19 نتیجه برای حسینی
محمدعلی نیلفروشزاده، سیدحسین حجازی، هاجر زرکوب، لیلا شیرانی بیدآبادی، غلامرضا اصغری، سیدمحسن حسینی، الهه هفتبرادران، فریبا جعفری،
دوره 1، شماره 2 - ( 4-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به خواص ضدمیکروبی و اثرات ضدالتهابی عسل و سیاهدانه و تأثیر قابل توجه این دو ماده در زمینهی بهبودی زخم، در این مطالعه، اثربخشی درمان موضعی لیشمانیوز پوستی حاد بهوسیلهی عصارهی سیاهدانه در پایهی عسل در مقابل تجویز موضعی عسل به همراه تزریق موضعی گلوکانتیم مورد مقایسه قرار گرفت.
روش اجرا: در یک مطالعهی کارآزمایی بالینی آیندهنگر، تعداد150 بیمار مبتلا به لیشمانیوز جلدی بهصورت تصادفی تحت درمان با تزریق موضعی گلوکانتیم بهصورت هفتگی همراه با استفادهی موضعی از عسل یا درمان با ترکیب عصارهی هیدروالکلی 60% سیاهدانه در پایهی عسل دو بار در روز قرار گرفتند. در هر دو گروه، درمان تا التیام کامل زخم یا حداکثر تا 12 هفته ادامه یافت.
یافتهها: در گروه تحت درمان با عصارهی هیدروالکلی سیاهدانه در پایهی عسل 61 نفر (81.3%) و در گروه تحت درمان با تزریق گلوکانتیم همراه با عسـل در پایان 12 هفتـه، 48 نفـر (64%) بهبـودی کامـل داشـتنـد. در این رابطـه، بین دو گـروه تفـاوت معنیداری وجـود داشـت(0.002=P).
نتیجهگیری: اثربخشی سیاهدانه و عسل همراه با تزریق داخل ضایعهی گلوکانتیم در افزایش میزان بهبودی بالینی، کاهش اندازهی ضایعهی ثانویه و کاهش دوز گلوکانتیم مصرفی، بهتر از گروه عسل تنها همراه با تزریق داخل ضایعهی گلوکانتیم است.
محمدعلی نیلفروشزاده، سیدمحسن حسینی، فرحناز فاطمینائینی، فریبا جعفری، الهه هفتبرادران، نرگس رحمانیان، فاطمه هاشمی، مریم وطنخواه،
دوره 1، شماره 3 - ( 7-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: آلوپسی آندروژنتیک شایعترین شکل ریزش موی پیشرونده منتشر و قرینه میباشد که هر دو جنس را مبتلا میکند. الگوی ریزش مو و پاتوفیزیولوژی آن در دو جنس متفاوت میباشد. طبقهبندیهای متفاوتی برای ریزش مو در زنان ارائه شدهاست ازجمله طبقهبندی Ludwig، Hamilton، Chirstmas tree و Early onset hairloss.
روش اجرا: این مطالعه یک مطالعه توصیفی است که در سالهای 1388-1387 در آرایشگاههای شهر اصفهان به انجام رسیده است. جامعه آماری مورد مطالعه شامل تمامی زنان در طیف سنی 70-20 سال بود که به این واحدها مراجعه کرده بودند. روش نمونهگیری در این مطالعه به شیوه تصادفی ساده بود و طی آن تعداد 1800 خانم مراجعهکننده ازنظر ریزش مو و دیگر فاکتورها موردبررسی قرار گرفتند. دادههای مطالعه پس از جمعآوری با کمک نرمافزار SPSS و استفاده از آزمونهای T، chi-square تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: از 1800 خانم مطالعهشده 39.6% (712نفر) دارای ریزش موی آندروژنتیک بوده و 60.4% (1088 نفر) فاقد آن بودند. میانگین سن زنان مبتلا به ریزش مو 13±50.4 سال و میانگین سن زنان غیرمبتلا به ریزش مو 13.2±31.9 سال بود و طبق آزمون T student میانگین سن این دو گروه تفاوت معنیداری داشت (0.001<P).
نتیجهگیری: در مواجهه با خانمهای مبتلا به ریزش مو علاوهبر تفحص در مورد علل روتین، باید به بررسی اختلالات تیروئیدی، سطح فریتین سرم و هورمونهای آندروژن نیز پرداخته شود.
امیرهوشنگ احسانی، محبوبهسادات حسینی، امیررضا حنیفنیا،
دوره 3، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: آلوپسی آرهآتا ریزش موی غیراسکارگذاری است
که علل متفاوتی از جمله عدم تعادل غلظتهای عناصر کمیاب بدن مانند روی بهعنوان عامل
آغازکنندهی آن مطرح است. هدف این مطالعه، اندازهگیری مقدار سرمی روی در بیماران آلوپسی
آرهآتا و مقایسهی آن با مقادیر طبیعی بود.
روش اجرا: در 23 زن و 19 مرد مبتلا به آلوپسی آرهآتا، مقدار سرمی
روی با روش اسپکتروفتومتری جذبی اندازهگیری شد. دادهها با استفاده از آزمونهای آماری مربع کای، t و تحلیل
واریانس (ANOVA) مورد تحلیل
قرار گرفت.
یافتهها: مقدار سرمی روی در 16
بیمار مبتلا کمتر از حد طبیعی (70µg/dL) بود که مبتلایان به اشکال شدیدتر (شکل یونیورسالیس) و نیز مدت
بیشتر بیماری بودند. میانگین مقدار سرمی روی بیماران 81.88µg/dL بهدست آمد که در مقایسه با میانگین مقدار سرمی
روی جمعیت سالم (83.5µg/dL) تفاوت معنیداری نداشت (P=0.668). میانگین سطح سرمی روی در انواع
مختلف بیماری با یکدیگر و مقدار طبیعی تفاوت معنیداری نداشت (P>0.05). ارتباط بین میزان سرمی روی
و مدت درگیری معنیدار بود (P=0.022).
نتیجهگیری: مبتلایان به انواع شدیدتر بیماری مقادیر سرمی روی کمتری در مقایسه با مبتلایان به سایر انواع آلوپسی آرهآتا داشتند.
امیرهوشنگ احسانی، محبوبهسادات حسینی، کامبیز کامیاب، معصومه روحانینسب، امیررضا حنیفنیا، پژمان مباشر، ،
دوره 3، شماره 2 - ( 4-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: آلوپسی سیکاترسیل با
تخریب پایدار واحد پیلوسباسه مشخص میشود که به ریزش موی برگشتناپذیر منجر میشود
و دو نوع اولیه و ثانویه دارد. نوع اولیه بر اساس اینفیلترای التهابی غالب در بافتشناسی
به سه دسته نوتروفیلیک، لنفوسیتیک و مختلط تقسیم میشود. دکالونس فولیکولیت،
دایسکتینگ سلولیت و آکنه کلوئیدالیس سه زیرگروه آلوپسی سیکاتریسیل اولیهی
نوتروفیلیک هستند. در این مطالعه فراوانی هر یک از این سه زیرگروه و تفکیک سنی و
جنسی آنها بررسی شده است.
روش اجرا: این مطالعهی مقطعی گذشتهنگر
روی بیماران با تشخیص بالینی و تأیید بافتشناسی آلوپسی سیکاتریسیل اولیهی
نوتروفیلیک مراجعهکننده به درمانگاه پوست بیمارستان رازی طی سالهای 88-1384 صورت
گرفت.
یافتهها: از 135 بیمار با میانگین
سنی 32±10.6 سال، 71.9% مرد و 28.1% زن بودند. انواع بیماری شامل دکالونس فولیکولیت 72.6% با میانگین سنی 31.89 سال، دایسکتینگ
سلولیت (25.0%) با میانگین سنی 32.4 سال و تنها 2 مورد (1.5%) آکنه کلوئیدالیس با
میانگین سنی 52 سال بودند. میانگین دورهی بیماری در کل بیماران 4.2±3.9 (میانگین 4.03 سال در بیماران مرد و 4.7 سال در بیماران زن) بود . میانگین دورهی
بیماری در دکالونس فولیکولیت 4.7 سال، در دایسکتینگ سلولیت 1.9 سال و در آکنه
کلوئیدالیس 17.5 سال بود.
نتیجهگیری: آلوپسی سیکاتریسیل نوع
نوتروفیلیک در مردان و در دههی سوم عمر شایعتر است و دکالونس فولیکولیت شایعترین
آنها میباشد.
نیلوفر تاری، حمیدرضا محمودی، سیدحامد حسینی، کامران بلیغی، مریم دانشپژوه، ، ، ،
دوره 3، شماره 2 - ( 4-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: خارش، علامت اصلی بسیاری
از بیماریهای پوستی و نیز علامت شایعی در بیماریهای سیستمیک میباشد. خارش محرکی
است که بهطور مستقیم قابل اندازهگیری نیست و معمولاً تعیین شدت خارش توسط بیمار با
معیارهای آنالوگ ویژوال اندازهگیری میشود. اما هیچکدام از اینها اثر خارش بر کیفیت
زندگی بیماران را اندازهگیری نمیکنند، لذا در این مطالعه بر آن شدیم که پرسشنامهی
"کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به خارش (ItchyQoL)" را به فارسی ترجمه کرده و پایایی و روایی
آن را بسنجیم.
روش اجرا: پرسشنامهی (ItchyQoL) توسط دو فرد دو زبانه به فارسی
ترجمه شد و سپس مجدداً توسط دو فرد دو زبانهی دیگر به انگلیسی برگردانده شد. در نهایت
با تطابق نمونهی اولیه و ثانویه و بازنگری سؤالات نسخهی فارسی پرسشنامه حاضر گردید.
پرسشنامه توسط 44 بیمار که دارای بیماری پوستی خارشدار بودند، در دو نوبت به فاصلهی
72 ساعت پر شد. سپس پاسخها جهت بررسی پایایی و روایی ساختاری پرسشنامه از نظر آماری
تحلیل شد.
یافتهها: نسخهی فارسی ItchyQoL دارای همبستگی درونی و تکرارپذیری است. همچنین پایایی پرسشنامه از طریق
متد آزمون ـ بازآزمون بررسی شد که معنیدار بود. پایایی ساختاری توسط بررسی رابطهی
بین شدت و تناوب خارش با مجموع امتیازها در سه محور اصلی علایم، اختلال عملکرد و احساسات
بررسی شد که در تمامی موارد به استثنای محور اختلال عملکرد معنیدار بود.
نتیجهگیری: نسخهی ترجمه به فارسی پرسشنامهی خارش روایی
و پایایی قابل قبولی دارد
امیرهوشنگ احسانی، محبوبه ساداتحسینی، زهرا حلاجی، امیررضا حنیفنیا، معصومه روحانینسب،
دوره 3، شماره 3 - ( 7-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: پوستولوز کف دست و پا بیماری پوستی پوستولی مزمن و محدود به کف دست و پا میباشد که مشخصهی آن مقاومت به درمان و میزان بالای عود است. درمانهای مختلفی با اثربخشی متفاوت در درمان این بیماری بهکار رفته است. هدف این مطالعه بررسی اثربخشی bath PUVA بهعنوان یک روش درمانی کمعارضه در کنترل پوستولوز کف دست و پا است.
روش اجرا: در این مطالعهی گذشتهنگر، بیماران پوستولوز کف دست و پا مراجعهکننده به کلینیک اشعهی بیمارستان رازی طی سالهای 1384 تا 1388 که تحت درمان با bath PUVA local قرار گرفته بودند ازنظر میزان بهبودی بررسی شدند. یافتهها با آزمونهای آماری مربع کای و آزمون t مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: 95 بیمار با میانگین سنی 44.17 بررسی شدند. از کل بیماران 49.5% مرد و 50.5% زن بودند. میانگین تعداد جلسات درمان 20.9±42.5 جلسه و میانگین (±انحراف معیار) مقدار تجمعی اشعه J/cm24/203± 8/251 بود که 16.8% پاسخ درمانی بسیارخوب، 35.8% پاسخ درمانی خوب، 29.5% پاسخ درمانی متوسط، 9.5% بیماران پاسخ به درمان ضعیف و در 8.4% بیماران شکست کامل درمان مشاهده شد. مقدار تجمعی اشعه در بیمارانی با پاسخ درمانی بسیار خوب بهطور معنیداری بیش از سایر بیماران بود (P=0.016). تعداد جلسات درمانی نیز در این افراد بهطور معنیداری بیش از سایر بیماران بود (P<0.05)بیستدرصد بیماران بهعلت عوارض درمان از مطالعه خارج شدند که در همه موارد با قطع درمان عوارض بهبود یافتند و عارضهی طولانیمدت مشاهده نشد.
نتیجهگیری: این نتایج نشان میدهد local bath PUVA در درمان پوستولوز کف دست و پا روش مؤثر و کمعارضهای میباشد.
محمد ابراهیمزاده، حسین حاجیحسینی، فریده دهقانی، پریچهر کفایی، داوود دهقانیاشکذری،
دوره 4، شماره 4 - ( 10-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: هیرسوتیسم از علل شایع مراجعهی زنان به کلینیکهای پوست و زیبایی میباشد. استفاده از لیزر در درمان هیرسوتیسم میتواند باعث کاهش موهای ناخواسته فرد شده و طی دو دههی اخیر محبوبیت قابلتوجهی یافته است. مطالعهی حاضر جهت بررسی میزان رضایت بیماران تحت درمان با لیزر دیود، IPL و یا ترکیب این دو انجام شد.
روش اجرا: در این مطالعهی گذشتهنگر بیماران مبتلا به هیرسوتیسم مراجعهکننده به مرکز لیزر یزد از مهرماه 1390 لغایت مهرماه 91 مورد بررسی قرار گرفتند. رضایت بیماران از میزان کاهش مو یک ماه بعد از شروع درمان، یک ماه بعد از اتمام درمان و شش ماه بعد از اتمام درمان بهصورت تلفنی از بیماران پرسیده شد.
یافتهها: میزان رضایت بیماران یک ماه بعد از اتمام درمان با لیزر دیود نسبت به دو روش دیگر بیشتر بود (034/0=P). این میزان یک ماه بعد از شروع درمان و شش ماه بعد از اتمام درمان تفاوتی با هم نداشت. تعداد جلسات لیزر در سه گروه با هم یکسان بود.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد که تفاوت قابلملاحظهای در میزان رضایت بیماران از لیزر دیود، IPL و ترکیب این دو روش 6 ماه بعد از اتمام درمان وجود ندارد.
عادله کاوهزاده، سارا بیگرضایی، محمدعلی نیلفروشزاده، آسیه حیدری، سیدمحسن حسینی،
دوره 7، شماره 4 - ( دورهی 7، شمارهی 4، زمستان 1395 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به اینکه دنیای کنونی، دنیای روابط کوتاه و مقطعی است، لذا افراد بیشتر بهجای آنکه خود را با تفاوتها یا شباهتهایی در ویژگیهای ذاتی و اکتسابی بشناسند، خود را با ویژگیهای ظاهری و آشکار میشناسند. در این تحقیق برآن شدیم تا به مقایسهی تصویر بدن بیماران پوستی و افراد سالم بپردازیم.
روش اجرا: در این مطالعهی مورد ـ شاهدی، 300 نفر از افراد 18 تا 64 ساله (150 نفر مورد و 150 نفر شاهد) شهر اصفهان انتخاب شدند. میزان رضایت پاسخگویان از اعضای ظاهری بدنشان و احساسات افراد در رابطه با ظاهرشان در موقعیتهای مختلف و شرایط متفاوت با بهرهگیری از یک پرسشنامه محققساخته سنجیده شد. برای تحلیل دادهها از روش تحلیل کوواریانس و مقایسهی میانگینها استفاده شد.
یافتهها: زنان تحصیلکرده، مجرد و جوان تر، نمرهی تصویر بدنی بالاتر و نگاه مثبتتری به بدن خود دارند. افراد سالم نمرهی تصویر بدن بالاتری نسبت به بیماران پوستی داشتند. بین جنسیت و نمرهی تصویر بدن رابطهی معناداری مشاهده نشد.
نتیجهگیری: بیماریهای پوستی نقش مؤثری در تصویر بدنی داشتند. لذا پیشنهاد میشود که تأثیر هر یک از بیماریهای دیگری که به نحوی بر ظاهر افراد اثر میگذارد بر تصویر بدن افراد بهطور جداگانه و بهصورت عمیقتر مورد بررسی قرار گیرد.
فروغالسادات قاسمزاده، کبری اطمینانی، علی عرب خردمند، سیدمهدی محمدی، سیدبنیامین حسینی معینی،
دوره 8، شماره 1 - ( دورهی 8، شمارهی 1 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان پوست غیرملانومایی (NMSC) شامل سرطان سلولهای سنگفرشی (SCC) و بازال (BCC) شایعترین سرطان در ایران است. مطالعهی حاضر با هدف استنتاج اطلاعات مستتر در پروندهی بیماران NMSC ارجاعشده به انستیتو کانسر تهران انجام شد.
روش اجرا: 865 پرونده NMSC از سالهای 94-1386 به روش نمونهگیری تصادفی ساده از بایگانی انستیتو کانسر انتخاب شدند. ابتدا متغیرهای اپیدمیولوژیک استخراج و پس از پیشپردازش دادهها، از آمار توصیفی برای طبقهبندی و نمایش ترسیمی یافتهها استفاده شد.
یافتهها: میانگین سنی برای بیماران 65 سال و بیشترین و کمترین تعداد موارد در گروههای سنی 69-60 و 19-10 سال مشخص شدند. در چهار دههی اول زندگی میزان ابتلا به SCC بیشتر از BCC بود و در دهههای بعدی این روند عکس میشد. حدود 56% موارد BCC و 44% SCC بودند و فراوانی NMSC در مردان 33/2 برابر زنان بود. بیشترین و کمترین موضع درگیر سر، گردن و تنه بودند. در 32% افراد، بیماری حداقل دوبار عود کرده بود. ازنظر سابقهی بیماری، بیشتر افراد به نوعی از سرطان، بیماریهای قلبی ـ عروقی یا متابولیک مبتلا بودند. شغل 114 نفر پرخطر شناخته شد. بیشتر بیماران از بخشهای شمالی و غربی کشور به این مرکز ارجاعشده بودند.
نتیجهگیری: ابتلای بیشتر به BCC، درگیری دههی سنی بالای 60 سال در ناحیهی سر، گردن و سابقهی قبلی سرطان، همراستا با سایر مطالعات بودند اما ابتلای بیشتر به SCC نسبت به BCC در چهار دههی اول زندگی، درگیری بیشتر پاها نسبت به دستها، زندگی در عرضهای جغرافیایی بالا، متفاوت با سایر مطالعات بود. پروندههای بیماران منابع بالقوهای هستند که میتوانند به مدیریت بیماری کمک نمایند.
حمید خراطزاده، ابوالفضل محمدی، فریبا جعفری، سیدمحسن حسینی،
دوره 9، شماره 2 - ( تابستان 97، دوره 9، شماره 2 1397 )
چکیده
زمینه و هدف: ویتیلیگو یک اختلال شایع رنگدانهای پوست است که تأثیر زیادی بر کیفیت زندگی افراد مبتلا دارد. هدف از انجام این مطالعه، بررسی ارتباط بین کیفیت زندگی این بیماران با شفقت به خود و اجتناب تجربی بود.
روش اجرا: در این مطالعهی مقطعی ـ تحلیلی، پرسشنامههای شفقت به خود
(self-compassion and experiential avoidance [SCS])، نسخهی دوم پذیرش و عمل (AAQ-II) و شاخص کیفیت زندگی بیماران مبتلا به ویتیلیگو (VitiQoL) توسط 105 نفر از بیماران مبتلا به ویتیلیگو (5/49% مرد) که به شیوهی نمونهگیری در دسترس انتخاب شده بودند، تکمیل گردید. تحلیل دادهها نیز با استفاده از روشهای آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون، t-test، تحلیل آنوا و تحلیل کوواریانس انجام گرفت.
یافتهها: میانگین نمرهی کیفیت زندگی افراد شرکتکننده در پژوهش 14/32 بود. بین نمرهی کیفیت زندگی با نمرههای اجتناب تجربی (28/0=R)، قضاوتکردن خود (36/0=R)، انزوا (52/0=R) و همانندسازی افراطی (42/0=R) در سطح 01/0>P ارتباط معنیداری وجود دارد. پس از حذف اثر مخدوشکننده متغیرها بر یکدیگر نیز، ارتباط بین نمرهی کیفیت زندگی با محل ضایعه (04/0=P) و نمرهی انزوا (001/0=P) معنیدار بود.
نتیجهگیری: شفقت به خود و اجتناب تجربی نقش مهمی در کیفیت زندگی بیماران مبتلا به ویتیلیگو ایفا میکنند و هدف قراردادن این دو مؤلفه بهوسیلهی درمانهای روانشناختی، میتواند در افزایش کیفیت زندگی این بیماران مؤثر باشد.
سیدهزهرا امامی رضوی، مریم حسینی، محدثه آزادواری،
دوره 9، شماره 3 - ( پاییز 1397، دورهی 9، شمارهی 3 1397 )
چکیده
سندرم نوتالژیا پارستتیکا (notalgia paresthetica [NP]) یک عارضهی نوروپاتیک است که در محدودهی اعصاب نخاعی T2-T6 رخ میدهد. بیمار از احساس سوزش و خارش در قسمت تحتانی حاشیهی داخلی اسکاپولا شکایت میکند و بهدلیل خارش مکرر موضع، شواهد پوستی خارش و هیپرپیگمانتاسیون در ناحیهی درگیر مشاهده میشود. علت قطعی بروز این پاتولوژی مشخص نیست. در مطالعات موجود، گیرافتادگی اعصاب حسی در میان عضلات اطراف، اختلالات پوسچرال ناحیه مانند اسکولیوز و کیفوز و تغییرات دژنراتیو ستون فقرات بهعنوان علل احتمالی این عارضه مطرح شدهاند. این بیماری در اغلب منابع بهعنوان یک پاتولوژی نادر مطرح شده است، حال آنکه بروز بالینی نسبتاً شایع آن نشانهی عدم توجه کافی جهت شناسایی، تشخیص و درمان مناسب بیماران است. تشخیص بیماری ازطریق شرححال و معاینهی بالینی صورت میگیرد و اغلب نیازی به اقدامات تکمیلی برای تأیید تشخیص وجود ندارد. طیف گستردهای از گزینههای درمانی برای NP پیشنهاد شده است. با وجود آنکه اغلب از درمانهای دارویی موضعی و خوراکی استفاده میشود، اما استفاده از روشهای غیردارویی ازجمله ورزش درمانی جهت اصلاح پوسچر غیرطبیعی، استفاده از مدالیتههای فیزیکی همچون تحریک الکتریکی و نیز طب سوزنی میتواند در تسریع روند درمان و افزایش طول دورهی بهبودی نقش مؤثری داشته باشد. با توجه به اهمیت بیماری و تأثیر غیرقابل انکار آن بر کیفیت زندگی بیماران، در این مقاله بهصورت جامع به انواع درمانهای فیزیکی و دارویی موجود و نقش متخصصین طب فیزیکی و توانبخشی در درمان این بیماری پرداخته میشود.
سیدهزهرا امامیرضوی، مریم حسینی، محدثه آزادواری، زهرا صفاریان،
دوره 10، شماره 1 - ( بهار 1398، دورهی 10، شمارهی 1 1398 )
چکیده
طب سوزنی یک روش قدیمی پزشکی است که بهطور شایع مورد استفاده قرار میگیرد. این روش در چین برای بیش از دو هزار سال است که استفاده میشود. درمان با طب سوزنی در بین مردم و همچنین متخصصان سلامت برای طیف وسیعی از اختلالات جسمی، مورد توجه فراوانی قرار گرفته است. این روش ازطریق تنظیم جریان «چی» (انرژی حیاتی در بدن)، باعث بهبودی میشود. طب سوزنی در رشتهی پوست اخیراً بهعنوان یکی از روشهای جوانسازی و درمان چین و چروک صورت، تون ماهیچهها و کشسانی آنها ارائه شده است. از طب سوزنی برای درمان طیف وسیعی از شرایط پزشکی، ازجمله اختلالات پوستی استفاده میشود. روش کار به این صورت است که از سوزنهای کوچک و استریل در امتداد خطوط مریدین و نقاط طب سوزنی استفاده شده تا باعث افزایش گردش خون در این نواحی شوند. طب سوزنی زیبایی یک درمان کاملاً طبیعی و جامع ضد پیری است که هدف آن کاهش خطوط و چروکهای صورت است. مکانیسمهای متعددی برای طب سوزنی زیبایی مطرح شده است ازجمله افزایش کشش عضلات صورت و بازگرداندن تون عضلات. همچنین شواهدی از افزایش رطوبت و چربی پوست مشاهده شده است. در این روش از نقاط بدن، موضعی صورت و عضلات صورت و گردن استفاده شده و معمولاً 10 تا 12 جلسهی درمانی برای بیمار توصیه میگردد. با اقبال روزافزون به استفاده از روشهای طب مکمل در میان جامعه، طب سوزنی نیز بهعنوان یک روش درمانی در زیبایی مورد توجه قرار گرفته است.
سمیرا شیرمحمدی، سعیدهسادات حسینی، حسن امیری،
دوره 10، شماره 2 - ( تابستان 1398، دورهی 10، شمارهی 2 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: جراحی زیبایی از پدیدههای رایج دهههای اخیر است. شیوع اختلالات روانی در متقاضیان جراحی زیبایی بالا است، لذا کشف مسیرها و متغیرهای تأثیرگذار در ارتباط با آسیب روانی در این افراد مهم است. پژوهش حاضر با هدف مطالعهی نقش واسطهای دشواری تنظیم هیجان در رابطه بین سبکهای دلبستگی و آسیبشناسی روانی در زنان متقاضی جراحی زیبایی انجام گرفت.
روش اجرا: پژوهش توصیفی و مبتنی بر مدلهای همبستگی بود. جامعه شامل کلیهی زنان متقاضی جراحی زیبایی مراجعهکننده به مراکز تخصصی جراحی زیبایی شهر کرمانشاه بودند که ۳۰۰ نفر با نمونهگیری در دسترس انتخاب و دادهها با پرسشنامههای سبکهای دلبستگی، دشواری تنظیم هیجان و آسیبشناسی روانی جمعآوری و با نرمافزار SPSS 22 و ISREL 8/8 تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: مدل فرضی پژوهش با دادههای تجربی برازش مطلوب دارند. رابطهی سبکهای دلبستگی و آسیبشناسی روانی بهطور مستقیم و غیرمستقیم معنادار بود. نتایج تحلیل مسیر نشاندهندهی نقش واسطهای دشواری تنظیم هیجان در رابطه بین سبکهای دلبستگی و آسیبشناسی روانی بود.
نتیجهگیری: سبکهای دلبستگی و دشواری تنظیم هیجان میتوانند در زمینهی پیشگیری، تشخیص و درمان آسیبهای روانی و ارتقای سطح سلامت روانی زنان متقاضی جراحی زیبایی موثر باشند.
سمیرا شیرمحمدی، سعیدهالسادات حسینی، حسن امیری،
دوره 11، شماره 2 - ( دوره 11، شمارهی 2 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: جراحی زیبایی از پدیدههای رایج دهههای اخیر است. شیوع اختلالات روانی در متقاضیان جراحی زیبایی بالاست، لذا کشف مسیرها و متغیرهای تأثیرگذار در ارتباط با آسیب روانی در این افراد مهم است. پژوهش حاضر با هدف مطالعهی نقش واسطهای نیازهای بنیادین روانشناختی در رابطه بین سبکهای دلبستگی و آسیبشناسی روانی در زنان متقاضی جراحی زیبایی انجام گرفت.
روش اجرا: پژوهش، توصیفی و مبتنی بر مدلهای همبستگی بود. جامعه شامل کلیهی زنان متقاضی جراحی زیبایی مراجعهکننده به مراکز تخصصی جراحی زیبایی شهر کرمانشاه بودند که ۳۰۰ نفر با نمونهگیری در دسترس انتخاب، دادهها با پرسشنامههای سبکهای دلبستگی، نیازهای بنیادین روانشناختی و آسیبشناسی روانی جمعآوری و با نسخهی 22 نرمافزار SPSS و 8/8 LISREL تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: مدل فرضی پژوهش با دادههای تجربی برازش مطلوب دارند. رابطهی سبکهای دلبستگی و آسیبشناسی روانی بهطور مستقیم و غیرمستقیم معنادار بود. نتایج تحلیل مسیر نشاندهندهی نقش واسطهای نیازهای بنیادین روانشناختی در رابطه بین سبکهای دلبستگی و آسیبشناسی روانی بود.
نتیجهگیری: سبکهای دلبستگی و نیازهای بنیادین روانشناختی میتوانند در زمینهی پیشگیری، تشخیص و درمان آسیبهای روانی و ارتقای سطح سلامت روانی زنان متقاضی جراحی زیبایی مؤثر باشند. علم و دانش در رابطه با عوامل آسیبرسان محیطی به پوست در سالهای اخیر پیشرفت زیادی داشته است. علاوهبر نگرانیهای ناشی از تابش اشعهی فرابنفش UVB که اخیراً مورد توجه زیاد قرار گرفته است، نگرانی آسیبهای ناشی از آلودگی هوا، دود سیگار و تنباکو، سایر مواد سمی، اشعهی مادونقرمز (Infrared red light)، اشعهی آبی (Blue light) و اشعهی فرابنفش UVA-II نیز افزایش یافته است.
سیدهزهرا امامی رضوی، فریدون معماری، مریم حسینی، محدثه آزادواری،
دوره 11، شماره 3 - ( پاییز 99، دوره 11، شمارهی 3 1399 )
چکیده
نورالژی بعد از هرپس یک سندروم درد نروپاتیک مزمن است که 3 ماه بعد از بهبودی بثورات پوستی هرپس در محل توزیع عصب درگیر باقی میماند و میتواند شدید، مداوم و مقاوم به درمان باشد. درمانهای مختلفی ازجمله درمانهای دارویی، تزریق بوتاکس، بلوک عصبی و استفاده از مدالیتههای فیزیوتراپی در درمان این سندروم استفاده شده است که هر کدام از این روشها مزایا و معایبی دارد. یکی از روشهای مورداستفاده که امروزه محبوبیت آن رو به افزایش است، استفاده از طب سوزنی است. طب سوزنی درمانی کمعارضه و قابل تکرار است که روزبهروز جایگاه بیشتری در مدیریت دردها بخصوص دردهای مزمن پیدا میکند.
در مطالعاتی که تا به حال انجام شده است اثر طب سوزنی بر کاهش درد در بیماران پست هرپتیک نورالژیا ثابت شده است. از نقاط مختلف طب سوزنی میتوان در کاهش درد استفاده کرد. تعداد جلسات توصیهشده معمولاً 12-10 جلسه، به مدت زمان 30-20 دقیقه میباشد.
با توجه به اثرات مفید طب سوزنی و کمعارضه بودن آن، این روش بهعنوان یکی از روشهای درمانی برای پست هرپتیک نورالژیا توصیه میشود. در این مقاله به بررسی تأثیر طب سوزنی در نورالژی بعد از هرپس میپردازیم.
حامد حسینی، روژین فیروز، علیرضا فیروز،
دوره 12، شماره 1 - ( بهار 1400، دوره 12، شماره 1 1400 )
چکیده
پنجمین مقاله از سری مقالات مرور بر بیماری کووید ـ 19 را با توجه به شروع واکسیناسیون در جهان و کشور به واکسن کووید ـ 19 اختصاص دادهایم. در این مقاله ضمن مروری بر انواع مختلف واکسن، به بررسی پلتفورمهای مختلف تولید واکسن کووید ـ 19 و واکسنهای ساختهشده در هر پلتفورم در جهان و ایران میپردازیم. سپس به بررسی نکاتی که هنگام تزریق واکسن به بیماران پوستی باید درنظر داشت ـ بهویژه آنهایی که داروهای مؤثر بر سیستم ایمنی مصرف میکنند ـ میپردازیم و در انتها عوارض پوستی این واکسنها را مرور خواهیم کرد.
جواد رحمتی، حسینعلی عبدالرزاقی، سیدصاحب حسینینژاد، حجت مولائی،
دوره 12، شماره 1 - ( بهار 1400، دوره 12، شماره 1 1400 )
چکیده
مقدمه: بازسازی نواقص پارشیال گوش متعاقب رزکسیونهای وسیع و تروماها، اغلب چالشبرانگیز است. لبه هلیکس قابلتوجهترین قسمت گوش است که اهمیت زیباشناختی بسزایی دارد و نیازمند روشهای بازسازی دقیقتری است. فلپ ادوانس هلیکس یک روش شناختهشده برای شکلدهی لبه ازهمگیسخته هلیکس میباشد. طبق روش اولیه، فلپی به شکل غضروفی ـ پوستی بلند میشود به نحوی که پوست خلفی دستنخورده میماند تا خونرسانی را تأمین کند.
گزارش مورد: با توجه به خونرسانی غنی لاله گوش، ما فلپی از لبه هلیکس را با پایه تحتانی انتخاب کردیم و آنرا کامل ـ حتی پوست خلفی ـ جداکردیم تا فلپ آزادانهتر و بیشتر به سمت سفالیک برده شود. در 5 بیمار با تومورهای هلیکس، این روش ترمیمی بدون به خطر افتادن خونرسانی و ایسکمی فلپ انجام شد. علاوهبر آن، کشیدگی پوست خلفی یا بدشکلی متعاقب ـ بهعنوان یکی از نگرانیهای جراحان ترمیمی در تکنیک اصلی ـ هم برطرف شد.
نتیجهگیری: بهنظر میرسد این اصلاحیه تکنیکی در بازسازی لاله گوش قابل توجه باشد.
احسان زارعی، عاطفه غلامحسینی، نرگس قندی،
دوره 12، شماره 3 - ( پاییز 1400، دوره 12، شماره 3 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری پسوریازیس یا داءالصدف، بیماری پوستی مزمن خودایمنی التهابی سیستمیک و غیر قابل انتقال است که حدود 3-2 درصد مردم ایران مبتلا به این بیماری هستند. مدیریت هزینهها و اختصاص بودجه و برنامهریزی برای درمان بیماران مبتلا به پسوریازیس، نیاز به اطلاعات دقیق از هزینههای بیماران دارد. مطالعه حاضر به برآورد هزینههای مستقیم و غیرمستقیم درمان یکساله بیماران در بین بیماران بیمارستان فوقتخصصی پوست رازی ایران میپردازد.
روش اجرا: در این مطالعه توصیفی ـ تحلیلی، هزینههای درمان 170 بیمار مبتلا به پسوریازیس، شامل هزینههای مستقیم (هزینههای پزشکی و غیرپزشکی) و هزینههای غیرمستقیم به روش سرشماری و با استفاده از چکلیست محققساخته از مهر ماه 1398 تا مهر 1399 محاسبه شد. هزینه ازطریق بررسی صورتحساب بیماران در سیستم اطلاعات بیمارستان و ازطریق مصاحبه تلفنی با بیماران اخذ شد.
یافتهها: میانگین هزینه درمان یکساله 480/037/9 تومان (758 دلار) که سهم هزینه مستقیم درمان برابر با 22/90 درصد (681/178/8 تومان) و سهم هزینه غیرمستقیم درمان برابر 78/9 درصد (799/858 تومان) بود. بیشترین هزینه درمان مربوط به خدمات دارویی با 233/825/5 تومان بود. همچنین کل هزینه مستقیم پزشکی برابر با 890/069/7 تومان است که 62 درصد آن سهم بیمه و 38 درصد سهم بیمار بود. یافتهها نشاندهنده این بود که داشتن تزریق داروهای بیولوژیک و محل اقامت بر روی هزینه مستقیم درمان اثر معناداری دارد. همچنین متغیرهای بیمه تکمیلی و محل اقامت نیز بر هزینههای پرداخت از جیب تأثیر دارند.
نتیجهگیری: بخش اعظم هزینههای درمان بیماری پسوریازیس را داروها تشکیل میدهند. قیمت بالای داروهای بیولوژیک و پوشش کمتر این داروها توسط شرکتهای بیمهای باعث مشکلات اقتصادی فراوانی برای این بیماران شده است. با توجه به یافتههای این مطالعه، بهنظر میرسد نیاز به بازبینی مجدد پوشش بیمهای کاملتر این داروها و همچنین استفاده از کمکهای خیرین برای تأمین بخشی از هزینههای درمان لازم باشد.
سمیرا شاهحسینی، معظمه کردجزی، سامان احمدنصراللهی، سیدمهدی اجاق، عاطفه نعیمیفر، سلیم شریفیان،
دوره 15، شماره 1 - ( دوره 15، شماره 1 1403 )
چکیده
زمینه و هدف: جلبکهای دریایی منبع ارزشمندی از مواد فعال زیستی با اثرات متنوع در صنایع آرایشی و بهداشتی مانند محصولات سلامت پوست هستند. یکی از ویژگیهای اصلی پوست رطوبت است که نقش مهمی در حفظ متابولیسم، فعالیت آنزیمی، خواص مکانیکی، ظاهر و سد محافظتی دارد. هدف از مطالعه حاضر، فرمولهکردن عصاره آبی جلبک قهوهای Sargassum tenerrimum با خواص آنتیاکسیدانی و ضدباکتریایی بهعنوان کرم رطوبترسان برای ارزیابی پایداری فیزیکوشیمیایی و رشد میکروبی بود.
روش اجرا: جلبکها از منطقه بین جزرومدی سواحل دریای عمان و خلیجفارس جمعآوری و با آب دریا، شستوشوی اولیه داده شدند. بعد از انتقال به دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، در آزمایشگاه فرآوری دانشکده شیلات، فرآیند عصارهگیری انجام گرفت و در مرکز آموزش و پژوهش بیماریهای پوست و جذام دانشگاه علوم پزشکی تهران، فرمولاسیون کرم مرطوبکننده 1 درصد تهیه شد. آنالیز آماری خواص آنتیباکتری عصاره آبی توسط نسخه 22 نرمافزار SPSS صورت گرفت و جهت تجزیه و تحلیل دادهها ازطریق آنالیز واریانس یکطرفه (one way ANONA) انجام شد و مقایسه میانگینها بهوسیله آزمون دانکن و برای سنجش معنادار بودن اختلافات در سطح 5 درصد استفاده شد. در نهایت نمودارها با استفاده از نرمافزار Excel ترسیم شدند. نتایج بررسی شاخصهای مورد مطالعه بهصورت میانگین±انحراف معیار گزارش گردید.
یافتهها: با توجه به نتایج، کرم 1 درصد تهیهشده بهمدت 6 ماه در دمای اتاق و آون کاملاً پایدار و همگن بود و آزمایشات میکروبی را پشت سر گذاشت.
نتیجهگیری: با توجه به موارد فوق، اثربخشی کرم تولیدشده بهخوبی ثابت شد و میتوان آنرا بهعنوان یک عامل مرطوبکننده پوست معرفی کرد.