8 نتیجه برای مطالعه کیفی
فاطمه رجعتی، محمد کمالی، سرور پرویزی،
دوره 7، شماره 2 - ( 6-1390 )
چکیده
مقدمه و اهداف: دستیابی به "بهداشت برای همه" در بیانیه آلماآتا در سال 1978 به عنوان شعار زیربنایی و براساس مراقبتهای بهداشتی اولیه به تمام کشورهای جهان معرفی شد. چگونگی دسترسی به این هدف مهم یعنی دسترسی به خدمات اولیه بهداشتی بیشتر با نشانگرهای کمّی بررسی شده است. در حالی که رویکرد کیفی میتواند تجربه دسترسی به خدمات بهداشتی از منظر مصرف کنندگان را بشناساند بینش عمیقی را در این زمینه ایجاد کند. این مطالعه با هدف توصیف و تفسیر درک استفاده کنندگان خدمات بهداشتی از دسترسی به خدمات و به دست آوردن بینش عمیقتر در مورد تجربه مصرف کنندگان این خدمات انجام شده است.
روش کار: مصاحبه نیمه ساختار یافته عمیق، با 9 نفر از مراجعه کنندگان به مرکز بهداشتی– درمانی انتخاب شده به شیوه نمونهگیری هدفمند انجام شد. مصاحبهها ضبط، دست نویس و سپس با رویکرد پدیده شناسی و با استفاده از روش "ون مانن" تجزیه و تحلیل شدند.
نتایج: شش مضمون زیر در تجزیه و تحلیل دادهها ظهور یافتند. رویارویی با فرصتهای آموزش همه جانبه، ارتباطات مشتری مدار، خدمات بهداشتی باکیفیت، کفایت زمانی- مکانی خدمات بهداشتی، عدالت محوری و مشارکت فردی.
نتیجهگیری: یافتهها نشان داد که دسترسی به خدمات بهداشتی چیزی فراتر از وجود خدمات به تنهایی است. خدمات بهداشتی با آموزش بهداشت و برقراری عدالت اجتماعی تکمیل خواهد شد. آموزشهای همه جانبه و افزایش مشارکتهای فردی در بهرهمندی مطلوب از خدمات بهداشتی برای توانمندسازی مردم لازم به نظر میرسد.
رویا صفری فرامانی، حسام الدین اکبرین، علی اکبر حقدوست، امین بیگ زاده، امیر حسین تکیان، رضا ملک زاده، احسان مصطفوی، حمید شریفی،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1395 )
چکیده
مقدمه و اهداف: با توجه به جایگاه مراکز همکار سازمان جهانی بهداشت در کشور، این مطالعه بهمنظور ارزیابی وضع فعلی آنها و شناسایی فرصتها، مشکلات و ارایه راهکارهای عملی در زمینهی حل مشکلات این مراکز طراحی شد.
روش کار: این مطالعه مقطعی با استفاده از پرسشنامه باز در سال 1393 انجام شد. محور اصلی پرسشنامهها وضع مراکز از نظر تحقق اهداف، مشکلات نیروی انسانی، تأمین منابع مالی، ارتباطات و همچنین پیشنهادهایی در زمینه حل مسایلی در این حیطهها بود. یافتههای حاصل از مرحله اول این مطالعه در دومین نشست رؤسای مراکز همکار در اسفند ماه ۱۳۹۳ در کرمان مطرح و مورد تأیید قرار گرفت و در همان جلسه پرسشنامههای مرحله دوم توزیع و تکمیل شدند. تحلیل دادهها با استفاده از روش تحلیل محتوا انجام شد.
نتایج: بیشتر مراکز، نمره خود را از نظر رسیدن به اهداف کشوری (59/11) در مقایسه با اهداف جهانی (20/14) و اهداف خودتنظیمی (70/14) در وضعیت نامطلوبتری ارزیابی نموده بودند. مشکلات مالی و نیز نبود ردیف استخدامی برای جذب نیروها از مهمترین مشکلات مراکز بود. حمایت بیشتر وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، سازمان جهانی بهداشت و دانشگاههای پشتیبان، تشکیل شبکههای علمی تحقیقاتی در سطح ملی و بینالمللی برای تسهیل ارتباطات، انعقاد تفاهمنامههای همکاری بهمنظور اشتراک تجربهها و منابع و نیز تضمین رعایت حقوق مادی و معنوی پژوهشگران و همچنین معرفی توانمندیهای مراکز در سطح ملی و بینالمللی، از پیشنهادهای ارایه شده بودند.
نتیجهگیری: حمایت بیشتر سازمان جهانی بهداشت، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و دانشگاههای پشتیبان میتواند موجب ارتقای روزافزون عملکرد این مراکز در کشور شود.
کورش اعتماد، علیرضا حیدری، محمد حسین پناهی، منصوره لطفی، فاطمه فلاح، صدف صادقی،
دوره 13، شماره 3 - ( 9-1396 )
چکیده
مقدمه و اهداف: دادههای موجود در یک نظام مراقبت بهداشتی در صورتی که درست، به موقع و قابل دسترسی باشد، نقش اساسی در برنامهریزی توسعه و پشتیبانی خدمات بهداشتی ایفا میکند. دادههای موجود در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به راحتی در دسترس نیستند و این دسترسی محدود ارزش آنها را کاهش میدهد. هدف از انجام این مطالعه، تبیین چالشهای دسترسی به دادههای موجود در وزارت بهداشت بود.
روش کار: این پژوهش در قالب یک مطالعه کیفی در سال 1394 انجام شد. 23 نفر از صاحبنظران علمی و اجرایی به صورت هدفمند انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از مصاحبه نیمهساختارمند استفاده شد. مصاحبههای پیادهسازی شده با استفاده از روش تحلیل محتوا تحلیل شدند.
یافتهها: یافتههای این مطالعه 4 درونمایه اصلی (چالشهای دسترسی به دادههای نظام مراقبت، چالشهای دسترسی به دادههای حاصل از پیمایشهای کشوری و پروژههای سفارش داده شده، چالشهای دسترسی به دادههای سامانه پرونده الکترونیک سلامت و چالشهای دسترسی به دادههای محرمانه ) و 15 موضوع فرعی را ارایه میدهد.
نتیجهگیری: با توجه به چالشهای متعدد دسترسی به دادههای موجود در وزارت بهداشت، طراحی سازوکارهای دسترسی به طور نظاممند در قالب دستورالعمل و ساختار تشکیلاتی برای مدیریت دسترسی به دادهها پیشنهاد می شود.
جمیل محمدی بلبلان آباد، امجد محمدی بلبلان آباد، سینا ولیئی، نادر اسماعیل نسب، فرزام بیدارپور، قباد مرادی،
دوره 15، شماره 1 - ( 3-1398 )
چکیده
مقدمه و اهداف: برنامه پزشک خانواده روستایی در مناطق روستایی و شهرهای زیر 20 هزار نفر در سال 1384 اجرا شد. هدف از این مطالعه تبیین چالشهای برنامه پزشک خانواده روستایی از دیدگاه ذینفعان در استان کردستان بود.
روش کار: این مطالعه کیفی از طریق 30 مصاحبه نیمهساختاریافته و 5 بحث گروهی متمرکز با ذینفعان برنامه پزشک خانواده از خردادماه تا بهمن ماه 1396 انجام گرفت. مشارکتکنندگان از طریق روش نمونهگیری هدفمند با حداکثر تنوع انتخاب شدند. محتوی مصاحبهها و بحثهای گروهی به روش تحلیل محتوی کیفی با کمک نرمافزار MAXQDA10 (نسخه 10) تحلیل شد.
یافتهها: چالشها و موانع اجرایی برنامه پزشک خانواده روستایی در 16 زیر طبقه و 5 طبقه اصلی دستهبندی شد. چالشهای تولیتی، چالشهای ارایه خدمت، چالشهای فرهنگی و آموزشی، چالشهای نیروی انسانی، و چالشهای زیر ساختی طبقههای اصلی بودند. مهمترین زیرطبقههای چالشها نیز شامل ضعف سیاستگذاری، تدوین قوانین و مقررات، ضعف در کارکرد بیمهها، ضعف هماهنگی درونبخشی و بینبخشی، ضعف نظام ارجاع، ضعف در بسترسازی فرهنگی و اطلاعرسانی برنامه به جامعه، ماندگاری پایین پزشکان، مکانیسمهای انگیزشی نامناسب، و ضعف نظام اطلاعاتی بودند.
نتیجهگیری: برنامه پزشک خانواده روستایی با چالشهای متعددی مواجه است که مرتفع کردن آنها مداخلههای چند بعدی میطلبد. شناسایی چالشهای برنامه از دیدگاه ذینفعان آن میتواند به بهبود تدریجی برنامه کمک نماید.
فرشته بهمنش، زیبا تقی زاده، ابوعلی ودادهیر، عباس عبادی، ابوالقاسم پوررضا، محمد جلال عباسی شوازی،
دوره 15، شماره 3 - ( 8-1398 )
چکیده
مقدمه و اهداف: باروری پایین سبب کاهش نیروی کار و سالخوردگی جمعیت میشود. ازاینرو، فرزند آوری و تعیینکنندههای آن بهعنوان موضوعی مهم در سیاستگذاریهای جمعیتی، مطرح میشود. مطالعه حاضر، به تبیین علل تکفرزندی بر اساس دیدگاه زنان پرداخته است.
روش کار: مطالعه کیفی حاضر، قسمت دوم یک مطالعه ترکیبی توضیحی متوالی است که با رویکرد تحلیل محتوای قراردادی و روش استدلال استقرایی انجام شد. جامعه پژوهش، خانمهای متأهل 49-15ساله شهرستان بابل بودند که دارای تکفرزند بودند و اصلاً قصد بارداری در آینده نداشتند و با نمونهگیری مبتنی بر هدف انتخاب شدند. پس از کسب رضایتنامه کتبی، مصاحبههای نیمه ساختاریافته انجام شد و دادهها با 13 مصاحبه به اشباع رسید.
یافتهها: یافتهها نشان داد که تکفرزندی در خانمهای بابلی متأثر از رسانه و الگوهای اجتماعی است که با تقدم خویشتن همراه است. آینده تضمین نشده و تعارض زناشویی، داشتن تنها یک فرزند را تقویت میکند. در حقیقت، مسائلی وجود دارد که زنان باوجود "بلاتکلیفیهای تکفرزندی"، مجبور به "ابقای تکفرزندی" شدهاند و تلاش میکنند تا با تنها یک فرزند به زندگی خود معنا ببخشند.
نتیجهگیری: غیر از مسائل اقتصادی، مسائل اجتماعی متعددی در فرزند آوری خانوادهها نقش دارد و سیاستگذاران جمعیتی برای رسیدن به اهداف جمعیتی موردنظر خود باید این مسائل و مشکلات را نیز در نظر داشته باشند.
زهرا جعفری، زهرا عبدالهی نیا، هاجر قاسمی، علی اسماعیل پور، سعیده محمود زاده، علی بهاء الدینی، سید وحید احمدی طباطبایی، نجمه صفا، حمیدرضا توحیدی نیک، علی اکبر حقدوست، علی شریفی، وحید یزدی فیض آبادی، حمید شریفی،
دوره 17، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
مقدمه و اهداف: بهرهمندی پایین از خدمات بهداشتی یکی از تعیینکنندههای اصلی عدم دستیابی به شاخصهای مطلوب سلامت در مناطق شهری است. این مطالعه با هدف بررسی موانع و عوامل تسهیلکننده دریافت خدمات بهداشتی از مراکز و پایگاههای خدمات جامع سلامت در شهر کرمان صورت گرفت.
روش کار: مطالعه حاضر یک مطالعه کیفی با رویکرد تحلیلمحتوا بود، که در سال 1398 انجام شد. پس از انتخاب مراکز بهداشتی دارای تجربه بهرهمندی از خدمات مطلوب یا پایین، نمونهگیری هدفمند تا اشباع اطلاعاتی ادامه یافت. درمجموع با 78 نفر از ارائهدهندگان خدمت، دریافتکنندگان خدمت و عدم دریافتکنندگان خدمت که در سامانه سیب مراکز بهداشتی ثبتشده بودند، مصاحبه نیمهساختارمند و چهرهبهچهره صورت گرفت. تمامی مصاحبهها یادداشت و کدگذاری بهصورت دستی انجام شد و با روش تحلیل محتوای جهتدار بررسی و مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت.
یافتهها: در خصوص عوامل تسهیلکننده مراجعه، به خدمات ضروری کودکان و مادران، خدمات رایگان و برخورد ارائهدهندگان خدمت اشاره شد. درحالیکه عوامل مسافتی و فیزیکی، وضعیتآگاهی از انواع خدمات، ترجیح مراکز خصوصی، دسترسی زمانی، دیدگاه مراجعهکنندگان نسبت به مراجعه منظم به مراکز، آدرسها و شماره تلفنهای ثبتشده در سیستم، وضعیت پاسخگویی به نیازهای بهداشتی، ترس از افشای بیماری، کمبود نیروی انسانی مراکز و برخورد ارائهدهندگان خدمت از موانع مراجعه افراد به مراکز بود.
نتیجهگیری: طبق نتایج این مطالعه فهم دقیق دیدگاهها و درک مردم تحت پوشش میتواند به برنامهریزان و سیاستگذاران ملی و محلی کمک نماید تا راهبردهای لازم را برای افزایش بهرهمندی از خدمات بهداشتی در مراکز خدمات جامع سلامت شهری طراحی نمایند.
محبوبه شالی، اعظم قربانی، پگاه مطوری پور، احسان صالحی مورکانی، محمد صالح پور عمران، علیرضا نیکبخت نصر آبادی،
دوره 17، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
مقدمه و اهداف: بهکارگیری روشهای سازگاری مناسب برای کاهش اثرات مخرب جسمانی و روانی تنش در زمان پاندمی ضروری بهنظر میرسد. این مطالعه با هدف تبیین تجربیات پرستاران از روشهای سازگاری با تنش در طی پاندمی کووید- 19 انجام شد.
روش کار: این مطالعه مبتنی بر رویکرد کیفی و از نوع پدیدارشناسی تفسیری است. در این پژوهش با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند،پرستاران شاغل در بیمارستانهای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران، از طریق مصاحبههای عمیق، فردی و نیمهساختاریافته، تجربههای خود را به اشتراک گذاشتند. متن مصاحبههای ضبط شده پس از مکتوبسازی، بر اساس رویکرد دیکلمن و با نرمافزار MAXQDA 12 تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: مشارکتکنندگان شامل 9 نفر پرستار (6 زن و 3 مرد) با میانگین±انحراف معیار سنی3/5 ± 45 سال بودند. نتایج آنالیز دادهها، بهصورت 4 طبقه اصلی و 15 زیر طبقه، تعیین و براساس ماهیت، بهصـورت مفهـومی نامگذاری گردید. طبقههای اصلی پژوهش در 4 طبقـه اصلی خودحمایتی، در پناه خانواده، چتر حمایتی بیمارستان و حمایت جامعه در دو سوی بینهایت جای گرفتند.
نتیجهگیری: شرکتکنندگان برای مقابله با استرس و اضطراب، راهکارهای مختلف مقابلهای را تمرین و تجربه کردند. در کنار مکانیسمهای فردی، پرستاران از منابع حمایتی دیگری چون خانواده و محیط کار و اجتماع نیز مدد جستهاند. با توجه بهتجربههای پرستاران مشارکتکننده در پژوهش، آموزش روشهای سازگاری با تنشها به کارکنان بهویژه در زمان بحرانهایی همانند پاندمی کووید- 19 توصیه میشود.
زهرا علی نسائی، زهرا حسین خانی،
دوره 18، شماره 1 - ( 3-1401 )
چکیده
مقدمه و اهداف: فرزندان خانواده بویژه نوجوانان یکی از مهمترین قربانیان خشونت خانگی هستند که علیرغم آسیب پذیری آنها کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند. این مطالعه با هدف تبیین تجربیات نوجوانان درباره خشونت خانگی انجام شده است تا با درک عمیقتر جنبههای مختلف این معضل اجتماعی بتوان در راستای کاهش آن اقدامات لازم را انجام داد.
روش کار: مطالعه کیفی حاضر با متدولوژی تحلیل محتوا (Content Analysis) انجام شد. روش جمع آوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختار یافته (Interview Semi-Structural) بود. شرکتکنندگان نوجوانان 12 تا 16 سال بودند. نمونه گیری هدفمند با روش حداکثر تنوع فرصتطلبانه از نظر طبقات اقتصادی اجتماعی، سن و جنسیت دانشآموزان انجام شد. تعداد 33مصاحبه توسط 2 مصاحبه گر انجام شد.
یافتهها: 4 طبقه اصلی، 11 زیر طبقه و 120 کد در زمینه تجربیات نوجوانان استخراج شد. پس از جمع بندی و ترکیب کدهای مشابه، طبقات اصلی شامل واکنشهای عاطفی-روانی و عملکرد نوجوانان در منزل و مدرسه، پیامدهای خشونت خانگی و علل بروز خشونت بود. مشکلات اقتصادی و اجتماعی بویژه بیکاری پدر خانواده مهمترین علل بروز خشونت خانگی مطرح شد. نوجوانانی که تجربه خشونت خانگی داشتند گرایش زیادی به رفتارهای پرخطر داشته و افت تحصیلی بیشتری را تجربه کرده بودند.
نتیجهگیری: طبق دیدگاه نوجوانان عوامل اقتصادی اجتماعی نقش مهمی در بروز خشونت خانگی داشته و میتواند زمینهساز تجربیات اجتماعی ناخوشایند وآسیبهای اجتماعی در زندگی آتی ایشان شود، لذا لازم است والدین، معلمان و مسؤلین حوزههای اجتماعی در راستای کاهش این معضل اجتماعی اقدام مؤثری انجام دهند.