جستجو در مقالات منتشر شده


6 نتیجه برای چاقی

مهدی خباز خوب، اکبر فتوحی، علی مرادی، کاظم محمد،
دوره 3، شماره 3 - ( 11-1386 )
چکیده

مقدمه و اهداف: امروزه سوء تغذیه به عنوان یکی از عواملی که می­تواند بر کیفیت زندگی نقش داشته باشد شناخته شده است. عوارض آن در سنین مختلف متفاوت گزارش شده است. افت تحصیلی و کاهش آستانه­ی یادگیری و مورد آزار و اذیت قرار گرفتن دانش­آموزان از عوارض لاغری و چاقی می­باشد. هدف از انجام مطالعه حاضر تعیین شیوع چاقی و لاغری در دانش­آموزان بر اساس نمایه توده بدن و برخی از عوامل مرتبط با آن می­باشد. پ
 روش کار: در یک مطالعه مقطعی بر روی دانش­آموزان شهرستان دزفول، با استفاده از نمونه­گیری تصادفی خوشه­ای 5726 دانش­آموز از 39 خوشه جهت مطالعه انتخاب شد. معاینات تن سنجی در شرایط استاندارد و در مدرسه انجام گرفت. وضعیت چاقی و لاغری با استفاده از صدک شاخص توده بدن برای سن و جنس (NCHS) تعیین گردید. صدک بالای 95 و کم­تر از 5 به عنوان چاقی و لاغری تعریف گردید.
نتایج: طی اجرای این مطالعه 5508 (2/96%) دانش­آموز در مطالعه شرکت کردند. شیوع لاغری در دانش­آموزان 33% (1716 نفر) با 8/38-3/27 :CI95% بود، هم­چنین شیوع چاقی در 6/2% (157نفر) دانش­آموزان با 4/3-7/1 :CI95% مشاهده گردید. تفاوت شیوع چاقی و لاغری در دو جنس از نظر آماری معنی­دار نبود (05/0P).
نتیجه­ گیری:
مشکل سوء­تغذیه در دانش­آموزان شهرستان دزفول بیشتر به صورت لاغری می­باشد و چاقی و اضافه وزن در دانش­آموزان مشکل جدی به حساب نمی­آید. نتایج حاکی از وضعیت تغذیه­ای ضعیف و فقیر در دانش­آموزان می­باشد. گروه­های در معرض خطر برای ارائه برنامه­های مداخله­ای توسط وزارت آموزش و پرورش و وزرات بهداشت و سایر نهادهای مؤثر مشخص شده است.

طیبه امیری پارسا، میترا خادم الشریعه، محمدرضا حادمی نیا، مرضیه السادات آذر نیوه،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1392 )
چکیده

مقدمه و اهداف: چاقی با افزایش مقاومت به انسولین، پرفشاری خون، هیپرلیپیدمی و هیپرانسولینمی و بیماری‌های قلبی- عروقی همراه است. هدف اصلی این مطالعه، بررسی برخی عوامل مرتبط با چاقی و اضافه وزن در بین زنان دارای اضافه وزن و چاق 50-30 ساله شهرستان سبزوار بود.
روش کار: در این تحقیق از فرم پرسش‌نامه 56 سؤالی و پرسش‌نامه فعالیت بدنی بک استفاده شد. وزن، قد، دور کمر، اضافه وزن (kg/m2 25BMI≥ )، چاقی (kg/m230BMI≥ ) و چاقی شکمی (85/0 WHR≥) نیز ارزیابی شد. برای تجزیه و تحلیل آماری متغیرها از آزمون‌های MANOVA، آزمون تکمیلی توکی، همبستگی پیرسون و اسپیرمن، کروسکال والیس و مریع کای با سطح معنی‌داری 05/0 ≥P استفاده شد.
نتایج: نتایج نشان داد که 5/22 درصد زنان وزن نرمال، 4/42 درصد دچار اضافه وزن و 6/31 درصد هم چاق و تنها 5/3 درصد زنان لاغر بودند.
 نتیجه گیری: نتایج حاکی از شیوع 74 درصد اضافه وزن و چاقی در زنان سبزواری بود که لزوم استفاده از شیوه‌های آموزشی برای آشنایی مردم به ویژه زنان با مسائل کنترل وزن و پیش‌گیری از چاقی، را مورد تأکید قرار می‌دهد. یافته‌ها نشان داد که سن، تعداد فرزندان، تعداد بارداری، سن اولین قاعدگی، تعداد اعضای خانواده، کار با کامپیوتر و مصرف غذای پر چرب باعث افزایش خطر چاقی می‌شود. در همین راستا بهبود و اصلاح شیوه زندگی و توسعه فعالیت بدنی به عنوان کم‌هزینه‌ترین و کم‌خطرترین روش پیش‌گیری از چاقی نیازمند توجه بیش‌تر می‌باشد.

محمد حسین پناهی، پروین یاوری، داود خلیلی، یداله محرابی، فرزاد حدائق، فریدون عزیزی،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1394 )
چکیده

مقدمه و اهداف: مطالعه‌های بیماری‌های مزمن نشان می‌دهند که ممکن است افراد چاق به طور متناقضی، بقای بهتری داشته باشند. هدف از این مطالعه، ارزیابی اثر بیماری مزمن کلیوی و سندرم متابولیک در رخداد بیماری عروق کرونر قلب می‌باشد.

روش کار: به منظور بررسی رخداد بیماری عروق کرونر قلب 6507 نفر شرکت کننده (میانگین سنی 4/47 سال، 4/43 درصد مرد) به مدت 10 سال پیگیری شدند. شرکت‌کننده‌ها بر اساس وجود یا عدم وجود بیماری مزمن کلیوی و سندرم متابولیک به 4 گروه تقسیم شدند. سپس با استفاده از مدل رگرسیونی چند متغیره کاکس نسبت مخاطره گروه‌ها نسبت به گروه بدون بیماری مزمن کلیوی و سندرم متابولیک در 1/27>BMI و 1/27&leBMI محاسبه شد.

نتایج:  نسبت مخاطره در مردان و زنان BMI پائین با بیماری مزمن کلیوی و بدون سندرم متابولیک به ترتیب 06/2 (فاصله اطمینان 95 درصد: 31/3-28/1) و 56/2 (فاصله اطمینان 95 درصد: 31/6-04/1) بود. این مقدار در بیماران BMI بالا از نظر آماری معنی‌دار نبود. هم‌چنین در مردان و زنان BMI پائین مبتلا به سندرم متابولیک بدون بیماری مزمن کلیوی، نسبت مخاطره به ترتیب 52/2 (فاصله اطمینان 95 درصد: 73/3-71/1) و 68/4 (فاصله اطمینان 95 درصد: 95/9-20/2) بود. در بیماران BMIبالا این مقادیر 70/1 (فاصله اطمینان 95 درصد: 78/2-05/1) و 90/1 (فاصله اطمینان 95 درصد: 13/3-16/1) بود.

نتیجه‏گیری: این نتایج نشان می‌دهد که خطر بروز بیماری عروق کرونر قلب در افراد BMI پائین مبتلا به سندرم متابولیک و بدون بیماری مزمن کلیوی تقریباً دو برابر بیماران BMI بالا می‌باشد.


سمیه میرشکار، سید مرتضی صفوی، قاسم یادگار فر،
دوره 12، شماره 4 - ( 11-1395 )
چکیده

مقدمه و اهداف: غذا از جمله نیازهای اصلی انسان است، که در قالب«امنیت غذایی» مطرح می‌شود. این مطالعه با هدف بررسی رابطه‌وضع ناامنی غذایی با کوتاه‌قدی توأم با چاقی و اضافه وزن در کودکان 11-7 ساله شهرستان زابل انجام شد.

روش کار: این مطالعه طی 2 مرحله انجام شد در مرحله اول (مقطعی) 3443 دانش‌آموز 11-7 ساله با نمونه‌گیری طبقه‌ای– خوشه‌ای و در مرحله دوم تمام کودکانی که بر اساس نمودار رشد CDC دچار کوتاه‌قدی توأم با چاقی یا اضافه وزن (56 نفر) بودند؛ به عنوان گروه «مورد» و 112 دانش‌آموز که بر اساس همان استاندارد دارای قد و وزن مناسب برای سن بودند؛ به عنوان گروه «شاهد» انتخاب شدند. دانش‌آموزان گروه مورد و شاهد از لحاظ سن، جنس و دبستان هم‌سان بودند. برای ارزیابی امنیت غذایی خانوار پرسشنامه امنیت غذایی 18 گویه‌ای (USDA) با مصاحبه از مادران تکمیل شد.

یافته‌ها: شیوع کوتاه‌قدی 95/17 درصد، چاقی 56/4 درصد، اضافه وزن 98/10 درصد و شیوع کوتاه‌قدی توأم با چاقی و اضافه وزن 71/1 درصد در جمعیت مرحله‌ی اول مطالعه بود. بین ناامنی غذایی با کوتاه‌قدی توأم با چاقی و اضافه وزن ارتباط آماری معنی داری نشان داد. به طوری که ناامنی غذایی در گروه مورد با وضع اقتصادی ضعیف، زندگی در منزل استیجاری، شغل کارگر و بیکار برای سرپرست خانواده و سطح سواد پایین سرپرست ارتباط آماری معنی‌داری را نشان داد.

نتیجه ‏گیری: از آن‌جا که بین ناامنی غذایی و کوتاه‌قدی توأم با چاقی و اضافه وزن ارتباط آماری معنی‌داری نشان داد؛ طراحی برنامه‌های مداخله‌ای برای پیش‌گیری یا کاهش نا امنی غذایی ضروری به نظر می‌رسد.


مریم شامی، پروین عضدی، مرضیه محمودی، سعید نجف پور بوشهری، فائزه جهان پور،
دوره 17، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده

مقدمه و اهداف: فعالیت بدنی یکی از اجزای سبک زنـدگی است که به‌عنوان یک رفتار مهم ارتقا دهنده سلامت باعـث پیشگیری و به تأخیر انداختن انــواع بیماری‌های مزمن و مرگ‌ومیر زودرس می‌شود. با توجه به کاهش مقدار فعالیت بدنی در سال‌های اخیر، این مطالعه با هدف بررسی فعالیت بدنی دانش‌آموزان دوره ابتدایی شهر بوشهر در سال ۱۳۹۸ انجام یافته است.
روش کار: در این مطالعه توصیفی تحلیلی از نوع مقطعی، جامعه پژوهش شامل تمامی دانش‌آموزان ابتدایی شهر بوشهر بود، تعداد ۴۰۶ دانشآموز به روش نمونه‌گیری تصادفی چند مرحله‌ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده‌ها از پرسشنامه استاندارد سطح فعالیتبدنی کودکان استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها در نرم‌افزار SPSS نسخه ۲۰ از آزمون‌های آماری t‌ مستقل، تحلیل واریانس یک‌طرفه، ضریب همبستگی پیرسون و مدل رگرسیون خطی چندگانه استفاده شد.
یافته‌ها: میانگین نمره فعالیت بدنی شرکت‌کنندگان 84/0± 27/3 بود، که بیان کننده سطح متوسطی از فعالیت بدنی است. بین فاکتورهای جمعیت‌شناختی (تحصیلات پدر و مادر، مقطع تحصیلی و شاخص توده بدنی) با فعالیت‌بدنی ارتباط آماری معنی‌دار مشاهده شد. دانش‌آموزانی که والدین آن‌ها دارای سطح تحصیلات بالاتری بودند، فعالیت‌بدنی بیش‌تری داشتند و افردای که چاق بودند فعالیت بدنی کم‌تری داشتند.
نتیجه‌گیری: بین عدم فعالیت بدنی و افزایش شیوع اضافه وزن و چاقی  ارتباط مستقیمی وجود دارد و توجه بـه شـیوه زنـدگی افـراد به‌ویژه کودکان و نوجوانان که در سنین یادگیری هستند، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. بنابراین لازم است در راستای ارتقای مقدار فعالیت ‌بدنی دانش‌آموزان، برای آموزش و فرهنگ‌سازی لازم، اهتمام بیش‌تری به عمل آید.

الهه فقیهی فر، مرجان عجمی، ساره شاکریان،
دوره 19، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده

مقدمه و اهداف: چاقی کودکان امروزه به یک چالش جهانی تبدیل شده است. مطالعات بسیاری ارتباط چاقی را با عوامل اقتصادی اجتماعی نشان داده­ اند. تحقیق حاضر با هدف بررسی نابرابری­ های اقتصادی- اجتماعی با الگوی تغذیه ­ای و چاقی در کودکان انجام شده است.
روش کار: مطالعه حاضر با روش تحلیل ساختاری انجام گردید. مشارکت کنند­گان پژوهش 80 نفراز کودکان 6 تا 13 ساله با شیوه تصادفی ساده از مراجعین پایگاه ­های سنجش سلامت شهرستان سنقر و کلیایی انتخاب و وارد مطالعه شدند. توده بدنی کودکان بـه روش اسـتاندارد محاسبه شد. الگوی تغذیه ­ای از پرسشنامه یادآمد 24 ساعته خوراک و وضعیت اقتصادی - اجتماعی با پرسشنامه­ های استاندارد مرتبط سنجیده شد. آنالیز داده ­ها با استفاده از نرم ‌افزارهای SPSS 24 و AMOS 24 انجام گردید.
یافته‌ها: نتایج نشان داد 28/75 درصد از آزمودنی­ ها چاق، و یا دارای اضافه وزن بودند. نتایج تحلیل ساختاری نشان داد متغیر اقتصادی اجتماعی با ضریب تاثیر (0/65) بر الگوی تغذیه­ ای و بر توده بدنی (0/43 - ) اثر مستقیم دارد. متغیر الگوی تغذیه­ ای با ضریب تاثیر (0/74- ) بر توده بدنی اثر داشت. نتایج آزمون بوت استراپ نشان داد که اثر غیرمستقیم وضعیت اقتصادی- اجتماعی بر توده بدنی براساس نقش میانجی الگوی تغذیه ­ای (0/48-) می ­باشد. مقادیر پیش بینی نیز نشان می دهد دو متغیر اقتصادی و اجتماعی و الگوی تغذیه ­ای به ترتیب 0/16 و 0/29 از تغییرات  توده بدنی را پیش بینی می ­کنند.
نتیجه‌گیری: یافته‌های این مطالعه تأثیر وضعیت اجتماعی-اقتصادی را بر الگوهای تغذیه‌ای و شاخص توده بدنی جامعه پژوهش نشان داد. امروزه بحث افزایش توده بدن در جهان و کشور ما یکی از مهم­ترین چالش ­های اجتماعی است. با توجه به اثرات ناهمگون وضعیت اجتماعی-اقتصادی بر الگوهای تغذیه ­ای و شاخص توده بدنی، تدوین و اجرای سیاست ­های پیشگیرانه با توجه به شرایط جوامع برای دستیابی به نتایج موثر ضروری است.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله اپیدمیولوژی ایران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb