44 نتیجه برای مرگ
محسن نقوی،
دوره 2، شماره 1 - ( 1-1385 )
چکیده
مقدمه و اهداف: آگاهی از دگرگونی سیمای سلامتی (Health Transition) در هر کشور، از مهمترین اطلاعاتی است که در برنامههای توسعهی اجتماعی و برنامهریزی برای تأمین، حفظ و ارتقای سلامت جامعه مورد استفاده قرار میگیرد. دگرگونی سیمای سلامتی بــــر پایهی دوگــذار جمعیت شناسی (Demographic Transition) و همهگیرشناسی (Epidemiologic Transition) استوار است.
روش کار: برای به دست آوردن سیمای سلامتی و دگرگونی آن در ایران؛ نخست اطلاعات جمعیت شناسی در فاصلهی 45 سال اخیر، بهمنطور تعیین تغییر چهرهی جمعیت شناسی کشور ترسیم شد. سپس اطلاعات مربوط به الگوی مرگ از سالهای 1350 تا 1380 از منابع مختلف، بهخصوص اطلاعات ثبت مرگ شهر تهران (1350) و ثبت مرگ در 10 استان (1379) و 18 استان (1380) مقایسه گشت. همچنین با توجه به تمام نقصانهای اطلاعاتی در این زمینه، دادههای بیماریهای واگیر در چند دههی اخیر هم بررسی شد تا دگرگونی همهگیر شناسی کشور نشان داده شود.
نتایج: بهطور کلی این مطالعه نشان میدهد که میزان مرگ و باروری در تعامل با افزایش درآمد سرانه، افزایش شهرنشینی، صنعتی شدن، ارتقای فنآوری در جهان و افزایش دسترسی به خدمات بهداشتی درمانی و... کاهش یافته و با تغییر ترکیب سنی جمعیت، جامعه در مرحلهی خروج از سن نوجوانی قرار گرفته است. علاوه بر این، میزان مرگ کودکان زیر 5 سال و مادران نیز کاهش یافته است. همه موارد فوق به این منجر شده است که ترکیب علتی مرگها، از بیماریهای عفونی و واگیر خارج شده و الگوی ابتلا بیماریها و مرگ نیز در گروههای سنی تغییر نماید.
علی اردلان، کورش هلاکویی نایینی، اریک نوجی، رونالد لابورته، محمدرضا افلاطونیان، محمود نکویی مقدم،
دوره 2، شماره 3 - ( 1-1385 )
چکیده
مقدمه و اهداف: تفاوت چشمگیر تعداد مرگ و مصدومیت در زلزلههای مختلف، حتی با بزرگی یکسان، نیاز به بررسی عوامل مؤثر را ایجاد میکند. هدف این مطالعه تعیین عوامل مؤثر سازهای و برخی خصوصیات فردی در وقوع مرگ و صدماتی است که در ارتباط مستقیم با زلزله 5 دیماه 1382 بم روی دادهاند.
روش کار: جمعیت مطالعه، ساکنین منطقه زلزلهزدهی بم در روزهای نوزدهم و بیستم پس از زلزله بودند. در یک مطالعهی مقطعی 420 خانوار ساکن منطقه زلزلهزده بم در روزهای نوزدهم و بیستم پس از زلزله با روش نمونهگیری خوشهای مبتنی بر موقعیت جغرافیایی بررسی شدند و اطلاعات مربوط به اعضاء خانواری که در زمان زلزله در داخل ساختمان قرار داشتند از نظر خصوصیات ساختمان و بروز مرگ و صدمات سرپایی و بستری جمعآوری شدند. تحلیل دادهها با نرم افزار 0/8STATA و با استفاده از رگرسیون لجستیک انجام گرفت.
نتایج: در این مطالعه 2089 نمونه، شامل 1089 مرد (1/52%) و 1000 زن (9/47%) بررسی شدند. در این موارد، 369 مورد مرگ (1/21%-3/14=CI95%، 7/17%) و 122 مورد (1/7%-5/4=CI95%، 8/5%) مصدومیت منجر به بستری و 319 مورد مصدومیت سرپایی (8/17%-6/12=CI95%، 3/15%)در ارتباط مستقیم با زلزله روی داده بود. عوامل مؤثر بر بروز مرگ عبارت بودند از: تخریب ساختمان (29/11%-56/3=CI95%، 34/6%=OR)، حضور در ساختمانهای خشت و گلی (40/3-03/1=CI95%، 87/1%=OR)، سن زیر 6 سال (11/7-17/2=CI95%، 93/3%=OR) و سن 65-56 سال (15/5-23/1=CI95%، 52/2%=OR) الگوی مشابه، به جز تاثیر نوع مادهی اصلی ساختمان، در عوامل مؤثر بر مصدومیت بستری و سرپایی مشاهده شد.
نتیجهگیری: بر اساس یافتههای این مطالعه عوامل مؤثر بر مرگ، تخریب کامل ساختمان، حضور در ساختمانهای ساخته شده با مواد سنتی و سن پایین و بالا بودند. عوامل مؤثر بر صدمات بستری و سرپایی نیز عبارت بودند از تخریب کامل ساختمان و سن پایین و بالا. این مطالعه اولین مطالعه اپیدمیولوژی تحلیلی است که به بررسی عوامل مؤثر بر مرگ و صدمات در کشور زلزله خیز ایران پرداخته است.
علیرضا اکبرزاده باغبان، الهام مسرت، مریم همت،
دوره 3، شماره 1 - ( 6-1386 )
چکیده
مقدمه و اهداف: نقش و اهمیت اطلاعات و آمار صحیح در ارتقا امر بهداشت و درمان در سطح جامعه بر هیچ کس پوشیده نیست. در این میان وجود پایگاه اطلاعات صحیح از مرگ و میر در جامعه امری ضروری است. تشخیصنویسی پزشکان، به خصوص علت زمینهای مرگ ثبتشده در گواهی فوت، چنانچه دقیق و صحیح باشد، نقش مهمی در ایجاد چنین پایگاهی ایفا میکند. هدف از انجام این تحقیق ارزیابی میزان توافق تشخیص های مختلف در پرونده پزشکی بیماران فوتشده و مقایسه آن با علت مرگ ثبتشده در گواهی فوت است.
روش کار: پژوهش حاضر از نوع مقطعی می باشد که در آن از بین 659 پرونده مربوط به بیماران فوتی بیمارستان لقمان حکیم طی سال 1384، به صورت تصادفی سیستماتیک 290 پرونده بررسی شد. از پروندههای مورد بررسی که براساس شماره پرونده از بخش بایگانی بیمارستان انتخاب گردیدند، نوع تخصص پزشک معالج و اطلاعات هویتی بیماران استخراج گردید. به علاوه کد تشخیصهای اولیه، تشخیص نهایی و کد علت خارجی ثبت شده در فرم پذیرش وهمچنین کد علت زمینهای درج شده درگواهی فوت مطابق با کتاب دهمین ویرایش طبقه بندی بین المللی بیماریها (10ICD-) ثبت گردید. وضعیت توافق یا عدم توافق تشخیص اولیه با نهایی و همچنین تشخیص نهایی با علت زمینهای مرگ در رابطه با تخصص پزشکان به وسیله آزمون دقیق فیشر مورد سنجش قرار گرفت. ضمناً بررسی توافق بین تشخیص اولیه و نهایی همچنین توافق بین تشخیص نهایی و علت زمینه-ای مرگ به کمک ضریب کاپا انجام گرفت.
نتایج: در این بررسی ضریب توافق کاپا برای تشخیص اولیه و نهایی 83/0 و ضریب فوق برای تشخیص نهایی و علت زمینه ای مرگ 95/0 محاسبه گردید. آزمون دقیق فیشر نشان داد که بین وضعیت توافق تشخیص اولیه و نهایی و همچنین وضعیت توافق تشخیص نهایی و علت زمینه ای مرگ با تخصص پزشکان ارتباط معنی-دار آماری وجود ندارد. (در هر دو مورد 01/0P>). در62% از فوتشدگان علت خارجی در مرگ دخیل نبود. از 38% مرگ و میر با دخالت علل خارجی 21% مسمومیت به قسط خودکشی، 12% مسمومیت تصادفی توسط مواد زیان آور، 4% به علت تصادفات موتورسواران و 1% مربوط به سایر علل بود.
نتیجهگیری: در این تحقیق توافق بالایی میان تشخیص اولیه و نهایی و هم چنین تشخیص نهایی و علت زمینه ای مرگ در بعضی از تخصص ها دیده شد در حالی که چنین توافقی در سایر موارد مشاهده نشد. اگرچه این اختلاف از نظر آماری معنی-دار نبود ولی این امر معرف نقص سیستم ثبت مرگ در کشور ما (به خصوص در بعضی از تخصص ها) می باشد. با توجه به اهمیت تشخیص نویسی دقیق پزشکان، به خصوص تشخیص های مربوط به مرگ و میر، لازم است تا این تشخیصها به صورت صحیح و دقیق و در همه انواع تخصص ها ثبت شود تا زمینه صحیح مقایسه علت مرگ ثبت شده در کشور با آمارهای ثبت شده جهانی فراهم شود.
رضا چمن، مسعود یونسیان، بنفشه گلستان، کورش هلاکویی نایینی،
دوره 3، شماره 3 - ( 11-1386 )
چکیده
مقدمه و اهداف: حاملگی زمانی پرخطر محسوب میگردد که سلامتی مادر یا نوزاد بیشتر از حد معمول در معرض خطر قرار گیرد. میزان مرگ و میر نوزادان یکی از مهمترین شاخص-های تعیین کننده سلامت کودکان به شمار میرود و نظر به نقش تعیین کننده حاملگی پرخطر بر مرگ نوزاد این تحقیق در بخشی از مناطق روستایی کشور به منظور بررسی تأثیر هر چه دقیقتر رابطه این دو متغیر اجرا گردید.
روش کار: این تحقیق با استفاده از روش مورد-شاهدی لانه گزیده (Nested case-control study) صورت گرفت. با توجه به وقوع 97 مورد مرگ در همگروه مورد مطالعه تعداد 97 شاهد به روش Risk set sampling انتخاب گردید. آنالیز دادهها با نرم افزار Stata و با روش Conditional Logistic Regression انجام شد.
نتایج: حاملگی پرخطر رابطه کاملاً معنی داری با مرگ نوزاد نشان داده ونسبت شانس خام مرگ نوزاد برای حاملگی پرخطر در مقایسه با نسبت شانس اصلاح شده آن با حضور سایر متغیرها کاهش قابل توجهی نداشته است ( از 50/5 به 25/3 برای حاملگی با یک عامل خطر و از 21/5 به 80/4 برای حاملگی با بیش از یک عامل خطر تغییر یافته است).
نتیجه گیری: حاملگی پرخطر در مناطق روستایی از مهمترین عوامل خطر مرگ نوزادان محسوب گردیده و مراقبتهای دوران بارداری توجه بیش از پیش را میطلبد. همگروههای بالقوه در سیستم شبکهای بهداشت و درمان کشور فرصت مناسبی جهت اجرای مطالعات مورد-شاهدی لانه گزیده برای محققین فراهم نمودهاند.
محسن رضائیان، آرش دهداری نژاد، علی اسماعیلی ندیمی، سید ضیا طباطبایی،
دوره 4، شماره 1 - ( 2-1387 )
چکیده
مقدمه و اهداف: بیماری قلبی عروقی اصلی ترین علت مرگ و میر در جهان است و انتظار میرود تا سال 2020 اصلیترین علت مرگ در جهان باشد. هدف از مطالعه حاضر تهیه نقشههای توزیع جغرافیایی میزانهای مرگ بیماریهای قلبی عروقی در شهرستانهای استان کرمان در فاصله سالهای 1384-1383 است.
روش کار: در این مطالعه توصیفی، آمار کلیه موارد مرگ و میر ثبت شده در شهرستانهای استان کرمان جمع آوری شد. آمار جمعآوری شده برای محاسبه میزانهای میرایی مرگ ناشی از بیماریهای قلبی عروقی و تهیه نقشههای توزیع جغرافیایی، مورد استفاده قرار گرفت.
نتایج: میزان کلی مرگ و میر بیماریهای قلبی عروقی در شهرستانهای شمالی استان، بیشتر از شهرستانهای جنوبی است. الگوی مشاهده شده به تفکیک برای مردان و زنان نیز یکسان است.
نتیجهگیری: الگوی مشاهده شده احتمالا به علل رژیم غذایی نامناسب، عدم تحرک و مصرف سیگار است که به نظر میرسد در شهرستانهای شمالی استان شایعتر از شهرستانهای جنوبی است.
محمد باباخانی،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1388 )
چکیده
مقدمه: بهداشت مناسب موجب تندرستی مردم و افزایش توان بالقوه و بالفعل نیروی کار میشود و نیروی کار، سهم بسیار مهمی در افزایش تولید و رشد اقتصادی خواهد داشت. رشد اقتصادی با افزایش درآمد افراد، زمینه ارتقاء سلامت را فراهم میآورد؛ اما در صورت عدم اتخاذ سیاستهای بازتوزیع مناسب، نابرابری درآمدی ناشی از رشد اقتصادی می تواند تأثیر منفی بر سلامت داشته باشد.
هدف: قصد این مطالعه، بررسی رابطه بین رشد اقتصادی، نابرابری درآمدی و سلامت در ایران در دوره 1385-1357 بوده است.
روشکار: مطالعه تحلیلی و از نوع همبستگی اکولوژیک بوده و در آن از آزمونهای همبستگی پارشال و رگرسیون استفاده شده است. دادههای مورد نیاز از مرکز آمار ایران و بانک مرکزی جمعآوری شده و توسط نرم افزار SPSS تحلیل شدند.
نتایج: در سطح معناداری (01/0P<) رابطه ضریب جینی با شاخصهای سلامت معنا دار بود. رشد اقتصادی با امید به زندگی در سطح معناداری (01/0P<) و با میزان مرگ و میر کودکان در سطح معناداری (05/0P<) معنادار است. با توجه به نتایج رگرسیون کل مدل خطی بوده و متغیر نابرابری درآمدی بهتر از متغیر رشد اقتصادی تغییرات سلامت را تبین میکند.
نتیجهگیری: توجه همزمان به رشد اقتصادی و کاهش نابرابری درآمدی در بهبود وضع سلامتی ضرورت دارد.
ایرج نجفی، مصطفی حسینی، سعید صفری، عباس شجاعی، علی شریفی، مهدی مهرانی، رسول بابایی،
دوره 5، شماره 4 - ( 12-1388 )
چکیده
مقدمه و اهداف: از مشکلات جدی مصدومین زلزله، سندرم کمپارتمان ناشی از آسیب له شدگی (crush injury) است که میتواند حیات عضو را به خطر اندازد. در درمان این سندرم، بین شیوه جراحی (فاشیوتومی) و نگهدارنده، اختلاف نظر وجود دارد. این مطالعه به ارزیابی تاثیرات انجام فاشیوتومی بر مرگ و میر و ابتلای مصدومین زلزله بم در سال 1382 خواهد پرداخت.
روش کار: پرسشنامهای مشتمل بر اطلاعات دموگرافیک، بالینی و آزمایشگاهی طراحی شد و برای مصدومین بستری شده تکمیل گردید. در ابتدا اطلاعات مصدومین فاشیوتومی شده مورد آنالیز قرار گرفت. در ادامه، از بین بیماران فاشیوتومی نشده، گروهی با حداکثر فاکتورهای مشابه ممکن انتخاب و به مقایسه مرگ و میر و ابتلای دو گروه پرداخته شد.
نتایج: 2962 نفر بررسی شده بودند. فاشیوتومی در (61/3%) 107 بیمار انجام شده بود (46% خانم). متوسط سن بیماران فاشیوتومی شده 79/9 ± 46/27 سال بود (حداقل=10 و حداکثر=65). آنها به طور متوسط برای7/0 ± 06/5 ساعت زیر آوار محبوس شده بودند (حداقل=1 و حداکثر=15). تفاوت معنیداری در مرگ و میر و ابتلای نهایی مصدومین فاشیوتومی شده نسبت به گروه انتخابی فاشیوتومی نشده که از نظر سطح آنزیمهای عضلانی، زمان زیر آوار، سن، جنس و میزان مایع دریافتی در وضعیت مشابه بودند وجود نداشت.
نتیجهگیری: به نظر میرسد که انجام فاشیوتومی در افزایش مرگ و میر و ابتلا در مصدومین، تاثیر چشم گیری نداشته باشد؛ البته اظهار نظر قطعی در این مورد منوط به انجام مطالعات قویتر است.
یداله محرابی، الهام مراغی، حمید علوی مجد، محمد اسماعیل مطلق،
دوره 6، شماره 3 - ( 9-1389 )
چکیده
مقدمه و اهداف: نقشهبندی بیماری یا مرگ مجموعهای از روشهای آماری است که با هدف بهدست آوردن برآوردهایی دقیق از میزانهای بروز یا شیوع بیماریها یا مرگ بهکار گرفته میشوند در این تحقیق، روشهای حداکثر درستنمایی، بیزتجربی و بیزکامل برای برآورد نقشه خطرنسبی مرگ کودکان زیر یکسال مناطق روستایی کشور مورد مقایسه قرار گرفت.
روشکار: دادههای مرگ کودکان زیر یکسال زیجحیاتی مناطق روستایی تحت پوشش دانشگاههای علوم پزشکی کشور در سالهای 1380 و 1385 مورد تحلیل قرار گرفت. برآورد پارامترهای نقشه با استفاده از روشهای حداکثر درستنمایی، بیز تجربی (مدل پواسن گاما) و بیز کامل با بهکارگیری شبیهسازی زنجیر مارکف مونتکارلو انجام شد. معیار انحراف از اطلاع برای مقایسه برازش مدلهای بیزی استفاده شد. نرمافزارهای R، WinBUGS وArcGIS بهکار گرفته شدند.
نتایج: روش بیزکامل نشان داد خطر مرگ کودکان زیر یکسال در مناطق تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی سیستانوبلوچستان در سال هشتاد (88/1-58/1 95%CI:) 73/1 و در سال هشتادوپنج (75/1-50/1 : CI95%)62/1 برابر متوسط کشوری بوده است. در سال 1380 مناطق تحت پوشش دانشگاههای علوم پزشکی بیرجند (45/1)، کردستان(23/1) و خراسان (21/1) و در سال 1385 بیرجند (42/1)، زنجان (39/1)، کردستان (36/1)، اردبیل (32/1)، زابل (28/1)، آذربایجانغربی (18/1) و گلستان (14/1) خطر نسبی بالا و معنیداری داشتهاند (05/0p<). در سال 1380 کمترین خطر نسبی مربوط به مناطق دانشگاه علوم پزشکی تهران (74/0-34/0 CI: 95%) 56/0 و در سال 1385 دانشگاه علوم پزشکی ایران (65/0-38/0CI: 95%)52/0 بود (05/0p<).
نتیجهگیری: با توجه به برازش مناسب روش بیزکامل در مقایسه با بیزتجربی و حداکثردرستنمایی، استفاده از این روش پیشنهاد میشود
فیروز امانی، انوشیروان کاظم نژاد، رضا حبیبی، ابراهیم حاجی زاده،
دوره 7، شماره 1 - ( 3-1390 )
چکیده
مقدمه و اهداف: مرگ و میر یکی از وقایع مهم حیاتی است که تغییر آن از مکانی به مکان دیگر یا از زمانی به زمان دیگر روی الگوهای سلامت تاثیر میگذارد. هدف از مطالعه حاضر تعیین مکان و زمان تغییر الگوهای مرگ و میر کشور در طی سال های 88-1350 با استفاده از روش نقطه تغییر به عنوان یک روش آماری است.
روش کار: در این مطالعه با فرض مدل پواسون برای متغیر پاسخ (تعداد مرگ و میر در سال)، در نظر گرفته شد که قبل و بعد از نقطه تغییر دارای توزیع پواسون به ترتیب با میانگینهای و باشد. از روشهای مختلفی برای برآورد نقطه تغییر در دادههای واقعی مرگ و میر با فرض مدل پواسون استفاده شد.
نتایج: با تحلیل دادههای مرگ و میر با دو روش شبیه سازی و کار بر روی دادههای واقعی نتایج نشان داد که نقطه تغییر دادههای
مرگ و میر کشوری در سال 1372 رخ داده و با نتیجه مرکز آمار ایران همخوانی داشته هر چند که نتیجه مرکز آمار جنبه توصیفی داشته است.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که تغییرات الگوی مرگ ومیر در کشور ایران طی سالهای مورد مطالعه معنیدار بوده که بیانگر توسعه شاخصهای بهداشتی در کشور و کاهش مرگ و میر بوده است.
صبا اصغر زاده، کورش هلاکویی نائینی، علی اردلان، الهام احمدنژاد، سیما زایری،
دوره 8، شماره 1 - ( 4-1391 )
چکیده
مقدمه و اهداف: زمین لرزه هر ساله منجر به مرگ و جراحات هزاران نفر میشود. کشور جمهوری اسلامی
ایران نیز در معرض انواع مخاطرات طبیعی و انسان ساخت قرار دارد.
بنا بر گزارش جهانی کاهش خطر بلایا که در سال 2009 انتشار یافته، سطح خطر ایران
تنها در برابر مخاطرات طبیعی بر اساس مرگ حدود 106 هزار نفر در طی چهار دهه، 8 از
10 برآورد شده است (1).
مطالعات اندکی در این زمینه
صورت گرفته است. این مطالعه با هدف توصیف میزان جراحات وارده به افراد، علل
جراحات، ویژگیهای سازهای ساختمانها و میزان آسیب وارده به آنها، عکس العمل
افراد بلافاصله بعد از زلزله انجام شد.
روش کار: این مطالعه، یک مطالعه موردی (case study) است که یک هفته بعد از رخداد زلزله در پنج روستای جنوبی شهرستان
دامغان انجام شد. برای جمعآوری اطلاعات، از پرسشنامه بررسی آسیبهای جسمی ناشی از
زلزله، استفاده شد. از مصاحبه با مسئولین و مشاهده و مرور منابع موجود، برای جمعآوری
اطلاعات منطقه و میزان خسارات وارده استفاده شد.
نتایج:
یافتهها نشان داد که در این 5 روستا در اثر وقوع زلزله 4 مورد مرگ (28/0 درصد) و
56 مورد جراحات (4درصد) رخ داد. نوع جراحات در 50% موارد جراحت سطحی و 35 % کوفتگی
و 10% شکستگی بوده است. جراحات در 4/87 درصد افراد به علت آسیب توسط اجزای سازهای
و در 1/7 درصد افراد به علت آسیب توسط اجزای غیر سازهای و در 3/5 درصد افراد به علت
گیر افتادگی بین اشیاء پرت شده بود.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که علت عمده آسیب توسط اجزای سازهای (4/87 درصد) بود. شاید بتوان با
افزایش مقاومت سازهای ساختمانها، بویژه در مناطق روستایی که لزوم انجام این امر بسیار
احساس میشود، تعداد تلفات ناشی از زمین لرزه را به حداقل رسانید، هرگاه این امر با
آموزش به افرادجامعه همراه شود، به نتایج بهتری در این زمینه میتوان دست یافت.
Normal
نادر مهدوی، محمد موحدی، اردشیر خسروی، یداله محرابی، منوچهر کرمی،
دوره 8، شماره 3 - ( 9-1391 )
چکیده
مقدمه و اهداف: با توجه به اهمیت دادههای مرگ برنامهریزیها و ارائه عادلانه خدمات سلامت، بررسی کیفیت دادههای مرگ یک ضرورت است. این مطالعه با هدف مقایسه میزان کامل بودن و صحت گزارش مرگ کودکان زیر پنج سال و مادران زیج حیاتی با دیگر منابع انجام شد.
روش کار: گزارشهای مرگ کودکان زیر پنج سال و مادران زیج حیاتی 30 شهرستان با گزارشهای مرگ منابع اطلاعاتی دیگر، شامل بازبینی زیج حیاتی، نظام ثبت مرگ و نظام مراقبت مرگ مادر، مقایسه شد. میزان کامل بودن، با استفاده از روش صید و بازصید و صحت گزارش، از طریق محاسبه اعتبار گزارش علل مرگ بررسی گردید.
نتایج: میزان کامل بودن گزارش مرگ کودکان زیر پنج سال 1/68 درصد محاسبه شد. حساسیت این منبع برای مرگ کودکان با علت عفونتهای تنفسی (1/72 - 9/22CI: 95%)06/47%، اسهال و استفراغ (6/95 - 2/22CI: 95%) 6/66%، حوادث، مسمومیت و سوختگیها (2/89 - 3/64CI: 95%) 7/78%، تخمین زده شد. نسبت طبقهبندی نادرست منبع بازبینی زیج حیاتی برای علل مرگ مادران 5/12درصد محاسبه گردید.
نتیجهگیری: نتایج این تحقیق نشان داد که اطلاعات زیج حیاتی برای محاسبه میزانها به تصحیح برای کمشماری نیاز دارد. مقایسه علل مرگ کودکان گزارششده در زیج حیاتی با نظام ثبت مرگ نشان داد که علتهای مرگ گزارش شده در زیج حیاتی ممکن است اعتبار کافی نداشته باشد.
نرگس خانجانی، لاله راننده کلانکش، فاطمه منصوری،
دوره 8، شماره 3 - ( 9-1391 )
چکیده
مقدمه و اهداف: آلودگی هوا یکی از مشکلات شهرهای بزرگ جهان است و سلامت ساکنان این شهرها را تهدید میکند. از آثاراحتمالی افزایش آلودگی هوا افزایش بروز بیماریهای تنفسی وعلایم آنها است.
روش کار: این مطالعه در شهر کرمان انجام گرفت. دادههای مرگومیر ناشی از بیماریهای تنفسی، طی دوره آماری مورد مطالعه
(از اول فروردین 85 تا آخر شهریور 89)، از مرکز بهداشت شهرستان کرمان و دادههای آلودگی هوا نیز، از سازمان حفاظت محیط زیست کرمان دریافت شد. این سازمان مقدار هفت آلاینده NO, CO, NO2, NOx, PM10, SO2, O3 را به طور روزانه، توسط ایستگاه ثابت داخل شهری اندازهگیری میکند.
نتایج: ارتباط مرگ ناشی از بیماریهای تنفسی و آلودگی هوا با استفاده از رگرسیون negative binomialتجزیه وتحلیل شد. میزان متوسط روزانه گرد و غبار در کرمان در بعضی از روزهای سال بالاتر از 150 میکروگرم بر متر مکعب (ناسالم) بود. تحلیل آماری پس از تعدیل برای دما و رطوبت نشان داد که ارتباطی معنیدار بین افزایش مرگهای تنفسی مردان و افزایش گرد و غبار (03/0P=)، ازن (004/0P=) و دی سولفید گوگرد (03/0P=) درهوای آزاد وجود دارد، اما ارتباط افزایش مرگهای تنفسی زنان و آلایندههای بررسی شده معنیدار نبود.
نتیجهگیری: با توجه به ارتباط بین افزایش گردو غبار و ازن و دی سولفید گوگرد و مرگ تنفسی در کرمان، افراد حساس و یا مبتلا به بیماریهای تنفسی، باید در مواقع افزایش آلایندهها، موارد احتیاطی را رعایت کنند.
خالد رحمانی، مهدی ذکایی، فرزام بیدارپور، شیدا باباحاجیانی، پروین نسایی، قباد مرادی،
دوره 10، شماره 1 - ( 3-1393 )
چکیده
مقدمه و اهداف: میزان مرگومیر کودکان از مهمترین شاخصهایی میباشد که نشان دهنده توسعه کشورها و مناطق مختلف است. مطالعه حاضر به منظور بررسی روند مرگومیر کودکان زیر 5 سال در استان کردستان در طی سالهای 90-1386 انجام پذیرفت.
روش کار: این مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و دادههای آماری آن شامل موارد مرگ کودکان زیر 5 سال است که توسط نظام ثبت مرگ استان و موالید زنده از طریق ثبت و احوال در طی سالهای 90-1386 جمعآوری شده است. در تجزیه و تحلیل شاخصهای اصلی مرگ کودکان شامل مرگ زیر 5 سال، مرگ شیرخواران و مرگ نوزادی در طی این دوره بررسی شده است. ارتباط بین متغیرها با استفاده از آزمون آماری مربع کای محاسبه شد.
نتایج: میزان بروز مرگهای نوزادی از 5/13در هزار تولد زنده در سال 1386 به 2/12 در هزار تولد زنده در سال 1390 رسید. مرگهای شیرخوران و زیر 5 سال هم در همین مدت زمان به ترتیب از 1/17 و 2/20 به 9/14 و 4/17 در هزار تولد زنده کاهش پیدا کرد. از نظر زمانی، بیشترین کاهش مربوط به سالهای 87-1386 میباشد. بین جنسیت و مرگومیر کودکان رابطه معنیدار یافت شد. در میان علل اصلی مرگومیر، بیماریهای حول تولد شایعترین علت اصلی مرگ کودکان بهویژه در دوره نوزادی در استان بود.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج این بررسی در طی این سالها، هرچند روند بروز کاهش داشته است، اما این روند کاهشی بهویژه در شاخص مرگ نوزادان آهنگ کندی دارد و هنوز بعضی از علل مرگ قابل پیشگیری در کودکان وجود دارد که نیازمند توجه بیشتر توسط سامانه بهداشتی و پژوهشگران میباشد.
سلمان دانشی، علی اکبر حقدوست، محمد رضا بانشی، فرزانه ذوالعلی،
دوره 10، شماره 3 - ( 9-1393 )
چکیده
مقدمه و اهداف: در برخی از کشورها به ویژه کشورهای در حال توسعه پس از حوادث غیر مترقبه، سامانه ثبت اطلاعات وجود ندارد. هدف این پژوهش استفاده از روش برآوردبرآورد غیر مستقیم به شیوه بسط شبکهای برای برآورد موارد مرگومیر حاصل از ضایعه نخاعی و تعداد قطع عضو و مرگومیر در اثر زلزله بم بود.
روش کار: این مطالعه از نوع مقطعی است. برای برآورد تعداد بیماران این آسیبها از روش برآورد بسط شبکهای استفاده گردید. 80 خانوار در نقاط مختلف شهرستان بم زندگی میکردند؛ انتخاب شدند. از افراد پرسیده شد که در همسایگی خود سه خانه سمت راست و سه خانه سمت چپ، تعداد مرگ و تعداد بیماران ضایعه نخاعی فوت شده یا دچار قطع عضو (دست و پا) در اثر زلزله شده بودند را به یاد آورند.
نتایج: تعداد کل افراد فوت شده در اثر زلزله 54041 نفر برآورد شد. همچنین موارد مرگ در اثر ضایعه نخاعی 622 نفر، تعداد کل بیماران دچار قطع دست برابر با 519 نفر، و تعداد کل بیماران دچار قطع پا برابر با 519 نفر برآورد شد.
نتیجهگیری: برای اقدامات بهتر برای پیشگیری سطح سوم و تخصیص منابع نیاز به داشتن سامانه ثبت اطلاعات دقیقی در رابطه با تعداد و انواع آسیبها وجود دارد . حال که چنین سامانه ثبت اطلاعاتی وجود ندارد. به نظر میرسد در بین روشهای برآورد غیر مستقیم، روش بسط شبکهای روش مناسبی برای برآورد چنین آسیبهایی باشد.
احمد رضا باغستانی، امیر تیمورپور، یوسف بشیری،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1394 )
چکیده
مقدمه و اهداف: تحلیل روند مرگومیر در سطح کشور که اساساً به صورت دنبالهای از مشاهدههای مرتب شده بر اساس زمان به صورت X1,….,Xn میباشد، نقطهای وجود دارد که در آن ویژگیهای آماری روند مرگومیر در کشور تغییر میکند. به طوریکه K0 تا از مشاهدات اول از یک توزیع آماری مثلF0 وn-K0 تا مشاهده باقیمانده از توزیع دیگری مثل F1 برخوردار هستند. نقطه K0 نامعلوم و با نام نقطه تغییر (Change point) نامیده میشود. هدف از این مطالعه، تعیین نقطه تغییر در دادههای مرگومیر ایران طی سالهای
91-1338 میباشد.
روش کار: در این مطالعه برای متغیر Xt که بیانگر تعداد مرگومیرها در زمان t (بر اساس سال) است، مدل پواسن را به دلیل شمارشی بودن متغیر در نظر گرفته و فرض شد که Xt پیش از نقطه تغییر K0 دارای توزیع پواسن با میانگین 0&lambda و برای سالهای بعدی دارای توزیع پواسن با میانگین 1&lambda باشد. مسأله اصلی شناسایی و سپس برآورد نقطه تغییر و پارامترهای پیش و پس از نقطه تغییر میباشد که از روش MIC که تغییر یافته معیار اطلاع شوارتز میباشد؛ استفاده شد. همینطور برای بررسی وجود بیش از یک نقطه تغییر از روش Binary segmentation process استفاده گردید.
نتایج: دادههای واقعی نشان دادند که تغییر در روند مرگومیر کشور در سال 1372 و 1376رخ داده است.
نتیجهگیری: بنابر نتایج حاصل از تحلیل نقطه تغییر روند مرگومیر در کشور را میتوان به سه دوره هر کدام با میزان(نرخ) مرگومیر متفاوت تقسیم کرد.
فرشته فقیهی، ناهید جعفری، علی اکبری ساری، سحرناز نجات، فاطمه مالکی، مریم حسین زاده میلانی،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1394 )
چکیده
مقدمه و اهداف: برای اتخاذ سیاستها و راهبردهای مناسب برای تأمین، حفظ و ارتقای سلامت باید اطلاعات و شاخصهای دقیقی وجود داشته باشد. در این بررسی سعی شده سالهای از دست رفته عمر به علت مرگ زود هنگام که یکی از شاخصهای اولویتبندی مشکلات سلامت محسوب میگردد، محاسبه و با اطلاعات سایر کشورها مقایسه گردد.
روش کار: این مطالعه یک مطالعهی پیمایشی مقطعی است و از طریق آنالیز ثانویه دادههای مرگومیر استان قزوین انجام شده و با استفاده از روش استاندارد سازمان جهانی بهداشت، تعداد سالهای از دست رفته عمر بر اساس سببهای مرگ محاسبه شده است.
نتایج: مهمترین عوامل از دست رفتن عمر در دورهی نوزادی بیماریهای دوران حول تولد و ناهنجاریهای مادرزادی و کروموزومی، در گروه سنی 59-1 ماهه، حوادث غیر عمدی و ناهنجاریهای مادرزادی و کروموزومی است، در گروه سنی 14-5 ساله حوادث غیرعمدی، در گروه سنی 49-15 ساله حوادث غیرعمدی و بیماریهای قلبی-عروقی است. علت اصلی مرگ در گروه سنی 64-50 ساله مربوط به بیماریهای قلبی- عروقی، سرطانها، تومورها و حوادث غیرعمدی است.
نتیجهگیری: علتهای شایع سالهای از دست رفته عمر ناشی از حوادث غیرعمدی، بیماریهای قلبی- عروقی، بیماریهای دوران حول تولد، و سرطانها میباشند که با تدابیر و انجام مداخلههای صحیح، عادتهای غذایی، کنترل عوامل خطر مانند سیگار و چاقی و تنشها، قابل پیشگیری هستند و میتوان امیدوار بود که با برنامهریزی صحیح، بتوان از رخداد بسیاری از مرگهای زودرس جلوگیری نمود.
محمدرضا قدیر زاده، احمد شجاعی، علی خادمی، محمود خدادوست، مریم کندی، فرشید علاء الدینی، سعد اله مرادی،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1394 )
چکیده
مقدمه و اهداف: در ایران تصادفهای رانندگی سالانه باعث وارد شدن خسارتهای مالی و جانی بسیاری میشود. خسارتهای فوتی مهمترین بخش ناشی از تصادفها است، که سنگینترین هزینهها را به لحاظ اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی به دنبال دارد. در این مطالعه وضع مرگومیر دههی هشتاد خورشیدی به زبان آمار بیان شده است.
روش کار: مطالعهی حاضر یک بررسی 10 ساله روی دادههای کشوری و استانی سالهای 89-1380 است. این دادهها توسط گروه آمار سازمان پزشکی قانونی کشور جمعآوری شده است. دادههای جمعیتی مورد نیاز نیز از اطلاعات مرکز آمار ایران به دست آمده است. آنالیز دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS نسخه 15 و Microsoft Office Excel نسخه 2007 انجام شد.
نتایج: در دهه 80 سالیانه به طور متوسط، 6/34 نفر به ازای هر صد هزار نفر از جمعیت کشور در حوادث رانندگی کشته شدهاند و بیش از 80 درصد قربانیان مرد بودند. بالاترین تعداد و میزان کشته و مصدوم در سال 1384 و کمترین در سال 1380 رخ داده است. تعداد کشتهها در اثر سوانح رانندگی در این مدت روند کاهشی داشته، اما تعداد مصدومان افزایش یافته است. بیشترین میزان کشتهها به استانهای سمنان، قزوین و کرمان و کمترین به استانهای تهران، اردبیل و آذربایجانغربی تعلق داشته است.
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد با اینکه طی 4 سال اخیر بازه مورد بررسی میزان مرگومیر ناشی از حوادث رانندگی کاهش یافته است، اما همچنان وضعیت مرگومیر ناشی از حوادث رانندگی در ایران به علت هزینههای مستقیم و غیر مستقیم ناشی از این تلفات بحرانی است.
سعیده آقا محمدی، الهه کاظمی، اردشیر خسروی، حسین کاظمینی،
دوره 12، شماره 4 - ( 11-1395 )
چکیده
مقدمه و اهداف: با شناسایی سببهای مرگ در جامعه میتوان برای کاهش عوامل خطر بیماریهای مختلف مداخلههایی مبتنی بر شواهد را طراحی و اجرا نمود. بنابراین هدف از انجام این مطالعه، بررسی روند 10 علت نخست مرگ کشور طی سالهای 90-1385 بوده است.
روش کار: جمعیت مورد مطالعه در این مطالعه، تمامی مرگهای ثبت شده کشور در نظام ثبت مرگ وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی طی سالهای 90-1385 بوده است. دادهها پس از جمعآوری از نظر کیفیت، کمشماری موارد مرگ، سببهای بد تعریف شده و کدهای پوچ منطبق بر چارچوب مطالعهی جهانی بار بیماریها مورد بررسی و اصلاح قرار گرفته و در نهایت بر اساس علت، گروه سنی و جنسی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: در سال 1390 بیماریهای قلبی- عروقی 12/46 درصد، سرطانها و تومورها 63/13 درصد، حوادث غیر عمدی 55/11 درصد سه گروه کلی سببهای مرگ بودهاند. 10 علت نخست مرگ در کل جمعیت در این سال به ترتیب: سکته قلبی، سکته مغزی،حوادث مربوط به حملونقل، بیماریهای قلبی ناشی از پرفشاری خون، سایر بیماریهای قلبی- عروقی، دیابت، بیماریهای مزمن ریه و برونش، سرطان معده، سایر بیماریهای قلبی و نارسایی کلیه بوده است.
نتیجه گیری: مرگهای ناشی از بیماریهای غیر واگیر سهم زیادی از کل مرگهای کشور را به خود اختصاص میدهد. با توجه به برنامههای طرح تحول سلامت و لزوم اجرای مداخلهها، اطلاعات حاصل از ثبت دقیق سببهای مرگ برای طراحی بستههای خدمات و همچنین برای ارزشیابی میزان موفقیت برنامهها و مداخلههای در حال اجرا از اهمیت بالایی برخوردار است.
مائده رئیسی زاده، محمد ثقهالاسلامی، مهران حسین زاده، امل ساکی مالحی،
دوره 13، شماره 4 - ( 12-1396 )
چکیده
مقدمه و اهداف: سرطان پستان نخستین دلیل مرگومیر ناشی از سرطان در بین زنان است. بقای بیماران در کشورهای در حال توسعه کمتر از کشورهای پیشرفته است. متاستاز به عنوان یک پیشامد میانی بر بقای بیماران سرطان پستان تأثیر دارد. این مطالعه با هدف بررسی بقای بیماران پس از جراحی با در نظر گرفتن متاستاز بهعنوان پیشامد میانی با استفاده از مدل بیماری- مرگ اجرا شد.
روش کار: در این مطالعه دادههای مربوط به 165 خانم مبتلا به سرطان پستان که طی سالهای 93-1385 تحت عمل جراحی قرار گرفته بودند، استفاده شده است. دادهها شامل اطلاعات بالینی و وضعیت میانی و نهایی بیماران است. مدل بیماری- مرگ برای تعیین عوامل پیشآگهی بر مراحل مختلف بیماری و زمان بقا به کار گرفته شده است.
یافتهها: خطر بروز متاستاز در بیمارانی که اندازه تومور بزرگتر از 5 سانتیمتر داشتهاند، 8/3 برابر بیمارانی است که اندازه تومور کمتر از 2 سانتیمتر داشتهاند (009/0P=). بیمارانی که بیشتر از 7 گره لنفی آنها درگیر بود، 1/3 برابر کسانی که کمتر از دو گره لنفی داشتند دچار متاستاز شدهاند (003/0P=). همچنین عامل گیرنده اپیدرمی رشد انسانی (HER2) در بروز متاستاز اثر آماری معنیداری نشان داد (04/0P=).
نتیجهگیری: با استفاده از مدل بیماری- مرگ مشخص شدکه عواملی چون تعداد گرههای لنفی درگیر و اندازهی تومور در رخداد متاستاز معنیدار شدند. بنابراین لزوم تشخیص زودهنگام بیماری برای جلوگیری از رخداد متاستاز و مرگ احساس میشود.
فاطمه شهبازی، سید داود میر ترابی، محمدرضا قدیر زاده، سید محمد صادق قریشی، سید سعید هاشمی نظری،
دوره 14، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
مقدمه و اهداف: سوءمصرف مواد مخدر بهعنوان یک معضل بزرگ پزشکی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی عصر حاضر باعث افزایش ابتلا، میرایی و ناتوانی در معتادان میشود. کشور ما نیز به دلیل همسایگی با تولیدکنندگان بزرگ مواد مخدر دارای شرایط حاد و بحرانی از این نظر است. لذا بهمنظور مدیریت جامع اختلالات سوءمصرف مواد انجام مطالعات اپیدمیولوژیکی ضروری به نظر میرسد.
روش کار: در این مطالعه توصیفی – مقطعی اطلاعات دموگرافیک و اپیدمیولوژیک کلیۀ افرادی که در سال 1392 علت مرگ آنها توسط سازمان پزشکی قانونی مصرف مواد مخدر اعلامشده بود توسط دو چکلیست استخراج شد و با استفاده از نرمافزار SPSS مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت.
یافتهها: در این مطالعه تعداد 2957 پرونده مورد ارزیابی قرار گرفت که عمدۀ این موارد در افراد مجرد، مذکر و با سطح تحصیلات و درآمد پایین رخداده بود. میانگین سنی افراد 81/12 ± 6/36 سال بود. میزان مرگومیر ناشی از سوءمصرف مواد در کل کشور 28/53 به ازای هر یکمیلیون نفر جمعیت بود. شایعترین مادۀ مخدر مصرفی در بین این افراد به ترتیب تریاک، شیشه و هروئین بود و استانهای همدان، لرستان و زنجان هم با میزان مرگومیر 150، 101 و 06/80 به ازای هر 1000000 نفر جمعیت دارای بیشترین مرگومیر ناشی از سوءمصرف مواد مخدر بودند.
نتیجهگیری: بهمنظور کاهش مرگومیر ناشی از سوءمصرف مواد مخدر، رویکردهای مدیریتی باید بر برنامههای آموزشی و برنامههای کاهش آسیب مثل متادون درمانی و برنامههای مبتنی بر توزیع نالوکسن در گروههای پرخطر متمرکز شوند.