قاسمعلی خراسانی، جواد رحمتی، حجت مولایی، افشین فتحی، غلامحسین،
دوره 12، شماره 3 - ( پاییز 1400، دوره 12، شماره 3 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: ظاهر بد بافت اسکار پس از جراحیهای زیبایی میتواند تأثیرات منفی بر نتایج جراحی و رضایت بیمار داشته باشد. در سالهای اخیر، استفاده زودهنگام از لیزرتراپی در جلوگیری از تشکیل بافت اسکار بسیار مورد توجه قرار گرفته است. در حال حاضر اطلاعات ما از استفاده ترکیبی زودهنگام از لیزرها برای کاهش بافت اسکار و بهبود ظاهر آن محدود است. در این مطالعه ما به بررسی تأثیر لیزرتراپی ترکیبی با استفاده از pulsed dye laser (PDL) و fractional CO2 laser در بهبود ظاهر بافت اسکار پس از جراحیهای زیبایی پرداختیم.
روش اجرا: در این مطالعه 15 بیمار شامل 13 بیمار ماموپلاستی و 2 بیمار ابدومینوپلاستی بررسی شدند. در بیماران ماموپلاستی بهصورت تصادفی هر یک از پستانها در یکی از دو گروه شاهد یا لیزرتراپی قرارمیگرفت. در بیماران ابدومینوپلاستی از split-scar استفاده شد و هر نیمه بهصورت تصادفی در یکی از دو گروه قرار داده شد. در گروه لیزرتراپی، در پایان هفته سوم لیزرتراپی با PDL 585 nm و در پایان هفته ششم لیزرتراپی با fractional CO2 laser انجام شد. بیماران به مدت 6 ماه دیگر پیگیری شدند. برای ارزیابی ظاهر زخمها از
visual analogue scale (VAS) استفاده شد. سه جراح که از گروه زخمها خبر نداشتند، در شروع لیزرتراپی و در ویزیت نهایی، میزان رضایت خود از ظاهر زخمها را تعیین کردند. ظاهر زخمها براساس نمره VAS بهصورت poor، fair، good یا excellent تعیین شد.
یافتهها: میانگین نمره VAS در گروه لیزر برابر 8/0±5/5 و در گروه شاهد برابر 8/0±8/4 بود. اختلاف بین دو گروه ازنظر آماری معنادار نبود (057/0=P). در این مطالعه موردی از ظاهر اسکار excellent دیده نشد. ظاهر تمام زخمهای گروه لیزرتراپی، fair و good بود. در گروه شاهد، 13 زخم در گروه fair قرار داشتند. در این مورد نیز اختلاف بین دو گروه معنادار نبود (227/0=P).
نتیجهگیری: لیزرتراپی ترکیبی زودهنگام با استفاده از PDL و fractional CO2 laser در پیگیری کوتاهمدت با بهبود ظاهر بافت اسکار همراه است اما تأثیرات معناداری به همراه ندارد.
احسان زارعی، عاطفه غلامحسینی، نرگس قندی،
دوره 12، شماره 3 - ( پاییز 1400، دوره 12، شماره 3 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری پسوریازیس یا داءالصدف، بیماری پوستی مزمن خودایمنی التهابی سیستمیک و غیر قابل انتقال است که حدود 3-2 درصد مردم ایران مبتلا به این بیماری هستند. مدیریت هزینهها و اختصاص بودجه و برنامهریزی برای درمان بیماران مبتلا به پسوریازیس، نیاز به اطلاعات دقیق از هزینههای بیماران دارد. مطالعه حاضر به برآورد هزینههای مستقیم و غیرمستقیم درمان یکساله بیماران در بین بیماران بیمارستان فوقتخصصی پوست رازی ایران میپردازد.
روش اجرا: در این مطالعه توصیفی ـ تحلیلی، هزینههای درمان 170 بیمار مبتلا به پسوریازیس، شامل هزینههای مستقیم (هزینههای پزشکی و غیرپزشکی) و هزینههای غیرمستقیم به روش سرشماری و با استفاده از چکلیست محققساخته از مهر ماه 1398 تا مهر 1399 محاسبه شد. هزینه ازطریق بررسی صورتحساب بیماران در سیستم اطلاعات بیمارستان و ازطریق مصاحبه تلفنی با بیماران اخذ شد.
یافتهها: میانگین هزینه درمان یکساله 480/037/9 تومان (758 دلار) که سهم هزینه مستقیم درمان برابر با 22/90 درصد (681/178/8 تومان) و سهم هزینه غیرمستقیم درمان برابر 78/9 درصد (799/858 تومان) بود. بیشترین هزینه درمان مربوط به خدمات دارویی با 233/825/5 تومان بود. همچنین کل هزینه مستقیم پزشکی برابر با 890/069/7 تومان است که 62 درصد آن سهم بیمه و 38 درصد سهم بیمار بود. یافتهها نشاندهنده این بود که داشتن تزریق داروهای بیولوژیک و محل اقامت بر روی هزینه مستقیم درمان اثر معناداری دارد. همچنین متغیرهای بیمه تکمیلی و محل اقامت نیز بر هزینههای پرداخت از جیب تأثیر دارند.
نتیجهگیری: بخش اعظم هزینههای درمان بیماری پسوریازیس را داروها تشکیل میدهند. قیمت بالای داروهای بیولوژیک و پوشش کمتر این داروها توسط شرکتهای بیمهای باعث مشکلات اقتصادی فراوانی برای این بیماران شده است. با توجه به یافتههای این مطالعه، بهنظر میرسد نیاز به بازبینی مجدد پوشش بیمهای کاملتر این داروها و همچنین استفاده از کمکهای خیرین برای تأمین بخشی از هزینههای درمان لازم باشد.