جستجو در مقالات منتشر شده


13 نتیجه برای شمس

امیر هوشنگ احسانی، مصطفی میر شمس شهشهانی، زهرا حلاجی، پدرام نورمحمدپور،
دوره 1، شماره 1 - ( 1-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: سومین تومور شایع در میان مراجعان به متخصصان پوست اکتینیک کراتوزیس می باشد. درمیان شایع ترین درمان‌های دردسترس درمان‌های موضعی شامل 5-فلوئورویوراسیل (5FU) قرار دارند. با توجه به عوارض جانبی ناشی از فلوئورویوراسیل موضعی، هدف این مطالعه مقایسه دو روش استفاده موضعی از فلوئورویوراسیل از نظر پاسخ به درمان و عوارض جانبی است.
روش اجرا: بیماران مبتلا به اکتینیک کراتوز تایید شده از سوی پاتولوژی که با معیارهای ورود به مطالعه مطابقت داشتند انتخاب و به دو گروه تقسیم شدند. یک گروه فلوئورویوراسیل موضعی را به صورت روزانه و گروه دیگر به صورت یک روز درمیان مورد استفاده قرار دادند. دو هفته بعد از پایان دوره درمان یک ماهه، میزان کاهش، در ضایعات و درد ناشی از درمان توسط دو درماتولوژیست عضو هیئت علمی مورد بررسی قرار گرفت.
یافته‌ها: 38 بیمار، شامل 23 مرد و 15 زن، مورد بررسی قرار گرفتند. در گروهی که یک روز درمیان مورد درمان قرار گرفتند میزان عوارض جانبی به صورت معنی‌داری کم‌تر بود، اما اثر درمانی در دو گروه تقریبا در یک حد قرار داشت.
نتیجه‌گیری: استفاده یک روز درمیان از فلوئورویوراسیل یک جایگزین قابل قبول برای استفاده روزانه از آن است بدون این که اثر درمان را به‌صورت معنی‌داری مورد تغییر قرار دهد.


حسین صافی‌زاده، سیمین شمسی‌میمندی، یلدا بنی‌هاشمی،
دوره 1، شماره 4 - ( 10-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: ملاسما یک هیپرپیگمانتاسیون قرینه اکتسابی قهوه­ای رنگ بر روی صورت یا گردن می‌باشد که تأثیرات واضح احساسی و روانی بر بیماران مبتلا دارد. با وجود اینکه این بیماری در زنان به‌ویژه در سنین باروری شیوع دارد تأثیر آن بر کیفیت زندگی این جمعیت ناشناخته است. هدف این مطالعه بررسی کیفیت زندگی مرتبط با سلامتی در مبتلایان به ملاسمای مراجعه‌کننده به درمانگاه‌های تخصصی پوست در شهر کرمان می‌باشد.
روش اجرا: این مطالعه از نوع مقطعی بوده و با انجام معاینه‌ی بالینی و تکمیل پرسش‌نامه روی 200 بیمار مبتلا به ملاسما انجام شد. جهت بررسی شدت ملاسما از شاخص (MASI (Melasma Area and Severity Index و برای ارزیابی کیفیت زندگی از پرسش‌نامه‌های سنجش کیفیت زندگی در بیماری‌های پوست (DLQI (Dermatology Life Quality Index و سنجش کیفیت زندگی در ملاسما (MELASQOL (Melasma Quality of Life Scale استفاده شد.
یافته‌ها: 200 نفر با میانگین سنی 6.42 ± 31.86 سال (با دامنه‌ی سنی 55-18 سال) بررسی شدند. میانگین نمرات DLQI و MELASQOL به‌ترتیب 4.48 ± 6.90 و 14.95 ± 40.24 بود. در 113 نفر (65.5%) ملاسما تأثیر واضـحی در کیفـیت زنـدگـی بیمـاران گذاشته بود. ارتباط معنادار بین نمرات پرسش‌نامه‌های کیفیت زندگی و شاخص شدت بیماری مشاهده شد (P<0.001).براساس پرسش‌نامه‌ی DLQI بیشترین اختلال مربوط به احساسات و عواطف بود و براساس پرسش‌نامه‌ی MELASQOL نیز عصبی‌شدن و دستپاچگی به‌علت وضعیت پوست بر کیفیت زندگی تأثیر گذاشته بود.
نتیجه‌گیری: ملاسما به‌وضوح بر کیفیت زندگی مبتلایان تأثیر داشته از این‌رو پزشک معالج علاوه بر درمان‌های دارویی و فیزیکی بایستی به تأثیر مخرب روانی ـ اجتماعی اختلالات رنگ‌دانه­ای نیز توجه نماید.


سیده‌نوشین قلندرپورعطار، نرگس قندی، کامبیز کامیاب حصاری، مریم غیاثی، مریم دانش‌پژوه، مژگان کاربخش، شیدا شمس،
دوره 2، شماره 2 - ( 4-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: پمفیگوس یک بیماری تاولی خودایمن اختصاصی پوست و غشاهای مخاطی است که در مطالعات پیشین همراهی آن با بیماری‌های بافت همبند مشاهده شده است. با توجه به این مسئله، وجود اتوآنتی‌بادی‌هایی از قبیل Anti Nuclear Antibodies (ANA) در مبتلایان دور از ذهن نمی‌باشد. هدف از این مطالعه بررسی فراوانی ANA مثبت در بیماران پمفیگوس‌ولگاریس و مقایسه‌ی آن با گروه کنترل بوده است.
روش اجرا: در این مطالعه‌ی مورد ـ شاهدی گروه بیماران از میان بیماران مبتلا به پمفیگوس‌ولگاریس بستری در بیمارستان رازی تهران و گروه شاهد از میان مراجعین غیرمبتلا انتخاب شدند. ابزار جمع‌آوری اطلاعات فرم ثبت داده‌ها بود که درآن متغیرهایی مانند سن، جنس، فنوتیپ بیماری و نتیجه‌ی آزمایش ANA ثبت می‌شد. در این مطالعهANA به روش ایمونوفلورسانس غیرمستقیم (HEP2) اندازه‌گیری شد.
یافته‌ها: در 26.7% بیماران (8 نفر از 30 نفر) مبتلا به پمفیگوس‌ولگاریس و 10% افراد گروه کنترل (3 نفر از 30 نفر) ANA مثبت گزارش گردید (0.095=P). شایع‌ترین الگوی ANA در بیماران الگوی هموژن و در افراد گروه کنترل الگوی نقطه‌ای بود (0.206=P).
نتیجه‌گیری: در این مطالعه، فراوانی موارد مثبت ANA در گروه شاهد مشابه با مطالعات پیشین بود، اما در گروه بیماران مبتلا به پمفیگوس‌ولگاریس فراوانی به‌دست‌آمده با آمار موجود در برخی مطالعات قبلی متفاوت بود. تفاوت در میزان حساسیت کیت‌های آزمایشگاهی و آستانه‌ی مثبت درنظرگرفتن ANA و تفاوت در نحوه‌ی گزینش بیماران مورد مطالعه، از جمله عواملی است که می‌تواند توجیه‌کننده‌ی این اختلاف باشد. پی‌گیری بالینی بیماران مبتلا به پمفیگوس‌ولگاریس و درخواست ANA درصورت وجود علایم بیماری‌های بافت همبند توصیه می‌شود.


سودابه زندی، سیمین شمسی میمندی، صادق هاشمی‌نسب گرجی، فاطمه صبوری شهر بابک،
دوره 2، شماره 3 - ( 7-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: پسوریازیس یک بیماری مزمن و عودکننده است که دارای تأثیراتی بر روی جسم، روح و کیفیت زندگی بیماران است. هدف از این مطالعه بررسی کیفیت زندگی بیماران مبتلا به پسوریازیس بود.
روش‌ اجرا: در این مطالعه‌ی مقطعی که در سال 1388 انجام شد، 97 بیمار مبتلا به پسوریازیس مراجعه‌کننده به درمانگاه و مرکز PUVA درمانی بیمارستان افضلی‌پور در شهر کرمان انتخاب شدند. کیفیت زندگی بیماران با استفاده از پرسش‌نامه‌ی شاخص کیفیت زندگی (DLQI) Dermatology Life Quality Index و شدت بیماری آنان با PASI) Psoriasis Area Severity Index مورد ارزیابی قرار گرفت و نمره‌ی اطلاعات به‌دست‌آمده با استفاده از آزمون‌های آماری One-way AVONA و مربع کای مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته‌ها: 55.7% بیماران مذکر بودند و میانگین سنی افراد 35.3سال (از 16 تا 75 سال) بود. شایع‌ترین نوع بیماری، پسوریازیس ولگاریس (76.3%) بود و 3.1% مبتلا به آرتروپاتی بودند. متوسط مدت ابتلا به بیماری 21 ماه (از 11ماه تا 30سال)، میانگین نمره‌ی کیفیت زندگی افراد 14.1 (حداقل 1 و حداکثر 29) و میانگین نمره‌ی شدت بیماری 18.6 (حداقل 0.6 و حداکثر66.6) بود. نمره‌ی DLQI با شدت بیماری، وضیعت تأهل و نوع بیماری از لحاظ آماری ارتباط معنی‌داری داشت (P<0.05).
نتیجه‌گیری: بیماری پسوریازیس با تخریب کیفیت زندگی بیماران همراه است، بنابراین برای کاهش اثرات سوء بیماری بر زندگی بیماران باید اقدامات حمایتی روانی و اجتماعی صورت گیرد.


سیمین شمسی‌میمندی، محمدباقر واصلی، فرزاد آبرود،
دوره 5، شماره 1 - ( دوره‌ی 5، شماره‌ی 1 1393 )
چکیده

مقدمه و هدف: زگیل، بیماری ویروسی شایع بافت‌های اپی‌تلیال، توسط ویروس پاپیلومای انسانی (human papilloma virus [HPV]) ایجاد می‌شود. برای افزایش اثربخشی و کاهش عوارض درمان، روش‌های مختلف درمان را با هم استفاده می‌کنند که یکی از آن‌ها استفاده از کرایوتراپی به همراه کانتاریدین است. نظر به این‌که کانتاریدین درد و اسکار کمتری برجای می‌گذارد، بر آن شدیم تا در قالب یک کارآزمایی بالینی بین این روش درمانی و کرایوتراپی به همراه دارونما، ازنظر تعداد جلسات درمان و میزان عوارض مقایسه‌ای انجام دهیم. روش‌ اجرا: در این کارآزمایی بالینی دوسو کور، 110 بیمار مبتلا به زگیل معمولی، به‌صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. محلول کانتاریدین 7/0% (Canthacur) به‌عنوان دارو و محلول flexible collodion به‌عنوان دارونما در دو ظرف مشابه بعد از انجام کرایوتراپی به‌صورت موضعی به کار برده شدند. سپس بیماران ازنظر میزان بهبودی، تعداد جلسات درمان، فراوانی عوارض و عود ضایعات، پی‌گیری شدند. یافته‌ها: میزان بهبودی در هر دو گروه 100% بود. در گروه کانتاریدین، میانگین تعداد جلسات درمان، 4/3 و در گروه شاهد 7/4 بود (001/0>P). بروز عارضه‌ی هیپرپیگمانتاسیون در گروه مطالعه بیشتر از گروه شاهد بود (1/29% در برابر 9/10% و 017/0=P). بروز عارضه‌ی اسکار آتروفیک در گروه مورد مطالعه کمتر از گروه شاهد بود (1/9% در برابر 1/29%). در مورد سایر عوارض و میزان عود پس از درمان، تفاوت معناداری در دو گروه یافت نشد. نتیجه‌گیری: استفاده‌ی هم‌زمان از کانتاریدین و کرایوتراپی در کاهش تعداد جلسات درمان و عوارضی مثل اسکار آتروفیک مؤثر است ولی باعث افزایش عارضه‌ی هیپرپیگمانتاسیون می‌شود. هم‌چنین در بروز عوارض دیگر و کاهش میزان عود بیماری بی‌تأثیر است.
پدرام نورمحمدپور، امیرهوشنگ احسانی، مصطفی میرشمس‌شهشهانی، فاطمه شاه‌محمدی، فاطمه غلامعلی،
دوره 5، شماره 1 - ( دوره‌ی 5، شماره‌ی 1 1393 )
چکیده

مقدمه: ملانوم بدخیم از کشنده‌ترین تومورهای پوستی به‌شمار می‌رود. میزان بروز، نمای آسیب‌شناختی و مرگ‌ومیر این تومور در کشورهای غربی با کشورهای آسیایی و خاورمیانه تفاوت‌های بسیاری دارد. با توجه به اهمیت تشخیص زودرس در شناسایی و درمان تومور در مراحل اولیه‌ی اطلاع از یافته‌های دموگرافیک آن کمک‌کننده به‌شمار می‌رود. هدف از مطالعه‌ی حاضر بررسی ویژگی‌های دموگرافیک بیماران مبتلا به ملانوم بدخیم مراجعه‌کننده به درمانگاه تومورهای پوستی بیمارستان رازی است. روش اجرا: در قالب مطالعه‌‌ای مقطعی، اطلاعات دموگرافیک مورد نیاز، مشخصات بالینی و یافته‌های آسیب‌شناسی کلیه‌ی بیماران با تشخیص ملانوم بدخیم وارد مطالعه شده، هم‌زمان با پرونده، در پرسش‌نامه‌های ویژه درج و در پایان مطالعه، توصیف و تحلیل آماری داده‌ها انجام شد. یافته‌ها: در کل تعداد 2500 پرونده مورد بررسی قرار گرفت که از میان آن‌ها 166 مورد ملانوم مشتمل بر 89 زن (6/53%) و 77 مرد (4/46%) با نسبت جنسیتی 15/1 به 1 مورد شناسایی قرار گرفت (فراوانی نسبی برابر 5/6%). میانگین سنی افراد مورد مطالعه 5/60 سال بوده است. 65 نفر (2/39%) سابقه‌ی تماس مزمن با نور آفتاب را داشتند. متوسط زمان مراجعه از لحظه آگاهی بیمار از وجود ضایعه تا تشخیص در حدود 9 ماه بود. شایع‌ترین نوع آسیب‌شناختی تومور نوع آکرال لنتیگویی بود. شایع‌ترین مرحله‌ی کشف تومورها، مرحله‌ی Clark 3 بود (0/46%). شایع‌ترین محل تومورها، سر و گردن بود. نتیجه‌گیری: به‌طور کلی ملانوم بدخیم درصد قابل‌ملاحظه‌ای از تومورهای پوستی را در ایران شامل می‌شود. با توجه به سابقه‌ی تماس طولانی با نورآفتاب، مرحله‌ی بالای تومور در هنگام مراجعه و متوسط 9 ماه تأخیر از زمان بروز ضایعه تا مراجعه به نظر می‌رسد انجام فعالیت غربال‌گری و افزایش آگاهی عموم مردم از اهمیت زیادی برخوردار باشد. برخی نتایج مطالعه مانند سابقه‌ی خانوادگی، شیوع خال‌های ملانوسیتیک و محل شایع بروز تومورها نیاز به مطالعات با حجم نمونه‌ی بزرگ‌تر دارند.
سیمین شمسی میمندی، رضوان امیری، مهین افلاطونیان، عباس پرداختی،
دوره 5، شماره 2 - ( تابستان 1393، دوره‌ی 5، شماره‌ی 2 1393 )
چکیده

زمینه و هدف: آلوپسی آندروژنتیک از شایعترین انواع ریزش مو در آقایان می‌باشد. در حال حاضر تنها داروی موضعی مورد تأیید توسط سازمان غذا و داروی آمریکا برای آلوپسیآندروژنتیک، مینوکسیدیل می‌باشد. به هر صورت، اثربخشی این دارو به دلیل نفوذ کم پوستی، محدود است. با توجه به اینکه سیستمهای دارورسانی مانند لیپوزومها و نیوزومها اثربخشی بیشتر و عوارض جانبی کمتری دارند، این مطالعه به‌منظور مقایسهی اثربخشی محلول موضعی مینوکسیدیل نیوزومال 2.5% با محلول موضعی متداول مینوکسیدیل %2.5 صورت گرفته است. روش اجرا: در این کارآزمایی بالینی، تصادفی دارای گروه شاهد دوسوکور، 90 بیمار مذکر که براساس معیارهای Hamilton مبتلا به آلوپسی آندروژنتیک بودند، وارد مطالعه شدند. بیماران ازنظر پاسخ به درمان براساس ارزیابی پزشک (با درماتوسکوپ) و خودارزیابی بیمار در هر یک از دو گروه به مدت 6 ماه بهصورت ماهانه موردپیگیری قرار گرفتند. یافته‌ها: هشتاد و هشت نفر از شرکت‌کنندگان مطالعه را به پایان رساندند. میانگین تعداد موی افزایشیافته در گروه نیوزومال 28.18±11.00 و در گروه مینوکسیدیل متداول 5.23±14.22 در طول دوره‌ی درمان بود (P<0.001). در ارزیابی میانگین پاسخ به درمان توسط بیمار در گروه نیوزومال 8.72±5.03 و در گروه مینوکسیدیل متداول 3.33±2.67 بود که بهطور معنی‌داری رضایت بیشتر بیماران را نشان می‌دهد (P=0.001). دو بیمار در گروه مینوکسیدیل نیوزومال به‌دلیل قرمزی و خارش ناشی از مصرف دارو از مطالعه خارج شدند. نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج این مطالعه، مینوکسیدیل نیوزومال ازنظر آماری بهطور معنی‌داری باعث پاسخ درمانی بهتری نسبت به محلول متداول مینوکسیدیل شد. بنابراین ممکن است استفاده از این ترکیب جدید دارویی برای درمان آلوپسی آندروژنتیک توصیه می‌گردد.
طاهره سوری ، نفسیه اسماعیلی، مصطفی میرشمس‌شهشهانی، محمدرضا پورساداتی، عباس کریمی،
دوره 5، شماره 4 - ( دوره‌ی 5، شماره‌ی 4، زمستان 1393 1393 )
چکیده

زمینه و هدف: درمان معمول برای مبتلایان به پمفیگوس استفاده از کورتیکواستروئیدها به همراه یک یاور (adjuvant) می‌باشد. مطالعات قبلی نشان داده‌اند که درمان با کورتیکواستروئیدها باعث تغییر پروفایل چربی‌های سرم خصوصاً کاهش شاخص آتروژنیک می‌گردد. به همین خاطر مطالعه‌ای جهت بررسی تغییرات پروفایل چربی در مبتلایان به پمفیگوس تحت درمان با کورتیکواستروئید همراه با یا بدون یاور انجام شد.

 

روش اجرا: در این مطالعه‌ی مقطعی گذشته‌نگر، پرونده‌ی پزشکی 148 بیمار مبتلا به پمفیگوس بستری در بیمارستات رازی تهران، ازنظر سطح سرمی چربی‌ها در بدو مراجعه و تا 3 هفته بعد از شروع درمان مورد بررسی قرار گرفت.

 

یافته‌ها: 58% بیماران زن و میانگین سنی بیماران 1/47 سال بود. 3/79% بیماران تحت درمان پردنیزولون همراه با آزاتیوپرین، 3/13% تحت درمان با پردنیزولون به‌تنهایی بودند و بقیه، پردنیزولون همراه سایر داروها دریافت می‌کردند. تغییرات سطوح سرمی لیپوپروتئین با تراکم کم (low-density lipoprotein [LDL])، لیپوپروتئین با تراکم زیاد
(high-density lipoprotein [HDL])، کلسترول تام (total cholesterol [TC]) و تری‌گلیسرید (triglyceride [TG]) 3 هفته بعد از آغاز درمان نسبت به بدو مراجعه با افزایش معنی‌داری همراه بود (05/0>.(P سه هفته پس از آغاز درمان، به‌جز مقادیر بالاتر تری‌گلیسرید در زنان، سایر مقادیر ارتباط معنا‌داری با جنس، سن، شدت بیماری، گروه‌های دارویی و مصرف استاتین‌ها نشان نداد (05/0<.(P

 

نتیجه‌گیری: براساس یافته‌های این مطالعه، گرچه با درمان متداول پمفیگوس سطوح سرمی اجزای پروفایل چربی در بیماران ایرانی تغییر می‌کند، ولی به نظر می‌رسد این تغییر با اثر نامطلوبی در شاخص آتروژنیک بیماران همراه نیست.


سیمین شمسی میمندی، سیاوش محمدزاده شانه‌ساز، مهدی انصاری دوگاهه، یونس جهانی،
دوره 7، شماره 1 - ( دوره‌ی 7، شماره‌ی 1، بهار 1395 1395 )
چکیده

زمینه و هدف: ملاسما یک اختلال رنگ‌دانه­ای شایع و اکتسابی است که با ایجاد ضایعات هیپرپیگمانته در نواحی در معرض آفتاب، به‌خصوص در ناحیه‌ی صورت می­گردد. این مطالعه با هدف مقایسه‌ی اثربخشی کرم 4% عصاره‌ی شیرین‌بیان تهیه‌شده با فناوری نانو با دارونما در مبتلایان به ملاسما انجام شد.

روش اجرا: این کارآزمایی بالینی تصادفی‌شده، دوسوکور و دارای گروه شاهد دارونما، روی 44 بیمار زن مراجعه‌کننده به درمانگاه پوست بیمارستان آموزشی درمانی افضلی‌­پور کرمان که تشخیص بالینی ملاسما برای آن‌ها داده شده بود، انجام گرفت. شاخص تغییریافته وسعت و شدت ملاسما (Modified Melasma Area and Severity Index [MMASI]) در هر گروه در شروع درمان و هفته‌های 4، 8 و 12 تعیین و اثربخشی مداخلات در چهار گروه پاسخ کامل، پاسخ قابل توجه، پاسخ نسبی و عدم پاسخ طبقه‌بندی شد.

یافته‌ها: چهل بیمار زن مبتلا به ملاسما وارد مطالعه شدند و درمان را تا پایان ادامه دادند. میانگین و انحراف معیار (MMASI) در گروه مداخله از (7/2±03/11) به (6/0±41/1) و در گروه کنترل از (9/2±25/11) به (2/1±37/2) در پایان هفته‌ی دوازدهم کاهش یافت (0/001>P).

نتیجه‌گیری: عصاره‌ی شیرین‌بیان می‌تواند به‌عنوان یک عامل روشن‌کننده‌ی پوست با حداقل اثرات ناخواسته در درمان بیماری ملاسما مورد استفاده قرار گیرد. حامل‌های میکرو/ نانوذرات لیپیدی جامد با ارائه‌ی خواص منحصربه‌فرد ازجمله اندازه‌ی کوچک، سطح تماس بیشتر، بارگیری حجم زیادی از دارو و فعل و انفعال بهتر در واکنش‌های دارویی عملکرد دارو را بهبود بخشند.


سامان محمدی، پیام خزائلی، سیمین شمسی‌میمندی، مهین افلاطونیان، مریم خلیلی‌میبدی، نیلوفر مهرالحسنی، آزاده محبی، یونس جهانی،
دوره 7، شماره 2 - ( تابستان 1395، دوره‌ی 7، شماره‌ی 2 1395 )
چکیده

زمینه و هدف: آکنه ولگاریس بیماری مزمن التهابی فولیکول مو است. ترکیبات رتینوئید موضعی خط اول درمان آکنه می‌باشند. جذب سیستمیک و تحریک موضعی پوست مانند قرمزی، خارش و پوسته‌ریزی از عوارض جانبی این داروها می‌باشند. در این مطالعه به بررسی اثربخشی ژل نیوزومی ایزوترتینوئین 05/0% و ژل آداپالن 1/0% می‌پردازیم.

روش اجرا: در این کارآزمایی بالینی تصادفی دوسوکور، 144 بیمار مبتلا به آکنه ولگاریس خفیف تا متوسط بین سنین 15 تا 30 سال وارد شدند. بیماران به‌صورت تصادفی در دو گروه A (ژل نیوزومی ایزوترتینوئین 05/0%) و B (ژل آداپالن 1/0%) قرار گرفته و ازنظر درصد بهبودی، کاهش تعداد ضایعات التهابی و غیرالتهابی و عوارض جانبی در هفته‌های 2، 4، 8 و 12 پیگیری شدند.

یافته‌ها: درصد بهبودی ضایعات کومدونی و التهابی در پایان مطالعه در گروه ایزوترتینوئین نیوزومی به‌ترتیب 68% و 79% بود (در مقابل 65% و 76% در گروه آداپالن) که ازنظر آماری معنی‌دار نبود. کاهش تعداد ضایعات التهابی و غیرالتهابی آکنه در پایان دوره‌ی درمانی به‌طور معنی‌داری در گروه ایزوترتینوئین نیوزومی بیشتر از گروه آداپالن بود (001/0>P). هم‌چنین عارضه‌ی جانبی قرمزی پوست در گروه آداپالن به‌طور معنی‌داری بیشتر از ایزوترتینوئین نیوزومی مشاهده شد (001/0>P).

نتیجه‌گیری: استفاده از ژل نیوزومی ایزوترتینوئین با بهبودی بیشتر و عوارض جانبی کمتری نسبت به درمان با ژل آداپالن بود.


مریم خلیلی، مهین افلاطونیان، شیما بهرامی، سیمین شمسی‌میمندی،
دوره 7، شماره 2 - ( تابستان 1395، دوره‌ی 7، شماره‌ی 2 1395 )
چکیده

هدف: واکنش‌های پوستی لیکنوئید گروهی از بیماری‌های پوست با شواهد آسیب لایه‌ی بازال اپی‌درم و ارتشاح سلول‌های التهابی در درم پاپیلاری می‌باشند. در این مطالعه تغییرات بالینی ـ آسیب‌شناختی بیماری‌های پوستی با واکنش لیکنوئید را مورد بررسی قرار گرفت.

روش اجرا: در این مطالعه‌ی مقطعی و گذشته‌نگر، نمونه‌ی بافت‌شناسی 118 بیمار با تشخیص واکنش لیکنوئید پوست ازنظر تغییرات بافت‌شناسی پوست و مشخصات بالینی مانند سن، جنس و محل ضایعات مورد بررسی قرار گرفت.

یافته‌ها: 4/53% بیماران زن بودند و میانگین سنی بیماران 37/17±9/39 سال بود. میانگین مدت زمان ابتلا 3/14±82/21 ماه بود. شایع‌ترین محل درگیری اندام فوقانی (24%) بود. شایع‌ترین یافته‌ی بافت‌شناسی مشاهده‌شده در درم و اپی‌درم به‌ترتیب دژنرسانس آبکی لایه‌ی بازال (9/89%) و ارتشاح غالب لنفوسیتی (5/85%) بود. شایع‌ترین سلول التهابی در درم لنفوسیت بود. اجسام کولوئید و ملانوفاژ به‌ترتیب در 2/60% و 78% موارد مشاهده شد.

نتیجه‌گیری: بررسی بافت‌شناسی می‌تواند در افتراق بیماری‌های پوستی با واکنش لیکنوئید در مواردی که در تشخیص بالینی تردیدی وجود دارد کمک‌کننده باشد.


احمد جعفری، نفیسه اسماعیلی، شمس‌الملوک نجفی، حانیه امامی رضوی،
دوره 8، شماره 4 - ( دوره‌ی 8، شماره‌ی 4 1396 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان دهان به‌عنوان شایع­ترین سرطان سر و گردن، رتبه­ی هشـتم را ازلحاظ شیوع در میان تمامی سرطان­ها به خود اختصاص داده است. در این میان، بیش از 90% سـرطان­های دهان از نوع اسکواموس‌سل‌کارسینوما (Squamous cell carcinoma [SCC]) می­باشد. هدف اصلی این مطالعه بررسی میزان بقای بیماران مبتلا به SCC دهان و عوامل مؤثر بر آن است.
 
روش اجرا: در این مطالعه، 174 پرونده­ی مربوط به بیــماران مبتلا به SCC دهان بررسی شد. سپس به‌منظور گردآوری اطلاعات موردنیاز، بقای بیماران ازطریق تماس تلفنی پیگیری شد. تحلیل آماری این مطالعه با اسـتفاده از نرم‌افزار SPSS 20 انجام شد. میزان بقا با منحنی Kaplan-Meier و عوامل مؤثر بر آن با آزمون Cox regression بررسی گردید.
 
یافتهها: مردان، 6/57% از تعداد کل بیماران را به خود اختصاص داده­اند. محدوده­ی سنی بیماران 22 تا 89 سال با میانگین سن ابتلای 5/61 سال می­باشد. شایع­ترین محل بروز تومورها­ی دهانی این بیماران برروی زبان بود. میزان بقای کلی پنج ساله­ی بیماران برابر با 4/49% با خطای معیار 05/0 به‌دست آمده است. میزان بقا با سن بیماران و هم‌چنین نحوه­ی درمان شامل جراحی یا شیمی درمانی ارتباطی معنی­دار داشت.
 
نتیجهگیری: میزان ابتلا در مردان بیشتر است و به‌طور کلی با افزایش سن میزان بقای بیماران کاهش می­یابد. سرطان­های دهان به‌علت میزان بقای پایین نیازمند توجه ویژه می‌باشند.
ترانه یزدان‌پرست، منصور نصیری‌کاشانی، منصور شمسی‌پور، فریبا ایزدی حیدری، فاطمه امیری، علیرضا فیروز،
دوره 14، شماره 2 - ( دوره 14، شماره‌ 2 1402 )
چکیده

زمینه و هدف: درماتیت تماسی آلرژیک به‌عنوان شایع‌ترین علت درماتیت پلک شناخته شده است؛ اما اغلب به اشتباه تشخیص داده می‌شود. هدف از این مطالعه بررسی ویژگی‌های بیماران مبتلا به درماتیت پلک مراجعه‌کننده برای تست پچ است.

روش اجرا: در این مطالعه گذشته‌نگر، سه زیرگروه اصلی شامل بیمارانی که فقط پلک‌ها درگیر بودند، پلک‌ها و نواحی دیگر درگیر بودند و بدون درگیری پلک تعیین شد. داده‌های جمع‌آوری‌شده شامل تشخیص‌، سابقه پزشکی گذشته، استفاده از محصولات مراقبت شخصی و لوازم آرایش، درماتیت شغلی و آلرژن‌های مثبت بود. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از آزمون
T مستقل، آنالیز واریانس یک‌طرفه و مربع کای استفاده شد.


یافته‌ها: 427 بیمار مراجعه‌کننده جهت پچ تست وارد مطالعه شدند که 139 بیمار مبتلا به درماتیت پلک بودند. درماتیت تماسی آلرژیک شایع‌ترین تشخیص در هر سه گروه مراجعه‌کننده برای پچ تست بود. استفاده از کرم اصلاح و نرم‌کننده مو در بیمارانی که فقط درگیری پلک داشتند، به‌طور معنی‌داری بیشتر بود و سولفات نیکل شایع‌ترین آلرژن در بین آن‌ها بود.

نتیجه‌گیری: پچ تست به‌عنوان استاندارد طلایی، ابزار مهمی در ارزیابی بیماری شایع پوستی درماتیت تماسی پلک و به‌دلیل شناسایی دقیق آلرژن‌های مسئول، در درمان درماتیت پلک ضروری است.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه پوست و زیبایی می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb