جستجو در مقالات منتشر شده


6 نتیجه برای معین

اطهر معین، سیدمسعود داودی،
دوره 2، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده

سولفور موستارد یا گاز خردل برای اولین بار در جنگ جهانی اول به‌عنوان سلاح شیمیایی استفاده شد. مدت‌ها بعد، ارتش عراق نیز بر علیه رزمندگان و مردم شهرهای ایران از آن استفاده کرد (67-1359). این ماده بیشتر از 100،000 نفر از ایرانیان را آسیب زد و یک سوم آنها هنوز هم از عوارض آن در رنج هستند. سولفور موستارد یک ماده‌ی آلکیله‌کننده با خواص سیتوتوکسیک، موتاژنیک و تاول‌زا می‌باشد که روی پوست، چشم و ریه اثر می‌کند. هدف ما از این مطالعه، مروری بر اثرات حاد و مزمن سولفور موستارد روی پوست می‌باشد. اطلاعات این مقاله از طریق جستجوی بانک‌های اطلاعاتی PubMed، Google، Iran Medex، Irandoc و SID تا ابتدای سال 2011 به‌دست آمد. شایع‌ترین اثرات حاد سولفور موستارد بر پوست عبارتند از: خارش و سوزش (96.8%-26%)، درد (77.4%-25%)، قرمزی (83.9%-20.6%)، هایپرپیگمانتاسیون (83.9%-20%) و وزیکول و تاول (80.6%-15.4%) و شایع‌ترین عوارض مزمن عبارتند از: خارش (94.7%-24.7%)، سوزش (52%-9.9%)، اسکار (70%-5.4%)، هایپرپیگمانتاسیون (55%-9.5%)، هیپوپیگمانتاسیون (40-2.3%)، خشکی پوست (43.7%-1.2%) و آنژیوم گیلاسی (37.5%-2.12%). علی‌رغم گذشت بیش از 20 سال از اتمام جنگ جانبازان شیمیایی هنوز از بسیاری از عوارض پوستی سولفور موستارد در رنج هستند. بعضی از عوارض مانند خارش وخشکی پوست اثرات منفی روی کارآیی و کیفیت زندگی آنها دارد. عوارض پوستی جدی‌تر مانند تومورهای بدخیم پوستی تا امروز نادر بوده و برای ایجاد نیاز به زمان طولانی‌تری دارد. بنابراین این جانبازان نیاز به پیگیری بیشتری دارند تا در صورتی که سرطان پوستی ایجاد شد سریعاً مشخص و درمان شوند.                                                               

اطهر معین، مریم استادعلی مخمل‌باف، علی دواتی،
دوره 2، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده

 زمینه و هدف: امروزه با وجود پیشرفت‌های متعدد علمی در زمینه‌ی پزشکی، شکایت از پزشکان روندی رو به افزایش دارد. مطالعه‌ی علل این شکایات و شناسایی عوامل مؤثر در بروز آن ممکن است باعث کاهش شکایات پزشکی ‌شود. هدف اصلی از این مطالعه بررسی علل شکایات طرح‌شده از پزشکان در زمینه‌ی پوست و زیبایی بود.
روش اجرا: این مطالعه، مطالعه‌ای مقطعی  و گذشته‌نگر بود که با بررسی پرونده‌های شکایت از قصور پزشکی در زمینه‌ی پوست و زیبایی که طی  سال‌های 89-1381 در اداره‌ی کل پزشکی قانونی استان تهران ثبت شده بودند، انجام شد.
یافته‌ها: در میان پرونده‌های بررسی شده، 63.4% قصور پزشکی، 35.4% برائت پزشک و 1.2% بدون صدور رأی، مختومه اعلام شده بود. بیشترین نوع قصور در 63.4% بی‌احتیاطی، در 27% عدم مهارت و در 5.7% عدم رعایت نظامات دولتی اعلام شده بود. بیشترین علت شکایت به ترتیب مربوط به جوشگاه و تیرگی پوست به‌دنبال لیزر (24.4%)، عدم رضایت از پیوند مو (19.5%) و ایجاد عارضه به‌دنبال تزریق ژل، توکسین بوتولینوم و غیره (15.8%) بود. فراوان‌ترین سن شاکیان در محدوده‌ی 20 تا 29 سال، بیشتر آنها مؤنث، بیشترین فراوانی سطح تحصیلات، دیپلم و بیشترین فراوانی شغل خانه‌داری بود. فراوان‌ترین سن پزشکان در محدوده‌ی 30 تا 39 سال و بیشتر آنها مذکر بودند.
نتیجه‌گیری: رعایت اخلاق پزشکی و تعهد حرفه‌ای، برقراری ارتباط مناسب پزشک و کادر درمان با بیمار و همراهان او، توضیح کامل درمان و عوارض احتمالی آن، عدم بزرگ‌نمایی و اغراق در نتایج درمانی، مطالعه‌ی مستمر و به‌روز کردن دانش پزشکی، مهارت لازم و تجربه‌ی کافی پزشک، استفاده‌نکردن از روش‌هایی که دوره‌های آموزشی آن را نگذرانده باشند، انتخاب صحیح بیمار و اخذ رضایت آگاهانه و برائت ممکن است به کاهش شکایت از پزشکان منجر شود.


اطهر معین، مهران حیدری سراج،
دوره 5، شماره 2 - ( تابستان 1393، دوره‌ی 5، شماره‌ی 2 1393 )
چکیده

زمینه و هدف: فدراسیون جهانی آموزش پزشکی با تدوین استانداردهای آموزش پزشکی به دانشگاههای علوم پزشکی توصیه کرده است که در آموزش و فرآیند یاددهی ـ یادگیری دانشجویان را در بهعهدهگرفتن فعال مسئولیت برای یادگیری خود تشویق نمایند و آنها را برای یادگیری مادامالعمر آماده سازند. هدف از این مطالعه، مقایسهی اثربخشی مشارکت دانشجویی در فرآیند یاددهی ـ یادگیری درس پوست به دو شیوهی بحث گروهی و سخنرانی از دیدگاه دانشجویان بوده است. روش اجرا: این مطالعهی توصیفی ـ مقطعی بین سالهای 1390 تا 1392 طی 19 دورهی ماهیانهی ارائهی واحد پوست به دانشجویان پزشکی (هر دوره 5 تا 7 نفر) انجام گرفته است. در هر دوره، 16 جلسهی 2 ساعتهی تئوری، برنامهریزی شده است. تدریس 4 جلسهی اول توسط اساتید و 12 جلسهی بعد توسط مشارکت فعال دانشجویی تحت نظارت اساتید بهصورت 6 جلسه بحث گروهی و 6 جلسه سخنرانی بوده است و در پایان هر دوره توسط پرسشنامه، دیدگاه دانشجویان راجع به اثربخشی دو شیوهی فوق مورد بررسی قرار گرفت. یافته‌ها: از 102 دانشجوی شرکت کننده در این مطالعه 94 نفر (62.15%) بحث گروهی، 2 نفر (1.96%) سخنرانی و 5 نفر (4.9%) هر دو روش را مفید دانسته و 1 نفر (0.98%) هیچکدام از این دو روش را مفید ندانسته است. علل ارجحیت بحث گروهی بهترتیب اولویت عبارت بودند از: انجام پیشمطالعه و آمادگی ذهنی، مشارکت کلّیهی دانشجویان، یادگیری در سطح بالاتر و ماندگاری بهتر مطالب در ذهن، بیان نکات مهم توسط استاد، تکرار مطالب، نشاط و عدم کسالت در بحث گروهی. نتیجه‌گیری: بحث گروهی یک روش ارزشمند در فرآیند یاددهی ـ یاد گیری با مشارکت فعّال و پویای دانشجویان است که باعث یادگیری مستقل و فهم عمیق مطالب درسی، توجّه بیشتر به نکات کلیدی و ایجاد محیطی با نشاط در آموزش میگردد. از این روش جهت ارتقای آموزش پزشکی در گروههای آموزشی دیگر نیز میتوان استفاده کرد.
فروغ‌السادات قاسم‌زاده، کبری اطمینانی، علی عرب خردمند، سیدمهدی محمدی، سیدبنیامین حسینی معینی،
دوره 8، شماره 1 - ( دوره‌ی 8، شماره‌ی 1 1396 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان پوست غیرملانومایی (NMSC) شامل سرطان سلول‌های سنگفرشی (SCC) و بازال (BCC) شایع‌ترین سرطان در ایران است. مطالعه‌ی حاضر با هدف استنتاج اطلاعات مستتر در پرونده‌ی­ بیماران NMSC ارجاع‌شده به انستیتو کانسر تهران انجام شد.

روش اجرا: 865 پرونده NMSC از سال‌های 94-1386 به روش نمونه­گیری تصادفی ساده از بایگانی انستیتو کانسر انتخاب شدند. ابتدا متغیرهای اپیدمیولوژیک استخراج و پس از پیش‌پردازش داده­ها، از آمار توصیفی برای طبقه‌بندی و نمایش ترسیمی یافته‌ها استفاده شد.

یافتهها: میانگین سنی برای بیماران 65 سال و بیشترین و کمترین تعداد موارد در گروه‌های سنی 69-60 و 19-10 سال مشخص شدند. در چهار دهه­ی اول زندگی میزان ابتلا به SCC بیشتر از BCC بود و در دهه­های بعدی این روند عکس می­شد. حدود 56% موارد BCC و 44% SCC بودند و فراوانی NMSC در مردان 33/2 برابر زنان بود. بیشترین و کمترین موضع درگیر سر، گردن و تنه بودند. در 32% افراد، بیماری حداقل دوبار عود کرده بود. ازنظر سابقه‌ی بیماری، بیشتر افراد به نوعی از سرطان، بیماری‌های قلبی ـ عروقی یا متابولیک مبتلا بودند. شغل 114 نفر پرخطر شناخته شد. بیشتر بیماران از بخش‌های شمالی و غربی کشور به این مرکز ارجاع‌شده بودند.

نتیجهگیری: ابتلای بیشتر به BCC، درگیری دهه‌ی سنی بالای 60 سال در ناحیه‌ی سر، گردن و سابقه‌ی قبلی سرطان، هم‌راستا با سایر مطالعات بودند اما ابتلای بیشتر به SCC نسبت به BCC در چهار دهه­‌ی اول زندگی، درگیری بیشتر پاها نسبت به دست‌ها، زندگی در عرض‌های جغرافیایی بالا، متفاوت با سایر مطالعات بود. پرونده­های بیماران منابع بالقوه­ای هستند که می­توانند به مدیریت بیماری کمک نمایند.


زهرا شادابی، اطهر معین، علی دواتی،
دوره 11، شماره 4 - ( دوره 11، شماره‌ی 4 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: شکایات بیماران از پزشکان و قصور پزشکی یکی از مسائل جدی و چالش‌برانگیز در حرفه‌ی پزشکی است. با توجه به اهمیت این مسأله و نبود اطلاعات کافی در مورد شکایات مربوط به پوست و زیبایی در نظام پزشکی، این مطالعه جهت بررسی و شناسایی شکایات ارجاعی در زمینه‌ی پوست و زیبایی به سازمان نظام پزشکی تهران انجام شد.
 
روش اجرا: در این مطالعه‌ی توصیفی ـ تحلیلی و گذشته‌نگر، تمام پرونده‌های شکایت از قصور پزشکی در زمینه‌ی پوست در نظام پزشکی استان تهران از سال 1393 لغایت 1398 مورد بررسی قرار گرفت و پس از گردآوری اطلاعات، داده‌ها به کمک نسخه‌ی 25 نرم‌افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند.
 
یافته‌ها: از کل پرونده‌ها 6/1% آن‌ها مربوط به پوست و زیبایی بوده است. بیشتر شاکیان زن (8/79%) و مجرد (6/59%) و پزشکان متشاکی اکثراً مرد (8/79%) و پزشک عمومی (1/48%) بودند. بیشترین نوع مرکز درمانی مراکز خصوصی (2/95%) بودند. بیشترین شکایت از عوارض درمان (7/36%) و بیشترین آن مربوط به عوارض تزریق بوتاکس یا چربی (4/15%) و سپس عوارض لیزر (5/12%) بود. بیشترین نوع قصور بی‌احتیاطی (30%) بود و 7/20% موارد بدون قصور اعلام شده بود. بیشترین درصد حکم‌ها توبیخ کتبی و درج در پرونده (3/42%) بوده است.
 
نتیجه‌گیری: لازم است پزشکان از اعمالی که آگاهی و تبحر کافی در آن ندارند، دخالت در رشته‌های غیرمربوط و کارهای غیرعلمی اجتناب نمایند. کاهش روابط مالی و تأکید بر تعامل مناسب پزشک با بیمار و رعایت تعهد حرفه‌ای در پیشگیری از شکایات کمک‌کننده است.
علی یوسفی، اطهر معین، علی دواتی،
دوره 12، شماره 3 - ( پاییز 1400، دوره 12، شماره‌ 3 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: آلوپسی آندروژنتیک نوعی از ریزش مو وابسته به آندروژن‌ها و ژنتیک است و علی‌رغم اینکه بیشتر یک مسأله زیبایی است؛ ولی در سال‌های اخیر مطالعات نشان داده که این نوع آلوپسی با اختلالات زمینه‌ای ازجمله بیماری‌های عروق کرونر در ارتباط است. هدف از این مطالعه بررسی فراوانی آلوپسی آندروژنتیک در بیماران بستری در بخش و ارتباط آن با سابقه بیماری‌های عروق کرونری قلب و ریسک‌فاکتورهای آن است.
 
روش­ اجرا: در این مطالعه توصیفی ـ تحلیلی مقطعی، 250 نفر (125 خانم و 125 آقا) از بیماران بستری در بیمارستان مورد معاینه و بررسی قرار گرفتند و پس از گردآوری اطلاعات، داده‌ها به کمک نسخه 25 نرم‌افزار آماری spss تجزیه و تحلیل شد.
 
یافته­ها: فراوانی آلوپسی در بیماران بستری در بخش به‌طور کلی 8/46%، در مردان 6/61% و در زنان 32% بود. فراوانی سابقه بیماری عروق کرونری قلب در بیماران بستری در بخش به‌طور کلی 6/25%، در مردان 4/34% و در زنان 8/16%بود. در بیماران دچار آلوپسی، فراوانی سابقه بیماری عروق کرونری قلب 31/39%، افزایش فشارخون 8/20%، هایپرلیپیدمی 2/17%، دیابت 4/14% و مصرف سیگار 6/15% بود و همه این موارد غیر از مصرف سیگار با آلوپسی ارتباط معنی‌داری داشتند.
 
نتیجه­گیری: فراوانی آلوپسی آندروژنتیک در بیماران بستری در بخش شایع بوده و شیوع آن در آقایان بیش از دوبرابر خانم‌هاست. سابقه بیماری عروق کرونری قلب و ریسک‌فاکتورهای آن در افراد با آلوپسی بیشتر و ارتباط معناداری با آن دارد و این مهم می‌تواند در غربالگری و تشخیص زودرس بیماری عروق کرونری قلب و در پی آن به پیشگیری از آن کمک کند.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه پوست و زیبایی می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb