10 نتیجه برای مرکز
بابک عشرتی، علی اکبر رضایی آشتیانی، فیروزه خزاعی، فضه ترکمانی، مهین سادات عظیمی،
دوره 3، شماره 1 - ( 6-1386 )
چکیده
مقدمه و اهداف: از اواخر تیر ماه سال 1384 بر اساس گزارش مرکز مدیریت بیماریهای وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی همهگیری موارد اسهال حاد آبکی ناشی از ویبریو کلرا سروتیپ اینابا در کشور شروع شد. در این زمینه در طی مدت همهگیری تعداد 16 بیمار وبایی از نوع اینابا در استان مرکزی نیز شناسایی شدند. هدف از این مطالعه بررسی عوامل مؤثر بر این همهگیری در استان مرکزی بوده است.
روش کار: مطالعه حاضر یک مطالعه مورد شاهد همسان شده بر اساس سن و جنس است که درآن موردها شامل تمام موارد اسهال حاد آبکی گزارش شده در تابستان 1384 و ساکن استان مرکزی و شاهدها از همسایههای آنها بودهاند. برای محاسبه مقدار اثر از محاسبه نسبت شانس جفتی با رگرسیون لجستیک شرطی استفاده شد. دراین مطالعه P-Value کمتر از 05/0 به عنوان سطح معنیداری آماری تلقی شد.
نتایج: تعداد 16 بیمار به عنوان مورد با 32 شاهد مقایسه شدند که بر اساس نتایج به دست آمده نسبت شانس محاسبه شده برای مصرف سبزی (98/35- 25/2:CI95% ،9=OR) بوده است. برای گرم کردن مناسب غذای مانده برای مصرف این مقدار (022/1- 015/0=CI95% ،12/0=OR)، نامناسب شستن سبزی و میوه (06/21-88/0=CI95% ،29/4=OR) و مصرف بستی غیرپاستوریزه (83/24- 99/=CI95% ،96/4=OR) بوده است.
نتیجهگیری: اگرچه در طی همهگیری اخیر تعداد کمی از موارد در استان بروز کرد ولی با توجه به نتایج حاصل از این مطالعه به نظر
میرسد آموزش بهداشت در زمینه پیشگیری از وبا میتواند نقش مؤثری در جلوگیری از همهگیریهای آینده داشته باشد. این آموزش بیشتر باید در جهت رعایت بهداشت فردی، استفاده مناسب از غذاهای قابل آلوده شدن باشد.
ابوالفضل محمدبیگی، جعفر حسنزاده، بابک عشرتی، نرگس محمد صالحی،
دوره 9، شماره 2 - ( 7-1392 )
چکیده
مقدمه و هدف: نابرابری در سلامت اصطلاحی کلی است که برای نشان دادن اختلافها، تغییرات و ناهمسانیهای موجود در دسترسی افراد یا گروهها به سلامت از آن استفاده میشود. بی عدالتی در سلامت شامل آن دسته از نابرابریهایی است که ناعادلانه بوده و یا به دلیل برخی خطاها ایجاد شده است. هدف مطالعۀ حاضر تبیین روشهای معمول در سنجش نابرابری در سلامت، برای استفادۀ محققان و علاقهمندان عدالت در سلامت است.
روش کار: مزایا و محدودیتهای معمولترین شاخصهای سنجش نابرابری در سلامت، شامل شاخصهای شیب نابرابری و نسبی نابرابری، تایل، متوسط تغییرات لگاریتمی، درصد عدم توافق، ضریب جینی، تابع وزنی بهرهمندی رفاه اجتماعی مطلق و نسبی و همچنین، شاخص تمرکز بررسی شد و بر اساس دادههای طرح ملی بهرهمندی از خدمات سلامت در استان مرکزی، مقادیر نابرابری محاسبه شد.
نتایج: متوسط بهرهمندی از خدمات در افراد نیازمند برابر با 4/66% بود و این شاخص در کوآنتایلهای اول تا پنجم، بهترتیب برابر با 6/57% ، 4/63%، 6/71%، 5/69% و 3/75% به دست آمد. شاخص تمرکز نسبی و ضریب جینی برای بهرهمندی از خدمات سلامت در استان مرکزی به ترتیب برابر با 053/0 و 0062/0 محاسبه شد.
نتیجهگیری: نابرابری در بهرهمندی از خدمات سلامت در استان مرکزی، بسته به نوع شاخص مورد استفاده، متفاوت است. بین شاخصهای موجود، شاخص تمرکز میتواند بهعنوان بهترین شاخص برای تعیین اندازه و جهت نابرابری استفاده شود.
مریم کندیکله، ملیحه کدیور، حجت زراعتی، الهام احمدنژاد، کورش هلاکویی نائینی،
دوره 10، شماره 1 - ( 3-1393 )
چکیده
مقدمه و اهداف: یکی از شاخصهای مفیدی که با توجه به نیاز برای بهبود کاراریی نظام مراقبت بیمارستانی مورد استفاده قرار میگیرد؛ مدت اقامت در بیمارستان است. هدف این پژوهش نشان دادن عوامل مؤثر بر مدت اقامت نوزادان ترخیص شده با تجویز پزشک در بخش NICU مرکز طبی کودکان با استفاده از مدل رگرسیون مخاطرات چندگانه کاکس میباشد.
روش کار: این مطالعه، به روش کوهورت تاریخی انجام شده که در آن 369 پرونده مربوط به تمامی نوزادان بستری شده در بخش NICU مرکز طبی کودکان در سال 1389 بررسی شده است. با استفاده از مدل چندگانه مخاطرات کاکس عوامل مؤثر بر مدت اقامت نوزادانی که با تجویز پزشک مرخص شدهاند؛ مشخص گردید.
نتایج: میانه مدت اقامت نوزادان در NICU به طور کلی 9 روز است. از 369 پرونده 272 نوزاد با بهبودی مرخص شدهاند. عوامل تأثیرگذار در مدت اقامت نوزادان: نارس بودن نوزاد، بستری به علت بیماریهای گوارشی و عفونتها، ارجاع از بیمارستانهای دیگر، اتصال کاتتر ورید مرکزی و دستگاه تهویه مکانیکی و درمان با آنتیبیوتیکها میباشند (05/0 > P).
نتیجهگیری: زمانی که متغیر وابسته از جنس زمان، و دادههای سانسور شده وجود دارند از مدل رگرسیون چندگانه مخاطرات کاکس برای پی بردن به متغیرهای تأثیرگذار استفاده میشود. برای کاهش طول مدت اقامت نوزادان در بیمارستان میتوان به بهبود مراقبتهای دوران بارداری مادران، ایجاد بخشهای مراقبت ویژه نوزادان در بیمارستانهای دارای بخشهای زایمان پرخطر، کاهش عوامل خطر به دنیا آمدن نوزادان نارس و بهبود ارایه خدمت در بیمارستانها پرداخت.
مائده امینی، انوشیروان کاظم نژاد، فرید زایری، محمد غلامی فشارکی،
دوره 13، شماره 4 - ( 12-1396 )
چکیده
مقدمه و اهداف: امروزه نوبتکاری در طولانی مدت میتواند عامل تهدیدی در محیط کاری برای سلامت و ایمنی افراد محسوب شود. هدف از انجام این پژوهش، بررسی اثر برنامه نوبتکاری بر شاخص توده بدنی در طول دوره زمانی مشخصی با استفاده از مدل چند سطحی بود.
روش کار: دادههای این مطالعه طولی مربوط به اطلاعات سالیانه نمونهای از کارکنان است، که در طول سالهای 89- 1386 در دو شرکت فولاد مبارکه و پلیاکریل اصفهان مورد پیگیری قرار گرفتند. برنامه نوبتکاری شامل دو گروه روزکار و نوبتکار چرخشی بود. برای تحلیل دادهها و بررسی اثر متغیر نوبتکاری بر شاخص توده بدنی با تعدیل اثر متغیرهای وضعیت تأهل، سابقهی کار، سن، شرکت و سطح تحصیلات از مدل رگرسیون چند سطحی استفاده شد.
یافتهها: در این مطالعه از میان 1368 کارکنان شرکتکننده، 3/42 درصد (578 نفر) روزکار و 7/57 درصد (790 نفر) نوبتکار چرخشی بودند. میانگین (± انحراف معیار) سن افراد به ترتیب در دو گروه روزکار و نوبتکار چرخشی 66/8±07/33 و 70/8±31/33 سال بود. پس از کنترل عوامل مخدوشگر در مدل سلسله مراتبی دو سطحی، برنامه نوبتکاری تأثیر آماری معنیداری بر شاخص توده بدنی نداشت (837/0=p). حدود 90 درصد از تغییرات کل، مربوط به کارکنان بود.
نتیجهگیری: با توجه به اینکه در این پژوهش، رابطهی آماری معنیداری بین برنامه نوبتکاری و شاخص توده بدنی مشاهده نشد، بنابراین انجام یک مطالعه مشابه دیگر در دوره زمانی طولانیتر (بیش از 4 سال) و با در نظر گرفتن متغیرهای مخدوشگر بیشتر برای بررسی دقیقتر این ارتباط پیشنهاد میشود.
آتوسا صادقی زریسفی، زهرا زین الدینی میمند، علی اکبر حقدوست،
دوره 14، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
مقدمه و اهداف: با توجه به فشار روانی سنگینی که افراد مبتلا به عفونت اچ آی وی در جامعه متحمل میشوند که البته دراینبین زنان آسیب-پذیرتر هستند، لازم است ابعاد فشارهای روانی و جنبههای حمایت روانی-اجتماعی از ایشان بهخوبی رصد شود. در این راستا، هدف پژوهش بررسی وضعیت سلامت روان، امید به زندگی و حمایت اجتماعی در زنان مبتلا به اچ آی وی مراجعهکننده به مرکز ارائه خدمت در شهر کرمان و ارائه الگوی مناسب حمایت اجتماعی به این قشر آسیبپذیر بوده است.
روش کار: این مطالعه از نوع تلفیقی و دارای اجزای کیفی و کمی بود. مطالعه کیفی به شیوه اکتشافی برای شناخت بهتر محیط پژوهش و قسمت کمی به شیوه مقطعی-تحلیلی بر روی زنان مبتلای مراجعهکننده به یکی از مراکز حمایتی شهر کرمان انجام شد. ابزار جمعآوری اطلاعات علاوه بر مصاحبه زمینهای، پرسشنامه سلامت عمومی گلدنبرگ (1979) پرسشنامه حمایت اجتماعی ساراسون (1998) و پرسشنامه امید به زندگی میلر (1988) بوده است.
یافتهها: نتایج نشان داد بعد از مراجعه، وضعیت ایشان به شکل قابلملاحظهای ارتقا یافته به شکلی که امید به زندگی 92 درصد، سلامت عمومی 80 درصد و حمایت اجتماعی 93 درصد بهبود پیداکرده بود. همچنین نتایج نشان داد بین نمره سلامت عمومی و امید به زندگی ارتباط قوی مثبت وجود داشت (r=0.61, P<0. 001)
نتیجهگیری: نتایج نشان داد احتمالاً مراکز ارائهدهنده خدمت ازایندست میتوانند نقش مؤثری در بهبود کیفیت زندگی و افزایش امید به زندگی و ارتقا سلامت خانمهای مبتلا به این عفونت در جامعه داشته باشند و به نیازهای اجتماعی ایشان تا حد زیادی پاسخ دهند.
الهام گودرزی، قباد مرادی، اردشیر خسروی، نادر اسماعیل نسب، بیژن نوری، علی دلپیشه، ابراهیم قادری، دائم روشنی،
دوره 14، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
مقدمه و اهداف: رضایت از زندگی یکی از ابعاد و پیامدهای مهم سلامت است که تحت تأثیر عوامل تعیین کننده سلامت قرار دارد. هدف این مطالعه بررسی وضعیت و نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی در عدم رضایت از زندگی زنان 54-15 سال ایران است.
روش کار: این مطالعه بهصورت مقطعی در سطح کشور انجام شد. نمونهگیری این مطالعه بهصورت خوشهای چند مرحلهای طبقهبندی شده تصادفی با خوشههای مساوی بود. در مجموع 35305 زن 54-15 سال وارد مطالعه شدند. آنالیز دادهها در دو مرحله بود. مرحلهی نخست بررسی نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی با استفاده از روشهای شاخص تمرکز (Concentration Index) و منحنی تمرکز (Concentration Curve) و در مرحلهی دوم برای شناسایی نقش تعیینکنندهها از روش آنالیز چندسطحی (Multilevel) استفاده شد.
یافتهها: میانگین (±انحراف معیار) نمرهی رضایت از زندگی23/4±81/12 بود. شاخص تمزکز برای نارضایتی از زندگی ۰۶/۰- (فاصله اطمینان ۹۵ درصد: ۰۲/۰-,۰۱/۰-) به دست آمد که بیانگر تمرکز نارضایتی در گروه اجتماعی اقتصادی پایینتر است. یافتههای آنالیز چند سطحی نشان داد که بین عدم رضایت از زندگی و محل سکونت، گروههای سنی، شغل، تحصیلات، وضع تأهل و طبقههای اجتماعی- اقتصادی رابطهی آماری معنیداری وجود دارد (P≤0.05).
نتیجهگیری: نابرابری در عدم رضایت از زندگی در گروه فقیر جامعه متمرکز شده است و این نابرابری در استانهای مختلف متفاوت است. متغیرهای اجتماعی اقتصادی از عوامل تأثیرگذار بر نابرابری در رضایت از زندگی در زنان است و باید برای کاهش نابرابریها باید به این مسائل توجه کرد.
فرزام بیدارپور، خالد رحمانی، بهروز اخوان، اردشیر رحیم زاده، احمد پورمرادی،
دوره 14، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
مقدمه و اهداف: علیرغم اجرای طرح تحول بهداشت و افزایش تعداد خدمات و مراکز خدمات جامع سلامت در سال 1393 در ایران، هنوز تعداد زیادی از افراد جهت دریافت خدمات سلامت به این مراکز مراجعه نمیکنند. مطالعه حاضر باهدف شناخت علل عدم مراجعه خانوارهای شهری به مراکز خدمات جامع سلامت در شهر سنندج انجام شد.
روش کار: این مطالعه با دو رویکرد کمی و کیفی انجام شد. در بخش کمی، دادهها با استفاده از یک چکلیست و از طریق مصاحبه با 200 نفر از سرپرستان خانوارهایی که مراجعه نمیکردند گردآوری شد. در بخش کیفی هم نظرات پزشکان و کارشناسان شاغل در مراکز جامع خدمات سلامت و سرپرستان خانوارها با استفاده از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته اخذ شد.
یافتهها: عدم احساس نیاز به خدمات، توجه بیشتر به درمان، شاغل بودن در نوبت صبح، مشکلات جسمی، نامناسب بودن مکان ارائه خدمات، اطلاعرسانی ناکافی، عدم تناسب خدمات با نیازها، برخورد نامناسب برخی از کارکنان ارائهدهنده خدمت مهمترین علل عدم مراجعه افراد بودند. علیرغم گذشت چهار سال از اجرای طرح تحول سلامت در ایران، 5/53 و 60% از افراد بررسیشده به ترتیب از حضور کارشناس سلامت روان و کارشناس تغذیه و خدمات رایگان آنها در مراکز هیچ اطلاعی نداشتند.
نتیجهگیری: علل مختلفی در عدم مراجعه افراد به مراکز خدمات جامع سلامت در شهرها نقش دارند اما اطلاعرسانی و معرفی خدمات موجود به جامعه، توجه به نیازهای افراد و تسهیل نمودن فرایند ارائه خدمات ضروری است.
فرشید فخری، سنا عیب پوش، مسعود سلیمانی دودران،
دوره 15، شماره 1 - ( 3-1398 )
چکیده
مقدمه و اهداف: سالانه تعداد زیادی کارآزمایی بالینی در ایران انجام میشود اما اطلاع دقیقی از ویژگی های این مطالعات موجود نیست، هدف این مطالعه بررسی ویژگیهای کلیدی این مطالعات است.
روش کار: دادههای مربوط به کارآزماییهای بالینی ثبت شده در مرکز ثبت کارآزمایی های بالینی ایران در سالهای 1387تا 1392 از پایگاه داده و صفحه جستجوی وبسایت این مرکز استخراج گردید.
یافتهها: تعداد5049 کارآزمایی در بیش از 40 رشته تخصصی وارد مطالعه شدند. روند سالانه ثبت کارآزماییها افزایشی بود. بیشتر مطالعات حجم نمونه کمتر از 70 داشته و شاخص حجم نمونه در گذر زمان روند افزایشی نداشت (میانه= 64، دامنه میان-چارکی=
100-40 نفر). کارآزماییهای فاز سه 4/8% مطالعات را شامل شده و بیشترآنها (69%) حجم نمونهای برابر یا کمتر از 100 داشتند (میانه= 75، دامنه میانچارکی= 120-50 نفر). اکثر مطالعات از تخصیص تصادفی استفاده نمودهاند (2/87%) اما بیشتر آنها گولدارو (3/65%) و کورسازی کامل (دوسویه و سه سویه، 8/55%) را بکار نبردهاند. حامی مالی 9/99% مطالعات از داخل کشور بود. از این میان، 2/92% کارآزماییها با حمایت مالی بخش دولتی و بقیه با حمایت بخش خصوصی انجام گرفتهاند. تنها 1% کارآزماییها دارای حامی مالی از شرکتهای داروسازی بوده و 2/90% کارآزماییها با بودجه دانشگاهها انجام شدهاند.
نتیجهگیری: اکثر مطالعات محقق- محور بوده و توسط بخش دولتی حمایت شدهاند. کوچک بودن حجم نمونه و عدم استفاده از تکنیکهای کنترل تورش در اکثر کارآزماییها مشهود است. ظاهراً کمبود منابع مالی و عدم استفاده بهینه از امکانات و منابع موجود، موانع مهمی در انجام کارآزماییهای بالینی بزرگ درکشور هستند.
فاطمه شهبازی، حمید سوری، سهیلا خداکریم، محمدرضا قدیرزاده، سید سعید هاشمی نظری،
دوره 15، شماره 1 - ( 3-1398 )
چکیده
مقدمه و اهداف: هدف این مطالعه، بررسی نابرابریهای جغرافیایی و اجتماعی - اقتصادی در مرگومیر ناشی از سوانح ترافیکی در ایران در سال 1394 بود.
روش کار: در این پژوهش توصیفی- مقطعی اطلاعات تمامی افرادی که در سال 1394 به دلیل سوانح ترافیکی فوت کرده بودند، از سازمان پزشکی قانونی کشور دریافت شد. برای تعیین نابرابری در میزان مرگومیر ناشی از سوانح ترافیکی بر اساس سطوح جغرافیایی از شاخص آنتروپی تایل و بهمنظور سنجش نابرابری براساس سطوح تحصیلاتی متوفیان از شاخص تمرکز مطلق و نسبی استفاده شد.
یافتهها: براساس یافتههای این مطالعه، میزان مرگومیر ناشی از سوانح ترافیکی در کل کشور 5/21 بهازای هر صدهزار نفر جمعیت بود. شاخص تایل برای مرگومیر ناشی از سوانح ترافیکی در بین استآنهای کشور 06/0 به دست آمد که بیانگر توزیع نابرابر میرایی ناشی از سوانح ترافیکی در بین استآنهای کشور بود. هنگامی که نابرابری را در سطوح جغرافیایی کوچکتر یعنی در بین شهرستآنهای هر استان سنجیده شد، یافتهها بیانگر توزیع یکنواخت و عادلانه در بین سطوح جغرافیایی کوچکتر بود. شاخص تمرکز 13/0- (فاصله اطمینان 95 درصد: 16/0-41/0-) نیز بیانگر توزیع عادلانهی سوانح ترافیکی در بین زیرگروههای تحصیلاتی متوفیان بود.
نتیجهگیری: یافتهها نشان داد مصدوم شدن به دنبال تصادف در راه اصلی خطر مرگ بیشتری دارد. در ارایه خدمات پیشبیمارستانی توجه به سن، وضع فشار خون، نبض، وضع مصدوم و نوع تروما میتواند بر بقای افراد تأثیرگذار باشد. بهتر است کارکنان پیشبیمارستانی با مهارت ناکافی از مداخلههای جایگزین لولهگذاری داخل تراشه، برای تأمین راه هوایی استفاده کنند.
لیلا حلیمی، اسحاق درتاج رابری، رضا مجدزاده، علی اکبر حقدوست،
دوره 18، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
مقدمه و اهداف: در سنین نوجوانی تمایل برای تقویت شبکه اجتماعی در مدارس بیشتر است که به انتقال اطلاعات می انجامد. این مطالعه خصوصیات افراد تاثیرگذار بر انتقال اطلاعات بین دانش آموزان در کلاس را بررسی می کند.
روش کار: مطالعه روی350 دانش آموز پسر و دختر مقاطع راهنمایی و متوسطه مدارس شهر همدان انجام شد که برای هر کلاس دو شبکه ترسیم گردید. شبکه ارتباطی، ارتباطات عادی دانش آموزان در کلاس و شبکه اطلاعاتی، انتقال اطلاعات حساس مرتبط با بلوغ بود. شاخص مرکزیت شبکه محاسبه شد. عوامل تاثیرگذار بر انتقال اطلاعات با استفاده از پرسشنامه بررسی شد.
یافته ها: شاخص مرکزیت در شبکه اجتماعی پسرها بیشتر از دخترها به ترتیب (55/4% در مقابل 47/6% در شبکه ارتباطی و 33/4% در مقابل 20/1% در شبکه اطلاعاتی) بود. اندازه مرکزیت دانش آموزان با صرف زمان بیشتر در ارتباطات هر دانش آموز با همکلاسی های خود، از نظر آماری معنی دار بود. همچنین با بالا رفتن مقطع تحصیلی و سن شاخص مرکزیت در شبکه ارتباطی و به خصوص اطلاعاتی بیشتر بود.
نتیجهگیری: پسران در دوران نوجوانی شبکه ارتباطی گستردهتری در درون کلاس دارند و در انتقال اطلاعات بلوغ تواناتر هستند. ارتباط مناسب و توانایی برقراری ارتباط آسان، داشتن اطلاعات در زمینه بلوغ و اختصاص دادن زمان کافی در برقراری ارتباط با همکلاسی ها از عوامل موثر بر انتقال اطلاعات بین نوجوانان در مدارس است.