17 نتیجه برای نگرش
رامین حشمت، عباسعلی کشتکار، ربابه شیخالاسلام، موسی باقری، ابوالحسن ندیم،
دوره 1، شماره 1 - ( 9-1384 )
چکیده
زمینه و اهداف : رشد و توسعه همه جانبه هر کشوری در سایه پرورش نسلی سالم و پویا محقق میگردد. بخش مهمی از این امر از طریق بهبود شرایط تغذیهای جامعه امکان پذیر خواهد شد. هر چند بیشترین سهم درآمد خانوارها به تأمین مواد غذایی اختصاص مییابد ولی متأسفانه مشکلات تغذیهای همچنان در کشور قابل مشاهده است. این امر نشانگر آن است که برنامه غذایی بیشتر تابعی است از آموزش و آگاهی تغذیه تا رشد تولید و مصرف مواد غذایی.
این مطالعه به منظور ارزیابی وضعیت آگاهی، نگرش و عملکرد خانوارها و نیز کارکنـان سطوح مختلف بهداشتی درباره مسائل تغذیه و ریزمغذیها در سال 1383 در استانهای بوشهر، گلستان و سیستان و بلوچستان طراحی و اجرا شد تا نتایج آن بتواند دفتر بهبود تغذیه جامعه را در راستای طراحی و اجرای مداخلات مؤثر جهت ارتقاء سلامت تغذیهای خانوارها یاری نماید.
روش بررسی : جهت نمونهگیری در سطح خانوارها، از روش نمونهگیری خوشهای یک مرحلهای با خوشههای هم اندازه استفاده گردید. روش نمونهگیری در سطح کارکنان هر استان نمونهگیری تصادفی طبقهای بود. تعداد نمونه در هر طبقه بر حسب چگالی جامعه آماری هر یک از ردههای کارکنان محاسبه شد. در مجموع 2304 خانوار در قالب خوشههای 12 نفری و 360 نفر از کارکنان مورد بررسی قرار گرفتند.
دادههای مورد نیاز از طریق پرسشنامهای ساختار یافته و با انجام مصاحبه پرسشگران جمعآوری شد. در سطح کارکنان بهداشتی ردههای پزشک و کارشناس، جمعآوری دادهها براساس پرسشنامهای خودایفاء صورت پذیرفت.
حمیدرضا باصری، کورش هلاکویی نایینی، احمد رئیسی، خندان شاهنده، کامران اکبرزاده، منصور رنجبر، عبدالمحسن پروین،
دوره 3، شماره 3 - ( 11-1386 )
چکیده
مقدمه و اهداف: هدف مطالعه حاضر مقایسه آگاهی، نگرش و عملکرد جمعیت مهاجرین افغانی (جامعه غیربومی) با ایرانیان (جامعه بومی) در یکی از مالاریا خیزترین مناطق، شهرستان ایرانشهرنسبت به انتقال و پیشگیری از مالاریا است.
روش کار: این مطالعه، یک بررسی مقطعی است بر روی 775 نفر ایرانیان و افاغنه ساکن منطقه ایرانشهر در محدوده سنی 55-15 سال در طی 10 ماه درطی سالهای 1385-1384 انجام گرفت. با مراجعه به درب منازل 381 نفر ایرانی و 376 نفر افاغنه به طور تصادفی با روش نمونهگیری خوشهای انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. برای همه نمونهها پرسشنامهای حاوی پرسشهای دموگرافیک، آگاهی، نگرش و عملکرد به طریق مصاحبه تکمیل شد.
نتایج: در این مطالعه نتایج نشان داد که بیشتر شرکتکنندگان ایرانی و افغانی با حداقل یکی از سه علائم مشخصه مالاریا یعنی تب، لرز و درد استخوان و عضلات آشنایی دارند. اکثریت ایرانیان و افاغنه میدانستند که نیش پشه عامل انتقال مالاریا است ولی تفاوت معنیداری بین دو گروه از نظر آگاهی به انتقال مالاریا توسط نیش پشه مشاهده شد. (001/0>P 2/142= 2χ). بیشترین منبع کسب اطلاعات درباره مالاریا برای ایرانیها (5/44% از آنها) از طریق مراکز بهداشتی درمانی بود در حالیکه در بین افاغنه3/65% آنها اظهار داشتند که اطلاعات خود را از خویشان و دوستان کسب میکنند. به طور کلی 4/3% از شرکتکنندگان به نقش رسانههای عمومی به اطلاع رسانی در مورد مالاریا اشاره کردند. طبق نتایج به دست آمده فقط 24% از کل شرکتکنندگان در این مطالعه اظهار داشتند که از پشهبند استفاده میکنند. میزان استفاده از پشهبند در بین ایرانیان 4 برابر افاغنه بود.
نتیجه گیری: در یک جمعبندی کلی اگر چه اکثر شرکتکنندگان از هر دو گروه با مالاریا و نحوه انتقال آن آشنا هستند ولی برای پیشگیری از ابتلاء به این بیماری اقدامی نمیکنند. همچنین علت بالا بودن نسبی موارد مالاریا در بین افاغنه ممکن است ناشی از شیوه زندگی آنها باشد نه صرفاً از مسافرتهای برون مرزی، چرا که در مقام مقایسه اهالی بلوچیستان نیز اینگونه تردد را دارند. در این مطالعه همچنین مشخص شد که افاغنه ارتباط ضعیفی با مراکز بهداشتی درمانی دارند که این امر نیز در درمان به موقع و کامل بیماری اهمیت زیادی خواهد داشت.
حسن افتخار، کاظم محمد، صدیقه السادات طوافیان، کمال میر کریمی، افسانه رمضان زاده،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1388 )
چکیده
مقدمه و اهداف: مراقبت ازخود یک ساختار چند بعدی است که لازمه انجام آن اتخاذ رفتارهایی است که خود متاثر از دانش، ادراکات و باورهای فرد نسبت به خود مراقبتی است. هدف از این مطالعه بررسی دیدگاهها و نظرات مردم جنوب شهر تهران نسبت به خود مراقبتی است.
روشکار: با استفاده از نمونهگیری خوشهای، 1200 نفر از افراد بالای 15 سال با استفاده از برگ مصاحبه مشتمل بر اطلاعات جمعیت شناختی، رضایت از سلامت عمومی، عوامل ممانعت کننده و قادرکننده خود مراقبتی و منابع اطلاعاتی خود مراقبتی، مورد مصاحبه قرار گرفتند. روایی این ابزار از طریق اعتبارمحتوی و پایایی آن از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ سنجیده شد. دادهها با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی تجزیه و تحلیل شد.
نتایج: میانگین سنی افراد مورد مطالعه 2/5 ± 9/27 سال بود که 935 نفر (82%) از وضعیت سلامتی خود در شش ماه گذشته راضی بودند، 658 نفر (55%) اظهار داشتند دارای دانش خود مراقبتی نیستند، 986 نفر (82%) علاقهمند به خود مراقبتی بوده و 1035 نفر (86%) خود را در امر خود مراقبتی فعال میدانستند. کمتر از 5% افراد دارای سبک زندگی سالم از نظر رژیم غذایی و فعالیت جسمانی منظم بودند.
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد، علیرغم اینکه اکثریت افراد خود را علاقمند و فعال در امر خود مراقبتی میدانستند، اظهار میکردند که دارای دانش خود مراقبتی نیستند و درصد کمی از آنان دارای عملکرد صحیح خود مراقبتی هستند.
فرشاد فریور، رامین حشمت، بهار عظمتی، شبنم عباس زاده اهرنجانی، عباسعلی کشتکار، ربابه شیخالاسلام، ابوالحسن ندیم،
دوره 5، شماره 2 - ( 6-1388 )
چکیده
مقدمه و اهداف: یکی از مهمترین علل معضلات تغذیهای در جهان، عدم آگاهی تغذیهای و در نتیجه عملکرد نامناسب در این مقوله است که باعث مشکلاتی از قبیل سوء تغذیه و ابتلا به بیماریهای غیرواگیر مختلف میشود. مطالعه جاری به منظور ارزیابی وضعیت آگاهی، نگرش و عملکرد خانوارهای شهری درباره اصول کاربردی تغذیه در سال 1383 در استانهای گلستان، سیستان و بلوچستان و بوشهرطراحی و اجرا شد.
روشکار: این مطالعه به صورت مقطعی به بررسی سطح آگاهی، نگرش و عملکرد خانوارهای شهری در زمینه اصول کلی تغذیه در استانهای منتخب میپردازد. روش نمونهگیری به صورت خوشهای یک مرحلهای با اندازه خوشههای مساوی بود. دادههای مورد نیاز از طریق پرسشنامه ساختاریافته و با انجام مصاحبه با افراد واجد شرایط پاسخگویی در خانوارها جمعآوری شد.
نتایج: در این مطالعه، درمجموع تعداد 1154 نفر در مناطق مورد نظر، تحت بررسی قرارگرفتند. حدود 70-50% از پاسخدهندگان، از 4 گروه اصلی غذایی مطلع بودند و 50-40 % از افراد نسبت به نقش آنها دربدن انسان آگاهی داشتند. در اکثر موارد نگرش خانوارها در زمینه تغذیه مطلوب بود. فراوانی مصرف گوشت قرمز در افراد مورد بررسی به ندرت، گوشت ماهی در سطح متوسط، حبوبات در سطح بالا، میوه و سبزی، شیر، ماست و پنیر در سطح قابل قبول و مصرف چیپس و پفک، قند و شکر و نوشابههای گازدار در سطح بالایی قرار داشتند.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه میتواند دفتر بهبود تغذیه را در بهبود طراحی و اجرای موثر برنامههای مداخلهای برای پیشبرد سلامت تغذیهای اقشار جامعه یاری کند.
محمد اسماعیل ریاحی، اکبر علیوردی نیا، محمد رضا سلیمانی بشلی،
دوره 5، شماره 3 - ( 9-1388 )
چکیده
مقدمه و اهداف: مصرف سیگار یکی از خطرناکترین رفتارهای غیر بهداشتی است. این پژوهش با هدف توصیف نگرش نسبت به مصرف سیگار و نیز شناسایی همبستههای اجتماعی نگرش به سیگار در بین دانش آموزان انجام شده است.
روشکار: تحقیق حاضر یک مطالعه مقطعی، با استفاده از روش پیمایش است. 400 دانش آموز پسر درسال سوم متوسطه دبیرستان های شهر قائمشهر که به صورت تصادفی طبقهای متناسب انتخاب شده بودند، به پرسشنامه پژوهشگر ساخته به صورت خوداجرا پاسخ دادند. برای سنجش نگرش دانشآموزان نسبت به سیگار از یک مقیاس 32 گویهای در سه بعد شناختی، عاطفی و رفتاری استفاده گردید.
نتایج: 6/82 درصد از دانشآموزاننسبت به مصرف سیگار نگرش منفی و 6/5 در صد از آنان نگرش مثبت داشتهاند. نتایج تحلیل واریانس نشان میدهند که در مجموع، دانشآموزانی که در رشتههای کار- دانش و علوم انسانی تحصیل می کردند، پدرانشان تحصیلات کمتری داشتند، به طبقات اجتماعی پایینتری متعلق بودند، والدین و نیز دوستان آنها سیگاری بودهاند، تعداد دوستان سیگاری آنها بیشتر از ده نفر بوده است، بیشتر از دو سال با آنها دوست بودهاند، و هر روز یا حداقل دو تا سه بار در هفته با آنها معاشرت داشتند، گرایش بیشتری به مصرف سیگار داشتهاند.
نتیجهگیری: این پژوهش نشان داد که میزان شناخت دانش آموزان از عوارض مصرف سیگار به نسبت، پایین است که میتواند عاملی در جهت گرایش آنها به مصرف سیگار باشد.
بهار عظمتی، رامین حشمت، عباسعلی کشتکار، موسی باقری، ربابه شیخ الاسلام، ابوالحسن ندیم،
دوره 5، شماره 4 - ( 12-1388 )
چکیده
مقدمه و اهداف: مطالعه جاری به منظور مقایسه وضعیت آگاهی، نگرش و عملکرد خانوارهای شهری و روستایی درباره نرمی و پوکی استخوان در استانهای گلستان، سیستان و بلوچستان و بوشهر اجرا شد.
روشکار: روش نمونهگیری در این مطالعه به صورت خوشهای بود. مصاحبه شامل پرسشهایی در زمینه آگاهی، نگرش و عملکرد افراد مورد مطالعه در مورد عوامل تغذیهای مرتبط با نرمی و پوکی استخوان بود.
نتایج: در این مطالعه، درمجموع تعداد 2306 نفر مورد بررسی قرارگرفتند. آگاهی خانوارهای شهری نسبت به خانوارهای روستایی در مورد کلسیم به عنوان یکی از مواد پیشگیری کننده از پوکی و نرمی استخوان، در استانهای سیستان و بلوچستان،گلستان و بوشهر بیشتر بود (001/P<0). آگاهی خانوارهای شهری در هر سه استان در زمینه منابع غذایی کلسیم (شیر، ماست، پنیر و سایر لبنیات) از خانوارهای روستایی مطلوبتر بود (01/0 >P). در حیطه نگرش در مورد پوکی استخوان نیز خانوارهای شهری وضعیت بهتری داشتند (0/01 >P).
مصرف روزانه شیر پاستوریزه نیز در خانوارهای شهری از اهمیت بیشتری برخوردار بود (0/01>P).
نتیجهگیری: بررسی عملکرد خانوارهای واجد زنان باردار و شیرده نشانگر این بود که مصرف روزانه شیر در خانوارهای شهری و روستایی درنواحی مورد بررسی اختلاف معنیداری نداشت. وضعیت عملکرد خانوارهای واجد شیرخوار نشان داد که نحوه قرار دادن نوزادان در مقابل آفتاب (به طور مستقیم یا از پشت شیشه) در خانوارهای شهری و روستایی تفاوت معنیداری نداشت. براساس نتایج این مطالعه، میزان آگاهی، نگرش و عملکرد خانوارهای روستایی نسبت به پوکی و نرمی استخوان نامطلوب ارزیابی شد.
نازنین ضیاء شیخ الاسلامی، محسن رضاییان، مریم بهسون، مونا تقوی پور،
دوره 5، شماره 4 - ( 12-1388 )
چکیده
مقدمه و اهداف: توریسم پزشکی در جهان امروز از مهمترین شاخصهای صنعت توریسم و دارای منافع اقتصادی اجتماعی بالا محسوب میشود. منظور از توریسم پزشکی، مسافرت بیماران به سایر کشورها برای استفاده از سرویسهای درمانی ارزانتر از کشورشان است. لذا با توجه به نو بودن این صنعت و عدم انجام این مطالعه در ایران، بر آن شدیم تا میزان آگاهی و نگرش کادر پزشکی دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان را در مورد توریسم پزشکی ارزیابی نماییم.
روشکار: این مطالعه توصیفی بر روی 300 نفر از کادر پزشکی دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان و بوسیله پرسشنامه انجام شد. پرسشنامه شامل سه دسته سئوالات دموگرافیک، بررسی آگاهی و نگرش شرکت کنندگان بود.
نتایج: فقط 3/8% از شرکت کنندگان در زمینه توریسم پزشکی مطالعه داشتند و تنها 7/14% از آنها تا کنون با این توریستها برخورد داشتند. اغلب شرکت کنندگان (7/68%) معتقد بودند که توسعه توریسم پزشکی آثار مضر اجتماعی نخواهد داشت و 62% عقیده داشتند که ورود این بیماران منجر به ارتقاء سطح دانش پزشکان ایرانی خواهد شد. در کل 3/67% از شرکت کنندگان موافق ورود این توریستها به ایران بودند و 3/54% عقیده داشتند که توسعه توریسم پزشکی میتواند وضعیت درمانی بیماران ایرانی را بهبود بخشد.
نتـیجهگیری: آگاهی شرکت کنندگان بسیار کم است و باید اقدامات آموزشی زیادی توسط سازمانهای مسئول صورت گیرد؛ ولی به نظر میرسد که نگرش کادر پزشکی نسبت به توریسم پزشکی بسیار خوب بوده و این افراد میتوانند در این زمینه فعالیت موثری داشته باشند.
علی اکبر حق دوست، علی پورخاندانی، شهرزاد متقی پیشه، بهنام فرهودی، نوشین فهیم فر، بهنام صادقی راد،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1389 )
چکیده
مقدمه و اهداف: با گسترش ابتلاء به HIV/ایدز در ایران، افزایش سطح دانش و نگرش در جامعه بخصوص گروههای در معرض خطر نقش کلیدی در پیشگیری از همهگیری دارد. در مطالعه حاضر با بکارگیری روشهای مرور ساختاریافته، مستندات مرتبط با آگاهی و نگرش در مورد HIV/ایدز بررسی و با استفاده از تکنیکهای متاآنالیز مقادیر آنها در جامعه برآورد شد.
روش کار: پس از جستجوی مستندات، مجموعاً 62 مطالعه منتشر شده در بین سالهای 1377 تا 1387 بررسی گردید. جهت نمایش نتایج از نمودار انباشت و برای ارزیابی منبع ناهمگونی از مدل متارگرسیون استفاده گردید.
نتایج: مطالعات وارد شده از نظر متدولوژی (شیوه نمونهگیری و ابزار جمعآوری اطلاعات) تفاوتهای زیادی با یکدیگر داشتند که این موضوع مانع از ترکیب آماری مطالعات بود. در مجموع 24 مطالعه، با مجموع حجم نمونه 24,011 نفر مورد بررسی قرار گرفتند که میانگین نمره دانش بین 7/14 تا 0/84 (از مبنای 100) متغیر بود. در 16 مطالعه مربوط به نگرش 11,104 نفر ارزیابی شده بودند که میانگین نمره نگرش بین 6/32 تا 4/78 (از 100 نمره) متغیر بود.
نتیجهگیری: به نظر میرسد که دانش و نگرش همچنان نیازمند ارتقاء است؛ هرچند نتایج مطالعات مختلف پراکندگی زیادی را نشان میدهند که میتواند به دلیل تفاوت در گروههای هدف و متدولوژی مطالعات باشد. عدم مشاهده تغییر قابل ملاحظه در سطح دانش و نگرش گروههای مختلف در طول دوره مورد بررسی بر لزوم برنامهریزی در راستای اصلاح، گستردهتر و اثر بخشتر کردن فرآیندهای آموزشی تأکید دارد.
کورش اعتماد، حسن افتخار اردبیلی، عباس رحیمی، محمد مهدی گویا، علیرضا حیدری، محمد جواد کبیر،
دوره 7، شماره 1 - ( 3-1390 )
چکیده
مقدمه و اهداف: HIV هم اکنون به تنهایی بزرگترین ویروس کشنده عفونی است و افراد آلوده به HIV منبع آلودگی برای دیگران
بر شمرده میشوند که پرخطرترین گروه ابتلا به ایدز معتادان تزریقی و دارندگان رفتار پرخطر جنسی میباشند. ارتقاء میزان آگاهی و نگرش این افراد یکی از اولویتهای برنامه پیشگیری و مبارزه با ایدز است. این مطالعه با هدف تعیین سطح آگاهی و نگرش افراد HIV+ در مقایسه با افراد دارای سابقه رفتار پرخطر در استان گلستان و رابطه آن با مشخصههای اقتصادی،اجتماعی انجام گرفت.
روش کار: این مطالعه مقطعی که بر روی 54 فرد HIV+ و 134 فرد دارای سابقه رفتار پرخطر استان گلستان انجام گرفت. نمونههای HIV مثبت بوسیله نمونهگیری و افراد پرخطر بوسیله نمونهگیری سیستماتیک انتخاب شدند.
نتایج: نتایج پژوهش داد که افراد اچ.آی.وی منفی در مقایسه با اج.آی.وی مثبتها از سطح تحصیلات بالاتری برخوردار بودند
(0/034 P=). میزان بیکاری نزد افراد اچ.آی.وی مثبت بیشتر (001/0 P<) و از سطح درآمد پایینتر بود (037/0 P=). افراد HIV+ و افراد دارای سابقه رفتار پرخطر در مورد بیماری ایدز آگاهی متوسط و نگرش نا مطلوبی داشتند. سطح نگرش بیماران HIV+ پایینتر از افراد دارای سابقه رفتار پرخطر بود (05/0=P).
نتیجهگیری: با توجه به سطح آگاهی متوسط و نگرش نامطلوب لزوم توجه مسئولین به آموزشهای مداوم ومستمر در قالب برنامهریزی مدون ضروری میباشد. سطح اقتصادی، اجتماعی پایین این افراد صرفنظر از تقدم یا تاخر این عوامل، به عنوان فاکتورهای زمینهای تشدید کننده عوارض فردی و اجتماعی ایدز باید مورد توجه مسئولین قرار گیرد.
داود شجاعی زاده، اکرم محراب بیک، محمود محمودی، لیلی صالحی،
دوره 7، شماره 2 - ( 6-1390 )
چکیده
مقدمه و اهداف: پوکی استخوان بیماری خاموشی است که میلیونها نفر در سرتاسر جهان از آن رنج میبرند. طراحی برنامه مداخلاتی مناسب از اصول اولیه موفقیت در پیشگیری است. این مطالعه با هدف بررسی تإثیر آموزش بر آگاهی، نگرش و عملکرد زنان با وضعیت اقتصادی و اجتماعی پایین در خصوص پیشگیری از بیماری پوکی استخوان بااستفاده از الگوی باور سلامتی انجام گرفت.
روش کار: این مطالعه نیمه تجربی از نوع قبل و بعد بر روی 140 نفر مددجوی کمیته امداد منطقه یک استان اصفهان با سن کمتر از 60 سال انجام گرفت. جهت جمعآوری دادهها از پرسشنامه چند قسمتی مشتمل بر قسمت های مختلف استفاده شد. وضعیت عملکردی افراد از نظر دریافت کلسیم و ویتامینD ، سطح فعالیت فیزیکی و برخورداری از تابش مستقیم آفتاب نیز مورد ارزیابی قرار گرفت.
نتایج: میانگین سنی افراد شرکت کننده در مطالعه 52/10 ± 8/40سال بود. میانگین نمره اجزاء مورد بررسی بجز موانع، آگاهی، وضعیت استفاده از نور خورشید و سطح فعالیت فیزیکی بعد از مداخله نسبت به قبل از آن افزایش معنا داری را نشان داد. بین میزان کلسیم و ویتامین دریافتی روزانه قبل و بعد از مداخله اختلاف معناداری مشاهده نشد.
نتیجهگیری: براساس نتایج این مطالعه، طراحی و اجرای برنامه آموزشی مبتنی بر الگوی باور سلامتی میتواند سبب ارتقاء آگاهی و باور افراد در رابطه با رفتارهای پیشگیرانه بیماری گردد. هرچند در خصوص تغییر عملکرد از نظر مصرف کلسیم و ویتامین D توجه به سایر عوامل ضروری است.
معصومه صادقی، نرگس خانجانی، فاطمه معتمدی،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1390 )
چکیده
Background & Objectives: Today evidence-based medicine (EBM) has been accepted as a new and reliable paradigm in medical sciences and considered to improve the quality of medical practice. The objective of this study was to assess the knowledge and attitudes of Kerman Medical University (KMU) residents about EBM and the rate of its application.
Methods: This cross sectional study was conducted in November 2009. A valid and reliable questionnaire was completed by residents at KUM.
Results: Ninety four residents participated in the study in which 55.3% were male, the mean age was 32.7 years and the mean time from graduation as a General Physician was 5.6 years, 83.3% of respondents thought that EBM was beneficial in patient care but only 5.3 % of them claimed they use EBM in more than half of their clinical work and 88.3% of the participants expressed interest in learning EBM. The information source for clinical decision making in 59.6% of the residents was the text book, 41.4% clinical judgment combined with text books and only 19.2% articles.
Conclusion: The residents of KMU have limited knowledge about EBM and it is a necessity to schedule EBM education programs to increase the resident’s knowledge and application.
حمید اراضی، اکبر صالحی،
دوره 9، شماره 3 - ( 11-1392 )
چکیده
مقدمه و اهداف: مصرف استروئیدهای آنابولیک- آندروژنیک در ورزشکاران و جوانان غیر ورزشکار افزایش یافته است. هدف این پژوهش بررسی میزان مصرف، نگرش و آگاهی درباره عوارض این داروها بین بدنسازان مرد شهر قزوین بود.
روش کار: این تحقیق از نوع توصیفی است و جامعه آماری، به روش خوشهای تصادفی از ورزشکاران بدنساز تمام باشگاههای سطح شهر قزوین انتخاب شدند. ابزار اندازهگیری پرسشنامه (آلفا کرونباخ 84%) بود. دادهها با نرم افزارSpss نسخه 16 و با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (T مستقل و ANOVA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
نتایج: 1/40% (91نفر) از بدنسازان حداقل یک بار از استروئیدهای آنابولیک استفاده کرده بودند. دلایل اصلی مصرف این داروها، بهترتیب قدرت، توده عضلانی، سرعت و استقامت بود و 73/7% دلیل مصرف آن را نمیدانستند. همچنین، 6/32% معتقد بودند که استروئیدهای آنابولیک بدون تمرین و تغذیه مناسب، قدرت و اندازه عضله را افزایش میدهد. میزان آگاهی و نگرش بدنسازانی که از این داروها استفاده کرده بودند، بهطور معنیدار بالاتر از مصرف نکردهها بود (001/0P=). بدنسازانی که سابقه قهرمانی داشتند، نسبت به بدنسازان بدون سابقه قهرمانی، از عوارض داروها بیشتر آگاه بودند. با وجود این، میزان آگاهی (1/10) نیز پایین بود.
نتیجهگیری: یافتههای تحقیق، میزان مصرف بالای داروهای استروئیدی را نشان میدهد. همچنین، میزان آگاهی مصرفکنندگان این داروها پایین بود. آگاهی پایین همراه با باورهای غلط، در دسترسبودن و آسانی تهیه این داروها، میتواند باعث افزایش مصرف این داروها در ورزشکاران و جمعیتهای مختلف شود که این امر، لزوم توجه بیشتر مسئولان و طراحی برنامههای پیشگیری را آشکار میسازد.
ثریا عباس زاده، محمدرضا بانشی، فرزانه ذوالعلی، یونس جهانی، حمید شریفی،
دوره 13، شماره 3 - ( 9-1396 )
چکیده
مقدمه و اهداف: بعضی مواقع اثر متغیرهای مستقل بهطور همزمان، روی چندین متغیر وابسته سنجیده شود، و علاوه بر آن یک همبستگی درونی بین متغیرهای مستقل وجود داشته باشد. این مطالعه با هدف بررسی عملکرد مدلهای تحلیل واریانس چند متغیره (مانوا) و مدلسازی معادلههای ساختاری روی بررسی روابط پیچیده بین متغیرها انجام شد.
روش کار: این مطالعه به بررسی آگاهی و نگرش افراد 18-15 سال در مورد مواد محرک پرداخته است. با استفاده از روش مدلسازی معادلههای ساختاری و مانوا، اثر متغیرهای مستقل (جنس، وضع تأهل، سطح سواد و سن) روی دو متغیر پنهان آگاهی و نگرش بررسی شد. میانگین مجموع مربعهای خطای (Mean Square Error; MSE) دو روش باهم مقایسه شد.
یافتهها: در دو روش سمت معنیداری مسیرها یکی شد، اما مقدار ضرایب و P-value ها با هم متفاوت بود. با توجه به نتایج بهدست آمده، مشاهد شد در هر دو روش، تنها متغیر جنس، بر آگاهی افراد، اثر گذار بوده است. همچنین در هر دوی این روش، متغیر جنس و متغیر وضع تأهل، بر نگرش افراد اثرگذار بودهاند. میانگین مجموع مربعهای خطا، دو روش تحلیل واریانس چند متغیره و روش مدلسازی معادلههای ساختاری به ترتیب 98/0 و 002/0 شدهاند.
نتیجهگیری: در این مطالعه عملکرد روش مدلسازی معادلههای ساختاری نسبت به عملکرد روش مانوا بهتر بوده است. پیشنهاد میشود که برای بررسی همزمان روابط بین متغیرها از روش مدلسازی معادلههای ساختاری استفاده شود. متغیر جنس، بر آگاهی افراد اثرگذار بوده است. همچنین متغیرهای جنس و وضع تأهل، بر نگرش افراد اثرگذار بودهاند.
زهرا حسین خانی، مژگان عباسی، آمنه خالقی، الهام کاکاوند، ناهید یزدی، حسن رضا محمدی معین،
دوره 17، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
مقدمه و اهداف: انتشار کروناویروس (کووید-19) در جهان، اثرات نامطلوبی بر جوانب مختلف زندگی افراد و توسعه اقتصادی-اجتماعی جوامع داشته است. مطالعه حاضر باهدف تعیین دانش، نگرش و عملکرد مردم استان قزوین در خصوص بیماری کووید-19 انجامشده است.
روش کار: مطالعه مقطعی حاضر در ماههای آذر و دی سال 1399 بر روی 1223 نفر از جمعیت بالای 15 سال استان قزوین انجام شد. با روش نمونهگیری طبقهای چندمرحلهای افراد بهصورت تصادفی از جمعیت تحت پوشش مراکز بهداشتی درمانی شهری و روستایی استان انتخاب شدند. پرسشنامهها بهصورت خودایفا و مصاحبه تلفنی تکمیل شد. سؤالات شامل اطلاعات جمعیت شناختی، دانش، نگرش و عملکرد افراد درباره کووید-19 بود.
یافتهها: درمجموع تعداد 1223 نفر با میانگین سنی (2/12) 6/35 سال در مطالعه شرکت کردند. امتیاز نمرات بخشهای دانش، نگرش و عملکرد افراد بهترتیب 68% ،72% و91% بود که مناسب بود. درباره دانش کمترین امتیاز مربوط به آگاهی از علائم شایع بیماری
(6 درصد) بود. 42 درصد افراد معتقد بودند اصول پیشگیری از ابتلاء به ویروس کرونا را رعایت میکنند، 3/50 درصد فاصله 2 متری از دیگران را رعایت میکردند. طبق تحلیل رگرسیون خطی چند متغیره، با افزایش سن افراد سطح آگاهی (007/0=P) و عملکرد(028/0=P) ایشان افزایش داشته، با افزایش تحصیلات میزان آگاهی افزایش (001/0>P) ولی میزان نگرش کاهش (001/0=P) داشته است. آگاهی(002/0=P) و عملکرد(001/0>P) مردان نسبت به زنان بهطور معنیداری کمتر بود. در خصوص محل سکونت هم سطح نگرش ساکنین روستایی نسبت به شهری بالاتر بوده است (002/0=P).
نتیجهگیری: مطالعه ما نشان داد سطح آگاهی، نگرش و عملکرد مردم استان قزوین در خصوص بیماری کووید-19 مناسب است.
مریم قهرمانی، نوشین پیمان، منور افضل آقایی،
دوره 19، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده
مقدمه و اهداف: در سال های اخیر تحولات جمعیت شناختی چشمگیری در دنیا رخ داده است. یکی از مهمترین این تغییرات،کاهش نرخ باروری در بسیاری از کشورها از جمله ایران بوده است. برخی جامعه شناسان تغییر نگرش به فرزندآوری را مهمترین علت کاهش باروری و کوچک شدن بعد خانوار در دهه های اخیر می دانند. با توجه به نقش مهم مردان در فرزندآوری مساله این است که آیا پژوهش های داخلی در موضوع نگرش به فرزندآوری در مردان از بلوغ کافی برخوردار است ؟ و روند پژوهشی این موضوع در کشور با چه خلاء هایی روبرو است؟
روش کار: مطالعه حاضر با استفاده از مقالات پژوهشی ایرانی چاپ شده در مجلات داخلی و خارجی انجام شد. برای دستیابی به مقالات مرتبط از بانک های اطلاعاتی داخلی (magiran، SID) و بین المللی (Web of Science، Scopus ،PubMed ) و همچنین موتور جستجوگرGoogle Scholar از ابتدا تا مه سال 2022 و با کلید واژه های نگرش (attitude)، انگیزه (motivation)، قصد (intention)، فرزندآوری و باروری (childbearing, childbirth, fertility,، reproduction) استفاده شد.
یافتهها: 18 مقاله مرتبط با هدف پژوهش، وارد مطالعه شدند. الگوی دو فرزندی الگوی مسلط فرزندخواهی در بین مردان بود. نسبت زیادی از مردان نگرش مثبتی به فرزندآوری داشتند. از جمله متغیرهای مرتبط با نگرش مردان به فرزندآوری تحصیلات، طبقه اجتماعی- اقتصادی، احساس تنهایی، محل سکونت و میزان اسـتفاده از اینترنـت بود.
نتیجهگیری: افزایش سیاست های تشویق، آگاهی بخشی در راستای اهمیت فرزندآوری، فراهم کردن اشتغال برای مردان، مسکن مناسب و اجرای برنامه های آموزشی جامع به منظور تقویت دیدگاه مثبت مردان نسبت به فرزندآوری ضروری است.
زهرا علی اکبرزاده آرانی، طاهره رمضانی، اعظم حسین پور،
دوره 19، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده
مقدمه و اهداف: با توجه به وجود شواهدی مبنی بر تأثیر نگرش به سالمندی بر کیفیت زندگی؛ مطالعه حاضر با هدف برسی امید به زندگی و ارتباط آن با نگرش به سالمندی در گروه های مختلف سنی در شهر قم انجام شد.
روش کار: مطالعه مقطعی حاضر در سال 1401-1400 بر روی 83 نفر از کودکان (15-8 سال) و 340 نفر از بزرگسالان (16سال به بالا) ساکن جامعه در همه گروه های سنی براساس طبقه بندی مرکز آمار ایران، با روش نمونه گیری تصادفی منظم و طبق درصد فراوانی هر گروه در سرشماری سال 1395، انجام شد. داده ها از طریق پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی و مقیاس های نگرش به سالمندی کوگان و امید به زندگی اسنایدر جمع آوری و با استفاده از نرم افزار SPSS-24 و آزمون های همبستگی پیرسون، تی مستقل، آنوا و رگرسیون خطی مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: میانگین و انحراف معیار امید به زندگی و نگرش به سالمندی به ترتیب در گروه کودکان 5/81±25/97(6-36) و 21/65±137/38 (238-34) و در بین بزرگسالان 4/92±27/54 (32-8) و17/30±154/66 (238-34) بود. آزمون همبستگی پیرسون ارتباط معناداری را بین امید به زندگی و نگرش به سالمندی تنها در گروه های سنی 24-16 سال (0/220=r و 0/05 > P) و 44-25 سال (0/273 = r و 0/01>P) نشان داد، اما این ارتباط در سایر گروه ها معنادار نبود (0/05<P).
نتیجه گیری: هرچند که نگرش به سالمندی در تمام گروه های سنی ارتباط قوی و یا معناداری با امید به زندگی نداشت، ولی از آنجا که میزان امید به زندگی در همه رده های سنی در حد متوسط بود؛ آموزش مثبت نگری و تبیین ویژگی های سالمندی و منزلت سالمند در جامعه می تواند احساس فرد را در ارتباط با زندگی آینده بهبود بخشد.
عباس جعفری، سمیه عبدالهی نژاد، محمد حاج آقازاده، آزاده آقایی، مینا ماهری،
دوره 19، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده
مقدمه و اهداف: سنجش آگاهی، نگرش و عملکرد کشاورزان در زمینه استفاده از پاراکوات، اطلاعاتی در مورد وضعیت استفاده ایمن از پاراکوات فراهم میکند و بر لزوم اجرای برنامههای آموزشی برای کشاورزان در صورت پایین بودن سطح آگاهی، نگرش و عملکرد آنها تاکید میکند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف "تعیین وضعیت آگاهی، نگرش و عملکرد کشاورزان در زمینه استفاده از پاراکوات" انجام شد.
روش کار: مطالعه مقطعی حاضر بر روی 288 کشاورز و با نمونه گیری به روش خوشهای چند مرحلهای انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته شامل دو بخش بود. بخش اول اطلاعات دموگرافیک و بخش دوم سوالات سنجش آگاهی، نگرش و عملکرد در زمینه پاراکوات بود. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی انجام شد.
یافتهها: 71/9% از کشاورزان مورد مطالعه آگاهی ضعیف، 22/4% آگاهی متوسط و 5/7% آگاهی خوب، 11/0% نگرش ضعیف/ منفی، 44/5% نگرش متوسط/خنثی و 44/5% نگرش خوب/مثبت و همچنین 10/3% عملکرد ضعیف، 27/0% عملکرد متوسط و 62/7% عملکرد خوب در زمینه استفاده ایمن از پاراکوات داشتند. بین تحصیلات با آگاهی، نگرش و عملکرد، بین سابقه شرکت در برنامههای آموزشی مرتبط با آفتکشها با آگاهی و نگرش و بین محل سکونت با آگاهی ارتباط معنی دار وجود داشت.
نتیجهگیری: باتوجه به آگاهی ضعیف کشاورزان مورد مطالعه و اینکه آگاهی ضعیف میتواند منجر به نگرش و عملکرد ضعیف شود، به نظر میرسد طراحی و اجرای مداخلات آموزشی با هدف ارتقای آگاهی، نگرش و عملکرد در زمینه استفاده ایمن و صحیح از پاراکوات در بین کشاورزان مورد مطالعه، ضروری باشد.