13 نتیجه برای مجید
عیسی خواهشی، سعید کشاورز، مجید شهرتی، عباسعلی فولادی ایمانی، محمدرضا نورانی،
دوره 1، شماره 4 - ( 10-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: گاز خردل بهعنوان گاز تاولزا موجب آسیبهای متنوعی در اعضای مختلف بدن از جمله پوست میشود که موجب تغییر در اجزای سلولی از جمله DNA و تظاهرات بالینی شایع از جمله خارش مزمن میگردد. ملکول TGF-β1 بهعنوان یک سیتوکین با اعمال متنوع از جمله مهار رشد سلولی و تعدیل و سرکوب التهاب نقش مهمی در پروسه التهاب پوستی ایفا میکند بهطوریکه نقش ضدالتهابی این ملکول و گیرندههای آن در التهاب پوستی و بیماریهای شایع دیده شده است. هدف از انجام این مطالعه، بررسی بیان ژن TGF-β1 در جانبازان شیمیایی مواجههیافته با گاز خردل و رابطه آن با شدت خارش آنان بود.
روش اجرا: 17 جانبار شیمیایی مواجهه یافته با گاز خردل، 17 بیمار با درماتیت تماسی مزمن و 10 فرد سالم وارد مطالعه شدند. ارزیابی بیان ژن TGF-β1 در نمونه پوستی آنها توسط RT-PCR نیمهکمی و متعاقب آن توسط ایمونوهیستوشیمی و طبقهبندی بیماران براساس سیستم نمرهدهی شدت خارش (3-0) انجام گرفت.
یافتهها: کاهش معنیداری در درصد بیان و شدت بیان ژن TGF-β1 در گروه مصدومین شیمیایی در مقایسه با گروه درماتیت تماسی مزمن و گروه سالم دیده شد (0.05<P). هم چنین با عدم بیان ژن TGF-β1، شدت خارش در گروه بیماران بهطور معناداری افزایش یافت (0.05<P).
نتیجهگیری: فاکتور رشد تغییردهندهی بتا 1 (TGF-β1) نقش قابلتوجهی را در ضایعات التهابی پوستی مزمن ناشی از گاز خردل ایفا میکند.
علیرضا مرادی، سید جلال بطحایی، مسعود شجاعیان، علی نشانی، مجید رحیمی، احسان مصطفوی،
دوره 3، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: شپش سر یکی از شایعترین آلودگیهای انگلی در جهان است. این آلودگی در بسیاری کشورها از جمله ایران شایع میباشد. آلودگی شپش سر باعث مشکلات جدی بهداشتی در بسیاری از جوامعبه ویژه در کودکان مدارسمیگردد مطالعهی حاضر متعاقب یک همهگیری شپش سر در دانشآموزان شهرستان بهار باهدفتعیین عوامل مؤثر بر این همهگیری شپش سر در بهار سال 1390 انجام گرفت
روش اجرا: در این مطالعهیمقطعی اطلاعات زمینهای و اپیدمیولوژیک کلیهی بیمارانی که در زمان همهگیری شپش سر در شهرستان بهار در استان همدان آبانماه تا پایان دیماه 1390 با تشخیص آلودگی شپش سر تحت پیگیری و درمان قرار گرفته بودند، توصیف و تحلیل شد
یافتهها: از مجموع 17722دانشآموز شهرستان، تعداد 1217 نفر (6.7%) به شپش سر مبتلا شده بودند. جنسیت 98.1% از دانشآموزان آلوده دختر بود. محل سکونت 59.3% شهر و 40.7% روستا بود. 57.6%دانشآموزان آلوده در مقطع ابتدایی تحصیل میکردند. از نظر آماری تفاوت معنیداری بین آلودگی به شپش سر و متغیرهای جنس، محل سکونت و مقطع تحصیلی وجود داشت
نتیجهگیری: برای اولین بار بودکه آلودگی به شپش سر در شهرستان بهار بهصورت همهگیری در بیندانشآموزان روی داد. از آنجا که احتمالاً عدم رعایت بهداشت فردی و عمومی توسط کارگران فصلی و مهاجر چادرنشین باعث شیوع بیماری در این منطقه شده بود، فراهمکردن تسهیلات رفاهی و بهداشت برای کارگران و ارتقاء آگاهی آنها، مردم ودانشآموزان در خصوص راههای پیشگیری از ابتلا به شپش سر و درمان بهموقع موارد آلوده ضروری است.
مجید نادری، حامی شمشیری، شعبان علیزاده، اکبر درگلاله، ریما منافی شبستری، شادی طبیبیان،
دوره 4، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: تالاسمی یکی از شایعترین
اختلالات تکژنی بوده که در اثر کاهش یا عدم تولید یک یا چند زنجیرهی گلوبین ایجاد
میشود. بتاتالاسمی ماژور از شیوع بالایی برخوردار بوده و بیماران مبتلا نیازمند تزریق
مکرر خون هستند. تزریق مکرر خون باعث ایجاد تغییراتی در عناصر مختلف موجود در خون شده
و در نتیجه ایجاد ضایعاتی در پوست، مخاط، ناخن و مو میشود. مطالعهی حاضر با هدف تعیین
فراوانی اختلالات پوستی ـ مخاطی و اختلالات ناخن و مو در افراد مبتلا به بتاتالاسمی
در استان سیستان و بلوچستان انجام شده است.
روش اجرا: مطالعهی مقطعی حاضر طی سال
1389 روی 300 بیمار مبتلا به تالاسمی ماژور صورت گرفت. اطلاعات فردی و بالینی بیماران
از طریق پرسشنامه، بررسی پرونده و معاینهی فیزیکی بیماران توسط پزشک جمعآوری شده
و سپس دادهها از نظر آماری توصیف و تحلیل شدند.
یافتهها: میانگین سنی بیماران مورد مطالعه 17.9±6.3 سال بوده و 64.3% افراد مذکر و 35.7% بیماران مؤنث بودند. در بین تظاهرات پوستی،
ککومک (70.7%) شایعترین و پیگمانتاسیون دور چشم (0.3%) نادرترین بودند. همچنین شایعترین
اختلال مخاطی مربوط به تورم لثه (41.7%) بوده
و از میان تظاهرات ناخنی، ایجاد خطوط طولی بر روی ناخن (72%) از بالاترین شیوع برخوردار
بود.
نتیجهگیری: بهمنظور پیشگیری از تظاهرات پوستی و مخاطی در بیماران مبتلا به تالاسمی پیشنهاد میشود این افراد بهصورت دورهای از نظر این علایم بررسی شوند.
رامین طاهری، عباس زیاری، مجید میرخانی، فاطمه طالبی کیاسری، المیرا صادقی ایوریق،
دوره 7، شماره 1 - ( دورهی 7، شمارهی 1، بهار 1395 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: هیرسوتیسم اثرات نامطلوبی بر سلامت روان و کیفیت زندگی افراد دارد، بنابراین بررسی شیوع و عوامل مرتبط با آن در جوامع مهم است. هدف از انجام این مطالعه تعیین شیوع هیرسوتیسم و عوامل مرتبط با آن در دانشجویان ساکن خوابگاههای دانشگاه علوم پزشکی سمنان میباشد.
روش اجرا: در این مطالعهی مقطعی که روی تمام دانشجویان ساکن خوابگاه دانشگاه علوم پزشکی سمنان در سال 1392 انجام شد، پرسشنامهای شامل سه بخش، اطلاعات دموگرافیک، سابقهی پزشکی (سابقهی بیماری قبلی، مصرف دارو، وضعیت عادت ماهانه و هیرسوتیسم در وابستگان درجهی اول) و تصویری از نواحی مختلف بدن و میزان رویش مو به دانشجویان داده شد تا فرد میزان موی روییدهشده در بدن خود را در این تصاویر علامت بزند. دادهها با کمک نسخهی 19 نرمافزار IBM SPSS Statistics (IBM Corp., Armonk, NY, USA) و با استفاده از جداول توزیع فراوانی، آمار توصیفی و آزمون مربع کای توصیف و تحلیل شدند.
یافتهها: از 330 نفر که وارد مطالعه شدند، 119 نفر (1/%36) از پرمویی در بدن خود شکایت داشتند که از این تعداد 105 نفر دارای هیرسوتیسم خفیف (31/8%) و 14 نفر (4/3%) دارای هیرسوتیسم متوسط بودند. رابطهی معناداری بین هیرسوتیسم و دوره های عادت ماهانه نامنظم، سابقهی خانوادگی مثبت، هیپرپلازی مادرزادی آدرنال، تخمدان پلیکیستیک و هیپوتیروئیدی، مصرف دانازول و کلفتی صدا مشاهده شد (0/05>P).
نتیجهگیری: هیرسوتیسم در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی سمنان شایع است به همین منظور بررسیهای بیشتر جهت تشخیص نوع هیرسوتیسم و بیماریهای زمینهای آنها پیشنهاد میگردد.
شهره امدادی، سحر بیجاری، فاطمه رستمی، زیبا باقری سهامیشعار، مجید براتی، مریم فرهادیان،
دوره 8، شماره 2 - ( دورهی 8، شمارهی 2 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: تصویر ذهنی بدنی یکی از اصلیترین فاکتورهای خودکارآمدی محسوب میشود لذا مطالعهی حاضر با هدف بررسی رابطهی تصویر ذهنی بدنی با خودکارآمدی دانشجویان دختر دانشگاه علوم پزشکی همدان انجام شد.
روش اجرا: پژوهش حاضر یک مطالعهی توصیفی ـ تحلیلی و از نوع مقطعی بود که در سال 1396 در بین 408 نفر دانشجویان دختر دانشگاه علوم پزشکی همدان که به روش نمونهگیری طبقهای انتخاب شدند، انجام گردید. ابزار گردآوری اطلاعات شامل متغیرهای دموگرافیک، پرسشنامهی تصویر ذهنی بدنی(Multidimensional Body Self-Relation Questionnaire [MBSRQ]) و پرسشنامهی خودکارآمدی عمومی Sherer بود که ازطریق خودگزارشدهی تکمیل شد. دادهها با استفاده از نسخهی 21 نرمافزار آماری SPSS و به کمک آزمونهای همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: ابعاد رضایت از بدن و گرایش بیماری تصویر ذهنی بدنی بهترتیب در حد نسبتاً مطلوب و متوسطی ارزیابی گردیدند. خودکارآمدی دانشجویان نیز با 05/60% نمرهی میانگین از حداکثر نمرهی قابل اکتساب در سطح متوسطی برآورد شد. نتایج تحلیل رگرسیونی نشان داد که ابعاد گرایش بیماری، وزن ذهنی، گرایش تناسب و دلمشغولی با اضافه وزن و ارزیابی ظاهر تصویر ذهنی بدنی پیشگوییکنندهی سطح خودکارآمدی در بین دانشجویان تحت مطالعه بودهاند. در مجموع ابعاد مختلف تصویر ذهنی 1/14% از واریانس خودکارآمدی را تبیین میکردند.
نتیجهگیری: پیشنهاد میشود بهمنظور بالابردن سطح خودکارآمدی دانشجویان، بستههای آموزشی درخصوص بهبود تصویر ذهنی بدنی دانشجویان در دانشگاهها تدارک دیده شود.
فریبا کاظمی کیلهگلان، سحر پارسافر، مریم افشاری، مجید براتی،
دوره 8، شماره 4 - ( دورهی 8، شمارهی 4 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: جراحیهای زیبایی برای تغییر ظاهر افراد و بهبود اعتمادبهنفس آنها انجام میشود. طبق گزارشهای موجود، ایران ازنظر میزان انجام جراحی زیبایی در رتبههای اول جهان قرار دارد. پژوهش حاضر با هدف تعیین نگرشهای اجتماعی ـ فرهنگی در مورد جراحیهای زیبایی و عوامل مرتبط با آن در دانشجویان دختر دانشگاه علوم پزشکی همدان انجام شد.
روش اجرا: پژوهش حاضر یک مطالعهی توصیفی ـ تحلیلی و مقطعی بود که در سال 1396 روی 340 دانشجوی دختر دانشگاه علوم پزشکی همدان به روش نمونهگیری طبقهای با انتساب متناسب نمونهها انجام شد. ابزار جمعآوری دادهها شامل متغیرهای دموگرافیک و پرسشنامهی نگرشهای اجتماعی ـ فرهنگی، بهصورت خودگزارشدهی توسط آزمودنیها تکمیل گردید. دادهها با استفاده از نسخهی 24 نرمافزار SPSS و با استفاده از آزمونهای تی مستقل، آنالیز واریانس یکطرفه و رگرسیون خطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: گروه سنی 30-21 سال بیشترین شرکتکنندگان بودند (7/56%). دانشجویان رشتهی پزشکی بیشترین شرکتکنندگان بودند (4/24%). دانشجویان اغلب ازطریق اینترنت اطلاعات دربارهی جراحی زیبایی کسب میکردند (2/63%). بین نگرشهای اجتماعی ـ فرهنگی با رشتهی تحصیلی و شغل پدر رابطهی آماری معنیدار وجود داشت (05/0P<). نتایج رگرسیون نشان داد از بین متغیرهای مورد بررسی، شغل پدر و نمایهی تودهی بدنی سهم معنیداری در تبیین واریانس نگرشهای اجتماعی ـ فرهنگی داشتند.
نتیجهگیری: انجام مطالعاتی مشابه و گسترده در بین دانشجویان سایر دانشگاههای کشور و مقایسهی آنها با یافتههای این تحقیق پیشنهاد میگردد.
سیدمجید غضنفری، ملیحه متوسلیان، روشنک سالاری،
دوره 9، شماره 1 - ( سال 1397، دوره 9، شماره 1 1397 )
چکیده
خارش، «احساس ذهنی منجر به خاراندن» میباشد که در اثر تحریک گیرندههای خارش در پوست یا ازطریق پاسخ تحریک گیرندههای پوستی درد یا لمس ایجاد شود. در طب ایرانی از خارش با عنوان حِکَّه یاد میشود. عوامل متعددی باعث ایجاد خارش شده و داروهای مختلفی هم برحسب علت آن برای درمان بهکار میروند که گاهاً پرهزینه و غیر قابل دسترسی یا دارای عوارض جانبی قابل توجه میباشند، لذا استفاده از فرآیندهای کوتاهمدت و با هزینهبری کمتر برای کشف داروهای مؤثر در درمان بیماریها ضروری بهنظر میرسد. استفاده از تجربیات طب سنتی در استفاده از گیاهان و ادویه طبی میتواند در این زمینه راهکار مؤثری باشد. در این مطالعه کتابخانهای، ابتدا با کلیدواژه خارش در 3 کتاب مرجع داروشناسی طب ایرانی شامل «قانون فیالطب»، «تحفهالمؤمنین» و «مخزنالادویه» جستوجو و مفردات مربوطه استخراج شد.
در این مطالعه، کلیدواژهی خارش در سه کتاب مرجع داروشناسی طب ایرانی یعنی القانون فیالطب، تحفهالمؤمنین و مخزنالادویه جستوجو گردید و تعداد ۶۰ مفردهی صرفاً گیاهی که اثرات قابل توجه بالینی در درمان خارش دارند استخراج شد. سپس میزان تأثیر هر دارو براساس مستندات موجود طبقهبندی شد؛ بنابراین استفاده از تجربیات غنی طب ایرانی در تهیه داروهای جدید برای خارش توصیه میشود.
پرویز مولوی، رستمی مجید، مهریار ندرمحمدیمقدم، عطرین خلخالی، حبیبه سلوت،
دوره 9، شماره 3 - ( پاییز 1397، دورهی 9، شمارهی 3 1397 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به نقش مهم عوامل روانشناختی در اختلالات سوماتیک بهویژه پوستی، در این پژوهش اختلالات شخصیت در بیماران پسوریاتیک مورد بررسی قرار گرفت.
روش اجرا: از مراجعین درمانگاه تخصصی پوست بیمارستان امام خمینی (ره) شهر اردبیل، 81 نفر با بیماری پسوریازیس (گروه بیمار) و 80 نفر بدون بیماری پوستی (گروه کنترل) بررسی شدند. افراد دو گروه ازلحاظ سن و جنس همسانسازی شدند. شدت پسوریازیس در گروه مورد براساس شاخص psoriasis area and severity index (PASI) در سطوح خفیف، متوسط و شدید توسط متخصص پوست تعیین شد. اطلاعات مربوط به صفات و اختلالات شخصیتی با پرسشنامهی MCMI-III ارزیابی شد.
یافتهها: تفاوت معنیداری در صفات و اختلالات شخصیت افسرده، وابسته، وسواسی و نمایشی بین دو گروه وجود داشت. شدت پسوریازیس با اختلال شخصیت وسواسی و وابسته ارتباط معکوس داشت بهطوری که در موارد خفیف و متوسط، اختلال شخصیت بیشتر بود.
نتیجهگیری: یافتهها بر همراهی عوامل روانشناختی با بیماری پسوریازیس تأکید داشت لذا ارائهی خدمات رواندرمانی به این بیماران در کنار درمان دارویی ضروری بهنظر میرسد.
سیدمجید غضنفری، جمشید جمالی، آزاده ساکی، محمدرضا نورس، روشنک سالاری، علی خرسند وکیلزاده، فرزانه شریفیپور،
دوره 10، شماره 3 - ( پاییز 98، دوره 10، شمارهی 3 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: خارش یکی از مشکلات شایع بیماریهای مزمن کلیوی است. تداوم روشهای درمانی مختلف ضمن افزایش طول عمر بیماران باعث تغییراتی در شیوهی زندگی، وضعیت سلامتی و نهایتاً کیفیت زندگی آنان میشود. شناخت ابعاد مختلف کیفیت زندگی بیماران، باعث ارائهی خدمات بهتر توسط کادر درمانی و عاملی برای ارتقای سطح سلامت و بهبود کیفیت زندگی بیماران میشود. هدف این مطالعه ارزیابی کیفیت زندگی بیماران همودیالیزی دارای خارش اورمیک در شهر مشهد در سال 1396 با گذری بر دیدگاههای طب ایرانی بود.
روش اجرا: مطالعهی توصیفی ـ تحلیلی حاضر بر روی 52 بیمار انجام شد. جمعآوری دادهها توسط پرسشنامهی کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی و سؤالات دموگرافیک پژوهشگرساخته انجام و تحلیل دادهها توسط نسخهی 16 نرمافزارSPSS انجام شد.
یافتهها: میانگین سنی بیماران 73/51 سال و میانگین مدت دیالیز آنها 42/41 ماه بود. نمرهی کلی کیفیت زندگی بیماران 56 بود. کمترین و بیشترین نمره، در ابعاد جسمی و محیطی دیده شد. بین برخی ابعاد کیفیت زندگی با متغیرهای هموگلوبین و کراتینین، ارتباط آماری معنادار معکوس و با سن، بیماریهای دیابت، فشارخون و چربی خون ارتباط آماری معنادار مستقیم وجود داشت (005/0>P).
نتیجهگیری: سطح کیفیت زندگی بیماران همودیالیزی پایینتر از بقیهی افراد بوده و عوامل متعددی میتواند باعث ارتقای آن شود. توجه خاص به ویژگیهای فردی بیماران دیالیزی ازنظر مزاجشناسی میتواند در پیشبینی نیازهای اساسی آنان کمککننده باشد.
روشنک سالاری، ملیحه متوسلیان، رحیمه اکرمی، سیدمجید غضنفری،
دوره 10، شماره 4 - ( زمستان 98، دوره 10، شمارهی 4 1398 )
چکیده
خارش یکی از مشکلات شایعی است که بهصورت مجزا یا همراه با بیماریهای مختلفی دیده میشود و در مکاتب طبی مختلفی مورد تحقیق قرار گرفته و زوایای مختلف مربوط به آن ازجمله تعریف، اسباب و علل، پاتوژنژ، انواع و درمانهای آن به تفصیل و متناسب با مبانی هر دیدگاه طبی مطرح و ارائه شده است. مطالعهی حاضر به بررسی موضوع خارش از دیدگاه طب نوین و ایرانی میپردازد.
این مطالعه یک بررسی مروری کتابخانهای با محوریت موضوع خارش است. ابتدا بر پایهی کلیدواژههای مرتبط با آن نظیر خارش، حکه، کهیر، Itching، Pruritus در بین کتب، مجلات و سایتهای معتبر علمی و مرجع طب نوین و ایرانی ازجمله کتب درماتولوژی روک و هبیف، قانون، ذخیرهی خوارزمشاهی، طب اکبری، خلاصه الحکمه، کامل الصناعه، اکسیر اعظم، تحفهالمؤمنین و مخزنالادویه، جستوجوی کاربردی انجام و مطالب لازم فیشبرداری، جمعآوری و دستهبندی گردید و نهایتاً مقالهی حاضر تدوین شد.
در هر دو مکتب طبی ابتدا به تشریح ویژگیهای پوست و بیان عملکردهای آن پرداخته شده و سپس به تعریف و بیان علل و مکانیسم ایجاد خارش پرداخته شده و بهمنظور تسهیل در بیان و فهم موضوع، طبقهبندیهای متناسب با هر دیدگاه ارائه شده است. در موضوع درمان نیز توصیههای کلی متناسب با شرایط هر بیماری مطرح گردیده و تدابیر لازم ارائه شده است.
در کلیات موضوع، تفاوت چندانی بین دو دیدگاه وجود ندارد اما در بیان جزئیات موضوع، میتوان گفت که دیدگاه طب نوین بهصورت تفکیکی و تخصصی بوده درحالی که دیدگاه طب ایرانی با کلینگری بیشتری مطرح شده اما بنای درمان در هر فرد را براساس شرایط مختلف فردی و محیطی ارائه کرده است.
فاطمه علیزاده چایچیان، مریم کاظمی، مجید رستمی مقدم،
دوره 11، شماره 3 - ( پاییز 99، دوره 11، شمارهی 3 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: آلوپسی سیکاتریسیل (اسکارینگ)، یک گروه از اختلالاتی را تشکیل میدهد که در آن ریزش دائمی مو از جایگزینی فولیکولهای مو با فیبروز یا کلاژن هیالینی ایجاد میشود که خود شامل دو نوع اولیه مانند (discoid lupus erythematosus) DLE، LPP (lichenpilaropilaris)،(frontal fibrosing alopecia) FFA، فولیکولیت دکالونس و ثانویه مانند کریون و سوختگی است. این مطالعه با هدف بررسی انواع مختلف اسکارینگ آلوپسی در بیماران مراجعهکننده با این تظاهر به درمانگاه پوست بیمارستان امام رضا (ع) در سال 1397 انجام گرفت.
روش اجرا: در این مطالعهی توصیفی ـ مقطعی، 96 بیمار با تشخیص بالینی اسکارینگ آلوپسی در سال 1397 به درمانگاه پوست بیمارستان امام رضا (ع) اردبیل مراجعه کردند. ویژگیهای اپیدمیولوژیک مانند سن، جنس و محل سکونت بیماران و نیز فراوانی علل کلینیکوپاتولوژیک آلوپسی سیکاتریسیل با استفاده از روشهای آماری توصیفی در نسخهی 16 نرمافزارSPSS مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: شایعترین علل در بین بیماران مبتلا به آلوپسی سیکاترسیسل اولیه بهترتیب DLE (04/26%)، LPP (25/6%)، آکنه کلوئیدالیس (16/4%)، فولیکولیت دکالوانس (08/2%)، FFA (08/2%) و سودوپلاکبروک (04/1%) بودند. در بیماران مبتلا به آلوپسی سیکاتریسیل ثانویه، شایعترین علل بهترتیب کریون (2/55%) و پس از آن morphea، لنفوم جلدی و سوختگی (هر کدام 04/1%) بودند.
نتیجهگیری: با توجه به اینکه اکثریت بیماران مورد مطالعه، مبتلا به کریون و کودکان ساکن روستا بودند، میتوان با افزایش سطح بهداشت که عامل مهمی در کنترل این بیماری میباشد، تشخیص زودهنگام در کودکان و درمان بهموقع آنها، از گسترش این بیماری جلوگیری کرد.
مجید بنیمحمد، مهدی فرقانی رامندی، حمیدرضا پازکی طرودی،
دوره 12، شماره 2 - ( تابستان 1400، دوره 12، شماره 2 1400 )
چکیده
آلوپسی آرهآتا (AA) نوعی ریزش موی ناگهانی غیراسکاردهنده میباشد که بهصورت پچهای گرد یا بیضی در هر منطقه مودار میتواند مشاهده شود. این بیماری یک اختلال اتوایمون با پاسخ ایمونولوژیکی علیه فولیکولهای مو میباشد که عوامل ژنتیکی و محیطی در ایجاد آن نقش دارند. شیوع AA در حدود 2/0-1/0 درصد در سراسر جهان است. براساس شدت بیماری و محلهای درگیری میتواند به انواع آلوپسی با الگویPatchy ، Alopecia reticularis، آلوپسی توتالیس، آلوپسی یونیورسالیس، Alopecia ophiasis، آلوپسی Sisiapho، آلوپسی منتشر و Perinevoid alopecia areata تقسیم شود. گزینههای مختلف درمانی برای AA وجود دارد ولی پس از خاتمه، میزان عود زیادی بروز میدهند. AA با انفیلتراسیون لنفوسیتهای T اطراف بولب فولیکول مو شناخته میشود و به عنوان درمان اصلی، کورتیکواستروئیدها مطرح میباشند. یکی دیگر از راههای درمان، ایمونوتراپی موضعی است که از مواد بسیار مهم آن دیفنیل سیکلوپروپنون است (DPCP). این ماده در مواردی که بیش از 50% ریزش مو داشتهاند یا مقاوم به درمان شدهاند استفاده میشود. مکانیسم دقیق عملکرد DPCP بهدرستی مشخص نیست ولی احتمالا نوعی رقابت آنتیژنیک داشته و باعث کاهش تولید آنتیبادیهای ضد فولیکولهای مو میشود. این دارو میتواند پاسخ ایمنی را در پوست تغییر دهد و نسبت سلولهای CD4 به CD8 در اطراف فولیکول مو را به نحوی عوض کند که منجر به بهبودی بیماری شود. بیان شده که میزان رشد مجدد موها در درمان با DPCP بهطور میانگین 50 درصد است. در این مقاله به بررسی آخرین یافتهها راجع به AA پرداخته و جوانب درمانی آن، بالأخص با DPCP را بیان کردهایم.
مجید رستمی مقدم، حامد زندیان، محمد جعفرزاده، امیرحسین جدیری آقائی،
دوره 15، شماره 3 - ( دوره 15، شماره 3 1403 )
چکیده
زمینه و هدف: تلوژن افلوویوم (TE) نوعی ریزش موی منتشر است که 2 تا 3 ماه پس از یک عامل استرسزا، ازجمله عفونت کووید 19، رخ میدهد. هدف این مطالعه تعیین فراوانی TE در زنان مبتلا به کووید 19 بود.
روش اجرا: این مطالعه توصیفی برروی 270 زن مراجعهکننده به درمانگاه پوست و مو بیمارستان امام رضا اردبیل با شکایت ریزش مو انجام شد. اطلاعات مربوط به سابقه ابتلا به کووید 19، بستری، داروهای مصرفی، دریافت واکسن و مشخصات دموگرافیک جمعآوری شد. شدت آلوپسی با معاینه بالینی و تست ترکشن بررسی شد و دادهها با نرمافزار SPSS تحلیل شدند.
یافتهها: میانگین سن بیماران 41 سال بود. 1/61% سابقه بستری، 7/43% مصرف آنتیبیوتیک، 8/61% مصرف کورتیکواستروئید و 8/51% مصرف NSAID داشتند. شدت کووید 19 با بروز زودتر (001/0P=) TE و افزایش تعداد موهای کندهشده در تست ترکشن (001/0P=) ارتباط معناداری داشت. بستری بهدلیل کووید 19 و مصرف کورتیکواستروئید مدت زمان بین بیماری و شروع علائم TE را کاهش دادند. تزریق واکسن آسترازنکا با افزایش تعداد موهای کندهشده (02/0P=) همراه بود.
نتیجهگیری: شدت TE با شدت کووید 19، بستری، مصرف کورتیکواستروئید و تزریق واکسن آسترازنکا مرتبط بود.