14 نتیجه برای اسکندری
علی خامسیپور، علیرضا خاتمی، ایرج شریفی، مهدیه بهرامی، امیر جوادی، سیدابراهیم اسکندری، علیرضا فیروز، علیرضا فکری، محمدرضا افلاطونیان،
دوره 1، شماره 4 - ( 10-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: درمان سالک خصوصاً با عامل
Leishmania tropica یکی از چالشهای مهم بهداشتی است. ترکیبات آنتیموان بهعنوان تنها درمان استاندارد نیاز به تزریق مکرر دارد. در این مطالعه میزان اثربخشی تزریق داخل ضایعهای گلوکانتیم هفتهای یکبار با تزریق هفتهای دو بار در بیماران مبتلا به سالک نوع شهری، مقایسه شده است.
روش اجرا: این مطالعه یک کارآزمایی بالینی است که در سالهای 1385 و 1386 در شهر بم انجام شد. تعداد 224 بیمار مشکوک به سالک موردمعاینه قرار گرفتند و تعداد 96 بیمار با ضایعهی سالک با عامل
لیشمانیا تروپیکا بعد از اخذ رضایت داوطلبانه وارد مطالعه شدند. بیماران براساس توالی اعداد تصادفی تهیهشدهی رایانه بهطور تصادفی در دو گروه قرار گرفتند و یک گروه تحت درمان تزریق داخل ضایعهای گلوکانتیم هفتهای یکبار و گروه دیگر تحت درمان تزریق داخل ضایعهای گلوکانتیم هفتهای دو بار قرار گرفتند. در بدو ورود به مطالعه و هر هفته مشخصات ضایعات در هر بیمار بررسی و اندازهی زخم و سفتی پوست (Induration) ثبت شد. بهبودی بهصورت راپیتلیازاسیون کامل و ازبینرفتن سفتی مدنظر قرار گرفت و در دو گروه مورد مقایسه قرار گرفت. برای تحلیل دادهها از آزمونهای t، Chi
2 و برای مقایسهی طول زمان بهبودی از تحلیل بقا و آزمون Log-Rank استفاده شد. ارزش احتمالی کمتر از 0.05 معنیدار درنظر گرفته شد.
یافتهها: 48 بیمار با 58 ضایعه مطالعه را کامل کردند. در هفتهی دوازدهم مطالعه، بهبودی کامل در 24 ضایعه از 27 ضایعه (89%) که تحت درمان تزریق هفتهای یکبار قرار گرفته بودند، دیده شد. متوسط زمان بهبودی در این گروه 10±70 روز بود. بهبودی کامل در گروهی که با تزریق هفتهای دو بار درمان شده بودند در 24 ضایعه از 31 ضایعه (77%) مشاهده شد و متوسط زمان بهبودی در این گروه 5±58 روز بود. میزان بهبودی و زمان بهبودی اختلاف معنیداری بین دو گروه نشان نداد.
نتیجهگیری: اثربخشی تزریق داخل ضایعهای گلوکانتیم هفتهای یکبار با تزریق هفتهای دو بار برای درمان سالک با عامل
لیشمانیا تروپیکا یکسان میباشد.
علی خامسیپور، محمدحسین قورچی، علیرضا خاتمی، سیدابراهیم اسکندری، امیر جوادی، حامد زرتاب، مریم صرافیزدی، علیرضا فیروز،
دوره 2، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: سالک از مهمترین مشکلات بهداشتی ایران میباشد که در بیشتر مناطق ایران بهصورت بومی دیده میشود. عامل سالک در ایران در نوع شهری L. tropica و در نوع روستایی L. major است. درمان سالک خصوصاً نوع شهری یکی از چالشهای مهم بهداشتی جهان است. ترکیبات آنتیموان بهعنوان درمان استاندارد سالک نیاز به تزریق مکرر دارد و معمولاً تحمل بیماران پایین است. این مطالعه در شهر مشهد انجام گرفته است که در آن میزان اثربخشی تزریق داخل ضایعهای گلوکانتیم هفتهای یکبار با تزریق هفتهای دو بار در بیماران مبتلا به سالک نوع شهری، مقایسه شده است.
روش اجرا: این کارآزمایی بالینی در سالهای 1385 و 1386 در شهر مشهد انجام شد. بیماران بر اساس توالی اعداد تصادفی تهیه شده توسط رایانه بهطور تصادفی در دو گروه قرار گرفتند و یک گروه تحت درمان تزریق داخل ضایعهای گلوکانتیم هفتهای یکبار و گروه دیگر تحت درمان تزریق داخل ضایعهای گلوکانتیم هفتهای دو بار قرار گرفتند. هر هفته از بدو ورود به مطالعه، مشخصات ضایعه در هر بیمار بررسی و اندازهی زخم و سفتی پوست (Induration) ثبت و میزان بهبودی مورد مقایسه قرار گرفت. بهبودی بهصورت راپیتلیازاسیون کامل و از بین رفتن سفتی مد نظر قرار گرفت.
یافتهها: 252 بیمار دارای 372 ضایعهی مشکوک به سالک معاینه شدند و 82 بیمار با 121 ضایعهی سالک با عامل L. tropica بعد از اخذ رضایت داوطلبانه وارد مطالعه شدند و 74 بیمار با 113 ضایعه مطالعه را کامل کردند. در هفتهی دوازدهم مطالعه، بهبودی کامل در 38 ضایعه از 44 ضایعه (86.4%) بیمارانی که تحت درمان تزریق داخل ضایعهای گلوکانتیم هفتهای یکبار قرار گرفته بودند، دیده شد. زمان بهبودی در این گروه (میانه [فاصلهی اطمینان 95%]) 36 (39.9-32.0) روز بود. بهبودی کامل در گروهی که تزریق داخل ضایعه گلوکانتیم هفتهای دو بار قرار گرفته بودند در 60 ضایعه از 69 ضایعه (86.9%) مشاهده شد و زمان بهبودی در این گروه (میانه [فاصلهی اطمینان 95%]) 25 (29.1-20.9) روز بود. در حالی که میزان بهبودی اختلاف معنیداری بین دو گروه نشان نداد (0.999=P)، زمان بهبودی اختلاف معنیداری بین دو گروه نشان داد (0.003=P).
نتیجهگیری: به نظر میرسد میزان اثربخشی تزریق داخل ضایعهای گلوکانتیم هفتهای دو بار در مقایسه با تزریق داخل ضایعهای هفتهای یکبار این دارو برای درمان سالک با عامل L. tropica یکسان بوده ولی در عین حال باعث بهبودی سریعتر ضایعات میشود.
مهناز محمودیراد، اکرم میرامین محمدی، پرویز طوسی، علی خامسیپور، امیرهوشنگ احسانی، سیدابراهیم اسکندری، نیکی محمودیراد، یاسمن میردامادی، زینب قاسمی، محسن گرامیشعار، شیما یونسپور،
دوره 2، شماره 2 - ( 4-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: مالاسزیا قارچ دوشکلی و چربیدوست است که دارای گونههای مختلفی میباشد. بعضی از آنها به صورت فلور طبیعی روی پوست وجود دارند و در شرایطی ایجاد بیماری میکنند. گونههای مالاسزیا در موارد پیتیریازیس ورسیکالر با استفاده از روش مولکولی تعیین گردید.
روش اجرا: از در این مطالعهی توصیفی 60 ایزولهی بالینی از ضایعههای پوستی مبتلایان به پیتیریازیس ورسیکالر مورد مطالعه قرار گرفت. شناسایی ایزولهها با استفاده از روش مولکولی PCR-RFLP صورت گرفت. در این روش ناحیهی (Internal Transcribed Spacer 2(ITS2 توسط پرایمرهای ITS 3 و ITS 4 تکثیر شد و توسط سه اندونوکلئاز تحدیدی AluI، BanI و MspAI قطعات مشخصی برای هر گونهی مالاسزیا بهدست آمد.
یافتهها: گونههای جداشده از بیماران به ترتیب مالاسزیا فورفور (36.7%)، مالاسزیا گلوبوزا (30.0%)، مالاسزیا سیمپودیالیس (20.0%)، مالاسزیا اسلوفیئی (8.3%)، مالاسزیا رستریکتا (3.3%) و مالاسزیا آبتوسا (1.7%) بودند. در ضمن هیچ موردی از مالاسزیا جاپونیکا، مالاسزیا پکیدرماتیس، مالاسزیا درماتیس، مالاسزیا نانا و مالاسزیا یاماتوئنسیس مشاهده نشد. گونهی مالاسزیا سیمپودیالیس در گروه زنان بیشتر از گروه مردان مشاهده شد (0.02=P).
نتیجهگیری: شایعترین گونهی جداشده از ضایعههای پیتیریازیس ورسیکالر، مالاسزیا فورفور و پس از آن مالاسزیا گلوبوزا بود.
مهناز محمودیراد، اکرم میرامین محمدی، پرویز طوسی، علیرضا فیروز، سیدابراهیم اسکندری، نیکی محمودیراد، یاسمن میردامادی، امیرهوشنگ احسانی، زینب قاسمی، شیما یونسپور،
دوره 2، شماره 2 - ( 4-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: مالاسزیا قارچی دوشکلی و چربیدوست است که دارای گونههای مختلفی میباشد. بعضی از آنها به صورت فلور طبیعی روی پوست وجود دارند و در شرایطی ایجاد بیماری میکنند. هدف اصلی از این مطالعه، بررسی گونههای مالاسزیا در موارد درماتیت سبورئیک با استفاده از روش مولکولی PCR-RFLP بود.
روش اجرا: از در این مطالعهی توصیفی، 70 نمونهی جداشده از ضایعههای پوستی مبتلایان به درماتیت سبورئیک مورد مطالعه قرار گرفت. شناسایی ایزولهها با استفاده از روش مولکولی PCR-RFLP انجام شد. در این روش ناحیهی (Internal Transcribed Spacer 2(ITS2 توسط پرایمرهای ITS3 و ITS4 تکثیر گردید و توسط سه اندونوکلئاز تحدیدی AluI، BanI و MspAI قطعات مشخصی برای هر گونهی مالاسزیا بهدست آمد.
یافتهها: گونههای جداشده از بیماران به ترتیب مالاسزیا گلوبوزا (48.6%)، مالاسزیا فورفور (40.0%)، مالاسزیا اسلوفیئی (8.6%) و مالاسزیا سیمپودیالیس (2.8%) بودند. هیچ موردی از M. pachydermatis، M. japonica، M. dermatis، M. restricta، M. obtusa، M. nana و M. yamatoensis از نمونهها جدا نشد.
نتیجهگیری: شایعترین گونهی ایزولهشده از ضایعات درماتیت سبورئیک، مالاسزیا گلوبوزا و پس از آن مالاسزیا فورفور بود.
مهربان فلاحتی، زینب قاسمی، شیرین فرهیار، ابراهیم اسکندری، مهتاب اشرفی، فرزانه احمدی، غلامحسین غفارپور،
دوره 3، شماره 2 - ( 4-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: اونیکومایکوزیس به عفونت قارچی ناخن اطلاق میشود. سیستم ایمنی بیمار نقش مهمی در ایجاد اونیکومایکوزیس دارد. یکی از علل شیوع اونیکومایکوزیس، افزایش جمعیت افراد مستعد دارای اختلال سیستم ایمنی موضعی یا عمومی است. در اختلالات هورمونی (دیابت قندی، سندرم کوشینگ و کمکاری تیروئید)، نارسایی عروق سطحی و همچنین در افراد با کاهش سطح ایمنی، اونیکومایکوزیس شیوع بالایی دارد. هدف از این مطالعه، بررسی اونیکومایکوزیس در افراد دارای بیماری زمینهای مراجعهکننده به بیمارستان رازی تهران بود.
روش اجرا: در یک مطالعهی مقطعی، نمونههای ناخن 250 بیمار مراجعهکننده به آزمایشگاه قارچشناسی بیمارستان رازی در سالهای 90-1389 که دارای بیماری زمینهای همراه با دیستروفی ناخن بودند، مورد مطالعه قرار گرفت. نمونهها با آزمایش مستقیم میکروسکوپی و کشت روی محیطهای سابورودکستروزآگار (S) و سابورودکستروزآگار حاوی کلرامفنیکل و سیکلوهگزامید (SCC) مورد بررسی قرار گرفتند. برای تشخیص افتراقی قارچها، از تستهای تکمیلی استفاده شد.
یافتهها: 89 نفر از 250 نفر (35.6%) که بیماری زمینهای همراه با دیستروفی ناخن داشتند، به اونیکومایکوزیس مبتلا بودند. از این تعداد 19 نفر به اونیکومایکوزیس درماتوفیتی، 52 نفر به اونیکومایکوزیس مخمری و 18 نفر به اونیکومایکوزیس ساپروفیتی مبتلا بودند. بیماریهای زمینهای شایع مشاهدهشده در افراد مبتلا به اونیکومایکوزیس بهترتیب بیماری دیابت با 37.1%، بیماریهای قلبی ـ عروقی با 15.7%، .پمفیگوس با 9%، پسوریازیس با 7.9%، کمکاری تیروئید با 6.7% و اگزمای مزمن با 5.6% بودند.
نتیجهگیری: در اشخاص با اختلالات هورمونی (دیابت قندی، سندرم کوشینگ و کمکاری تیروئید)، نارسایی قلبی ـ عروقی و نقص سیستم ایمنی، اونیکومایکوزیس شیوع بالایی دارد.
فرزانه زرینکار، علی خامسیپور، اکرم میرامینمحمدی، ابراهیم اسکندری، محمود ناطقیرستمی، اسماعیل فلاح،
دوره 3، شماره 3 - ( 7-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: لیشمانیزاسیون روشی مؤثر در پیشگیری از سالک میباشد. استانداردسازی لیشمانیا و شرایط نگهداری انگل از دشواریهای این روش میباشد. در این مطالعه تأثیر استفاده از مواد نگهدارندهی مختلف بر میزان عفونتزایی انگل بررسی شده است
روش اجرا: انگل Leishmania major در مراحل رشد لگاریتمی، شروع ایستا و انتهای مرحلهی ایستا، قبل از انجماد و بعد از انجماد با استفاده از مواد نگهدارندهی مختلف با ترکیبات متنوع (ساکارز، گلیسرول، ترهالوز، گلوکز، سوربیتول و dimethyl sulfoxide [DMSO]) به موشهای BALB/c تلقیح و میزان عفونتزایی بررسی شد. از آزمون IFA بهمنظور تعیین میزان انگلهای متاسیکلیک استفاده شد
یافتهها: درصد انگلهای زنده در مادههای نگهدارندهی در مراحل مختلف رشد از 89% تا 98.2% بود. در گروهی که انگل مرحلهی رشد لگاریتمی در مواد نگهدارندهی ساکارز+ گلیسرول و DMSO دریافت کرده بودند بروز ضایعات از هفتهی سوم شروع و در هفتهی پنجم به 100% رسید. درگروهی که انگل شروع مرحلهی ایستا و انتهای مرحلهی ایستا در مواد نگهدارندههای DMSO، ساکارز + گلوکز، ساکارز + گلیسرول و گلیسرول 15% دریافت کرده بودند بروز ضایعه بین هفتههای 4 تا 5 شروع و در هفتهی 8 به 100% میرسید. میزان انگلهای متاسیکلیک در مراحل مختلف رشد لگاریتمی، شروع مرحلهی ایستا و خاتمهی ایستا به ترتیب افزایش یافت
نتیجهگیری: رابطهی مستقیم بین درصد زندهبودن انگل و میزان بروز ضایعه مشاهده گردید. مادهی نگهدارندهی ساکارز 22.5% + گلیسرول 22.5% برای حفظ عفونتزایی انگل مناسب میباشد. رابطهی مستقیمی بین میزان پروماستیگوتهای متاسیکلیک عفونتزا و میزان بروز ضایعه در مراحل مختلف رشد در موش BALB/c وجود دارد
آفاق کاظمی، امید اسکندری، محمد کریمی،
دوره 6، شماره 1 - ( دورهی 6، شمارهی 1، بهار 1394 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان پوست از شایعترین سرطانهای انسان است که در ایران روندی روبه افزایش دارد. هدف از این مطالعه، بررسی فراوانی، بروز و توزیع جغرافیایی سرطان پوست در استان کردستان و شناخت مناطق پرخطر برای این سرطان بود.
روش اجرا: در این مطالعهی مقطعی ـ توصیفی، دادههای تحقیق بااستفاده از نسخهی 16 نرمافزار آماری SPSS توصیف و تحلیل شد. از نمودارها و آزمونهای آماری t و تحلیل واریانس (ANOVA) برای مقایسهی میانگینها استفاده شد. نقشهی پراکندگی سرطان پوست در استان کردستان با استفاده از نسخهی 3/9 نرمافزار
(Geographic Information System) GIS طی سالهای 1385 الی 1389 ترسیم گردید. بهمنظور بررسی علت بالابودن میزان بروز مبتلایان به سرطان پوست در برخی شهرستانهای این استان، نقشهی توزیع جغرافیایی شاخص جهانی تابش پرتو فرابنفش نیز تهیه شد.
یافتهها: شهرستان سنندج با میزان بروز 55/17 در هر صد هزار نفر بیشترین میزان و شهرستان سروآباد با میزان بروز 73/3 در هر صدهزار نفر دارای کمترین میزان بروز بودند. تعداد مبتلایان مرد (542 نفر)، نزدیک به دو برابر مبتلایان زن (324 نفر) بود (0001/0P). همچنین تعداد موارد سرطان پوست در ساکنان شهرها (01/68%) بیش از دو برابر روستانشینان (99/31%) بود (008/0=P).
نتیجهگیری: شیوهی زندگی مردان و تماس شغلی آنها با آفتاب میتواند عامل خطرساز مهمی در روند روبهرشد سرطان پوست در استان کردستان باشد. همبستگی موردانتظار بین بروز سرطان پوست در سطح شهرستانها و توزیع جغرافیایی شاخص جهانی تابش پرتوفرابنفش خورشید مشاهده نشد. پژوهشهای کاملتری در این زمینه مورد نیاز است.
زینب قاسمی، مهربان فلاحتی، فریده زینی، غلامحسین غفارپور، فرزانه احمدی، سیدابراهیم اسکندری،
دوره 6، شماره 2 - ( تابستان 1394، دورهی 6، شمارهی 2 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: کچلی ناخن یک بیماری شایع با انتشار جهانی است. این بیماری بیشتر در بالغین دیده میشود و سیستم ایمنی بیمار نقش مهمی در ایجاد آن دارد. در میان عوامل درماتوفیتی، ترایکوفیتون روبروم و ت. اینتردیجیتال از شایعترین عوامل ایجادکنندهی این بیماری هستند. هدف از انجام این مطالعه، بررسی فراوانی عوامل ایجادکنندهی کچلی ناخن در مراجعان به آزمایشگاه قارچشناسی بیمارستان رازی تهران بود.
روش اجرا: در این مطالعهی مقطعی، 700 نمونه ناخن دیسترفیشده از طریق انجام آزمایش مستقیم و کشت مورد بررسی قرار گرفتند. برای آزمایش مستقیم نمونهها با هیدروکسید پتاسیم 20% بررسی شدند. همچنین، نمونهها روی محیط سابورو دکستروز آگارحاوی کلرامفنیکل و سیکلوهگزامید (Scc) کشت داده شدند. برای شناسایی انواع درماتوفیتها از آزمایشهای تکمیلی استفاده شد. برای نمایش فراوانی و فراوانی نسبی درماتوفیتها در گروههای مختلف از جدول و برای تحلیل آماری دادهها از آزمونهای مربع کای و دقیق فیشر استفاده شد.
یافتهها: در این بررسی، در 53 مورد از 700 نمونه ناخن مشکوک به کچلی ناخن (6/7%)، درماتوفیت جدا شد که 38 مورد آن مربوط به مردان بود. شایعترین شکل بالینی در این مطالعه، شکل زیر ناخنی انتهایی (DSO) Distal Subungual Onychomycosis (2/79%) بود. شایعترین درماتوفیت جداشده، ت. اینتردیجیتال با 6/39% و پس از آن، ت. روبروم با 7/37% بود. از 53 درماتوفیت جداشده 47 مورد مربوط به ناخنهای پا، 4 مورد مربوط به ناخنهای دست و 2 مورد مشترکاً مربوط به ناخنهای دست و پا بود. نوزده نفر از بیماران مبتلا به کچلی ناخن، به بیماریهای زمینهای نیز مبتلا بودند که بیشترین بیماری زمینهای مشاهدهشده در این بررسی، بیماری قلبی ـ عروقی (3/26%) بود.
نتیجهگیری: کچلی ناخن یک بیماری با انتشار جهانی است، بنابراین شناخت میکروارگانیسمهای ایجادکننده و عوامل مستعدکنندهی این بیماری برای ادارهی بهتر بیماران لازم است.
مهربان فلاحتی، زینب قاسمی، صفر شامحمدی، ابراهیم اسکندری، رضا امیری، مهدیه رحیمی، المیرا دستپرورده، شهاب الدین رحیمی فر،
دوره 7، شماره 3 - ( دورهی 7، شمارهی 3، پاییز 1395 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: در بیشتر موارد، عفونتهای ناخن نشانگر مشکل جدی در سلامت نیستند، اما درمان آنها بهویژه در صورت ضعف سیستم ایمنی بیمار، میتواند چالش برانگیز باشد. از جمله عوامل عفونت ناخن، باکتریها هستند. هدف این مطالعه بررسی فراوانی عوامل باکتریایی در ناخنهای دیستروفیک مراجعان به آزمایشگاه قارچشناسی بیمارستان رازی تهران بود.
روش اجرا: این مطالعهی مقطعی روی بیمارانی که با دیستروفی ناخن که به آزمایشگاه معرفی شدند، اجرا شد. روش نمونهگیری، روش در دسترس بود. بیماران با مشاهدهی مستقیم میکروسکوپی و کشت بررسی شدند. برای بررسی میکروبی ناخنها از دو محیط blood agar و eosin methylene blue agar استفاده شد.
یافتهها: در این مطالعه 700 نمونهی ناخن دیستروفیشده موردمطالعه قرار گرفت که با توجه به نتایج آزمایش مستقیم و کشت، 183 بیمار مبتلا به اونیکومایکوزیس بودند (1/26%). از این تعداد 104 نفر از بیماران زن (8/65%) و 79 نفر مرد (1/34%) بودند. 181 بیمار (9/25%) مبتلا به عفونتهای باکتریایی ناخن بودند که از این تعداد 109 نفر زن (2/60%) و 72 نفر مرد (8/39%) بودند و 46 نفر (6/6%) عفونت توأم قارچی و باکتریایی داشتند که 32 نفر زن (6/69%) و 14 نفر مرد (4/30%) بودند. شایعترین باکتری جداشده استافیلوکوک بود.
نتیجهگیری: باکتریها سبب ایجاد تغییراتی ناخوشایند در ناخنها میشوند. عفونتهای باکتریایی، اغلب پوست زیر و دور ناخن را هدف قرار داده و گرچه درصورت عدم درمان میتوانند منجر به ازدسترفتن ناخنها شوند ولی معمولاً درمان آنها از درمان عفونتهای قارچی آسانتر است.
فهیمه نعمتی، معصومه محمدزکی، صفر شامحمدی، زینب قاسمی، ابراهیم اسکندری،
دوره 8، شماره 1 - ( دورهی 8، شمارهی 1 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: استافیلوکوکها دومین علت شایع عفونتهای بیمارستانی و مسئول حدود 80% عفونتهای چرکی و اغلب عفونتهای پوستی هستند. ژنهای VanA، VanB، VanC1، VanC2/C3، VanG، VanL و VanX مسئول کدکردن مقاومت نسبت به ونکومایسین، تیکوپلانین و آووپارسین هستند. مقاومت VanA و VanB غالبترین نوع مقاومت بوده که میتوانند روی پلاسمید یا کروموزوم قرار گرفته ازطریق کونژوگاسیون منتقل شوند. هدف از انجام این مطالعه بررسی وجود ژنهای VanA و VanB در استافیلوکوکهای مقاوم به سفوکسیتین و عامل عفونتهای پوستی بیماران بستری در بیمارستان رازی تهران به روش Real Time PCR بوده است.
روش اجرا: جمعآوری نمونهها از خرداد 94 بهمدت یکسال، در بخش میکروبشناسی آزمایشگاه بالینی بیمارستان رازی انجام شد؛ بدینصورت که زخمهای ترشحدار بیماران پوستی توسط سوآپ استریل نمونهبرداری شد و روی محیط بلاد آگار و EMB کشت داده و روی لام برده شد. بعد از رشد باکتریها (کوکسیهای گرم مثبت) برروی محیط بلاد آگار، تستهای کاتالاز، اکسیداز و کواگولاز انجام شد، برای تعیین حساسیت به ونکومایسین در استافیلوکوکهای مقاوم به سفوکسیتین از روش E-test استفاده شد و ژنهای VanA و VanB بهوسیله Real Time PCR مورد بررسی قرار گرفتند.
یافتهها: از 978 بیمار دارای ضایعه پوستی ترشحدار، 733 نمونه انواع استافیلوکوک جدا شد. از این تعداد 124 نمونه مقاوم به سفوکسیتین بود که تست نواری ونکومایسین برایشان انجام شد و 8 نمونه دارای جواب بالای 3 و 5 عدد از آنها مقاومت بالا، یعنی بالای 16 بودند. اما علت این مقاومت در هیچ کدام ژنهای VanB و VanA نبود.
نتیجهگیری: بهعلت گسترش سویههای مقاوم استافیلوکوک در عفونتهای پوستی و بیمارستانی، شناسایی ژنهای کدکنندهی آن در جهت استفاده از آنتیبیوتیکهای مناسب برای کاهش دورهی درمان و عوارض مصرف آنتیبیوتیکهای مختلف ضرورت دارد.
آذین آیتاللهی، الناز ایرجی، علیرضا فیروز، سیدابراهیم اسکندری، علی فرزانگان، اعظم فتاحی،
دوره 10، شماره 2 - ( تابستان 1398، دورهی 10، شمارهی 2 1398 )
چکیده
اونیکومایکوزیس از اختلالات شایع ناخنها است که درصورت عدم درمان منجر به تغییر شکل ناخن و حتی تخریب صفحهی ناخن میشود. از آنجا که ناخنها در ظاهر شخص اهمیت دارند اونیکومایکوزیس با تغییر در ظاهر ناخن و تخریب آن و همچنین اختلال در عملکرد فرد در فعالیتهای ظریفی که با دست انجام میشود میتواند بر روی کیفیت زندگی فرد تأثیرگذار باشد. هدف از این مطالعه بررسی کیفیت زندگی افراد مبتلا به اونیکومایکوزیس میباشد.
اکرم میرامینمحمدی، مینو تسبیحی، سیدابراهیم اسکندری، مریم احمدی،
دوره 12، شماره 4 - ( دوره 12، شماره 4 1400 )
چکیده
لیشمانیازیس توسط تکیاختهای از جنس لیشمانیا ایجاد میشود و بهوسیله پشه خاکی منتقل میشود. ایران یکی از کشورهای آندمیک این بیماری میباشد و نوع پوستی آن مشکل بهداشتی کشور است. هدف از این مطالعه بررسی عوامل اپیدمیولوژیک سالک مراجعهکننده به مرکز تحقیقات پوست و جذام از سال 1400-1399 میباشد.
بررسی حاضر یک مطالعه مقطعی از نوع توصیفی میباشد که برای این منظور کلیه افراد مبتلا به سالک در سالهای 1400-1399 مراجعهکننده به مرکز تحقیقات پوست و جذام، مورد بررسی قرار گرفتند. با توجه به نتایج بهدستآمده، درصد بیشتری از مبتلایان به سالک را گروه سنی بین 10 تا 19 سال تشکیل دادهاند. از بین مشاغل نامبرده بین مبتلایان، درصد بیشتری به خانهداران در بین خانمهای مبتلا و کارگران در بین آقایان مبتلا اختصاص داشت. فصل پاییز نیز طبق نتایج بهدستآمده، بیشترین فصل برای شیوع سالک میباشد. مدت زمان بروز تا تشخیص سالک بهطور میانگین 3-5/1 ماه بوده و بیشتر بیماران سابقه سفر به مناطق روستایی را داشتند. درصد ضایعات مرطوب بیشتر از ضایعات خشک بوده است و بیشترین عضو درگیر دست بیماران بود. بیشترین موارد مراجعه از استان اصفهان گزارش شد.
سیدابراهیم اسکندری، علی خامسیپور، علیرضا فیروز، مینو تسبیحی، اکرم میرامینمحمدی، خدیجه توکلی، مریم احمدی،
دوره 13، شماره 2 - ( تابستان 1401، دوره 13، شماره 2 1401 )
چکیده
زمینه و هدف: لیشمانیازیس یک بیماری انگلی است که توسط پشه خاکی به انسان منتقل میشود و از بیماریهای آندمیک ایران است. با گسترش همهگیری کووید ـ 19 در سراسر جهان، بدون شک این ویروس با بیماریهای عفونی بومی در مناطق مختلف تلاقی کرده است. در این مطالعه، ابتلا به کرونا در بیماران با سابقه سالک، مراجعهکننده به مرکز تحقیقات پوست و جذام تهران مورد بررسی قرار گرفت.
روش اجرا: تعداد 91 بیمار با سابقه ابتلا به سالک جهت عفونت احتمالی با SARS-CoV-2 موردبررسی قرار گرفتند. همچنین میزان مراجعهکنندگان در طول اپیدمی کرونا با دوره مشابه قبل از کرونا مقایسه شد.
یافتهها: در مجموع 60% از بیماران مبتلا به سالک، ابتلا به کرونا را گزارش نکردند. در 21% موارد، کرونا خفیف، 13% کرونا متوسط، 3% کرونا شدید و تنها یک مورد مرگ در بین مبتلایان به کرونا با سابقه سالک گزارش شد. میزان مراجعه قبل از شروع اپیدمی کرونا، 2 برابر بیشتر از مراجعه در دوران اپیدمی بود.
نتیجهگیری: در این مطالعه، بهطور قابلتوجهی مرگومیر و عوارض کووید ـ 19 کمتر گزارش شد. با این حال، مطالعات بیشتری برای بررسی سیستم ایمنی و میزان محافظت ایجادشده توسط لیشمانیازیس جلدی در برابر کووید ـ 19 موردنیاز است. مسائل مختلفی میتواند در کاهش بیماران در طول اپیدمی کرونا مؤثر باشد ازجمله عدم مراجعه به مراکز درمانی، کمشدن میزان سفرها و رعایت مسائل بهداشتی در طول اپیدمی.
مینو تسبیحی، اکرم میرامینمحمدی، علی خامسیپور، سیدابراهیم اسکندری، علیرضا فیروز، سامان احمدنصرالهی،
دوره 14، شماره 2 - ( دوره 14، شماره 2 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: لیشمانیازیس جلدی یکی از معضلات بهداشتی مهم ایران محسوب میشود. هنوز واکسن مؤثری علیه لیشمانیازیس انسانی در دسترس نیست و درمانهای حاضر مبتنیبر دارودرمانی است. درمانهای معمول سمی و گران هستند و همچنین مقاومت به درمان سبب شده جستوجو برای درمانهای جدید ادامه داشته باشد. توفاسیتینیب یک مهارکننده انتخابی ژانوس کیناز است که مسیر سیگنالی چندین سیتوکین در سیستم ایمنی را مختل میکند. هدف از انجام مطالعه حاضر، بررسی اثر پماد موضعی توفاسیتینیب 2% در بهبودی زخم لیشمانیازیس جلدی در موشهای Balb/C بود.
روش اجرا: این مطالعه تجربی، با بهکارگیری داروهای توفاسیتینیب و گلوکانتیم در 40 سر موش Balb/C ماده انجام شد. فرم متاسیکلیک پروماستیگوت لیشمانیا ماژور سویه استاندارد (MRHO/IR/75/ER) به کف پا موشها تزریق شد. پس از ایجاد زخم، موشها به 4 گروه درمانی توفاسیتینیب، گلوکانتیم، توفاسیتینیب ـ گلوکانتیم و شاهد بدون درمان تقسیم شدند. طول دوره درمان 28 روز بود و در پایان هر هفته درمانی، قطر زخم اندازهگیری میشد.
یافتهها: پس از پایان درمان در گروههای تحت درمان با توفاسیتینیب، کاهش معنیداری در اندازه زخم و قطر کف پا نسبت به گروه شاهد بدون درمان مشاهده شد (01/0P<).
نتیجهگیری: بهنظر میرسد که توفاسیتینیب سبب تسریع بهبودی زخم در موشهای Balb/C میشود و مشابه درمان استاندارد گلوکانتیم در بهبودی زخم عمل کرده است. استفاده از داروی توفاسیتینیب به فرم پماد در کاهش قطر زخم ناشی از لیشمانیا ماژور در موش مؤثر بوده و بهدلیل سهولت در استفاده و عدم نیاز به تزریقات دردناک، میتواند بهعنوان گزینهای برای درمان بیماران مبتلا به لیشمانیازیس جلدی مطرح باشد.