15 نتیجه برای رضایی
حسین کاووسی، منصور رضایی، دانیال عیسیپور، سیدرضا سیدمحمد دولابی،
دوره 3، شماره 2 - ( 4-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: کارسینوم سلول بازال شایعترین نوع سرطان است که بهندرت باعث مرگ میشود، ولی با مشکلات زیبایی و هزینههای بالای درمانی همراه است. ویژگیهای بالینی این سرطان وابسته به عوامل میزبان و محیط است که در هر منطقه مختص به خود بوده و ممکن است با گذشت زمان تغییر نمایند. این مطالعه برای یافتن خصوصیات بالینی سرطان سلول قاعدهای در شهر کرمانشاه انجام گردید.
روش اجرا: این مطالعهی توصیفی ـ تحلیلی روی 119 بیمار که کارسینوم سلول بازال با بررسی آسیبشناختی در آنها تأیید شد، در درمانگاه حاج دایی کرمانشاه در سال 1388 انجام گردید. اطلاعات دموگرافیک بیماران و مشخصات ضایعات مانند تعداد، محل، اندازه و نوع بالینی و آسیبشناختی آنها ثبت گردید. برای تحلیل دادهها از آنالیز واریانس و آزمون مربع کای استفاده گردید.
دکتر علی ابراهیمی، دکتر منصور رضایی، دکتر حبیبالله خزایی، دکتر حسین کاووسی، نوشین نانی،
دوره 4، شماره 2 - ( 4-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: درماتیت تماسی تحریکی دستها، بیماری پوستی مزمن و عودکنندهی متعاقب تماس با مواد شیمیایی و پاککنندهها میباشد. اختلال وسواسی جبری در بین بیماران پوست شیوع بالایی دارد و ممکن است با علایم درماتیت تحریکی دستها مراجعه کنند. هدف از این مطالعه، تعیین فراوانی و ارتباط اختلال وسواسی جبری با درماتیت تماسی تحریکی دستها در زنان مراجعهکننده به درمانگاه پوست حاجی دایی کرمانشاه است.
روش کار: در این مطالعهی مورد ـ شاهدی، 139 زن مبتلا به درماتیت تحریکی تماسی دستها و 102 بیمار زن بدون درماتیت دست بهعنوان گروه کنترل شیوع اختلال وسواسی جبری در آنها با استفاده از معیار (DSM-IV-TR (SCID مورد ارزیابی قرار گرفت. اطلاعات در دو گروه با استفاده از آزمون مربع کای و z تحلیل شد.
یافتهها: میانگین سنی در گروه مورد 5.4±28.2 و در گروه شاهد 6.3±28.4 سال بود. 58 نفر (41.7%) در گروه مورد و 5 نفر (4.9%) در گروه شاهد مبتلا به اختلال وسواسی جبری بودند (0.05>P). اختلال وسواسی جبری در بیماران مبتلا به درماتیت تحریکی تماسی متوسط و شدید دستها به ترتیب در 29 و 14 نفر مشاهده شد.
نتیجهگیری: از آنجایی که اختلال وسواسی جبری در زنان مبتلا به درماتیت تحریکی تماسی دست شایع است، توصیه میشود تمام خانمهای مبتلا به درماتیت تماسی تحریکی مزمن و راجعه، خصوصاً فرمهای متوسط و شدید از نظر روانپزشکی نیز تحت ارزیابی قرار گیرند.
دکتر فرهاد هنجنی، دکتر مریمسادات ساداتی، دکتر علی فیروزآبادی، والا رضایی، سارا اکرمزاده،
دوره 4، شماره 2 - ( 4-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: آکنه یکی از شایعترین بیماریهای پوستی است. یکی از مؤثرترین درمانها در آکنه، ایزوترتینوئین سیستمیک است. مطالعات زیادی بیانگر وجود رابطهی بین مصرف این دارو و احتمال ایجاد افسردگی، اقدام یا بروز خودکشی انجام شده و وجود این ارتباط همچنان مورد بحث است. تحقیق حاضر روی تعدادی از بیماران مبتلا به آکنه بهمنظور بررسی بیشتر احتمال وجود این رابطه انجام شد.
روش اجرا: تعداد 59 بیمار مبتلا به آکنه بین سنین 30-16 سال مورد بررسی قرار گرفتند. این بیماران داروی ایزوترتینوئین را با مقدار 1-0.5 mg/kg/day به مدت 16 هفته دریافت کردند. قبل از آغاز و پس از اتمام درمان، بیماران پرسشنامهی بک را برای بررسی میزان افسردگی تکمیل کردند و نتایج این پرسشنامهها تحلیل و نتیجهگیری شد.
یافتهها: میانگین نمرات پرسشنامه بک از 13.19 قبل از درمان به 14.80 پس از 4 ماه درمان با ایزوترتینوئین تغییر یافت که ارزش آماری آن P=0.0001 است.
نتیجهگیری: نتایج این تحقیق پیشنهادکنندهی آن است که مصرف ایزوترتینوئین سیستمیک احتمالاً میتواند تغییر کم اما واقعی در میزان افسردگی بیمار ایجاد کند، هرچند توجه به این نکته ضرروی است که عوامل متعدد دیگری مثل حالت روانی فرد در هنگام تکمیلکردن پرسشنامه میتواند بر روی این نتیجه تأثیرگذار باشد. بههمین دلیل مطالعاتی با بررسی بیمار در زمان بیشتر و همچنین پرسشنامههای دیگر پیشنهاد میشود.
حمیدرضا قاسمیبصیر، محمود فرشچیان، پدرام علیرضایی، مهدیس جهانی،
دوره 5، شماره 4 - ( دورهی 5، شمارهی 4، زمستان 1393 1393 )
چکیده
زمینه و هدف:
آلوپسی سیکاتریسیل بهدنبال جایگزینی غیرقابلبرگشت فولیکولها بهوسیلهی فیبروز
ایجاد میشود و با ازدستدادن دائمی موها تظاهر میکند. مطالعات اندکی در ایران
برای بررسی ویژگیهای بالینی و هیستوپاتولوژیک آلوپسی سیکاتریسیل انجام شده است.
هدف از انجام این مطالعه بررسی ویژگیهای دموگرافیک، بالینی و هیستوپاتولوژیک
بیماران مبتلا به آلوپسی سیکاتریسیل مراجعهکننده به کلینیک پوست مرکز آموزشی
درمانی فرشچیان همدان در یک بازهی زمانی دوساله و همچنین ارزیابی قدرت تشخیصی
کرایتریای پاتولوژیک در تشخیص انواع مختلف آلوپسی سیکاتریسیل بود.
روش اجرا:
این مطالعهی مقطعی برروی 89 بیمار که با تشخیص بالینی آلوپسی سیکاتریسیل تحت
بیوپسی قرار گرفتند، انجام شد. ابتدا ویژگیهای دموگرافیک و بالینی بیماران به
همراه تشخیص کلینیکی ثبت میگردید و سپس لام بیوپسی آنها توسط دو پاتولوژیست
مختلف (که از تشخیص یکدیگر مطلع نبودند) مورد ارزیابی قرار میگرفت. اطلاعات تشخیصی
بهدستآمده از این دو پاتولوژیست بهطور جداگانه ثبت و درنهایت ضریب توافق تشخیصی
دو پاتولوژیست تعیین گردید.
یافتهها:
در این مطالعه، فراوانی تشخیص اتیولوژیک آلوپسی براساس معاینهی بالینی و
هیستوپاتولوژی بهترتیب شامل Lichen planopilaris، Disciod lupus erythematosus، Alopecia areata، Pseudopelade of Brocq، Folliculitis
decalvans و
Central centrifugal cicatricial alopecia بود. از نظر ضریب توافق تشخیصی نیز نتیجهی نهایی حاکی از ضریب
توافق قوی بین تشخیص بالینی و پاتولوژیست اول
(کاپا=836/0)، ضریب توافق متوسط تا قوی بین تشخیص بالینی و پاتولوژیست
دوم
(کاپا=703/0) و ضریب توافق متوسط تا قوی بین پاتولوژیست اول و دوم
(کاپا=663/0) بود.
نتیجهگیری:
تشخیص آلوپسی سیکاتریسیل نیازمند معاینهی بالینی همراه با ارزیابی
هیستوپاتولوژیک نمونهی حاصل از بیوپسی پوست میباشد. قدرت تشخیصی کرایتریای
پاتولوژیک در انواع آلوپسی سیکاتریسیل حتی در انتهای طیف بیماری که نمای
میکروسکوپیک آنها با یکدیگر همپوشانی زیادی دارد، قابل قبول بوده بنابر این برای
اثبات تشخیص نیازی به بازبینی لام توسط پاتولوژیست دوم نمیباشد.
حسین کاووسی، علی ابراهیمی، کیارش امینی، منصور رضایی، ندا امیدی،
دوره 7، شماره 1 - ( دورهی 7، شمارهی 1، بهار 1395 1395 )
چکیده
هدف: ارزیابی درونی از مؤثرترین فرآیندهای ارزیابی آموزشی میباشد. این ارزیابی بهدلیل درگیرکردن تمام افراد و اجزاء یک گروه آموزشی دارای کارآیی و ضمانت اجرایی بالایی است. بهرهگیری مناسب از نتایج آن منجر به ارتقای کیفیت آموزشی میشود. هدف از این مطالعه بررسی جنبههای مختلف آموزشی، پژوهشی و امکانات گروه پوست دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه بود.
روش اجرا: عوامل مورد بررسی در این مطالعهی مقطعی شامل اهداف، جایگاه سازمانی، مدیریت و تشـکیلات، هیأت علمی، دانشـجویان، راهبـردهای یادگیـری ـ یاددهی، تجهیزات آموزشی، پایاننامهها و فرصتهای مطالعاتی و عامل دانشآموختگان بودند. پرسشنامههایی طراحی شد و یافتههای گردآوریشده در این مطالعه با استفاده از نسخهی 22 نرمافزار
IBM SPSS Statistics (IBM Corp., Armonk, NY, USA) توصیف و تحلیل شد.
یافتهها: اکثر عوامل مورد بررسی در وضعیت مطلوبی قرار داشتند. بیشترین میزان مطلوبیت مربوط به راهبردهای یادگیری ـ یاددهی با میانگین 87/5% و کمترین میزان مطلوبیت بهصورت نسبتاً مطلوب مربوط به عامل دانشآموختگان با میانگین 66/7% بود.
نتیجهگیری: انجام دورهای ارزیابی درونگروهی، برنامهریزی و اقدام مناسب در سطح گروه و دانشکدهی پزشکی با توجه به نتایج این ارزیابی و افزایش امکانات گروه نهتنها منجر به ارتقای کیفیت آموزشی میگردد، بلکه میتواند امکان دریافت تأییدیهی پذیرش دستیار پوست را فراهم آورد.
قاسم رحمت پور رکنی، محمدصادق رضایی، محمد خادملو، مهناز شریفیان، سامان درزی،
دوره 7، شماره 3 - ( دورهی 7، شمارهی 3، پاییز 1395 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری دست، پا و دهان (Hand Foot Mouth Disease [HFMD])، سندرمی مسری است که توسط ویروسهای رودهای از خانوادهی پیکورناویریده ایجاد میشود. با توجه به اهمیت و کمبودن مطالعات دربارهی این بیماری و بروز ضایعات ناخنی در آن، مطالعهی حاضر با هدف تعیین فراوانی انواع ضایعات ناخنی در کودکان مبتلا به بیماری دست، پا و دهان انجام شد.
روش اجرا: در این مطالعهی مقطعی، 84 کودک مبتلا به HFMD مراجعهکننده به درمانگاه بیمارستان بوعلی سینای شهر ساری در سال 94-1393، به روش تمامشماری انتخاب شدند. تشخیص HFMD، براساس یافتههای بالینی توسط متخصص پوست یا متخصص اطفال گذاشته شد. محل بروز ضایعات پوستی، ثبت و برای کودکان واردشده به مطالعه، معاینات ناخن از جهت بررسی انواع ضایعات ناخنی در فواصل زمانی 2، 4، 6 و 8 هفته بعد از شروع بیماری انجام و محل درگیری ضایعهی ناخنی به تفکیک انگشتان دست و پا و نوع درگیری ضایعات ناخنی ثبت شد.
یافتهها: از 84 نفر بیمار با میانگین سنی± انحراف معیار 5/19±2/38 ماه، 3/58% مذکر بودند. 30 نفر (7/35%)، درگیری ناخن دست و 31 نفر (9/36%)، درگیری ناخن پا داشتند. شیوع onychomadesis در 4 هفته نسبت به 2 هفته پس از شروع بیماری (5/15% در مقابل 2/1% و 001/0>P) و در 6 هفته نسبت به 4 هفته پس از شروع بیماری (8/29% در مقابل 5/15% و 001/0=P)، با ارتباط معنیداری افزایش یافته بود اما شیوع آن در 8 هفته نسبت به 6 هفته پس از شروع بیماری، با ارتباط معنیداری کاهش یافته بود (9/17% در مقابل 8/29% و 007/0=P).
نتیجهگیری: با توجه به شیوع نسبتاً بالای ضایعات ناخنی در کودکان مبتلا به HFMD لازم است آموزش همگانی دربارهی انواع علائم و عوارض HFMD، از جمله ضایعات ناخنی این بیماری، داده شود.
عادله کاوهزاده، سارا بیگرضایی، محمدعلی نیلفروشزاده، آسیه حیدری، سیدمحسن حسینی،
دوره 7، شماره 4 - ( دورهی 7، شمارهی 4، زمستان 1395 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به اینکه دنیای کنونی، دنیای روابط کوتاه و مقطعی است، لذا افراد بیشتر بهجای آنکه خود را با تفاوتها یا شباهتهایی در ویژگیهای ذاتی و اکتسابی بشناسند، خود را با ویژگیهای ظاهری و آشکار میشناسند. در این تحقیق برآن شدیم تا به مقایسهی تصویر بدن بیماران پوستی و افراد سالم بپردازیم.
روش اجرا: در این مطالعهی مورد ـ شاهدی، 300 نفر از افراد 18 تا 64 ساله (150 نفر مورد و 150 نفر شاهد) شهر اصفهان انتخاب شدند. میزان رضایت پاسخگویان از اعضای ظاهری بدنشان و احساسات افراد در رابطه با ظاهرشان در موقعیتهای مختلف و شرایط متفاوت با بهرهگیری از یک پرسشنامه محققساخته سنجیده شد. برای تحلیل دادهها از روش تحلیل کوواریانس و مقایسهی میانگینها استفاده شد.
یافتهها: زنان تحصیلکرده، مجرد و جوان تر، نمرهی تصویر بدنی بالاتر و نگاه مثبتتری به بدن خود دارند. افراد سالم نمرهی تصویر بدن بالاتری نسبت به بیماران پوستی داشتند. بین جنسیت و نمرهی تصویر بدن رابطهی معناداری مشاهده نشد.
نتیجهگیری: بیماریهای پوستی نقش مؤثری در تصویر بدنی داشتند. لذا پیشنهاد میشود که تأثیر هر یک از بیماریهای دیگری که به نحوی بر ظاهر افراد اثر میگذارد بر تصویر بدن افراد بهطور جداگانه و بهصورت عمیقتر مورد بررسی قرار گیرد.
محمد ابراهیمزاده اردکانی، مهرناز رییسیدهکردی، محمدعلی مروتی شریفآباد، حسن رضاییپندری،
دوره 7، شماره 4 - ( دورهی 7، شمارهی 4، زمستان 1395 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از ویژگیهای زنان و دختران خودآرایی و خودنمایی است که سبب گرایش آنها به انواع آرایشها میشود. این پژوهش با هدف تعیین فراوانی مصرف مواد آرایشی بین دختران دبیرستانی و دانشجوی شهر یزد و سنجش آگاهی، نگرش و عملکرد آنان در این زمینه انجام شد.
روش اجرا: این مطالعهی مقطعی روی نمونهای از دختران دبیرستانی و دانشجوی شهر یزد در سال 1394 انجام شد. حجم نمونهی مورد نیاز 400 نفر برآورد شد که بهصورت نمونهگیری آسان در تحقیق وارد شدند. دادههای موردنیاز در این مطالعه با استفاده از پرسشنامهای مشتمل بر چهار بخش اطلاعات دموگرافیک، آگاهی، نگرش و عملکرد در مورد مصرف مواد آرایشی، گردآوری شد. اطلاعات بهدستآمده با استفاده از نسخهی 22 نرمافزار
IBM SPSS Statistics (IBM Corp., Armonk, NY, USA) و با بهرهگیری از آزمون آزمونهای آماری t، تحلیل واریانس (ANOVA) و مربع کای تحلیل شدند. برای توصیفف متغیرهای کمی پیوسته از میانگین±انحراف معیار و برای توصیف متغیرهای اسمی و رتبهای از جداول فراوانی استفاده شد.
یافتهها: از شرکتکنندگان در مطالعه، 8/53% از حداقل یک محصول آرایشی استفاده میکردند. میانگین نمرهی آگاهی افراد با سن، تحصیلات والدین، شغل والدین و میزان درآمد ماهیانه خانواده ارتباط معنیداری داشت (05/0>P). بین میانگین نمرهی نگرش با سن، سطح تحصیلات پدر و شغل پدر و مادر ازلحاظ آماری ارتباط معنیداری وجود داشت (05/0>P). سن، تحصیلات پدر و مادر و شغل پدر و مادر دارای تأثیر معنیداری بر نمرهی عملکرد آزمودنیها بودند (05/0>P). افرادی که از مواد آرایشی استفاده نمیکردند، نسبت به اثرات استفاده از مواد آرایشی نگرش مناسبتری داشتند (01/0=P).
تیجهگیری: با توجه به شیوع بالای استفاده از مواد آرایشی در بین دختران دانشآموز و دانشجوی شهر یزد و نیز پایینبودن سطح آگاهی آنان درخصوص اثرات استفاده از این مواد، برنامهریزی و تدوین محتوای آموزشی مناسب و همچنین شیوهی آموزشی متناسب با شرایط هر گروه ضروری بهنظر میرسد.
پدرام علیرضایی، زینب معمارزاده، سارا ملکآرا، سیدهفاطمه یعقوبیآل،
دوره 10، شماره 1 - ( بهار 1398، دورهی 10، شمارهی 1 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: درماتیت سبورئیک با شیوع تقریبی دو درصد یکی از شایعترین اختلالات درماتولوژی است. درمانهای متعددی تاکنون برای این بیماران بهکار گرفته شده است. این مطالعه جهت بررسی اثربخشی لوسیون بتامتازون در مقایسه با لوسیون کلوتریزون در بیماران مبتلا به سبورئیک درماتیت صورت و سر طراحی شده است.
روش اجرا: این مطالعه به روش کارآزمایی بالینی دوسویه کور انجام گرفت. جامعهی مورد مطالعه عبارتند بودند از 60 بیمار با تشخیص درماتیت سبورئیک مراجعهکننده به درمانگاه پوست بیمارستان قائم و امام رضا (ع) مشهد در گروه سنی بالای 18 سال. بیماران در دو گروه قرار گرفتند؛ یک گروه با کلوتریزون (بتامتازون+کلوتریمازول) (31 نفر) و گروه دیگر با بتامتازون (29 نفر) به مدت 4 هفته روزی دو بار از یکی از داروها استفاده کردند. شدت بیماری براساس اریتم، پوستهریزی و خارش با درجهبندی از 0 تا 4 در شروع مطالعه، 2 و 4 هفته پس از درمان و 2 و 4 هفته پس از ختم درمان جهت مقایسهی پاسخ درمانی و میزان عود ثبت شد.
یافتهها: میانگین سن بیماران شرکتکننده در این مطالعه 1/33 سال (56-18 سال) بوده و 7/56% از بیماران شرکتکننده در مطالعه مرد بودند. تفاوت معناداری ازنظر سن و جنس بین دو گروه وجود نداشت (05/0P>). هر دو درمان موجب بهبودی واضح در شدت اریتم و پوستهریزی صورت و اسکالپ شد (001/0P<). در مقایسهی دو درمان تنها در 2 هفته پس از شروع درمان، کلوتریزون عملکرد بهتری داشت ولی در سایر زمانها کارایی دو دارو یکسان بود. هر دو درمان در کاهش شدت خارش بیماران نیز کارآمد بودند اما پاسخ به بتامتازون بهتر بود.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان میدهد که هر دو درمان کارآمد میباشد. کلوتریزون تأثیر سریعتری در رفع اریتم و پوستهریزی و بتامتازون تأثیر بهتری بر کاهش شدت خارش بیماران داشت.
شکوفه بخشی، محمدعلی سپهوندی، سیمین غلامرضایی،
دوره 10، شماره 4 - ( زمستان 98، دوره 10، شمارهی 4 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: پسوریازیس یک بیماری پوستی مزمن است. دشواری تنظیم هیجان در مبتلایان به پسوریازیس، بر اهمیت رویکردی وسیعتر در مدیریت بالینی این بیماری تأکید دارد. هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی بر تنظیم شناختی هیجان در مبتلایان به پسوریازیس بود.
روش اجرا: پژوهش حاضر، نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون ـ پسآزمون همراه با گروه شاهد و پیگیری بود. جامعهی آماری شامل تمامی مبتلایان به پسوریازیس مراجعهکننده به درمانگاهها و کلینیکهای تخصصی پوست شهرستان خرمآباد بودند. ابتدا، بیماران بـا اسـتفاده از ملاکهای ورود و خروج غربال شدند، سپس 24 نفر با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و بهطور تصادفی، در دو گروه آزمایشی و شاهد گمارده شدند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامهی تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و کرایج (2006) بود. گروه آزمایشی به مدت 8 جلسه مداخلهی کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی دریافت کردند. تحلیل دادهها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نسخهی 23 نرمافزار SPSS و با آزمونهای نرمالبودن، تحلیل کوواریانس چندمتغیره (MANCOVA) و تکمتغیره (ANCOVA) صورت گرفت.
یافتهها: کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی باعث افزایش نمرات راهبردهای انطباقی و کاهش نمرات راهبردهای غیرانطباقی تنظیم شناختی هیجان در مبتلایان به پسوریازیس گردید و اثر درمان در مدت پیگیری ماندگار بود (001/0P<).
نتیجهگیری: آموزش مهارتهای کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی، میتواند بهعنوان مداخلهای مؤثر در بهبود تنظیم شناختی هیجان در مبتلایان به پسوریازیس مورد استفاده قرار گیرد.
جواد خدادادی سنگده، سولماز رنجی، محسن رضایی آهوانویی،
دوره 11، شماره 1 - ( بهار 99، دوره 11، شمارهی 1 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: این مطالعه با هدف بررسی علل اقدام زنان متأهل به جراحیهای زیبایی مورد بررسی قرار گرفت.
روش اجرا: مطالعهی حاضر از نوع توصیفی و در حیطهی پژوهش کیفی بود که با استفاده از روش داده بنیاد انجام شد. بدینمنظور 21 شرکتکننده به روش نمونهگیری هدفمند و با استفاده از مصاحبهی عمیق در طول دورهی 6 ماهه مورد مطالعه قرار گرفتند. دادهها جمعآوری، ثبت و سپس کدگذاری و در قالب مقولههای اصلی، دستهبندی شدند.
یافتهها: تحلیل مصاحبهی شرکتکنندگان به شناسایی 416 کد اولیه، 21 زیرمقوله و 3 مقولهی اصلی شامل زمینههای فردی، زناشویی ـ خانوادگی و فرهنگی ـ اجتماعی منجر شد.
نتیجهگیری: تمایل به جراحی زیبایی از طرفی متأثر از عوامل فردی همچون بدریختانگاری، تصویر منفی فرد نسبت به خود و غیره بوده است. از طرفی متأثر از عوامل خانوادگی ـ زناشویی همچون ادراک تکراریشدن برای همسر، تحقیر از سوی همسر و خانواده و غیره بوده و از طرفی متأثر از عوامل اجتماعی ـ فرهنگی همچون نقش همسالان و دوستان و نقش مدلهای رسانهای و غیره بوده است بنابراین لزوم توجه به علل اقدام زنان به جراحیهای زیبایی اهمیت اساسی دارد.
اعظم فتاحی، انسیه لطفعلی، ساینا ایرانپناه، یاسمن رضایی، رضا قاسمی،
دوره 11، شماره 1 - ( بهار 99، دوره 11، شمارهی 1 1399 )
چکیده
عفونتهای قارچی سطحی، شایعترین شکل عفونتهای انسانی هستند. متداولترین داروهای ضد قارچی عبارتند از آزولها، پلیانها و اکینوکاندینها. به دلیل تعداد محدود داروهای ضدقارچ موجود، سمیت آنها و ظهور سویههای مقاوم (ذاتی یا اکتسابی) جهت توسعهی استراتژیهای ضدقارچی نیاز میباشد. اخیراً محققین در پی یافتن داروهای ضدقارچی جایگزین هستند. این مطالعه، مروری بر عملکرد و مکانیسمهای مقاومت در برابر داروهای ضدقارچی، جستوجوی داروهای جدید، ژنهای مقاوم به دارو، استفاده از درمان ترکیبی و تعدیل سیستم ایمنی (با استفاده از سایتوکاینها و گاما اینترفرون که میتواند بینش تازهای در مبارزه با عفونتهای قارچی ایجاد کند) دارد. تحقیق به روش مروری انجام شد و مطالعهی وسیعی در مورد مکانیسم عملکرد و مقاومت ضدقارچی با استفاده از کلیدواژههای antifungal drugs، drug resistance و pathogenic fungi در پایگاههای اطلاعاتی معتبر پزشکی بهطور عمده PubMed انجام شد. مقالههایی که بیشترین ارتباط را با اهداف نگارش این مقاله داشتند انتخاب و مطالعه شدند. مشکلات مربوط به مقاومت در برابر داروهای ضدقارچ و ظهور گونههای قارچی مقاوم، تقاضای زیادی برای داروهای قارچی جدید ایجاد کرده است. پیچیدگی شرایط بالینی بیماران مبتلا به عفونت قارچی مقاوم مانع از یک رویکرد آسان در تشخیص، پیشگیری و مقاومت به داروهای ضدقارچ است. ادامهی تحقیقات، نقش تستهای حساسیت دارویی برای عفونتهای قارچی مقاوم و راهکارهای بالینی مورداستفاده برای مبارزه با مقاومت را نشان خواهد داد.
سینا خانعلی، پدرام علیرضایی، جلال پورالعجل،
دوره 11، شماره 4 - ( دوره 11، شمارهی 4 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: اسکارهای آتروفیک از عوارض شایع آکنه میباشند که روشهای مختلفی برای درمان آنها پیشنهاد شده است. این مطالعه به مقایسهی تأثیر درمان با لیزر CO2 فرکشنال نسبت به میکرونیدلینگ در بهبود اسکار آتروفیک آکنه میپردازد.
روش اجرا: مطالعهی حاضر بر روی بیماران دچار اسکار آتروفیک آکنهی مراجعهکننده به کلینیک پوست بیمارستان سینای همدان از ابتدای سال 95 تا انتهای سال 97 انجام شد. یک سمت صورت هر بیمار با لیزر CO2 فرکشنال و سمت دیگر با میکرونیدلینگ طی 4 جلسه هر 3 هفته یکبار درمان میشد. 1، 2 و 6 ماه بعد، میزان رضایتمندی بیماران و شدت اسکار آکنه (بهوسیلهی معیار Goodman and Baron) ارزیابی میشد.
یافتهها: مجموعاً 24 نفر وارد مطالعه شدند. پیش از درمان، میانگین نمره اسکار دو گروه تفاوت معناداری نداشت (726/0(P=. در پیگیریهای یک، 2 و 6 ماهه سمتی از صورت که با لیزر درمان شده بود نسبت به سمت مقابل (میکرونیدلینگ) نمرهی اسکار کمتری داشت
(P برای پیگیریهای 1، 2 و 6 ماهه بهترتیب 033/0، 008/0 و 014/0). ازنظر میزان رضایتمندی تفاوتی بین دو گروه دیده نشد (P برای پیگیریهای 1، 2 و 6 ماهه بهترتیب 589/0، 469/0 و 840/0). شایعترین عارضهی جانبی، اریتم در 3 بیمار درمانشده با لیزر بود و بهدلیل فراوانی کم عوارض، آنالیز آماری بین دو گروه از این نظر میسر نبود.
نتیجهگیری: لیزر CO2 فرکشنال نسبت به میکرونیدلینگ در کاهش نمرهی اسکار بیماران مؤثرتر بود. همچنین عوارض جانبی در هر دو شیوهی درمانی فراوانی کمی داشت.
محمد احمدپناه، امیر امینی، زهرا چراغی، پدرام علیرضایی،
دوره 12، شماره 1 - ( بهار 1400، دوره 12، شماره 1 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: آکنه یکی از شایعترین اختلالات پوستی میباشد که بیش از 80 درصد افراد در سن بلوغ به آن مبتلا میشوند. این بیماری به دلیل تأثیر بر ظاهر بیماران میتواند آثار مخرب روانی همچون کاهش عزت نفس و درنتیجه انزوای اجتماعی ایجاد نماید. این مطالعه با هدف بررسی عوامل مؤثر بر سطح عزت نفس مبتلایان به آکنه در شهر همدان انجام شد.
روش اجرا: بیماران دچار آکنه مراجعهکننده به درمانگاه پوست بیمارستان سینا همدان بهعنوان گروه مورد و همراهان سالم آنها بهعنوان گروه شاهد وارد مطالعه شدند. پس از اخذ رضایتنامه کتبی اطلاعات دموگرافیک ثبت و پرسشگری از گروهها انجام شد. برای تعیین شدت آکنه از Global Acne Grading System (GAGS) و برای تعیین سطح عزت نفس از پرسشنامه کوپر اسمیت استفاده شد. در پایان دادهها با نسخه 14 نرمافزار STATA آنالیز شدند.
یافتهها: مجموعاً 184 بیمار و 177 نفر شاهد وارد مطالعه شدند. میانگین سنی بیماران و افراد شاهد بهترتیب 13/3±89/17 و 94/2±72/17 بود. براساس آزمون t مستقل، میانگین سطح عزت نفس در بیماران بهصورت معنیداری کمتر از گروه شاهد بود (29/8±04/32 در مقابل 73/7±85/34، 001/0>P) شدت آکنه با میزان عزت نفس رابطه معکوس داشت و بهازای افزایش یک واحد امتیاز GAGS، 1/0 واحد میزان عزت نفس کاسته میشد (001/0>P).
نتیجهگیری: ابتلا به آکنه بر افت عزت نفس افراد مؤثر است و شدت آکنه با میزان عزت نفس رابطه معکوس دارد.
هستی احمدیان یزدی، علیرضا فیروز، محسن رضاییان وقار، الهه کاشانی، انیسه صمدی،
دوره 14، شماره 2 - ( دوره 14، شماره 2 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: برای غلبهبر عوارض موضعی درمانهای معمول بیماری درماتیت آتوپیک، نیاز به نگرش جدیدی در مورد درمانهای جایگزین است. این مطالعه با هدف ارزیابی ایمنی و اثربخشی کرم حاوی ترکیبات طبیعی جو دوسر و عصاره بابونه در بهبود علائم پوستی بیماران مبتلا به درماتیت آتوپیک خفیف تا متوسط طراحی و انجام شد.
روش اجرا: این مطالعه، یک مطالعه بالینی با مقایسه قبل و بعد از بود که بر روی 20 شرکتکننده (16 زن و 4 مرد) با سن 04/11±95/39 سال انجام و شدت بیماری براساس Total & Local SCORAD مشخص شد. پارامترهای میزان تبخیر آب از سطح اپیدرم، رطوبت لایه شاخی، pH، دما، سبوم و اریتم پوست بهوسیله پروبهای مربوطه از دستگاه MPA 580، پس از 2 و 4 هفته مصرف روزانه محصول موردمطالعه، ارزیابی شد. همچنین رضایت شرکتکننده و عوارض جانبی احتمالی ثبت گردید.
یافتهها: بهبود معنادار در نمره SCORAD Total و SCORAD Local و همچنین شدت خارش و سوزش در هفته 2 و 4 مشاهده شد (01/0P<). افزایش معنادار رطوبت لایه شاخی در هفته 2 و 4 پس از درمان قابل مشاهده بود (01/0P<). 2 و 4 هفته پس از درمان بیماران، بهترتیب 1/84 و 9/78 درصد از بیماران ضایعات پوستی خود را «بهبودیافته» یا «بسیار بهبودیافته» توصیف کردهاند.
نتیجهگیری: کرم حاوی جو دوسر و عصاره بابونه، محصولی ایمن و مؤثر برای بهبود ضایعات خفیف تا متوسط درماتیت آتوپیک محسوب میشود.