جستجو در مقالات منتشر شده


15 نتیجه برای خاتمی

علی خامسی‌پور، علیرضا خاتمی، ایرج شریفی، مهدیه بهرامی، امیر جوادی، سیدابراهیم اسکندری، علیرضا فیروز، علیرضا فکری، محمدرضا افلاطونیان،
دوره 1، شماره 4 - ( 10-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: درمان سالک خصوصاً با عامل Leishmania tropica یکی از چالش‌های مهم بهداشتی است. ترکیبات آنتی‌موان به‌عنوان تنها درمان استاندارد نیاز به تزریق مکرر دارد. در این مطالعه میزان اثر‌بخشی تزریق داخل ضایعه‌ای گلوکانتیم هفته‌ای یک‌بار با تزریق هفته‌ای دو بار در بیماران مبتلا به سالک نوع شهری، مقایسه شده است.
روش اجرا: این مطالعه یک کارآزمایی بالینی است که در سال‌های 1385 و 1386 در شهر بم انجام شد. تعداد 224 بیمار مشکوک به سالک موردمعاینه قرار گرفتند و تعداد 96 بیمار با ضایعه‌ی سالک با عامل لیشمانیا تروپیکا بعد از اخذ رضایت داوطلبانه وارد مطالعه شدند. بیماران بر‌اساس توالی اعداد تصادفی تهیه‌شده‌ی رایانه به‌طور تصادفی در دو گروه قرار گرفتند و یک گروه تحت درمان تزریق داخل ضایعه‌ای گلوکانتیم هفته‌ای یک‌بار و گروه دیگر تحت درمان تزریق داخل ضایعه‌ای گلوکانتیم هفته‌ای دو بار قرار گرفتند. در بدو ورود به مطالعه و هر هفته مشخصات ضایعات در هر بیمار بررسی و اندازه‌ی زخم و سفتی پوست (Induration) ثبت شد. بهبودی به‌صورت راپیتلیازاسیون کامل و از‌بین‌‌رفتن سفتی مد‌نظر قرار گرفت و در دو گروه مورد مقایسه قرار گرفت. برای تحلیل داده‌ها از آزمون‌های t، Chi2 و برای مقایسه‌ی طول زمان بهبودی از تحلیل بقا و آزمون Log-Rank استفاده شد. ارزش احتمالی کمتر از 0.05 معنی‌دار درنظر گرفته شد.
یافته‌ها: 48 بیمار با 58 ضایعه مطالعه را کامل کردند. در هفته‌ی دوازدهم مطالعه، بهبودی کامل در 24 ضایعه از 27 ضایعه‌ (89%) که تحت درمان تزریق هفته‌ای یک‌بار قرار گرفته بودند، دیده شد. متوسط زمان بهبودی در این گروه 10±70 روز بود. بهبودی کامل در گروهی که با تزریق هفته‌ای دو بار درمان شده بودند در 24 ضایعه از 31 ضایعه‌ (77%) مشاهده شد و متوسط زمان بهبودی در این گروه 5±58 روز بود. میزان بهبودی و زمان بهبودی اختلاف معنی‌داری بین دو گروه نشان نداد.
نتیجه‌گیری: اثربخشی تزریق داخل ضایعه‌ای گلوکانتیم هفته‌ای یک‌بار با تزریق هفته‌ای دو بار برای درمان سالک با عامل لیشمانیا تروپیکا یکسان می‌باشد.


علیرضا خاتمی،
دوره 2، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده

در سال‌های اخیر، پیشرفت فراوان شاخه‌های مختلف فناوری سبب شده تا استفاده از آزمون‌ها و روش‌های تشخیصی در رشته‌های مختلف پزشکی بالینی به گونه‌ای چشمگیر افزایش یابد. این امر افزایش قابل توجه انتشار مقالات مرتبط با استفاده از این آزمون‌ها در تشخیص و پیشگیری از بیماری‌ها را به‌دنبال داشته است و رشته‌ی تخصصی بیماری‌های پوست نیز از این امر مستثنی نیست. با توجه به آن که رویکرد مبتنی بر شواهد (Evidence-based) بر لزوم استفاده‌ی صحیح از بهترین شواهد حاصل از پژوهش‌های بالینی در اخذ مناسب‌ترین تصمیم برای تشخیص یا درمان بیماری‌ها با در نظر گرفتن خواسته‌های بیمار تأکید دارد، اهمیت توانایی متخصصان پوست در ارزیابی و استفاده از مقالاتی که نتایج پژوهش‌های بالینی در حیطه‌ی درستی آزمون‌های تشخیصی را گزارش می‌کنند مشخص می‌شود. به این منظور در این مبحث، پس از مروری اجمالی بر برخی از مفاهیم مورد استفاده در این گروه از مطالعات، اصول ارزیابی نقادانه مطالعات تشخیصی بر اساس رویکرد مبتنی بر شواهد ارایه می‌شود. به‌طور کلی راهبردهایی برای تعیین روایی (Validity)، کاربرد (Applicability) و ارزیابی کیفیت مطالعه مورد بحث قرار می‌گیرد.
علی خامسی‌پور، محمدحسین قورچی، علیرضا خاتمی، سیدابراهیم اسکندری، امیر جوادی، حامد زرتاب، مریم صراف‌یزدی، علیرضا فیروز،
دوره 2، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: سالک از مهم‌ترین مشکلات بهداشتی ایران می‌باشد که در بیشتر مناطق ایران به‌صورت بومی دیده می‌شود. عامل سالک در ایران در نوع شهری L. tropica و در نوع روستایی L. major است. درمان سالک خصوصاً نوع شهری یکی از چالش‌های مهم بهداشتی جهان است. ترکیبات آنتی‌موان به‌عنوان درمان استاندارد سالک نیاز به تزریق مکرر دارد و معمولاً تحمل بیماران پایین است. این مطالعه در شهر مشهد انجام گرفته است که در آن میزان اثربخشی تزریق داخل ضایعه‌ای گلوکانتیم هفته‌ای یک‌بار با تزریق هفته‌ای دو بار در بیماران مبتلا به سالک نوع شهری، مقایسه شده است.
روش اجرا: این کارآزمایی بالینی در سال‌های 1385 و 1386 در شهر مشهد انجام شد. بیماران بر اساس توالی اعداد تصادفی تهیه شده توسط رایانه به‌طور تصادفی در دو گروه قرار گرفتند و یک گروه تحت درمان تزریق داخل ضایعه‌ای گلوکانتیم هفته‌ای یک‌بار و گروه دیگر تحت درمان تزریق داخل ضایعه‌ای گلوکانتیم هفته‌ای دو بار قرار گرفتند. هر هفته از بدو ورود به مطالعه، مشخصات ضایعه در هر بیمار بررسی و اندازه‌ی زخم و سفتی پوست (Induration) ثبت و میزان بهبودی مورد مقایسه قرار گرفت. بهبودی به‌صورت راپیتلیازاسیون کامل و از بین رفتن سفتی مد نظر قرار گرفت.
یافته‌ها: 252 بیمار دارای 372 ضایعه‌ی مشکوک به سالک معاینه شدند و 82 بیمار با 121 ضایعه‌ی سالک با عامل L. tropica بعد از اخذ رضایت داوطلبانه وارد مطالعه شدند و 74 بیمار با 113 ضایعه مطالعه را کامل کردند. در هفته‌ی دوازدهم مطالعه، بهبودی کامل در 38 ضایعه از 44 ضایعه (86.4%) بیمارانی که تحت درمان تزریق داخل ضایعه‌ای گلوکانتیم هفته‌ای یک‌بار قرار گرفته بودند، دیده شد. زمان بهبودی در این گروه (میانه [فاصله‌ی اطمینان 95%]) 36 (39.9-32.0) روز بود. بهبودی کامل در گروهی که تزریق داخل ضایعه گلوکانتیم هفته‌ای دو بار قرار گرفته بودند در 60 ضایعه از 69 ضایعه (86.9%) مشاهده شد و زمان بهبودی در این گروه (میانه [فاصله‌ی اطمینان 95%]) 25 (29.1-20.9) روز بود. در حالی که میزان بهبودی اختلاف معنی‌داری بین دو گروه نشان نداد (0.999=P)، زمان بهبودی اختلاف معنی‌داری بین دو گروه نشان داد (0.003=P).
نتیجه‌گیری: به نظر می‌رسد میزان اثربخشی تزریق داخل ضایعه‌ای گلوکانتیم هفته‌ای دو بار در مقایسه با تزریق داخل ضایعه‌ای هفته‌ای یک‌بار این دارو برای درمان سالک با عامل L. tropica یکسان بوده ولی در عین حال باعث بهبودی سریع‌تر ضایعات می‌شود.

پروین منصوری، سهیلا حصوری، علیرضا فیروز، علیرضا خاتمی، حامد زرتاب، عسل عطارد، رضا چلنگری، کاتالین چلنگری، فریبرز صادقی،
دوره 2، شماره 3 - ( 7-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: درماتیت روش اصلی آتوپیک یک بیماری خارش‌دار، مزمن و عودکننده است که در نوزدان و کودکان شایع‌تر است. درمان بیماری، مصرف نرم‌کننده‌ها و کورتیکوستروییدهای موضعی و هم‌چنین اجتناب و پرهیز از محرک‌هاست، اما عوارض جانبی ناشی ازکورتیکوستروییدهای موضعی مصرف آن‌ها را محدود کرده است. هدف از انجام این مطالعه بررسی بی‌خطری و تأثیر پماد تاکرولیموس 03/0% در درمان این بیماری بود.
روش‌ اجرا: در این کارآزمایی بالینی تصادفی‌شده و دوسویه کور، 76 بیمار مبتلا به درماتیت‌آتوپیک با سن بیشتر از 2 سال در دو گروه مساوی تحت درمان با پماد تاکرولیموس 03/0% (داروسازی ابوریحان، ایران) یا پلاسبو 2 بار در روز و به مدت 6 هفته قرار گرفتند. پاسخ به درمان هر 2 هفته یک‌بار با مقیاس SCORAD در 2 گروه بررسی و مقایسه گردید.
یافته‌ها: 29 نفر در گروه تاکرولیموس و 26 نفر در گروه دارونما، مطالعه را به پایان رساندند. کاهش میانگین SCORAD پس از 2 و 4 هفته در گروه تاکرولیموس به‌صورت معنی‌داری بیشتر از گروه دارونما بود (05/0. از نظر عوارض جانبی خارش و سوزش، اختلاف معنی‌داری بین دو گروه وجود نداشت، اما عارضه‌ی جانبی قرمزی در گروه دارونما به‌صورت معنی‌داری بیشتر مشاهده شد .
نتیجه‌گیری: پماد تاکرولیموس 03/0% در درمان درماتیت آتوپیک مؤثرتر از دارونما است.
علیرضا خاتمی، حامد زرتاب،
دوره 2، شماره 4 - ( 10-1390 )
چکیده

درماتولوژی تمام جنبه‌های بیماری‌هایی را که روی پوست و ضمایم آن شامل مو، ناخن، غدد عرق و غشاهای مخاطی دهانی و تناسلی خارجی رخ می‌دهند را دربرمی‌گیرد. در این رشته تخصصی، قریب 3000 اختلال و بیماری وجود دارد که از نظر سبب‌شناختی طیف گسترده‌ای را دربرمی‌گیرند و برخی از آن‌ها از شیوع و میزان بروز بالایی در جوامع برخوردارند. علی‌رغم شیوع بالای این گروه از بیماری‌ها، که با توجه به درگیر کردن سطح بدن با ایجاد تنش و اضطراب، اختلال کیفیت زندگی و نهایتاً بار بیماری، در سطح فرد و متعاقباً خانواده و اجتماع همراه هستند، غالباً اهمیت این بیماری‌ها از منظر بهداشت عمومی و سلامت جامعه نادیده گرفته می‌شود، بنابراین بر آن شدیم تا بیان مثال‌هایی از وضعیت بیماری‌های مربوط به حیطه‌ی درماتولوژی در کشورها و جمعیت‌های مختلف و تأثیر آن‌ها بر سلامت جامعه، از منظر بار بیماری و اقتصاد سلامت، به دلایل بی‌توجهی به این رشته‌ی مهم که به عواقب نامطلوب متعددی در حیطه‌ی بهداشت عمومی منجر می‌شود، بپردازیم. هم‌چنین، راهبردهایی نیز برای اصلاح وضع موجود پیشنهاد می‌شود.


علیرضا خاتمی،
دوره 3، شماره 4 - ( 10-1391 )
چکیده

در پزشکی مبتنی بر شواهد، مطالعات کارآزمایی بالینی تصادفی‌شده دارای گواه گروهی از پژوهش‌ها هستند که بالاترین سطح شواهد را به‌ویژه در ارتباط با مداخلات درمانی یا پیشگیری ارایه می‌دهند. با توجه به افزایش قابل توجه تعداد کارآزمایی‌های بالینی که در نشریات پزشکی منتشر می‌شوند، لازم است متخصصان و پژوهشگران علاوه بر آشنایی با مشکلاتی که در ارتباط با طراحی و اجرای این مطالعات ممکن است وجود داشته باشند، به نکات مربوط به گزارش درست این مطالعات نیز احاطه داشته باشند. به‌دلیل اهمیت این مطالعات در طب بالینی، راهنماهای مهمی در خصوص طراحی، اجرا و گزارش این مطالعات تدوین شده‌اند که یکی از مهم‌ترین این راهنماها در ارتباط با نحوه‌ی گزارش کارآزمایی‌های بالینی، بیانیه‌ی Consolidated Standards for Reporting Trials (CONSORT) می‌باشد. در مقاله‌ی حاضر مروری اجمالی بر برخی نکات اساسی مرتبط با نحوه‌ی گزارش پیامدها و مقایسه‌ی صحیح آنها در کارآزمایی‌های بالینی انجام می‌گیرد.

علیرضا خاتمی، علیرضا فیروز، فتحیه مرتضوی، رامین همایونی ‌زند، یحیی دولتی،
دوره 5، شماره 4 - ( دوره‌ی 5، شماره‌ی 4، زمستان 1393 1393 )
چکیده

زمینه و هدف: اخذ مدرک دانش‌نامه‌ی تخصصی نه‌تنها تداعی‌گر وجهه‌ی حرفه‌ای مناسب‌تری است، بلکه با فراهم‌آوردن امتیازاتی نظیر امکان فعالیت در دانشگاه‌ها، فرصت‌های شغلی بیشتری را برای دارنده‌ی آن به‌وجود می‌آورد. درستی هر آزمون در سنجش عملکرد شرکت‌کنندگان در آن از اهمیت ویژه‌ای برخودار است. یکی از مؤلفه‌های اصلی در ارتباط با درستی یک آزمون، روایی آن است. هدف از انجام این پژوهش بررسی دیدگاه اعضای هیأت ممتحنه‌ی آزمون دانش‌نامه‌ی تخصصی بیماری‌های پوست درخصوص امکان اصلاح روایی آن بود.

 

روش اجرا: این مطالعه در قالب پژوهشی پیمایشی طراحی و اجرا شد. ابتدا مصاحبه‌های انفرادی بدون ساختار با 2 نفر از اعضای هیأت ممتحنه9ی آزمون دانش‌نامه‌ی رشته‌ی تخصصی بیماری‌های پوست، 2 نفر از اعضای هیأت‌علمی که عضو هیأت ممتحنه‌ی آزمون نبودند و 2 نفر از دستیاران رشته‌ی تخصصی پوست انجام شد. پس از تحلیل محتوایی، تنظیم گویه‌ها و انجام برخی اصلاحات براساس نظر خبرگان، روایی صوری و روایی محتوایی ابزار تهیه‌شده موردتأیید قرار گرفت. سپس این ابزار در زمان برگزاری جلسات طراحی سؤالات سال 1392 در اختیار اعضای حاضر در جلسات قرار گرفت. پس از جمع‌آوری، داده‌ها در پایگاه داده‌ای که به این منظور طراحی شده بود وارد شدند.

 

یافته‌ها: پانزده نفر از 16 نفر حاضر عضو هیأت ممتحنه‌ی آزمون دانش‌نامه‌ی رشته‌ی تخصصی بیماری‌های پوست سال 1392 گویه‌های موردنظر خود را در ابزار مورد استفاده انتخاب کردند. ده نفر (7/66%) از پاسخ‌دهندگان مرد بودند. میانگین (انحراف‌معیار) سن شرکت‌کنندگان و مدت عضویت آن‌ها در هیأت ممتحنه‌ی آزمون به‌ترتیب برابر 1/56 (8/7) سال و 6/9 (2/6) سال بود. سخت‌ترین و آسان‌ترین گویه‌ها عبارت بودند از: «استفاده‌ی بیشتر از سؤالات key feature problem (KFP) در آزمون کتبی دانش‌نامه‌ی رشته‌ی تخصصی بیماری‌های پوست می‌تواند به سنجش بهتر توان تصمیم‌گیری تشخیصی دستیاران منجر شود» و «در آزمون دانش‌نامه نگرش دستیاران نسبت به مقوله‌ی اخلاق به شکل مناسبی سنجیده می‌شود». برای ارزیابی هم‌سانی داخلی ابزار، آلفای کرونباخ محاسبه شد که مقدار آن 76/0 بود.

 

نتیجه‌گیری: درحالی که 53% اعضای هیأت ممتحنه‌ی آزمون دانش‌نامه‌ی تخصصی بیماری‌های پوست مخالف آن بودند که آزمون کتبی، حیطه‌های دانش دستیاران را به‌درستی می‌سنجد، اکثریت آن‌ها با روش‌های اصلاح روایی آزمون کتبی نیز مخالف بودند. هم‌چنین اکثریت آن‌ها با به‌کارگیری روش‌های اصلاح روایی آزمون شفاهی نیز مخالف بودند.


زهرا حلاجی، علیرضا خاتمی، رضا رباطی، حسن صیرفی، علیرضا فیروز، وحیده لاجوردی، زهره مظفری، پروین منصوری، پدرام مهریان، منصور نصیری‌کاشانی،
دوره 6، شماره 1 - ( دوره‌ی 6، شماره‌ی 1، بهار 1394 1394 )
چکیده

کهیر از بیماری‌های شایع و چالش‌برانگیزی است که تشخیص و درمان آن تنها به رشته‌ی تخصصی بیماری‌های پوست محدود نمی‌شود. پزشکان عمومی، متخصصان آلرژی و ایمونولوژی بالینی نیز به‌طور شایعی با موارد این بیماری مواجه شده و درگیر تشخیص، درمان و پیشگیری از عود آن می‌شوند. با توجه به رسالت انجمن متخصصین پوست ایران در ارائه‌ی راهبردهایی برای اداره‌ی هرچه بهتر بیماران مبتلا به بیماری‌های پوستی، این انجمن با تشکیل کارگروهی نسبت به بررسی شواهد و دستورالعمل‌های موجود مرتبط و به‌دنبال آن تدوین راهنمای بالینی عملی تشخیص و درمان کهیر در ایران اقدام کرد.
آزیتا نیکو، بابک حسین‌دوست، علیرضا خاتمی،
دوره 6، شماره 1 - ( دوره‌ی 6، شماره‌ی 1، بهار 1394 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: مایکوزیس فونگوئیدس (MF) شایع‌ترین لنفوم اولیه‌ی پوست است که تشخیص آن در مرحله‌ی پچ یا پلاک ابتدایی به دلیل شباهت با درماتوزهای خوش‌خیم، اغلب دشوار می‌باشد. هدف از این مطالعه بررسی نقش اطلاعات درج‌شده در برگه‌های درخواست آسیب‌شناسی با توجه به معیارهای بالینی پیشنهادی انجمن بین‌المللی لنفوماهای پوستی (ISCL) برای تشخیص مرحله‌ی آغازین MF بود. روش اجرا: در این مطالعه‌ی مقطعی، 108 بیمار که در فاصله‌ی ابتدای سال 1391 و اول آبان 1392 به بیمارستان رازی مراجعه کرده و با تشخیص بالینی مرحله‌ی آغازین MF بیوپسی شده بودند، وارد مطالعه شده و براساس الگوریتم ISCL، چک‌لیست یافته‌های بالینی و آسیب‌شناسی برای آن‌ها تکمیل و امتیازدهی شد. یافته‌ها: براساس الگوریتم ISCL، در 85 نفر (7/78%) از بیماران مورد مطالعه حداکثر مجموع امتیاز بالینی و آسیب‌شناختی (4) به‌دست آمد و برای آن‌ها تشخیص قطعی مرحله‌ی آغازین MF گذاشته شد. شانزده نفر (8/14%) از بیماران مجموع امتیاز 3 را کسب کردند که براساس حداکثر امتیاز بالینی (2) به‌علاوه‌ی حداقل مجموع امتیاز آسیب‌شناختی (1) حاصل شده بود. برای این بیماران تشخیص پیشنهادی (suggestive) مرحله‌ی آغازین MF گذاشته شد و برای بررسی‌های تکمیلی ازجمله مطالعه‌ی ایمونوهیستوشیمی به مراکز مربوطه معرفی شدند. در 7 بیمار (1/7%) مجموع امتیاز 2 به‌دست آمد که تشخیص مرحله‌ی آغازین MF برای آن‌ها مسجل نشد و تنها مورد پیگیری قرار گرفتند. در هیچ یک از بیماران مجموع امتیاز 1 به‌دست نیامد. در 14 نفر (5/87%) از 16 بیماری که مجموع امتیاز 3 در آن‌ها حاصل شده بود، در پیگیری کوتاه‌مدت و براساس نتیجه‌ی ایمونوهیستوشیمی تشخیص مرحله‌ی آغازین MF قطعی شد و برای درمان معرفی شدند. در دو نفر (5/12%) دیگر، با وجود انجام مطالعه‌ی ایمونوهیستوشیمی تشخیص قطعی حاصل نشد و توصیه به انجام آزمایشات مولکولی مانند (polymerase chain reaction [PCR]) به عمل آمد. نتیجه‌گیری: با استفاده از ترکیب معیارهای بالینی و آسیب‌شناسی می‌توان بسیاری از موارد بیماری MF را در مراحل آغازین تشخیص داد و از هزینه‌های مربوط به آزمایشات تکمیلی نظیر ایمونوهیستوشیمی یاPCR کاست.
علیرضا خاتمی،
دوره 6، شماره 1 - ( دوره‌ی 6، شماره‌ی 1، بهار 1394 1394 )
چکیده

No abstract #####
علیرضا خاتمی،
دوره 6، شماره 2 - ( تابستان 1394، دوره‌ی 6، شماره‌ی 2 1394 )
چکیده

ندارد ####
علیرضا خاتمی، علیرضا فیروز،
دوره 6، شماره 3 - ( پاییز 1394، دوره‌ی 6، شماره‌ی 3 1394 )
چکیده

چکیده فارسی ندارد#####


علیرضا خاتمی، نوشین رهنما،
دوره 7، شماره 2 - ( تابستان 1395، دوره‌ی 7، شماره‌ی 2 1395 )
چکیده

قریب ربع قرن از زمانی که گروه پزشکی مبتنی برشواهد (evidence-based medicine [EBM]) آن‌را به‌عنوان «رویکردی جدید» برای آموزش و پرداختن به (practice) پزشکی بالینی اعلام کردند، می‌گذرد. این رویکرد جدید که بر ترکیب سه عنصر استفاده از بهترین شواهد حاصل از پژوهش، مهارت بالینی و ارزش‌ها و ترجیحات بیمار استوار بود، در عمل رویکردهای سنتی مبتنی برعلوم پایه و پاتوفیزیولوژی بیماری‌ها را با استفاده از شواهد، اساساً کارآزمایی‌های بالینی تصادفی‌شده‌ی دارای گروه شاهد با کیفیت بالا، در کنار مهارت بالینی و توجه به نیازها و خواسته‌های بیماران جایگزین کرد. به هر روی EBM نیز مانند سایر رویکردهای به پزشکی بالینی خالی از نقد نبوده و نیست. در این مقاله تلاش مروری اجمالی بر برخی از کاستی‌های EBM انجام‌شده و معرفی کوتاهی از آنچه از آن به‌عنوان EBM حقیقی یاد می‌شود ارائه گردد. راه‌کارهای نیل به EBM حقیقی نیز مورد بحث قرار می‌گیرند.


علیرضا خاتمی،
دوره 7، شماره 4 - ( دوره‌ی 7، شماره‌ی 4، زمستان 1395 1395 )
چکیده


علیرضا خاتمی،
دوره 7، شماره 4 - ( دوره‌ی 7، شماره‌ی 4، زمستان 1395 1395 )
چکیده



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه پوست و زیبایی می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb