جستجو در مقالات منتشر شده


12 نتیجه برای احمدنصرالهی

سامان احمدنصرالهی، حسام علی‌بخشی، علیرضا فیروز،
دوره 4، شماره 4 - ( 10-1392 )
چکیده

زﻣﻴﻨﻪ و ﻫدف: شامپوها سیستم‌های سورفکتانتی هستند که جهت تمیزکردن مو و بدن به‌کار می‌روند. به‌طور معمول دو نوع سورفکتانت آنیونی و آمفوتری در فرمولاسیون شامپوها استفاده می‌شود. این ترکیبات خصوصاً نوع آنیونی می‌توانند سبب ایجاد التهاب و خشکی پوست پس از استحمام شوند. بنابراین استفاده از یک روش ساده و سریع جهت تعیین نوع و میزان سورفکتانت به‌کاررفته در آن‌ها می‌تواند در انتخاب یک محصول کارا و با عوارض کمتر به کمک آید. هدف از این مطالعه تعیین غلظت سورفکتانت به کمک روش تیتراسیون پتانسیومتری می‌باشد. روش اﺟﺮا: ده عدد انواع شامپو مو و بدن موجود در بازار ایران را انتخاب کرده و به کمک روش تیتراسیون پتانسیومتری و با استفاده از محلول استاندارد، میزان سورفکتانت آنیونی و آمفوتری موجود در هر یک از آن‌ها مورد بررسی قرار گرفت. ﻳﺎﻓﺘﻪ‌ﻫﺎ: تمامی فرمولاسیون‌های مورد آنالیز دارای هر دو نوع سورفکتانت بودند. تنها در یک مورد و به‌دلیل نوع فرمولاسیون، سورفکتانت آمفوتری وجود نداشت. ﻧﺘﻴﺠﻪ‌ﮔﻴﺮی: برای پوست‌های ملتهب و خشک می‌بایست فرمولاسیون دارای درصد سورفکتانت آمفوتری بالاتر را انتخاب نمود، چرا که آن‌ها بر روی پوست ملایم‌تر عمل می‌کنند. روش پتانسیومتری که در این مطالعه معرفی شده، یکی از آسان‌ترین راه‌ها جهت تشخیص شامپو مناسب برای بیماران است.
محمد آزاد، سامان احمدنصرالهی، علیرضا فیروز،
دوره 5، شماره 1 - ( دوره‌ی 5، شماره‌ی 1 1393 )
چکیده

پرتوهای فرابنفش در حالی که قسمت کوچکی از نور خورشید را تشکیل می‌دهند، برای پوست مضر بوده و باعث آفتاب‌سوختگی، آسیب و حتی سرطان پوست می‌شوند. ضدآفتاب‌ها از پرمصرف‌ترین فرآورده‌های آرایشی ـ بهداشتی می‌باشند که شخص را از ابتلا به سرطان پوست یا آسیب‌های ناشی از نور خورشید محافظت می‌کنند. این محصولات به دو گروه شیمیایی و فیزیکی تقسیم می‌شوند. ضدآفتاب‌های فیزیکی حاوی اکسید روی با دو مکانیسم انعکاس و پراکندن نور، پوست را از امواج فرابنفش محافظت می‌کنند. این نوع فرآورده‌ها بدون آلرژی و ایجاد حساسیت و آکنه می‌باشند. در حال حاضر، استفاده از نانوذرات اکسید روی در فرمولاسیون ضدآفتاب‌ها این قابلیت را ایجاد کرده است که محصولات فوق هر دو مزیت محافظت در برابر پرتوهای مضر خورشید و جذابیت آرایشی را داشته باشند.
سامان احمدنصرالهی، حورناز حسن‌زاده، ترانه یزدان‌پرست، شادی مرامی‌زنوز، مهدی محیطی‌اصلی، علیرضا فیروز،
دوره 5، شماره 2 - ( تابستان 1393، دوره‌ی 5، شماره‌ی 2 1393 )
چکیده

زمینه و هدف: استفاده از فرآوردههای ضدآفتاب یکی از مهمترین روشهای محافظت در برابر نورآفتاب است. ارزیابی بیخطری این محصولات با بررسی میزان حساسیت پوستی برروی داوطلبین انسانی انجام میپذیرد. شاخصهای بیوفیزیکی بهعنوان یک روش سریع و غیرتهاجمی جهت بررسی بیخطری استعمال محصولات آرایشی کاربرد دارد. روش اجرا: پنج نوع ضدآفتاب موجود در بازار ایران انتخاب گردید و به کمک آزمونهای بیومتری پوست با استفاده از دستگاه MPA 580 Cutometer®، میزان تغییرات رخ داده بر شاخصهای میزان تبخیر آب از اپیدرم، رطوبت لایهی شاخی، pH، محتوای ملانین و محتوای هموگلوبین موردبررسی قرارگرفت. یافته‌ها: هیچ تفاوت بالینی معنیداری در شاخصهای pH، محتوای ملانین و محتوای هموگلوبین پوست قبل و بعد از مصرف کرمهای ضدآفتاب مشاهده نشد. تفاوت در شاخصهای میزان تبخیر آب از اپیدرم و رطوبت لایه‌ی شاخی در برخی ضدآفتابهای موردمطالعه بهدلیل وجود ترکیبات پوشاننده یا جذبکنندهی رطوبت در فرمولاسیون کرم پایه بود. نتیجه‌گیری: مصرف ضدآفتابها سبب ایجاد واکنشهای حساسیتی در داوطلبین نگردید و میتوان این محصولات را برای مصرف توصیه نمود.
لاله وزیری، سامان احمدنصرالهی، علیرضا فیروز،
دوره 6، شماره 2 - ( تابستان 1394، دوره‌ی 6، شماره‌ی 2 1394 )
چکیده

کورتیکواستروئیدهای موضعی در درمان بیماری‌های پوستی نظیر اگزما و پسوریازیس بسیار مفید می‌باشند. اثرات ضدالتهابی و ضدتکثیر کورتیکواستروئیدهای موضعی دلیل اثربخشی و کاربرد زیاد آن‌ها در بیماری‌های پوستی است. کورتیکواستروئیدهای موضعی را براساس قدرت می‌توان به گروه‌های مختلفی دسته‌بندی کرد؛ این دسته‌بندی براساس فعالیت ذاتی مولکول کورتیکواستروئید فعال و خصوصیات حامل (کرم، پماد و لوسیون) انجام می‌شود که می‌تواند به‌صورت مستقیم در پذیرفته‌شدن دارو توسط بیمار و هم‌چنین بهبود نفوذ به پوست تأثیرگذار باشد. دستورالعمل ملی بریتانیا کورتیکواستروئیدهای موضعی را به 4 دسته ازنظر قدرت تقسیم می‌کند که شامل دسته‌ی 1 با بیشترین قدرت (برای مثال کلوبتازول پروپیونات) و دسته‌ی 4 با کمترین قدرت (برای مثال هیدروکورتیزون) می‌باشد. در مقابل، دسته‌بندی ایالات متحده‌ی آمریکا در 7 دسته طبقه‌بندی می‌شود که شامل فوق قوی، قوی، بالاتر از حد متوسط، در حد متوسط، پایین‌تر از حد متوسط، دارای اثر خفیف و دارای کمترین قدرت است.
انیسه صمدی، سامان احمدنصرالهی، علیرضا فیروز،
دوره 6، شماره 4 - ( زمستان 1394، دوره‌ی 6، شماره‌ی 4 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: آلوپسی آندروژنتیک شایع‌ترین شکل ریزش مو در مردان است و مینوکسیدیل موضعی یکی از دو نوع درمان دارویی رایج برای آن است که مورد تأیید اداره‌ی غذا و داروی ایالات متحده می‌باشد. ارزیابی بی‌خطری ترکیبات موضعی مینوکسیدیل با بررسی میزان حساسیت پوستی بر روی داوطلبین انسانی انجام می‌پذیرد. شاخص‌های بیوفیزیکی به‌عنوان یک روش سریع و غیرتهاجمی جهت بررسی بی‌خطری استعمال محصولات پوستی موضعی کاربرد دارد.

روش اجرا: این مطالعه برروی 15 داوطلب سالم انجام شد. داروی مورد مطالعه نوعی فرمولاسیون موضعی مینوکسیدیل 5% در ترکیب با بابونه‌ی 7% است. در این مطالعه پس از استعمال داروی موردنظر برروی پوست ساعد افراد شرکت‌کننده، میزان تغییرات رخ‌داده بر شاخص‌های میزان تبخیر آب از اپی‌درم، رطوبت لایه‌ی شاخی، pH، محتوای ملانین و محتوای هموگلوبین (قرمزی) به کمک آزمون‌های بیومتری پوست و با استفاده از دستگاه MPA 580Cutometer®، مورد بررسی قرار گرفت.

یافته‌ها: تفاوت آماری معنی‌داری در شاخص‌های میزان تبخیر آب از اپی‌درم (191/0=P)، رطوبت لایه‌ی شاخی (692/0=PpH (613/0=P)، محتوای ملانین (533/0=P) و محتوای هموگلوبین (579/0=P) پوست قبل و بعد از مصرف محلول موضعی مینوکسیدیل 5% +  بابونه‌ی 7% مشاهده نشد.

نتیجه‌گیری: مصرف موضعی محلول مینوکسیدیل 5% در ترکیب با بابونه‌ی 7% سبب افزایش قرمزی (اریتم) و تغییر در سایر شاخص‌های اندازه‌گیری‌شده در پوست نگردید؛ بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که محلول موردنظر ایمن است و می‌توان آن‌را برای مصرف توصیه نمود.


ستاره عامری، ترانه یزدان پرست، سامان احمدنصرالهی،
دوره 7، شماره 2 - ( تابستان 1395، دوره‌ی 7، شماره‌ی 2 1395 )
چکیده

زمینه و هدف: درماتیت یا اگزما نوعی اختلال پوستی خارش‌دار است که معمولاً به‌علت واکنش التهابی پوست در پاسخ به ترکیبی از عوامل ژنتیکی و محیطی ایجاد می­شود. این مطالعه با هدف ارزیابی بی‌خطری کرم‌های ضددرماتیت و بررسی عوارض جانبی احتمالی روی داوطلبین انسانی با اندازه‌گیری شاخص‌های بیوفیزیکی پوست به‌عنوان روشی غیرتهاجمی صورت پذیرفت.

روش اجرا: در کارآزمایی بالینی فاز I حاضر، دو گروه 15 نفره‌ی داوطلب بزرگسال و 15 داوطلب کودک سالم جهت بررسی بی‌خطری سه کرم ضددرماتیت آتوپیک و تماسی انتخاب شدند. اندازه‌گیری‌ها به کمک دستگاهMPA 580 ® Cutometerصورت گرفت و تغییرات رخ‌داده در شاخص‌های میزان تبخیر آب از اپی‌درم، رطوبت لایه‌ی شاخی، محتوای ملانین، محتوای هموگلوبین (اریتم) و pH پوست ثبت گردید. این تغییرات در هر یک از متغیرها در سمت مصرف کرم و سمت شاهد، با آزمون­های آماری مقایسه شدند و 05/0P< معنادار تلقی شد.

یافته‌ها: در مقایسه‌ی انجام‌گرفته هیچ‌گونه تفاوت آماری معناداری در شاخص‌های میزان تبخیر آب از اپی‌درم، محتوای ملانین، محتوای هموگلوبین و pH مشاهده نشد. اختلاف بین تغییر رطوبت لایه‌ی شاخی در سمت مصرف کرم­های Dermalex Repair Eczema، Dermalex Repair Contact Eczema وDermalex Repair Eczema for Babies & Children با سمت شاهد معنادار تلقی گردید و P حاصل به‌ترتیب برابر 002/0، 001/0 و 013/0 بود که به‌دلیل وجود ترکیبات پوشاننده یا جذب‌کننده‌ی رطوبت در کرم‌ها بود.

نتیجه‌گیری: با توجه به آن که پس از استفاده،تغییرات نامطلوبی در شاخص‌های بیوفیزیکی پوست ایجاد نشد می‌توان هر سه کرم را بی ضرر در نظر گرفت. نتایج خودارزیابی داوطلبین نیز بر ایجاد نشدن عوارض جانبی دلالت داشت.


کمند هدایت، سامان احمدنصرالهی، حسین رستگار، فاطمه ذوالفقاری، علیرضا فیروز،
دوره 8، شماره 4 - ( دوره‌ی 8، شماره‌ی 4 1396 )
چکیده

فراورده‌های ضدآفتاب یکی از مهم‌ترین راهها برای محافظت از پوست در برابر آفتاب سوختگی، پیری زودرس پوست و سرطان پوست به‌حساب می‌آیند. به‌دلیل تنوع و گستردگی بالای فراورده‌های ضدآفتاب، اطمینان از توانایی این محصولات در جلوگیری از آثار مخرب بر پوست امری ضروری به‌نظر می‌رسد. برای ارزیابی کارایی فراورده‌های ضدآفتاب در برابر اشعه‌ی UVB از فاکتور حفاظتی خورشید  Sun Protection Factor (SPF)استفاده می‌شود. به‌دلیل عدم وجود یک استاندارد جامع برای تعیین SPF به روش درون‌تن در ایران، تعیین این فاکتور برای کرم‌های ضدآفتاب ایرانی در کشور‌های خارجی و با پرداخت هزینه‌های گزاف صورت می‌گیرد. در این مطالعه 4 استاندارد جهانی شامل ISO24444، CEN2006، FDA2007 و FDA2011 در این زمینه بررسی و مقایسه شدند. روند کلی تعیین SPF به شیوه‌ی درون‌تن در همهی این استانداردها یکسان است اما در جزئیات تفاوت‌های آشکاری دارند که منجر به ایجاد نقاط قوت و ضعف در هر یک از این استاندارد‌ها شده است. در این تحقیق مستندات جامعی گرداوری شد تا درنهایت با توجه به زیرساخت‌ها و امکانات موجود، پروتکل جامعی برای تعیین SPF به روش درون‌تن با همکاری سازمان غذا و داروی ایران تدوین شود.

کمند هدایت، سامان احمدنصرالهی، حسین رستگار، فاطمه ذوالفقاری، علیرضا فیروز،
دوره 9، شماره 1 - ( سال 1397، دوره 9، شماره 1 1397 )
چکیده

فراورده‌های ضدآفتاب یکی از مهم‌ترین راه‌ها برای محافظت از پوست در برابر آفتاب‌سوختگی، پیری زودرس و سرطان پوست به‌حساب می‌آیند. به دلیل تنوع و گستردگی بالای فراورده‌های ضدآفتاب، اطمینان از توانایی این محصولات در جلوگیری از آثار مخرب بر پوست امری ضروری به‌نظر می‌رسد. برای ارزیابی کارایی فراورده‌های ضدآفتاب در برابر اشعه‌ی UVA از فاکتور حفاظتی (UVA-PF)  UVA protection factorاستفاده می‌شود. به‌دلیل عدم وجود یک استاندارد جامع برای تعیین UVA-PF در ایران، تعیین این فاکتور برای کرم‌های ضدآفتاب ایرانی در کشور‌های خارجی و با پرداخت هزینه‌های گزاف صورت می‌گیرد. برای سنجش UVA-PF به شیوه‌ی درون‌تن دو استاندارد CEN 2006 و FDA 2007 روش تیرگی پایدار پیگمان‌ها (PPD) را پیشنهاد می‌دهند که در عین پیروی از اصول مشابه در جزئیات متفاوت هستند. برای سنجش UVA-PF به شیوه‌ی برون‌تن چهار استاندارد CEN 2006، FDA 2007، FDA 2011 و ISO 24443 (روش پیشنهادی از سوی استاندارد (AS/NZS2604:2012 پروتکل‌هایی را ارائه داده‌اند که در این میان دو استاندارد CEN و FDA 2011 از روش طول موج بحرانی استفاده می‌کنند. استاندارد FDA 2007 کسر اصلاح‌شده‌ی Diffey را معرفی می‌کند. استاندارد ISO 24443 اندازه‌گیری UVA-PF به شیوه‌ی برون‌تن در هماهنگی با PPD را مناسب می‌داند.
در این تحقیق مروری، مستندات جامعی گرداوری شد و درنهایت با توجه به زیرساخت‌ها و امکانات موجود پروتکل جامعی برای تعیین UVA-PF با همکاری آزمایشگاه مرکزی سازمان غذا و داروی ایران تدوین شد.
انیسه صمدی، هستی احمدیان‌یزدی، مریم احمدی، عاطفه نعیمی‌فر، سامان احمدنصرالهی، علیرضا فیروز،
دوره 12، شماره 4 - ( دوره 12، شماره‌ 4 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: مرطوب‌کننده‌های ترکیبی و دست‌ساز، از پرکاربردترین اجزای مراقبت از پوست هستند. مطالعه حاضر، تأثیر دو غلظت مختلف از مرطوب‌کننده‌های ترکیبی حاوی اوره (5 و 10 درصد) را بر عملکرد سد محافظ، در مقایسه با محصولات تجاری مشابه مورد ارزیابی قرار می‌دهد.

روش اجرا: در این مطالعه بالینی، 15 داوطب با تشخیص بالینی پوست خشک، در دو مرحله، مرطوب‌کننده‌های ترکیبی حاوی 5 و 10 درصد اوره و فرمولاسیون‌های تجاری مشابه آن‌را استفاده کردند. در هر گروه، محصول ترکیبی و فرمولاسیون مشابه تجاری به‌طور تصادفی در ساعد دست راست یا چپ مورد استفاده قرار گرفتند. قبل از شروع مصرف، 1، 4 و 24 ساعت و یک هفته پس از مصرف، اندازه‌گیری پارامترهای بیوفیزیکی پوست شامل رطوبت پوست، تبخیر آب از لایه شاخی (TEWL)، ضریب اصطکاک، pH و سبوم انجام شد و میانگین مقادیر در منطقه مورداستفاده دو محصول مقایسه شد.

یافته‌ها: در تمام مقاطع زمانی، افزایش معنادار رطوبت لایه شاخی در محل مصرف هر دو کرم تجاری و ترکیبی مشاهده شد. 4 ساعت پس از مصرف، رطوبت لایه شاخی در محل استفاده از کرم صنعتی به شکل معناداری بیشتر از محل استفاده از کرم ترکیبی بود. در همین زمان مقادیر TEWL نیز در ناحیه مصرف کرم صنعتی نسبت به نوع ترکیبی به شکل معناداری کم‌تر بود.

نتیجه‌گیری: محصولات صنعتی در مقایسه با محصولات ترکیبی، به‌دلیل مواد جانبی متفاوت، اثرات بهتری بر بهبود TEWL و رطوبت لایه شاخی از خود نشان می­دهند.
آذین آیت‌الهی، ترانه یزدان‌پرست، سامان احمدنصرالهی، مهسا فتاحی، مهدیه امام‌بخش، علیرضا فیروز،
دوره 13، شماره 1 - ( دوره 13، شماره‌ 1 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: ریزش مو یکی از درگیری‌ها و مشکلات رایج بین بیماری‌های مرتبط با پوست و مو است. ریزش مو ممکن است منجربه اضطراب، افسردگی، کاهش عزت‌نفس و نارضایتی از ظاهر گردد.

روش اجرا: بیماران با ریزش موی آندروژنتیک، درصورت داشتن شرایط، وارد مطالعه شدند. سپس این افراد به‌صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. از شرکت‌کنندگان در تحقیق خواسته شد طبق پروتکل درمانی (روزی دو بار) به‌طور تصادفی محلول والپروئیک اسید 3/8% یا محلول ماینوکسیدیل 5% را روی موضع دچار ریزش استعمال نمایند. بررسی موها در شروع مطالعه و ‌2 ماه بعد از درمان با استفاده از دستگاه FotoFinder_trichoscale صورت گرفت.

یافته‌ها: 2 ماه بعد از درمان در گروه والپروئیک اسید در مقایسه با قبل از درمان، شاخص anagen hair count (02/0P=)، شاخص general hair count (03/0P=) و شاخص terminal hair count (012/0P=) تغییر معنی‌دار نشان دادند، درحالی که شاخص
telogen hair count (059/0P=) و vellus hair count (097/0P=) تغییر معنی‌داری نشان نداد. این تغییرات در گروه مانوکسیدیل بیشتر بود.


نتیجه‌گیری: محلول والپروئیک اسید 3/8 درصد می‌تواند در افزایش تعداد مو و کاهش درصد موهای تلوژن اثرات مثبتی نشان دهد. به‌علت مکانیسم تأخیری والپروئیک اسید، طول مدت درمان با این ترکیب می‌بایست بیشتر از ماینوکسیدیل به‌عنوان کنترل مثبت درنظر گرفته شود.
هستی احمدیان یزدی، علیرضا فیروز، مریم موافق، فائقه کاظمی، سامان احمدنصرالهی، انیسه صمدی،
دوره 13، شماره 4 - ( دوره 13، شماره‌ 4 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: محصولات مراقبت از پوست موضعی اغلب به لایه‌های عمیق‌تر پوست نمی‌رسند و کلاژن هیدرولیزشده خوراکی، یکی از جدیدترین مکمل‌های سیستمیک برای جوان‌سازی پوست است. هدف از این مطالعه ارزیابی ایمنی و اثربخشی ساشه مکمل خوراکی برای بهبود خاصیت ارتجاعی، آب‌رسانی و زبری پوست در مصرف‌کنندگان بود.

روش اجرا: این مطالعه بالینی با مقایسه قبل و بعد برروی 20 شرکت‌کننده با سن 36/5±15/44 سال انجام شد. پارامترهای الاستیسیته (R2، R5 و R7)، رطوبت و اصطکاک پوست و هم‌چنین ضخامت و دانسیته درم، پس از 6 و 12 هفته مصرف روزانه محصول موردمطالعه و هم‌چنین 4 هفته پس از قطع مصرف اندازه‌گیری (16 هفته) و ارزیابی شد. هم‌چنین رضایت شرکت‌کننده و عوارض جانبی به کمک پاسخ به پرسش‌نامه مربوطه ثبت گردید.

یافته‌ها: بهبود معنادار در شاخص‌های R2 و R5 و فریکشن پوست در هفته 12 مشاهده شد (به‌ترتیب 041/0P<، 012/0P< و 01/0P<) و این مقادیر چهار هفته پس از قطع مصرف مکمل، هم‌چنان در سطح افزایش‌یافته باقی ماندند که نشان‌دهنده پایداری نتیجه است. افزایش دانسیته درم در هفته 16 نسبت به مقادیر اولیه معنادار بود (03/0=P). رضایت کلی از درمان متوسط بود و عوارض گوارشی محدودی گزارش شد.

نتیجه‌گیری: مصرف ساشه مکمل خوراکی با برند «کلاژن گلد» تحمل‌پذیری مناسبی دارد و در بهبود پارامترهای بیوفیزیکی (الاستیسیته و فریکشن) و دانسیته پوست در افراد بالای 40 سال مؤثر است. این مطالعه، پایداری نتایج را تا 4 هفته پس از قطع مصرف تأیید کرد.

مینو تسبیحی، اکرم میرامین‌محمدی، علی خامسی‌پور، سیدابراهیم اسکندری، علیرضا فیروز، سامان احمدنصرالهی،
دوره 14، شماره 2 - ( دوره 14، شماره‌ 2 1402 )
چکیده

زمینه و هدف: لیشمانیازیس جلدی یکی از معضلات بهداشتی مهم ایران محسوب می‌شود. هنوز واکسن مؤثری علیه لیشمانیازیس انسانی در دسترس نیست و درمان‌های حاضر مبتنی‌بر دارودرمانی است. درمان‌های معمول سمی و گران هستند و هم‌چنین مقاومت به درمان سبب شده جست‌وجو برای درمان‌های جدید ادامه داشته باشد. توفاسیتینیب یک مهارکننده انتخابی ژانوس کیناز است که مسیر سیگنالی چندین سیتوکین در سیستم ایمنی را مختل می‌کند. هدف از انجام مطالعه حاضر، بررسی اثر پماد موضعی توفاسیتینیب 2% در بهبودی زخم لیشمانیازیس جلدی در موش‌های Balb/C بود.

روش اجرا: این مطالعه تجربی، با به‌کارگیری داروهای توفاسیتینیب و گلوکانتیم در 40 سر موش Balb/C ماده انجام شد. فرم متاسیکلیک پروماستیگوت لیشمانیا ماژور سویه استاندارد (MRHO/IR/75/ER) به کف پا موش‌ها تزریق شد. پس از ایجاد زخم، موش‌ها به 4 گروه درمانی توفاسیتینیب، گلوکانتیم، توفاسیتینیب ـ گلوکانتیم و شاهد بدون درمان تقسیم شدند. طول دوره درمان 28 روز بود و در پایان هر هفته درمانی، قطر زخم اندازه‌گیری می‌شد.

یافته‌ها: پس از پایان درمان در گروه‌های تحت درمان با توفاسیتینیب، کاهش معنی‌داری در اندازه زخم و قطر کف پا نسبت به گروه شاهد بدون درمان مشاهده شد (01/0P<).

نتیجه‌گیری: به‌نظر می‌رسد که توفاسیتینیب سبب تسریع بهبودی زخم در موش‌های Balb/C می‌شود و مشابه درمان استاندارد گلوکانتیم در بهبودی زخم عمل کرده است. استفاده از داروی توفاسیتینیب به فرم پماد در کاهش قطر زخم ناشی از لیشمانیا ماژور در موش مؤثر بوده و به‌دلیل سهولت در استفاده و عدم نیاز به تزریقات دردناک، می‌تواند به‌عنوان گزینه‌ای برای درمان بیماران مبتلا به لیشمانیازیس جلدی مطرح باشد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه پوست و زیبایی می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb