15 نتیجه برای وزن
کورش هلاکویی نائینی، اکبر فتوحی، مهرداد برهانی، بهزاد پویا،
دوره 1، شماره 3 - ( 12-1384 )
چکیده
مقدمه و اهداف: سوءتغذیه به عنوان یکی از مشکلات بهداشتی در کشورمان مطرح است و بررسی کشوری رشد در سال 1377 نشان داد که 000/800 کودک دچار نوع متوسط و شدید انواع کمبود وزن هستند. یکی از مناطق اصلی شیوع این مشکل استان هرمزگان است و لازم است عوامل مؤثر و ریسک فاکتورهای کموزنی در کودکان زیر 5 سالِ این منطقه بررسی و تعیین شود.
روش کار: در این مطالعهی مقطعی 1725 نمونه انتخاب و آنالیز بر حسب کم وزنی، به عنوان متغیر وابسته، به روش مورد ـ شاهد انجام شد. اطلاعات لازم توسط پروندهی بهداشتی خانوار و مصاحبه با والدین کودک جمعآوری شد. رابطهی 21 متغیری که به عنوان عوامل خطر یا نقش مخدوشکنندگی و یا متغیر زمینهای مطرح بودند، با متغیر کمبود وزن براساس شاخص امتیاز استاندارد شده وزن مناسب برای سن یا WAZ (Weight for Age Z-score) تعیین شد.
نتایج: در این مطالعه، شغل پدر با 004/0
P<، سطح تحصیلات والدین، فاصلهی بین دو زایمان، سکونت در شهر یا روستا (همگی با 001/0p<) و بعد خانوار 04/0p< و عدم آشنایی مادر با منحنی پایش رشد کودک با 03/0p<، با کم وزنی برای سن رابطه نشان دادند.
از نظر سنی میانگین سن گروه مورد 3/2 ماه بیش از گروه شاهد بود (001/0p<) دو متغیر استفاده از مهد کودک (005/0p<) و سابقهی مثبت واکسیناسیون (018/0p<) هم اثر پیشگیریکنندهی خود را بر کم وزنی برای سن مشخص کردند. از نظر سایر متغیرهای مورد مطالعه تفاوت معنیداری در گروه مورد و شاهد بهدست نیامد.
نتیجهگیری: کودکان خانوارهای کم سواد، کارگر، کشاورز و خانوادههای پر تعداد و روستایی که مادران خانواده با منحنی رشد آشنایی ندارند و یا امکان استفاده از مهد کودک را ندارند، در معرض خطر سوءتغذیه هستند. این متغیرها به شدت تحت تاثیر وضعیت اقتصادی و بیانگر جایگاه خاص فقر اقتصادی در سوءتغذیهی اطفال منطقه هستند. از طرفی ایمنسازی کامل و آموزش منحنی رشد کودک توسط مراکز بهداشتی اثر حفاظتی خود را در بروز سوء تغذیه نشان دادهاند.
ربابه شیخ الاسلام، محسن نقوی، زهرا عبدالهی، میترا زراتی، ساناز واثقی، فرزانه صادقی قطب آبادی، فریبا کلاهدوز، کورش صمدپور، مینا مینایی، سیمین عربشاهی،
دوره 4، شماره 1 - ( 2-1387 )
چکیده
مقدمه و اهداف: سوءتغذیه در کودکان زیر 5 سال و کمبود ریزمغذیها از مشکلات مهم تغذیهای هر کشوری محسوب میشود. سوءتغذیه در این گروه سنی با عوارض متعدد از جمله اختلال رشد جسمی و تکامل مغزی، کاهش بهره هوشی، کاهش قدرت یادگیری و افت تحصیلی و افزایش موارد ابتلا به بیماریها، پوکی استخوان و در نهایت کاهش توانمندیهای ذهنی و جسمی کودکان در بزرگسالی همراه است. داشتن اطلاعات کامل و جامع از وضعیت تغذیه و میزان شیوع سوء تغذیه کودکان، هدف این بررسی برای برنامهریزیهای بعدی در جهت کاهش سوءتغذیه، بهبود وضعیت تغذیه و ارتقای سلامت در کشور است.
روش کار: این مطالعه یک بررسی مقطعی حاصل از دادههای 34200 کودک 0 تا 72 ماهه ایرانی در 28 استان کشور است. روش نمونهگیری در هر استان به صورت خوشهای با خوشههای نابرابر از نظر تعداد خانوار و برابر از نظر تعداد کودکان 0 تا 72 ماهه بوده است. وزن و قد کلیه نمونهها تعیین و پس از ورود اطلاعات به نرمافزار آماری EPI6 ویرایش 04/6b، در هریک از مناطق شهری و روستائی هر استان، شیوع کموزنی و کوتاهقدی و لاغری تعیین شد. سپس شیوع موزون شده هر یک از انواع سوءتغذیه پروتئین– انرژی در هریک از استانهای کشور و در سطح ملی محاسبه گردید.
نتایج: 7/4 درصد از کودکان کل کشور(9/4-5/4 CI:95%) مبتلا به کوتاهقدی هستند و شیوع کوتاهقدی در کودکان شهری به طور معنیداری کمتر از کودکان روستائی است.(به ترتیب 5/3–1/3 در مقایسه با1/7–5/6 CI:95%). همچنین 2/5 درصد از کودکان کل کشور(4/5-1/5 CI:95%) مبتلا به کموزنی هستند. شیوع کموزنی در کودکان شهری به طور معنیداری کمتر از کودکان روستائی است. علاوه بر این شیوع لاغری نیز در کودکان زیر 5 سال کشور، 7/3%(9/3–5/3 CI:95%) برآورد میگردد که در مناطق شهری به طور معنیداری بیش از مناطق روستائی است.(به ترتیب 3/4–8/3 در مقایسه با 5/3–0/3CI: 95%)
نتیجهگیری: نتایج این بررسی نشاندهنده قرار داشتن کشورمان در زمره مناطق با شیوع پائین از نظر وضعیت سوء تغذیه پروتئین– انرژی در کودکان زیر 5 سال است. گرچه در مقایسه با نتایج مطالعات گذشته، کاهش محسوسی در خصوص کلیه انواع سوء تغذیه پروتئین– انرژی در تمامی سطوح مشاهده میشود، لیکن تفاوتهای موجود مابین استانها و مناطق مختلف کشور که به نوعی ناشی از تفاوتهای موجود در سطح توسعه یافتگی این مناطق است نشاندهنده لزوم طراحی و اجرای راهکارهای هدفمند است.
علی غلامی، شاکر سالاری، طاهره علی نیا، رحیم نژاد رحیم،
دوره 6، شماره 3 - ( 9-1389 )
چکیده
مقدمه و اهداف: آسیبهایی که به وسیله سرسوزنها و اشیاء تیز و برنده ایجاد میشوند از جمله خطرات شغلی مهم برای کارکنان بهداشتی- درمانی به شمار میرود. این مطالعه با هدف بررسی میزان شیوع و عوامل مرتبط با آسیبهای ناشی از سرسوزن واشیای تیز و برنده در کارکنان مراکزاموزشی درمانی شهر ارومیه انجام شده است.
روش کار: این مطالعه به صورت مقطعی و بر روی 400 نفر از کارکنان مراکز اموزشی درمانی ارومیه انجام شده است، نمونهها به صورت تصادفی ساده از بین کارکنان انتخاب شدهاند. برای تجزیه و تحلیل دادههای جمعآوری شده، از روشهای آماری توصیفی و تحلیلی استفاده گردید. جهت انجام تجزیه تحلیل دادهها از نرم افزار SPSS16 استفاده شد.
نتایج: میزان شیوع آسیب در نمونه مورد مطالعه 8/26%، در زنان 28/28% و در مردان 16/24% بود. از نظر نوع وسیله، سرسوزن و سوزن انژیوکت به ترتیب با 3/47% و 9/19% بیشترین میزان آسیب را ایجاد کرده بودند. میانگین سنی افراد اسیب دیده نسبت به دیگر افراد کمتر است که این اختلاف از نظر آماری معنیدار بود (022/0= p).
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان میدهد که میزان شیوع آسیبهای ناشی از سرسوزن و اشیاء تیز و برنده در مراکز اموزشی درمانی ارومیه در سطح نسبتاً بالایی قرار دارد.
رعنا رفعت، احمد رضا درستی مطلق، محمد رضا اشراقیان، آرزو رضا زاده،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1390 )
چکیده
مقدمه و اهداف: سابقه و هدف افزایش چشم گیر شیوع نزدیک بینی درطول چند دهه گذشته درجوامع غربی و شرقی پیشنهاد میکند که احتمالاً تغییردرشیوه زندگی نوزادی و کودکی بعنوان ریسک فاکتوری مهم تأثیر زیادی برگسترش نزدیک بینی داشته است. مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط میان اضافه وزن و نزدیک بینی درکودکان دبستانی اسلامشهر اجرا شد.
روش کار: در این مطالعه موردی– شاهدی گذشته نگر240دانش آموز پایه دوم تا چهارم دبستان که بعد از ورود به مدرسه نزدیکبین بودن آنها تشخیص داده شده بود، به عنوان مورد و240 همکلاسی بدون مشکل بینایی به عنوان شاهد وارد مطالعه شدند. دادههای مربوط به وزن، قد و سن کودک زمانی که وی کلاس اول ابتدایی بوده، وزن، قد تولد کودک و ابتلای او به نزدیک بینی ازاطلاعات ثبت شده موجود بدست آمد. نمایه توده بدنی محاسبه گردید.کودکان دارای نمایه توده بدنی بیشتر یا مساوی صدک 85 استاندارد CDC2000 به عنوان اضافه وزن تعیین شدند. اطلاعات در زمینه عوامل مرتبط بانزدیک بینی قبل از ورود به مدرسه به روش مصاحبه با والدین جمعآوری شدند. نسبت شانس تعدیل شده وضعیت اضافه وزن بعداز تعدیل اثر متغیرهای مخدوش کننده محاسبه شد.
نتایج: از کل کودکان مورد بررسی3/53% را دخترها و 7/46% را پسرها تشکیل دادند. 8/23% کودکان مورد و1/10% گروه شاهد دارای اضافه وزن بودند. پس از تعدیل سایر عوامل خطر احتمالی (سابقه فامیلی، دریافت شیر مادر، فعالیت بدنی، کار نزدیک، شغل مادر و وضعیت مالی)، اضافه وزن به صورت مستقل با نزدیک بینی مرتبط بود (نسبت شانس تعدیل شده 10/3 با فاصله اطمینان 95% 90/1 تا 03/5).
نتیجهگیری: یافتهها حاکی از آن است که اضافه وزن کودکان قبل از ورود به مدرسه با افزایش خطر نزدیکبینی درسالهای بعد مرتبط میباشد. بنابراین آموزشهای لازم برای داشتن الگوی غذایی پیشگیری کننده از چاقی و شیوه زندگی فعالتر الزامی است.
ابوالفضل سراجی، حمید رضا کوهستانی، نیره باغچی، کورش رضایی،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1390 )
چکیده
مقدمه و اهداف: دانشجویان پرستاری و مامایی به علت تجربه کم در مراقبت از بیمار ممکن است در معرض خطر صدمات ناشی از سرسوزن و اجسام برنده باشند. تعداد صدمات ناشی از سرسوزن و اجسام برنده آلوده در این دانشجویان به علت گزارشدهی ناکافی آن مشخص نیست. هدف از این مطالعه تعیین علل عدم گزارشدهی صدمات ناشی از سرسوزن و اجسام برنده در دانشجویان پرستاری و مامایی است.
روش کار: این پژوهش یک مطالعه توصیفی و مقطعی بود که در سال 1388 در دانشگاه علوم پزشکی اراک انجام شد. 207 دانشجوی پرستاری و 68 دانشجوی مامایی در این پژوهش شرکت کردند. یک پرسشنامه دو قسمتی که شامل اطلاعات دموگرافیک و سئوالاتی در باره مواجهه با صدمات ناشی از سرسوزن و اجسام برنده و فراوانی و موانع عدم گزارشدهی صدمات ناشی از سرسوزن و اجسام برنده بود. اطلاعات با استفاده از نرم افزار spss تجزیه و تحلیل شد.
نتایج: نتایج نشان داد که به ترتیب 43 % و 58/20 % از دانشجویان پرستاری و مامایی حداقل یک بار دچار صدمات ناشی از سرسوزن و اجسام برنده در یک سال گذشته شده بودند. به ترتیب تنها 95/44 درصد (40 نفر) و 50 درصد (7) از دانشجویان پرستاری و مامایی که دچار این صدمات شده بودند تمام صدمات را در سال گذشته گزارش کرده بودند. مهمترین دلایل گزارش نکردن این صدمات شامل خطر پایین عفونت در منبع صدمه (8/44 درصد)، عدم آگاهی از فرایند گزارشدهی (73/36 درصد) و ترس از کاهش نمره ارزشیابی
(69/34 درصد) بود.
نتیجهگیری: میزان صدمات ناشی از سرسوزن و اجسام برنده و همچنین گزارش نکردن این صدمات در دانشجویان پرستاری و مامایی بالا است. برنامه آموزشی بیشتری برای افزایش آگاهی این دانشجویان باید اجرا گردد. همچنین باید مربیان یک عکس العمل مثبت در قبال گزارشدهی صدمات ناشی از سرسوزن و اجسام برنده در دانشجویان داشته باشند.
منوچهر کرمی، حمید سوری، یداله محرابی، علی اکبر حقدوست، محمد مهدی گویا،
دوره 8، شماره 3 - ( 9-1391 )
چکیده
مقدمه و اهداف: بهکارگیری رویکرد ارزشیابی روشهای کشف طغیان بر مبنای دادههای واقعی، در مقایسه با رویکردهای دیگر، از بالاترین میزان روایی برخوردار است. مطالعه حاضر با هدف ارزشیابی عملکرد الگوریتم میانگین متحرک وزن داده شده نمایی (EWMA)، با استفاده از روششناسی ارزشیابی بر مبنای دادههای واقعی در کشف به هنگام دو مورد طغیان محلی انجام شده است.
روش کار: برای کشف به هنگام دو مورد طغیان سرخک در شهرهای مشهد و بندرعباس از الگوریتم کشف طغیان EWMA 1 و EWMA 2،به ترتیب با پارامترهای هموارسازی 3/0 و 6/0 استفاده شد. این الگوریتمها بر دادههای موارد گزارش شده روزانه مشکوک به سرخک، طی یک هفته پیش و بعد از طغیان یاد شده، اعمال شد. سپس، عملکرد آنها با رویکرد ارزشیابی بر مبنای دادههای واقعی بررسی شد و چگونگی عملکرد آن در کشف به هنگام طغیانها با روششناسی تجزیه و تحلیل همبستگی گزارش میشود.
نتایج: یافتههای حاصل از بکارگیری الگوریتمهایEWMA ، در کشف به هنگام طغیان شهر مشهد بیانگر عملکرد نامطلوب آنها با تأخیر دو تا هفت روز بود. عملکرد این الگوریتمها در کشف به هنگام طغیان شهر بندرعباس مناسب بود. بالاترین مقدار همبستگی برای الگوریتم EWMA 2 در کشف طغیان شهر مشهد در تأخیر روز دوم و برابر با 60/0 مشاهده گردید.
نتیجهگیری: استفاده از الگوریتمEWMA در سطوح محیطی نظام مراقبت و برای کشف به هنگام طغیانهای کوچک و محلی توصیه نمیشود. با این حال، ویژگیهای مربوط به دادهها تعیین کننده عملکرد روشهای کشف طغیان هستند.
محسن نادری بنی، روح اله لک، سید ابوالقاسم جزایری، حسن افتخار اردبیلی ،
دوره 9، شماره 2 - ( 7-1392 )
چکیده
مقدمه و اهداف: هدف این تحقیق بررسی شیوع سوء تغذیه در کودکان زیر پنج سال و عوامل مرتبط با آن در شهرستان چادگان، استان اصفهان بودهاست.
روش کار: این مطالعه بهصورت مقطعی- تحلیلی انجام شد. نمونهگیری از همه کودکان زیر پنج سال به روش تصادفی چند مرحلهای انجام گردید. جمعآوری دادهها با پرسشنامه استاندارد شده انجام شد که این اطلاعات از طریق مصاحبه با مادران و اطلاعات پرونده خانوار تکمیل گردید. دادههای تحقیق وارد نرمافزار آماری SPSS و EPI-Info گردید و تجزیه و تحلیل آماری انجام شد.
نتایج: نتایج بهدستآمده نشان میدهد که شیوع سوء تغذیه برای شاخص لاغری، کموزنی، کوتاهقدی و چاقی بهترتیب برابر با 8/17 و 5/34 و 37 و 2/2 درصد است. بین شاخص لاغری با سن کودک، محل سکونت، زمان شروع غذای کمکی، سابقه داشتن بیماری و سابقه بستری کودک و نیز بین شاخص کموزنی با سن و جنسیت کودک، قومیت، محل سکونت، سابقه داشتن بیماری و سابقه بستری کودک و همچنین، بین شاخص کوتاهقدی با جنسیت کودک، شغل پدر، تحصیلات مادر، قومیت، محل سکونت و سابقه داشتن بیماری، رابطه معنیدار آماری دیده شد ( 05/0 >P ).
نتیجهگیری: به نظر میرسد بالا بردن فرهنگ تغذیه صحیح، ارتقاء سواد بهداشتی و توزیع عادلانه امکانات حمایتی و بهداشتی میتوانند راه گشای مناسبی برای پیشگیری از سوءتغذیه کودکان باشند.
محمود رضا گوهری، فرید زائری، زینب مقدمی فرد، ناهید خلدی،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده
مقدمه و اهداف: اختلال رشد یکی از مشکلات شایع و مهم بهداشتی دوران کودکی است. هدف از این مطالعه برآورد کاربرد مدل انتقال طولی در تعیین عوامل موثر بر اختلال وزن کودکان زیر 2 سال مراجعه کننده به مراکز بهداشت شرق تهران است.
روش کار: در این مطالعه 363 کودک زیر 2 سال مراجعه کننده به مراکز بهداشت شرق تهران به روش نمونه گیری خوشهای دو مرحلهای انتخاب گردیدند. متغیرهای پژوهش تا 24 ماهگی به تعداد 18 مرتبه ثبت شدند. ازمدل انتقال مرتبه اول جهت بررسی اثر عوامل خطر ساز روی متغیر اختلال رشد استفاده شد.
نتایج: در مطالعه، 9/6 درصد از کودکان با وزن کمتر از 2500 گرم به دنیا آمده بودند. 231 کودک (6/63 %) تا دو سالگی اختلال وزن نداشتند و 23 کودک ( 3/6 %) سه بار یا بیشتر کاهش وزن داشتند. قطع شیر مادر، اسهال، سرماخوردگی و دندان درآوردن کودک به طور معنی داری سبب افزایش احتمال اختلال وزن کودک می شوند (001>P). برای تعیین همبستگی بین اختلال وزن در هر بار اندازهگیری با مقدار وزن در دوره قبل، از معیار لگاریتم نسبت بخت دو زمان متوالی استفاده شد که در این داده ها معنی دار شد (039/0=P).
نتیجهگیری: ابتلا به اختلال وزن بر روی داشتن این اختلال در دوره بعدی تاثیر دارد و اثر کاهش وزن در یک دوره حداقل تا ماه بعدی بر کودک باقی می ماند بنابراین تا حد ممکن از بروز بیماری و به ویژه اسهال کودک جلوگیری نمود.
نسیم وهابی، فرید زایری، عزت اله فاضلی مقدم، مهدی صفری، فرزاد ابراهیم زاده،
دوره 11، شماره 3 - ( 8-1394 )
چکیده
مقدمه و اهداف: اختلال رشد قد و وزن یکی از مهمترین اختلالهای سلامت کودکان زیر دو سال در کشورهای در حال توسعه است. عدم رسیدگی به این اختلال میتواند باعث عوارضی چون افزایش مرگ، معلولیت ذهنی، عاطفی یا جسمی کودکان شود. هدف این مطالعه، بررسی روند رشد کودکان و عوامل مؤثر بر آن است.
روش کار: این مطالعهی همگروهی گذشتهنگر روی 2030 کودک زیر دو سال شهر خرمآباد انجام شد که به روش نمونهگیری طبقهای و خوشهای انتخاب شدند. بر اساس پرونده خانوار، روند رشد وزن به صورت یک متغیر چهار سطحی (افت، توقف، کندی و مطلوب) و روند رشد قد به صورت یک متغیر سه سطحی (توقف، کندی و مطلوب) ثبت شدند و در نهایت با استفاده از یک مدل طولی حاشیهای و نرمافزار SAS نسخه 2/9 مدلبندی شدند.
یافتهها: رخداد حداقل یک مرتبه افت در منحنی رشد وزن و یک مرتبه توقف در منحنی رشد قد به ترتیب 2/14 و 4/10 درصد بود. بر اساس مدل حاشیهای، اثر سن کودک و سطح تحصیلات مادر بر روند رشد کودک معنیدار بود. با وجود این، جنسیت، مرتبهی تولد و تغذیهی انحصاری با شیر مادر در 6 ماه نخست، ارتباط معنیداری را با روند رشد نشان ندادند.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج و شیوع نسبتاً بالای اختلال رشد در کودکان زیر دو سال، به نظر میرسد افزایش آگاهی مادران کمسواد در مورد روشهای تغذیهی کودکان زیر دو سال مهمترین رویکرد مقابله با اختلال رشد کودک باشد. همچنین بیشترین تمرکز کادر بهداشتی باید روی پایش رشد کودکان بالای 12 ماه معطوف گردد.
سمیه میرشکار، سید مرتضی صفوی، قاسم یادگار فر،
دوره 12، شماره 4 - ( 11-1395 )
چکیده
مقدمه و اهداف: غذا از جمله نیازهای اصلی انسان است، که در قالب«امنیت غذایی» مطرح میشود. این مطالعه با هدف بررسی رابطهوضع ناامنی غذایی با کوتاهقدی توأم با چاقی و اضافه وزن در کودکان 11-7 ساله شهرستان زابل انجام شد.
روش کار: این مطالعه طی 2 مرحله انجام شد در مرحله اول (مقطعی) 3443 دانشآموز 11-7 ساله با نمونهگیری طبقهای– خوشهای و در مرحله دوم تمام کودکانی که بر اساس نمودار رشد CDC دچار کوتاهقدی توأم با چاقی یا اضافه وزن (56 نفر) بودند؛ به عنوان گروه «مورد» و 112 دانشآموز که بر اساس همان استاندارد دارای قد و وزن مناسب برای سن بودند؛ به عنوان گروه «شاهد» انتخاب شدند. دانشآموزان گروه مورد و شاهد از لحاظ سن، جنس و دبستان همسان بودند. برای ارزیابی امنیت غذایی خانوار پرسشنامه امنیت غذایی 18 گویهای (USDA) با مصاحبه از مادران تکمیل شد.
یافتهها: شیوع کوتاهقدی 95/17 درصد، چاقی 56/4 درصد، اضافه وزن 98/10 درصد و شیوع کوتاهقدی توأم با چاقی و اضافه وزن 71/1 درصد در جمعیت مرحلهی اول مطالعه بود. بین ناامنی غذایی با کوتاهقدی توأم با چاقی و اضافه وزن ارتباط آماری معنی داری نشان داد. به طوری که ناامنی غذایی در گروه مورد با وضع اقتصادی ضعیف، زندگی در منزل استیجاری، شغل کارگر و بیکار برای سرپرست خانواده و سطح سواد پایین سرپرست ارتباط آماری معنیداری را نشان داد.
نتیجه گیری: از آنجا که بین ناامنی غذایی و کوتاهقدی توأم با چاقی و اضافه وزن ارتباط آماری معنیداری نشان داد؛ طراحی برنامههای مداخلهای برای پیشگیری یا کاهش نا امنی غذایی ضروری به نظر میرسد.
سید محسن حسینی، علیرضا افشاری صفوی، احمد اسماعیل زاده، سارا بیگ رضایی،
دوره 13، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده
مقدمه و اهداف: یکی از راههای پایش رشد استفاده از منحنیهای تنسنجی است. مقایسه این شاخص با مرجع جهانی آن به دلیل اختلافات نژادی و سطح بهداشتی- رفاهی خالی از اشکال نیست و طراحی مرجع بومی ضروری به نظر میرسد. این مطالعه با هدف مقایسه شاخصهای رشدی دختران و پسران 18-5 ساله شهر اصفهان با مقدارهای استاندارد به انجام رسید.
روش کار: در این مطالعه مقطعی 53839 نفر مورد بررسی قرار گرفتند. صدکهای شاخص توده بدنی، قد و وزن با استفاده از روش LMS و بهره از نرمافزار LMS light محاسبه شدند. پس از نرمالسازی شاخصهای رشد میانگین و انحراف معیار نمرهها در هر گروه سنی محاسبه و نمودار شاخصهای تنسنجی در برابر صدکهای 5، 50 و 95 مرجع NCHS رسم شد.
یافتهها: میانگین±انحراف معیار نمرههای SDS در تمامی ردههای سنی برای شاخص تودهی بدنی در گروه پسران و دختران به ترتیب برابر (029/0±004/0-) و (062/0±014/0) محاسبه شدند، که بیانگر عدم اختلاف با مقدار مرجع است. صدک 95 شاخص توده بدنی در جمعیت مرجع با صدک 90 این شاخص در جامعه مورد بررسی در این مطالعه همخوانی داشت. همچنین شاخص وزن در پسران پیش از 13 سالگی، بالاتر از مقدار استاندارد و پس از آن به زیر خط مرجع میرود. این در حالی است که در گروه دختران شاخص وزن همواره بالاتر از مقدار مرجع قرار دارد.
نتیجه گیری: با توجه به تفاوت الگوی رشد و نیز کمتر بودن مقدارهای تنسنجی بهویژه در بین پسران، تعریف منحنیهای رشد ملی میتواند راهگشای بهتری در سیاستگذاریهای آینده کشور باشد.
ندا محمدی، محمدعلی منصورنیا، سید علیرضا سجادی، معصومه علی محمدیان، حسین پوستچی، مهدی یاسری،
دوره 13، شماره 4 - ( 12-1396 )
چکیده
از جمله روشهای سنتی مورد استفاده در آنالیز دادههای بقا، روش رگرسیون کاکس است که این روش شاخص نسبت مخاطره شرطی (Conditional Hazard ratio) را محاسبه میکند. زمانی که هدف مطالعه، برآورد اثر مواجهه روی پیامد در سطح کلی جامعه
(Total population) باشد، استفاده از این روشهای شرطی مناسب نیستند. ضمناً شاخص نسبت مخاطره دارای معایبی از جمله non-collapsible بودن، تورش انتخاب ساختاری(Structural selection bias) و متغیر بودن در زمان است. با توجه به این محدودیتها استفاده از نسبت خطر حاشیهای که متوسط اثر علیتی مواجهه را در سطح جامعه محاسبه میکند، توصیه میشود.
در این تحقیق به معرفی روش «وزندهی عکس احتمال درمان» به عنوان یکی از روشهای برآورد اثر حاشیهای علیتی پرداخته میشود و با استفاده از آن نسبت خطر علیتی حاشیهای برآورد میگردد. در انتها نیز با استفاده از این روش در دادههای مطالعهی کوهورت گلستان به برآورد اثر علیتی حاشیهای بین مصرف سیگار و زمان تا مرگ افراد در اثر سرطان دستگاه گوارش فوقانی (مری و معده) پرداخته میشود.
حسینعلی نیکبخت، هاله قائم، حمیدرضا طباطبایی، علیرضا میراحمدی زاده، سهیل حسنی پور، ثریا زحمت کش، عبدالرسول همتی، فریبا مرادی، اعظم عباسی،
دوره 15، شماره 3 - ( 8-1398 )
چکیده
مقدمه و اهداف: شاخصهای آنتروپومتریک بخصوص وزن اطلاعات مفیدی را برای مراقبت از نوزادان فراهم کرده و منجر به شناسایی نوزادان در معرض خطر میشود لذا هدف مطالعه حاضر، تعیین میانگین وزن، قد و دور سر بدو تولد نوزادان و برخی عوامل مرتبط با آن بود.
روش کار: در این مطالعه مقطعی، شاخصهای آنتروپومتریک (وزن، قد و دور سر) تعداد 1484 نوزاد تازه متولدشده، اطلاعات دموگرافیک و اطلاعات مربوط به زایمان مادران بهصورت نمونهگیری چندمرحلهای در استان فارس در سال 1395جمعآوری گردید. همچنین پیشبینی کنندههای شاخصها با استفاده از مدل رگرسیون خطی مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: از کل نمونههای موردپژوهش در این مطالعه، میانگین وزن، قد و دور سر نوزادان تازه متولدشده به ترتیب 465±3185 گرم، 92/2±92/49 و 29/2±58/34 سانتیمتر بود. 7% نوزادان نیز دارای وزن کم هنگام تولد بودند. در اختلاف بین میانگین وزن نوزادان در زمان تولد با جنسیت، نوزادان پسر بهطور متوسط 29/57 گرم وزن بیشتری نسبت به نوزادان دختر در زمان تولد دارند (05/0 >p ) همچنین قد و دور سر نوزادان پسر اگرچه به ترتیب 15/0 و 10/0 سانتیمتر نسبت به نوزادان دختر بیشتر بود اما این رابطهها معنیدار نبودند. در تحلیل چند متغیره علاوه بر جنسیت؛ سن بارداری در هنگام زایمان (هفته) و نوع زایمان با هر سه شاخص آنتروپومتریک رابطه داشت.
نتیجهگیری: با شناخت و کنترل عوامل خطرزا که عمدتاً قابل تعدیل هستند میتوان از بروز نوزادان دارای مشکلات شاخصهای تنسنجی بخصوص کموزنی جلوگیری کرد.
محسن استادقادری، احمد علی حنفی بجد، شهرزاد نعمت اللهی، کورش هلاکویی نائینی،
دوره 17، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده
مقدمه و اهداف: الگوی رخداد بیماریها در جمعیتهای مختلف متفاوت است. با توجه به اینکه سامانه اطلاعات جغرافیایی میتواند تأثیر مکان را بر رخداد و چگونگی توزیع بیماری بسنجد، مطالعهای بهمنظور آنالیز فضایی سرطان کولورکتال و برخی عوامل خطر آن در ایران با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی انجام شد.
روش کار: این مطالعه توصیفی- تحلیلی با رویکرد آنالیز فضایی بوده است. دادههای این مطالعه شامل«رخداد سرطان کولورکتال» بهعنوان متغیر وابسته و سه متغیر «فعالیت جسمی»، «نمایه توده بدنی» و «سیگار کشیدن» بهعنوان متغیرهای مستقل بودند که توسط اداره سرطان مرکز مدیریت بیماریهای غیر واگیر وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و نظام مراقبت عوامل خطر بیماریهای غیر واگیر به تفکیک استان و جنس در سال 1388(آخرین گزارش) ثبت شده است. دادهها با استفاده از نرمافزار ArcGIS نسخه 10.3 و مدل آماری رگرسیون وزنی جغرافیایی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: ارتباط فضایی بیماری با متغیرهای فعالیت بدنی، نمایه توده بدنی و سیگار کشیدن با استفاده از مدل رگرسیون وزنی جغرافیایی مورد تأیید قرار گرفت؛ که بر این اساس استانهای شمالی و مرکزی نسبت به سایر مناطق کشور بیشترین خطر ابتلا به سرطان کولورکتال را با توجه به این عوامل خطر داشتند.
نتیجهگیری: آنالیزهای فضایی به خوبی میتوانند در شناسایی سیمای بیماری و اولویتبندی مکانی عوامل مؤثر بر آن مفید واقع شوند و با برنامهریزیهای راهبردی و اقدامهای مداخلهای بیماری را کنترل کرد
کورش هلاکویی نائینی، محمد علی منصورنیا، شادی نادریان، رضا بیرانوند، محمد بیدخوری، خدیجه ماجانی، شهرزاد نعمت اللهی،
دوره 17، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
مقدمه و اهداف: مشکلات سلامت روان در دوران بارداری از مهمترین علت های منجر به افزایش بار بیماریهابخصوص در گروه های ضعیف اقتصادی-اجتماعی در جامعه هستند. هدف از این مطالعه برآورد خطر وزن کم هنگام تولد در ارتباط با سلامت روان مادر شامل اختلالهای اضطراب، افسردگی و استرس بود.
روش کار: این مطالعه برروی دادههای 398 نفر عضو کوهورت بارداری بندرعباس (BAPC) طی سالهای 2017-2020 اجرا شد. افسردگی، اضطراب و استرس با استفاده از پرسشنامهی 21 سؤالی DASS درهنگام بارداری و وزن کم هنگام تولد براساس کارت واکسیناسیون نوزاد سنجیده شد. تأثیر اختلالهای روانی مادر بر وزن کم هنگام تولد با استفاده از رگرسیون دوجملهای و رگرسیون پوآسون تعمیم یافته در سطح معنیداری 05/0 برآورد شد.
یافتهها: در مقایسه با مادران بدون اختلالات سلامت روان، خطر بروز وزن کم هنگام تولد در مادران مبتلا به افسردگی شدید 03/8 برابر بیشتر (فاصله اطمینان 95 درصد: 62/11-55/5)، در مادران مبتلا به استرس متوسط 06/8 برابر بیشتر (فاصله اطمینان 95 درصد: 51/11-64/5)، و در مادران مبتلا به اضطراب شدید و بسیار شدید معادل 13/3 برابر (فاصله اطمینان 95 درصد: 31/8-18/1) و 43/8 برابر (فاصله اطمینان 95 درصد: 25/12-80/5) بود.
نتیجهگیری: بین هر سه اختلال افسردگی، اضطراب و استرس در ردههای متوسط، شدید و بسیار شدید با وزن کم هنگام تولد ارتباط آماری معنیداری وجود دارد. پیشنهاد میشود اقدامهایی مانند خدمات غربالگری بهداشت روان هنگام بارداری، و طراحی و اجرای برنامههای آموزشی و مشاورهای برای مادران باردار و خانواده آنها بالاخص همسران در راستای بهبود روابط زناشویی طی بارداری انجام شود.