جستجو در مقالات منتشر شده


35 نتیجه برای حسن

محمدعلی نیلفروش‌زاده، سیدحسین حجازی، هاجر زرکوب، لیلا شیرانی بیدآبادی، غلامرضا اصغری، سیدمحسن حسینی، الهه هفت‌برادران، فریبا جعفری،
دوره 1، شماره 2 - ( 4-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به خواص ضدمیکروبی و اثرات ضدالتهابی عسل و سیاه‌دانه و تأثیر قابل توجه این دو ماده در زمینه‌ی بهبودی زخم، در این مطالعه، اثربخشی درمان موضعی لیشمانیوز پوستی حاد به‌وسیله‌ی عصاره‌ی سیاه‌دانه در پایه‌ی عسل در مقابل تجویز موضعی عسل به همراه تزریق موضعی گلوکانتیم مورد مقایسه قرار گرفت.
روش اجرا: در یک مطالعه‌ی کارآزمایی بالینی آینده‌نگر، تعداد150 بیمار مبتلا به لیشمانیوز جلدی به‌صورت تصادفی تحت درمان با تزریق موضعی گلوکانتیم به‌صورت هفتگی همراه با استفاده‌ی موضعی از عسل یا درمان با ترکیب عصاره‌ی هیدروالکلی 60% سیاه‌دانه در پایه‌ی عسل دو بار در روز قرار گرفتند. در هر دو گروه، درمان تا التیام کامل زخم یا حداکثر تا 12 هفته ادامه یافت. 
یافته‌ها: در گروه تحت درمان با عصاره‌ی هیدروالکلی سیاه‌دانه در پایه‌ی عسل 61 نفر (81.3%) و در گروه تحت درمان با تزریق گلوکانتیم همراه با عسـل در پایان 12 هفتـه، 48 نفـر (64%) بهبـودی کامـل داشـتنـد. در این رابطـه، بین دو گـروه تفـاوت معنی‌داری وجـود داشـت(0.002=P).
نتیجه‌گیری: اثربخشی سیاه‌دانه و عسل همراه با تزریق داخل ضایعه‌ی گلوکانتیم در افزایش میزان بهبودی بالینی، کاهش اندازه‌ی ضایعه‌ی ثانویه و کاهش دوز گلوکانتیم مصرفی، بهتر از گروه عسل تنها همراه با تزریق داخل ضایعه‌ی گلوکانتیم است.


محمدعلی نیلفروش‌زاده، سید‌محسن حسینی، فرحناز فاطمی‌نائینی، فریبا جعفری، الهه هفت‌برادران، نرگس رحمانیان، فاطمه هاشمی، مریم وطن‌خواه،
دوره 1، شماره 3 - ( 7-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: آلوپسی آندروژنتیک شایعترین شکل ریزش موی پیشرونده منتشر و قرینه می‌باشد که هر دو جنس را مبتلا می‌کند. الگوی ریزش مو و پاتوفیزیولوژی آن در دو جنس متفاوت می‌باشد. طبقه‌بندی‌های متفاوتی برای ریزش مو در زنان ارائه شده‌است ازجمله طبقه‌بندی Ludwig، Hamilton، Chirstmas tree و Early onset hairloss.
روش اجرا: این مطالعه یک مطالعه توصیفی است که در سال‌های 1388-1387 در آرایشگاه‌های شهر اصفهان به انجام رسیده است. جامعه آماری مورد‌ مطالعه شامل تمامی زنان در طیف سنی 70-20 سال بود که به این واحد‌ها مراجعه کرده بودند. روش نمونه‌گیری در این مطالعه به شیوه تصادفی ساده بود و طی آن تعداد 1800 خانم مراجعه‌کننده ازنظر ریزش مو و دیگر فاکتور‌ها مورد‌بررسی قرار گرفتند. داده‌های مطالعه پس از جمع‌آوری با کمک نرم‌افزار SPSS و استفاده از آزمون‌های T، chi-square تجزیه و تحلیل شدند.

یافته‌ها: از 1800 خانم مطالعه‌شده 39.6% (712نفر) دارای ریزش موی آندروژنتیک بوده و 60.4% (1088 نفر) فاقد آن بودند. میانگین سن زنان مبتلا به ریزش مو 13±50.4 سال و میانگین سن زنان غیر‌مبتلا به ریزش مو 13.2±31.9 سال بود و طبق آزمون T student میانگین سن این دو گروه تفاوت معنی‌داری داشت (0.001<P).
نتیجه‌گیری: در مواجهه با خانم‌های مبتلا به ریزش مو علاوه‌بر تفحص در مورد علل روتین، باید به بررسی اختلالات تیروئیدی، سطح فریتین سرم و هورمون‌های آندروژن نیز پرداخته شود.


مهناز محمودی‌راد، اکرم میرامین محمدی، پرویز طوسی، علی خامسی‌پور، امیرهوشنگ احسانی، سیدابراهیم اسکندری، نیکی محمودی‌راد، یاسمن میردامادی، زینب قاسمی، محسن گرامی‌شعار، شیما یونس‌پور،
دوره 2، شماره 2 - ( 4-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: مالاسزیا قارچ دوشکلی و چربی‌دوست است که دارای گونه‌های مختلفی می‌باشد. بعضی از آن‌ها به صورت فلور طبیعی روی پوست وجود دارند و در شرایطی ایجاد بیماری می‌کنند. گونه‌های مالاسزیا در موارد پیتیریازیس ورسیکالر با استفاده از روش مولکولی تعیین گردید.
روش اجرا: از در این مطالعه‌ی توصیفی 60 ایزوله‌ی بالینی از ضایعه‌های پوستی مبتلایان به پیتیریازیس ورسیکالر مورد مطالعه قرار گرفت. شناسایی ایزوله‌ها با استفاده از روش مولکولی PCR-RFLP صورت گرفت. در این روش ناحیه‌ی (Internal Transcribed Spacer 2(ITS2 توسط پرایمرهای ITS 3 و ITS 4 تکثیر شد و توسط سه اندونوکلئاز تحدیدی AluI، BanI و MspAI قطعات مشخصی برای هر گونه‌ی مالاسزیا به‌دست آمد.
یافته‌ها: گونه‌های جداشده از بیماران به ترتیب مالاسزیا فورفور (36.7%)، مالاسزیا گلوبوزا (30.0%)، مالاسزیا سیمپودیالیس (20.0%)، مالاسزیا اسلوفیئی (8.3%)، مالاسزیا رستریکتا (3.3%) و مالاسزیا آبتوسا (1.7%) بودند. در ضمن هیچ موردی از مالاسزیا جاپونیکا، مالاسزیا پکی‌درماتیس، مالاسزیا درماتیس، مالاسزیا نانا و مالاسزیا یاماتوئنسیس مشاهده نشد. گونه‌ی مالاسزیا سیمپودیالیس در گروه زنان بیشتر از گروه مردان مشاهده شد (0.02=P).
نتیجه‌گیری: شایع‌ترین گونه‌ی جداشده از ضایعه‌های پیتیریازیس ورسیکالر، مالاسزیا فورفور و پس از آن مالاسزیا گلوبوزا بود.

عذرا محمدپناه اردکان، حسن یعقوبی، رحیم یوسفی،
دوره 3، شماره 2 - ( 4-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: جراحی زیبایی وسیله‌ای است برای ایجاد یک احساس خود ایده‌آل و آرمانی که از طریق آن درد مطلوب‌نبودن خود یا دوست‌نداشتن خود رفع می‌گردد. این مفهوم چندبعدی به عوامل متعددی به‌ویژه صفات شخصیت‌ و سبک‌های ‌دفاعی افراد وابسته است. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه‌ی بین صفات شخصیتی و سبک‌های دفاعی در افراد داوطلب جراحی زیبایی بود.
روش اجرا: روش انجام تحقیق از نوع همبستگی و روش تکمیل پرسش‌نامه‌ها به‌صورت انفرادی بوده است. با نمونه‌گیری در دسترس از تعداد 80 نفر از افرادی که برای انجام جراحی زیبایی به درمانگاه‌های پوست و زیبایی شهرستان یزد مراجعه کردند، درخواست‌ شد تا به‌صورت داوطلبانه در این پژوهش شرکت کنند و مقیاس‌های صفات شخصیتی نئو و سبک‌های دفاعی را پر نمایند. تعداد 80 نفر از مراجعه‌کنندگان به بیمارستان‌های فوق که تا حد امکان با افراد گروه نمونه همتا بوده و متقاضی جراحی زیبایی نبودند، به‌عنوان گروه شاهد، پرسش‌نامه‌ها را تکمیل کردند.
یافته‌ها: افراد داوطلب جراحی زیبایی نسبت به افراد غیرداوطلب نمرات پایین‌تری در صفت شخصیتی دلپذیربودن به‌دست آوردند و در هنگام حل تعارض، مقابله‌های غیرمنطقی‌تر و سبک‌های دفاعی رشدنایافته‌تری را به‌کار می‌بردند. بین صفات شخصیت و سبک‌های دفاعی افراد داوطلب جراحی زیبایی ارتباط وجود داشت، به این صورت که هر چه نمرات فرد در صفات شخصیتی مثبت بیشتر بود، از مکانیسم‌های دفاعی رشدیافته‌تری استفاده می‌کرد و بالعکس.
نتیجه‌گیری: انگیزه‌ی جست‌وجوی جراحی زیبایی بر اساس ترکیبی از عوامل روان‌شناختی، هیجانی و شخصیتی است و صفات و ویژگی‌های شخصیتی افراد داوطلب جراحی زیبایی با روش‌های دفاعی و مقابله‌ای که این افراد اتخاذ می‌کنند، ارتباط مستقیم دارد. از این‌رو توصیه می‌شود که مشاوره‌های روان‌شناختی جهت تعدیل راهبردهای مقابله‌ای مؤثرتر قبل از جراحی زیبایی انجام پذیرد.

نرگس علی‌‌زاده، رسول حسن‌زاده، سینا خواجه جهرمی، محسن طاهرخانی،
دوره 3، شماره 3 - ( 7-1391 )
چکیده

ازدست‌دادن موی سر می‌تواند از جنبه‌های مختلف از جمله به‌عنوان یک بیماری، جنبه‌ی زیبایی ظاهری و اثرات روانی آن مورد بررسی قرار گیرد. از این رو شناخت عارضه، نوع و علت آن می‌تواند بسیار حائز اهمیت باشد. در این مقاله به روش‌های بررسی ریزش مو با نگاهی ویژه بر جنبه‌های بالینی آن پرداخته شده است. بر اساس یافته‌های حاصل از بررسی مقالات مرتبط اساسی‌ترین اقدام در بررسی ریزش مو شرح‌حال و ارزیابی مقدماتی و معاینه‌ی بالینی دقیق بیمار می‌باشد. اگرچه می‌توان از چند آزمون بالینی و آزمایشگاهی تهاجمی و غیرتهاجمی استفاده نمود ولی توصیه‌ی کلی، استفاده از روش‌های ارزیابی بالینی و معاینه‌ی فیزیکی است. در نهایت بررسی و تشخیص علت ریزش مو فرآیندی پیچیده و گاهی‌اوقات وقت‌گیر است. گاهی مواقع معاینه‌ی دقیق مو ممکن است شک به بیماری‌های سیستمیکی هم‌چون بیماری‌های غدد درون‌ریز را برانگیزد.

حسن بنی‌اسدی،
دوره 3، شماره 4 - ( 10-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف عمده افراد از جراحی زیبایی بینی، دست‌یابی به بینی است که تصور می‌کنند با چهره‌شان هماهنگی بیشتری دارد تا از این طریق به تصویر مطلوب‌تری از تن خود برسند. این تحقیق به بررسی تأثیر جراحی زیبایی بینی بر تصویر تن زنان می‌پردازد.
روش کار: تعداد 30 نفر از زنانی که به مطب‌های خصوصی پزشکان جهت جراحی زیباسازی بینی مراجعه کرده بودند، انتخاب شدند. برای اندازه‌گیری تصویر تن زنان از پرسش‌نامه چند وجهی مناسبات خود ـ جسمی که توسط Cash ساخته شده، استفاده گردید. این پرسش‌نامه قبل از جراحی و مجدداً پنچ ماه بعد از جراحی توسط زنان تکمیل شد.
یافته‌ها: تحلیل داده‌ها با استفاده از آزمون t زوجی نشان داد که جراحی زیباسازی بینی موجب افزایش معناداری میزان رضایت زنان از تصویر ذهنی کل تن و تصویر بینی می‌شود (به‌ترتیب 0.0001=P و P<0.0001).
نتیجه‌گیری: نتایج پژوهش نشان داد که جراحی زیباسازی بینی موجب افزایش میزان رضایت زنان از تصویر ذهنی که در مورد تن‌شان دارند می‌گردد و باعث می‌شود که فرد از تصویر بینی و تن خود رضایت بیشتری داشته باشد.

نفیسه اسماعیلی، امیرهوشنگ احسانی، مهدی محسنی بدل‌آبادی، کامبیز کامیاب، عباس کریمی،
دوره 3، شماره 4 - ( 10-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: پاراپسوریازیس نوعی درماتوز مزمن ایدیوپاتیک نادر می‌باشد که با پلاک‌های گرد یا بیضوی، قرمز و پوسته‌ریزی‌دهنده و خارش‌دار در اندام‌ها و تنه تظاهر می‌یابد و به لحاظ اندازه ضایعات به دو نوع با پلاک کوچک و با پلاک بزرگ تقسیم می‌شود. شناخت وضعیت دموگرافیک بیماری در اطلاع داشتن از گروه‌های در معرض خطر بیشتر که مستعد لنفوم‌های پوستی با مرگ‌ومیر بالا هستند، می‌تواند به تخصیص صحیح خدمات سلامت کمک کند.
روش اجرا: در
این مطالعه‌ی مقطعی گذشته‌نگر، بیماران مبتلا به پاراپسوریازیس مراجعه‌کننده به بیمارستان رازی در بین فرودین 82 تا اسفند 88، مورد بررسی قرار گرفتند. در این مطالعه 320 بیمار مبتلا برای متغیرهایی نظیر سن، جنس، محل سکونت، محل ضایعه و زیرگروه بالینی با استفاده از برگه‌های آسیب‌شناسی پرونده‌ی بیماران جهت به‌دست‌آوردن شیوع بیماری مورد بررسی قرار گرفت.
یافته‌ها: در این مطالعه 53.4% بیماران زن بودند. پیک سنی بیماری در افراد 20 تا 50 ساله و میانگین سن بیماران 43.3 سال بود. 85% بیماران ساکن شهر تهران بودند. 88.1% بیماران ضایعه پلاک بزرگ و 11.9% بیماران ضایعات پلاک کوچک داشتند. شایع‌ترین محل ضایعات بیماری به ترتیب تنه (53.4%) و اندام‌ها (38.7%) بود.
نتیجه‌گیری:
بر اساس یافته‌های به‌دست‌آمده، مشخص شد که پاراپسوریازیس عمدتاً در زنان میانسال و در ناحیه‌ی تنه و اندام‌ها مشاهده می‌شود و اکثراً از نوع پلاک بزرگ می‌باشد.

احمد علی‌پور، حسین زارع، سیدناصر عمادی، حسن عبدالله‌زاده،
دوره 4، شماره 4 - ( 10-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: پسوریازیس یک بیماری مزمن است که باعث بدشکلی و ناتوانی‌هایی در بیمار می‌شود. درباره‌ی مداخلات روان‌شناختی تأثیرگذار بر این بیماری اطلاعات کمی وجود دارد. هدف این تحقیق بررسی تأثیر درمان ‌شناختی رفتاری گروهی بر علائم جسمانی (شدت، سطح بیماری و میزان خارش) و سلامت روان بیماران پسوریازیس است. روش اجرا: روش تحقیق نیمه‌تجربی به‌صورت پیش‌آزمون ـ پس‌آزمون با گروه شاهد و دوره‌ی پیگیری است. بیست بیمار پسوریازیس در دو گروه آزمایش و شاهد قرار گرفتند. روی ده بیمار پسوریازیس به‌عنوان گروه آزمایش درمان ‌شناختی رفتاری گروهی در 12 جلسه اجرا شد. بیماران دو گروه ابزار‌های P‏soriasis Area Severity Index (PASI) برای ارزیابی شدت پسوریازیس، سلامت عمومی (GHQ) و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به خارش (ItchyQoL) را پر کردند. یافته‌ها: نتایج نشان داد که روش درمان ‌شناختی رفتاری گروهی در بهبود علائم جسمانی پسوریازیس (شدت، وسعت و میزان خارش) تأثیری نداشته است، اما این روش درمانی در بهبود وضعیت روان‌شناختی بیماران تأثیرگذار است. درمان، رفتاری شناختی سلامت عمومی بیماران را بهبود بخشیده است. تفاوت دو گروه در تحلیل کوواریانس چند متغیری برای ابعاد سلامت عمومی شامل اضطراب و بی‌خوابی (اندازه‌ی اثر: 45/0 و 04/0=P)، افسردگی (اندازه‌ی اثر: 25/0 و 044/0=P)، نشانه‌های جسمانی (اندازه‌ی اثر: 28/0 و معناداری: 033/0=P) و کارکرد اجتماعی (اندازه‌ی اثر: 41/0 و معناداری: 03/0=P) معنادار است. نتیجه‌گیری: هرچند براساس نتایج درمان ‌شناختی رفتاری به‌طور مستقیم تأثیری بر کاهش علائم جسمانی پسوریازیس نداشته، اما تأثیرگذاری این روش بر علائم روان‌شناختی بیماران به‌عنوان نقش میانجی در شروع، تشدید و عود بیماری قابل توجه است.
سامان احمدنصرالهی، حورناز حسن‌زاده، ترانه یزدان‌پرست، شادی مرامی‌زنوز، مهدی محیطی‌اصلی، علیرضا فیروز،
دوره 5، شماره 2 - ( تابستان 1393، دوره‌ی 5، شماره‌ی 2 1393 )
چکیده

زمینه و هدف: استفاده از فرآوردههای ضدآفتاب یکی از مهمترین روشهای محافظت در برابر نورآفتاب است. ارزیابی بیخطری این محصولات با بررسی میزان حساسیت پوستی برروی داوطلبین انسانی انجام میپذیرد. شاخصهای بیوفیزیکی بهعنوان یک روش سریع و غیرتهاجمی جهت بررسی بیخطری استعمال محصولات آرایشی کاربرد دارد. روش اجرا: پنج نوع ضدآفتاب موجود در بازار ایران انتخاب گردید و به کمک آزمونهای بیومتری پوست با استفاده از دستگاه MPA 580 Cutometer®، میزان تغییرات رخ داده بر شاخصهای میزان تبخیر آب از اپیدرم، رطوبت لایهی شاخی، pH، محتوای ملانین و محتوای هموگلوبین موردبررسی قرارگرفت. یافته‌ها: هیچ تفاوت بالینی معنیداری در شاخصهای pH، محتوای ملانین و محتوای هموگلوبین پوست قبل و بعد از مصرف کرمهای ضدآفتاب مشاهده نشد. تفاوت در شاخصهای میزان تبخیر آب از اپیدرم و رطوبت لایه‌ی شاخی در برخی ضدآفتابهای موردمطالعه بهدلیل وجود ترکیبات پوشاننده یا جذبکنندهی رطوبت در فرمولاسیون کرم پایه بود. نتیجه‌گیری: مصرف ضدآفتابها سبب ایجاد واکنشهای حساسیتی در داوطلبین نگردید و میتوان این محصولات را برای مصرف توصیه نمود.
پدرام نورمحمدپور، امیرهوشنگ احسانی، کامبیز کامیاب، بیتا ساقی، حسن صیرفی، علی صادقی نیا، فاطمه غلامعلی،
دوره 5، شماره 2 - ( تابستان 1393، دوره‌ی 5، شماره‌ی 2 1393 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به رواج روزافزون خالکوبیهای زیبایی، خصوصاً در کشورهای جهان سوم و خصوصاً در بین خانمها و احتمال ایجاد ضایعات بهدلیل ایجاد واکنشهای ایمنی برروی نواحی خالکوبیشده و همچنین ارتباط احتمالی آن با ابتلا به سارکوئیدوز در آینده، مطالعهی حاضر با هدف بررسی ارتباط بین علائم بالینی و جنسیت افراد با گرانولوم ناشی از خالکوبی در بین سایر انواع ضایعات گرانولوماتوز غیرعفونی انجام شد. روش اجرا: این مطالعه بهصورت مقطعی گذشتهنگر از ابتدای سال 1386 تا پایان سال 1390 در مبتلایان به انواع ضایعات گرانولوماتوز غیرعفونی براساس تشخیص نهایی آسیبشناسی که به درمانگاه بیمارستان رازی مراجعه کردهاند، انجام شد. یافته‌ها: درکل 1099 بیمار وارد طرح شدند. شایعترین گرانولوم غیرعفونی یافتشده، گرانولوم جسم خارجی با 511 مورد (46.4%) و پس از آن گرانولوم ناشی از خالکوبی با 102 مورد (9.3%) بود. تمام بیماران با گرانولوم ناشی از خالکوبی، خانمهای با سن 40 تا 60 سال و با میانگین سنی 43.09 و انحراف معیار 8.57 سال بودند. 96.1% از این بیماران، دارای ضایعات پوستی در صورت خود بودند. 26 مورد (25%) از ضایعات گرانولوم ناشی از خالکوبی با نمای گرانولوم سارکوئیدال و 1 مورد (1%) با نمای گرانولوم کازئوز مشاهده شدند. غالب ضایعات این بیماران بهصورت پاپول (32.35%) و پلاک (24.51%) گزارش شدند. نتیجه‌گیری: گرانولوم ناشی از خالکوبی دومین گرانولوم شایع غیرعفونی بهشمار میرود و تقریباً در 25% موارد نمای سارکوئیدال دارد. با توجه به ارتباط احتمالی گرانولوم سارکوئیدال با بروز اسکار سارکوئیدوز و نیز سارکوئیدوز سیستمیک بررسی تمام موارد واکنش به خالکوبی از لحاظ آسیبشناسی منطقی بهنظر میرسد.
آمنه یزدانفر ، محسن رجبی، رضا حدودی، کیوان رزاقی، رمضان کلوندی ، مهسا سالکی،
دوره 5، شماره 3 - ( دوره‌ی 5، شماره‌ی 3، پاییز 1393 1393 )
چکیده

زمینه و هدف: زگیل از بیماری‌های ویروسی شایع پوست است که توسط ویروس پاپیلوم انسانی ایجاد شده و هزینه‌های بهداشتی، درمانی و زیبایی بالایی را در جامعه به خود اختصاص می‌دهد. فرفیون گیاهی است یک‌ساله، متعلق به تیره‌ی افوربیا که دارای هفتاد گونه‌ی علفی و درختچه‌ای است. همه‌ی این گیاهان دارای شیرابه بوده و دارای ارزش دارویی هستند. این گیاهان حاوی مواد ضد ویروسی و ضد توموری بوده و 10 گونه‌ی آن توسط طبیبان سنتی برای درمان زخم‌ها، تومورها، زگیل‌ها و برخی بیماری‌های دیگر استفاده می‌شود. در این مطالعه، اثر شیرابه‌ی گیاه فرفیون برروی زگیل معمولی پوست و مقایسه‌ی آن با درمان شیمیایی موردنظر بود. روش اجرا: شیرابه‌ی فرفیون از منطقه‌ی دهگلان از توابع استان کردستان تهیه و به‌صورت موضعی استفاده گردید. محلول شیمیایی که حاوی 7/16 گرم سالیسیلیک‌اسید، 7/16 گرم لاکتیک‌اسید و 6/66 گرم کلودیون بود، از داروخانه‌ی بهزیستی همدان تهیه و توسط داروخانه تحویل داده شد. آزمایش در قالب یک کارآزمایی بالینی دوسویه کور در بیمارستان فرشچیان همدان برروی 88 نفر انجام گرفت که 44 نفر با درمان گیاهی و 44 نفر با درمان کراتولیتیک معمول روزی 2 بار به‌مدت حداکثر 8 هفته مورد درمان قرار گرفتند. یافته‌ها: بعد از 8 هفته هر دو گروه 100% کاهش ضایعات را نشان دادند. میانگینانحراف‌معیار زمان بهبودی در گروه تحت درمان با شیرابه‌ی فرفیون 4/15/4 هفته و در گروه درمان استاندارد 6/11/5 هفته بود. در هیچ‌کدام از این موارد اختلاف آماری معنی‌داری بین 2 گروه درمان وجود نداشت (05/0P>). هیچ‌گونه عارضه‌ی جانبی نیز توسط افراد تحت مطالعه مشاهده نشد. نتیجه‌گیری: یافته‌ها نشان داد که شیرابه‌ی گیاه فرفیون در درمان زگیل مؤثر است. البته تفاوت تأثیر درمان معمول نسبت به داروی گیاهی ازنظر آماری معنی‌دار نبود. براساس نتایج این مطالعه، شیرابه‌ی این گیاه می‌تواند به‌عنوان درمان مکمل یا جایگزین درمان استاندارد در مبتلایان به زگیل معمولی استفاده شود.
سامان احمدنصراللهی، حورناز حسن‌زاده، ترانه یزدان‌پرست، سمیه یدنگی، شادی مرامی‌زنوز، مهدی محیطی‌اصلی، علیرضا فیروز،
دوره 5، شماره 3 - ( دوره‌ی 5، شماره‌ی 3، پاییز 1393 1393 )
چکیده

زمینه و هدف: استفاده از فرآورده‌های مرطوب‌کننده یکی از مهم‌ترین روش‌های محافظت در برابر خشکی پوست است. ارزیابی بی‌خطری این محصولات با بررسی میزان حساسیت پوستی برروی داوطلبین انسانی انجام می‌پذیرد. شاخص‌های بیوفیزیکی به‌عنوان یک روش سریع و غیرتهاجمی جهت بررسی بی‌خطری استعمال محصولات آرایشی کاربرد دارد. روش اجرا: دو نوع مرطوب‌کننده‌ی موجود در بازار ایران انتخاب شد و به کمک آزمون‌های بیومتری پوست با استفاده از دستگاه Cutometer® MPA 580، میزان تغییرات رخ‌داده بر شاخص‌های میزان تبخیر آب از اپی‌درم، رطوبت لایه‌ی شاخی، pH، محتوای ملانین و محتوای هموگلوبین مورد بررسی قرار گرفت. یافته‌ها: تفاوت معنی‌داری در شاخص‌های میزان تبخیر آب از اپی‌درم، pH، محتوای ملانین و محتوای هموگلوبین پوست قبل و بعد از مصرف کرم‌های مرطوب‌کننده مشاهده نشد. در مقایسه با ناحیه‌ی شاهد، افزایش رطوبت لایه‌ی شاخی در کرم Neu Derm Renutrive Honey Shea از 09/0 به 39/0 و در کرم Neu Derm Optimal Hydrosenseاز 23/0 به 48/0 مشاهده شد (001/0P). نتیجه‌گیری: استعمال مرطوب‌کننده‌های موردبررسی واکنش‌های حساسیتی در داوطلبین ایجاد نکرده، بنابراین می‌توان مصرف این محصولات را بی‌خطر دانست. تفاوت در شاخص رطوبت لایه‌ی شاخی در مرطوب‌کننده‌های موردمطالعه به‌دلیل وجود جذب‌کننده‌ی رطوبت در فرمولاسیون کرم بود.
زهرا حلاجی، علیرضا خاتمی، رضا رباطی، حسن صیرفی، علیرضا فیروز، وحیده لاجوردی، زهره مظفری، پروین منصوری، پدرام مهریان، منصور نصیری‌کاشانی،
دوره 6، شماره 1 - ( دوره‌ی 6، شماره‌ی 1، بهار 1394 1394 )
چکیده

کهیر از بیماری‌های شایع و چالش‌برانگیزی است که تشخیص و درمان آن تنها به رشته‌ی تخصصی بیماری‌های پوست محدود نمی‌شود. پزشکان عمومی، متخصصان آلرژی و ایمونولوژی بالینی نیز به‌طور شایعی با موارد این بیماری مواجه شده و درگیر تشخیص، درمان و پیشگیری از عود آن می‌شوند. با توجه به رسالت انجمن متخصصین پوست ایران در ارائه‌ی راهبردهایی برای اداره‌ی هرچه بهتر بیماران مبتلا به بیماری‌های پوستی، این انجمن با تشکیل کارگروهی نسبت به بررسی شواهد و دستورالعمل‌های موجود مرتبط و به‌دنبال آن تدوین راهنمای بالینی عملی تشخیص و درمان کهیر در ایران اقدام کرد.
سامان محمدی، پیام خزائلی، سیمین شمسی‌میمندی، مهین افلاطونیان، مریم خلیلی‌میبدی، نیلوفر مهرالحسنی، آزاده محبی، یونس جهانی،
دوره 7، شماره 2 - ( تابستان 1395، دوره‌ی 7، شماره‌ی 2 1395 )
چکیده

زمینه و هدف: آکنه ولگاریس بیماری مزمن التهابی فولیکول مو است. ترکیبات رتینوئید موضعی خط اول درمان آکنه می‌باشند. جذب سیستمیک و تحریک موضعی پوست مانند قرمزی، خارش و پوسته‌ریزی از عوارض جانبی این داروها می‌باشند. در این مطالعه به بررسی اثربخشی ژل نیوزومی ایزوترتینوئین 05/0% و ژل آداپالن 1/0% می‌پردازیم.

روش اجرا: در این کارآزمایی بالینی تصادفی دوسوکور، 144 بیمار مبتلا به آکنه ولگاریس خفیف تا متوسط بین سنین 15 تا 30 سال وارد شدند. بیماران به‌صورت تصادفی در دو گروه A (ژل نیوزومی ایزوترتینوئین 05/0%) و B (ژل آداپالن 1/0%) قرار گرفته و ازنظر درصد بهبودی، کاهش تعداد ضایعات التهابی و غیرالتهابی و عوارض جانبی در هفته‌های 2، 4، 8 و 12 پیگیری شدند.

یافته‌ها: درصد بهبودی ضایعات کومدونی و التهابی در پایان مطالعه در گروه ایزوترتینوئین نیوزومی به‌ترتیب 68% و 79% بود (در مقابل 65% و 76% در گروه آداپالن) که ازنظر آماری معنی‌دار نبود. کاهش تعداد ضایعات التهابی و غیرالتهابی آکنه در پایان دوره‌ی درمانی به‌طور معنی‌داری در گروه ایزوترتینوئین نیوزومی بیشتر از گروه آداپالن بود (001/0>P). هم‌چنین عارضه‌ی جانبی قرمزی پوست در گروه آداپالن به‌طور معنی‌داری بیشتر از ایزوترتینوئین نیوزومی مشاهده شد (001/0>P).

نتیجه‌گیری: استفاده از ژل نیوزومی ایزوترتینوئین با بهبودی بیشتر و عوارض جانبی کمتری نسبت به درمان با ژل آداپالن بود.


محسن شیخ‌حسن، حسین بختیاری‌پاک، مهدیه غیاثی،
دوره 7، شماره 3 - ( دوره‌ی 7، شماره‌ی 3، پاییز 1395 1395 )
چکیده

پلاسمای غنی از پلاکت (Platelet-Rich Plasma [PRP])، محصولی مشتق از خون میباشد که از نظر پلاکتی غنی شده است. پلاکتها مجموعه ای از فاکتورهای رشد و سیتوکینها را ایجاد میکنند. زمانی که پلاکتها در شرایط درون تنی (in vivo) فعال میشوند، مولکولهای سیگنالدهنده را بهسرعت در محیط پیرامونی آزاد کرده و گیرندههای چرخههای مختلف را فعال میسازند. در این مقاله مروری، روی چرخههای سلولی و مولکولی بیش تنظیمشده توسط PRP که در ساخت فولیکول مو اهمیت دارند و شواهد بالینی حاصل از مطالعات انجامشده با استفاده از روش PRP و فاکتورهای رشدی مرتبط با آن، جهت درمان ریزش مو و طاسی آندروژنتیک بحث می شود.

یک جستجوی الکترونیک در پایگاههای اطلاعاتی PubMed و EMBASE از سال 2006 الی 2016 انجام شد. کلیدواژههای ذیل برای جست‌وجو انتخاب گردید: «پلاسمای غنی از پلاکت»، «ژل پلاسمایی غنی از پلاکت»، «ماتریکس فیبرینی غنی از پلاکت»، «فاکتور رشد غنی از پلاسما»، «مزوتراپی»، «آلوپسی با ماهیت مردانه»، «الگوی ریزش موی مردانه» و «الگوی ریزش موی زنانه».

در پایان فرآیند بررسی مقالات حاصل از جستجو، 25 مقاله جهت نگارش مقاله انتخاب گردید. نتایج حاصل از مطالعات بررسیشده در این مقاله مروری نشان داد که استفاده از پلاسمای غنی از پلاکت میتواند روش بالینی مفیدی را برای درمان بیماری ریزش موی اندروژنتیک با الگوی مردانه یا زنانه به ویژه در مراحل اولیه ریزش ایجاد نماید.


عادله کاوه‌زاده، سارا بیگ‌رضایی، محمدعلی نیلفروش‌زاده، آسیه حیدری، سیدمحسن حسینی،
دوره 7، شماره 4 - ( دوره‌ی 7، شماره‌ی 4، زمستان 1395 1395 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به اینکه دنیای کنونی، دنیای روابط کوتاه و مقطعی است، لذا افراد بیشتر بهجای آنکه خود را با تفاوتها یا شباهتهایی در ویژگیهای ذاتی و اکتسابی بشناسند، خود را با ویژگیهای ظاهری و آشکار میشناسند. در این تحقیق برآن شدیم تا به مقایسهی تصویر بدن بیماران پوستی و افراد سالم بپردازیم.

روش اجرا: در این مطالعهی مورد ـ شاهدی، 300 نفر از افراد 18 تا 64 ساله (150 نفر مورد و 150 نفر شاهد) شهر اصفهان انتخاب شدند. میزان رضایت پاسخگویان از اعضای ظاهری بدنشان و احساسات افراد در رابطه با ظاهرشان در موقعیتهای مختلف و شرایط متفاوت با بهرهگیری از یک پرسش‌نامه محقق‌ساخته سنجیده شد. برای تحلیل دادهها از روش تحلیل کوواریانس و مقایسهی میانگینها استفاده شد.

یافته‌ها: زنان تحصیلکرده، مجرد و جوان تر، نمرهی تصویر بدنی بالاتر و نگاه مثبتتری به بدن خود دارند. افراد سالم نمرهی تصویر بدن بالاتری نسبت به بیماران پوستی داشتند. بین جنسیت و نمرهی تصویر بدن رابطهی معناداری مشاهده نشد.

نتیجه‌گیری: بیماریهای پوستی نقش مؤثری در تصویر بدنی داشتند. لذا پیشنهاد میشود که تأثیر هر یک از بیماریهای دیگری که به نحوی بر ظاهر افراد اثر میگذارد بر تصویر بدن افراد بهطور جداگانه و بهصورت عمیقتر مورد بررسی قرار گیرد.


محمد ابراهیم‌زاده اردکانی، مهرناز رییسی‌دهکردی، محمدعلی مروتی شریف‌آباد، حسن رضایی‌پندری،
دوره 7، شماره 4 - ( دوره‌ی 7، شماره‌ی 4، زمستان 1395 1395 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از ویژگیهای زنان و دختران خودآرایی و خودنمایی است که سبب گرایش آن‌ها به انواع آرایشها میشود. این پژوهش با هدف تعیین فراوانی مصرف مواد آرایشی بین دختران دبیرستانی و دانشجوی شهر یزد و سنجش آگاهی، نگرش و عملکرد آنان در این زمینه انجام شد.

روش اجرا: این مطالعهی مقطعی روی نمونهای از دختران دبیرستانی و دانشجوی شهر یزد در سال 1394 انجام شد. حجم نمونهی مورد نیاز 400 نفر برآورد شد که بهصورت نمونهگیری آسان در تحقیق وارد شدند. دادههای موردنیاز در این مطالعه با استفاده از پرسشنامهای مشتمل بر چهار بخش اطلاعات دموگرافیک، آگاهی، نگرش و عملکرد در مورد مصرف مواد آرایشی، گردآوری شد. اطلاعات بهدستآمده با استفاده از نسخه‌ی 22 نرمافزار
IBM SPSS Statistics (IBM Corp., Armonk, NY, USA) و با بهرهگیری از آزمون آزمونهای آماری t، تحلیل واریانس (ANOVA) و مربع کای تحلیل شدند. برای توصیفف متغیرهای کمی پیوسته از میانگین±انحراف معیار و برای توصیف متغیرهای اسمی و رتبهای از جداول فراوانی استفاده شد.

یافته‌ها: از شرکت‌کنندگان در مطالعه، 8/53% از حداقل یک محصول آرایشی استفاده می‌کردند. میانگین نمره‌ی آگاهی افراد با سن، تحصیلات والدین، شغل والدین و میزان درآمد ماهیانه خانواده ارتباط معنی‌داری داشت (05/0>P). بین میانگین نمره‌ی نگرش با سن، سطح تحصیلات پدر و شغل پدر و مادر ازلحاظ آماری ارتباط معنی‌داری وجود داشت (05/0>P). سن، تحصیلات پدر و مادر و شغل پدر و مادر دارای تأثیر معنی‌داری بر نمره‌ی عملکرد آزمودنی‌ها بودند (05/0>P). افرادی که از مواد آرایشی استفاده نمی‌کردند، نسبت به اثرات استفاده از مواد آرایشی نگرش مناسب‌تری داشتند (01/0=P).

تیجه‌گیری: با توجه به شیوع بالای استفاده از مواد آرایشی در بین دختران دانش‌آموز و دانشجوی شهر یزد و نیز پایین‌بودن سطح آگاهی آنان درخصوص اثرات استفاده از این مواد، برنامه‌ریزی و تدوین محتوای آموزشی مناسب و هم‌چنین شیوه‌ی آموزشی متناسب با شرایط هر گروه ضروری به‌نظر می‌رسد.


صادق عابدی، محمدحسن دوازده‌امامی، امیرهوشنگ احسانی، مهدی جعفری،
دوره 8، شماره 2 - ( دوره‌ی 8، شماره‌ی 2 1396 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به شیوع نسبتاً بالای میزان افسردگی در افراد مبتلا به پسوریازیس، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش شخصیت نوع D و دشواری تنظیم هیجان در پیش­بینی علائم افسردگی افراد مبتلا به پسوریازیس انجام شد.
 
روش اجرا: این مطالعه یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه‌ی آماری مورد مطالعه از تمامی افرادی تشکیل می­شد که طی ماه­های آذر تا بهمن سال 95 برای درمان بیماری پسوریازیس به درمانگاه پوست بیمارستان رازی شهر تهران مراجعه کرده بودند. از این بین تعداد 60 نفر نمونه به روش نمونه­گیری در دسترس انتخاب شدند که 38 نفر از آن‌ها مرد بودند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش‌نامه‌ی شخصیت نوع D (DS-14)، مقیاس دشواری­های تنظیم هیجان (DERS) و پرسش‌نامه‌ی افسردگی بک (ویراست دوم) (BDI-II) بود. درنهایت داده­های به‌دست‌آمده از پژوهش با استفاده از روش ضریب همبستگی پیرسون و آنالیز رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
 
یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که بین شخصیت نوع D و دشواری تنظیم هیجان با علائم افسردگی افراد مبتلا به پسوریازیس رابطه‌ی مثبت معنی­دار وجود دارد (01/0>P). آنالیز رگرسیون به روش هم‌زمان (enter) نیز نشان داد که دو مؤلفه عاطفه منفی و بازداری اجتماعی شخصیت نوع D و هم‌چنین دو خرده مقیاس فقدان آگاهی هیجانی و فقدان شفافیت هیجانی می­توانند علائم افسردگی افراد مبتلا به بیماری پسوریازیس را پیش­بینی کنند.
 
نتیجهگیری: ویژگی­های شخصیت نوع D و دشواری­های تنظیم هیجان می­توانند در پیامدهای روان­شناختی بیماری پسوریازیس ازجمله افسردگی افراد مبتلا به این بیماری اثرگذار باشند.
سارا شریفی‌پور، محمدحسن دوازده‌امامی، مریم بختیاری، ابوالفضل محمدی، محسن صابری،
دوره 8، شماره 2 - ( دوره‌ی 8، شماره‌ی 2 1396 )
چکیده

روش اجرا: در این پژوهش با روش نمونه‌گیری در دسترس 6 نفر انتخاب شدند و از پرسش‌نامه‌های علائم کندن مو MGH-HPS، افسردگی، اضطراب، استرس DASS-21، کیفیت زندگی WHOQOL-26 و دشواری در تنظیم هیجان DERS استفاده شد. پروتکل 8 جلسه‌ای درمان تنظیم هیجان مبتنی بر مدل گراس به‌صورت هفتگی (هر جلسه 90 دقیقه) برای هر شرکت‌کننده به‌صورت انفرادی اجرا شد. داده‌ها ازطریق تحلیل چشمی، درصد بهبودی، آزمون ناپارامتری فریدمن و آزمون مقایسه‌های جفتی ویلکاکسون تجزیه و تحلیل شد.

زمینه و هدف: اختلال کندن مو اختلال مزمنی است که مشخصه‌ی آن کندن مکرر مو است که کمابیش سبب ازدست‌دادن مو می‌شود. این اختلال با وجود داشتن عوارض متعدد جسمانی، اقتصادی و اجتماعی کمتر مورد تشخیص و درمان قرار گرفته است. در پژوهش حاضر به بررسی اثربخشی درمان تنظیم هیجانی بر شدت علائم موکنی، اضطراب، افسردگی، استرس و کیفیت زندگی در افراد مبتلا به اختلال کندن مو می‌پردازیم.

یافته‌ها: درمان تنظیم هیجان در کاهش علائم اختلال کندن مو، افسردگی، اضطراب، استرس، دشواری در تنظیم هیجان و افزایش کیفیت زندگی افراد مبتلا به اختلال کندن مو مؤثر است.

نتیجه‌گیری: درمان تنظیم هیجان به‌طور معناداری مشکلات هیجانی و علائم کندن مو را در افراد مبتلا به وسواس کندن مو بهبود می‌بخشد، درنتیجه درمانگران می‌توانند از این درمان به‌عنوان یک درمان مؤثر برای اختلال کندن مو استفاده کنند.
حمید خراط‌زاده، ابوالفضل محمدی، فریبا جعفری، سیدمحسن حسینی،
دوره 9، شماره 2 - ( تابستان 97، دوره 9، شماره 2 1397 )
چکیده

زمینه و هدف: ویتیلیگو یک اختلال شایع رنگ‌دانه‌ای پوست است که تأثیر زیادی بر کیفیت زندگی افراد مبتلا دارد. هدف از انجام این مطالعه، بررسی ارتباط بین کیفیت زندگی این بیماران با شفقت به خود و اجتناب تجربی بود.
 
روش اجرا: در این مطالعه‌ی مقطعی ـ تحلیلی، پرسش‌نامه‌های شفقت به خود
(self-compassion and experiential avoidance [SCS])، نسخه‌ی دوم پذیرش و عمل (AAQ-II) و شاخص کیفیت زندگی بیماران مبتلا به ویتیلیگو (VitiQoL) توسط 105 نفر از بیماران مبتلا به ویتیلیگو (5/49% مرد) که به شیوه‌ی نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شده بودند، تکمیل گردید. تحلیل داده‌ها نیز با استفاده از روش‌های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون، t-test، تحلیل آنوا و تحلیل کوواریانس انجام گرفت.
 
یافته‌ها: میانگین نمره‌ی کیفیت زندگی افراد شرکت‌کننده در پژوهش 14/32 بود. بین نمره‌ی کیفیت زندگی با نمره‌های اجتناب تجربی (28/0=R)، قضاوت‌کردن خود (36/0=R)، انزوا (52/0=R) و همانندسازی افراطی (42/0=R) در سطح 01/0>P ارتباط معنی‌داری وجود دارد. پس از حذف اثر مخدوش‌کننده متغیرها بر یکدیگر نیز، ارتباط بین نمره‌ی کیفیت زندگی با محل ضایعه (04/0=P) و نمره‌ی انزوا (001/0=P) معنی‌دار بود.
 
نتیجه‌گیری: شفقت به خود و اجتناب تجربی نقش مهمی در کیفیت زندگی بیماران مبتلا به ویتیلیگو ایفا می‌کنند و هدف قراردادن این دو مؤلفه به‌وسیله‌ی درمان‌های روان‌شناختی، می‌تواند در افزایش کیفیت زندگی این بیماران مؤثر باشد.

صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه پوست و زیبایی می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb