مهناز بنیهاشمی، یلدا ناهیدی، محمدجواد یزدانپناه ، حبیبالله اسماعیلی، سمیه خطیبزاده،
دوره 4، شماره 1 - ( 1-1392 )
زمینه و هدف: پمفیگوس از بیماریهای شایع خودایمنی تاولی است که نیازمند درمان با سرکوبکنندهی ایمنی سیستمیک میباشد. سرکوبکنندههای ایمنی پیشآگهی بیماران پمفیگوس را در دههی اخیر تغییر داده، اما استفادهی طولانیمدت آنها همراه با عوارض قابل توجهی میباشد. امروزه سعی بر استفاده از داروهایی جدیدتر با عوارض جانبی کمتر در این بیماری میباشد. یکی از این داروها مایکوفنولات موفتیل میباشد. هدف از این مطالعه بررسی اثرات درمانی این دارو در بیماران مبتلا به پمفیگوس ولگاریس مقاوم به درمان میباشد.
روش اجرا: پروندهی 300 بیمار مبتلا به پمفیگوس ولگاریس مرور شد و از میان آنها 28 پرونده که به دلیل مقاومت به درمان، داروی مایکوفنولات موفتیل دریافت کرده بودند وارد مطالعه شدند. اطلاعات با استفاده از پروندهها در پرسشنامهای جمعآوری و سپس با استفاده از آزمون همبستگی Kendall's tau-c، آزمون Mann-Whitney و تحلیل واریانس تحلیل آماری دادهها انجام شد.
یافتهها: نسبت مرد به زن 1.8:1 بود. میانگین سنی بیماران 13.6±43.3 سال بود. بیماران تحت درمان با مایکوفنولات (2gr/day) همراه پردنیزولون (1mg/kg/day) قرار داشتند. هفده بیمار (10 مرد و 7 زن) بهبودی کامل داشتند، ارتباط معناداری بین پاسخ به درمان و جنسیت بیماران وجود نداشت (P=0.58). اختلاف معناداری بین میانگین سنی بیماران بهبودیافته و مقاوم به درمان وجود نداشت (P=0.77). ارتباط معناداری بین پاسخ به درمان با شدت درگیری مخاطی (P=0.80) و شدت درگیری پوستی (P=0.80) وجود نداشت. 10 بیمار که مایکوفنولات را بیش از 12 ماه دریافت کرده بودند پاسخ درمانی مناسب داشتند و طی دورهی پیگیری بدون نیاز به مکمل دیگر هیچ عودی نداشتند.
نتیجهگیری: شروع اثر مایکوفنولات موفتیل آهسته است، اما مکملی مفید و با عوارض جانبی کم در درمان بیماران پمفیگوس ولگاریس، خصوصاً بیماران مقاوم به درمان، میباشد.