9 نتیجه برای پرستار
نازنین ضیاء شیخ الاسلامی، محسن رضاییان، مریم بهسون، مونا تقوی پور،
دوره 5، شماره 4 - ( 12-1388 )
چکیده
مقدمه و اهداف: توریسم پزشکی در جهان امروز از مهمترین شاخصهای صنعت توریسم و دارای منافع اقتصادی اجتماعی بالا محسوب میشود. منظور از توریسم پزشکی، مسافرت بیماران به سایر کشورها برای استفاده از سرویسهای درمانی ارزانتر از کشورشان است. لذا با توجه به نو بودن این صنعت و عدم انجام این مطالعه در ایران، بر آن شدیم تا میزان آگاهی و نگرش کادر پزشکی دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان را در مورد توریسم پزشکی ارزیابی نماییم.
روشکار: این مطالعه توصیفی بر روی 300 نفر از کادر پزشکی دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان و بوسیله پرسشنامه انجام شد. پرسشنامه شامل سه دسته سئوالات دموگرافیک، بررسی آگاهی و نگرش شرکت کنندگان بود.
نتایج: فقط 3/8% از شرکت کنندگان در زمینه توریسم پزشکی مطالعه داشتند و تنها 7/14% از آنها تا کنون با این توریستها برخورد داشتند. اغلب شرکت کنندگان (7/68%) معتقد بودند که توسعه توریسم پزشکی آثار مضر اجتماعی نخواهد داشت و 62% عقیده داشتند که ورود این بیماران منجر به ارتقاء سطح دانش پزشکان ایرانی خواهد شد. در کل 3/67% از شرکت کنندگان موافق ورود این توریستها به ایران بودند و 3/54% عقیده داشتند که توسعه توریسم پزشکی میتواند وضعیت درمانی بیماران ایرانی را بهبود بخشد.
نتـیجهگیری: آگاهی شرکت کنندگان بسیار کم است و باید اقدامات آموزشی زیادی توسط سازمانهای مسئول صورت گیرد؛ ولی به نظر میرسد که نگرش کادر پزشکی نسبت به توریسم پزشکی بسیار خوب بوده و این افراد میتوانند در این زمینه فعالیت موثری داشته باشند.
صدیقه سالمی، مصطفی شکوهی، ساناز عیب پوش، سحرناز نجات، هما کاشانی،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1389 )
چکیده
مقدمه و اهداف: اهمیت انتقال دانش و استفاده از نتایج پژوهش برای تصمیمگیران بخش سلامت، در کشورهای پیشرفته و در حال پیشرفت در حال افزایش است. طی دو دهه اخیر در متون پرستاری تاکید زیادی بر مبتنی برتحقیق شدن این حرفه شده است. هدف از این مطالعه شناسایی موانع به کارگیری یافتههای تحقیقاتی در عملکرد بالینی پرستاران کشور است.
روش کار: این مطالعه به صورت مقطعی انجام گرفت. پرسشنامه مورد استفاده مشتمل بر 2 بخش بود. بخش اول شامل اطلاعات دموگرافیکی پرستاران و بخش دوم شامل 29 سوال 5 گزینهای بود که موانع به کارگیری یافته های تحقیقاتی را در بر میگرفت. سنجش امتیاز براساس مقیاس لیکرت بود و جوابها به گونهای تنظیم شده بودند که شرکت کنندگان میتوانستند نظرات خود را با درجات متفاوت بیان کنند.
نتایج: موانع شناسایی شده در 4 حیطه طبقهبندی شدند: حیطه سازمانی، کیفیت تحقیق، آگاهی و مهارت پرستار و موانع مربوط به دسترسی به نتایج تحقیق. سه مانع اول گزارش شده توسط پرستاران شامل موانعی همچون: "پرستاران زمان کافی برای مطالعه منابع جدید ندارند"، " پرستاران اختیار کافی برای تغییر روشهای مراقبتی بیماران ندارند" و "امکانات و تسهیلات موجود جهت به کارگیری نتایج تحقیقات کافی نیستند" بود که هر سه مورد از موانع مربوط به حیطه موانع سازمانی است.
نتیجهگیری: پرستاران به "عدم حمایت های سازمانی" به عنوان یک مانع بزرگ و مهم اشاره داشتند. باید به این نوع موانع و حمایتهای سازمانها برای امور تحقیقاتی و تسهیل کردن این موانع از طرف این ارگانها، نگاه ویژهای داشت.
واژگان کلیدی: پرستار، موانع بکارگیری یافتههای تحقیقاتی، عملکرد بالینی، ترجمان دانش
حمید رضا کوهستانی، نیره باغچی، کورش رضایی، احمدرضا عابدی، ابوالفضل سراجی، سلیمان زند،
دوره 7، شماره 2 - ( 6-1390 )
چکیده
Background & Objectives: Nursing students are often exposed to verbal abuse and/or physical assaults from patients and patients’ families during the course of their training. Although, past studies have explored violence against nurses, a little attention has been paid by researchers to workplace violence against nursing students. The aim of this study is to identify and explore influencing factors on workplace violence in nursing students during their training programs.
Methods: In this descriptive study, 271 nursing students completed a reliable and valid questionnaire. Participants were working in teaching hospital affiliated to Arak University.
Results: In total, 74.9% and 7.38% of the respondents stated that they had been verbally abused and physically assaulted during their training program in the previous 12-months period, respectively. Most of physical attacks were happened by patients whereas most verbal abuses by patients’ families. There were no statistically significant differences between sex and different years in violence.
Conclusion: Nursing students are often exposed to violence during the course of their training programs. Nursing students require training on how to prevent and respond to workplace violence, and this important topic should be incorporated into the nursing students' curriculum.
ابوالفضل سراجی، حمید رضا کوهستانی، نیره باغچی، کورش رضایی،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1390 )
چکیده
مقدمه و اهداف: دانشجویان پرستاری و مامایی به علت تجربه کم در مراقبت از بیمار ممکن است در معرض خطر صدمات ناشی از سرسوزن و اجسام برنده باشند. تعداد صدمات ناشی از سرسوزن و اجسام برنده آلوده در این دانشجویان به علت گزارشدهی ناکافی آن مشخص نیست. هدف از این مطالعه تعیین علل عدم گزارشدهی صدمات ناشی از سرسوزن و اجسام برنده در دانشجویان پرستاری و مامایی است.
روش کار: این پژوهش یک مطالعه توصیفی و مقطعی بود که در سال 1388 در دانشگاه علوم پزشکی اراک انجام شد. 207 دانشجوی پرستاری و 68 دانشجوی مامایی در این پژوهش شرکت کردند. یک پرسشنامه دو قسمتی که شامل اطلاعات دموگرافیک و سئوالاتی در باره مواجهه با صدمات ناشی از سرسوزن و اجسام برنده و فراوانی و موانع عدم گزارشدهی صدمات ناشی از سرسوزن و اجسام برنده بود. اطلاعات با استفاده از نرم افزار spss تجزیه و تحلیل شد.
نتایج: نتایج نشان داد که به ترتیب 43 % و 58/20 % از دانشجویان پرستاری و مامایی حداقل یک بار دچار صدمات ناشی از سرسوزن و اجسام برنده در یک سال گذشته شده بودند. به ترتیب تنها 95/44 درصد (40 نفر) و 50 درصد (7) از دانشجویان پرستاری و مامایی که دچار این صدمات شده بودند تمام صدمات را در سال گذشته گزارش کرده بودند. مهمترین دلایل گزارش نکردن این صدمات شامل خطر پایین عفونت در منبع صدمه (8/44 درصد)، عدم آگاهی از فرایند گزارشدهی (73/36 درصد) و ترس از کاهش نمره ارزشیابی
(69/34 درصد) بود.
نتیجهگیری: میزان صدمات ناشی از سرسوزن و اجسام برنده و همچنین گزارش نکردن این صدمات در دانشجویان پرستاری و مامایی بالا است. برنامه آموزشی بیشتری برای افزایش آگاهی این دانشجویان باید اجرا گردد. همچنین باید مربیان یک عکس العمل مثبت در قبال گزارشدهی صدمات ناشی از سرسوزن و اجسام برنده در دانشجویان داشته باشند.
زینب معظمی، طاهره دهداری، محمد حسین تقدیسی، علیرضا سلطانیان،
دوره 9، شماره 1 - ( 2-1392 )
چکیده
مقدمه و اهداف: با توجه به اهمیت وضعیت بدنی درست در پیشگیری از کمردرد، مطالعه حاضر با هدف تعیین آمادگی پرستاران اتاق عمل برای رعایت وضعیت بدنی درست، بر اساس سازههای الگوی مراحل تغییر در سال 1390 انجام شد.
روش کار: در این مطالعه توصیفی تحلیلی، 110 نفر از پرستاران شاغل در 4 اتاق عمل بیمارستانهای شهر همدان، بهصورت تصادفی انتخاب شدند و پرسشنامههای مربوط به اطلاعات دموگرافیک، سازههای الگوی مراحل تغییر و میزان رعایت وضعیت بدنی درست را تکمیل کردند. دادهها با نرمافزارSPSS تحلیل شدند.
نتایج: یافتهها نشان داد که با افزایش مرحله تغییر افراد (از مرحله پیش تفکر تا مرحله نگهداری)، میانگین نمره رعایت وضعیت بدنی درست در اتاق عمل افزایش مییافت (01/0P=). همچنین با پیشرفت پرستاران در طول مراحل تغییر، خودکارآمدی افراد افزایش (03/0P=) و معایب درکشده آنان کاهش یافت (02/0P=). سازه مرحله تغییر توانست 68% تغییرات نمره رعایت وضعیت بدنی درست در پرستاران را پیشبینی کند.
نتیجهگیری: نتایج مطالعه حاضر نشان میدهد که بیشتر پرستاران در سطوح پیش عملیاتی مراحل تغییر (پیشتفکر، تفکر و آمادگی) برای رعایت وضعیت بدنی درست در اتاق عمل قرار دارند. در طراحی مداخلهها برای صعود پرستاران به سطوح عملیاتی (سطح عمل و نگهداری)، تأکید بر سازههای خودکارآمدی و معایب درکشده میتواند سبب افزایش اتخاذ وضعیت بدنی درست در این جمعیت شود.
محمد حاجیی آقاجانی، علی اکبر حقدوست، سمیه نوری حکمت، قاسم جان بابایی، علی ماهر، امیر محمد جوادی، روحانه رحیمی صادق، محمدرضا رجبعلی پور، هاجر حقیقی، رضا دهنویه، سمیرا عمادی،
دوره 13، شماره 0 - ( 12-1396 )
چکیده
مقدمه و اهداف: کمبود و عدم توازن بین نیروی انسانی موجود و نیازهای حال و آینده نظام سلامت، فرآیند ارائه خدمت را مختل مینماید. مطالعه حاضر با هدف ارائه توصیف روشن از وضعیت تعداد و توزیع نیروهای پزشکعمومی، دندانپزشکعمومی، داروساز، ماما، پرستار و گروه پرستاری، در مناطق مختلف کشور و برآورد تعداد نیروی مورد نیاز در سال 1404، انجام گرفته است.
روش کار: مطالعه حاضر مطالعهای توصیفی- تحلیلی میباشد که در سال 1395 انجام شد. جامعه مورد مطالعه 46 دانشگاه علومپزشکی کشور بود. دادههای تعداد و توزیع کادردرمانی شاغل در بخشهای دولتی، خصوصی، خیریه و عمومی نیمهدولتی از معاونتهای درمان دانشگاههای علومپزشکی جمعآوری شد. جهت تجمیع دادهها و طراحی داشبوردهای اطلاعاتی از نرمافزارQlikView بهره گرفته شد.
یافته ها: شاخص نسبت پرستار، گروه پرستاری، ماما، داروساز، دندانپزشک و پزشکعمومی به ازای 100000 نفر جمعیت در ابتدای سال 1395 به ترتیب برابر با 133، 199، 32، 17، 22 و 53 بوده که برآورد میشود در سال 1404 به 223، 272، 37، 26، 27 و 79 برسد. میزان ضریب تغییرات پراکندگی این نیروها نیز به ترتیب در سال 1395 برابر با 39%، 32%، 43%، 33%، 43% و 44% بوده و برآورد میشود در صورت پیادهسازی نقشه راه درمان ایران، در سال 1404 مقدار این شاخص کاهش یابد.
نتیجهگیری: مقادیر بالای شاخص پراکندگی کادردرمانی نسبت به جمعیت در شهرستانهای تحت پوشش دانشگاههای علومپزشکی حاکی از توزیع نامتوازن نیروها میباشد. درصورت پیادهسازی برآوردهای نقشه راه درمان ایران 1404 انتظار داریم شاهد توزیع مناسبتر نیروها باشیم.
محبوبه شالی، اعظم قربانی، پگاه مطوری پور، احسان صالحی مورکانی، محمد صالح پور عمران، علیرضا نیکبخت نصر آبادی،
دوره 17، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
مقدمه و اهداف: بهکارگیری روشهای سازگاری مناسب برای کاهش اثرات مخرب جسمانی و روانی تنش در زمان پاندمی ضروری بهنظر میرسد. این مطالعه با هدف تبیین تجربیات پرستاران از روشهای سازگاری با تنش در طی پاندمی کووید- 19 انجام شد.
روش کار: این مطالعه مبتنی بر رویکرد کیفی و از نوع پدیدارشناسی تفسیری است. در این پژوهش با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند،پرستاران شاغل در بیمارستانهای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران، از طریق مصاحبههای عمیق، فردی و نیمهساختاریافته، تجربههای خود را به اشتراک گذاشتند. متن مصاحبههای ضبط شده پس از مکتوبسازی، بر اساس رویکرد دیکلمن و با نرمافزار MAXQDA 12 تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: مشارکتکنندگان شامل 9 نفر پرستار (6 زن و 3 مرد) با میانگین±انحراف معیار سنی3/5 ± 45 سال بودند. نتایج آنالیز دادهها، بهصورت 4 طبقه اصلی و 15 زیر طبقه، تعیین و براساس ماهیت، بهصـورت مفهـومی نامگذاری گردید. طبقههای اصلی پژوهش در 4 طبقـه اصلی خودحمایتی، در پناه خانواده، چتر حمایتی بیمارستان و حمایت جامعه در دو سوی بینهایت جای گرفتند.
نتیجهگیری: شرکتکنندگان برای مقابله با استرس و اضطراب، راهکارهای مختلف مقابلهای را تمرین و تجربه کردند. در کنار مکانیسمهای فردی، پرستاران از منابع حمایتی دیگری چون خانواده و محیط کار و اجتماع نیز مدد جستهاند. با توجه بهتجربههای پرستاران مشارکتکننده در پژوهش، آموزش روشهای سازگاری با تنشها به کارکنان بهویژه در زمان بحرانهایی همانند پاندمی کووید- 19 توصیه میشود.
مهناز شوقی، خدیجه یحیوی، راحله محمدی،
دوره 20، شماره 2 - ( 6-1403 )
چکیده
مقدمه و اهداف: استفاده از روشهای آموزشی مدرن و مبتنی بر فناوری، میتواند نقش مؤثری در افزایش توانمندی پرستاران در مدیریت استرس و بهبود پاسخ آنان به وضعیتهای استرسزا ایفا کند. به همین دلیل، این مطالعه با هدف تعیین تاثیر مدیریت تنش و پاسخ به استرس پرستاران شاغل در بخشهای کودکان مراکز آموزشی درمانی دانشگاه علوم پزشکی ایران از طریق نرم افزار چند رسانهای انجام شد.
روش کار: در این پژوهش نیمه تجربی، با نمونه گیری تصادفی، 102 نفر (51 نفر در گروه مداخله و 51 نفر در گروه کنترل) از پرستاران شاغل در بخش های عمومی بیمارستان انتخاب شدند. معیارهای ورود در ارزیابی اثربخشی آموزش مدیریت استرس بر پاسخ به استرس پرستاران شامل داشتن حداقل مدرک کارشناسی، داشتن حداقل 6 ماه سابقه کار در بخش کودکان، نداشتن اختلالات روان و عدم استفاده از داروهای اعصاب و روان بر اساس خودگزارشی، داشتن سیستم کامپیوتری با قابلیت اجرای DVD و آشنایی به کار با آن و عدم پیشینه تجربیات و آمادگی یا شرکت در کارگاه مدیریت کنترل استرس طی 6 ماه گذشته میشوند. در مقابل، معیارهای خروج عدم رضایت شرکت کننده، تغییر بخش و بیمارستان محل خدمت را شامل میشوند. این ارزیابی سهیم در بهبود مهارتها و پاسخ به استرس پرستاران در بخشهای کودکان مراکز درمانی میگردد. برای سنجش پاسخ به استرس از پرسشنامه Stress Response Inventory استفاده شد و توسط هر دو گروه پیش از اعمال مداخله تکمیل شد. در مرحله بعد، محتوی آموزشی تهیه شده درخصوص مدیریت استرس، در اختیار گروه مداخله به مدت 8 هفته قرار گرفت. در پایان هفته هشتم، مجددا پرسشنامه پاسخ به استرس توسط هر دو گروه پاسخ داده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 و با آزمون های فیشر، من ویتنی، کروسکال والیس و آنالیز واریانس تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: میانگین پاسخ به استرس در دو گروه مداخله (23/66 ± 29/69) و کنترل (27/95 ± 33/20) پیش از مداخله اختلاف معنی داری نداشت (0/661 = p). میانگین نمره پاسخ به استرس در گروه مداخله (16/74 ± 19/65)، و بعد از مداخله به طور معنی داری کمتر از گروه کنترل (28/17 ± 32/67) بود (0/001 > p).
نتیجهگیری: یافته ها نشان دهنده تاثیر مثبت برنامه مدیریت استرس بر پاسخ به استرس پرستاران مورد مطالعه بود.
پروانه اصفهانی، محمد سارانی، سمیه سامانی، عالیه بزی، سیده معصومه حسینی زارع، احمد سیر صدر، مریم سادات حسینی، سیده محبوبه حسینی زارع،
دوره 20، شماره 2 - ( 6-1403 )
چکیده
مقدمه و اهداف: افسردگی از شایع ترین اختلالات روحی- روانی در دانشجویان است که منجربه افت شدید عملکرد تحصیلی و اجتماعی میشود. بنابراین، این مطالعه مرور ساختارمند و متاآنالیز با هدف تعیین شیوع افسردگی در دانشجویان پرستاری در ایران انجام شد.
روش کار: این مطالعه به صورت مرور ساختارمند و متاآنالیز انجام شد. کلیه مقالات علمی منتشر شده تعیین شیوع افسردگی در دانشجویان پرستاری در 5 پایگاه داده (Web of Science، Scopus ، PubMed، SID، Magiran) و موتور جستجوگر Google Scholar جستجو و ارزشیابی کیفیتی شدند. ناهمگنی مطالعات با استفاده از شاخص I2 و مدل متارگرسیون برای ارزیابی متغیرهای مظنون به ناهمگونی انجام شد. در نهایت، تعداد 9 مقاله شرایط ورود به این مطالعه را داشت که با استفاده از نرم افزار Comprehensive Meta-Analysis تحلیل شدند.
یافتهها: بر مبنای مدل تصادفی، شیوع کلی افسردگی در دانشجویان پرستار ایرانی برابر با3/2 درصد (4/5 ـ 2/1؛ حدود اطمینان %۹۵) به دست آمد. بیشترین شیوع افسردگی در دانشجویان پرستاری در استان سیستان و بلوچستان در سال 1383برابر 6/2 درصد (7/1- 5/3؛ حدود اطمینان %۹۵) و کمترین شیوع افسردگی در دانشجویان پرستاری در استان قم و اصفهان در سال 1395 برابر 0/8درصد (1/2- 0/5؛ حدود اطمینان %۹۵) به دست آمد. همچنین بین سال، حجم نمونه، میانگین سنی و شیوع افسردگی در دانشجویان پرستاری ایرانی رابطه معناداری وجود داشت (0/05>P).
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد که شیوع افسردگی در دانشجویان پرستاری برابر با 3/2 درصد بود و با افزایش سال و میانگین سنی این میزان شیوع کاهش مییابد. با این وجود، ضروری است سیاستگذاران و مدیران اقداماتی به منظور کاهش افسردگی به کار گیرند.