جستجو در مقالات منتشر شده


3 نتیجه برای فیضی

افشار رمضان‌پور، عبدالامیر فیضی، رامین محمدی،
دوره 2، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده

بیماری فابری، یک اختلال ذخیره‌ای لیزوزومال وابسته به X ناشی از کمبود آنزیم آلفاگالاکتوزیدازA می‌باشد که منجر به تجمع غیرطبیعی گلیکواسفنگولیپید در بافت‌های مختلف بدن می‌شود. این مقاله به معرفی آقای 35 ساله با بثورات پاپولر قرمز تیره کراتوتیک منتشر بدن می‌پردازد که پس از انجام بیوپسی جهت وی تشخیص آنژیوکراتوما گذاشته شد و با توجه به وجود نفروپاتی در بیمار و سابقه‌ی بثورات پوستی مشابه و درگیری کلیه در برادر بیمار که تحت پیوند قرار گرفت، برای وی بیماری فابری مطرح گردید.
آمنه یزدانفر، لیلا خضریان، لیلا موسوی، مهتاب فیضیان،
دوره 6، شماره 3 - ( پاییز 1394، دوره‌ی 6، شماره‌ی 3 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: آلوپسی‌سیکاتریسیل به ضایعاتی اطلاق می‌شود که باعث ریزش موی دائمی و غیرقابل‌برگشت شده و با تخریب فولیکول‌های مو همراه ‌باشد. کلمه‌ی سیکاتریسیل یا همراه با جوشگاه به این معنی است که اپی‌تلیوم فولیکول‌های مو با بافت هم‌بند جایگزین شده است. بعد از بهبودی بیماری یا التهاب اولیه، احتمال رویش مجدد مو بسیار کم است.

روش اجرا: در این مطالعه‌ی مقطعی گذشته‌نگر، 222 پرونده‌ی مبتلایان به آلوپسی سیکاتریسیل ثبت‌شده در بیمارستان فرشچیان همدان بررسی و داده‌های دموگرافیک بیماران شامل سن، جنسیت، شغل و نیز علائم بالینی بیماری ازجمله محل ضایعه، مدت زمان بیماری، وسعت ضایعه و علائم بیماری استخراج شد.

یافته‌ها: یکصد و ده بیمار (5/49%) لوپوس اریتماتوی دیسکوئید، 71 بیمار (9/31%) لیکن‌پلان، 23 بیمار (4/10%) سودوپلاد بروک، 11 بیمار (9/4%) کراتوزپیلاریس‌دکالونس و 3 بیمار (3/1%) آلوپسی سیکاتریسیل مرکزی مرکزگریز داشتند. آلوپسی موسینوز و تخریب سلولی یا فولیکولی هر کدام 2 نفر (9/0%) بودند. هم‌چنین ارتباط مدت، وسعت، سن، جنس، محل ضایعه، علائم بالینی و شغل با بیماری بررسی شد.

نتیجه‌گیری: آلوپسی‌های سیکاتریسیل ازجمله بیماری‌های مربوط به مو هستند که درصورت تشخیص و درمان به‌موقع می‌توان از پیشرفت ضایعه و عوارض ناشی از آن جلوگیری کرد. تشخیص این ضایعات با بررسی بالینی ـ آسیب‌شناسی دقیق میسر است.


الهه نظری، کامبیز کامیاب ‌حصاری، سحر منتظری، نازنین منصورزاده، ویدا فیضی، حسین مرتضوی، علیرضا قنادان، نفیسه اسماعیلی،
دوره 13، شماره 1 - ( دوره 13، شماره‌ 1 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: ایمنوفلورسانس مستقیم (DIF) به‌عنوان روش استاندارد طلایی در تشخیص بیماری­های تاولی خودایمن مطرح است. محیط مورد قبول برای حفظ نمونه­های بیوپسی پوست و مخاط، قبل از معاینه دیف نرمال‌سالین، نیتروژن مایع و محلول میشل است. گاهی پزشکان، نمونه بیوپسی گرفته‌شده برای دیف را در فرمالین ده درصد قرار می­دهند و گاهی نیز به‌صورت هم‌زمان درخواست دیف می­کنند و فقط یک نمونه مواجهه‌یافته با فرمالین و فرورفته در پارافین در دسترس است. در این مطالعه معین‌کردن ارزش تشخیصی دیف روی نمونه­های بیوپسی پوست و مخاط مواجهه یافته با فرمالین ۱۰% در مقایسه با نمونه­های مشابه مواجهه‌یافته با نرمال‌سالین مورد بررسی قرار گرفت.

روش اجرا: در ۷۴ بیمار (۳۸ بیمار تاولی و ۲۳ بیمار درماتیت مزمن) که گروه دوم نقش کنترل سالم را داشتند، دو بیوپسی پانچ از کنار ضایعه از پوست یا مخاط انجام شد که یکی در فرمالین ۱۰% گذاشته شد و در پارافین ثابت شد و یکی در نرمال‌سالین گذاشته شد و DIF روی دو نمونه انجام شد.

یافته‌ها: حساسیت و ویژگی DIF با IgG، به‌ترتیب ۳۱ و ۱۰۰% در پمفیگوس، ۱۵ و ۹۳% در بی­پی و با C3، ۳۹ و ۱۰۰% در پمفیگوس و ۷ و ۹۱% در بولوس پمفیگویید بود.

نتیجه‌گیری: DIF در نمونه­های مواجهه‌یافته با فرمالین نسبت به نرمال‌سالین در تشخیص پمفیگوس و بی­پی کمتر حساس و تقریباً یکسان است؛ به‌ویژه در بیماران پمفیگوس وقتی فقط یک نمونه مواجهه‌یافته با فرمالین در دسترس است، سودمند است.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه پوست و زیبایی می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb