مدلها ملاک آکائیکه بود. کلیه محاسبات با نرم افزار SAS انجام و سطح معنیداری 05/0 در نظر گرفته شد.
نتایج: نتایج حاصل نشان داد میزان بقا برای بیماران در گروه سنی زیر 35 سال، بیمارانی با تومورهای کوچک و بیمارانی که هنوز دچار متاستاز نشده بودند به طور معنیداری بالاتر است (05/0P<) همچنین طبق ملاک آکائیکه، کارایی کاکس و مدل نمایی در آنالیز چند متغیری مشابه بودند اما در آنالیز تک متغیری، جز در مدل مربوط به تحلیل اثر اندازه تومور، مدلهای پارامتریک از مدل کاکس کارایی بهتری داشتند و در میان آنها مدل لگ نرمال از همه مناسبتر به نظر میرسید.
نتیجه گیری: مدل کاکس و مدل نمایی در آنالیز چند متغیری مشابه بودند و اگر چه در آنالیز تک متغیری یک مدل مشخص به عنوان کاراترین مدل به دست نیامد اما نتایج نشان داد مدل لگ نرمال در میان مدلهای پارامتریک بهترین برازش را دارد و میتواند به عنوان جایگزین کاکس در تحلیل بقای بیماران سرطان معده به کار رود.
علی احمدی، جعفر حسن زاده، عبدالرضا رجایی فرد،
دوره 4، شماره 2 - ( 6-1387 )
چکیده
مقدمه و اهداف: پرفشاری خون یکی از مهمترین و شایعترین عوامل خطر بیماریهای قلبی عروقی است. هدف از این پژوهش تعیین عوامل موثر بر پرفشاری خون و مدلسازی آنهاست.
روشکار: این بررسی یک مطالعه مورد– شاهد مبتنی بر جمعیت است. حجم نمونه آن 830 نفر مشتمل بر: 415 نفر بیمار مبتلا به پرفشاری خون بعنوان گروه موارد و 415 نفر بدون سابقه پرفشاری خون و بیماریهای قلبی، عروقی و مغزی، بعنوان گروه شاهد بوده که به روش تصادفی منظم انتخاب شدند. دادهها به وسیله نرم افزار 9 Stata
و استفاده از آزمون مجذور کای، رگرسیون لجستیک شرطی وسطح معنی داری آماری کمتر از 05/0تجزیه و تحلیل شدند.
نتایج: سابقه پرفشاری خون در بستگان درجه یک بیماران، سن 60 سال و یا بالاتر، عدم تحرک و نمایه توده بدنی 30 و یالاتر به ترتیب با نسبت شانس و حدود اطمینان95%: (47/3 -58/1) 32/2، (67/2 –24/1) 01/2، (7/2-2/1) 8/1 و (07/2 –32/1) 66/1 به عنوان عوامل خطر فشارخون بالا با معنی داری آماری (05/0 >P) و مصرف ماهی، مصرف روغن مایع و باسوادی به ترتیب با نسبت شانس و حدود اطمینان95%: (69/0-35/0)516/0، (72/0-36/0) 514/0 و(45/0-17/0) 28/0 به عنوان عوامل محافظت کننده فشارخون بالا با معنیداری آماری (01/0 >P) بدست آمدند.
نتیجهگیری: با تعیین مقادیر نسبت شانس برای عوامل موثر بر پرفشاری خون، زمینه برای برنامهریزی مداخلهای و کنترل فشار خون افراد فراهم میگردد.
احمد رضا باغستانی، ابراهیم حاجی زاده، سید رضا فاطمی،
دوره 6، شماره 3 - ( 9-1389 )
چکیده
مقدمه و اهداف: در اکثر تحقیقات پزشکی که هدف بررسی توزیع بقا است از روشهای کلاسیک مانند رگرسیون کاکس و مدلهای پارامتری استفاده میشود، حال آن که مدلهای بیزی مزیتهایی نسبت به حالت کلاسیک دارند. هدف از مطالعه حاضر، مقایسه مدلهای بیزی پارامتریک در تحلیل بقای بیماران مبتلا به سرطان معدء است.
روش کار: این تحقیق یک مطالعه همگروه تاریخی است که از طریق مراجعه به پرونده بیماران مبتلا به سرطان معده که از تاریخ دی 1382 لغایت دی 1386 در بخش گوارش بیمارستان طالقانی تهران تحت درمان بودند، انجام شد. برای بررسی عوامل مؤثر بر بقای بیماران از مدل بیزی پارامتری در حالت سانسور فاصلهای استفاده گردید و معیار مقایسه برای انتخاب بهترین مدل، معیار اطلاع انحرافی (DIC) بود.
نتایج: نتایج حاصل نشان داد میزان بقا به سن هنگام تشخیص بیماری و اندازه تومور بستگی دارد. برای بیمارانی که سن آنها هنگام تشخیص بیماری کمتر میباشد، میزان بقا بیشتر است و در مورد بیمارانی که اندازه تومور در آنها کوچکتر میباشد، نیز میزان بقا بیشتر است. بر طبق ملاک DIC، مدل لگ نرمال نسبت به سایر مدلها بیزی مناسبترین مدل تشخیص داده شد.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد که در بین مدلهای بیزی پارامتری، مدل لگنرمال قادر به برازش بهتر است. همچنین این مطالعه نشان داد سن بیمار در زمان تشخیص و اندازه تومور از عوامل مهم مرتبط با بقای بیماران مبتلا به سرطان معده هستند. در نتیجه در صورت تشخیص این بیماری در سنین پایینتر و مراحل اولیه پیشرفت بیماری، طول مدت بقاء بیماران افزایش مییابد
اکبر بیگلریان، ابراهیم حاجی زاده، انوشیروان کاظم نژاد،
دوره 6، شماره 3 - ( 9-1389 )
چکیده
مقدمه و اهداف: یکی از روشهای تحلیل دادههای بقا، استفاده از مدلهای پارامتری است که در آن باید توزیع زمان بقا مشخص باشد. در چند دهه اخیر، از مدل شبکه عصبی مصنوعی نیز برای پیشبینی دادههای بقا استفاده شده است. هدف این مطالعه، پیشبینی بقای بیماران مبتلا به سرطان معده به کمک دو مدل پارامتری و مدل شبکه عصبی مصنوعی است.
روش کار: طی سالهای 1381 لغایت 1385، تعداد 436 بیمار مراجعه کننده با تشخیص قطعی سرطان معده که در بخش گوارش بیمارستان طالقانی تحت عمل جراحی قرار گرفتند به صورت همگروه تاریخی مطالعه شدند. دادهها به تصادف به دو گروه آموزشی و آزمایشی تقسیم شدند. برای تحلیل دادهها از یک مدل پارامتری مناسب (از بین مدلهای نمایی، وایبول، نرمال، لگ نرمال، لجستیک و لگ لجستیک) و مدل شبکه عصبی مصنوعی سه لایه استفاده شد. برای مقایسه پیشبینیهای دو مدل، از سطح زیر منحنی مشخصه عملکرد، صحت کلاسبندی و شاخص هماهنگی استفاده شد.
نتایج: صحت پیشبینی مدل شبکه عصبی برابر 45/79 درصد و مدل پارامتری مناسب (وایبول) برابر 97/73 درصد گردید. سطح زیر منحنی مشخصه عملکرد برای مدل شبکه عصبی و پارامتری وایبول به ترتیب برابر 5/81 درصد و 8/74 درصد به دست آمد.
نتیجهگیری: مدل شبکه عصبی مصنوعی نسبت به مدل پارامتری پیشبینیهای بهتری نتیجه داد. لذا بکارگیری این نوع مدلها در زمینه پیشبینی بقا پیشنهاد میشود. این امر در تحقیقات مرتبط با حوزه سلامت و به خصوص در تخصیص منابع درمانی لازم برای افرادیکه پرمخاطره پیشبینی میشوند بسیار با اهمیت است.
مرتضی سدهی، یداله محرابی، انوشیروان کاظم نژاد، وحید جوهری مجد، فرزاد حدائق،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1389 )
چکیده
مقدمه و اهداف: زمانی که در یک مطالعه متغیرهای پاسخ دارای مقیاس اندازهگیری متفاوت باشند، پاسخها را چندمتغیره آمیخته میگویند. با توجه به محدودیتها و برقرارنبودن برخی پیش فرضها، روشهای کلاسیک آماری برای مدلبندی و پیشبینی این نوع پاسخها کارایی ندارند. هدف این مطالعه، طراحی شبکه عصبی مصنوعی برای مدلبندی و پیشینی پاسخهای دومتغیره آمیخته است.
روش کار: این مطالعه شامل سه مرحله طراحی مدل، شبیهسازی و برازش مدل بر دادههای واقعی است. پس از طراحی مدل، با در نظر گرفتن پارامترهای مختلف، دو مجموعه داده شبیهسازی و مدلهای یک متغیره و دومتغیره مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای آموزش شبکه از الگوریتم شیب توام مقیاس شده و برای تعیین مناسبترین مدل از معیار صحت پیشبینی استفاده شد. مدل پیشنهادی برای پیشبینی توام سندرم متابولیک و شاخص مقاومت به انسولین در مطالعه قند و لیپید تهران بهکار گرفته شد. برنامههای رایانهای در نرمافزارهایR 2.9.0 و MATLAB 7.6 طراحی و اجرا گردید.
نتایج: در مجموعه شبیهسازی اول، صحت پیشبینی در مدلهای یک متغیره و دومتغیره تقریبا یکسان ولی در مجموعه شبیهسازی دوم، در مدلهای دو متغیره نسبت به مدلهای یک متغیره بیشتر است. در مدلهای دو متغیره، صحت پیشبینی مدل با افزایش همبستگی متغیرهای پاسخ، بیشتر میشود. در دادههای واقعی مدل با 10 گره در لایه میانی دارای بیشترین صحت پیشبینی است.
نتیجهگیری: تحقیق نشان داد، در حالتیکه دو متغیر پاسخ با متغیرهای کمکی ارتباط دارند مدل دومتغیره نسبت به یک متغیره مناسبتر است و با افزایش همبستگی، صحت پیشبینی افزایش مییابد.
محمودرضا قدیمی، محمود محمودی، کاظم محمد، حجت زراعتی، مصطفی حسینی، اکبر فتوحی،
دوره 7، شماره 2 - ( 6-1390 )
چکیده
مقدمه و اهداف: سرطان مری جزء هشت سرطان شایع در جهان و ششمین علت مرگ از سرطان است و به عنوان یکی از مهمترین سرطانهای دستگاه گوارش مطرح میباشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی عوامل خطر و مشخصههای جمعیت شناختی مؤثر بر بقای بیماران مبتلا به سرطان مری با استفاده از مدل لگ لجستیک و مقایسه آن با مدل وایبل انجام شد.
روش کار: این پژوهش شامل اطلاعات 359 بیمار مبتلا به سرطان مری است که از طریق مرکز ثبت سرطان بابل جمعآوری شده بودند. برای بررسی عوامل مؤثر بر بقای بیماران از مدلهای پارامتریک وایبل و لگ لجستیک استفاده شد و معیار مقایسه کارایی مدلها، ملاک آکائیکه بود. کلیه محاسبات با نرم افزار SAS و STATA انجام و سطح معنیداری 05/0 در نظر گرفته شد.
نتایج: نتایج حاصل نشان داد که 7/62 درصد از بیماران مرد و3/37 درصد زن بودند. احتمال بقای یک، سه و پنج ساله بیماران به ترتیب23% ، 15% و 13% است. طبق ملاک آکائیکه و با توجه به غیر یکنوا بودن میزان خطر و رد فرضیه خطرات متناسب (05/0>P)، مدل لگ لجستیک از مدل وایبل کارایی بهتری داشت. هم چنین درهر دو مدل وجود سابقه فامیلی سرطان، اختلاف معنیداری را نشان میداد.
نتیجهگیری: نتایج حاصل از این مطالعه پیشنهاد میکند بررسی به موقع افرادی که دارای سابقه خانوادگی سرطان میباشند میتواند به عنوان یک عامل مهم در کاهش خطر مرگ بیماران مبتلا به سرطان مری مؤثر باشد.
حمید سوری، اکرم انصاری فر، فرزانه مباشری، علی محمدلو، زهرا نورافکن، محمود بختیاری،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1390 )
چکیده
مقدمه و اهداف: به رابطه بین دو چیز به صورتی که یکی پدیدآورنده دیگری باشد، علیت میگویند. علیت منحصر به علوم پزشکی و اپیدمیولوژی نیست اما به خصوص در رشته اپیدمیولوژی از مفاهیم مهم و قابل بحث است. علیت پایهایترین اصلی است که علم چه از نوع تجربی و چه از نوع نظری وابسته به آن است زیرا پایهریزی هر یک از قوانین علمی بدون مقبولیت علیت امری بس محال است. با توسعه روزافزون علم اپیدمیولوژی علیت نیز مفهوم گستردهتری پیدا کرده است و کاربرد آن در مطالعات تحلیلی و تفسیر عقلایی و منطقی یافتههای این مطالعات، ابعاد وسیعتری یافته است. با گسترش دورههای تحصیلات تکمیلی در دانشگاههای کشور و افزایش تعداد دانشجویان این رشته نیز توجه به این مقوله بیش از پیش احساس میشود. هرچند پرداختن جامع به علیت در اپیدمیولوژی نیازمند تلاشی مبسوطتر و صرف زمان طولانیتری است. اما در این بررسی مروری اجمالی به مفاهیم علیت در علوم انسانی میشود، تاریخجه آن به اختصار شرح داده میشود، به علیت در علوم پزشکی و اپیدمیولوژی همین طور دین اسلام پرداخته شده، آنگاه چارچوب علیت، تفسیر آن و مدلهای متداول علیت بررسی خواهد شد.
علی اصغر اخلاقی، مصطفی حسینی، محمود محمودی، منصور شمسی پور، ایرج نجفی،
دوره 8، شماره 2 - ( 6-1391 )
چکیده
Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
مقدمه و اهداف: دیالیز صفاقی یکی از شایعترین روشهای
دیالیز است که در بیماران مبتلا به بیماری نارسایی کلیه انجام میشود. اغلب مطالعات عوامل موثر بر بقا را با استفاده از
آزمون لگ- رتبهای و روش کاکس بررسی کردهاند. در این مطالعه امکان استفاده از مدل
شفایافته در تحلیل بقا این بیماران را بررسی کرده، و کارایی مدلهای بقا شفایافته آمیخته
وایبل، گاما، لگ نرمال و لجستیک مقایسه میشود.
روش کار: تعداد 433 بیمار از بیمارستانهای شفا و شریعتی
که طی سالهای 1376 لغایت 1388، به صورت همگروهی گذشته نگر وارد مطالعه شدند. اثر متغیرهای
جنس، سن، مرکز درمانی، کلسترول، LDL، HDL، تری گلیسرید، آلبومین، هموگلوبین، کراتینین، FBS، کلسیم و فسفر بررسی
شد. از نرم افزارSTATA
(11.0) و زیربرنامه
CUREREGR جهت تحلیل استفاده شد.
نتایج: شاخص آکائیک برای مدل وایبل برای تمام متغیرها کمتر
از سایر مدلها میباشد. در مدل چند متغیره، سن و آلبومین روی بقا بلند مدت بیماران
اثر معنیداری داشتند (01/0>P). اثر تری گلیسرید روی بقای بلند مدت در مرز معنیداری
قرار داشت (065/0=P). همچنین
اثرHDL, FBS و کلسیم روی بقاء کوتاه مدت معنیدار
بود (01/0>P).
ولی LDL در مرز معنیداری قرار داشت (088/0=P).
نتیجهگیری: مدلهای شفایافته میتواند در شرایط
مناسب برای تحلیل بقا بیماران دیالیزی به کار روند و بقای بلند مدت بیماران را از بقای
کوتاه مدت جدا کنند. این ابزار آماری میتواند تفسیر ظریفتر و دقیقتر از آنچه که
در دادههای بقا وجود دارد، ارائه کند.
الهام محمدی فرخران، محمود محمودی، کاظم محمد، عباس رحیمی، فرشته مجلسی، محبوبه پارسائیان،
دوره 9، شماره 1 - ( 2-1392 )
چکیده
مقدمه و اهداف: تاکنون، مطالعههای متعددی به بررسی عوامل مؤثرمؤثر بر فاصله ازدواج تا تولد اول پرداختهاند، اما در هیچیک از آنها احتمال حضور زنان نابارور در نمونه مورد مطالعه در نظر گرفته نشده است. ازاینرو، هدف این مطالعه، بررسی دقیقتر فاصله تولد اول و تعیین عوامل مؤثر بر این فاصله، با در نظر گرفتن حضور زنان نابارور در نمونه است.
روش کار: در این پژوهش از اطلاعات مربوط به 1068 زن 49-15 ساله متأهل در استان آذربایجان غربی استفاده شد. اطلاعات از طریق پرسشنامه و با روش نمونهگیری دو مرحلهای گردآوری گردید. بررسی فاصله تولد اول و عوامل مؤثر بر این فاصله، با استفاده از مدل شفایافته گمپرتز تعمیمیافته انجام شد. برای تجزیه و تحلیل توصیفی دادهها از نرمافزار SPSS نسخه 16 و برای تجزیه و تحلیل تجزیه و تحلیل تحلیلی دادهها از نرمافزار R نسخه 2.12، استفاده گردید.
نتایج: در این مطالعه میانگین فاصله بین ازدواج تا تولد اول (± انحراف معیار) برابر با 2/7 ± 9/3 سال بود. با برازش مدل از بین عوامل مورد بررسی تنها افزایش تحصیلات مادر بهطور معنیدار فاصله ازدواج تا تولد اول را افزایش میداد. همچنین، نسبت زنانی که صاحب فرزند نشده بودند، برابر با 062/0 برآورد شد که با افزایش سطح تحصیلات مادر این نسبت نیز افزایش مییافت.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که با توجه به احتمال حضور زنان نابارور در جامعه استفاده از مدل شفایافته گمپرتز در تجزیه و تحلیل تجزیه و تحلیل بقا روشی مناسب در بررسی فاصله تولد اول و یافتن عوامل مؤثر بر این فاصله است.
هدی نور کجوری، ابراهیم حاجی زاده، احمد رضا باغستانی، محمدامین پورحسینقلی،
دوره 9، شماره 2 - ( 7-1392 )
چکیده
مقدمه و هدف: یکی از روشهای آماری تحلیل دادههای بقا، مدل رگرسیونی کاکس است. استفاده از تکنیکهای هموارسازی در مدل کاکس باعث برآورد دقیقتر برای پارامترها میشود. یکی از تکنیکهای هموارسازی در مدل کاکس استفاده از مدل چندجملهای کسری است. این مطالعه به منظور تحلیل عوامل مرتبط با بقای بیماران مبتلا به سرطان معده، با استفاده از دو مدل خطرات متناسب کاکس و چندجملهای کسری در مدل کاکس انجام شدهاست.
روش کار: در یک مطالعه گذشتهنگر طی سالهای 1382 تا 1387، 216 بیمار مراجعهکننده با تشخیص قطعی سرطان معده که در بخش سرطان بیمارستان طالقانی تهران تحت عمل جراحی قرار گرفتند، بررسی شدند. در این مطالعه به منظور تحلیل عوامل مرتبط با بقای این بیماران، مدلهای چندجملهای کسری در کاکس و خطرات متناسب کاکس برازش و نتایج و کارآیی آنها توسط ملاک آکاییکه با یکدیگر مقایسه شدند.
نتایج: نتایج حاصل از تحلیل مدل خطرات متناسب کاکس و چندجملهای کسری نشان داد که سن هنگام تشخیص و اندازه تومور با طول عمر بیماران ارتباطی معنیدار داشتند (P<0/05) و ملاک آکاییکه در هر دو مدل برابر بود.
نتیجهگیری: در مطالعه حاضر، کارآیی دو مدل خطرات متناسب کاکس و چندجملهای کسری یکسان شد. در نتیجه با این که استفاده از روشهای هموارسازی برای از بین بردن آثار غیرخطی متغیرهای کمکی تأثیرگذار است، ولی مدل خطرات متناسب کاکس به دلیل راحتی تفسیر نتایج در دادههای پزشکی و محدود نبودن در استفاده از انواع متغیرهای کمکی، مناسبتر است.
محمد علی عروجی، داود حکمت پو، جواد جواهری،
دوره 9، شماره 3 - ( 11-1392 )
چکیده
مقدمه و اهداف: در ایران بسیاری از رانندگان موتور سیکلت از کلاه ایمنی استفاده نمیکنند. این مطالعه با هدف بررسی عملکرد رانندگان موتور سیکلت در استفاده از کلاه ایمنی بر اساس مدل اعتقاد بهداشتی در استان مرکزی انجام شد.
روش کار: این مطالعه بهصورت مقطعی و بر 384 راننده موتور سیکلت در دسترس، انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محققساخته، بر اساس سازههای الگوی اعتقاد بهداشتی بود. پس از مصاحبه، دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS نسخه 17، تجزیه و تحلیل شدند.
نتایج: میانگین سنی رانندگان موتورسیکلت، 5/8 ± 96/28 سال و 42% آنها مجرد بودند. ارتباط میانگین نمرههای حساسیت درکشده، موانع درکشده، منافع درکشده، راهنمای عمل با میانگین نمره عملکرد معنیدار بود (05/0(P<. علتهای استفادهنکردن از کلاه ایمنی، بهترتیب، عرقکردن، کمتر شنیدهشدن صدا، گرانبودن کلاه، سنگینی کلاه و محدودیت دید هنگام استفاده از آن بود. درصد استفاده از کلاه ایمنی در زمان بررسی 2/16 بود. 4/61 درصد از افراد مورد مطالعه، آموزش و اطلاع رسانی، 7/22 درصد، جریمه توسط پلیس و 9/15 درصد توقیف موتور سیکلت را در افزایش استفاده از کلاه ایمنی، مؤثر دانستند.
نتیجهگیری: طراحی و اجرای برنامه آموزشی بر اساس الگوی اعتقاد بهداشتی و تغییر نگرش نسبت به آن، طراحی مناسب کلاه ایمنی و اصلاح رفتار پلیس میتواند در استفاده بیشتر از کلاه ایمنی، مؤثر باشد.
امل ساکی مالحی، ابراهیم حاجی زاده، پروین منصوری ، کامبیز احمدی ،
دوره 10، شماره 1 - ( 3-1393 )
چکیده
مقدمه و اهداف: هدف از این مطالعه بررسی خط سیر بیماری و عود بیماری پمفیگوس با استفاده تحلیل زمانهای سپری شده بین عودهای متوالی است. در این راستا عوامل مهم مرتبط با خطر عود بیماری نیز تعیین میشوند.
روش کار: این مطالعه به عنوان یک مطالعه طولی، شامل 112 بیمار با تشخیص قطعی پمفیگوس است، که از فروردین سال 1385 تا فرورین 1391 به بخش پوست بیمارستان امام خمینی تهران مراجعه نمودهاند. مدت زمان مطالعه از زمان تشخیص بیماری تا پایان دیماه 1391بر حسب ماه در نظر گرفته شد. تحلیل پیشامدهای عود بر اساس مدت زمان سپری شده بین عودهای متوالی و با استفاده از مدلهای بقای چندمتغیره شکنندگی وابسته به زمان انجام شد. زمان سپری شده بین عودهای متوالی، از زمان بهبودی افراد تا عود بعدی نیز بر حسب ماه تعیین گردید.
نتایج: کاهش فواصل زمانی بین عودهای متوالی نشاندهنده این است که عودهای مکرر پس از اولین عود با فاصلههای زمانی کوتاهتری از هم رخ میدهند. بنابراین خط سیر بیماری بیانگر افزایش وقوع عود در طی زمان است.بر اساس نتایج حاصل از برازش مدل شکنندگی چند متغیره، اثرات شکنندگی افراد در طی زمان متغیر است و آنتیبادی IgG (35/1 HR=و001/0>P-value) تنها متغیر تأثیرگذار بر بقای فواصل زمانی سپری شده بین عودها و عود بیماران است.
نتیجهگیری: تحلیل فواصل زمانی سپری شده، امکان ارزیابی روند بیماری و خطر وقوع عودها را برای محقق امکانپذیر مینماید. با استفاده از این تحلیل، عوامل مؤثر بر خطر وقوع عودها نیز مشخص میشوند.
زهرا اسداللهی، پیمان جعفری، محسن رضائیان،
دوره 10، شماره 1 - ( 3-1393 )
چکیده
مقدمه و اهداف: با توجه به افزایش گرایش به سنجش کیفیت زندگی در سالهای اخیر و حجم گسترده پرسشنامههای کیفیت زندگی، تعیین روش مناسب به منظور تجزیه و تحلیل دادههای مربوط به این مطالعات ضروری به نظر میرسد. هدف مطالعه حاضر، معرفی مدلهای رگرسیون لجستیک ترتیبی به منظور تجزیه و تحلیل دادههای کیفیت زندگی میباشد.
روش کار: دادههای این مطالعه مقطعی برگرفته از اطلاعات مطالعهای در زمینه بررسی کیفیت زندگی 938 دانش آموز انجام شده است. برای تحلیل دادهها نتایج دو مدل رگرسیون لجستیک دوحالتی و مدلهای رگرسیون لجستیک ترتیبی با هم مقایسه شده است.
نتایج: نتایج آزمون نیکویی برازش نشان داد که هر سه مدل به خوبی برازش شده بود. بر اساس برازش مدلهای رگرسیون لجستیک ترتیبی سه متغیر از متغیرهای توضیحی از نظر آماری با پاسخ مرتبط بودند در حالیکه بر اساس برازش مدل رگرسیون لجستیک دوحالتی که پس از ترکیب دو طبقۀ متغیر پاسخ تنها دو متغیر معنیدار بود. بنابراین باید تا حد امکان از ترکیب کردن طبقههای متغیر پاسخ خودداری نمود، زیرا این امر منجر به از دست رفتن اطلاعات میشود.
نتیجهگیری: به طور کلی میتوان گفت برای تجزیه و تحلیل دادههای کیفیت زندگی به دلیل ماهیت متغیر پاسخ، مدلهای رگرسیون لجستیک ترتیبی با توجه به برآورد پارامترهای کمتر و سهولت تفسیر نتایج، مناسب میباشند.
پریسا رضا نژاد اصل، مصطفی حسینی، سمانه افتخاری، محمود محمودی، کرامت اله نوری،
دوره 10، شماره 3 - ( 9-1393 )
چکیده
مقدمه و اهداف: از مطالعات طولی برای بررسی تأثیر درمان در بسیاری از تحقیقات روانشناسی و روانپزشکی استفاده میشود. مهمترین مشخصه مطالعات طولی، اندازهگیریهای مکرر از بیماران در طول زمان میباشد، نظر به اینکه مشاهدههای مربوط به یک بیمار از یکدیگر مستقل نیستند؛ بنابراین برای تحلیل این دادهها باید از روشهای ویژه آماری استفاده شود. همچنین دادههای گمشده جزء اجتناب ناپذیر اغلب مطالعات طولی میباشند که بر اثر بیپاسخی واحد نمونهگیری رخ میدهند. از آنجایی که گمشدگی منجر به کاهش دقت محاسبات آماری و ایجاد اریبی در نتایج حاصل میشود، بررسی روشهای برخورد با آن اهمیت زیادی دارد. هدف از این مطالعه، بررسی اثر درمان جامع بر عملکرد اجتماعی- فردی بیماران مبتلا به مرحله اول سایکوز با استفاده از روشهای آماری مناسب میباشد.
روش کار: دادههای این مطالعه از یک کارآزمایی بالینی و مربوط به بیمارانی است که در سالهای 87-1385 به درمانگاهها یا اورژانس روانپزشکی بیماراستان روزبه مراجعه کردهاند. برای تحلیل پاسخهای رتبهای طولی با گمشدگی غیریکنوا این مطالعه از مدل ضرایب تصادفی در نرم افزار R نسخه 2.15.0 استفاده کردیم.
نتایج: نتایج برآورد پارامترهای مدل ضرایب تصادفی با پاسخهای گمشده غیریکنوا و در نظر گرفتن مکانیسم گمشدگی تصادفی، نشان میدهد، درمان جامع با پیگیری در منزل، سن و سابقهی بیماری در خانواده اثر معنیداری بر عملکرد اجتماعی- فردی بیماران دارند. برآورد ضریب متغیر سن وخطای معیار آن به ترتیب 05/0 و 03/0، برآورد ضریب متغیر سابقهی بیماری 82/0- و خطای معیار آن 41/0 میباشد و ضریب متغیر درمان جامع با پیگیری درمنزل 04/1- و خطای معیار آن 44/0 برآورد شد.
نتیجهگیری: مدل به کار گرفته شده در این مطالعه، نشان میدهد که درمان جامع با پیگیری در منزل، مناسبتر است. زیرا افراد تحت این نوع درمان شانس بیشتری برای داشتن عملکرد اجتماعی- فردی بیشتر دارند.
محمود رضا گوهری، فرید زائری، زینب مقدمی فرد، ناهید خلدی،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده
مقدمه و اهداف: اختلال رشد یکی از مشکلات شایع و مهم بهداشتی دوران کودکی است. هدف از این مطالعه برآورد کاربرد مدل انتقال طولی در تعیین عوامل موثر بر اختلال وزن کودکان زیر 2 سال مراجعه کننده به مراکز بهداشت شرق تهران است.
روش کار: در این مطالعه 363 کودک زیر 2 سال مراجعه کننده به مراکز بهداشت شرق تهران به روش نمونه گیری خوشهای دو مرحلهای انتخاب گردیدند. متغیرهای پژوهش تا 24 ماهگی به تعداد 18 مرتبه ثبت شدند. ازمدل انتقال مرتبه اول جهت بررسی اثر عوامل خطر ساز روی متغیر اختلال رشد استفاده شد.
نتایج: در مطالعه، 9/6 درصد از کودکان با وزن کمتر از 2500 گرم به دنیا آمده بودند. 231 کودک (6/63 %) تا دو سالگی اختلال وزن نداشتند و 23 کودک ( 3/6 %) سه بار یا بیشتر کاهش وزن داشتند. قطع شیر مادر، اسهال، سرماخوردگی و دندان درآوردن کودک به طور معنی داری سبب افزایش احتمال اختلال وزن کودک می شوند (001>P). برای تعیین همبستگی بین اختلال وزن در هر بار اندازهگیری با مقدار وزن در دوره قبل، از معیار لگاریتم نسبت بخت دو زمان متوالی استفاده شد که در این داده ها معنی دار شد (039/0=P).
نتیجهگیری: ابتلا به اختلال وزن بر روی داشتن این اختلال در دوره بعدی تاثیر دارد و اثر کاهش وزن در یک دوره حداقل تا ماه بعدی بر کودک باقی می ماند بنابراین تا حد ممکن از بروز بیماری و به ویژه اسهال کودک جلوگیری نمود.
حمید شریفی، علی اکبر حقدوست،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1394 )
چکیده
مقدمه و اهداف: یکی از مزایای تحلیل بقا مدیریت متغیرهای وابسته به زمان است. در این مطالعه مدلهای وابسته و غیروابسته به زمان در برآورد اثر بیماریها بر بقای گاوهای شیری ارزیابی گردید.
روش کار: در این مطالعه همگروهی تاریخی 7067 گاو شکم اول و دوم از گاوداریهای صنعتی استان تهران وارد شدند. دامها از روز زایش تا زایش بعد یا حذف، پیگیری شدند و رخداد بیماریهای مختلف، شکم زایش، فصل زایش و تولید شیر ثبت گردید. 5 مدل پارامتریک بر روی دادهها برازش گردید. در مدل 1 بیماریها متغیرهای غیروابسته بهزمان و در مدل 2 تا 5 بیماریها متغیرهای وابسته بهزمان تلقی شدند و با استفاده از مدل Lexis expansion هر دام در طول مطالعه بهچندین مشاهده یکماهه تقسیم شد. در مدل 2 فرض گردید که هر حیوانی که در یک ماه خاص به بیماری مبتلا میشود، تا انتهای دوره در معرض خطر است. مدل 3 عکس مدل 2 فرض گردید. در مدل 4 و 5 فرض شد که دامها فقط در همان ماه در معرض خطر هستند، با این تفاوت که در مدل 4 فرض گردید که بیماریها فقط میتوانند یکبار اتفاق بیافتند، اما در مدل 5 رخداد بیماریها در ماههای متعدد در مدل وارد شد.
نتایج: مقدار AIC در مدل 1 و 5 به ترتیب 10809 و 10366 و مقدار BIC به ترتیب 10926 و 10528 بود. بر طبق مقدار AIC، BIC و شکل نمودار Cox-Snell Residuals مدل 5 و با استفاده از توزیع گومپرتز به عنوان بهترین مدل شناخته شد.
نتیجهگیری: مقایسه مدلها نشان داد که مدلهای غیر وابسته به زمان اثر پارامترها را کمتر از حد واقعی بیان میکنند.
جعفر حسن زاده، فرید نجفی، مهدی مرادی نظر،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1394 )
چکیده
مقدمه و اهداف: سریهای زمانی مجموعهای از مشاهدات هستند که بر حسب زمان مرتب شده است. هدف اصلی در برپا کردن یک سری زمانی معمولاً پیشبینی مقادیر آینده میباشد. نخستین گام در سریهای زمانی، رسم نمودار دادهها است. با استفاده از رسم نمودار میتوان اطلاعات کلی از جمله روند صعودی یا نزولی، وجود الگوی فصلی، روند دورهای و وجود دادههای پرت در دادهها را تشخیص داد. پس از رسم نمودار برای اینکه پیشبینی مناسبی وجود داشته باشد، باید دادهها را ایستا کرد. میتوان دادهها را با استفاده از تفاضلگیری یا تجزیه به مؤلفههای تشکیل دهندهی آن، ایستا نمود. پس از ایستا کردن دادهها میتوان با استفاده از نمودار نگاره مرتبه میانگین متحرک و مرتبه اتورگرسیون مدل را شناسایی نمود. لازم است پارامترها به دست آمده را با استفاده از آزمون T از نظر معنیداری مورد بررسی قرار داد. در صورت معنیدار بودن و عدم وابستگی در باقیمانده میتوان پیشبینی مناسبی با کمک دادههای گذشته انجام داد، همچنین مقادیر پیشبینی شده را میتوان با استفاده از میانگین مطلق درصد خطا ارزیابی نمود.
نسیم وهابی، فرید زایری، عزت اله فاضلی مقدم، مهدی صفری، فرزاد ابراهیم زاده،
دوره 11، شماره 3 - ( 8-1394 )
چکیده
مقدمه و اهداف: اختلال رشد قد و وزن یکی از مهمترین اختلالهای سلامت کودکان زیر دو سال در کشورهای در حال توسعه است. عدم رسیدگی به این اختلال میتواند باعث عوارضی چون افزایش مرگ، معلولیت ذهنی، عاطفی یا جسمی کودکان شود. هدف این مطالعه، بررسی روند رشد کودکان و عوامل مؤثر بر آن است.
روش کار: این مطالعهی همگروهی گذشتهنگر روی 2030 کودک زیر دو سال شهر خرمآباد انجام شد که به روش نمونهگیری طبقهای و خوشهای انتخاب شدند. بر اساس پرونده خانوار، روند رشد وزن به صورت یک متغیر چهار سطحی (افت، توقف، کندی و مطلوب) و روند رشد قد به صورت یک متغیر سه سطحی (توقف، کندی و مطلوب) ثبت شدند و در نهایت با استفاده از یک مدل طولی حاشیهای و نرمافزار SAS نسخه 2/9 مدلبندی شدند.
یافتهها: رخداد حداقل یک مرتبه افت در منحنی رشد وزن و یک مرتبه توقف در منحنی رشد قد به ترتیب 2/14 و 4/10 درصد بود. بر اساس مدل حاشیهای، اثر سن کودک و سطح تحصیلات مادر بر روند رشد کودک معنیدار بود. با وجود این، جنسیت، مرتبهی تولد و تغذیهی انحصاری با شیر مادر در 6 ماه نخست، ارتباط معنیداری را با روند رشد نشان ندادند.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج و شیوع نسبتاً بالای اختلال رشد در کودکان زیر دو سال، به نظر میرسد افزایش آگاهی مادران کمسواد در مورد روشهای تغذیهی کودکان زیر دو سال مهمترین رویکرد مقابله با اختلال رشد کودک باشد. همچنین بیشترین تمرکز کادر بهداشتی باید روی پایش رشد کودکان بالای 12 ماه معطوف گردد.