16 نتیجه برای احمدی
مهربان فلاحتی، زینب قاسمی، شیرین فرهیار، ابراهیم اسکندری، مهتاب اشرفی، فرزانه احمدی، غلامحسین غفارپور،
دوره 3، شماره 2 - ( 4-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: اونیکومایکوزیس به عفونت قارچی ناخن اطلاق میشود. سیستم ایمنی بیمار نقش مهمی در ایجاد اونیکومایکوزیس دارد. یکی از علل شیوع اونیکومایکوزیس، افزایش جمعیت افراد مستعد دارای اختلال سیستم ایمنی موضعی یا عمومی است. در اختلالات هورمونی (دیابت قندی، سندرم کوشینگ و کمکاری تیروئید)، نارسایی عروق سطحی و همچنین در افراد با کاهش سطح ایمنی، اونیکومایکوزیس شیوع بالایی دارد. هدف از این مطالعه، بررسی اونیکومایکوزیس در افراد دارای بیماری زمینهای مراجعهکننده به بیمارستان رازی تهران بود.
روش اجرا: در یک مطالعهی مقطعی، نمونههای ناخن 250 بیمار مراجعهکننده به آزمایشگاه قارچشناسی بیمارستان رازی در سالهای 90-1389 که دارای بیماری زمینهای همراه با دیستروفی ناخن بودند، مورد مطالعه قرار گرفت. نمونهها با آزمایش مستقیم میکروسکوپی و کشت روی محیطهای سابورودکستروزآگار (S) و سابورودکستروزآگار حاوی کلرامفنیکل و سیکلوهگزامید (SCC) مورد بررسی قرار گرفتند. برای تشخیص افتراقی قارچها، از تستهای تکمیلی استفاده شد.
یافتهها: 89 نفر از 250 نفر (35.6%) که بیماری زمینهای همراه با دیستروفی ناخن داشتند، به اونیکومایکوزیس مبتلا بودند. از این تعداد 19 نفر به اونیکومایکوزیس درماتوفیتی، 52 نفر به اونیکومایکوزیس مخمری و 18 نفر به اونیکومایکوزیس ساپروفیتی مبتلا بودند. بیماریهای زمینهای شایع مشاهدهشده در افراد مبتلا به اونیکومایکوزیس بهترتیب بیماری دیابت با 37.1%، بیماریهای قلبی ـ عروقی با 15.7%، .پمفیگوس با 9%، پسوریازیس با 7.9%، کمکاری تیروئید با 6.7% و اگزمای مزمن با 5.6% بودند.
نتیجهگیری: در اشخاص با اختلالات هورمونی (دیابت قندی، سندرم کوشینگ و کمکاری تیروئید)، نارسایی قلبی ـ عروقی و نقص سیستم ایمنی، اونیکومایکوزیس شیوع بالایی دارد.
لیدا بهرامی، حمزه احمدیان، غلامرضا عشقی،
دوره 5، شماره 3 - ( دورهی 5، شمارهی 3، پاییز 1393 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: ویتیلیگو یک بیماری شایع پوست است و به نظر میرسد شناخت و مبارزه با پیامدهای اجتماعی و روانی آن حائز اهمیت باشد. بنابراین مطالعهای با هدف بررسی رابطهی بین ادراک بیماری با افسردگی و کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به ویتیلیگو مراجعهکننده به درمانگاه پوست بیمارستان فرشچیان شهر همدان انجام شد.
روش اجرا: این پژوهش مقطعی روی مبتلا به ویتیلیگو مراجعهکننده به درمانگاه پوست بیمارستان فرشچیان شهر همدان در سال 1393 بود. نمونهی پژوهش شامل 100 بیمار (32 بیمار مرد و 68 بیمار زن) مبتلا به ویتیلیگو بود که بهروش نمونهگیری آسان، داخل مطالعه شدند. ابزارهای سنجش شامل پرسشنامهی تجدیدنظرشدهی ادراک بیماری (IPQ-R)، پرسشنامهی کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت فرم کوتاه (WHOQOL-BREF) و ویرایش دوم پرسشنامهی افسردگی Beck (BDI-II) بود. دادهها ازطریق تحلیل همبستگی پیرسون تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج این مطالعه نشان داد که ادراک بیماری، ارتباط معنیداری با افسردگی و کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به ویتیلیگو دارد. براساس این یافتهها، بیماران مرد و زن مبتلا به ویتیلیگو در ادراک مثبت و منفی از بیماری تفاوت معنیداری با یکدیگر دارند (بهترتیب 031/0P= و 002/0P=). همچنین بیماران مرد و زن مبتلا به ویتیلیگو در یکی از ابعاد کیفیت زندگی(سلامت محیط) تفاوت معنیداری با یکدیگر دارند (031/0P=).
نتیجهگیری: توصیه میشود ارزیابی کیفیت زندگی و افسردگی در بیماران مبتلا به ویتیلیگو جهت بررسی مشکلات ناشی از بیماری بر زندگی آنها انجام گیرد.
زینب قاسمی، مهربان فلاحتی، فریده زینی، غلامحسین غفارپور، فرزانه احمدی، سیدابراهیم اسکندری،
دوره 6، شماره 2 - ( تابستان 1394، دورهی 6، شمارهی 2 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: کچلی ناخن یک بیماری شایع با انتشار جهانی است. این بیماری بیشتر در بالغین دیده میشود و سیستم ایمنی بیمار نقش مهمی در ایجاد آن دارد. در میان عوامل درماتوفیتی، ترایکوفیتون روبروم و ت. اینتردیجیتال از شایعترین عوامل ایجادکنندهی این بیماری هستند. هدف از انجام این مطالعه، بررسی فراوانی عوامل ایجادکنندهی کچلی ناخن در مراجعان به آزمایشگاه قارچشناسی بیمارستان رازی تهران بود.
روش اجرا: در این مطالعهی مقطعی، 700 نمونه ناخن دیسترفیشده از طریق انجام آزمایش مستقیم و کشت مورد بررسی قرار گرفتند. برای آزمایش مستقیم نمونهها با هیدروکسید پتاسیم 20% بررسی شدند. همچنین، نمونهها روی محیط سابورو دکستروز آگارحاوی کلرامفنیکل و سیکلوهگزامید (Scc) کشت داده شدند. برای شناسایی انواع درماتوفیتها از آزمایشهای تکمیلی استفاده شد. برای نمایش فراوانی و فراوانی نسبی درماتوفیتها در گروههای مختلف از جدول و برای تحلیل آماری دادهها از آزمونهای مربع کای و دقیق فیشر استفاده شد.
یافتهها: در این بررسی، در 53 مورد از 700 نمونه ناخن مشکوک به کچلی ناخن (6/7%)، درماتوفیت جدا شد که 38 مورد آن مربوط به مردان بود. شایعترین شکل بالینی در این مطالعه، شکل زیر ناخنی انتهایی (DSO) Distal Subungual Onychomycosis (2/79%) بود. شایعترین درماتوفیت جداشده، ت. اینتردیجیتال با 6/39% و پس از آن، ت. روبروم با 7/37% بود. از 53 درماتوفیت جداشده 47 مورد مربوط به ناخنهای پا، 4 مورد مربوط به ناخنهای دست و 2 مورد مشترکاً مربوط به ناخنهای دست و پا بود. نوزده نفر از بیماران مبتلا به کچلی ناخن، به بیماریهای زمینهای نیز مبتلا بودند که بیشترین بیماری زمینهای مشاهدهشده در این بررسی، بیماری قلبی ـ عروقی (3/26%) بود.
نتیجهگیری: کچلی ناخن یک بیماری با انتشار جهانی است، بنابراین شناخت میکروارگانیسمهای ایجادکننده و عوامل مستعدکنندهی این بیماری برای ادارهی بهتر بیماران لازم است.
شکوفه احمدیمقدم، رقیه جبرییلی، معصومه یارجانلی،
دوره 7، شماره 2 - ( تابستان 1395، دورهی 7، شمارهی 2 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: ریزش مو یکی از مشکلات رایج در بین مردان و زنان است. مطالعات نشان دادهاند که 1 و 25 هیدروکسی ویتامین D ازطریق تأثیر در بیان بعضی ژنها در تمایز طبیعی فولیکولها و رشد مو تأثیر میگذارد. هدف از این مطالعه، بررسی سطح ویتامین 3D در مبتلایان به ریزش مو در بیماران 18 تا 50 ساله میباشد.
روش اجرا: در این مطالعهی مشاهدهای که بهصورت مقطعی انجام شد، 100 نفر شامل 27 مرد و 73 زن از بیماران مبتلا به ریزش مو مراجعهکننده به یکی از بیمارستانهای آموزشی دانشگاه آزاد واحد تهران، وارد طرح شدند. از این بیماران نمونه خون وریدی گرفته و بهمنظور تعیین سطح سرمی ویتامین 3D به یک آزمایشگاه معتبر ارسال شدند.
یافتهها: میانگین سنی بیماران 5/8±75/29 سال بود. میانگین سطح ویتامین D در بیماران mL/ng 14/5±17/26 بود. شصت و شش درصد از بیماران دچار ریزش مو دچار کمبود ویتامین D نیز بودند. شیوع کمبود ویتامین D در بین زنان بهطور قابل توجهی بیشتر از مردان بود (001/0=P).
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که شیوع کمبود سطح سرمی ویتامین 3D در میان افراد مبتلا به ریزش مو قابل توجه است.
نرگس بیدهندی، حمیدرضا احمدی آشتیانی، آذین آیت اللهی، سمیه یدنگی، ارکیده قربان دادرس، علیرضا فیروز،
دوره 7، شماره 4 - ( دورهی 7، شمارهی 4، زمستان 1395 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: شوره و درماتیت سبورئیک طیفی از یک بیماری پوستی مزمن هستند. در حال حاضر ترکیبات شیمیایی متعددی جهت درمان درماتیت سبورئیک موجود میباشند که استفادهی مکرر و طولانیمدت از این ترکیبات میتواند منجر به ایجاد عوارض جانبی و همچنین مقاومت دارویی شود. هدف از این مطالعه مقایسهی اثربخشی یک محلول حاوی عصارههای گیاهی با محلول کلوتریمازول 1% در درمان درماتیت سبورئیک بود.
روش اجرا: بیست داوطلب (12 مرد و 8 زن) 20 تا 40 ساله مبتلا به درماتیت سبورئیک وارد مطالعه شدند. شرکتکنندگان بهصورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. یک گروه تحت درمان با محلول حاوی عصارههای گیاهی مریم گلی، آویشن، روغن درخت چای، اسطوخدوس، بید، رزماری و آلوئهورا قرار گرفته و گروه دیگر توسط محلول کلوتریمازول 1% درمان شدند. شرکتکنندهها از محلولها بهصورت سه بار در هفته به مدت چهار هفته استفاده کردند. بیماران قبل از ورود به مطالعه، دو هفته و چهار هفته بعد از شروع مصرف محلول ازطریق معاینهی بالینی، اندازهگیری pH و سبوم پوست سر و تعداد شورهها ارزیابی شدند. در انتهای مطالعه هر یک از شرکتکنندهها فرم مخصوص رضایت از درمان را نیز پرکردند.
یافتهها: گروهی که تحت درمان با محلول حاوی عصارههای گیاهی قرار گرفته بودند در مقایسه با گروهی که توسط با کلوتریمازول درمان شدند کاهش قابل توجهی در میزان پوستهریزی، قرمزی، خارش و تعداد شوره داشتند (05/0P<). میزان رضایت بیماران در گروهی که تحت درمان با عصارههای گیاهی قرار گرفته بودند بهطور قابل توجهی بالاتر بود (60% در مقابل 10%).
نتیجهگیری: محلول حاوی عصارههای گیاهی میتواند نقش مؤثری در درمان شوره و کنترل علائم درماتیت سبورئیک داشته باشد.
منیره انصاف، معصومه خاناحمدی، شهلا میرزایی،
دوره 9، شماره 1 - ( سال 1397، دوره 9، شماره 1 1397 )
چکیده
زمینه و هدف: شامپوها اغلب جزء محصولاتی بوده که سبب حذف چربی و گرد و غبار از ساقهی مو و پوست سر میگردند. پاکسازی و خاصیت شویندگی از مهمترین ویژگیهای یک شامپو در پذیرش آن محسوب میگردد. برای ایجاد یک کف پایدار در شامپو اغلب از آلکالوئیدها استفاده میشود که بهدلیل تولید نیتروزامین، ترکیباتی سرطانزا محسوب میشوند. از اینرو هدف اصلی این مطالعه تولید شامپو با استفاده از گیاهان دارویی میباشد.
روش اجرا: در این مطالعه شامپو گیاهی با استفاده از عصارهی آبی و آبی ـ الکلی گیاهان بومادران، سدر، چوبک، شیرینبیان بهعنوان سورفکتانت و کتیرا بهعنوان قوامدهنده تهیه شد و مورد ارزیابی فیزیکی و شیمیایی فرار گرفت.
یافتهها: پس از انتخاب عصارهی آبی گیاهان مورد استفاده و تهیهی شامپو بر پایهی گیاهی، تستهای ارزیابی فیزیکی و شیمیایی فراوردهها، نشان داد که فرمولاسیون تولیدی دارای قدرت پاککنندگی، تولید کف، خاصیت ضدباکتریایی و ضدمیکروبی و همچنین ماندگاری بالایی نسبت به نمونهی شاهد (شامپو شیمیایی) و فاقد هرگونه عارضهی جانبی برروی پوست و موی مصرفکنندگان بود. همچنین فرمولاسیون گیاهی حاضر با توجه به روش ساخت جهت تولید شامپو در سطح تجاری مناسب میباشد.
نتیجهگیری: شامپو با پایهی گیاهی دارای خواص کیفی بهتری نسبت به پایهی شیمیایی بوده و همچنین استفاده از عصارهی آبی گیاهان فوق نسبت به عصارهی هیدروالکلی آنها دارای عملکرد بهتر و ازلحاظ اقتصادی نیز مقرونبهصرفه است.
راحله احمدی، ایلناز سجادیان، فریبا جعفری،
دوره 10، شماره 1 - ( بهار 1398، دورهی 10، شمارهی 1 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: ویتیلیگو اختلال رنگدانهای پوست است که تأثیر زیادی بر روان بیماران دارد. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر اضطراب، افسردگی و میل به خودکشی زنان مبتلا به ویتیلیگو اجرا شد.
روش اجرا: این پژوهش نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون ـ پسآزمون با گروه کنترل و پیگیری یک ماهه بود. جامعهی آماری کلیهی زنان (تعداد ۸۰ نفر) مبتلا به بیماری پوستی ویتیلیگو مراجعهکننده به مرکز تحقیقات پوست و سالک دانشگاه اصفهان در سال 1397 بود که از بین آنها با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس ۳۰ نفر انتخاب بهصورت تصادفی در در دو گروه درمانی قرار گرفتند و به پرسشنامههای اضطراب و افسردگی بیمارستانی Zigmond & Smith (۱۹۸۳) و افکار خودکشی Beck (۱۹۹۷) در سه مرحلهی پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری پاسخ دادند. گروه آزمایش در 8 جلسهی گروهی 60 دقیقهای جلسه درمان مبتنی بر شفقت براساس بسته درمانی Gilbert & Neff 2009: شرکت کردند اما گروه کنترل تا پایان مرحلهی پیگیری هیچ مداخلهای دریافت نکردند.
یافتهها: نتایج تحلیل واریانس اندازههای تکراری حاکی از آن بود که درمان مبتنی بر شفقت میتواند در بیماران مبتلا به ویتیلیگو بهعنوان یک شیوهی درمانی در کاهش اضطراب، افسردگی و میل به خودکشی مطرح گردد.
نتیجهگیری: میتوان از درمان مبتنی بر شفقت برای کاهش اضطراب، افسردگی و میل به خودکشی در این بیماران استفاده کرد.
حمیدرضا احمدی آشتیانی، علیرضا فیروز، حسین رستگار، امیرحسین عسکریپور،
دوره 10، شماره 4 - ( زمستان 98، دوره 10، شمارهی 4 1398 )
چکیده
زخم بهصورت گسستگی در ساختار و عملکرد پوست تعریف میشود. به زخمهایی که با روند ترتیبی و زمانی ترمیم زخم بهبود پیدا نکرده و بیش از 3 ماه بهبود نمییابند زخم مزمن گفته میشود. ترمیم زخمهای دیابتی با توجه به مزمنبودن این نوع از زخم؛ بهمعنی توقف فرایند بهبودی در یکی از فازهای سهگانهی ترمیم زخم (هموستاز/التهابی، بازآرایی، تولید و تمایز بافتی) فرایندی پیچیده است که منجر به شکست و تکرارپذیری درمان میشود، از اینرو درمان زخمهای دیابتی چالشی مهم برای نظام سلامت میباشد. با شناخت تواناییهای سلولهای بنیادی در ترمیم بافتهای مختلف، بهکارگیری این سلولها یا مشتقات استخراجشده از آنها در کانون توجه درمانگران و محققان قرار گرفته است. با توجه به فقدان درمان و دستورالعمل کارآمد برای درمان این نوع از زخم دیابتی، با درنظرگرفتن روشها و درمانهای موجود و ظهور داروهای بازسازیکننده (Regenerative medicine) و درمانهای مبتنی بر سلولهای بنیادی در حوزهی زخم، بستری جدید و امیدوارکننده برای درمان این نوع زخم فراهم آمده و پژوهشهای فراوانی در ارتباط با آن در حال انجام است. در این مقاله به معرفی و بررسی اجمالی روشهای جدید درمانی مبتنی بر سلولهای بنیادی پرداخته میشود.
حمیدرضا احمدی آشتیانی، امیررضا نوری گرمرودی، علیرضا فیروز،
دوره 11، شماره 2 - ( دوره 11، شمارهی 2 1399 )
چکیده
به هر نوع گسستگی بافت، زخم گفته میشود که میتواند در پوست، بافت همبند یا مخاط ایجاد شود. پس از بروز زخم، فرایند التهاب، تغییر وضعیت سیستم ایمنی و همچنین فرایند ترمیم پوست فعال میشوند. ارائهی فراوردهای که بتواند فرایندهای فوق را در جهت ترمیم مطلوب قرار دهد بسیار کارا خواهد بود. مطالعات نشان داده است که فرآوردههای آلوئهورا با داشتن اثراتی همچون افزایش تولید کلاژن، خاصیت آنتیاکسیدانی و داشتن خاصیت آبرسانی، گزینهی بسیار مناسبی از این نظر هستند.
گیاه آلوئهورا بهطور عمده در مناطق خشک رشد نموده که میتواند باعث استقبال از این نوع از فراوردهها در بسیاری از نقاط جهان شود. همچنین استفاده از گیاهان دارویی هزینهی نظام سلامت را تا حدی کاهش میدهد. آلوئهورا گیاهی است که در فرایند کاشت، داشت و برداشت هزینهی زیادی ندارد و علاوهبر آن سازگاری فراوردههای آلوئهورا با انواع فرمولاسیونها، فرمولاتورها را ترغیب به استفاده از آن در صنعت داروسازی و آرایشی بهداشتی میکند.
در این مطالعهی مروری به موارد استفادهی آلوئهورا در زخم و برخی بیماریهای پوستی پرداخته خواهد شد.
انیسه صمدی، هستی احمدیانیزدی، مریم احمدی، عاطفه نعیمیفر، سامان احمدنصرالهی، علیرضا فیروز،
دوره 12، شماره 4 - ( دوره 12، شماره 4 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: مرطوبکنندههای ترکیبی و دستساز، از پرکاربردترین اجزای مراقبت از پوست هستند. مطالعه حاضر، تأثیر دو غلظت مختلف از مرطوبکنندههای ترکیبی حاوی اوره (5 و 10 درصد) را بر عملکرد سد محافظ، در مقایسه با محصولات تجاری مشابه مورد ارزیابی قرار میدهد.
روش اجرا: در این مطالعه بالینی، 15 داوطب با تشخیص بالینی پوست خشک، در دو مرحله، مرطوبکنندههای ترکیبی حاوی 5 و 10 درصد اوره و فرمولاسیونهای تجاری مشابه آنرا استفاده کردند. در هر گروه، محصول ترکیبی و فرمولاسیون مشابه تجاری بهطور تصادفی در ساعد دست راست یا چپ مورد استفاده قرار گرفتند. قبل از شروع مصرف، 1، 4 و 24 ساعت و یک هفته پس از مصرف، اندازهگیری پارامترهای بیوفیزیکی پوست شامل رطوبت پوست، تبخیر آب از لایه شاخی (TEWL)، ضریب اصطکاک، pH و سبوم انجام شد و میانگین مقادیر در منطقه مورداستفاده دو محصول مقایسه شد.
یافتهها: در تمام مقاطع زمانی، افزایش معنادار رطوبت لایه شاخی در محل مصرف هر دو کرم تجاری و ترکیبی مشاهده شد. 4 ساعت پس از مصرف، رطوبت لایه شاخی در محل استفاده از کرم صنعتی به شکل معناداری بیشتر از محل استفاده از کرم ترکیبی بود. در همین زمان مقادیر TEWL نیز در ناحیه مصرف کرم صنعتی نسبت به نوع ترکیبی به شکل معناداری کمتر بود.
نتیجهگیری: محصولات صنعتی در مقایسه با محصولات ترکیبی، بهدلیل مواد جانبی متفاوت، اثرات بهتری بر بهبود TEWL و رطوبت لایه شاخی از خود نشان میدهند.
اکرم میرامینمحمدی، مینو تسبیحی، سیدابراهیم اسکندری، مریم احمدی،
دوره 12، شماره 4 - ( دوره 12، شماره 4 1400 )
چکیده
لیشمانیازیس توسط تکیاختهای از جنس لیشمانیا ایجاد میشود و بهوسیله پشه خاکی منتقل میشود. ایران یکی از کشورهای آندمیک این بیماری میباشد و نوع پوستی آن مشکل بهداشتی کشور است. هدف از این مطالعه بررسی عوامل اپیدمیولوژیک سالک مراجعهکننده به مرکز تحقیقات پوست و جذام از سال 1400-1399 میباشد.
بررسی حاضر یک مطالعه مقطعی از نوع توصیفی میباشد که برای این منظور کلیه افراد مبتلا به سالک در سالهای 1400-1399 مراجعهکننده به مرکز تحقیقات پوست و جذام، مورد بررسی قرار گرفتند. با توجه به نتایج بهدستآمده، درصد بیشتری از مبتلایان به سالک را گروه سنی بین 10 تا 19 سال تشکیل دادهاند. از بین مشاغل نامبرده بین مبتلایان، درصد بیشتری به خانهداران در بین خانمهای مبتلا و کارگران در بین آقایان مبتلا اختصاص داشت. فصل پاییز نیز طبق نتایج بهدستآمده، بیشترین فصل برای شیوع سالک میباشد. مدت زمان بروز تا تشخیص سالک بهطور میانگین 3-5/1 ماه بوده و بیشتر بیماران سابقه سفر به مناطق روستایی را داشتند. درصد ضایعات مرطوب بیشتر از ضایعات خشک بوده است و بیشترین عضو درگیر دست بیماران بود. بیشترین موارد مراجعه از استان اصفهان گزارش شد.
سیدابراهیم اسکندری، علی خامسیپور، علیرضا فیروز، مینو تسبیحی، اکرم میرامینمحمدی، خدیجه توکلی، مریم احمدی،
دوره 13، شماره 2 - ( تابستان 1401، دوره 13، شماره 2 1401 )
چکیده
زمینه و هدف: لیشمانیازیس یک بیماری انگلی است که توسط پشه خاکی به انسان منتقل میشود و از بیماریهای آندمیک ایران است. با گسترش همهگیری کووید ـ 19 در سراسر جهان، بدون شک این ویروس با بیماریهای عفونی بومی در مناطق مختلف تلاقی کرده است. در این مطالعه، ابتلا به کرونا در بیماران با سابقه سالک، مراجعهکننده به مرکز تحقیقات پوست و جذام تهران مورد بررسی قرار گرفت.
روش اجرا: تعداد 91 بیمار با سابقه ابتلا به سالک جهت عفونت احتمالی با SARS-CoV-2 موردبررسی قرار گرفتند. همچنین میزان مراجعهکنندگان در طول اپیدمی کرونا با دوره مشابه قبل از کرونا مقایسه شد.
یافتهها: در مجموع 60% از بیماران مبتلا به سالک، ابتلا به کرونا را گزارش نکردند. در 21% موارد، کرونا خفیف، 13% کرونا متوسط، 3% کرونا شدید و تنها یک مورد مرگ در بین مبتلایان به کرونا با سابقه سالک گزارش شد. میزان مراجعه قبل از شروع اپیدمی کرونا، 2 برابر بیشتر از مراجعه در دوران اپیدمی بود.
نتیجهگیری: در این مطالعه، بهطور قابلتوجهی مرگومیر و عوارض کووید ـ 19 کمتر گزارش شد. با این حال، مطالعات بیشتری برای بررسی سیستم ایمنی و میزان محافظت ایجادشده توسط لیشمانیازیس جلدی در برابر کووید ـ 19 موردنیاز است. مسائل مختلفی میتواند در کاهش بیماران در طول اپیدمی کرونا مؤثر باشد ازجمله عدم مراجعه به مراکز درمانی، کمشدن میزان سفرها و رعایت مسائل بهداشتی در طول اپیدمی.
هستی احمدیان یزدی، علیرضا فیروز، مریم موافق، فائقه کاظمی، سامان احمدنصرالهی، انیسه صمدی،
دوره 13، شماره 4 - ( دوره 13، شماره 4 1401 )
چکیده
زمینه و هدف: محصولات مراقبت از پوست موضعی اغلب به لایههای عمیقتر پوست نمیرسند و کلاژن هیدرولیزشده خوراکی، یکی از جدیدترین مکملهای سیستمیک برای جوانسازی پوست است. هدف از این مطالعه ارزیابی ایمنی و اثربخشی ساشه مکمل خوراکی برای بهبود خاصیت ارتجاعی، آبرسانی و زبری پوست در مصرفکنندگان بود.
روش اجرا: این مطالعه بالینی با مقایسه قبل و بعد برروی 20 شرکتکننده با سن 36/5±15/44 سال انجام شد. پارامترهای الاستیسیته (R2، R5 و R7)، رطوبت و اصطکاک پوست و همچنین ضخامت و دانسیته درم، پس از 6 و 12 هفته مصرف روزانه محصول موردمطالعه و همچنین 4 هفته پس از قطع مصرف اندازهگیری (16 هفته) و ارزیابی شد. همچنین رضایت شرکتکننده و عوارض جانبی به کمک پاسخ به پرسشنامه مربوطه ثبت گردید.
یافتهها: بهبود معنادار در شاخصهای R2 و R5 و فریکشن پوست در هفته 12 مشاهده شد (بهترتیب 041/0P<، 012/0P< و 01/0P<) و این مقادیر چهار هفته پس از قطع مصرف مکمل، همچنان در سطح افزایشیافته باقی ماندند که نشاندهنده پایداری نتیجه است. افزایش دانسیته درم در هفته 16 نسبت به مقادیر اولیه معنادار بود (03/0=P). رضایت کلی از درمان متوسط بود و عوارض گوارشی محدودی گزارش شد.
نتیجهگیری: مصرف ساشه مکمل خوراکی با برند «کلاژن گلد» تحملپذیری مناسبی دارد و در بهبود پارامترهای بیوفیزیکی (الاستیسیته و فریکشن) و دانسیته پوست در افراد بالای 40 سال مؤثر است. این مطالعه، پایداری نتایج را تا 4 هفته پس از قطع مصرف تأیید کرد.
حاتم احمدی، آرینا نیکخواه،
دوره 14، شماره 1 - ( دوره 14، شماره 1 1402 )
چکیده
چهره انسان منبع اصلی انتقال اطلاعات برای بسیاری از پیامهای غیرکلامی و ازجمله حالت عاطفی یک فرد محسوب میشود. سم بوتاکس یا بوتولینوم، نوروتوکسینی است که توسط باکتری کلستریدیوم بوتولینوم ـ که در غذاهای کنسروشده رشد و تکثیر مییابد ـ تولید میشود. 8 سروتیپ از این سم وجود دارد که عمدتاٌ استفاده بالینی از نوع B آن برای درمان طیف گستردهای از اختلالات و بیماریها و از نوع A آن بهمنظور زیبایی صورت میگیرد.
تزریق مکرر بوتاکس برای حفظ اثرات درمانی آن ضروری است. تزریق سم بوتاکس در ماهیچههای واقع در زیر چینوچروکهای صورت، موجب شلشدن آنها و درنتیجه صافشدن پوست آن قسمت میشود. تزریق بوتاکس در موارد درمانی و یا زیبایی، نسبتاً بیخطر بوده و میتواند روشی جایگزین نسبت به استفاده از دارو یا جراحی باشد. اگرچه فراوانی عوارض جانبی جدی برای استفاده از بوتاکس در موارد درمانی بسیار بیشتر از موارد استفاده در زیبایی است، با این حال ممکن است استفاده از بوتاکس در زیبایی نیز عوارضی داشته باشد که با رعایت تکنیکهای مختلف، میتوان عوارض آنرا به حداقل رساند.
هستی احمدیان یزدی، علیرضا فیروز، محسن رضاییان وقار، الهه کاشانی، انیسه صمدی،
دوره 14، شماره 2 - ( دوره 14، شماره 2 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: برای غلبهبر عوارض موضعی درمانهای معمول بیماری درماتیت آتوپیک، نیاز به نگرش جدیدی در مورد درمانهای جایگزین است. این مطالعه با هدف ارزیابی ایمنی و اثربخشی کرم حاوی ترکیبات طبیعی جو دوسر و عصاره بابونه در بهبود علائم پوستی بیماران مبتلا به درماتیت آتوپیک خفیف تا متوسط طراحی و انجام شد.
روش اجرا: این مطالعه، یک مطالعه بالینی با مقایسه قبل و بعد از بود که بر روی 20 شرکتکننده (16 زن و 4 مرد) با سن 04/11±95/39 سال انجام و شدت بیماری براساس Total & Local SCORAD مشخص شد. پارامترهای میزان تبخیر آب از سطح اپیدرم، رطوبت لایه شاخی، pH، دما، سبوم و اریتم پوست بهوسیله پروبهای مربوطه از دستگاه MPA 580، پس از 2 و 4 هفته مصرف روزانه محصول موردمطالعه، ارزیابی شد. همچنین رضایت شرکتکننده و عوارض جانبی احتمالی ثبت گردید.
یافتهها: بهبود معنادار در نمره SCORAD Total و SCORAD Local و همچنین شدت خارش و سوزش در هفته 2 و 4 مشاهده شد (01/0P<). افزایش معنادار رطوبت لایه شاخی در هفته 2 و 4 پس از درمان قابل مشاهده بود (01/0P<). 2 و 4 هفته پس از درمان بیماران، بهترتیب 1/84 و 9/78 درصد از بیماران ضایعات پوستی خود را «بهبودیافته» یا «بسیار بهبودیافته» توصیف کردهاند.
نتیجهگیری: کرم حاوی جو دوسر و عصاره بابونه، محصولی ایمن و مؤثر برای بهبود ضایعات خفیف تا متوسط درماتیت آتوپیک محسوب میشود.
انیسه صمدی، منصور نصیری کاشانی، آذین آیتاللهی، زهرابیگم موسوی، هستی احمدیان یزدی، علیرضا فیروز،
دوره 14، شماره 4 - ( دوره 14، شماره 4 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: در سالهای اخیر شرکتهای متعدد ایرانی، اقدام به تولید فیلرهای هیالورونیک اسید کردهاند. این مطالعه مروری به بررسی و مقایسه ایمنی و اثربخشی بالینی 5 مورد از این محصولات میپردازد.
روش اجرا: در بخش اول مطالعه، ایمنی و اثربخشی کلی فیلرهای هیالورونیک اسید مورد مطالعه، برای اصلاح خطوط خنده بر روی 150 شرکتکننده (سن 97/9±30/44 سال) با استفاده از ارزیابی بالینی و دستگاهی در هفتههای 2، 12 و 24 بعد از تزریق مورد ارزیابی قرار گرفت. در بخش دوم مقایسه ایمنی و اثربخشی 5 فیلر هیالورونیک اسید مورد مطالعه با توجه به همین پارامترها انجام شد.
یافتهها: بهطور کلی، در هفتههای 2، 12 و 24 بهترتیب در 6/80%، 3/63% و 66/60% درصد از شرکتکنندگان، یک گرید یا بیشتر کاهش در شدت چینهای نازولبیال مشاهده شد. در تمامی ویزیتها، متغیر سطح و حجم خطوط نازولبیال و همچنین دانسیته درم در سونوگرافی، بهبود معنیدار نسبت به پایه از خود نشان دادند. در ارزیابیهای دستگاهی، دو فیلر با غلظت هیالورنیک اسید 24 میلیگرم بر میلیلیتر ـ که یکی از آنها حاوی مانیتول بود ـ بهترین اثربخشی دستگاهی را نشان دادهاند درحالی که، در ارزیابیهای بالینی فیلر حاوی مانیتول به تنهایی بهترین عملکرد را در کاهش شدت چینهای نازولبیال از خود نشان داد.
نتیجهگیری: فیلرهای هیالورونیک اسید ساخت ایران روشی ایمن و مؤثر برای اصلاح خطوط خنده متوسط تا شدید محسوب میشود ولی میزان اثربخشی آنها متفاوت گزارش شده است.