جستجو در مقالات منتشر شده


5 نتیجه برای فرزانه

مهربان فلاحتی، زینب قاسمی، شیرین فره‌یار، ابراهیم اسکندری، مهتاب اشرفی، فرزانه احمدی، غلام‌حسین غفارپور،
دوره 3، شماره 2 - ( 4-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: اونیکومایکوزیس به عفونت قارچی ناخن اطلاق می‌شود. سیستم ایمنی بیمار نقش مهمی در ایجاد اونیکومایکوزیس دارد. یکی از علل شیوع اونیکومایکوزیس، افزایش جمعیت افراد مستعد دارای اختلال سیستم ایمنی موضعی یا عمومی است. در اختلالات هورمونی (دیابت قندی، سندرم کوشینگ و کم‌کاری تیروئید)، نارسایی عروق سطحی و هم‌چنین در افراد با کاهش سطح ایمنی، اونیکومایکوزیس شیوع بالایی دارد. هدف از این مطالعه، بررسی اونیکومایکوزیس در افراد دارای بیماری زمینه‌ای مراجعه‌کننده به بیمارستان رازی تهران بود.
روش اجرا: در یک مطالعه‌ی مقطعی، نمونه‌های ناخن 250 بیمار مراجعه‌کننده به آزمایشگاه قارچ‌شناسی بیمارستان رازی در سال‌های 90-1389 که دارای بیماری زمینه‌ای همراه با دیستروفی ناخن بودند، مورد مطالعه قرار گرفت. نمونه‌ها با آزمایش مستقیم میکروسکوپی و کشت روی محیط‌های سابورودکستروزآگار (S) و سابورودکستروزآگار حاوی کلرامفنیکل و سیکلوهگزامید (SCC) مورد بررسی قرار گرفتند. برای تشخیص افتراقی قارچ‌ها، از تست‌های تکمیلی استفاده شد.
یافته‌ها: 89 نفر از 250 نفر (35.6%) که بیماری زمینه‌ای همراه با دیستروفی ناخن داشتند، به اونیکومایکوزیس مبتلا بودند. از این تعداد 19 نفر به اونیکومایکوزیس درماتوفیتی، 52 نفر به اونیکومایکوزیس مخمری و 18 نفر به اونیکومایکوزیس ساپروفیتی مبتلا بودند. بیماری‌های زمینه‌ای شایع مشاهده‌شده در افراد مبتلا به اونیکومایکوزیس به‌ترتیب بیماری دیابت با 37.1%، بیماری‌های قلبی ـ عروقی با 15.7%، .پمفیگوس با 9%، پسوریازیس با 7.9%، کم‌کاری تیروئید با 6.7% و اگزمای مزمن با 5.6% بودند.
نتیجه‌گیری: در اشخاص با اختلالات هورمونی (دیابت قندی، سندرم کوشینگ و کم‌کاری تیروئید)، نارسایی قلبی ـ عروقی و نقص سیستم ایمنی، اونیکومایکوزیس شیوع بالایی دارد.

فرزانه زرین‌کار، علی خامسی‌پور، اکرم میرامین‌محمدی، ابراهیم اسکندری، محمود ناطقی‌رستمی، اسماعیل فلاح،
دوره 3، شماره 3 - ( 7-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: لیشمانیزاسیون روشی مؤثر در پیشگیری از سالک می‌باشد. استانداردسازی لیشمانیا و شرایط نگه‌داری انگل از دشواری‌های این روش می‌باشد. در این مطالعه تأثیر استفاده از مواد نگه‌دارنده‌ی مختلف بر میزان عفونت‌زایی انگل بررسی شده است
روش اجرا: انگل Leishmania major در مراحل رشد لگاریتمی، شروع ایستا و انتهای مرحله‌ی ایستا، قبل از انجماد و بعد از انجماد با استفاده از مواد نگه‌دارنده‌ی مختلف با ترکیبات متنوع (ساکارز، گلیسرول، ترهالوز، گلوکز، سوربیتول و dimethyl sulfoxide [DMSO]) به موش‌های BALB/c تلقیح و میزان عفونت‌زایی بررسی شد. از آزمون IFA به‌منظور تعیین میزان انگل‌های متاسیکلیک استفاده شد
یافته‌ها: درصد انگل‌های زنده در ماده‌های نگه‌دارنده‌ی در مراحل مختلف رشد از 89% تا 98.2% بود. در گروهی که انگل مرحله‌ی رشد لگاریتمی در مواد نگه‌دارنده‌ی ساکارز+ گلیسرول و DMSO دریافت کرده بودند بروز ضایعات از هفته‌ی سوم شروع و در هفته‌ی پنجم به 100% رسید. درگروهی که انگل شروع مرحله‌ی ایستا و انتهای مرحله‌ی ایستا در مواد نگه‌دارنده‌های DMSO، ساکارز + گلوکز، ساکارز + گلیسرول و گلیسرول 15% دریافت کرده بودند بروز ضایعه بین هفته‌ها‌ی 4 تا 5 شروع و در هفته‌ی 8 به 100% می‌رسید. میزان انگل‌های متاسیکلیک در مراحل مختلف رشد لگاریتمی، شروع مرحله‌ی ایستا و خاتمه‌ی ایستا به ترتیب افزایش یافت
نتیجه‌گیری: رابطه‌ی مستقیم بین درصد زنده‌بودن انگل و میزان بروز ضایعه مشاهده گردید. ماده‌ی نگه‌دارنده‌ی ساکارز 22.5% + گلیسرول 22.5% برای حفظ عفونت‌زایی انگل مناسب می‌باشد. رابطه‌ی مستقیمی بین میزان پروماستیگوت‌های متاسیکلیک عفونت‌زا و میزان بروز ضایعه در مراحل مختلف رشد در موش BALB/c وجود دارد

زینب قاسمی، مهربان فلاحتی، فریده زینی، غلام‌حسین غفارپور، فرزانه احمدی، سیدابراهیم اسکندری،
دوره 6، شماره 2 - ( تابستان 1394، دوره‌ی 6، شماره‌ی 2 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: کچلی ناخن یک بیماری شایع با انتشار جهانی است. این بیماری بیشتر در بالغین دیده می‌شود و سیستم ایمنی بیمار نقش مهمی در ایجاد آن دارد. در میان عوامل درماتوفیتی، ترایکوفیتون روبروم و ت. اینتردیجیتال از شایع‌ترین عوامل ایجادکننده‌ی این بیماری هستند. هدف از انجام این مطالعه، بررسی فراوانی عوامل ایجادکننده‌ی کچلی ناخن در مراجعان به آزمایشگاه قارچ‌شناسی بیمارستان رازی تهران بود. روش اجرا: در این مطالعه‌ی مقطعی، 700 نمونه ناخن دیسترفی‌شده از طریق انجام آزمایش مستقیم و کشت مورد بررسی قرار گرفتند. برای آزمایش مستقیم نمونه‌ها با هیدروکسید پتاسیم 20% بررسی شدند. هم‌چنین، نمونه‌ها روی محیط سابورو دکستروز آگارحاوی کلرامفنیکل و سیکلوهگزامید (Scc) کشت داده شدند. برای شناسایی انواع درماتوفیت‌ها از آزمایش‌های تکمیلی استفاده شد. برای نمایش فراوانی و فراوانی نسبی درماتوفیت‌ها در گروه‌های مختلف از جدول و برای تحلیل آماری داده‌ها از آزمون‌های مربع کای و دقیق فیشر استفاده شد. یافته‌ها: در این بررسی، در 53 مورد از 700 نمونه ناخن مشکوک به کچلی ناخن (6/7%)، درماتوفیت جدا شد که 38 مورد آن مربوط به مردان بود. شایع‌ترین شکل بالینی در این مطالعه، شکل زیر ناخنی انتهایی (DSO) Distal Subungual Onychomycosis (2/79%) بود. شایع‌ترین درماتوفیت جداشده، ت. اینتردیجیتال با 6/39% و پس از آن، ت. روبروم با 7/37% بود. از 53 درماتوفیت جداشده 47 مورد مربوط به ناخن‌های پا، 4 مورد مربوط به ناخن‌های دست و 2 مورد مشترکاً مربوط به ناخن‌های دست و پا بود. نوزده نفر از بیماران مبتلا به کچلی ناخن، به بیماری‌های زمینه‌ای نیز مبتلا بودند که بیش‌ترین بیماری زمینه‌ای مشاهده‌شده در این بررسی، بیماری قلبی ـ عروقی (3/26%) بود. نتیجه‌گیری: کچلی ناخن یک بیماری با انتشار جهانی است، بنابراین شناخت میکروارگانیسم‌های ایجادکننده و عوامل مستعدکننده‌ی این بیماری برای اداره‌ی بهتر بیماران لازم است.
سیدمجید غضنفری، جمشید جمالی، آزاده ساکی، محمدرضا نورس، روشنک سالاری، علی خرسند وکیل‌زاده، فرزانه شریفی‌پور،
دوره 10، شماره 3 - ( پاییز 98، دوره 10، شماره‌ی 3 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: خارش یکی از مشکلات شایع بیماری‌های مزمن کلیوی است. تداوم روش‌های درمانی مختلف ضمن افزایش طول عمر بیماران باعث تغییراتی در شیوه‌ی زندگی، وضعیت سلامتی و نهایتاً کیفیت زندگی آنان می‌شود. شناخت ابعاد مختلف کیفیت زندگی بیماران، باعث ارائه‌ی خدمات بهتر توسط کادر درمانی و عاملی برای ارتقای سطح سلامت و بهبود کیفیت زندگی بیماران می‌شود. هدف این مطالعه ارزیابی کیفیت زندگی بیماران همودیالیزی دارای خارش اورمیک در شهر مشهد در سال 1396 با گذری بر دیدگاه‌های طب ایرانی بود.
 
روش اجرا: مطالعه‌ی توصیفی ـ تحلیلی حاضر بر روی 52 بیمار انجام شد. جمع‌آوری داده‌ها توسط پرسش‌نامه‌ی کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی و سؤالات دموگرافیک پژوهشگرساخته انجام و تحلیل داده‌ها توسط نسخه‌ی 16 نرم‌افزارSPSS  انجام شد.
 
یافته‌ها: میانگین سنی بیماران 73/51 سال و میانگین مدت دیالیز آن‌ها 42/41 ماه بود. نمره‌ی کلی کیفیت زندگی بیماران 56 بود. کمترین و بیشترین نمره، در ابعاد جسمی و محیطی دیده شد. بین برخی ابعاد کیفیت زندگی با متغیرهای هموگلوبین و کراتینین، ارتباط آماری معنادار معکوس و با سن، بیماری‌های دیابت، فشارخون و چربی خون ارتباط آماری معنادار مستقیم وجود داشت (005/0>P).
 
نتیجه‌گیری: سطح کیفیت زندگی بیماران همودیالیزی پایین‌تر از بقیه‌ی افراد بوده و عوامل متعددی می‌تواند باعث ارتقای آن شود. توجه خاص به ویژگی‌های فردی بیماران دیالیزی ازنظر مزاج‌شناسی می‌تواند در پیش‌بینی نیازهای اساسی آنان کمک‌کننده باشد.
انسیه لطفعلی، زهرا چراغی، یاسمین فرزانه، زکیه دهباشی، مهتاب دریان، مهیار کی‌مرام، اعظم فتاحی،
دوره 12، شماره 2 - ( تابستان 1400، دوره 12، شماره‌ 2 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: اونیکومایکوزیس یک عفونت ناشی از قارچ‌های مخمری، رشته‌ای و غیررشته‌ای می‌باشد که به دلیل شرایط مختلف ایجاد می‌شود. این مطالعه با هدف بررسی الگوی حساسیت به آزول‌ها در گونه‌های کاندیدای جداشده از بیماران ایرانی در شهر تهران انجام شد.
 
روش اجرا: پس از نمونه‌گیری از بیماران، برای شناسایی سویه‌های جداشده از محیط کروم آگار کاندیدا استفاده و تست PCR-Sequencing انجام شد. سپس الگوی حساسیت دارویی گونه‌ها به فلوکونازول، ایتراکونازول و کتوکونازول با استفاده از روش استاندارد  CLSI-M27-A3 / S4تعیین شد.
 
یافته‌ها: در این مطالعه 34 جدایه کاندیدا شناسایی شد که 26 جدایه (5/76%) کاندیدا آلبیکنس و 8 جدایه (5/23%) کاندیدا گلابراتا بودند. نسبت به فلوکونازول، 4 تا (11%) از جدایه‌ها حساس وابسته به دوز بودند و بقیه حساس بودند. دربرابر ایتراکونازول، 21 ایزوله (61%) حساس وابسته به دوز و 2 (5%) ایزوله مقاوم شناسایی شد و در برابر کتوکونازول، همه جدایه‌ها حساس بودند. میانگین هندسی (GM) حداقل غلظت مهاری فلوکونازول، ایتراکونازول و کتوکونازول به‌ترتیب 32/0، 21/0 و 15/0 میکروگرم در میلی‌لیتر بود. در این مطالعه، بیشترین گونه جداشده، گونه C. albicans بود. با توجه به مقادیر GM، مؤثرترین آزول، کتوکونازول بود.
 
نتیجه‌گیری: شیوع و الگوی حساسیت گونه‌های کاندیدا به آزول ممکن است در جمعیت‌های مختلف بیماران متفاوت باشد، بنابراین توصیه می‌شود پزشکان به نتایج آزمایشات حساسیت دارویی توجه کنند و سپس بیماران را با درنظرگرفتن تداخلات دارویی و عوارض جانبی درمان کنند.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه پوست و زیبایی می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb