جستجو در مقالات منتشر شده


34 نتیجه برای مراقبت

حسن افتخار، کاظم محمد، صدیقه السادات طوافیان، کمال میر کریمی، افسانه رمضان زاده،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1388 )
چکیده

مقدمه و اهداف: مراقبت ازخود یک ساختار چند بعدی است که لازمه انجام آن اتخاذ رفتار‌هایی است که خود متاثر از دانش، ادراکات و باورهای فرد نسبت به خود مراقبتی است. هدف از این مطالعه بررسی دیدگاه‌ها و نظرات مردم جنوب شهر تهران نسبت به خود مراقبتی است.
روش‌کار: با استفاده از نمونه‌گیری خوشه‌ای، 1200 نفر از افراد بالای 15 سال با استفاده از برگ مصاحبه مشتمل بر اطلاعات جمعیت شناختی، رضایت از سلامت عمومی، عوامل ممانعت کننده و قادرکننده خود مراقبتی و منابع اطلاعاتی خود مراقبتی، مورد مصاحبه قرار گرفتند. روایی این ابزار از طریق اعتبارمحتوی و پایایی آن از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ سنجیده شد. داده‌ها با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی تجزیه و تحلیل شد.
نتایج: میانگین سنی افراد مورد مطالعه 2/5 ± 9/27 سال بود که 935 نفر (82%) از وضعیت سلامتی خود در شش ماه گذشته راضی بودند، 658 نفر (55%) اظهار داشتند دارای دانش خود مراقبتی نیستند، 986 نفر (82%) علاقه‌مند به خود مراقبتی بوده و 1035 نفر (86%) خود را در امر خود مراقبتی فعال می‌دانستند. کمتر از 5% افراد دارای سبک زندگی سالم از نظر رژیم غذایی و فعالیت جسمانی منظم بودند.
نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد، علیرغم اینکه اکثریت افراد خود را علاقمند و فعال در امر خود مراقبتی می‌دانستند، اظهار می‌کردند که دارای دانش خود مراقبتی نیستند و درصد کمی از آنان دارای عملکرد صحیح خود مراقبتی هستند.
علی خورشیدی، کورش سایه میری،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1389 )
چکیده

مقدمه و اهداف: مهم‌ترین راه پیشگیری از بیماری سل تشخیص و درمان بموقع موارد بیماری است. این مطالعه با هدف ارزیابی بهبود نظام مراقبت ازطریق توانمندسازی گروه‌هایی ازجامعه بر شناسایی موارد ابتلا به سل در شهرستان دره شهر انجام شد.
روش کار: این مطالعه از نوع مداخله‌ای بود، که آموزش دو گروه از جامعه (بستگان مبتلایان و مدارس) را در بر می گرفت و این افراد برای شناسایی و ارجاع بیماران به مراکز بهداشتی استفاده می‌شد. پس از یک سال از انجام مداخله، شاخص‌های بیماریابی محاسبه و با استفاده از آماره والد و توزیع پواسن با اندازه شاخص‌ها در سال قبل از مداخله مقایسه می‌گردید. جهت مقایسه میزان بروز سل بعد از مداخله با دیگر شهرستان‌های استان از توزیع نمایی و لگاریتم میزان بروز استفاده گردید.
نتایج: پس از مداخله، میزان بروز موارد اسمیر مثبت از 1/5 درصد هزار به 2/35 درصد هزار افزایش یافت (001P<). همچنین این شاخص با میزان بروز محاسبه شده برای استان (8/8 درصد هزار) تفاوت معنی‌داری داشت (001P<). در طول مداخله 408 بیمار مشکوک، شناسایی شد که در مقایسه با سال قبل (137 مورد)، بیش از 297 درصد افزایش را نشان داد (001P<). نتیجه‌گیری: یافته‌ها نشان داد با آموزش گروه‌هایی از جامعه در زمینه اهمیت بیماری سل و آموختن نشانه‌های بیماری به آنان، می‌توان بازدهی نظام مراقبت را در شناسایی و درمان بیماران مبتلا به سل ارتقاء بخشید.
فاطمه رجعتی، محمد کمالی، سرور پرویزی،
دوره 7، شماره 2 - ( 6-1390 )
چکیده

مقدمه و اهداف: دستیابی به "بهداشت برای همه" در بیانیه آلماآتا در سال 1978 به عنوان شعار زیربنایی و براساس مراقبت‌های بهداشتی اولیه به تمام کشورهای جهان معرفی شد. چگونگی دسترسی به این هدف مهم یعنی دسترسی به خدمات اولیه بهداشتی بیشتر با نشانگرهای کمّی بررسی شده است. در حالی که رویکرد کیفی می‌تواند تجربه دسترسی به خدمات بهداشتی از منظر مصرف کنندگان را بشناساند بینش عمیقی را در این زمینه ایجاد کند. این مطالعه با هدف توصیف و تفسیر درک استفاده کنندگان خدمات بهداشتی از دسترسی به خدمات و به دست آوردن بینش عمیق‌تر در مورد تجربه مصرف کنندگان این خدمات انجام شده است.
روش کار: مصاحبه نیمه ساختار یافته عمیق، با 9 نفر از مراجعه کنندگان به مرکز بهداشتی– درمانی انتخاب شده به شیوه نمونه‌گیری هدفمند انجام شد. مصاحبه‌ها ضبط، دست نویس و سپس با رویکرد پدیده شناسی و با استفاده از روش "ون مانن" تجزیه و تحلیل شدند.
نتایج: شش مضمون زیر در تجزیه و تحلیل داده‌ها ظهور یافتند. رویارویی با فرصت‌های آموزش همه جانبه، ارتباطات مشتری مدار، خدمات بهداشتی باکیفیت، کفایت زمانی- مکانی خدمات بهداشتی، عدالت محوری و مشارکت فردی.
نتیجه‌گیری: یافته‌ها نشان داد که دسترسی به خدمات بهداشتی چیزی فراتر از وجود خدمات به تنهایی است. خدمات بهداشتی با آموزش بهداشت و برقراری عدالت اجتماعی تکمیل خواهد شد. آموزش‌های همه جانبه و افزایش مشارکت‌های­ فردی در بهره‌مندی مطلوب از خدمات بهداشتی برای توانمندسازی مردم لازم به نظر می‌رسد.
محمد حسن امامیان، علی عالمی، منصوره فاتح،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1390 )
چکیده

مقدمه و اهداف: بیماری‌های غیرواگیر در همه جوامع قسمت اعظم بار بیماری‌ها را به خود اختصاص می‌دهند. عوامل خطر ایجاد کننده این بیماری‌ها کمتر بررسی شده و نابرابری در این عوامل اهداف سلامت برای همه را تحت تأثیر قرار می‌دهد. بررسی نابرابری اقتصادی-اجتماعی در عوامل خطر بیماری‌های غیر واگیر و شناسایی عوامل مؤثر بر این نابرابری در شهرستان شاهرود اهداف این مطالعه هستند.
 روش کار: داده‌های نظام مراقبت غیرواگیر شهرستان شاهرود در سال 83 مورد بررسی قرار گرفت. برای تعیین متغیر وضعیت اقتصادی- اجتماعی، از روش آنالیز مولفه اصلی (principal component analysis) استفاده گردید. هر یک از عوامل خطر بیماری‌های غیر واگیر در سطوح مختلف این متغیر بررسی و شاخص تمرکز (Concentration Index) محاسبه شد. برای بررسی علل ایجاد کننده نابرابری این شاخص به عوامل مؤثر از آنالیز تجزیه (decomposition analysis) استفاده شد.
نتایج: شاخص تمرکز برای فشارخون، مصرف سیگار، بی حرکتی و تغذیه نامناسب به ترتیب برابر 141/0- ،191/0- ،046/0- و 091/0- محاسبه گردید و اختلاف منحنی تمرکز در مورد این عوامل از خط برابری معنی‌دار بود. این شاخص برای دیابت، چاقی و کلسترول بالا معنی‌دار نبود. سن، شغل کارمندی، مجرد بودن، زندگی در روستا و وضعیت اقتصادی پایین از عوامل مهم مؤثر بر این نابرابری‌ها هستند.
نتیجه‌گیری: بررسی شاخص و منحنی‌های تمرکز نشان دهنده وجود نابرابری قابل توجه در بعضی از عوامل خطر بیماری‌های غیرواگیر در شهرستان شاهرود می‌باشد. مطالعات با حجم نمونه‌ بیشتر و متغیرهایی که وضعیت اقتصادی-اجتماعی را بهتر توصیف کند، پیشنهاد می‌گردد.
بهروز یزدان پناه، میترا صفری، پروین عنقا، محمد کرمی، معصومه السادات عمادی، سیروس یزدانپناه، علی بینا پوربهشت،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1390 )
چکیده

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA مقدمه و اهــداف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر مراقبت‌های جامعه محور بر کنترل دیابت و عوامل خطر آن اجرا گردید.
روش کار : جهت هدایت این پروژه مشارکتی مبتنی بر جامعه گروه همیار سلامت منطقه با شرکت نمایندگان مردم، سازمان‌های متولی سلامت و پژوهشگران تشکیل شد. با انجام نیاز سنجی وتعیین اولویت مشکلات سلامت، دیابت مشکل اولویت دار منطقه شناخته شد. افراد 30 تا 65 ساله منطقه غرب یاسوج (2569 نفر) مورد پرسش‌گری و معاینات لازم قرار گرفتند و از افراد در معرض خطر دیابت آزمایشات قند خون ناشتا و چربی‌های خون، ازبیماران دیابتی هموگلوبین گلیکوزیله به عمل آمد. کلاس‌های آموزش تغذیه و برنامه ورزشی به مدت 3 ماه برای مبتلایان به دیابت اجرا و بعد از آن مجددا آزمایشات انجام و پرسشنامه تکمیل گردید. داده ها بوسیله نرم افزار آماری SPSS و آزمون‌های آماری مجذور کای، تی و ناپارامتری تجزیه و تحلیل شد.
نتایج: 52 درصد افراد در معرض خطر دیابت و 17درصد آنان، مبتلا به آن بودند. میانگین قند خون ناشتا، چربی‌های خون و هموگلوبین گلیکوزیله افراد، بعد از مداخله با اختلاف معنی‌دار کاهش یافت. مصرف مواد غذایی مانند غذاهای سرخ کردنی ، چربی ها و نمک نیز کاهش داشت درحالیکه میزان ورزش، پیاده روی و فعالیت بدنی افراد با اختلاف آماری معنی‌داری بعد از مداخله افزایش یافت (05/0P<).
نتیجه‌گیری: برنامه‌های مشارکتی و مراقبت‌های جامعه محور می‌تواند به عنوان الگویی عملی در کنترل و پیشگیری از دیابت مورد استفاده قرار گیرد.


منوچهر کرمی، حمید سوری، یداله محرابی، علی اکبر حقدوست، محمد مهدی گویا،
دوره 8، شماره 3 - ( 9-1391 )
چکیده

مقدمه و هدف: شناسایی و حذف الگوهای قابل توجیه، شامل روند‌های ماهانه، فصلی و سالانه، آثار روزهای هفته، روزهای تعطیل و پایان هفته به دلیل اختلال در اعلام هشدارهای واقعی مبنی بر وجود تغییرات در روند بیماری‌ها و نیز ایجاد هشدارهای کاذب بسیار اهمیت دارد. مطالعه حاضر با هدف شناسایی و حذف الگوهای قابل توجیه داده‌های کشوری نظام مراقبت بیماری سرخک در ایران انجام گردید.

 روش کار: برای شناسایی الگوهای قابل توجیه از داده‌های کشوری، موارد مشکوک به سرخک طی سال‌های 1387 تا1389، از نمودارهای خطی و میانگین متحرک، توابع خود‌همبستگی و خودهمبستگی جزئی و شاخص متوسط پایان هفته استفاده شد. برای حذف الگوهای قابل توجیه نیز از روش‌های هموارسازی میانگین‌های متحرک و هموارسازی نمایی هولت- وینترز استفاده شد.

 نتایج: نتایج استفاده از روش‌های مختلف برای شناسایی الگوهای قابل توجیه بیانگر وجود الگوهای سالانه، ماهانه و به ویژه آثار روزهای هفته و تعطیل در داده‌های بیماری سرخک است. همچنین، یافته‌ها نشانگر کارایی روش هموارسازی میانگین‌های متحرک در کاهش انحراف از پیش فرض نرمال‌بودن و عملکرد مناسب روش هموارسازی نمایی هولت- وینترز در حذف الگوهای فصلی، شامل آثار روزهای هفته، ماه و سال است.

نتیجه‌گیری: یافته‌های مطالعه حاضر بر اهمیت بررسی داده‌های خام نظام مراقبت بیماری سرخک، پیش از به کارگیری روش‌های کشف طغیان تأکید می‌کند و استفاده از روش هموارسازی هولت وینترز برای حذف الگوهای فصلی را، با وجود سادگی و کارایی مناسب روش میانگین‌های متحرک در کاهش انحراف از پیش‌فرض نرمال‌بودن از داده‌های خام نظام مراقبت سرخک توصیه می‌کند.


منوچهر کرمی، حمید سوری، یداله محرابی، علی اکبر حقدوست، محمد مهدی گویا،
دوره 8، شماره 3 - ( 9-1391 )
چکیده

مقدمه و اهداف: به‌کارگیری رویکرد ارزشیابی روش‌های کشف طغیان بر مبنای داده‌های واقعی، در مقایسه با رویکردهای دیگر، از بالاترین میزان روایی برخوردار است. مطالعه حاضر با هدف ارزشیابی عملکرد الگوریتم میانگین متحرک وزن داده شده نمایی (EWMA)، با استفاده از روش‌شناسی ارزشیابی بر مبنای داده‌های واقعی در کشف به هنگام دو مورد طغیان محلی انجام شده است.

روش کار: برای کشف به هنگام دو مورد طغیان سرخک در شهرهای مشهد و بندرعباس از الگوریتم کشف طغیان EWMA 1 و EWMA 2،به ترتیب با پارامترهای هموارسازی 3/0 و 6/0 استفاده شد. این الگوریتم‌ها بر داده‌های موارد گزارش شده روزانه مشکوک به سرخک، طی یک هفته پیش و بعد از طغیان یاد شده، اعمال شد. سپس، عملکرد آن‌ها با رویکرد ارزشیابی بر مبنای داده‌های واقعی بررسی شد و چگونگی عملکرد آن در کشف به هنگام طغیان‌ها با روش‌شناسی تجزیه و تحلیل همبستگی گزارش می‌شود.

نتایج: یافته‌های حاصل از بکارگیری الگوریتم‌هایEWMA ، در کشف به هنگام طغیان شهر مشهد بیان‌گر عملکرد نامطلوب آن‌ها با تأخیر دو تا هفت روز بود. عملکرد این الگوریتم‌ها در کشف به هنگام طغیان شهر بندرعباس مناسب بود. بالاترین مقدار همبستگی برای الگوریتم EWMA 2 در کشف طغیان شهر مشهد در تأخیر روز دوم و برابر با 60/0 مشاهده گردید.

نتیجه‌گیری: استفاده از الگوریتمEWMA در سطوح محیطی نظام مراقبت و برای کشف به هنگام طغیان‌های کوچک و محلی توصیه نمی‌شود. با این حال، ویژگی‌های مربوط به داده‌ها تعیین کننده عملکرد روش‌های کشف طغیان هستند.


حمیدرضا کوهستانی، نیره باغچقی،
دوره 8، شماره 3 - ( 9-1391 )
چکیده

 مقدمه و اهداف: به‌رغم انجام‌شدن پژوهش‌های فراوان و مختلف درباره افسردگی در بیماران مبتلا به سکته مغزی، به مقوله افسردگی در مراقبت‌کنندگان از این بیماران بسیار کم توجه شده است. هدف از این تحقیق، تعیین شیوع افسردگی در مراقبت‌کنندگان از سالمندان مبتلا به سکته مغزی، حین و بعد از ترخیص و عوامل مرتبط با آن است.
 روش کار: این پژوهش یک مطالعه مقطعی تحلیلی است.140مراقبت کننده از بیمار مبتلا به سکته مغزی بستری در بیمارستان ولیعصر اراک بررسی شدند. با مراقبت کنندگان در 3 مرحله زمان ترخیص، 1 ماه و 3 ماه پس از ترخیص مصاحبه شد. افسردگی با پرسش‌نامه افسردگی بک و میزان وابستگی بیماران مبتلا به سکته مغزی، با استفاده از ایندکس بارتل سنجیده شد.
 نتایج : بیشتر مراقبت‌کنندگان، همسر بیمار بودند (71/70 % 95n=:) و میانگین سنی آنان 2/11±1/57 سال بود. به‌طور کلی، در طول دوره ارزیابی 57/33 % تا 16/42% از مراقبت‌کنندگان به افسردگی مبتلا بودند. میانگین امتیاز افسردگی آنان در طول دوره ارزیابی به‌شکلی معنی‌دار افزایش یافت (05/0> P). افسردگی مراقبت‌کنندگان با میزان وابستگی بیماران و همچنین، سن بیماران ارتباط داشت (05/0> P).
نتیجه‌گیری: علائم افسردگی در میان مراقبت‌کنندگان از بیماران مبتلا به سکته مغزی شایع است. این یافته بیان‌گر این است که ارزیابی نیازهای روانی مراقبت‌کنندگان از بیماران مبتلا به سکته مغزی باید به‌عنوان یک جزء ضروری از برنامه بازتوانی بیماران سکته مغزی در نظر گرفته شود.

اکرم انصاری فر، حمید سوری، علیرضا اکبرزاده باغبان، محمد موحدی،
دوره 9، شماره 1 - ( 2-1392 )
چکیده

مقدمه و اهداف: به منظور تهیه ابزار پایشی برای ارزیابی عوامل خطر رفتاری نظام مراقبت در ایران، روایی و پایایی نسخه فارسی بخش اصلی پرسشنامه عوامل خطر رفتاری نظام مراقبت (BRFSS) بررسی شد.
روش کار: ارزیابی روایی محتوایی و ظاهری پرسشنامه با استفاده از روش استاندارد “Backward-Forward” انجام شد. این روش شامل مراحل زیر است: ترجمه، ترجمه معکوس، مرور کارشناسان و مطالعه پایلوت. برای ارزیابی پایایی پرسشنامه، با 194 نفر از ساکنان بالاتر از 18 سال کرج، مصاحبه شد. شیوه ارزیابی پایایی، آزمون باز‌-آزمون بود. فاصله بین دو آزمون 21-14 روز بود. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزارهای آماری SPSS(16.5) و SAS(9.1) تجزیه‌وتحلیل شد. پایایی داده‌های کمی با استفاده از ضریب همبستگی درون خوشه‌ای (ICC)، داده‌های رتبه‌ای با استفاده از کاپای موزون (Weighted Kappa) و داده‌های اسمی با استفاده از ضریب توافق کاپا (Kappa) و کاپای موزون ارزیابی شد.
نتایج: میانگین سنی شرکت‌کنندگان 15 8/38 سال بود. 5/66% شرکت‌کنندگان در گروه سنی 44-18 سال، 8/26% در گروه سنی 64-45 سال و بقیه 65 سال و بالاتر بودند. نسبت جنسی شرکت‌کنندگان 1 به 1 بود. در مرحله ارزیابی روایی، 26 پرسش از پرسشنامه حذف و 3 پرسش اضافه شد و دربارۀ 6 پرسش اصلاح تطبیقی انجام گرفت. از پرسش‌های باقی‌مانده، پرسش‌های داشتن شرایط ابتلا به ایدز و سابقه استعمال مواد مخدر دارای کمترین پایایی بودند و از پرسشنامه حذف شدند. دیگر پرسش‌ها از پایایی کافی برخوردار بودند.
 نتیجه‌گیری: نسخه فارسی نهایی پرسشنامه BRFSS ابزاری پایا و معتبر است و می‌تواند در مطالعه‌های ارزیابی نظام مراقبت ایران استفاده شود.
منوچهر کرمی، حمید سوری، یداله محرابی، علی اکبر حقدوست، محمد مهدی گویا، نادر اسماعیل نسب،
دوره 9، شماره 2 - ( 7-1392 )
چکیده

مقدمه و اهداف: آمادگی، کشف زودرس و پاسخ به‌هنگام به بیماری‌های نوپدید و طغیان‌ها یکی از مهم‌ترین اولویت‌های بهداشت عمومی و نظام‌های سلامت است. مطالعه‌هایی بسیار محدود در دنیا به‌طور همزمان برای ارزشیابی روش‌های کشف طغیان، روی داده‌های یکسان و با استفاده از رویکرد ارزشیابی عملکرد بر مبنای داده‌های نیمه‌شبیه‌سازی شده، اقدام کرده‌اند. رسالۀ حاضر نیز با هدف ارزشیابی عملکرد الگوریتم مجموع تراکمی در شناسایی به‌هنگام 831 روز طغیان نیمه‌شبیه‌سازی شده، انجام شده‌ است.
 روش کار: در این مطالعه، عملکرد الگوریتم مجموع تراکمی در کشف طغیان‌های نیمه‌شبیه‌سازی شده با استفاده از داده‌های موارد گزارش شدۀ روزانۀ مشکوک به سرخک، طی سال‌های 1387 تا 1389، ارزشیابی گردید. عملکرد این الگوریتم با استفاده از شاخص‌های حساسیت، درصد هشدار کاذب، نسبت‌های درست‌نمایی و سطح زیر منحنی راک ارزیابی شد.
نتایج: حساسیت الگوریتم مجموع تراکمی در شناسایی طغیان‌های شبیه‌سازی شده 50 درصد، با فاصلۀ اطمینان 95 درصد (54- 47) بود. عملکرد این الگوریتم بسته به اندازه، شکل و دورۀ طغیان شبیه‌سازی شده متفاوت است. از نظر شاخص به‌هنگام‌بودن نیز، به‌طور متوسط، کمترین فاصلۀزمانی بین روز واقعی شروع طغیان بر مبنای داده‌های نیمه‌شبیه‌سازی شده تا زمان کشف طغیان، بااین الگوریتم، 84/13روز بود.
نتیجه‌گیری: اگرچه نتایج مطالعه بیانگر عملکرد خوب الگوریتم مجموع تراکمی در شناسایی طغیان‌های با اندازۀ بزرگ و دورۀ کوتاه بود، اما عملکرد این الگوریتم، به‌ویژه در شناسایی طغیان‌های با دورۀ طولانی و اندازۀ کوچک، ضعیف بود.
بابک عشرتی، ربابه امروزی، عشرت سادات موسوی، مهین سادات عظیمی، عباس اسماعیلی، حسین بختیاری، سید شهریار حسینی، مجید رمضانی،
دوره 9، شماره 3 - ( 11-1392 )
چکیده

مقدمه و اهداف: هدف این مطالعه تعیین شاخص نابرابری ارائه خدمات مراقبت کودک در مناطق روستایی استان مرکزی، با توجه به فاصله خانه‌های بهداشت از مرکز شهرستان و استان است.
روش کار: شاخص‌های مورد نظر با استفاده از فهرست کنترل نظارت‌های گروهی انجام‌شده از سوی کارشناسان بهداشت خانواده ستاد مراکز بهداشت شهرستان‌های استان مرکزی، به‌صورت تصادفی، از خانه‌های بهداشت در هر یک از 10 شهرستان استان مرکزی در سال 1389 جمع‌آوری و امتیازدهی شده‌است. این شاخص ها شامل پایش پزشک از برنامه مراقبت‌های کودکان، مشارکت پزشک مرکز در اجرای راهبرد مانا طبق راهنمای وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی، داشتن اطلاعات مناسب پزشک از محتوای کتابچه‌ها و روند کلی مراقبت‌ها درنظام مراقبت مرگ 59-1 ماهه بوده‌ است. فاصله خانه بهداشت نیز بر اساس فاصله آن تا مرکز شهرستان و مرکز استان اندازه‌گیری‌ شده‌است. برای تعیین نابرابری در شاخص‌های مورد نظر، از محاسبه شاخص غلظت (Concentration Index) و حدود اطمینان 95% استفاده شد.
نتایج: 46 خانه بهداشت به‌صورت تصادفی انتخاب شدند. همه شاخص‌های غلظت محاسبه‌شده برای متغیرهای مورد مطالعه، کمتر از 1/0 بود که اختلاف آن‌ها با صفر معنی‌دار نبود (05/0P>). با توجه به داده‌های مطالعه حاضر، در ارائه خدمات مراقبت کودک بیمار و سالم در سطح خانه‌های بهداشت استان مرکزی، با توجه به فاصله خانه بهداشت از مرکز شهرستان و استان، تفاوتی وجود ندارد.
نتیجه گیری: برای رسیدن به نگاهی جامعتر به مقوله عدالت در ارائه خدمات سلامت در شهر و روستا، بهتر است مطالعه حاضر برای ارزیابی دیگرخدمات ارائه‌شده در خانه‌های بهداشت استان مرکزی نیز انجام شود.

بهاره لطفی بیردائی، منوچهر کرمی، علیرضا سلطانیان، جلال پورالعجل، محمد میرزایی،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1394 )
چکیده

مقدمه و اهداف: این مطالعه با هدف ارزشیابی کامل بودن و گویایی جغرافیایی نظام مراقبت هپاتیت B استان همدان طی سال‏های 92-1385 با کمک روش مرور تحلیلی مطالعات موجود برای نخستین بار در کشور انجام گرفت.

روش کار: در این مطالعه‏ توصیفی، تمامی موارد گزارش شده به نظام مراقبت هپاتیت B استان همدان استخراج گردید. به منظور بررسی شاخص‏های مورد هدف مطالعه از روش مرور تحلیلی مطالعات موجود استفاده گردید. به این ترتیب که تمامی مطالعات شیوع و بروز هپاتیت B انجام ‏شده در شهرهای ایران که طی سال‏های 92-1381 منتشر شده بودند؛ استفاده گردید، و با استفاده از برنامه‏ی شبیه‏سازی و برآورد جک‏نایف به کمک نرم‌افزارR به تحلیل حساسیت و برآورد موارد پرداخته شد. هم‌چنین گویایی جغرافیایی موارد هپاتیت با استفاده از نرم‌افزار ArcGIS نسخه‏ی 3/9به کمک نقشه‏های پهنه‏بندی‏شده مورد ارزیابی قرار گرفت.

نتایج: طی دوره‏ی مطالعه، 1378 مورد هپاتیتB به نظام مراقبت استان همدان گزارش شد. بیش‌تر موارد از مناطق شهری و در میان مردان، افراد متأهل، خانه‏دار و اکثراً در گروه سنی 29-20 و 39-30 سال بوده‏اند. در این بررسی، پس از پذیرفته شدن 91 مطالعه، کامل بودن گزارش‏دهی 77درصد برآورد گردید. هم‌چنین نظام مراقبت هپاتیت Bاین استان از نظر شغلی گویای موارد کشور نبوده است، اما از نظر سنی، جنسی، وضع تأهل و محل سکونت گویایی داشته است.

نتیجه‌گیری: نتایج مطالعه بیانگر عملکرد نسبتاً قابل قبول نظام مراقبت هپاتیت B در استان همدان می‏باشد. با این وجود، نتایج روش مرور تحلیلی مطالعات موجود متاثر از داده‌های مطالعات مربوطه است و تفسیر باید با ملاحظه صورت گیرد.


کبری جعفری، منوچهر کرمی، علیرضا سلطانیان، نادر اسماعیل نسب،
دوره 12، شماره 2 - ( 5-1395 )
چکیده

مقدمه و اهداف: نظام‌های مراقبت سندرومیک برای شناسایی به هنگام رخداد احتمالی طغیان‌ها استفاده می‌شوند. این مطالعه باهدف امکان‌سنجی استفاده از داده‌های فروش بدون نسخه دارو و موارد غیبت دانش آموزان در نظام‌های مراقبت سندرومیک برای پیش‌بینی طغیان آنفلوانزا انجام‌شده است.

روش کار: مطالعه حاضر یک مطالعه سری زمانی است. داده‌های غیر بالینی و بالینی قابل‌استفاده در نظام مراقبت سندرومیک بیماری آنفلوانزا به ترتیب شامل تعداد روزهای غیبت دانش‌آموزان به علت سندروم شبه‌آنفلوانزا از 12 مدرسه و فروش بدون نسخه دارو برای درمان سندروم شبه‌آنفلوانزا از 15 داروخانه در سطح شهر زنجان که به‌صورت تصادفی انتخاب‌شده بودند، در شش‌ماهه دوم سال 1393 گردآوری گردید. از نمودارهای خطی و میانگین متحرک برای ترسیم روند زمانی روزهای غیبت و فروش بدون نسخه دارو به دلیل رخداد سندرم شبه آنفلوانزا استفاده گردید. ارتباط بین سری‌های زمانی موردنظر در این مطالعه یعنی داده‌های بالینی و غیربالینی مرتبط با رخداد موارد سندروم شبه آنفلوانزا با ترسیم هم‌زمان نمودار روند موردبررسی قرار گرفت. تشابه سری‌های زمانی داده‌های یادشده با ترسیم نمودار همبستگی متقاطع ارزیابی گردید.

نتایج: با مشاهده نمودارهای خطی، الگوی تکرارشونده در مقیاس‌های هفتگی مشاهده گردید که بیانگر اثر روزهای هفته است. مقدار تابع همبستگی متقاطع برابر با 5/0 بود. نمودار همبستگی متقاطع بیانگر ارتباط بین سری‌های زمانی موردنظر در این مطالعه یعنی داده‌های بالینی و غیربالینی مرتبط با رخداد موارد سندروم شبه آنفلوانزا است.

نتیجه‌گیری: تشابه روند افزایشی یا کاهشی و به‌طورکلی تشابه سری‌های زمانی داده‌های موارد روزانه غیبت دانش آموزان مدارس و اقلام فروش بدون نسخه دارو بیانگر قابلیت داده‌ها به‌عنوان منابع بالقوه داده نظام مراقبت سندرومیک آنفلوانزا است.


وحید کوه پیمای جهرمی، رضا دهنویه، محمد حسین مهرالحسنی،
دوره 13، شماره 0 - ( 12-1396 )
چکیده


مقدمه و اهداف: به دلیل ناکافی بودن پوشش مناسب نظام سلامت در شهرها، اجرای برنامه پزشک خانواده شهری در دو استان در ایران پایلوت شد. تصمیم‌گیری برای توسعه برنامه به کل کشور نیازمند ارزیابی جامع آن می‌باشد، لذا هدف مطالعه ارزیابی برنامه پزشک خانواده شهری بود.
روش کار: این مطالعه مقطعی در سالهای 94-95 در دو استان فارس و مازندران انجام گرفت. داده‌ها به روش پرسشنامه از 141 نفر پزشک خانواده در مراکز بهداشتی درمانی و 710 نفر از بیماران جمع آوری شد. روش نمونه‌گیری چند مرحله‌ای برای انتخاب نمونه‌ها استفاده گردید. تحلیل داده‌ها با روش‌های توصیفی و تحلیلی انجام گرفت.
یافته‌ها: 81 درصد حجم کار پزشکان خانواده مربوط به ویزیت بیماران بود. پرداخت برای خدمات سطوح دو و سه مراقبت یکی از موانع دسترسی برای برخی بیماران بود. برای اکثریت بیماران، کمتر از 40 دقیقه دسترسی به تسهیلات بهداشتی درمانی امکان‌پذیر بود. برنامه نرم‌افزاری کمتر استفاده می‌شد. بیماران در طول یک سال 5/5 بار توسط پزشکان خانواده ویزیت می‌شدند و مدت زمان هر ویزیت برای 80 درصد بیماران تا 10 دقیقه بود. میزان ارجاع بیماران ، 14 درصد بدست آمد (فارس 8/21 درصد، مازندران 4 درصد). به طور متوسط 30 قلم از 45 قلم تجهیزات پزشکی، در دسترس پزشکان خانواده بود.
نتیجه‌گیری: اگرچه برنامه، در ابعاد دسترسی به خدمات و جامعیت مراقبت، موفقیت نسبی داشته است؛ ولی در ابعاد هماهنگی بین سطوح ارائه خدمت و استمرار مراقبت، موفقیت کمتری نشان داد. لذا پیشنهاد می‌گردد قبل از گسترش کشوری برنامه، حل ریشه‌ای چالش‌های آن مورد توجه قرار گیرد.
مژگان حسینی، قباد مرادی، محمد مهدی گویا، علی جنتی، ابراهیم قادری،
دوره 13، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده

مقدمه و اهداف: یکی از اجزای اصلی سامانه‌های مراقبت از بیماری‌های واگیر ارزیابیسامانه است. با توجه به تأکید سازمان جهانی بهداشت برای تهیه ابزارهای لازم در این خصوص و در حالی که در ایران ابزار مناسبی برای آن وجود ندارد، این مطالعه برای نخستین بار در ایران به طراحی ابزار ارزیابی سامانه مراقبت و گزارش‌دهی بیماری‌های واگیر در بیمارستان‌ها و پایلوت آن می‌پردازد.

روش کار: در مرحله اول حیطه‌های لازم درپرسشنامه تعیین و چک‌لیست اولیه تهیه شد. روایی صوری و روایی محتوایی ارزیابی شد. پایلوت چک‌لیست در بیمارستان‌های شهرستان تبریز انجام گرفت. داده‌ها به نرم‌افزار SPSS نسخه 18 وارد شد. برای ارزیابی پایایی، هم‌سانی درونی با استفاده از آلفای کرونباخ و تست کوادر-ریچاردسون استفاده شد.

 یافته‌ها: توجه به یافته‌های این مطالعه، یک پرسشنامه شامل 26 سؤال در 5 بخش با 20 شاخص طراحی شد. بر اساس پرسشنامه، 15 بیمارستان(9/78%) گزارش‌دهی بیماری‌های واگیر ادغام شده داشتند، که از این تعداد، در هیچ‌یک از بیمارستان‌ها اهداف سامانه مراقبت و گزارش‌دهی بیماری‌ها تعریف نشده و فقط 2 بیمارستان(3/13%) تا حدودی دارای قوانین حمایتی بودند. هیچ‌کدام از بیمارستان‌ها به تجهیزات مورد نیاز مراقبت و گزارش‌دهی بیماری‌های واگیر دسترسی نداشته و امکان تعیین کامل بودن و به موقع بودن گزارش‌دهی بیماری‌های واگیر وجود نداشت.

نتیجه‏ گیری: یافته‌های این بررسی نشان داد که بیمارستان‌ها دارای شرایط مناسبی از نظر شاخص‌های مختلف سامانه مراقبت و گزارش‌دهی بیماری‌های واگیر نیستند و نیاز به طراحی و بازنگری سامانه مراقبت در بیمارستان‌ها وجود دارد.


کورش اعتماد، علیرضا حیدری، محمد حسین پناهی، منصوره لطفی، فاطمه فلاح، صدف صادقی،
دوره 13، شماره 3 - ( 9-1396 )
چکیده

مقدمه و اهداف: داده‌های موجود در یک نظام مراقبت بهداشتی در صورتی که درست، به موقع و قابل دسترسی باشد، نقش اساسی در برنامه‌ریزی توسعه و پشتیبانی خدمات بهداشتی ایفا می‌کند. داده‌های موجود در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به راحتی در دسترس نیستند و این دسترسی محدود ارزش آن‌ها را کاهش می‌دهد. هدف از انجام این مطالعه، تبیین چالش‌های دسترسی به داده‌های موجود در وزارت بهداشت بود.
روش کار: این پژوهش در قالب یک مطالعه کیفی در سال 1394 انجام شد. 23 نفر از صاحب‏نظران علمی و اجرایی به صورت هدفمند انتخاب شدند. برای جمع‌آوری داده‏ها از مصاحبه نیمه‌ساختارمند استفاده شد. مصاحبه‌های پیاده‌سازی شده با استفاده از روش تحلیل محتوا تحلیل شدند.
یافته‌ها: یافته‌های این مطالعه 4 درون‌مایه اصلی (چالش‌های دسترسی به داده‌های نظام مراقبت، چالش‌های دسترسی به داده‌های حاصل از پیمایش‌های کشوری و پروژه‌های سفارش داده شده، چالش‌های دسترسی به داده‌های سامانه پرونده الکترونیک سلامت و چالش‌های دسترسی به داده‌های محرمانه ) و 15 موضوع فرعی را ارایه می‏دهد.
نتیجه‏گیری: با توجه به چالش‌های متعدد دسترسی به داده‌های موجود در وزارت بهداشت، طراحی سازوکارهای دسترسی به طور نظام‌مند در قالب دستورالعمل و ساختار تشکیلاتی برای مدیریت دسترسی به داده‌ها پیشنهاد می ‍‍‌شود.
مریم پرواره، قباد مرادی، بیژن نوری، فرشاد فرزادفر، نازیلا رضایی،
دوره 13، شماره 3 - ( 9-1396 )
چکیده


مقدمه و اهداف: با توجه به دگرگونی سیمای اپیدمیولوژیک بیماری‌ها و ویژگی‌های جمعیت‌شناختی و نیازهای سلامتی جامعه، بازنگری شرح وظایف پرسنل بهداشتی ضرورت دارد. این پژوهش با هدف زمان‌سنجی فرایندهای جاری در خانه‌های بهداشت انجام شد.
روش کار: در این مطالعه مقطعی به روش Stop Watch فرایندهای یک روز کاری بهورزان 30 خانه بهداشت شهرستان سقز در سال 1394 مورد زمان‌سنجی قرار گرفت. زمان و دفعات انجام فرایندها در چک لیست ثبت شد. میانگین زمان صرف شده، زمان استاندارد، زمان بدبینانه، زمان مورد انتظار و میانگین دفعات انجام فرایندها محاسبه شد. میانگین زمان انجام فرایندها با زمان استاندارد آن با آزمون تی محاسبه شد.
یافته‌ها: در خانه‌های بهداشت روزانه به طور متوسط 2/97±5/157 دقیقه صرف انجام فرایندها شد که معادل 33 درصد زمان کار روزانه است. بیش‌ترین زمان (6/26±5/38 دقیقه) صرف فعالیت‌های مربوط به رابطان بهداشتی بود. در طی یک روز کاری متوسط دفعه‌های انجام مراقبت بیماری‌های غیرواگیر (14/2±4/2 بار) و فرایندهای مرتبط با آمار (73/3±4/2 بار) بیش‌تر از سایر فرایندها بود. زمان انجام عمده فرایندها از جمله مراقبت مادری، مراقبت سالمند، مراقبت بیماری‌های واگیر و غیر واگیر با زمان استاندارد تفاوت داشت و از زمان مورد انتظار و زمان بدبینانه کم‌تر بود ( 05/0>P).
نتیجه‏گیری: با توجه به صرف زمان کم برای فرایندهای مهم در خانه های بهداشت و میانگین پایین زمان مفید کاری در خانه های بهداشت، بازنگری در مدل و روش ارایه خدمات در خانه‌های بهداشت ضروری است. استفاده‌ی مناسب از بهورزها، کم کردن فرایندهای غیر ضروری، اضافه نمودن بسته‌های خدمت به روز پیشنهاد می شود.
قباد مرادی، ارشد ویسی، خالد رحمانی، حسین عرفانی، امین دوستی ایرانی، محمد ضا شیرزادی، فرانک قراچورلو، محمود نبوی، محمد مهدی گویا،
دوره 15، شماره 1 - ( 3-1398 )
چکیده


مقدمه و اهداف: کنترل لیشمانیازیس در هر کشور به‌ویژه در کشورهایی که این بیماری آندمیک است نیازمند طراحی و اجرای یک نظام مراقبت منسجم ملی است. ایران از قدیم به‌عنوان یکی از کشورهای آندمیک لیشمانیازیس در سطح دنیا مطرح بوده است. هدف از انجام مطالعه حاضر مروری بر نظام مراقبت لیشمانیازیس در ایران است.
روش کار: مطالعه حاضر شامل مرور داده‌های نظام مراقبت و گزارش‌ها و مستندات و گایدلاین‌های انتشاریافته مرتبط با مراقبت لیشمانیازیس در ایران، بررسی ساختارهای موجود و دیدگاه‌های مدیران و کارشناسان مرکز مدیریت بیماری‌های واگیر کشور در زمینه مراقبت این بیماری در ایران در سال ۱۳۹۷ بودند.
یافته‌ها: هم‌اکنون نظام مراقبت برای دو بیماری لیشمانیوز جلدی و لیشمانیوز احشایی در کشور اجرا می‌شود. گزارش موارد این بیماری‌ها به‌صورت ماهیانه است. علاوه بر بررسی سوابق اپیدمیولوژیک افراد مبتلا، درمان و پیگیری موارد و همچنین پیگیری اطرافیان مطابق راهنماهای اختصاصی هرکدام از این بیماری‌ها انجام می‌شود.
نتیجه‌گیری: اگرچه در نظام مراقبت کنونی برای لیشمانیوزها در ایران، فرآیند گزارش دهی موارد در طی سال‌های اخیر بهبودیافته است، اما کم گزارش‌دهی موارد به‌ویژه در لیشمانیوز جلدی و پیچیدگی‌های اپیدمیولوژیک در زنجیره انتقال بیماری، ضرورت بازنگری و بهبود سیستم مراقبت کنونی را اجتناب‌ناپذیر می‌سازد. داده‌های سیستم مراقبت و کم نشدن موارد لیشمانیوز در ایران نشان می‌دهد که به نوآوری‌هایی برای تقویت کنترل این بیماری نیازمندیم.
سنا عیب پوش، بابک عشرتی،
دوره 15، شماره 1 - ( 3-1398 )
چکیده


مقدمه و اهداف: هدف از مطالعه حاضر ارائه خلاصه‌ای از نظام مراقبت عفونت‌های بیمارستانی در ایران، وضعیت فعلی، دستاوردها و چالش‌های موجود آن است.
روش کار: داده‌های نظام مراقبت، گزارش‌ها، مستندات و دستورالعمل‌های کشوری در زمینه مراقبت عفونت‌های بیمارستانی بررسی شد. همچنین مطالعه کیفی جهت بررسی ساختارهای موجود و دیدگاه مدیران و دست‌اندرکاران کشوری نظام مراقبت انجام گرفت.
یافته‌ها: برنامه در سال 1385 با مشارکت 100 بیمارستان راه اندازی شد. از سال 1395 مشارکت در برنامه اجباری شده و 555  بیمارستان (56%) بالای 100 تختخواب وارد برنامه شدند. مشخصات دموگرافیک، نوع و محل عفونت، عوامل فردی، پیامد بیماری و میکروارگانیسم‌(های) مسبب عفونت و حساسیت/مقاومت آنتی‌بیوتیکی آن(ها) متغیرهای اصلی در این برنامه هستند. اخیراً اطلاعات تعداد روز-بستری و ابزار تهاجمی مورد استفاده نیز گردآوری می‌شود که محاسبه نرخ بروز خام و منتسب به ابزار تهاجمی را ممکن می‌سازد. تعداد بیمارستان‌ها و بیماریابی روند رو به رشدی داشته است. نتایج مطالعات حاکی از اثر بخشی برنامه بر ارتقای آگاهی، نگرش و عملکرد شرکای آن است.
نتیجه‌گیری: برنامه در بُعد بیماریابی و تعداد بیمارستان‌های تحت پوشش سیر صعودی داشته است. کم‌شماری بیماران کماکان یک چالش است. چالش‌هایی در بعد علمی و اجرایی نیز وجود دارد، نظیر حمایت ناکافی دانشگاه‌ها از بیمارستان‌ها جهت اجرای برنامه، روند کند به‌روزرسانی دستورالعمل‌ها، و عدم هماهنگی بین بخشی. پیشنهاد می‌گردد جهت ترفیع چالش کم‌شماری، از رویکردهایی نظیر ادغام مراقبت فعّال و مراقبت دیده‌ور در نظام مراقبت فعلی، تشویق پزشکان به مشارکت مؤثرتر و انجام مطالعات دوره‌ای شیوع سنجی و مطالعات آینده‌نگر بروز سنجی بهره گرفته شود.
قباد مرادی، سیامک واحدی، خالد رحمانی، محمد زینلی، احسان مصطفوی، حسین عرفانی، فاطمه بنکدار، محبوبه خاتون قنبری، بهزاد امیری، ابراهیم قادری، محمد مهدی گویا،
دوره 15، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده


مقدمه و اهداف: ایران همیشه به عنوان یکی از کشورهای آندمیک بیماری تب مالت در سطح دنیا مطرح بوده است. هدف از انجام مطالعه حاضر مروری بر نظام مراقبت تب مالت در ایران بود.
روش کار: داده های این مطالعه از نظام مراقبت مرکز مدیریت بیماریهای واگیر، بررسی اسناد، مدارک، کتاب ها و مقالات منتشر شده و مصاحبه با صاحبان فرایند و صاحب نظران نظام مراقبت تب مالت در سال های ۹۸-۱۳۹۶ هجری شمسی اخذ شد.
یافته‌ها: در نظام مراقبت کنونی در ایران، تمام مبتلایان به تب مالت تحت درمان استاندارد به مدت حداقل 2 ماه قرار می گیرند. بیمار در هر سطحی چه در بخش خصوصی یا بخش دولتی شناسایی شود به مرکز بهداشت شهرستان مربوطه گزارش می گردد و ستاد مرکز بهداشت شهرستان پس از گزارش موارد به سطوح بالاتر علاوه بر انجام بررسی های اپیدمیولوژیک در محل زندگی مورد گزارش شده، فرم بررسی انفرادی برای بیمار تکمیل و به صورت ماهانه در پورتال کشوری بیماریهای واگیر ثبت می کند..
نتیجه‌گیری: اگرچه ادغام برنامه مراقبت تب مالت در سیستم بهداشتی کشور، گزارش و درمان موارد انسانی مطابق با پروتکل کشوری در سال های اخیر به خوبی انجام می شود اما کنترل تب مالت در ایران نیازمند اجرای مراقبت به استراتژی One Health است. علیرغم کاهش موارد تب مالت در سالهای اخیر، ضعف در مراقبت های مستمر دامی باعث شده که موفقیت های سیستم سلامت در زمینه اجرای مراقبت برای موارد انسانی تب مالت با نوسانات زیادی همراه باشد.

صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله اپیدمیولوژی ایران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb